مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
نبوت
حوزههای تخصصی:
عرفان اسلامی در بعد معرفتی، نوعی هستی شناسی شهودی است که از راه سلوک عرفانی حاصل می شود. در این دیدگاه، هستی حقیقی همان وجود مطلق یا خدای متعال است که واحد، نامتناهی و کامل مطلق است. در میان موجودات عالم، انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او از جسم طبیعی و روح الهی ترکیب یافته است. آنچه در عالم هست، در انسان یافت می شود؛ از این جهت انسان را عالم صغیر و کون جامع می دانند. همه عالم برای اوست و او غایت خلقت است. انسان برخوردار از عقل و اختیار و تمایلات و شهوات حیوانی است. انسان با تبعیت از عقل و بندگی خدا می تواند عالی ترین مدارج کمال را طی کند؛ چنان که با پیروی از تمایلات حیوانی می تواند به نازل ترین مراتب سقوط کند. انسان کامل مظهر اتم همه اسماء و صفات حق تعالی است. ولایت گاه با نبوت همراه است و گاه با وصایت و امامت. قرب به خدا و طی طریق کمال، در گرو شناخت ولی و پیروی از نور هدایت اوست.
همسانی یا تفاوت وحی و نبوغ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحی پدیده ای است که برخی از بندگان برگزیده و شایسته الهی با آن با خداوند تعالی ارتباط برقرار می کنند تا برنامه رستگاری و سعادت جاودانی را از او دریافت و برای هدایت بشر به قله های کمال ابلاغ کنند.
برخی از دانشمندان به دلیل ناتوانی از شناخت صحیح حقیقت وحی تفسیر نادرستی از وحی ارائه داده وآن را همسان با نبوغ دانسته اند و پیامبر را نابغه هایی خلاق معرفی کرده اند که در برهه هایی از تاریخِ بشر در عرصه زندگی اجتماعی درخشیده اند و با بهره گیری از نبوغ و هوش ذاتی خود اصول و قوانینی را برای هدایت و سعادت و سلامت روانی و اخلاقی بشر آورده اند.ولی این تحلیل از وحی پذیرفته نیست، زیرا وحی و نبوغ دو حقیقت کاملاً متمایز و جدا از هم اند؛ نبوغ امری فکری، و مرتبط با ساختارهای طبیعی، ذهنی و مغزی انسان است، در حالی که وحی دانشی از سنخ علم حضوری است که قلب و روح پیامبر آن را اخذ و تلقی می کند. معرفت های حاصل از نبوغ خطاپذیرند ولی معرفت های وحیانی خطاپذیر نیستند. معرفت های حاصل از نبوغ محدود به مسائل و موارد خاصی هستند ولی معارف وحیانی همه ابعاد زندگی انسان را دربرمی گیرند. در این مقاله، تحلیل همسانی وحی با نبوغ با رویکرد عقلی و نقلی مورد بررسی ونقد قرار گر فته است.
بررسی نسبت انکار نبوت و الحاد به محمد بن زکریای رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدبن زکریای رازی فیلسوف قرن چهارم هجری (313 ه.ق)، یکی از اندیشمندان بزرگ ایران و جهان اسلام بشمار می رود اما برخی از مخالفین، وی را متهم به الحاد کرده و اعتقادات دینی اورا مورد خدشه قرار داده اند. در پژوهش حاضر برآنیم تا به تحلیل و بررسی دو پرسش در این باره بپردازیم: آیا حقیقتاً محمد بن زکریا منکر نبوت بوده است یا خیر؟ مخالفین چه دلایل منطقی برمدّعای خود ارائه داده اند؟ در مقام ارزیابی باید گفت: دلایلی از جمله باور وی به تناسخ و قدمای خمسه؛ تأکید زیاد وی براستقلال عقل؛ و نگارش دو کتاب به نام های مخاریق الأنبیاء و نقض الادیان در زمینه انکار نبوت توسط مخالفین مطرح شده است؛ اما در دیگر سو قرائنی وجود دارد که دلایل مخالفین را مخدوش کرده و یا حداقل مورد تردید قرار داده است. از جمله استناد نگارش دو کتاب مذکور به وی نامشخص و بدون دلیل است زیرا متن آن دو موجود نیست و در میان مورخین و فهرست نویسان تنها برخی اندک قائل به نگارش آنها توسط محمد بن زکریا شده اند؛ شواهد دیگری از قبیل احترام أمرای مسلمان به محمد بن زکریا؛ نگارش کتاب هایی در زمینه امامت و معاد می تواند او را از این نسبت ها مبرا سازد. همچنین عبارت هایی در بعضی از آثار او به چشم می خورد که نشانگر باور او به پیامبر اسلام و کتابش قرآن کریم است. در نهایت پس از تحلیل و بررسی أدله هر دو دسته می توان گفت که ظاهراً محمد بن زکریای رازی با داشتن افکار و اندیشه هایی جدید و بعضاً متفاوت از جریان های فکری زمانش مورد قضاوت های نابجا و نادرست برخی جریان های فکری افراطی مانند اسماعیلیه قرار گرفته است.
پیوستگی نبوت و سیاست در فلسفه سیاسی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
از دیرباز اندیشمندان و متفکران مسلمان تحت تأثیر شرایط و گرایش های مختلف، تفاسیر متفاوت و متنوعی را در تبیین و تشریح پیوند میان دین و سیاست عرضه نموده اند؛ از جمله این متفکران و فلاسفه مسلمان می توان به ابن سینا اشاره نمود. بوعلی ضمن حضور در عرصه های سیاست عملی، تلاش نمود با استفاده از منابع و آموزه های دینی و برمبنای فلسفه سینایی خود، پیوند میان نبوت و سیاست و ضرورت آن را تبیین نماید. مدعای این مقاله آن است که ابن سینا فیلسوفی است که در منظومه فلسفی خود، به مناسبت بحث از پیامبر و مقام والای وی در راهبری و هدایت انسان ها به سوی سعادت، و در راستای سخن از انسان و ضرورت مدیریت زندگی مدنی وی، فلسفه سیاسی خویش را بر پایه اثبات ارتباطی وثیق بین نبوت و سیاست ارائه نموده است. وی با اعتقاد به نقش محوری نبی در مرکزیت شریعت و راهبری انسان ها به سوی خیر اعلا و سعادت نهایی، نبوت را عنایتی الهی برای سامان بخشیدن به جامعه انسانی از طریق رهبری و هدایت انسان کاملی معرفی می کند که حلقه اتصال عالم انسانی با ماوراء الطبیعه است.
وی با اعتقاد به ضرورت استمرار و محوریت شریعت در اداره امور مجتمع انسانی، معتقد است که با ارتحال پیامبر و ختم نبوت، شریعت مرجعیت خود را در مدیریت اجتماعی از دست نمی دهد. ازاین رو با طرح بحث خلیفه و امام به عنوان جانشین نبی در رهبری و زعامت دینی و سیاسی جامعه، همچنان بر محوریت و مرکزیت دین و رهبران الهی در امر هدایت انسان ها و جوامع بشری تأکید می کند.
بررسی تطبیقی انسان شناسی قرآنی با انسان شناسی غربی
حوزههای تخصصی:
شناخت انسان از دیرباز با تفکرات عمیق فلسفی افراد زیادی در سرتاسر جهان روبه رو بوده است. انسان شناسی قرآنی و انسان شناسی غربی، به عنوان دو مکتب فکری عمده که به شناخت انسان، پرداخته اند به طور کلی از حیث موضوع، هدف و رویکرد با هم متفاوت هستند. نقاط عمده ضعف انسان شناسی غرب در مقایسه با انسان شناسی قرآنی در ضعف موضوع، هدف و رویکرد است؛ به گونه ای که انسان غربی را با پوچ گرایی در عصر حاضر مواجه نموده است در حالی که کاربردی بودن و تاثیر عینی بر زندگی بشر از نقاط قوت آن به شمار می رود؛ اما انسان شناسی قرآنی عمدتا هنوز در حوزه نظری باقی مانده است. انسان شناسی غربی سه موقعیت زمانی مختلف باستانی، قرون وسطی و معاصر را طی نموده است. در این مقاله، سعی شده است با استناد به اصول مذهب شیعه، یعنی توحید، معاد، نبوت، امامت، عدل و مراجعه به منابع دست اول همچون قرآن، فلاسفه اسلامی، روایات ائمه اطهار علیهم السلام، مستشرقین غربی، فلاسفه ازمنه مختلف غربی به ویژه قرون وسطی و عصر جدید، دید جامعی از تطبیق این دو مکتب به خواننده، ارائه شود.
نگاهی به عرفان و ولایت از منظر علامه طباطبایی (ره)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
این مقاله جستجویی مختصر با ذوق بینش عرفانی و معنوی به مسئلة ولایت از نگاه علاّمه طباطبائی(ره) است که با الهام از «رسالة الولایة» که از آثار گرانبهای ایشان است، نگاشته شده است و اساس آن از لحاظ معرفتی بر این مبتنی است که جوهرة دین، حنیف است و عطر الوهیّت دارد و نیز ازلی و ابدی است و ثبات و جاودانگی دارد؛ به بیان دیگر، برای ظاهر دین، شریعت و برای باطن آن، طریقتی است و نیز صورت حقّة آن را اسرار و حقایقی است که سیر به سوی ملکوت دارد و باطن نبوّت و دین نامیده می شود که به نام «حنیّة لدی حقّی» یا ولایت نامیده می شود؛ بدین معنی که وجهة خلقی رسالت و نبوّت تشریعی پایان یافتنی است و دوران آن به رسالت خاتم الانبیاء بازمی گردد، امّا وجهة حقّی آن که ولایت است، استمرار دارد و بازگشت به وجود خاتم الاوصیاء حضرت امام مهدی(عج) دارد. البتّه مرتبة شدید ولایت در نبی نیز هست و مهم تر اینکه دریافت وجدانی و شهودی از ولایت، از طریق راهیبابی به باطن عالم و سرّ غیبی آن و نیز معرفت شهودی (توحید میسّر است) که البتّه این امر مخصوص انبیاء نیست؛ به عبارت دیگر، سیر و سلوک عرفانی خالصانه و عاشقانه است که سالک را به درک عترت طیّبه می رساند و از انوار جمالیّه و جلالیّة حق و نور ولایت ایشان بهره مند می نماید، چراکه فطرت انسانی با نور ولایت حق عجین شده است و امانتداری انسان از خدای سبحان در آیة «إِنَّا عَرَضنَا الأَمَانَةَ» همان ولایت مطلقة الهیّه است که در بطن نظام تشریع و نظام تکوین نهفته است.
معرفت شناسی حکمت نبوی در فلسفه سینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
مراد از «حکمت نبوی» در اینجا نظام فکری و فلسفی ای است که معتقد است پیامبر و فیلسوف نور معرفتشان را از مشکات و منبع واحد می گیرند و معرفت یقینی فقط از آن منبع افاضه می شود. بنابراین، در این نوشتار کیفیت دستیابی به این معرفت از جانب پیامبر و فیلسوف مورد بحث قرار می گیرد. با اینکه به واسطه این منشأ واحد می توان وحدت نبوت و حکمت را نتیجه گرفت ولی نشان خواهیم داد که هرگز از آن لازم نمی آید که فیلسوف نیز مقامی هم تراز با مقام پیامبر داشته باشد بلکه فیلسوف حتی در بالاترین مرتبه، از اسوه پیامبر تقلید می کند و راه او را ادامه می دهد.
ویژگی ها و شرایط پیامبر از دیدگاه ابن سینا و قاضی عضد ایجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
ابن سینا در قامت حکیمی مشائی و با رویکردی عقل گرایانه، سه ویژگی را در نبی شرط دانسته و بر آنها استدلال نموده است. از سوی دیگر، قاضی عضد ایجی در کسوت یک الهی دان اشعری، ضمن انتقاد از مواضع حکما، پرداختی نص گرایانه به مسئله داشته، برگزیده شدن پیامبر را مشروط به هیچ شرطی نمی داند. تقابل این دو دیدگاه، ضعف های هر دو را به خوبی می نمایاند و در عین حال نشان می دهد که دیدگاه ابن سینا صلابت بیشتری دارد. این مقاله که در چارچوب کلام تطبیقی جای می گیرد، به مقایسه دیدگاه های ابن سینا و قاضی عضد ایجی در موضوع ویژگی ها و شرایط پیامبر، با روشی تحلیلی پرداخته و درصدد پاسخ به این پرسش برآمده است که تبیین کدام یک از این دو متفکر از ویژگی های پیامبر، معقول تر است و کدام یک با اشکالات کمتری مواجه است.
تأملی در باب کارآمدی برهان معجزه در الهیات مسیحی با نگاهی به کاربرد آن در سنت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در علم کلام، از برهان معجزه در مواردی برای اثبات وجود خداوند بهره گرفته می شود. این مقاله با بررسی نسبت معجزات با براهین خداشناسی، درپی کشف میزان کارآمدی و توفیق برهان معجزه در کلام اسلامی و الهیات مسیحی در زمینه اثبات وجود خداوند است. روشن ساختن این مسئله، نه تنها کمک می کند تا جایگاه واقعی برهان معجزه و مدلول آن را به درستی دریابیم و موقعیت دقیق استفاده از آن را درک کنیم، مفسر را نیز در تفسیر و فهم مدلول واقعی برهان معجزه در تفسیر آیات معجزه در قرآن کریم مدد می رساند. در این مقاله، ابتدا با رویکردی دینی به توصیف معجزه پردخته می شود و آنگاه با مطالعه کتابخانه ایِ کاربرد برهان معجزه در میان آثار متکلمان اسلامی و مسیحی، به تحلیل نقادانه میزان قوت و کارآیی این برهان در مواردی که از آن استفاده شده است، پرداخته خواهد شد.
معذوریت یا استحقاق پاداش برای پیروان قاصر ادیان دیگر با توجه به خاتمیت نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
یکی از باورهای قطعی مسلمانان این است که با رحلت پیامبر اسلام| باب نبوت و رسالت برای همیشه بسته شد و پس از آن حضرت، پیامبری ظهور نخواهد کرد (خاتمیت). پس از پیامبر اسلام، تبیین و تبلیغ دین ازسوی امامان معصوم و اوصیای بحق آن حضرت انجام خواهد شد. خاتمیت بر چند پایه استوار است؛ ازجمله اینکه دین اسلام، جاودانه، جامع و دارای مراتب است و کمال دین، آن را جاودانه نموده و پس از طی مراحل و مراتب مختلف به عنوان دین کامل در اسلام تجلی یافته است. اکنون این پرسش مطرح است که آیا پیروان قاصر ادیان دیگر نیز مانند مسلمانان به دلیل برخورداری از حجت و عمل بر طبق دین و آیین خود، استحقاق پاداش دارند یا اینکه تنها معذورند؟ برخی معتقدند پیروان قاصر ادیان دیگر، استحقاق پاداش ندارند و تنها معذورند و شماری نیز برآنند که آنها نه تنها معذورند، استحقاق پاداش را دارند و به بهشت می روند. این نوشتار با تأکید بر معذوریت پیروان قاصر ادیان دیگر، نگرش استحقاق پاداش آنان را نقد و ارزیابی کرده است.
بررسی دیدگاه نولدکه درباره نبوت و وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده
کتاب «تاریخ قرآن» مهم ترین نگاشته خاورشناسان درباره قرآن و تاریخ پیامبر اسلام| است. نولدکه، مؤلف این کتاب، از خاورشناسان برجسته ای است که در حوزه های مختلف خاورشناسی دارای تألیفات است. کتاب پیش گفته که مهم ترین اثر او در این زمینه است، مشتمل بر مباحث وحی شناسی، جمع و تدوین قرآن و تاریخ نزول آیات و سور قرآن است که تحقیق پیش رو به مباحث نوع اول می پردازد. از دیدگاه نولدکه، ماهیت نبوت متکی بر چهار اصل: ارتباط با اندیشه پیامبران قبلی، تبعیت از غریزه احساسی، به کارگیری قوه خیال در دریافت وحی و ایجاد تحول اجتماعی است. این نوع نگاه به ماهیت نبوت، که با نظریه تجربه دینی درباب وحی در ارتباط است، علاوه بر خروج از روح تعالیم ادیان الهی، با اندیشه دینی اسلامی در تضاد می باشد که در هر یک از این اصول، با اشکالاتی مواجه است.
دفاع مجدد از دلیل عقلی ضرورت وحی بر اساس حکمت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از اثبات وجود خدا و جهان آخرت و مواجهه با وجود انسان، پرسشی اساسی رخ می نماید و آن اینکه آیا عقل می تواند مستقلاً نسبت به لزوم هدایت الهی داوری کند. پیروان پیامبران الهی تاکنون ادله پرشماری بر ضرورت عقلی ارسال انبیا اقامه کرده اند. یکی از این ادله، ضرورت وحی بر اساس حکمت الهی و محدودیت حس و عقل برای راهیابی به سعادت دنیوی و اخروی است. در مقابل، کسانی درصدد مخالفت برآمده و اشکالاتی را برشمرده اند. هدف از این نوشتار این است که با روشی عقلی و تحلیلی، ضمن نقادی اشکالات پرشماری که به تازگی برخی از مخالفان ضرورت عقلی ارسال انبیا وارد کرده اند، از دلیل مزبور دفاع مجدد صورت گیرد تا معلوم شود هدایت الهی لازم است. یافته های وجدان و عقل بشری برای پاسخ به پرسش های فراوان بشر در بارة افعال مختلف و تأثیرات گوناگون آن بر جسم و روح او و دیگر موجودات و عوالم، بسیار محدود و ناقص اند. اخبار وحی به هر انسانی واصل شود مبنای محاجه در محکمة الهی قرار می گیرد وگرنه فقط عقل و فطرت مبنای محاسبه اند.
بررسی و نقد کثرت گرایی دینی از دیدگاه ابن سینا و مناسبات آن با آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۹
23 - 34
حوزههای تخصصی:
هرچند کثرت گرایی دینی از مباحث جدید است و ابن سینا مستقیم به آن نپرداخته است ؛اما این مقاله بر آن است تا بر اساس آرای کلامی وفلسفی ابن سینا مبانی کثرت گرایی دینی را مورد بررسی ونقد قرار دهد. ابن سینا از یک طرف با براهین متقن اثبات می کند تمام ادیان الهی حاصل صعود پیامبرانبه عالم عقول اند، بنابراین به نحوی معتبر وتا حدی از حقیقت بهره مندند.از طرف دیگر وی برای اختلاف مراتب پیامبران استدلال های عقلی متعددی می آورد که بیان گر آن است تمام ادیان در یک سطح نیستند و به یک میزان از حقانیت برخوردار نمی باشند. هم چنین وی بر این باور است که با پیشرفت فکری و سیر تکاملی انسان، ادیان هم متکامل تر میشوند. با لحاظ این سه اصل می توان نتیجه گرفت که کثرت گرایی دینی به معنای یکسان بودن همه ادیان در بهره مندی از حقیقت ونجات بخشی قابل دفاع نیست، اما تفسیری از شمول گرایی از آرای وی استنباط می شود؛ از آنجا که نجات بخشی ادیان رابطه مستقیم با میزان حقانیت آنها دارد، ادیان به هر میزان که حق باشند به همان اندازه نجات بخش خواهند بود.
پیوستگی مفهومی در سوره بقره با تکیه بر مفاهیم«نبوت و مخالفان حق»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۲
127 - 158
حوزههای تخصصی:
تناسب آیات به عنوان یک دانش مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است. دانشمندان مسلمان و خاورشناسان بر سَرِ بحث ارتباط و انسجام و به نوعی پیوستگی مفهومی بین آیات در سور <em>قرآن کریم</em> اختلاف نظر دارند. برای از بین بردن نسبت نبود ارتباط بین آیات درون سور، ضرورت دارد خطوط ارتباطی آیات کشف، شناسایی و تبیین گردد تا به فهم بیشتر، فهم هدف یک سوره و در نهایت، فهم تمام آیات کلام الهی دست یابیم. سوره بقره از جمله سوری است که مفاهیم و موضوعات متنوعی نظیر خداوند، اهل ایمان، تاریخ و داستان سرایی، نبوت و مخالفان حق را در خود جای داده است. منافقان و مشرکان عرب و بنی اسرائیل از جمله مخالفان حقی هستند که در این سوره در مقابل دعوت انبیاء عملکردهای متنوعی دارند و به پیامد اعمال آن ها اشاره شده است. با کشف، شناسایی و تبیین این دو خط ارتباطی، پیوند وثیق و محکم در آیات سوره برقرار می شود و ابهام و پراکندگی ظاهری در آن از بین می رود. در این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی درصدد تبیین ارتباط بین دو خط نبوت و مخالفان حق هستیم.
بررسی مسئله چیستی نبوّت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۹
79 - 92
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار واژه های «نبی» و «نبوت» و تعریف آن از دید متکلمان، حکما و لغویان بیان و بررسی، و با دیدگاه مسیحیت، هندو و بودا مقایسه و از بهترین آن دفاع شده است. بهترین معنا برای واژه نبی، همان معادل فارسی آن، یعنی «پیام بَر» یا «پیغام بَر» است. براین اساس، بهترین تعریف از نبی عبارت است از: «بشری که از سوی خدا برانگیخته شده است تا واسطه بین میان او و خلق باشد تا خبر یا پیام های الهی بر او وحی شود که به مردم برای هدایتشان ابلاغ کند». براین اساس، نبوت یعنی «واسطه بین خدا و خلق بودن برای رساندن پیام الهی به مردم».
نقد و بررسی کتاب: مروری بر کتاب اصول دین امامیه
حوزههای تخصصی:
کتاب "اصول دین امامیه" اثر محمد بیابانی اسکویی است که در دو جلد به مباحث توحید، عدل، و نبوت (جلد 1)، امامت، و معاد (جلد 2) می پردازد. نگارنده در این سطور، اثر فوق را در بوته نقد و بررسی قرار داده است. در راستای این هدف، نخست، فهرست اجمالی از کتاب را ارائه و مزایای اثر را برمی شمارد. در ادامه، برخی انتقادات وارد بر کتاب را بیان و در انتها، نوشتار را با ارائه پیشنهادهایی به پایان می رساند.
واکاوی رویکرد روشنفکران معاصر در مورد خاتمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی روشنفکران معاصر اسلامی، به طرح پرسش های فکری در باب اصل خاتمیت و مباحث مرتبط با آن یعنی جامعیت و جاودانگی دین و مسائل مربوط به وحی، پرداخته اند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، کوشش شده که آرای روشنفکران معاصر اعم از سنت گرا نظیر مطهری و نصر و تجددگرا مانند لاهوری، شریعتی، سروش و ابوزید پیرامون سه جنبه خاتمیت، جامعیت اسلام و وحی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. یافته های پژوهش حاکی از این است که می توان رویکرد روشنفکران معاصر نسبت به خاتمیت را در دو دسته عمده نیازگرایانه و علت گرایانه طبقه بندی کرد. در رویکرد نیازگرایانه می توان از شهید مطهری و حسین نصر یاد کرد و در رویکرد علت گرایانه دیدگاه های لاهوری، شریعتی، سروش و ابوزید قابل بررسی هستند. در رویکرد اخیر، میان روشنفکران تجددگرای معاصر اختلاف نظر وجود دارد. هرچند لاهوری و شریعتی، به اصل نیاز انسان امروزی به آخرین دین و کتاب آسمانی با وجود تکامل و بلوغ عقلی اذعان دارند؛ اما سروش و ابوزید با نظر به نظریه جانشینی تجربه های دینی و عقل جمعی و دیدگاه استغناگرایانه مدعی اند که خاتمیت به معنای اعتبار مطلق عقل و امکان نقد وحی است که در پرتو آن بشر جدید از مکتب وحی بی نیاز می شود که لازمه آن، سکولاریسم و عقب نشینی دین در برابر عقل خواهد بود.
بررسی انقطاع وحی و انفتاح باب الهام در اندیشه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۳
153 - 176
حوزههای تخصصی:
انقطاع وحی و ختم نبوت یکی از اندیشه های مسلم و مورد اجماع علمای اسلامی است. انفتاح باب الهام نیز پس از ختم نبوت از دیگر مسائل کلامی است که مورد توجه و عنایت علما با رویکردهای مختلف قرار گرفته است. از جمله علمای امامیه با تأکید بر انقطاع وحی بر انفتاح باب الهام نیز توجه خاص نموده اند؛ زیرا امامان خویش را برخوردار از علم ویژه الهی می دانند که از آن به الهام و تحدیث یاد می کنند. اخیراً با توجه به این تقریری که شیعه از علم امام ارائه می کند، بعضی خواسته اند شیعه را تنزل دهنده خاتمیت و علم امام را ناقض انقطاع وحی قلمداد نمایند. ازاین رو در این جستار برآنیم پس از بررسی مفاهیم دخیل در بحث، حقیقت وحی، رابطه آن با الهام و انواع تبیین هایی را که اندیشمندان امامیه با رویکردهای مختلف درباره تفاوت نبوت و امامت یا وحی و الهام داشته اند، بنمایانیم و ساحت شیعه را از این نسبت ناروا مبرا سازیم.
رویکرد محمد شحرور به سنّت و گستره حجیت روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمد شحرور همچون غالب قرآنیون و نواندیشان معاصر عرب، به تحدید حجیت سنّت پرداخته است و سنّت را به عنوان منبع تشریع(پس از قرآن) نمی داند. وی با نفی عصمت تکوینی، علم به غیب و معجزات نبوی و نیز با بیان اجتهادی بودن کلام پیامبر 2 و عدم اتصال سنّت به وحی، به انکار مبانی اصلی حجیت سنّت اقدام کرده است؛ همچنین با تکیه بر نقد مصداقی و مجموعی موضوعات روایی به بررسی محتوایی روایات در این زمینه پرداخته است، اما در بررسی سندی روایات، فقط به نقد عدالت صحابه به عنوان یکی از مبانی مهم(نزد عامه) توجه کرده است. شحرور با تقسیمی که از روایات با تکیه بر مقام های پیامبر 2 ارائه می دهد، حجم گسترده ای از روایات را شخصی و غیرقابل تبعیت و تبعیت بخشی دیگر را تاریخمند دانسته است و تنها بخش اندکی از روایات که با تواتر عملی و نیز از طریق آیات قرآن به دست ما رسیده اند، قابل تبعیت می داند. در این جستار با توجه به اهمیت موضوع و نیز تفاوت فاحش دیدگاه شحرور با رأی مشهور در این زمینه، دیدگاه وی بررسی شده است.
بحث فی کتاب أشعیا(مقاله علمی وزارت علوم)
قد دونت هذه المقاله للتعرف علی شخصیه النبی " أشعیا " و تعالیمه . و قد أشرنا فیها إلی الأوضاع السیاسیه و الإجتماعیه و الدینیه لبنی إسرائیل فی بقاع کنعان. و من ثمّ بحثنا فی تعالیم ثلاث شخصیات تاریخیه فی الأدوار المختلفه و قمنا باستخراجها بالإستناد إلی کتاب " أشعیا " علی أنّه أقدم سند تاریخی. و فی الختام بیّنا تشابه هذه التعالیم مع تعالیم المسیحیّه.