مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
توسعه فضایی
حوزههای تخصصی:
پراکندگی پدیده های جغرافیایی و فعالیت های اقتصادی در سراسر نواحی روستایی تحت شرایطی، شکل گیری الگوهایی را امکان پذیر می سازد، الگوی فضایی شبکه کارآفرینی در سکونتگاه های انسانی از جمله مقوله هایی است که در سازمان یابی و توسعه عرصه های جغرافیایی کمتر عینیت یافته است، از طرفی به اعتقاد اندیشمندان علوم اجتماعی در پژوهش های مکانی، ارزیابی محیط محلی در موفقیت یک شرکت کارآفرینانه، به اندازه ارزیابی اقتصادی و صنعتی اهمیت دارد. از این رو، مقاله حاضر با هدف تدوین الگوی توسعه فضایی شبکه سکونتگاهی کارآفرینی پیراشهری روستایی بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه طراحی شد. روش تحقیق از نوع کاربردی و توصیفی تحلیلی بود. جامعه آماری آن را، مجموعا 7 روستای کارآفرین (30 شرکت کارآفرینی) پیراشهر روستایی تشکیل می-دادند. بر این مبنا در ابتدا با استفاده از نرم افزار SPSS20 روستاهای مورد مطالعه از حیث شدت و درجه کارآفرینی سطح بندی شده و سپس با کمک نرم افزار GIS الگوی شبکه سکونتگاهی کارآفرینی ترسیم گردید. یافته ها نشان داد که میزان فعالیت های کارآفرینی در محدوده مورد مطالعه از جنبه های اجتماعی و اقتصادی بالا بوده؛ و نواحی پیراشهری روستایی این بخش قابلیت توسعه فضایی و پذیرش شرکت های تجاری جدید و ارتقا به سلسله مراتب سکونتگاهی بالاتری را دارند. به طوری که، مطابق با نتایج همبستگی به ترتیب متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه محیطی، رشد تشکیل شرکت های جدید، سرمایه کارآفرینی در بخش های مختلف تولیدی، رشد اشتغال و سرمایه فرد کارآفرین با توسعه فضایی شبکه سکونتگاه های کارآفرینی ارتباط مثبت و معنی دار و همبستگی قوی دارد. وضعیت توسعه فضایی کارآفرینی پیراشهری روستایی در 60 درصد از نواحی روستایی دارای وضعیتی نسبتاً مطلوب بوده (درجه توسعه فضایی کارآفرینی، 85/3) و سطح رشد فعالیت های اقتصادی کارآفرینی را در منطقه منجر شده است. دو روستای سیمینه علیا و دوکوشکان حسین خانی نیز دارای درجه توسعه فضایی کارآفرینی بالا و نقش کلیدی در توسعه فضاهای پیراشهری این بخش دارا بودند.
چالشها و راهبردهای توسعه ی فضایی روستاشهرها (مطالعه موردی: بخش بندپی شرقی و غربی از شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هفدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۲
157 - 173
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: شهرنشین شدن جمعیت، افزایش جمعیت شهرها و به دنبال آن توسعه شهرهای کوچک و بزرگ از ویژگی های عصر حاضر است و توسعه ی پایدار آن ها در گرو داشتن برنامه ریزی و مدیریت شهری کارآمد است آنچه همواره در مدیریت شهری مورد توجه است عمدتاً مسائل و مشکلات کلانشهرها و شهرهای بزرگ، گاهی شهرهای میانی می باشد و کمتر توجهی به مسائل و مشکلات مدیریتی در روستا شهرهامی شود، در صورتی که اگر روستاشهرها بتوانند از نظر اقتصادی خودکفا باشند می توانند با پذیرش سهم عمده ای از عوامل منابع تولید، سرمایه گذاری و نیروی انسانی منطقه موجب شکوفایی و رونق ناحیه پیرامونی خود گردند هدف: پژوهش حاضر تلاش دارد تا به بررسی چالش ها و راهبردهای روستاشهرهای بخش بندپی شرقی و غربی از شهرستان بابل بپردازد. روش: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی و میدانی است. جامعه آماری پژوهش خانوارهای ساکن در بخش بندپی غربی و شرقی از شهرستان بابل است که با بهره مندی از روش کوکران 200 خانوار به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شده اند؛ نتایج : با جمع آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن ها این نتایج حاصل شد که این گونه روستاشهرها با موانع و مشکلات اساسی چون دفع و تفکیک زباله، عملکرد ضعیف نهادهای شهری، پایین بودن مشارکت شهروندان در طرح های شهری و ... دچار هستند که این چالش ها با راهبردهای چون تقویت سازمان های شهری، توسعه و گسترش خدمات و امکانات شهری و استفاده از ظرفیت های منطقه ای و ... مسطح خواهند شد. نو آوری: با توجه به اینکه روستاها شهرها به عنوان حلقه اتصال دهنده شهر و روستا نقش مهمی در تعادل و توازن منطقه ای داشته باشند بنابراین بررسی چالشها و مشکلات فرا رو و تعیین راهبردهای توسعه فضایی این گونه سکونتگاهها از نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شود. واژه های کلیدی: روستاشهر، چالش ها و راهبردها، توسعه فضایی، بخش بندپی غربی و شرقی بابل
بررسی نقش و عملکرد شهرهای میانی در توسعه فضایی منطقه ای (مورد مطالعه: نسیم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش و عملکرد شهرها و تحولات آن ها، مقوله مهمی در مطالعات نوین جغرافیایی به شمار می رود. توزیع فضایی نامتعادل جمعیت، مهاجرت های بی رویه به سمت کلانشهرها و عدم تعادل در توزیع امکانات و فرصت های اقتصادی در سطح مناطق منجر به تمرکز روی ایده شهرهای میانی به عنوان یکی از رویکردهای موثر برنامه ریزی منطقه ای شده است. از این رو هدف این مقاله بررسی عملکرد شهر نسیم شهر به عنوان یک شهر میانی در ساختار توسعه فضایی استان تهران است. روش تحقیق از «نوع توصیفی- تحلیلی» و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر دو روش کتابخانه ای و میدانی است. برای بررسی نقش شهر از روش ها و مدل های کمی استفاده شده است. مدل های اقتصادی نشان می دهند که سهم این شهر در قیاس با استان تهران به لحاظ اشتغال زایی صنعتی از میانگین بیشتر است. شاخص تغییرات ساختاری نشان می دهد که تغییرات در نسیم شهر بیشتر از استان تهران بوده است. نتایج مدل تغییر سهم حاکی از آن است که بخش خدمات رشد بالاتری نسبت به استان داشته است. در بررسی ساختار فضایی نیز بدون در نظر گرفتن نقش این شهر، عدم تعادل فضایی در شبکه شهری استان محسوس است. مدل های جمعیتی نشان می دهند که نسیم شهر از کشش پذیری بالایی در رابطه با جذب جمعیت سر ریز استان برخوردار بوده، لذا این شهر با توجه به نقاط قوت و داشتن فرصت های مناسب می تواند در سطح بندی منطقه ای به عنوان مرکزیت خدماتی و صنعتی سکونتگاه های جنوب غرب استان نقش اساسی داشته باشد.
تحلیل توسعه فضایی فرم شهری کرج با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۳)
121 - 144
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: برنامه ریزی برای توسعه فرم و شکل شهر در آینده که هم تأمین کننده نیازهای شهر و شهروندان به بهترین شکل و هم حافظ محیط زیست شهر باشد، یکی از استراتژی های مهم برنامه ریزان و شهرسازان است. هدف تحقیق : تحلیلی بر توسعه فضایی فرم شهری کرج با رویکرد آینده پژوهی است. روش: داده و اطلاعات لازم تحقیق به دو روش کتابخانه ای (مقالات، اسناد فرادستی، طرح های شهری ...) و استفاده از نظر کارشناسان (برای شناسایی پیشران های کلیدی، تدوین و امتیازدهی به فرض ها و ارائه سناریوها) جمع آوری شده است. نمونه آماری 40 نفر از کارشناسان و پژوهشگران مربوط بود که به روش گلوله برفی انتخاب و با استفاده از روش دلفی نظرات و پیشنهادات از این گروه جمع آوری شد. برای تعیین عامل مؤثر بر رشد و توسعه فضایی شهر کرج در دوره 1395- 1365 از مدل هلدرن، برای تعیین میزان فشردگی یا پراکندگی مناطق شهر کرج از آنتروپی شانون و برای تدوین سناریوها از نرم افزار Morphol استفاده شده است. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که 95% از رشد و توسعه شهر کرج در طی این 40 سال ناشی از عامل جمعیتی بوده است. همچنین مناطق 1، 5، 8 و 9 فرم فشرده و عدد آنتروپی نزدیک به حداقل و مناطق 3، 6 و 10 فرم تقریباً پراکنده تری دارند. از بین 12 سناریوی ارائه شده 5 سناریو در وضعیت بینابین، 4 سناریوی فاجعه و 3 سناریوی مطلوب قرار دارد. نوآوری: این پژوهش ازجمله معدود پژوهش های انجام شده است که با استفاده از نرم افزار سناریونویسی Morphol تغییرات فضایی فرم شهر کرج را سناریونویسی کرده است.
ارزیابی قابلیت ها و چالش های توسعه کالبدی – فضایی شهر مذهبی (مطالعه موردی: شهر کربلا در دوره معاصر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
38 - 53
حوزههای تخصصی:
شهر از نظر کالبدی _ فضایی با هدف ایجاد محیطی با هویت زیبا، مانوس و خوانا رشد می کند. در شهرهای مذهبی علاوه بر این اهداف، با رویکرد ارائه خدمات به زائرین و گردشگران مذهبی، در رشد اقتصادی شهر مؤثر است و می تواند در ایجاد رونق اقتصادی، اشتغال و امکانات نیز برای ساکنین تأثیرگذار باشد، به نحوی که در هماهنگی کامل با تقدس شهر و ابنیه موجود شهرهای مذهبی، مطابقت داشته باشد. تطابق اقتصادی در نظام سلسله مراتبی فضایی در شهر باید همسو با بافت شهری باشد، تا بتواند بین مذهب، مسکن و اقتصاد تعادل برقرار نماید. پیدایش و شکل گیری شهر کربلا نشان می دهد، در سال های اخیر برنامه ریزی و طرح های شهری برای همسویی رشد شهر متناسب با وجود عنصر و شاخص اصلی به نام بارگاه و حرم امام حسین(ع) انجام نشده است. استفاده از طرح جامع مصوب شهر کربلا توانسته است تا حدودی به برخی از ابعاد و شاخص های شهر توجه نماید و با تأکید بر این عوامل روند توسعه شهر متناسب با اقلیم و شرایط موجود را پیشنهاد و طراحی نماید. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت « توصیفی – تحلیلی – تاریخی » است و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، اسنادی و طرح های بالادست و استفاده از سیستم های جغرافیایی ( GIS )، سنجش از دور و تفسیر نقشه های هوایی و ماهواره ای و با روش تجزیه و تحلیل SWOT به تحلیل قابلیت ها و چالش های توسعه کالبدی فضایی شهر پرداخته شده است و با رعایت سلسله مراتب فضایی، معابر و شناخت گره های شهری، چالش ها با استفاده از روش تجزیه و تحلیل SWOT شناسایی شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد، اصلی ترین راهبرد توسعه شهر کربلا، بایستی مبتنی بر به کارگیری برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی در بخش های مختلف شهر باشد و از این طریق بتوان، به توسعه کالبدی – فضایی مناسب که حاصل توسعه اقتصادی و اجتماعی شهر است، دست یافت و بهترین مسیر ارتباطی بین هسته مرکزی با سایر نقاط شهر برقرار ساخت.
واکاوی توسعۀ فضایی روستاهای نواحی کوهستانی و جلگه ای (نمونه موردی: روستاهای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده سرزمینی مناطق روستایی کشور نیازمند طراحی راهبردهایی به منظور توسعه فضایی است که در هر برنامه ای راهگشای حل مسائل روستاها خواهد بود. امروزه مهم ترین هدف هر کشوری رشد و تعالی همه جانبه جوامع انسانی است و وجود نابرابری در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و... از نشانه های توسعه نیافتگی یک کشور محسوب می شود. مناطقی که امروزه توسعه یافته شناخته می شوند، علاوه بر اینکه از شاخص های اقتصادی و اجتماعی بالایی برخوردار هستند، بلکه توزیع درآمد و امکانات نیز در این مناطق عادلانه تر هستند. برنامه توسعه و عمران روستایی براساس الگوهای مختلف در شهرستان بابل، توفیق مورد انتظار را در رونق اقتصادی و بهبود زندگی روستائیان نداشته و به لحاظ اجتماعی نیز در نهادینه کردن مشارکت روستائیان و توانمندسازی آنان موفقیت چندانی کسب نکرده است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های توسعه روستاهای کوهستانی و جلگه ای بخش بندپی شرقی شهرستان بابل بوده و به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری تحقیق حاضر روستاهای بخش بندپی شرقی بابل (4 روستای کوهستانی و 4 جلگه ای) است که با استفاده از فرمول کوکران 210 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور سنجش متغیرهای تحقیق از آزمون های T مستقل و مان وایتنی و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون های مذکور حاکی از آن است که تفاوت معنادار و 99 درصدی، بین اکثر شاخص های اقتصادی، کالبدی و اجتماعی در روستاهای کوهستانی و جلگه ای ناحیه مورد مطالعه وجود دارد. با بررسی میزان رضایت مردم از امکانات و زیرساخت های توسعه یافتگی در روستاها می توان اذعان داشت که مناطق جلگه ای از سطح توسعه یافتگی بالاتری نسبت به مناطق کوهستانی بخش بندپی شرقی برخوردار است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نیز نشان می دهد که موقعیت جغرافیایی در توسعه فضایی روستاها بسیار موثر است، به نحوی که براساس ضریب تعدیل و ضریب تعیین محاسبه شده، مشخص شد که شاخص های توسعه تا 76 درصد به اصلاح خطوط مواصلاتی، سهولت دسترسی و زیرساخت های توسعه وابسته هستند.
واکاوی مفهومی توسعه فضایی در مطالعات نواحی روستایی مرزی؛ فرا مطالعه چارچوب نظری مقاله های علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : فضا، به شکل های مختلف، موضوع کلیدِی جغرافیاست. فضا احتمالاً پراستنادترین واژه است که به جغرافیا هویت و کانونی وحدت بخش داده است. همچنین توسعه فضای ی از موضوعات ی اس ت ک ه در ده ه اخیر ذه ن جامعه علمی داخ ل کش ور را در حوزه ی مطالعات جغرافیایی بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحب نظران متعددی در این حوزه با نگاه توسعه کالبدی، عدالت فضایی و اقتصادی به ایراد نظر پرداخته اند به طوری که پژوهش های مختلفی در این زمینه انجام یافته است. هدف پژوهش : ازاین رو مقاله حاضر در نظر دارد ت ا ب ه واکاوی حوزه نظ ری پژوهش های انجام ش ده در قلمرو توسعه فضایی در مطالعات جغرافیایی در ایران بپردازد. روش شناسی تحقیق : روش پژوهش مقاله پیشرو از نوع ترکیبی و مبتنی بر راهبرد فرا مطالعه اس ت. جامعه ی آماری پژوهش را 40 مقاله علمی - پژوهش ی با محوری ت موضوعی توسعه فضایی تش کیل می دهد. به منظور گردآوری و تحلیل داده ها، از شیوه هایی چون م رور نظام مند و کدگ ذاری باز استفاده ش ده اس ت. در این زمین ه، فرم جامعی مخص وص تلخیص و اس تخراج داده از پژوهش های منتخ ب تهی ه ش د ک ه ح اوی مقوله هایی در خص وص مش خصات عموم ی و رویکردهای مقاله ها ب ود. نتایج: نتایج پژوهش، بیانگ ر نگاه یک یا دوبعدی به موضوع توسعه فضایی در مطالعات جغرافیایی در ایران است. پژوهش های انجام شده، عبارتی به صورت غالب، از توسعه فضای ی را مدنظر گرفته اند؛ ل ذا در بیشت ر پژوهش ها، رویک ردی کالبدی - فضایی و بعضاً در مطالعات مرتبط با عدالت فضایی بح ث توسعه فضایی موردتوج ه قرار گرفته و از توج ه ب ه سایر ابعاد توسعه فضایی بازمانده اند.
ارزیابی اثرات مکتب مدرنیسم بر هویت شهرهای ایرانی - اسلامی
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۸
115 - 137
حوزههای تخصصی:
مدرنیسم پدیده ای است که نخستین نشانه های آن با آغاز دو انقلاب صنعتی و سیاسی در انگلستان و فرانسه در سده هجدهم میلادی نمایان شد. ویژگی اصلی مدرنیسم تحول دایمی و پویایی است. مدرنیسم (نهضت فکری که همچنان ادامه دارد) همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، کهنه پرستی و عقب افتادگی قرار می دهد. این مکتب به عنوان یک الگوی نظری عام برای آزادسازی انسان از حصارهای غیر عقلانی، سنت گرایی های تحجرگونه و افسانه های موهوم معرفی شد و انسان مدرن را دارای ویژگی هایی مانند: آمادگی جهت پذیرش تجربه های جدید، استقلال، علم گرایی، تحرک گرایی، استفاده از برنامه ریزی و غیره دانست. زندگی شهری امروزه یکی از نشانه های بارز نفوذ مدرنیسم به زندگی جوامع بشری است. با وجود همه پیچیدگی های مفهوم هویت و تلقی های متفاوت صاحبنظران از آن برکسی پوشیده نیست که هویت شهرهای معاصر ایرانی- اسلامی دچار بحران گشته و بصورت مفهومی انتزاعی درآمده است این مقاله با استفاده از کتب کتابخانه ای و مطالعات اسنادی سعی در بررسی اثرات مکتب مدرنیسم بر هویت شهرهای ایرانی – اسلامی و مشکلات پیش رو دارد. برطبق نظر بسیاری از صاحبنظران امر ضعف در نظام مدیریت معماری و شهرسازی استفاده نامناسب از فرهنگ بومی و اقلیمی، عدم شکل گیری موسسات غیردولتی منسجم، عدم توجه به پتانسیل بافت های سنتی و رویکردهای تاریخ گرایانه بدون توجه صحیح به مولفه های معماری تاریخی و هویت ایرانی - اسلامی از جمله علل بحران به وجود آمده در هویت ایرانی- اسلامی است. در انتهای مقاله نیز راهکارهایی را در جهت برون رفت از مشکلات مکتب مدرنیسم و شکوفایی مجدد هویت ایرانی - اسلامی ارائه شده است.
ارزیابی و تحلیل توسعه فضایی شهری در چارچوب الگوی رشد هوشمند با تأکید بر شاخص های تراکم، کاربری و حمل و نقل (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
131 - 148
حوزههای تخصصی:
گسترش سریع شهرها و به تبع آن پراکنش افقی شهرها اکثر کشورهای جهان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. تلاش های زیادی برای بر طرف ساختن اثرات منفی گسترش پراکنده شهرها به عمل آمده که عمده ترین آن ها راهبرد "رشد هوشمند" به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با "پراکندگی" توسعه شهری است. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارزیابی روند توسعه فضایی شهر رشت به لحاظ میزان تناسب با شاخص های رشد هوشمند است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد. اطلاعات مورد نیاز از مطالعه اسناد به صورت پیمایش (پرسشنامه) با استفاده از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و آنتروپی نسبی، ضریب جینی و مدل WASPAS و با استفاده از نرم افزارهای GIS جمع آوری شده است. نتایج به دست آمده نشان داده ،در دوره 40 ساله 1355 تا 1395 مقدار 59 درصد رشد شهر ناشی از رشد جمعیت و 41 درصد ناشی از رشد پراکنده بوده است. در تمامی دوره های زمانی پدیده پراکندگی در توسعه فضایی شهر رشت تأثیر گذار بوده، لیکن این پدیده به شکل نوسانی در دوره های زمانی نزولی و صعودی بوده است که استنباط می گردد،افزایش میزان جمعیت شهری باعث اثرگذاری بر توسعه فضایی شهر رشت شده به طوری که در هر دوره 10 ساله افزایش جمعیت شهری پدیده خزش را در دوره بعدی به همراه داشته است. بنابراین افزایش جمعیت شهری اولین و مهم ترین دلیل رشد شهری است ، رشد هوشمند؛ علاوه بر توزیع متعادل جمعیت در مناطق شهری، به دنبال استفاده بهینه از زمین می باشد ،که برابر نتایج تحقیق مناطق 5 گانه شهر رشت در تمام مؤلفه های رشد هوشمند شهری، با هم متفاوت هستند و از وضعیت یکسانی برخوردار نیستند؛ یعنی جمعیت متعادل در مساحت های نا متعادل سکونت دارند. در بین مناطق شهر رشت، منطقه 5 دارای بدترین وضعیت از نظر مؤلفه های رشد هوشمند شهری با وزن 423/0 و مناطق 1، 3 و 4 به ترتیب با وزن های 873/0، 814/0 و 535/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. هم چنین منطقه 2 رشت دارای بهترین وضعیت از نظر مؤلفه های رشد هوشمند شهری با وزن 878/0 می باشد.
ارائه سناریوهای توسعه فضایی شهری در چارچوب الگوی رشد هوشمند با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
113 - 130
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند یک استراتژی جامع است که جنبه های مختلف توسعه شهری را پوشش می دهد و برنامه ریزی سناریو با بهره گیری از مقوله های کمی و کیفی می کوشد آینده های بدیل را در کانون توجه قرار دهد.مقیاس و شدت مشکلات شهری حاکم بر سرتاسر جهان نشان می دهد که روند برنامه ریزی موجود نتوانسته به طور مؤثر به هدف اصلی خود عمل کند. به همین دلیل شناسایی راه حل های پایدار مدیریت رشد شهری با اتخاذ روش های برنامه ریزی آینده، از اهمیت حیاتی برخوردار است، چرا که برنامه ریزان را قادر به پیش بینی و کاهش تضادها و همچنین آماده سازی شهرها برای شوک های احتمالی خواهد نمود. لذا پژوهش حاضر به دنبال ارائه و تدوین سناریوهای توسعه فضایی شهر رشت در چارچوب الگوی رشد هوشمند شهری است. هدف پژوهش حاضر کاربردی و نوع روش توصیفی تحلیلی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. فرایند تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تکنیک دلفی چند مرحله ای، مبتنی بر روش تحلیل تأثیر متقابل با استفاده از نرم افزارهای میک مک و سناریو ویزارد است. نتایج وضعیت برای 13 سناریوی با سازگاری بیشتر حاکی است، 69/7 درصد (1 حالت) از وضعیت ها داری حالت مطلوب، 61/84 درصد (11 حالت) از حالت ها دارای وضعیت ایستا و 69/7 درصد (1 حالت) دارای وضعیت بدبینانه می باشند. 2 سناریو با امتیاز بالا و احتمال وقوع بیشتر در شرایط آینده هستند که سناریوی مطلوب شماره 1 با میزان تأثیرگذاری 359 و سناریوی وضعیت بحرانی شماره 13 با میزان تاثیر گذاری 227 را نشان می دهند. بنابراین برای تحقق الگوی رشد هوشمند در شهر رشت، از میان سه وضعیت فرضی پیش رو می بایست راهبرد برنامه ریزی آینده براساس سناریوی مطلوب شماره 1 مدنظر قراربگیرد. و در صورت تاکید بر عوامل سناریوی مزبور می توان به تحقق اهداف رشد هوشمندانه در شهر رشت امیدوار بود، چرا که در وضیت های حاکم بر این سناریو تمامی 14 عامل کلیدی از وضعیتی خوش بینانه و امیدوارکننده برخوردار هستند.
ارزیابی سناریوهای توسعه فضایی با رویکرد آینده پژوهی، مورد: منطقه آزاد ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه مناطق آزاد تجاری و صنعتی در ایران یکی از ابزارهای دولت ها برای تحقق راهبرد برونگرا در پارادایم جهانی شدن، بر بستر اقتصاد سیاسی فضا و از اصلیترین کانونهای تمرکز حضور سرمایه گذاران محسوب میشود از بدو تشکیل مناطق آزاد زمین مهمترین عامل در بین دیگر عوامل تولید و تجارت مورد توجه می باشد و آنچه بعد از سپری شدن چندین دهه از تشکیل مناطق آزاد لازمه تغییر است تغییر رویکرد در برنامه ریزی در این نواحی برای التیام مشکلات این مناطق می باشد در این مقاله با رویکرد آینده نگاری بعد از شناسایی مهمترین عوامل برای تدوین سناریوها، تدوین راهبردها، برنامه ریزی و سیاستگذاری برای رسیدن به سناریوهای مطلوب را فراهم گردیده است. روش تحقیق براساس روشهای جدید آینده پژوهی، تبیینی و برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی و پویش محیطی استفاده شده است بدین منظور در مرحله اول، با روش پویش محیطی، ۵۱ متغیردر محیط نرم افزار میک مک در قالب ۴ گروه عامل مؤثر بر وضعیت آینده توسعه فضایی محدوده منطقه آزاد ارس، شناسایی و درنهایت چگونگی تأثیرگذاری این عوامل بر یکدیگر و بر وضعیت آینده این سکونتگاهها با روشهای مستقیم و غیرمستقیم، تعداد 13 عامل کلیدی، انتخاب شدند، که در آخر برای استخراج سناریوها از نرم افزار Scenario Wizard بهره گیری و با حذف سناریو های ضعیف و سناریو های با ناسازگاری بالا، در نهایت هفت سناریو مطلوب شناسایی که از بین آنها، سناریوهای اول و پنجم دارای بیشتر امتیاز مورد ارزیابی قرار گرفت. شماره ی مقاله: 5
بررسی توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری در قلمرو کوچ نشینان (مورد مطالعه: شهرستان خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : تحولات عینی و مفهومی گردشگری در عصر حاضر، ضرورت هایی را پیرامون توسعه فضایی و روابط درونی و بیرونی قلمروهای جغرافیایی که تداعی کننده بازتاب سنت در مدرنیته می باشند، شکل داده است. در این میان توسعه فضایی مناطق روستایی که فضاهای اجتماعی حاکم بر آن، در برگیرنده قلمروهای کوچ نشینان ایران است از اهمیت ویژه ای در توسعه گردشگری پسامدرنیته برخوردارند.
هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری شهرستان خرم آباد است که یکی از مهمترین قلمروهای کوچ نشینان ایران محسوب می گردد،
روش شناسی تحقیق: روش پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش را سه گروه عمده (315 نفر از روستاییان ساکن در 14 روستای منتخب منطقه (به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای)، کارشناسان حوزه گردشگری استان (30 نفر) و گردشگران در دسترس وروردی (30 نفر)) تشکیل می دادند. در نهایت از مجموع سه جامعه آماری مورد مطالعه 375 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از روش های میدانی و پرسشنامه ای استفاده شد که پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ برای 3 مؤلفه مؤثر بر توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری محاسبه شد، که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. برای تحلیل داده ها از ضریب پراکندگی و ضریب همبستگی پیرسون، در محیط نرم افزار SPSS20 و برای ترسیم نقشه ها از نرم افزار ArcGIS استفاده شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش : مقاصد گردشگری در نواحی روستایی شهرستان خرم آباد (بخش پاپی) که بطور عمده متکی بر اکوتوریسم بودند.
یافته ها و بحث : یافته ها نشان داد مهمترین مؤلفه ها و معیارهای کلیدی تأثیرگذار بر توزیع ساختار فضایی میراث روستایی مقاصد، کمیت و کیفیت منابع و جاذبه های گردشگری و وضعیت مکانی فضایی جاذبه های گردشگری هستند. بررسی مقادیر ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین همه متغیرهای مستقل (بجز متغیرهای پذیرش اجتماعی، بعد کالبدی، ابعاد فضایی) با توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری رابطه مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد.
نتایج: از آنجایی که روستاهای گازه و بیشه دارای بیشترین تعدد متغیرهای موثر بر توسعه فضایی میراث روستایی مقاصد گردشگری شهرستان خرم آباد بودند، پیشنهاد می گردد که در صورت سرمایه گذاری در خدمات و تسهیلات مناسب، این سکونتگاه ها می توانند در خدمات رسانی پسکرانه وسیع تری مورد استفاده قرار گیرند.
سنجش و تحلیل اثرات رشد گردشگری بر توسعه فضایی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
241 - 258
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری ضمن بهره وری اقتصادی، می بایست منجر به شکوفایی و بستری جهت نیل به توسعه پایدار در ابعاد مختلف فضایی گردد. در شهر یاسوج، رشد گردشگری علاوه بر پیامدهای مثبت، چالش های جدی را فراروی توسعه فضایی شهر ایجاد نموده است. لذا این تحقیق با روش توصیفی– تحلیلی و با بهره گیری از اطلاعات اسنادی و میدانی، در پی اهدافی همچون بررسی روند گردشگران وارد شده (طی سال های 1395-1380) به شهر یاسوج و سپس سنجش اثرات رشد گردشگری بر توسعه فضایی این شهر است. لذا به وسیله آزمون رگرسیون، با استفاده از نرم افزار SPSS، روند جذب گردشگران و همچنین گسترش فیزیکی شهر یاسوج سنجش شده اند. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون نیز جهت سنجش ارتباط رشد گردشگران با شاخص های مختلف توسعه فیزیکی شهر استفاده شده است. در ادامه با استفاده از آزمون T.Test پیامدهای رشد گردشگری بر ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی سنجش شده اند. نتایج مشخص ساختند رشد گردشگری در شهر یاسوج با رشد 309 برابری گردشگران وارد شده نسبت سال 1380، روند افزایشی قابل توجهی داشته است. همچنین گردشگری بر افزایش احداث مجتمع های تجاری، افزایش احداث مراکز اقامتی و گسترش فیزیکی شهر یاسوج اثر گذار بوده است. به طوریکه مساحت مجموع کاربری های وابسته به گردشگری در سال 1390،رشدی بیش از 25/1 برابری نسبت به سال 1380 داشته است. از دیگر سو نهادینه نشدن صنعت گردشگری اثر سازنده ای بر توسعه اقتصادی در این شهر نداشته است. بطوریکه نتایج آزمون T.Test، مشخص ساخت رشد گردشگری بصورت معنی داری در ابعاد اجتماعی، از طرفی موجب رشد نسبی مهاجر پذیری و رشد جمعیت شهر، بروز تعارضات اجتماعی و فرهنگی بین گردشگران و جامعه میزبان شده و از سوی دیگر به بهبود وضعیت آموزش عمومی و حس تعلق شهروندان به شهر کمک شایانی نموده است. همچنین اثرات رشد گردشگری در بیشتر مولفه های زیست محیطی مانند افزایش پسماندها، تراکم و ترافیک و صدمه به چشم اندازها و گونه های زیستی، نامطلوب و مخرب ارزیابی شده اند. درمجموع پیامدهای منفی رشد گردشگری در شهر یاسوج بیشتر از پیامدهای مثبت آن بوده است.
آینده توسعه فضایی شهر و پیراشهر بندر عباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی پیش بینی و جهت یابی بهینه توسعه شهر در حاشیه بندرعباس با استفاده از الگوریتم های مارکوف و جنگل تصادفی انجام شده است. روش تحقیق به صورت کمی و ازلحاظ گردآوری اطلاعات به صورت توصیفی و تحلیلی می باشد. ابتدا برای تهیه نقشه کاربری اراضی شهر بندرعباس و حومه از تصاویر لندست استفاده شد. تصاویر مورداستفاده در این پژوهش شامل تصاویر مهروموم های 2000، 2005، 2010، 2015 و 2020 بود، و به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل های AHP-FUZZY، CA-MARKOV و درنهایت از مدل RANDOM FOREST، استفاده شد. نتایج نشان داد که سطوح ساخته شده، آب و سنگلاخی در سال های موردمطالعه به طور مستمر افزایش یافته اند و سطوح دارای پوشش گیاهی و اراضی مرطوب کاهش پیداکرده اند. بیشترین تغییرات محیطی در بازه زمانی 2000-2005 رخ داده است و کمترین تغییر در دوره های زمانی 2015 -2020 بوده است. همچنین قابل ذکر است، کمترین رشد شهری در دوره های زمانی 2000-2005 و بیشترین رشد در دوره های زمانی 2010-2015 بوده است.همچنین بیشترین تغییرات تبدیل به اراضی سنگلاخی و کمترین تغییرات مربوط به زمین های مرطوب بود. درنهایت، براساس نقشه پیش بینی سال 2025، بیشترین رشد شهر در شمال شرق و جنوب غرب است.
تحلیل و بررسی الگوی توسعه فضایی کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز ابزارها و تکنیک های برنامه ریزی شهری پیشرفت بسیار زیادی داشته اند؛ لذا، نظریه پردازان برنامه ریزی شهری از مدل های مختلفی جهت سنجش رشد و توسعه کلانشهرها استفاده می کنند. در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، محققین با استفاده از روش های کمی تراکم جمعیت، اندازه متروپل، مدل آنتروپی و مدل هلدرن، با هدف شناخت الگوی توسعه فضایی کلانشهر مشهد، پرداخته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میزان رشد پراکنده کلانشهر مشهد کاسته شده و این کلانشهر به سمت فشردگی در حال حرکت می باشد. همچنین اندازه متروپل نشان می دهد که مساحت کلانشهر مشهد طی دوره 1270 تا 1390، 47 برابر و جمعیت این کلانشهر 56 برابر شده است. نتایج معادله هلدرن نیز مشخص می کند، به طور میانگین یک دهم رشد کالبدی شهر نه بر اثر رشد و افزایش جمعیت بلکه بر اثر عواملی جدای از رشد جمعیت که هلدرن آن را پراکنش افقی می نامد، صورت گرفته است. به عبارت دیگر، در فرایند رشد شهری، کلانشهر مشهد در دوره (1355-1390)، 9 درصد از میزان اسپرال یا گسترش کالبدی شهر کاسته و بر عامل جمعیتی افزوده شده است. نتایج بررسی و تحلیل فرایند توسعه کلانشهر مشهد در نیم قرن اخیر، گویای این واقعیت است که طرح ها و پروژه های برنامه ریزی شهری پاسخگوی تحولات و پیامدهای حاصله نبوده و نوعی شهرسازی نااندیشیده و ناموزون در حال وقوع است. چنین شکلی از توسعه، الگویی از یک شهر بیمار است که انسجام کالبدی/ فضایی خود را از دست داده است.
عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه فضایی پایدار در استان مازندران در افق 1420(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای متفاوت آینده نگاری در سال های اخیر برنامه ریزان شهری و منطقه ای را از روش های مبتنی بر پیش بینی ناامید ساخته و به سوی استفاده از ابزارهای ساخت آینده مطلوب سوق داده است. از سوی دیگر، در شرایط کنونی جهان که انگاشت های پایداری به یک ضرورت در عرصه برنامه ریزی منطقه ای تبدیل شده گرایش به توسعه فضایی پایدار در سراسر دنیا اهمیت بیشتری یافته است. ازین رو، شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه فضایی یک منطقه در نیل به پایداری یکی از چالش های مهم در عرصه برنامه ریزی و سیاست گذاری های منطقه ای به شمار می رود. پژوهش حاضر در نظر دارد با استفاده از فرایند تحلیل ساختاری عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه فضایی استان مازندران را شناسایی و استخراج کند. بدین منظور، ابتدا بر اساس شناخت وضعیت کنونی استان و بررسی متون نظری و تجربی مرتبط و اسناد و برنامه های فرادست موجود 35 عامل به عنوان مجموعه عوامل تأثیرگذار بر توسعه فضایی این استان شناسایی شدند. سپس ماتریس تحلیل تأثیر متقابل تشکیل شد و برای شناسایی و تعیین روابط میان این عوامل روش پانل خبرگان با حضور 10 نفر از کارشناسان به کار رفت که به امتیازدهی هر یک از این عوامل پرداختند. در گام بعد، اجماع نظرات کارشناسان با روش میانگین وزنی محاسبه و اجرای آن در نرم افزار میک مک انجام شد. در نهایت، 16 عامل به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه فضایی استان مازندران در سال افق(1420 استخراج شدند که 12 عامل در بخش اقتصادی، 9 عامل در بخش اجتماعی جمعیتی، 11 عامل در بخش زیست محیطی، و 3 عامل در بخش کالبدی فضایی قرار گرفتند که شالوده برنامه ریزی برای آینده فضایی پایدار در این استان را تشکیل خواهند داد.
آینده نگاری توسعه فضایی ناحیه های پیراشهری (مورد پژوهی: محدوده جنوبی منطقه 19 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، "ادراک سناریوهای توسعه فضایی محدوده جنوبی منطقه 19" و هدف کلان آن، "برقراری انسجام و یکپارچگی با عناصر ساختی منطقه 19" در کلان شهر تهران است. عوامل کلیدی مرتبط با تحول های فضایی در محدوده جنوبی منطقه 19 به تعداد 31 مورد در سه مقیاس محلی، منطقه ای ناحیه ای و ملی فراملی با بررسی منابع مختلف و پس از رایزنی با 30 نفر از متخصصان و کارشناسان، شناسایی شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ماتریس اثرات متقابل می باشد و پردازش آن با استفاده از نرم افزار Micmac صورت گرفته است. فرایند سناریونویسی نیز پس از تعیین نیروهای پیشران اجرا شده است. نتایج نشان می دهد منطقه 19 تهران یکی از نقاط هدف تغییرات شدید کاربری و ایجاد سکونتگاه های پیرامونی به دلیل مهاجرت های روستایی و جابجایی جمعیت درون شهری بوده و برایند آن، ناهنجاری ها در روند توسعه و آشفتگی سیمایی قلمرو مکانی تحقیق بوده است. یافته ها نشان می دهد که منطقه 19 در چند دهه گذشته دارای رشد شدید و همراه با تراکم پایین از نظر توسعه فضایی بوده است. توسعه فضایی محدوده جنوبی منطقه 19 با سه سناریو در آینده روبه رو خواهد شد که عبارتند از الف) سناریوی توسعه فشرده در مرزهای کنونی منطقه، ب) سناریوی توسعه خطی در محورهای اصلی ارتباطی همراه با تراکم پایین و پ) سناریوی توسعه آشفته در تمام جهت های جغرافیایی. سناریوی مطلوب برای منطقه 19 با توجه به ویژگی های اجتماعی فرهنگی، کالبدی محیطی، اقتصادی خدماتی، سیاسی اداری و مدیریتی، توسعه فشرده در مرزهای کنونی منطقه (سناریوی یکم) است و خاستگاه اصلی سیاست های توسعه فضایی منطقه می باشد.
ارائه الگوی روزآمد توسعه فضایی در جهت احیا و بهره وری موثر از میراث بومی منطقه (مطالعه موردی: خانه های منطقه اورامانات کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۲
361 - 394
حوزههای تخصصی:
بافت های شهری با تکنولوژی های پیشرفته ساخت محدودیت های ساخت را کاهش دادند و به سرعت یکسان سازی و انبوه سازی ساختمانهای مختلف در شهرها شروع شد. این انبوه سازی و یکسان سازی با مواد و مصالح خاص به تمامی شهرها و فرهنگ های مختلف نیز به کار گرفته شد که باعث از بین رفتن روح و کارایی ساختمانها شد. با توجه به دگرگونی ها و تحولات ساختار ساختمان های مسکونی شهر با تأثیرپذیری از فرهنگ و اقلیم بومی باید گفت که طراحی خانه های مسکونی از عوامل مختلفی چون فرهنگی و اقلیم منطقه تأثیر می پذیرد؛ تشریح طراحی ساختمان های مسکونی جدید متناسب با فرهنگ و اقلیم در یک نگاه گذرا و در حد یک در آمد کوتاه امکان پذیر نیست، لذا در فرایند گذار از خانه های بومی به خانه های معاصر، باید دید که این خانه ها چه ارزش هایی را از دست داده و چه نیروهای دیگری به غیر از دانش بومی، طبیعت گرایی و صرفه جویی در انرژی، بر شکل گیری خانه های معاصر تأثیر گذاشته است. پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی روزآمد توسعه فضایی در جهت احیا و بهره وری موثر از میراث بومی منطقه می باشد. در این راستا، منطقه ی اورامانات کردستان به عنوان یکی از مناطق بومی با ویژگی های فرهنگی، تاریخی، و معماری منحصر به فرد، به عنوان محل اجرای این مدل انتخاب شد. خانه های پلکانی منطقه اورامانات کردستان، که در غرب ایران واقع شده اند، نشان دهنده یک فرهنگ ساخت و ساز منحصر به فرد هستند. با توجه به اینکه توسعه فضایی خانه های سنتی به منظور حفظ هویت فرهنگی و توسعه پایدار مناطق بومی، یک مسئله ی بحث برانگیز در حوزه ی معماری و شهرسازی است، این الگو می تواند به عنوان یک مطالعه ی کاربردی برای علاقمندان به این حوزه مفید باشد. در این پژوهش با روش کیفی و مصاحبه با خبرگان، مولفه های مدل شناسایی شده و الگوی روزآمد توسعه فضایی در جهت احیا و بهره وری موثر از میراث بومی منطقه اورامانات ارائه شد.
تبیین و تحلیل الگوی مدیریت رشد در توسعه فضایی پایدار شهری (مورد پژوهی؛ شهر آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
به دلیل ناکارآمدی مدیریت شهری در مدیریت رشد فیزیکی شهرها، نرخ رشد مساحت شهرهای ایران عمدتاً بیشتر از نرخ رشد جمعیت آنها است. بنابراین، این مقاله ضمن تحلیل نحوه مدیریت رشد توسعه فضایی در شهر آمل به تبیین الگوی مطلوب مدیریت رشد جهت توسعه پایدار شهر و تأثیر آن بر شاخص های توسعه فضایی درونی پرداخته است و در نهایت الگوی مطلوب مدیریت رشد جهت توسعه فضایی در شهر آمل ارائه گردیده است. به طوری که در این الگو ابتدا مسئولیت مدیریت رشد شهر به عنوان یک وظیفه محلی مدیریت شهری تعیین گردیده است و شورای شهر به عنوان سیاست گذار امور محلی مسئولیت مدیریت رشد و نظارت بر کنشگران را برعهده دارد و پس از آن نقش و نحوه ارتباط بین کنشگران موثر در رشد شهر مشخص گردیده است. داده های مقاله با استفاده از روش کیفی- کمی گردآوری و تجزیه و تحلیل شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و مشاهدات میدانی گردآوری شده اند. نمونه مورد بررسی در این مقاله کلیه سازمان های مؤثر در رشد شهر از جمله شهرداری، شورای شهر، سازمان نظام مهندسی، انجمن انبوه سازان مسکن، راه و شهرسازی و سازمان های ارائه دهنده تأسیسات شهری می باشند. در تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. نتایج حاصل از الگوی مدیریت رشد در شهر آمل نشان می دهد که ساز و کارهای مدیریتی تاثیر بیشتری بر افزایش تراکم ساختمانی با ضریب وزنی 49/0 داشته است و از سایر ظرفیت های توسعه فضایی درونی از جمله اراضی بایر و خالی با ضریب وزنی 32/0 و فضاهای ناسازگار شهری با ضریب وزنی 19/0 استفاده کمتری شده که یکی از دلایل این امر را می توان در وابستگی درآمدهای شهری به ساخت و ساز و افزایش تراکم ساختمانی و هزینه های مالی و زمانی مالکیت اراضی بلااستفاده جهت توسعه شهری جستجو نمود.