مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
اصول فقه
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم کتاب هدایت و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است. در طول تاریخ آیات و مضامین قرآنی ابزاری هنری و منبعی الهام بخش برای شاعران و ادیبان بوده است .معناشناسی عامل بسیار مهمی است که به وسیله آن می _توان به تحلیل معنای واژگان یک متن پرداخت و جایگاه و مفهوم واقعی و دقیق کلمات و ترکیب های آن را با توجه به نظام معنایی که در آن قرار دارد به دست آورد. این نوشتار که از نوع کیفی است و با روش توصیفی تحلیلی به رشته تحریر درآمده، به تحلیل معناشناسی واژه و مفهوم "امرونهیدر دو فریضه امربه معروف و نهی ازمنکر پرداخته است. با بررسی نظرات فقها و کنکاش در متون فقهی، در این پژوهش چنین استنتاج شد که امر و نهی در دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر، در همه مراتب آنها الزاماً معنای واحد نداشته بلکه برای هر مرتبه ای از مراتب باید تطابق معنایی این الفاظ با مرتبه مربوطه لحاظ گردد.
تأثیر نهی قانون گذار بر معاملات کالاهای قاچاق با رویکردی بر نظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
107 - 134
حوزههای تخصصی:
به علت نیاز افراد جامعه به کالا و شرایط حاکم بر بازار کالا، قراردادهای مرتبط با کالاهای قاچاق مانند خریدوفروش، حمل و غیره روبه فزونی است. اگرچه قانون گذار برای قاچاق کالا مجازات کیفری مقرر نموده، ولی ضمانت اجرای مخالفت با ممنوعیت وضع شده را مشخص نکرده است. بر این اساس، در این نوشتار تأثیر نهی قانون گذار بر معاملات کالاهای قاچاق بررسی و تبیین گردیده است. این موضوع پیشینه در مباحث اصولی دارد و در اصول فقه با عنوان «امکان ایجاد فساد به دلیل اقتضای نهی در عبادات و معاملات» شناخته شده و نظرات متفاوتی در این زمینه ارائه گردیده است. امام خمینی و برخی علمای دیگر، قائل به تفصیل هستند. امام خمینی با رویکرد عرفی به مسئله، ضمن ایجاد نوآوری در این خصوص، راهکارهای خوبی را مطرح نموده که تاکنون از نگاه حقوق دانان مغفول مانده است. ازاین رو، در این پژوهش که از روش توصیفی – تحلیلی استفاده شده، ضمن بررسی آرای اندیشمندان حوزه مطالعاتی اصول فقه و ادله مطرح شده از جانب حقوق دانان و واکاوی مواد قانونی مرتبط با قاچاق کالا و تدقیق در سیاق کلام قانون گذار، وضعیت حقوقی معاملات کالاهای قاچاق از حیث صحت یا بطلان آن ها مورد مداقه قرارگرفته است.
نقش و جایگاه قیاس در آیینهِ تاریخ نظام های حقوقی؛ با تأکید بر رویه محاکم داوری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
250 - 226
حوزههای تخصصی:
استدلال حیات و زندگی حقوق است. علم حقوق برای اثبات یک قضیه حقوقی از راه پر پیچ و خم استدلال قضایی می گذرد تا حقیقت امر که همان واقعیت دعوای حقوقی یا کیفری است به اثبات برسد. مفاهیم سنتی استدلال حقوقی و فرایند استنباط احکام و قواعد حقوقی، علاوه بر اشکال پایه سنتی منطق، بر مبنای استدلال از طریق قیاس قالب ریزی شده است. قیاس به عنوان یکی از روش های رایج استدلال در نظام حقوقی محدود به تصمیمات محاکم قضایی نیست، بلکه می توان اظهار داشت که رویه قضایی تنها یک مصداق مهم از کارکردهای استدلال قیاسی است وگرنه این سبک استدلال، در حوزه های گوناگون و پهنه گسترده حقوق نقش ایفا می نماید. نمونه بارز این امر رویه محاکم داوری بین المللی است. محاکم داوری بین المللی استفاده گسترده ای از قیاس و اقتباس قضایی، با اشاره به رویه قضایی محاکم محلی از یک سو و از سوی دیگر به آرای سابق محاکم داوری و سایر محاکم بین المللی داشته اند. تحلیل آرا و نظرات محاکم داوری نشان می دهد که توسل به قیاس یکی از موارد رفع خلأ و سکوت در معاهدات و ابهام قواعد و توسعه در این حوزه از حقوق بین الملل است. داوران اغلب نیروی محرکه قیاس را بر مبنای عدل و انصاف و ایده رفتار مشابه به قضایای مشابه یا تثبیت یکدستی و انسجام سیستم تشریح می نمایند. مقاله حاضر ضمن بررسی مفهوم قیاس و زمینه های شکل گیری و پیشینه تاریخی آن در نظام های اصلی حقوقی، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نقش استدلال قیاسی در رویه محاکم داوری بین المللی می پردازد.
اصول فقه یا اصول فهم روانشناختی؟
حوزههای تخصصی:
جریان قاعده الواحد در علم اصول فقه
منبع:
الهیات سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
61 - 87
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی درستی و یا نادرستی جریان قاعده الواحد در علم اصول فقه می پردازد. در این راستا ابتدا به شناخت قاعده الواحد پرداخته شده و در نتیجه خاستگاه قاعده الواحد، علمی حقیقی به نام فلسفه و مجرای آن در حوزه حقایق تکوینی قلمداد شده است. سپس پیرامون اعتباریات بحث شده تا تفاوت جوهری ادراکات حقیقی و ادراکات اعتباری نسبت به هم و احکام ویژه هریک و چرایی ارتباط تولیدی نداشتن این دو سنخ از ادراکات نسبت به هم تبیین شود. البته ملاک صحت و خطا در اعتباریات، وجود غرض و عدم آن می باشد و اصلا نمی توان با برهان یک اعتبار را ثابت و یا رد نمود. سپس چرایی جریان برهان در علوم حقیقی و چگونگی ارتباط تولیدی داشتن ادراکات حقیقی نسبت به هم روشن می شود؛ اینکه اساس حرکت برهانی ذهن برای کشف حقایق تکوینی بر مدار روابط واقعی یا همان روابط علی معلولی حقایق تکوینی است درحالیکه اعتباریات بر مدار روابط واقعی، تولید نمی شوند. با شناخت ساختار علوم حقیقی، ساختار و احکام علوم اعتباری از جمله علم اصول فقه شناخته می شود؛ اینکه تفکیک احکام اعتبارات از احکام حقایق امری ضروری بوده، لذا خلط احکام این دو خطاست.
بررسی و نقد دیدگاه شیخ انصاری و اخباریان در مسأله حجّیت قطع حاصل از مقدّمات عقلی (2)
حوزههای تخصصی:
نوشتار کنونی، بخش دوم از مقاله ای است که به موضوع قطع حاصل از مقدّمات عقلی در کتاب رسائل می پردازد. در شماره اوّل، محلّ اختلاف و تبعات آن در اصول و فقه بررسی شده و در این شماره، به دلایل دو گروه پرداخته می شود. بخش مهمّی از این دلایل، روایی است ولی در کتاب رسائل و نیز پژوهش های مرتبط، کمتر مورد توجّه قرارگرفته است. در کتاب رسائل نیز پاسخ های کاملی به استدلال های اخباریان داده نشده است. ضمن این که امکان ارائه تبیینی بهتر از دلایل اخباریان و تقویت استدلال های ایشان وجود دارد. پس از بررسی دلایل اخباریان، پاسخ های شیخ انصاری و بررسی استظهاری اخبار، این نتیجه به دست می آید که در مقام کشف احکام، اثبات منبع بودن عقل در عرض قرآن و حدیث با اشکالات مهمّی همچون تعارض با اخبار مواجه است. از این رو لازم است مطالب کتاب رسائل با ارائه پاسخ های مناسب تر و بررسی روایی جامع تر توسط اصولیان تکمیل شود.
معنای انشا و قواعد آن در فلسفه زبان آستین و اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۴)
113 - 131
حوزههای تخصصی:
آستین اولین فیلسوفی بود که متوجه شد نوع مهمی از اظهارات وجود دارد که شکل جملات خبری را دارد، اما نه صادق است و نه کاذب؛ زیرا گوینده در این اظهارات، وضعیت و حالتی را توصیف نمی کند، بلکه با این اظهارات درواقع فعلی را انجام می دهد. از منظر آستین، اظهارات اخباری می توانند صادق یا کاذب باشند، اما اظهارات انشایی صادق یا کاذب نیستند، بلکه بجا یا نابجا هستند. آستین تصریح می کند که در اظهارات انشایی واژه ها باید به صورت جدی بیان شوند تا به صورت جدی در نظر گرفته شوند. عالمان علم اصول فقه هم معتقدند: جملات تام خبری حکایت از تحقق شیء یا عدم تحقق آن می کنند و ازاین رو متصف به صدق و کذب می شوند؛ اما معانی انشایی ایجادی هستند و با لفظ، انشا معنا می شود. مراد از «ایجادی بودن معانی انشایی» ایجاد و انشا در خارج است؛ یعنی حقیقت آن معنای انشایی با لفظ، ایجاد و متحقق می شود. از منظر این عالمان، معنای انشا، مدلول تصدیقی جدی است و تا قصد انشا نباشد، انشا صادق نیست. اما آستین قواعد شش گانه ای را که برای کارکرد مناسب اظهار انشایی ضروری اند، بیان می کند. اصولیان شیعه گرچه به صورت نظام مند دست به تدوین چنین قواعدی نزده اند، اما در مطاوی مباحث خود، به صورت جسته و گریخته، به این مسائل توجه داشته اند. بدین سان تبیین، تحلیل و مقایسه ی نظرات آستین و علمای علم اصول فقه در باب معنای «انشا» و قواعد آن، هدف این مقاله است. روش این پژوهش «توصیفی تحلیلی» و مبتنی بر داده های کتابخانه ای است.
تحلیل و بررسی نظریه شهید صدر در باب حجیت عقل در احکام و فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
90 - 114
حوزههای تخصصی:
عقل یکی از منابع اسلامی است، اما در کتب اصول در باب حجیت آن به طور مستقل بحثی صورت نگرفته است، مگر در کتاب اصول فقه مرحوم مظفر و بحوث شهید صدر؛ از این رو نظریه شهید صدر در باب حجیت عقل در فقه همراه با نقد پاره ای از دیدگاه های ایشان موضوع این مقاله است. شهید صدر عقل عملی و نظری را در فقه حجت می داند و ادله اخباری ها را در این باب تمام نمی داند؛ ولی به عقل فلسفی اکتفا نمی کند، بلکه حساب احتمالات را نیز به مسئله می افزاید.
بررسی نقش و جایگاه اصول استنباط حقوق اسلامی در آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
۸۵-۶۱
حوزههای تخصصی:
نظارت قضایی دیوان عدالت اداری از راه انطباق مقرره با قانون محقق می شود. تفسیر درست از قانون نیازمند یک نظام منسجم فکری - علمی است که احتمال هرگونه خطا در برداشت را نفی کند. هیئت عمومی دیوان عدالت اداری با تأثیرپذیری از اصول فقه، به صورت صریح یا تلویحی، به ابطال یا ابرام برخی از مقرره های قوه مجریه اقدام کرده است. کاربرد گسترده مباحث اصول فقه در آرای دیوان عدالت اداری، از الفاظ گرفته تا اصول عملیه، بر این موضوع دلالت دارد که این نهاد با احتراز از اختلاف های نظری میان اصولیون، بر مسائل عملی تمرکز کرده است. دلایل ابطال یا ابرام مصوبه، که در ادبیات حقوقی به «جهات ابطال» شناخته می شود، در اصول فقه ریشه دارد. مفروض اولیه این است که اصول استنباط حقوق اسلامی نقش بنیادی در شکل گیری آرای هئیت عمومی دیوان عدالت اداری دارد؛ بدون به کارگیری این اصول، امکان ابرام یا ابطال مقرره قوه مجریه وجود ندارد. نگاه دیوان به موازین استنباط حقوق اسلامی مصون از نقد نیست، اما تجربه بیش از سه دهه نظارت قضایی، رویه پرباری برجای گذاشته است که نشان می دهد اصول فقه در هر موضوعی کارایی دارد. روش کار در این پژوهش بر این اساس است که ابتدا مفهوم مورد نظر در اصول فقه شرح داده می شود، سپس رأی صادرشده از هئیت عمومی دیوان عدالت اداری، با موازین استنباط حقوق اسلامی، مورد تحلیل قرار می گیرد.
شکل گیری سیر تحول واجب معلق و مشروط در اصول فقه امامیه و تاثیر آنها در فقه پژوهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات بسیار مهم در اصول فقه امامیه که معرکه الآراء واقع شده و مورد مطالعه اندیشمندان و دانشمندان اصولی قرار گرفته است، عبارت است از دو موضوع واجب معلق و واجب مشروط .این دو موضوع در ادوار مختلف اصولی خصوصا در میان متاخرین و معاصرین مباحث بسیار دقیقی را به خود اختصاص داده و براساس مناهج و روشهای مختلف اصولی مورد مطالعه قرار گرفته است که از آن میان میتوان به اصولیین عقل محور و فلسفی اشاره نمود که در کنار آنها برخی دیگر از دانشمندان اصولی قرار دارد که دقت های دقیق علقی و فلسفی را در بحث وارد ننموده ودر صدد برخورد عرفی با این دو مساله اصولی هستند. در کنار علم اصول ،علم حقوق نیز این دو موضوع را مورد استفاده و استعمال در مباحث خود قرار داده. هرچند در علم حقوقی دقتهای اصولی وجود ندارد و مورد توجه قرار نگرفته، ولی این دو مساله به صورت یک نتیجه و وسیله و ابزار در علم حقوق مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در تحقیق پیش رو این دو موضوع در دو ساحت علم اصول و حقوق مورد مطالعه قرارگرفته و بررسی لازم در مورد ارتباط این دو موضوع در دو علم نامبرده بررسی شدهو به این نتیجه میتوان دست پیدا نمود که در علم اصول توجه به خود این دو مساله و موضوع به صورت بالذات و اصلی است برخلاف علم حقوق در آن توجه به موضوع ،واجب معلق و مشروط به صورت بالعرض است.
نقش شیخ طوسی در تکامل اصول فقه شیعه و تعامل با فقه اهل سنت
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان کلیدی اجتهاد شیعی، علم اصول فقه است که قوانین و ضوابط کلی به دست آوردن حکم مسائل فقهی از منابع آن را تشریح می کند. شیخ طوسی دانشمند ذوفنونی است که نقش ویژه ای در اصول فقه شیعه ایفا نموده است. این نوشتار با تکیه بر منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی در پی تبیین نقش ویژه شیخ طوسی و نوآوری های او در اصول فقه شیعه و تعامل با فقه اهل سنت است را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. نتایج این تحقیق نشانگر آن است که شیخ طوسی اندیشه اصولی استادش شیخ مفید را بسط و پرورش داده و از آراء اصولی استاد دیگرش سید مرتضی بهره وافر برده است. او تعامل اصول فقه شیعه با اصول فقه عامه را ارتقاء داد و با باب بندی اصول فقه شیعه، پایه گذاری حجیت خبر واحد، ارائه دو تقریر جدید برای اعتبار اجماع، ارائه و جمع آوری شیوه های تأویل و جمع روایات، وارد کردن نظرات عامه و پایه گذاری اجتهاد مطلق، بنیان های اصول فقه شیعه را انتظام و استحکام بخشید و چارچوبی برای رشد و تعالی اصولیان آینده فراهم آورد. تألیف کتاب جامع و مبسوط العده فی اصول الفقه نیز سبب شد پایه های این علم را در شیعه منظم و محکم گردد.