مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۲۱.
۷۲۲.
۷۲۳.
۷۲۴.
۷۲۵.
۷۲۶.
۷۲۷.
۷۲۸.
۷۲۹.
۷۳۰.
۷۳۱.
۷۳۲.
۷۳۳.
۷۳۴.
۷۳۵.
۷۳۶.
۷۳۷.
۷۳۸.
۷۳۹.
۷۴۰.
شبکه های اجتماعی
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳ و ۴
107 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل همبستگی ملی در زمان شهادت سردار سلیمانی در بستر شبکه های اجتماعی است. روش: در نوشتار حاضر با استفاده از نظریات موجود در حوزه همبستگی ملی و مولفه های استخراج شده در پست ها و صفحات، به شیوه کدگذاری کیفی به تحلیل صفحات در شبکه اجتماعی اینستاگرام پرداخته شده است. بر این اساس به شیوه هدفمند تعداد ۲۹ پست به عنوان نمونه بر اساس اصل کفایت نظری از پست های موجود در شبکه های اجتماعی اینستاگرام مورد تحقیق و بررسی قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان می دهد عوامل ۱- هویت و ارزش های ملی ، ۲-ارزش های اخلاقی ، ۳- مردمی بودن و ۴- شناخت دشمن به عنوان عوامل همبستگی ملی در زمان شهادت سردار سلیمانی در بستر شبکه های اجتماعی شناسایی شدند. که به ترتیب مفاهیم ذیلِ هویت و ارزش های ملی و مردمی بودن توانسته اند بیش از بقیه بر نوع کاربران و در پی آن همبستگی ملی در آن بازه زمانی مورد بررسی تاثیر گذار باشند. نتیجه گیری: می توان گفت این عوامل می توانند خط مشی بسیاری از مسئولان نظام جمهوری اسلامی قرار گیرند تا در بزنگاه های حساس از توان و حضور حداکثری بهره برد. لذا متولیان امر بایست با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده در تمام زمینه ها و تمرکز بر مقوله های یافت شده ، موجب ایجاد همبستگی ملی در مناسبات و اتفاقات ملی و مذهبی شوند و در این حوزه شبکه های اجتماعی را بیش از پیش جدی بگیرند.
ارزش های خانواده ایرانی اسلامی در شبکه های اجتماعی (با تاکید بر اینستاگرام)
منبع:
مطالعات دینی رسانه سال پنجم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
146 - 168
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله درصدد شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید شبکه های اجتماعی با تاکید بر اینستاگرام بر ارزش ها در خانواده ایرانی-اسلامی و تعیین راهبردهای بهر ه گیری از این شبکه ها برای خانواده در راستای پیشگیری از معضل سست شدن بنیان خانواده است.روش شناسی پژوهش : این مقاله بر اساس روش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی، طبق تحلیلSWOT (سوات) انجام شده است.یافته ها: مهم ترین یافته های این تحقیق به شرح زیر ارائه می گردد: نقاط قوت شامل: ایجاد فرصت برای معرفی فرهنگ اصیل خانواده ایرانی-اسلامی و گسترش آن در بین کاربران، اشاره به ارزش های اخلاقی در خانواده ایرانی، نشر خلاقیت ها، ایده ها و ابتکارها. همچنین آشنایی خانواده با اطلاعات جدید روان شناسی و علم خانواده و نحوه برخورد با فرزندان، عضویت در شبکه ها و کانال های اینستاگرامی مرتبط با نظام خانواده، حضور و مشارکت قوی اعضای خانواده در مسائل اجتماعی و سیاسی و کمک به تکوین جامعه پذیری اعضای خانواده. نقاط ضعف شامل: تخریب ارتباطات اجتماعی خانواده، روابط غیراخلاقی، ترویج فساد، بهره برداری نکردن از فرصت های آموزشی و ضعف در شناسایی فرصت های شبکه های اجتماعی. فرصت ها شامل: گسترش آموزش های مجازی، توسعه ارتباطات علمی، تجارت الکترونیک. تهدیدها شامل: ترویج فرهنگ غیرایرانی و تغییر تدریجی سبک زندگی ایرانی-اسلامی، ترویج روحیه مصرف گرایی و مدگرایی در بین اعضای خانواده، ترویج روابط نابهنجار اجتماعی و مدنی، اعتیاد الکترونیک، کاهش انگیزه تحصیلی و بحران هویت.بحث و نتیجه گیری: با توجه به شناسایی عناصر چهارگانه تحلیل SWOT (سوات)، شایسته است راهبردهایی برای استفاده بهینه از رسانه های نوظهور به منظور حفظ ارزش های خانواده در بعد زیرساخت ها، محتوا، حمایتی توسط دولت و آموزشی و پژوهشی طراحی شود.
نوجوانان اینستاگرامی و هویت دینی
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
1 - 32
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی بازنمایی ابعاد و مؤلفه های هویت دینی در محتواهایی است که نوجوانان از خود و بدن رسانه ای خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام به اشتراک می گذارند. روش شناسی پژوهش: در این پژوهش با استفاده از روش نشانه شناسی بارت، محتواهای منتخب از 35 صفحه متعلق به نوجوانان اینستاگرامی، با نمونه گیری از میان پست ها، هایلایت ها و استوری های هر صفحه تحلیل شده اند.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، محتوای مرتبط با بعد احساسی هویت دینی، با آیین های شیعی ارتباط و نسبت مستقیمی داشته است. در بعد معرفتی هویت دینی -که با عقیده و باور کاربران نوجوان مرتبط است- رویکردهای فرادینی و درون دینی به صورت همزمان وجود داشته است، گرچه شناخت عمیقی که در پی تعمق و استدلال به دست می آید، کمتر دیده می شود؛ اما بعد ارزشی هویت دینی، به دلیل تکرار تصاویر و ویدئوهایی با پوشش های بی حجاب و یا باز و نیز ژست ها، حرکات و رفتارهای نامتعارف به ویژه از سوی دختران نوجوان، تضعیف شده است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، نوجوانان اینستاگرامی برخی مؤلفه های دینی را انتخاب کرده و برخی دیگر را کنار نهاده اند. ایم امر بیانگر نوعی سبک دینداری انتخاب گرایانه در میان آنان است. همچنین پیوند بین هویت دینی و نمایش «خود»، نشان دهنده «نمایشی شدن دین» در میان کاربران نوجوان شبکه اجتماعی اینستاگرام می باشد.
الزامات سیاست گذاری اجتماعی در حیطه مدیریت افکار عمومی با تأکید بر نقش رسانه ها و شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
49 - 1
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به ضرورت سیاست گذاری اجتماعی در حیطه مدیریت و کنترل افکار عمومی ایرانیان می پردازد. این پژوهش کیفی با رویکرد توصیفی-تحلیلی تلاش می نماید تا با تکیه بر آراء و عقاید 16 نفر از اساتید و خبرگان در حوزه های علوم اجتماعی و علوم ارتباطات در دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و خوارزمی و از طریق نرم افزارِ MAXQDA به این مهم پاسخ دهد که چه بستر و زمینه هایی موجب شکل گیری نوعی ذهنیت منفی میان ایرانیان شده است؟ چنانچه این تحقیق در گام نخست به دنبال فهم تأثیرگذاری علّت های شکل دهنده به بدبینی افکار عمومی و ذهنیت مشوّش ایرانیان و در گام دوم با تحلیل روابط معنادار علّت و معلولی در پی ارائه استراتژی هایی در حوزه سیاست گذاری اجتماعی است. یافته های تحقیق دال بر این بوده که از عواملی نظیر ِناامیدی، منفی گرایی، بی اعتمادی و کاهش اقبال به فضای رسانه ای رسمی می توان به عنوان بسترهای شکل دهنده به افکار عمومی ایرانیان نام برد. همین بسترها موجب شده اند که ویژگی های این افکار عمومی به سمت تغییر و تحوّل در روند کنشگری افکار عمومی (تبدیل واکنش به کنش)، نارضایتی و مطالبه گری مردم متأثر از جوّ رسانه ای و فضای مجازی، توجّه افکار عمومی به ارزش ها و هنجارهای جهانی، تمایل به شکل دهی جنبش ها و کنش های اعتراضی جدید و ... سوق پیدا کند. درنهایت با تکیه بر بسترها و ویژگی های افکار عمومی ایرانیان، می توان از سه مقوله اقدام تحت پوشش، اقدام هماهنگ ساز (شکل دهی به روایت های همسو) و اقدام رسانه ای جهت هدایت و مدیریت افکار عمومی بهره گرفت. با توجّه به آنچه گفته شد، می توان نتیجه گرفت که توجّه به رسانه ها و شبکه های اجتماعی بایستی هرچه بیشتر در راستای هدایت و مدیریت افکار عمومی مدنظر قرار گیرد.
فمینیسم سایبر، مطالبات بازنمایی شده از حوزه زنان در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۳۷
322 - 271
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی فمینیسم سایبر در ایران و باهدف شناسایی مطالبات بازنمایی شده در شبکه های اجتماعی فمینیستی صورت گرفته است؛ این پژوهش بر اساس نوع هدف، کاربردی و به لحاظ نوع روش، کیفی است. در این مطالعه به منظور شناسایی مطالبات بازنمایی شده، محتوای شبکه های اجتماعی فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است، ازاین رو از مجموع 44 پیج شناسایی شده با دارا بودن شاخصه های مرتبط زیر: «1_اشاره های نشانه شناسی از رویکردهای فمینیستی در تنظیم متن و محتوای بکار رفته، 2_ وجود کلید واژه های فمینیستی و اندیشه های مرتبط در متن و محتوای بکار رفته، 3_ صفحات فعال فمینیستی بیان کننده ی مطالبات. 4_مرتبط بودن پست ها با مطالبات حوزه زنان. 5_ تمرکز در خصوص زن ایرانی، 6_ معرفی خود به عنوان فمینیست در قسمت مشخصات (بیو) این شبکه ها»، 16 پیج پرمخاطب با تعداد فالوور بیش از K50 مورد انتخاب و تحت تجزیه وتحلیل داده ای قرار گرفتند. تحلیل یافته های فاز کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت پذیرفت که درنهایت یک هسته ی اصلی تحت عنوان «رفع محدودیت های اعمال شده علیه زنان» و پنج مضمون اصلی شامل: «1. رفع بی عدالتی و نابرابری جنسیتی، 2. رفع محرومیت نسبی از مناسبات و تجربه زیسته، 3. رفع بحران عاملیت زنانه، 4. رفع کلیشه های برساخت حول گفتمان تبعیض، 5. رفع سرکوب و خفقان نظام مند» شناسایی شد. با توجه به این داده ها می توان نتیجه گرفت: فمینیست های سایبر با در نظر گرفتن پیش فرض «اعمال محدودیت های اعمال شده علیه زنان» دست به کنش هایی در میدان فضای سایبر می زنند که نتیجه ی آن بازنمایی مطالباتی در فضای مجازی به عنوان مطالبات زنان در میدان واقعیت می باشد.
ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی مبتنی بر استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۸
336 - 297
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ارتقای فرهنگ شهروندی بر مبنای استفاده از شبکه های اجتماعی در میان شهروندان تهرانی انجام شده است و از نظر هدف، کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده ها مقطعی و از نظر روش کیفی با رویکرد گراندد تئوری با روش نمونه گیری نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار در سال 1399 انجام شد. در بخش روایی صوری، محتوایی و سازه با همکاری اساتید و متخصصین ذیربط در حوزه ارتباطات و مدیریت شهری (خبرگان) بررسی و ملاحظات لازم انجام شد. یافته ها نشان داد، شبکه های اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری بر ابعاد فرهنگ شهروندی دارد یعنی افرادی که بیشتر از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند فرهنگ شهروندی بیشتری دارند. افراد عضو شبکه های اجتماعی ، مسئولیت پذیری، مشارکت، قانون مداری و فرهنگ شهروندی بالاتری نسبت به سایر افراد دارند.در شبکه های اجتماعی، همواره اعضای شبکه به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به شرکت در فعالیت های واقعی در زندگی اجتماعی تحریک و تشویق می شوند. اثرگذاری زیاد شبکه های اجتماعی بر میزان و کیفیت مشارکت های اجتماعی باعث شکل گیری این شبکه ها در زمینه های خاص شده است. فرآیند ارتقا فرهنگ شهروندی از طریق شبکه های اجتماعی، با ارتباطات تعاملی، پویا و همه جانبه با دوستان، آشنایان، مسئولین و مدیران شهری و سایر اعضای اجتماع رخ می دهد ،اما در کشور ما نیاز به ایجاد تغییر و تحولات بیشتری است تا بتوان در راستای ارتقای فرهنگ شهروندی مبتنی بر شبکه های اجتماعی عملکرد موثری ارائه نمود.
راهبردهای فرهنگی موثر بر پوشش اخبار بحران مبتنی بر ارتباط در شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق بررسی فرآیند ارتباطات شبکه های اجتماعی مبتنی بر تلفن همراه در زمان بحران ها به منظور الگوسازی پوشش خبری بحران است. در دنیای امروز، شبکه های اجتماعی به عنوان یک ابزار قوی برای اطلاع رسانی و مدیریت بحران ها شناخته می شوند. به همین منظور، این پژوهش به شناسایی الگوهای بین المللی موجود در زمینه مدیریت بحران پرداخته و سعی در ایجاد زمینه ای برای تدوین یک الگوی بومی برای بهبود راهکارهای اطلاع رسانی در شرایط بحران دارد. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: "الگوی مدیریت بحران در زمینه پوشش خبری در عصر شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه چگونه است؟"روش پژوهش: این مطالعه به صورت کاربردی و تحلیلی انجام شده و جامعه آماری شامل روزنامه نگاران، فعالان سیاسی و فعالان در حوزه شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه در استان اصفهان می باشد.بااستفاده از روش نمونه گیری هدفمند و قضاوتی،تعداد 15 نفر به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند. همچنین، برای برازش مدل پژوهشی و با توجه به الگوهای موجود در رسانه ها، 70 نفر از کارکنان صدا و سیما در رده های مدیریتی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.داده ها ازطریق تکنیک دلفی و با نظرات حوزه صاحب نظران شبکه های اجتماعی و مدیریت بحران جمع آوری گردید.یافته ها: یافته های تحقیق نشان دهنده شناسایی آسیب های موجود در پوشش خبری بحران ها بود. در این راستا، 11 عامل مختلف شناسایی شد که هر یک می تواند به حاشیه رانده شدن و گسترش بحران های اجتماعی منجر شود. این عوامل به طور مستقیم بر فرآیند اطلاع رسانی و مدیریت بحران تأثیر می گذارند و دستگاه های مربوطه باید به بسترهای ارتباطی و مدیریت بحران در عصر اطلاعات توجه ویژه ای داشته باشند.نتیجه گیری: نتیجه گیری نهایی این تحقیق می تواند به شفاف سازی الگوی مدیریت بحران در زمینه پوشش خبری در دنیای شبکه های اجتماعی مبتنی بر گوشی همراه کمک کند. ارائه راهکارهای عملی و بومی برای بهبود فرآیند اطلاع رسانی در شرایط بحران می تواند به کاهش شایعات و احساس ناامنی عمومی منجر شود. این مدل به عنوان یک ابزار کاربردی می تواند در مدیریت بحران های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به کار رود و از این طریق نقش مؤثری در ارتقاء سطح امنیت اجتماعی ایفا کند. این تحقیق می تواند مبنایی برای پژوهش های آینده در این زمینه قرار گیرد و به افزایش کارایی مدیریت بحران در عصر دیجیتال کمک نماید.
استراتژی های جدید در اخبار جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
42 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله به بررسی دقیق روش ها و استراتژی های جدید در شناسایی اخبار جعلی می پردازد، به ویژه در زمینه پیشرفت های سریع هوش مصنوعی و یادگیری ماشین. با توجه به گسترش اخبار جعلی در رسانه های اجتماعی و سایر پلتفرم های دیجیتال، این مرور بر شناسایی و ارزیابی رویکردهای مؤثری تمرکز دارد که می توانند به مقابله با این مشکل فزاینده کمک کنند.روش ها: با توجه به اهمیت شناسایی اخبار جعلی، این مقاله به بررسی و مقایسه رویکردهای مختلفی که در این حوزه مورد استفاده قرار گرفته اند می پردازد. بدین منظور، با مطالعه مقالات منتشر شده در کتابخانه های آنلاین و مراکز اسناد مانند IEEE، Scopus، Elsevier و سایر منابع، ابتدا روش های مختلف شناسایی اخبار جعلی را بررسی کرده ایم. سپس، رویکردهای شناسایی به کمک نیروهای انسانی را با روش های شناسایی خودکار مقایسه می کنیم.نتایج: نتایج نشان می دهند که در حالی که تکنیک های سنتی مانند استخراج ویژگی ها و سیستم های مبتنی بر قوانین، نقطه شروع خوبی برای شناسایی اخبار جعلی هستند، اما در مواجهه با پیچیدگی های اطلاعات نادرست مدرن اغلب ناکارآمد عمل می کنند. مدل های یادگیری عمیق که بر روی مجموعه داده های بزرگ آموزش دیده اند، در تشخیص اخبار جعلی عملکرد امیدوارکننده ای نشان داده اند، اما هنوز در تشخیص محتوای تولیدشده توسط انسان و کاربردهای در لحظه (Real-time) دچار مشکل هستند. این یافته ها نشان می دهند که نیاز به راه حل های جامع تری وجود دارد که بتوانند این چالش ها را برطرف کنند.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهند که یک رویکرد یکپارچه که شامل تحلیل زبانی، یادگیری ماشین و روش های مبتنی بر شبکه باشد، برای توسعه سیستم های مؤثر شناسایی اخبار جعلی ضروری است. با پیشرفت این حوزه، تحقیقات آینده باید بر بهبود مدل های ترکیبی، ارتقای کیفیت داده ها و در نظر گرفتن ویژگی های کاربرمحور تمرکز داشته باشند تا بتوانند بهتر با انتشار اطلاعات نادرست مقابله کنند. ادغام مدل های زبانی بزرگ (LLMs) با سیستم های آگاه به زمینه (Context-aware) می تواند مسیر امیدوارکننده ای برای دستیابی به دقت بالاتر در شناسایی هر دو نوع اخبار جعلی تولیدشده توسط ماشین و انسان باشد.
سناریوهای راهبردی شبکه جهانی جام جم در افق 5 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
153 - 176
حوزههای تخصصی:
مدیران رسانه ها برای مواجهه مناسب با تحولات نیازمند داشتن تصویری از احتمالات ممکن هستند تا بتوانند با اتخاذ تصمیم های پیش دستانه از غافلگیری مصون بمانند. بدون سناریوها یا تصاویر روشنی از آینده های ممکن، نمی توان برای شبکه های تلویزیونی برنامه ریزی کرد. شبکه جام جم از جمله این رسانه ها است که نیازمند سناریوپردازی است. بر این اساس، هدف این مقاله تدوین سناریوی مطلوب برای دیده شدن، جذب مخاطب و در دسترس بودن شبکه جهانی جام جم است. برای این منظور از روش سناریونویسی «جی بی ان» شوارتز با نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. 25 خبره در پژوهش مشارکت داشتند که به این تعداد براساس اصل اشباع نظری اکتفا و برای تبیین این ویژگی های شبکه جام جم از دیدگاه صاحب نظران از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. در سپهر رقابت رسانه ای سناریوهای این شبکه برای بسترهای تولید و پخش برنامه ها عبارت اند از: هوشمندسازی رسانه، رسانه پاک، عبور از رسانه منفعل و خط قرمزهای غیرواقعی، برانگیختگی نوستالژیک و رسانه متعامل. شبکه جام جم براساس سناریوهای پیش رو دارای شش ویژگی کلیدی است که می تواند از آن برای تهیه و تولید برنامه ها استفاده کند. از دیدگاه صاحب نظران موارد حیاتی و لازمه فعالیت های این شبکه عبارت اند از: سرعت (نشر و توزیع مطالب)، تنوع (در دسترس بودن)، تجهیز شبکه به فناوری های روز، استفاده مطلوب از ظرفیت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی تعامل با مخاطبان (دو سویه و مستمر)، تحریک احساس (حس نوستالژیک و جریان ساز).
مطالعه ای اکتشافی درباره روایت کاربران نوجوان ایرانی از چگونگی و دلایل نشر محتوای خلاف واقع و جعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پراکندگی گسترده اطلاعات غلط و محتوای خلاف واقع در شبکه های اجتماعی، علاوه بر ایجاد آشوب های اجتماعی، به تفرقه افکنی، قطبی شدن افکار عمومی و تضعیف اعتماد به نهادهای رسمی دامن زده است. این پدیده، ریشه در عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی همچون نیاز به تأیید اجتماعی، تأثیرات گروه های همتا، سوگیری های شناختی و شیوه های نادرست ارزیابی اطلاعات دارد. شناخت دقیق زمینه های فرهنگی و ارتباطاتی و طراحی استراتژی های موثر برای مواجهه با آن، امری ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل زمینه های مؤثر بر انتشار محتوای خلاف واقع در میان نوجوانان ایرانی انجام شده است. با استفاده از روش کیفی و تحلیل سه مرحله ای(باز، محوری، گزینشی) داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، شش محور اصلی( خانواده، دوستان، سکوها، ارزش های فرهنگی، رهبران عقیده ساز، دولت) شناسایی شدند. یافته ها حاکی از آن است که عوامل متعدد و پیچیده ای در تعامل با یکدیگر بر انتشار و پذیرش اطلاعات نادرست تأثیرگذارند. این پژوهش با تاکید بر خلاء های موجود در حوزه های فرهنگی و ارتباطی، به این نتیجه می رسد که غفلت از این کمبودها و همچنین بروز عملکردهای نادرست و ترک فعل ها، می تواند منجر به تشدید بحران در رویدادهای آتی و تعمیق شکاف های اجتماعی شود. به عبارت دیگر، در چنین شرایطی، ارزش هایی مانند "زن، زندگی، آزادی" به عنوان نمادی از مقاومت در برابر این وضعیت، بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرند.
تبیین جامعه شناختی تأثیر فضای مجازی بر بی تفاوتی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
69 - 107
حوزههای تخصصی:
گسترش استفاده از شبکه های مجازی، بر ابعاد مختلف زندگی انسان ها تأثیرات مختلفی داشته است. یکی از مهم ترین عرصه هایی که لازم است اثرات این فضا بر آن بررسی شود، حوزه روابط اجتماعی انسان هاست. هدف از انجام این تحقیق، تبیین جامعه شناختی تأثیر فضای مجازی بر بی تفاوتی اجتماعی است. این تحقیق با روش کمی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. در این تحقیق، 375 نفر دانشجو از بین 5385 نفر دانشجوی دانشگاه یاسوج به عنوان نمونه آماری بررسی شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده است که با توجه به محدودیت های ناشی از بیماری کووید 19 به صورت آنلاین جمع آوری شدند. یافته ها نشان دادند میانگین بی تفاوتی دانشجویان به میزان (103.95) پایین تر از سطح میانگین طیف به میزان (111) است و در سطح جامعه آماری دانشجویان در سطحی بالاتر از متوسط، نسبت به شرایط جامعه حساس هستند. همچنین علیرغم اینکه بیشتر از سطح متوسط طیف از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند ولی استفاده فعال آنها از این شبکه ها نهایتا در سطح متوسط هست. هرچند به طور کلی بین میزان زمان استفاده از شبکه های مجازی با میزان بی تفاوتی رابطه مثبتی وجود دارد ولی بیشترین میزان بی تفاوتی ناشی از استفاده از شبکه های مجازی با هداف سرگرمی است. مقایسه ها نشان دادند میزان بی تفاوتی اجتماعی در بین مردان و شاغلین کمتر از زنان و دانشجویان بیکار است. همچنین میزان بی تفاوتی اجتماعی بین دانشجویان کارشناسی با مقاطع بالاتر و نیز دانشجویان علوم انسانی با سایر رشته های دانشگاهی معنادار هست. برآورد رگرسیونی متغیرهای تحقیق نشان داد حدود 17.5 درصد از تغییرات بی تفاوتی اجتماعی ناشی از استفاده از شبکه های اجتماعی است. در مجموع، یافته های این تحقیق نشان داد حضور در شبکه های مجازی و استفاده از آنها هرچند می تواند به تغییر در بعد شناختی و عاطفی افراد منجر شود ولی در عرصه کنش منجر به تغییرات چندانی نمی شود و این خطر را به همراه دارد که در فضای عمل، بین زندگی واقعی و مجازی افراد شکاف ایجاد شود.
بررسی رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران شبکه های اجتماعی در فضای مجازی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
157 - 186
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در این مطالعه، تأثیر رفتارهای مصرف رسانه ای، ارتباطات اجتماعی، کنش متقابل، اعتماد، قصد مندی مشترک و استفاده الزام آور از شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی بررسی شده است. هدف این پژوهش بررسی رفتار مصرف رسانه ای کاربران شبکه اجتماعی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی است.
روش: روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع، توصیفی و پیمایشی است که به روش کمی داده های لازم جمع آوری گردید. همچنین، جامعه آماری پژوهش حاضر؛ کاربران جوان و فعال شبکه اجتماعی اینستاگرام در رده سنی 18-28 ساله بوده، که در یک نمونه آماری 286 نفری با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد که به روش آلفای کرونباخ پایایی و به روش تحلیل عامل اکتشافی روایی آن نیز تایید شد، استفاده گردید. بدین گونه که با روش نمونه گیری هدفمند این تعداد کاربر فعال در صفحات علمی و اجتماعی شبکه اجتماعی اینستاگرام در سطح کشور انتخاب و سپس تجزیه و تحلیل داده ها بصورت توصیفی و استنباطی و با استفاده از معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی در نرم افزار pls-smart مدل سازی و انجام گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مقولاتی نظیر؛ ارتباطات اجتماعی، کنش متقابل، اعتماد و قصد مندی مشترک در کاربران شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی بر رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران مرتبط و تاثیر گذار هستند. همچنین، استفاده از شبکه های اجتماعی در زمان شکل گیری نارضایتی های اجتماعی با عادات و رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران نیز رابطه مثبت و مستقیم دارد، به گونه ای که در زمان بروز نارضایتی های اجتماعی، میزان مصرف و استفاده از شبکه های اجتماعی نیز بیشتر می شود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که؛ استفاده الزام آور از شبکه های اجتماعی در زمان نارضایتی های اجتماعی نقش مهمی در تقویت عادات و رفتارهای مصرف رسانه ای کاربران دارد. بنابراین می توان گفت که، آن چیزی که بیشترین تاثیر را بر تقویت عادات مصرف رسانه کاربران شبکه های اجتماعی در هنگام شکل گیری نارضایتی های اجتماعی دارد، قیود و الزامات خود ساخته ای است که میل به مصرف رسانه ای را تقویت می نماید همچنین ارتباطات اجتماعی نیز به عنوان یک عامل تاثیر گذار بر رفتارهای مصرف رسانه ای و کنش های عادتی استفاده از رسانه ها تلقی گردید، چرا که، ارتباطات و کنش متقا بل، باعث تقویت رفتارهای مصرف رسانه ای در بین کاربران گردید.
طراحی مدل توانمندسازی کاربران شبکه های اجتماعی در حوزه امنیت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
159 - 184
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل توانمندسازی کاربران شبکه های اجتماعی مبتنی بر ادراک کاربران از مفهوم امنیت فرهنگی با روش نظریه داده بنیاد و رویکرد استراوس و کوربین انجام شده است. به منظور گردآوری داده ها بعد از مصاحبه با 39 نفر از متخصصان علوم ارتباطات، مدیریت رسانه، مدیریت فرهنگی،روانشناسی،حقوق، جامعه شناسی و فناوری اطلاعات که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند،داده های پژوهش به اشباع نظری رسید. سپس یافته های حاصل از مصاحبه ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی پیاده و طبقه بندی شد. بر اساس یافته ها پدیده اصلی پژوهش توانمندسازی کاربران بود که شامل شرایط علی: رفتار ارتباطی کاربران، ویژگی های پیام رسان، ویژگی های فردی و شخصیتی و امنیت فرهنگی در ساختار مجازی؛ شرایط زمینه ای: اطلاعات فرهنگی، پایبندی فرهنگی، تقویت نمادهای فرهنگی و زیرساخت های فرهنگی کاربران از دیدگاه مشارکت کنندگان؛ شرایط مداخله گر: به کارگیری زبان بومی، تبعات نهی کردن کاربران، تهدیدات فرهنگی و آسیب های فرهنگی می شدند و استراتژی های ارتقا فرهنگ روشنفکری، اقناع اندیشه های نوظهور، آگاه سازی جنگ نرم و آموزش خودمحور و در نهایت پیامدهای اثربخشی توانمندسازی کاربر، اثرگذاری تولید محتوا، آینده پژوهی تکنولوژی و تجملات فرهنگی را به همراه داشته است.
راهبردهای استفاده از شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
87 - 124
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچک ترین و مهم ترین نهاد اجتماعی و رکن اساسی جامعه است و ثبات جامعه به آن بستگی دارد. گسترش فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی و فضای مجازی، اعضای خانواده را تبدیل به کاربران شبکه های اجتماعی نموده است. نشاط یکی از عوامل مهم در کارآمدی و ثبات خانواده است و در صورت کمبود یا نبود آن مشکلات گوناگون روانی و اجتماعی دامن گیر خانواده و به تبع آن کل جامعه می شود. نشاط مانند هر پدیده اجتماعی دیگری، از نهاد خانواده به عنوان اولین اجتماع بشری آغاز می شود. این در حالی است که شبکه های اجتماعی به عنوان یکی از محبوب ترین وسایل ارتباطی و تفریحی است و حضور در شبکه های اجتماعی می تواند شادی و نشاط کاربران خانوادگی را دستخوش تغییراتی نماید. هدف از پژوهش حاضر ارائه الگویی برای کاربر خانوادگی در شبکه های اجتماعی به منظور تقویت نشاط است. پژوهشگر با روش گرندد تئوری با رویکرد کلاسیک، بر اساس مصاحبه با نخبگان راهبردهایی را جهت افزایش نشاط در شبکه های اجتماعی استخراج نموده است. یافته ها حاکی از آن است که راهبردهای تقویت نشاط بر اساس کاربری شبکه های اجتماعی شامل: راهبردهای شبکه سازی در خانواده، راهبردهای مبتنی بر درونی سازی، تعامل مؤثر، راهبردهای اقتصادی و شغلی، الگودهی، راهبردهای علمی و آموزشی، به کارگیری نمادهای سبک زندگی، اشتراک گذاری تجربیات، بازنشر پیام ها، اثربخشی توجه در روابط، همدلی در روابط خانوادگی، معناشناسی نشاط، راهبردهای معنوی، نقش اخلاق در نشاط و آگاهی از انحرافات مبتنی بر فضای مجازی است.
مرور نظامند پژوهش های خانواده و رسانه (با تأکید بر شبکه های اجتماعی مجازی، سینما و تلویزیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
505 - 524
حوزههای تخصصی:
خانواده ها به عنوان نهادهای اجتماعی مهم، نقش حیاتی در حمایت عاطفی و جسمی از اعضای خود دارند و مهارت های زندگی را آموزش می دهند. تحولات سریع فناوری های ارتباطی و رسانه ها، این نهاد را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییرات عمده ای در آن شده است. این پژوهش با هدف طبقه بندی مسائل و ارائه پیشنهاد برای رفع نواقص پژوهشی یا سیاست گذاری رسانه ای انجام شده است. سؤال پژوهش این است که پژوهش های انجام شده در حوزه خانواده و رسانه های مورد نظر چگونه طبقه بندی شده اند و ذیل هر طبقه بندی چه موضوعاتی مورد بحث بوده است؟ چارچوب نظری این مقاله ﻧﻈﺮﯾﻪ وابستگی، نظریه ﻣﺎﻧﻮﺋﻞ کاستلز و نظریه کاشت بوده و برای تحلیل داده ها از روش های فراتحلیل و تحلیل مضمون بهره گرفته شده است. در این پژوهش، پس از بررسی 93 مقاله استخراج شده با موضوع رسانه و خانواده، و تحلیل آمار توصیفی و مضامین در حوزه های شبکه های اجتماعی، تلویزیون و سینما، نقاط قوت و ضعف تحقیقات مشخص شدند. نتایج به دست آمده مشخص می کنند که تأثیرات مدرنیته و رسانه ها بر نهاد خانواده در ایران عمیق و چندوجهی بوده است. این تغییرات ارزشی شامل سنت زدایی، تضعیف روابط خویشاوندی، توانمندسازی زنان، افزایش اهمیت فردگرایی و تغییرات در سبک های زندگی است. این تحولات نشان دهنده یک دوره گذار فرهنگی و اجتماعی بوده که نیازمند ضرورت توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی، هویت زن و مرد، تقویت انسجام و روابط خانواده، سواد رسانه ای، و توجه به نقش و جایگاه کودکان و نوجوانان در خانواده است.
اشاعه دانش مبتنی بر شبکه های اجتماعی: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه شبکه های اجتماعی به یک پلت فرم ارزشمند برای تسهیل اشتراک دانش و ارتباطات، نه تنها در سطح شخصی یا فردی، بلکه برای سازمان ها تبدیل شده است. با این وجود، رشد مهم و سریع پژوهش ها در این زمینه، تلاش های کمی برای بررسی نظام مند و ترکیب یافته های بررسی های قبلی و ارزیابی وضعیت فعلی پژوهش ها در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی در اشاعه دانش صورت گرفته است. هدف اصلی این مقاله ارائه درک بهتر و بررسی دقیق وضعیت فعلی پژوهش ها در مورد استفاده از شبکه های اجتماعی برای اشاعه دانش است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش مرور نظام مند ادبیات برای جمع آوری و مرور مطالعات با پیروی از یک روش مرور از پیش تعریف شده، ادغام استراتژی های جستجوی خودکار و دستی، به منظور پوشش دادن همه مقالات پژوهشی مرتبط منتشر شده در این بازه زمانی استفاده شده است. جستجوی نظام مند با توجه به کلمات کلیدی به 253 برونداد پژوهشی رسید که در نهایت 37 برونداد پژوهشی منطبق با معیارها جهت تحلیل عمیق تعیین شدند.یافته ها: پس از فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها، نتایج حاصل از مطالعات اولیه منتخب، یک نمای کلی روشن و جامع از پژوهش فعلی را نشان می دهد که بر اشاعه دانش از طریق شبکه های اجتماعی متمرکز است و سه فعالیت اصلی کاربرد شبکه های اجتماعی را شناسایی می کند که شامل فرآیندهای جستجوی دانش، اشاعه دانش و تعامل اجتماعی است. علاوه بر این، عواملی شامل دسترسی، واقعی بودن و ماندگاری، شبکه های اجتماعی را به فضایی برای اشاعه دانش در همه زمینه ها تبدیل می کند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که جو سازمانی، فقدان رهبری، هزینه های تدوین دانش، ترس از دست دادن قدرت دانش و فقدان منفعت شخصی از جمله چالش های اشاعه دانش در شبکه های اجتماعی است.نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که شبکه های اجتماعی برای اجرای اشتراک دانش با اشکال مختلف رفتار مرتبط هستند و پتانسیل غلبه بر چالش های مرتبط با استفاده از آن را دارند.
بررسی و تحلیل فرآیند تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اعتراضات اقتصاد پایه (مطالعه موردی دی ماه 96 و آبان ماه 98)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
133 - 103
حوزههای تخصصی:
بدون شک یکی از بزرگ ترین تحوّلات فناوری در عصر حاضر، پدیده ای است که از آن به عنوان شبکه های مجازی نامبرده می شود. پیدایی صور نوین ارتباطی متأثر از شبکه های مجازی، زمینه ساز فضاهای اجتماعی جدید گشته است. فضاهایی بدون مرز که روابط اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهند و ارتباطات را معنایی تازه بخشیده و موجب دگرگونی در تعاملات اجتماعی می شوند.هدف از پژوهش حاضر برشی جامعه شناختی از فرآیند تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اعتراضات اقتصاد پایه می باشد. این پژوهش کاربردی و روش انجام آن آمیخته (کمی-کیفی) است. روش نمونه گیری هدفمند ، جامعه آماری تحقیق شامل کارشناسان،کارشناسان عالی،مدیران و فرماندهان مرتبط با حوزه فضای مجازی و مدیریت اعتراضات و اغتشاشات بوده و حجم نمونه نیز شامل 30 نفر می باشد.در مرحله اول پژوهش با استفاده از انجام مصاحبه با 30 نفر از جامعه آماری، فرآیندهای تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر اعتراضات اقتصادپایه شناسایی شد. در مرحله دوم و سوم، فرآیند تاثیر شناسایی شده توسط گروه دلفی (30 نفر) بررسی شد؛ در این دو مرحله فرآیندهایی که حداقل 70 درصد دارای پاسخ مثبت بودند برای مرحله بعد باقی ماندند. در مرحله چهارم رتبه بندی عوامل شناسایی شده در سه مرحله قبل با استفاده از پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت انجام شد و نهایتا برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد.یافته های تحقیق حاکی از آن است که :یکی از مولفه های مهم شبکه های اجتماعی مجازی در اعتراضات مردمی اقتصاد پایه ، نحوه شناخت و جذب مخاطب می باشد.
شناسایی و اولویت بندی کارکرد های اینستاگرام از دیدگاه زنان ورزشکار حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۷)
70 - 52
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی کارکردهای اینستاگرام از دیدگاه زنان ورزشکار حرفه ای انجام گرفت.روش پژوهش: روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته و از نوع طرح متوالی اکتشافی است. فاز کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و فاز کمی با رویکرد تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفت. روش نمونه گیری هدفمند بود. در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق با 13 مشارکت کننده تا اشباع نظری صورت گرفت. در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته جهت اولویت بندی مضامین بخش کیفی در میان 10 نفر از مشارکت کنندگان توزیع شد. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار NVivo و در بخش کمی نیز از نرم افزار Expert Choice استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد کارکردهای اینستاگرام برای زنان ورزشکار شامل 49 مفهوم اولیه در 9 مضمون فرعی به ترتیب اولویت، کارکرد اجتماعی (با وزن 13/0)، اطلاع رسانی (با وزن 12/0)، سرگرمی (11با وزن /0)، کارکرد اقتصادی (با وزن 11/0)، تعامل (با وزن 11/0)، آموزش و کسب اطلاعات (با وزن 10/0)، کارکرد روان شناختی (با وزن 10/0)، ترویج رشته (با وزن 10/0) و خود-ابرازگری (09با وزن /0) دسته بندی شده اند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت سازمان های ورزشی، مدیران و آژانس ها و مشاوران بازاریابی ورزشی و خود ورزشکاران باید تولید محتوای حرفه ای را برای صفحات مجازی زنان ورزشکار مدنظر قرار دهند تا بستر پیاده سازی کارکردهای شناسایی شده فراهم شود و زمینه بهره مندی را تسهیل کرده و به پیامدهای مثبت بازاریابی دست پیدا کنند.
شناسایی و تحلیل درونی عوامل مؤثر بر بازاریابی شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۷)
90 - 71
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق شناسایی و تحلیل درونی عوامل مؤثر بر بازاریابی شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی بود.روش پژوهش: این تحقیق آمیخته و طرح آن از نوع ترکیبی متوالی بود. مشارکت کنندگان پژوهش را 18 نفر از صاحب نظران تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای شناسایی عوامل مؤثر از روش تحلیل مضمون کینگ و همکاران (2018) و به منظور تحلیل درونی از تکنیک دیمتل استفاده شد. در بخش کیفی برای ممیزی پژوهش از راهبردهای حساسیت پژوهشگر، انسجام روش شناسی، متناسب بودن نمونه، گردآوری و تحلیل همزمان داده ها و اندیشیدن تئوریک استفاده شد و در مطالعه کمی به منظور تأیید اعتبار، روایی صوری و محتوایی توسط هشت تن از استادان بازاریابی ورزشی تأیید شد و پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 896/0 حاصل شد.یافته ها: در مطالعه کیفی 77 مضمون فرعی و 16 مضمون اصلی مؤثر بر بازاریابی شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی تشخیص داده شد. در مطالعه کمی مشخص شد مضامین تهدید سخت، تهدید نرم و گسترش شبکه های اجتماعی بیشترین اثرگذاری و در مقابل مضامین قانونگذاری، خلق ارزش و تعیین راهبرد تولید محتوا به ترتیب کمترین اثرگذاری را بر بازاریابی نامبرده دارند. همچنین مشخص شد مضامین تعیین راهبرد های تولید محتوا، تعیین تاکتیک و خط مشی و تعیین پلتفرم به ترتیب بیشترین میزان تأثیرپذیری را دارند و مضمون تعیین تاکتیک و خط مشی بیشترین تعامل را با سایر مضامین مربوط دارد و در نهایت اینکه متغیرهای تهدید سخت، تهدید نرم، گسترش نفوذ شبکه های اجتماعی، رشد محیط دیجیتال، شناخت مشتری و تأمین مالی جزء مضامین علی و سایر مضامین جزء متغیرهای معلولی هستند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که عوامل مؤثر بر بازاریابی شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی در بستر شبکه های اجتماعی متنوع هستند در این بین شرکت های تولیدی تجهیزات ورزشی باید به تهدیدهای سخت و نرم که بیشترین تأثیر را دارند توجه ویژه ای داشته باشند و برنامه ریزی برای مقابله با این تهدیدها و بهره برداری از فرصت های موجود انجام دهند.
ارائه مدل تاثیر بازاریابی در شبکه های اجتماعی بر جذب مخاطبان رشته ورزشی فیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش ارائه مدل تأثیر بازاریابی در شبکه های اجتماعی بر جذب مخاطبان رشته ورزشی فیزیک بوده و پژوهش حاضر کاربردی، توصیفی و از نوع همبستگی است. همچنین جامعه آماری شامل ورزشکاران رشته ورزشی فیزیک که در باشگاه های بدن سازی شهر رشت حضور داشتند. تعداد حجم نمونه آماری با توجه به تعداد سوالات پرسشنامه 400 نفر تعیین گردید. روش گردآوری اطلاعات میدانی، ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد و روش تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. پس از بررسی توصیفی متغیرها به منظور بررسی اهداف پژوهش، از تکنیک تحلیل ساختار های عاملی و تحلیل مسیر استفاده شد و با استفاده از نرم افزار PLS3 ضرایب مسیر برای متغیرها بررسی و مدل تأثیر بازاریابی در شبکه های اجتماعی بر جذب مخاطبان رشته ورزشی فیزیک ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد اینستاگرام، فیسبوک و یوتیوب بر جذب مخاطبین تأثیر معنی داری دارند و وب سایت ها و توییتر (ایکس) بر جذب مخاطبین تأثیر ندارند؛ بنابراین پیشنهاد می شود به جای در نظر گرفتن معایب این شبکه ها، از مزایا و قابلیت های آنها در پیشبرد اهداف ورزشی (معرفی و تبلیغات) و اطلاع رسانی به تمام اقشار جامعه بدون هیچ محدودیتی استفاده شود.