مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
انعطاف پذیری روان شناختی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ی بین طرح واره های ناسازگار اولیه با پریشانی روان شناختی صورت پذیرفت. این پژوهش توصیفی- همبستگی و به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 230 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره یانگ، پرسشنامه ی انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال و پرسشنامه ی ارزیابی پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران استفاده شد. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. نتایج نشان داد طرح واره های ناسازگار بر پریشانی روان شناختی تأثیر مستقیم (01/0>P) و به واسطه ی انعطاف پذیری روان شناختی تأثیر غیرمستقیم دارد (01/0> P). بر اساس نتایج، مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار است. با کاهش طرح واره های ناسازگار اولیه می توان به دانشجویان کمک کرد تا انعطاف پذیری روان شناختی بیشتری داشته باشند که نتیجه ی آن می تواند غلبه بر مسائل و مشکلات تحصیلی و کاهش پریشانی روان شناختی باشد.
انعطاف پذیری روان شناختی و سایبرکندریا: نقش میانجی اضطراب کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
652 - 664
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پدیده سایبرکندریا علاوه بر ایجاد پریشانی و تخریب عملکردی، از طریق افزایش مراجعات بی دلیل به بیمارستان ها و مراکز پزشکی موجب فشار کاری بیشتر بر کادر درمان می شود. شناسایی بهتر این پدیده می تواند به انتخاب و طراحی مداخلات درمانی کمک کند. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دو مؤلفه انعطاف پذیری روان شناختی (ذهن آگاهی و ناهم آمیزی شناختی) با سایبرکندریا و نیز نقش میانجیگر اضطراب کووید-۱۹ انجام شده است.
مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویانی بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ در دانشگاه شیراز مشغول به تحصیل بودند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بود. با توجه به رعایت اصل فاصله گذاری اجتماعی، جمع آوری داده ها به شیوه اینترنتی صورت پذیرفت و در پایان ۲۶۲ مشارکت کننده پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از مقیاس شدت سایبرکندریا، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ، پرسشنامه ناهم آمیزی شناختی و مقیاس اضطراب بیماری کرونا استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و برنامه لیزرل استفاده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج، برازش مدل مطلوب بود. رابطه معناداری بین ذهن آگاهی و سایبرکندریا مشاهده نشد. ناهم آمیزی شناختی دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم (از طریق اضطراب کووید-۱۹) بود. براین اساس، وجود رابطه آماری معنادار بین متغیرهای پژوهش تأیید شد.
نتیجه گیری: در مجموع، به نظر می رسد ناهم آمیزی شناختی سهم قابل توجهی در زمینه شکل گیری علائم سایبرکندریا دارد و اضطراب کووید-۱۹ به عنوان متغیر میانجی نقش معناداری را در آسیب پذیری افراد در برابر سایبرکندریا ایفا می کند
پیش بینی شایستگی هیجانی- اجتماعی بر اساس دشواری تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی والدین در دانش آموزان دوره دوم دبستان: نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۵
50 - 37
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش پیش بینی شایستگی هیجانی- اجتماعی در دانش آموزان دوره دوم دبستان بر اساس دشواری تنظیم هیجان و سرسختی روان شناختی والدین با نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی والدین بود.
روش : روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1403- 1402 و والدین شان در شهرستان باغ بهادران بود. 328 شرکت کننده به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان ژو و ای، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر، مقیاس سرسختی روان شناختی کوباسا و و همکاران و نسخه دوم پرسش نامه پذیرش و عمل بود. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقدار اثر مستقیم و غیرمستقیم سرسختی روان شناختی بر شایستگی هیجانی- اجتماعی معنادار است. مقدار اثر مستقیم و غیرمستقیم دشواری تنظیم هیجان بر شایستگی هیجانی- اجتماعی نیز معنادار است. مقدار اثر مستقیم سرسختی روان شناختی بر انعطاف پذیری روان شناختی و مقدار اثر دشواری تنظیم هیجان بر انعطاف پذیری روان شناختی معنادار می باشد. مقدار اثر انعطاف پذیری روان شناختی بر شایستگی هیجانی- اجتماعی نیز معنادار است.
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، نقش دشواری تنظیم هیجان، سرسختی روان شناختی و انعطاف پذیری روان شناختی والدین را در تبیین شایستگی هیجانی- اجتماعی آشکار می سازد. هم چنین، نقش میانجی متغیر انعطاف پذیری روان شناختی والدین در رابطه بین سایر متغیرها تأیید شد.
تبیین روابط علی تنظیم هیجان و استرس والدینی با تعارضات زناشویی: نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان-شناختی در دوران همه گیری کروناویروس
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
75 - 98
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و استرس والدینی با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس اجرا شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را زنان متاهل شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 257 نفر بود، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه تعارضات زناشویی (1379)، پرسش نامه تنظیم هیجان (2006)، پرسش نامه پذیرش و عمل ویرایش دوم (2011) و فرم کوتاه پرسشنامه استرس والدینی (1983). اطلاعات به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که استرس والدگری و تنظیم هیجان با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس رابطه معناداری وجود دارد (05/0> p). همچنین نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین استرس والدگری و تنظیم هیجان با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس نقش میانجی دارد (05/0> p). بنابراین، به منظور کاهش شدت تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس، پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی لازم برای کاهش استرش های والدگری اجرا شود.
اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر سلامت روان و انعطاف پذیری روان شناختی مادران کودکان کم شنوا صورت گرفت. مطالعه حاضر، مطالعه ای شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. 30 نفر از مادران کودکان کم شنوا به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ (1972) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 5 جلسه هفتگی آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی را دریافت کرد و پس از پایان درمان، هر دو گروه پرسشنامه های مربوط را مجدداً تکمیل کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد آموزش تاب آوری با رویکرد اسلامی بر افسردگی، انعطاف پذیری روان شناختی و ادراک توجیه رفتار مادران کودکان کم شنوا تأثیر معنی داری دارد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که تاب آوری با رویکرد اسلامی می تواند برای بهبود شرایط روان شناختی مادران کودکان کم شنوا مفید باشد.
تأثیر رویکرد پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
125 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود بر بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل 150 دختر و پسر 13 تا 18 ساله از شهرهای تنکابن، تهران و قزوین بودند که به صورت فراخوان آنلاین وارد پژوهش شدند. تعداد 30 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های بهزیستی ریف و پذیرش و عمل II، بوند و همکاران برای سنجش انعطاف پذیری روان شناختی بود که قبل از اجرای برنامه مداخله توسط هر دو گروه در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. گروه آزمایش در جلسات مداخله پذیرش و تعهد مبتنی بر شفقت به خود به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی آنلاین شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار قرار گرفتند. تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد، مداخله به طور معناداری باعث افزایش بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی نوجوانان شده است. بنابراین؛ رویکرد حاضر روشی مناسب برای بهبود بهزیستی و انعطاف پذیری روان شناختی موقعیت های زندگی نوجوانان است.
نقش انعطاف پذیری روان شناختی، همدلی عاطفی و تجارب معنوی در پیش بینی رضایت زناشویی زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
149 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو بررسی نقش انعطاف پذیری روان شناختی، همدلی عاطفی و تجارب معنوی در پیش بینی رضایت زناشویی زنان متأهل بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کلیه زنان متأهل شهر قم بود. برای تعیین حجم نمونه از قانون تاباچنیک و فیدل استفاده شد که تعداد 250 نفر از زنان متأهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه رضایت زناشویی اینریج (EMS)، پذیرش و عمل − نسخه دوم (AAQ-II)، همدلی عاطفی مهرابیان و اپستین (EES) و تجارب معنوی روزانه (DSES) استفاده شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رضایت زناشویی به ترتیب با انعطاف پذیری روان شناختی، همدلی عاطفی و تجارب معنوی ارتباط مثبت و معناداری دارد. با توجه به تحلیل رگرسیون، انعطاف پذیری روان شناختی به میزان بیشتر و همدلی عاطفی و تجارب معنوی به میزان کمتر می توانند رضایت زناشویی را پیش بینی کنند؛ بنابراین می توان گفت انعطاف پذیری روان شناختی، همدلی عاطفی و تجارب معنوی نقش بسزائی در رضایت زناشویی زنان متأهل ایفا می کنند.
پیش بینی بهزیستی کاری بر اساس ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در پرستاران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف پیش بینی بهزیستی کاری بر اساس ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی با نقش واسطه ای انعطاف پذیری شناختی در پرستاران شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر پرستاران مشغول به کار در سه نوبت کاری در 4 بیمارستان شهر تهران که عبارتند از بیمارستان رازی، بیمارستان آزادی، بیمارستان میلاد و بیمارستان سینا در سال 1401 بود که گروه نمونه با نمونه گیری در دسترس متشکل از 110 نفر انتخاب شدند و با سه پرسشنامه، انعطاف پذیری روانشناختی (2010)، پرسشنامه پرما در محل کار (2014)، پرسشنامه استانداردهای نیازهای بنیادین روانشناختی (2000) مورد سنجش قرار گرفتند. در نتیجه می توان گفت داده های گردآوری شده با روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی همبستگی بین متغیرها از روش همبستگی پیرسون، برای برازش مدل از تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت در نتیجه این یافته ها و نتایج پژوهش باید گفت که وجود انواع مشکلات و نداشتن انگیزه در کار، سبب به وجود آمدن استرس و پایین آمدن بهزیستی کاری می شود و سطح کیفیت شغلی آنها راپایین می آورد. در این راستا پیشنهاد می شود که برای افزایش بهزیستی کاری و کم کردن استرس و مشکلات جلساتی با هدف آموزش انعطاف پذیری شناختی و نیازهای بنیادی روان شناختی برای پرستاران برگزار شود.
روابط ساختاری ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان: نقش میانجی انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
142 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی (مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری شامل نوجوانان شهر شاهرود در سال 1402 بود که از این میان 300 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی، مقیاس ناگویی هیجانی و پرسشنامه پذیرش و عمل بود. به منظور تحلیل مدل پژوهش از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها نشان داد که ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر رابطه مثبت و معناداری دارد و انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه ناگویی هیجانی و گرایش به رفتارهای پرخطر نقش واسطه ای دارد. در مجموع نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. طبق نتایج به دست آمده، ناگویی هیجانی و انعطاف پذیری روان شناختی نقش مهمی در پیش بینی رفتارهای پرخطر نوجوانان دارند. ناگویی هیجانی و عدم انعطاف پذیری روان شناختی می توانند باعث افزایش بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر از جمله مصرف مواد در نوجوانان گردند. بنابراین، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود ناگویی هیجانی و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی به عنوان مبنایی برای کاهش رفتارهای پرخطر این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین فرزندپروری ادراک شده و خودشکوفایی در زنان و مردان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودشکوفایی که تعداد بسیار اندکی از افراد موفق به دستیابی به آن می گردند، می تواند منجر به احساس خوشبختی و رضایت از زندگی گردد. این مرحله رشدی مبتنی بر ادراک افراد از کیفیت فرزندپروری که تجربه کرده اند و عواملی که به طور غیر مستقیم در شکل گیری آن نقش دارند می-باشد. زنان و مردان متأهل در جایگاه والدین فعلی یا آینده، در پرورش افراد خودشکوفا سهم بسزایی دارند. با این وجود عوامل زمینه ساز خودشکوفایی در آنان به عنوان مهمترین الگوی تربیتی تاکنون شناسایی نشده است، بنابراین در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند. هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی برازش مدل ساختاری از روابط بین فرزندپروری ادراک شده، انعطاف پذیری روانشناختی و خودشکوفایی در زنان و مردان متأهل انجام شد. روش: روش این پژوهش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل شهر شیراز در سال 1401 بود. حجم نمونه شامل 409 نفر بوده که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها پرسشنامه های خودشکوفایی اهواز اسماعیل خانی (1380)، فرزندپروری ادراک شده گرولنیک و همکاران (1997) و انعطاف پذیری روانشناختی بن ایتژاک و همکاران (2014) و به منظور تحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: بر مبنای یافته ها، مسیر مستقیم حمایت والدین از خودپیروی بر انعطاف پذیری روانشناختی، مهرورزی والدین و انعطاف پذیری روانشناختی بر خودشکوفایی معنادار شد. همینطور بر اساس نتایج آزمون بوت استراپ، حمایت والدین از خودپیروی با نقش میانجی انعطاف پذیری روانشناختی بر خودشکوفایی اثر غیر مستقیم و معنادار داشته است (05/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، به منظور پرورش افراد خودشکوفا در جامعه پیشنهاد می گردد نهادهای تربیتی به ویژه اداره های آموزش و پرورش، علاوه بر برنامه ریزی درون سازمانی، برنامه ری
مقایسه اثربخشی تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
26 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر انعطاف پذیری شناختی، نشخوار فکری و نگرانی در دانشجویان دارای نشانگان افسردگی انجام شد.روش: پژوهش با روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری در سه گروه ذهن آگاهی، درمان تحریک مستقیم فرا جمجمه ای و کنترل انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بودند که پس از اجرای پرسشنامه اینترنتی افسردگی بک بر روی ۴۰۰ نفر، 45 نفر از افراد با نمره متوسط یا بالاتر به روش تصادفی انتخاب و به تصادف یه یکی از دو گروه آزمایش و یا کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. در هرگروه آزمایش مداخله های مربوطه انجام شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان جلسات و دو ماه بعد پس آزمون و پیگیری انجام شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) و با استفاده از نرم افزار spss26 تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: نتایج اثربخشی هر دو روش درمانی ذهن آگاهی و تحریک مستقیم فراجمجمه ای را در کاهش نشانگان افسردگی، نگرانی، نشخوار فکری و افزایش انعطاف پذیری شناختی نشان داد. تحلیل پیگیری نشان داد اثربخشی ذهن آگاهی بر افسردگی، نشخوار فکری و نگرانی بیشتر از تحریک مستقیم فراجمجمه ای بود؛ اما اثربخشی تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر افزایش انعطاف پذیری شناختی بیشتر بود.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو روش درمانی در کاهش علائم افسردگی موثر بوده اما اثربخشی آن ها متفاوت است؛ بنابراین توجه به نشانه ها و شکایت های اختصاصی بیماران افسرده در انتخاب درمان موثر باید مدنظر قرار داده شود.
اثربخشی آموزش گروهی معنادرمانی بر انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ آبان ۱۴۰۳ شماره ۸ (پیاپی ۱۰۱)
۱۳۰-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش معنادرمانی گروهی بر انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون_ پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی شهر رشت تشکیل دادند که در سال 1401 به مراکز روانشناسی و مشاوره شهر رشت مراجعه نموده بودند. از این جامعه، 32 نفر داوطلب واجد شرایط، به روش هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص یافتند. آموزش معنادرمانی به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) در مورد گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه احساس انسجام (COC) (آنتونووسکی، 1993) بود. نتایج نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین نمرات انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام در پس آزمون به طور معنی داری کمتر از پیش آزمون است (01/0P<)، که نشان دهنده اثربخشی درمان بر متغیرهای ذکرشده است. همچنین بین میانگین نمرات انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود نداشت (01/0P<)، که نشان دهنده ماندگاری درمان بود. بنابراین، آموزش معنادرمانی گروهی ممکن است جهت بهبود انعطاف پذیری روان شناختی و احساس انسجام مادران کودکان مبتلا به نارسایی توجه/ فزون کنشی مؤثر باشد.
رابطل بین خودشناسی انسجامی و ناگویی هیجانی با آسیب های روانی: نقش واسطه ای بهوشیاری و انعطاف پذیری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مدلیابی معادلات ساختاری رابطۀ بین خودشناسی انسجامی و ناگویی هیجانی با آسیبهای روانی به همراه نقش واسطهای بهوشیاری و انعطافپذیری روانشناختی بود. بر مبنای طرح همبستگی، 342 نفر براساس فرمول حجم نمونه کلاین برای مدلهای تحلیل مسیر، با روش نمونهبرداری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس خودشناسی انسجامی (قربانی، واتسون و هارگیس، 2008 )، پرسشنامۀ پذیرش و عمل نسخة دوم بوند و دیگران (2011)، پرسشنامۀ بهوشیاری براون و رایان (۲۰۰۳)، مقیاس ناگوییهیجانی تورنتو (۱۹۹۴) و چک لیست نشانگان دراگوتیس و دیگران (۱۹۷۲) پاسخ دادند. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر با استفاده از مدلیابی معادلات رگرسیونی ساختاری بود . یافتهها نشانداد آسیبهای روانی با بهوشیاری، انعطافپذیری روانشناختی و خودشناسی انسجامی رابطة منفی و با ناگوییهیجانی رابطة مثبت دارد. همچنین براساس نتایج تحلیلمسیر، نقش واسطهای بهوشیاری و انعطافپذیری روانشناختی در رابطة ناگوییهیجانی و خودشناسی انسجامی با آسیبهایروانی معنادار بود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت بهوشیاری و انعطافپذیری روانشتاختی بهعنوان دو میانجی مهم، نقش اساسی در پیشبینی آسیبهای روانی دارند و اثر خودشناسی انسجامی از طریق این دو متغیر واسطهای بر کاهش آسیب روانی افزایش مییابد.