مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
شکاکیت
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
81 - 108
حوزههای تخصصی:
هیوم از فیلسوفان تجربه گراست که گاهی خود را فیلسوف شکاک می نامد و گاهی با شکاکیت مخالفت می کند؛ از این رو ارائه طرح منسجم از فلسفه هیوم یکی از مسائلی است که شارحان با آن روبه رو هستند. در این نوشتار کوشش می شود طرح منسجمی از آرای هیوم در باب شکاکیت ارائه شود. هیوم منطقاً شکاکیت را موجه و مستدل، اما به علل روان شناختی ناپایدار و موقت می داند؛ به همین دلیل ضمن دفاع از استدلال های شکاکانه در زمینه «سرایت احتمال خطا در هر استدلال عقلی» و «نفی عقلی بودن اعتقادات طبیعی (مثلاً اعتقاد به علیت و اعتقاد به وجود خارجی و اعتقاد به نفس)، از گریزناپذیری این اعتقادات دفاع می کند و می کوشد با بی اعتنایی به تردیدهای شکاکانه، این اعتقادات را حفظ کند. البته در این نوشتار مشخص می شود این موضع شکاکانه هیوم خالی از اشکال نیست؛ هم از این جهت که استدلال های شکاکانه مورد نظرش مخدوش است و هم از این جهت که راهکار روان شناختی او قادر به غلبه بر تردیدهای شکاکانه نیست؛ بنابراین موضع شکاکانه هیوم از جهات مختلفی پذیرفتنی نیست و نمی تواند جایگزین تبیین عقلی و صحیح فیلسوفان مسلمان برای این اعتقادات باشد
بررسی رابطه بین دو بُعد شکاکیت و بی طرفیِ تردید حرفه ای با قضاوت حرفه ای حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
173 - 192
حوزههای تخصصی:
تردید حرفه ای در زمره مفاهیم بسیار با اهمیت حوزه حسابرسی قرار دارد، زیرا مفهوم یادشده به طور عمده ای بر قضاوت های حسابرسی اثرگذار است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی ارتباط بین ابعاد تردید حرفه ای (شامل بُعد بی طرفی و بُعد شکاکیت) و قضاوت های دیرباورانه حسابرس می باشد. در این راستا، پژوهش حاضر، با بکارگیری دو سناریوی شبه آزمایشگاهی، اقدام به پیمایش نظر 97 نفر از حسابرسان شاغل در موسسات حسابرسیِ عضو جامعه حسابداران رسمی می نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد که در محیط کنترلی با ریسک بالا، ارتباط بین"بی طرفی و قضاوت های دیرباورانه"، نسبت به ارتباط بین "شکاکیت و قضاوت های دیرباورانه" قوی تر است. همچنین، ارتباط بین "بی طرفی و قضاوت های دیرباورانه" در محیط کنترلی با ریسک بالا، شدت می یابد. با این حال، تفاوت معنی داری در شدت ارتباط میان "شکاکیت و قضاوت های دیرباورانه" در دو محیط کنترلی دارای ریسک بالا و پایین وجود ندارد. در مجموع یافته های مزبور، شواهد تجربی در حمایت از دیدگاه حاکم بر استانداردهای حسابرسی مبنی بر ترجیح "بُعد بی طرفی نسبت به بُعد شکاکیت" فراهم می آورد.
سکستوس و تقریر کلاسیک مسئله معیار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۱
43 - 69
حوزههای تخصصی:
این مقاله در باره «مسئله معیار» که یکی از مسایل دشوار و چالش برانگیز معرفت شناسی است، به بحث می پردازد. این مسئله در باره این نیست که آیا «معرفت» معیار دارد یا ندارد، بلکه در باره این است که اگر معرفت دارای معیار است، پس خود معیار چه معیاری دارد؟ و یا گزینش آن با چه معیاری صورت می گیرد؟ در واقع، آنچه در مسئله معیار مورد چالش قرار می گیرد، ضابطه خود معیار است که ریشه ای ترین مواضع منازعه بین شکاکان و پادشکاکان است. به همین جهت، آن را از مسائل فرامعرفت شناختی دانسته اند که در خط مقدم منازعات معرفت شناختی واقع است. از این رو، این مسئله با دیگر مباحث شکّاوری جوهراً متفاوت است. این مسئله دو نوع تقریرمعروف دارد: «تقریرکلاسیک» و «تقریرنوین». در این مقاله، تقریرکلاسیک مسئله معیار، یعنی تقریر سکستوس، معرفی و تحلیل می شود و سپس وجه مغالطه بودن آن و اینکه چنین تقریری در واقع مصداق «مغالطه قیاس ذو الحدین جعلی» است، بیان می شود و این نکته روشن می شود که مبادی بدیهی معرفت و نیز معارف نظری برآمده از آنها از طریق برهان، بر خلاف پندار شکاکان و نسبی باوران، از این طریق آسیب نمی بیند.
بررسی و نقد دیدگاه نسل دوم جریان روشنفکری دینی ایران در انکار میلاد امام دوازدهم(عج) با تکیه بر گزاره های تحلیلی فلسفه علم تاریخ(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۳
255 - 272
حوزههای تخصصی:
مهدویت باور اصیل اسلامی است. البته برخی از علمای شهیر اهل سنت بر ولادت امام دوازدهم هم صحه گذاشته اند. پیشران روشنفکری دینی زمانه با تشکیک در منابع تاریخ اسلام از جمله حدیث، دستاوردهای مدرنیته را تقدیر تاریخی می داند و با ستایش اندیشه پسامدرن و تاسی به اندیشه نومعتزلی و عرفان، میلاد امام دوازدهم را به دلیل کمبود شواهد از نظر تاریخی رد می کند. این پژوهش براساس منابع کتابخانه ای، از روش های استدلالی در بررسی و نقد این ادعا استفاده کرده است. هدف این تحقیق نگاهی نو به موضوع مهدویت با به کار بستن روش تحلیلی بحث های فلسفه علم تاریخ است. بر این اساس، نادیده گرفتن وقایع تاریخی به بهانه کمبود شواهد، تحریف تاریخ است و این شواهد به درد فرد شکاک نمی خورد. راه فهم گزاره های تاریخی نیز همدلی و بصیرت است و معنای عینیت، گزینشی منطقی در میان این گزاره هاست. همچنین شواهد میلاد براساس زاویه دید و مسئله ارزش ها، گزینشی منطقی است. ثمره نگاه پست مدرن، شکاکیت مطلق و ویرانی پایه های علوم از جمله تاریخ است، اما به دلیل برخورداری این رویکرد از عناصر پلورالیسم و نسبی گرایی، نمی توان میلاد امام دوازدهم را با این دید انکار کرد.
ارزیابی استدلال های برون گرایانه رایت و نونان علیه شکّاکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۶)
105-119
حوزههای تخصصی:
پاتنم نشان می دهد که پذیرش برون گرایی معنایی مستلزم کذب فرضیه شکاکانه مغزهای درون خمره و در نتیجه، عدم موفّقیت شکّاک در اثبات مدّعای خود است که به لحاظ معرفتی دوری است. مقاله حاضر به ارزیابی تلاش رایت و نونان در ارایه تقریری قابل قبول از استدلال پاتنم اختصاص دارد. اما (1) استدلال های رایت و نونان در بهترین حالت تنها می توانند نشان دهند که من مغزی درون خمره نیستم امّا بدون استفاده از مقدّمه ای کمکی قادر به اثبات این مطلب نیستند که ما مغزهایی درون خمره نیستیم؛ (2) برخلاف ادّعای رایت، این مقدّمه استدلال او که در زبان مغزهای درون خمره عبارت «مغز درون خمره» به مغز درون خمره ارجاع نمی دهد و نتیجه حاصل از آن، یعنی زبان من متفاوت از زبان مغزهای درون خمره است، منجر به دوری بودن استدلال او می شود؛ و (3) تلاش نونان برای مصون ماندن از اشکال دوری بودن نتیجه نداده و استدلال رایت نیز به لحاظ معرفتی دوری است.
امکان معرفت از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۸
1-22
حوزههای تخصصی:
از جمله تلاش های ابن سینا در خصوص امکان حصول معرفت برای آدمی، ترسیم فرایند شناخت و مراحل آن است. امکان معرفت از منظر ابن سینا بر مبنای ارتباط واقع گرایانه میان معلوم بالذات و معلوم بالعرض با برقراری رابطه ماهوی میان آنها تصویر می گردد. وی با دو وجهی دانستن معنای حقیقت، حقیقت به معنای مطابقت صورت ذهنی با متعلق شناسایی را می پذیرد، اما با این فرض که در مطالعه متعلق شناخت، تمام وجوه معرفتی آن به ذهن منتقل گردد، مخالفت می ورزد و این به دلیل محدودیت های منابع شناختی در پوشش حقیقت و گزارش آن به دستگاه ادراکی انسان است. از دیگر تلاش های ابن سینا، تحلیل ها و پاسخ هایی است که وی در رویارویی با شکاکیت و نقض ادعای اصلی شکاک در امکان شناخت و باور موجه، به سود معرفت و واقع نمایی آن عرضه می دارد. ابن سینا باورهای غیر پایه را که در ارتباط و نسبت با دیگر باورها موجه می شوند، بر باورهای پایه مبتنی ساخته و با توجه به چگونگی حصول تصورات سازنده باورهای پایه، توجیه آنها را با ارجاع به واقعیت و حکایت از آن مستند می سازد. وی با ارائه برخی راه حل ها، در نهایت بر اساس اصل معنابخشی زبان و دلالت ارجاعی معنی، با شکاک به چالش برمی خیزد. ابن سینا با رویکردی واقع گرایانه در معرفت شناسی، اصل تناقض را در حقیقت از اوصاف موجود بماهو موجود دانسته و با ارجاع آن به متن واقع نظریه هستی شناختی معنی را به تصویر می کشد.
بررسی انتقادی باور به جهان خارج در اندیشه فیلسوفان تجربه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
باور به جهان خارج و مسئله مرجع عینی تصورات، پرسشی بنیادین است که در هر نظام شناختی کوشیده می شود تا برای آن پاسخی تدارک شود. در فلسفه دکارت بنا بر اصل کوجیتو (cogito ergo sum)، ابتدا من و سپس جهان اثبات می شود، بااین حال تمایز میان من و جهان، یا سوژه و ابژه، همواره این پرسش را پیش روی ما قرار می دهد که مرجع عینی تصورات ما چگونه ثابت می شود و چیست اند؟ آیا اشیاء مستقل از ذهن هستند؟ یا همان چیزهایی اند که ما می بینیم، حس می کنیم، می بوییم، می چشیم یا لمس می کنیم؟ به عبارتی دیگر آیا آنها فقط داده های حسی اند یا تصوراتی از این داده ها هستند؟ و اینکه آیا اشیاء مستقل از ذهن هستند، اما ما تصوراتی از آنها داریم و داده های حسی را از آنها دریافت می کنیم؟ تجربه گرایانی مانند لاک، بارکلی و هیوم هریک دلایلی برای توضیح این مرجع عینی به دست داده اند. در این مقاله ابتدا مقصود هریک از این فیلسوفان از مفهوم تصور و شیء را مورد بررسی قرار می دهیم، سپس باور آنها درباره منشأ تصورات و جهان خارج را بررسی کرده و، می کوشیم تا به نحوی نقادانه اشکالات وارد بر هر یک را نشان دهیم. درنهایت در دو سطحِ (1) وجود اشیای خارج و، (2) تطابق آنها با تصورات ذهن، مسئله شکاکیت را بررسی می کنیم و، نشان می دهیم که باور کدام یک از این فیلسوفان را می توان منتهی به شکاکیت دانست و باور کدام یک را نمی توان. شماره ی مقاله: ۹
وسواسِ ذهنی: ناواقع گرایانه یا ناعمل گرایانه؛ تحلیلی فلسفی از اندیشیدنِ وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)
وسواسِ ذهنی -که عموماً بیماری یا اختلالی روانی تلقّی می شود- همراه با افکاری است که مکرراً و بی آنکه شخصِ مبتلا بر آن ها مهاری داشته باشد در ذهن حاضر می شوند و اضطرابِ سنگینی ایجاد می نمایند. در روان شناسی، این افکار به عنوانِ افکاری نامعقول که هیچ مبنایِ منطقی ندارند معرفی می شوند؛ روان پزشکان نیز می کوشند تا از طریقِ تجویزِ دارو راهِ ورودِ این افکار به مغزِ بیمار را مسدود کنند. فارغ از رویکردهایِ روان پزشکانه یا روان شناسانه، این مقاله با اتّخاذِ رویکردی فلسفی، تحلیلی از وسواسِ ذهنی ارائه می کند که بر مبنایِ آن، اندیشیدنِ وسواسی ازآنجاکه در جریانِ پیوسته و ممتدِ زندگی انقطاع و اختلال ایجاد می کند، ناکارآمد است؛ امّا درعین حال، معطوف به حقیقت است و به جزئیاتِ واقعی ای از امور نظر دارد که به چنگِ آگاهیِ متداول و روزمرّه نمی افتد. بنابراین، ناواقع گرایانه خواندنِ افکارِ وسواسی حاصلِ خلطی است که میانِ دو مفهومِ ناواقع گرایی و ناعمل گرایی صورت می گیرد.
بررسی انتقادی رابطه گرایش تلویحی و شکاکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
109 - 132
حوزههای تخصصی:
در این مقاله می کوشیم با بیانِ معانی گوناگونِ «گرایش تلویحی» (Implicit Bias) تبیین دقیقی از مفهوم و انواع آن به دست دهیم. این گرایش ها به واسطه انجام آزمون های تجربی و به نحو غیرمستقیم در هر فردی می توانند مشخص شوند. چنین گرایش هایی دارای پیامدهای معرفتی متفاوتی هستند که از جمله مهم ترین آن ها می توان به شکاکیت اشاره کرد. جنیفر سول استدلال کرده است که ما دلایل بسیار خوبی در دست داریم که نشان می دهد داوری ها، تصمیم ها و ارزیابی های ما درباره گزاره ها و استدلال ها تحت تأثیر گروه های اجتماعی ای قرار دارد که فرد اقامه کننده آن استدلال یا گزاره عضوی از آن است، و چنین تأثیری به قدری زیان آور است که می تواند در اکثر موارد ما را به اشتباه دچار کند. بدین ترتیب، او اشاره می کند ما در اکثر داوری های روزمره خودمان دچار اشتباه می شویم، و این شکاکیتی را در پی دارد که برای مقابله با آن به اقدامی عملی نیازمندیم. ما استدلال می کنیم که دیدگاه سول از جهات گوناگونی دارای ابهام است: (1) تقریر وی از شکاکیت بسته به اتخاذ نوع خاصی از معنا برای گرایش تلویحی است و لزوماً شامل معانی دیگر نمی شود. (2) دیدگاه سول بر خوانش خاصی از تجربه گرایی استوار است که در پی آن ذهن در ساختن باور هیچ مشارکتی ندارد و مانند ماشینی خنثی عمل می کند. (3) استدلال سول یک استدلال خودویرانگر است. (4) او هیچ معیار و سازوکار دقیق و کلی برای اَثرپذیری افراد از گرایش های تلویحی بیان نکرده است. (5) ارزیابی او از عدم تأثیر شکاکیت سنتی در زندگی عملی نادرست است. (۶) در نهایت، این اثرپذیری در هر فردی متفاوت از فرد دیگر است و شدت و ضعف آن در افراد مختلف روشن نیست.
وحدت وجود در نگاه ابن عربی و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسپینوزا و ابن عربی دو متفکری هستند که درباره «هستی» دیدگاهی نو و ابتکاری ارایه دادند و ما در این پژوهش سعی داریم مختصری از تفکرات این دو اندیشمند را در باره وجود بررسی نماییم.
اسپینوزا به عنوان یک فیلسوف دکارتی شناخته می شود.
مساله جوهر و صفات خداوند و کیفیت اتصاف ذات اقدس ربوبی به اوصاف کمالیه و ارتباط آن با توحید حقیقی و خالص پروردگار از اساسی ترین مسایل در مبدأشناسی است.
اثر حاضر بر آن است تا فرآیند وحدت وجود را در نزد متفکرانی چون ابن عربی و اسپینوزا مورد بررسی قرار دهد.
زیست جهانِ شکاک و انکارِ اجتماعی ویروس؛ نظریه ای زمینه ای در پاندمی کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۷۸-۲۶۱
حوزههای تخصصی:
پاندمی کووید-۱۹ یکی از برجسته ترین چالش های سیاسی، اجتماعی و پزشکی سدهٔ اخیر بود. از مهم ترین راهبردهای اجتماعی در مواجهه با انتشار ویروس، رفتار سالم است و این امر متضمن پذیرش اجتماعی آن. باوجوداین، از ابتدای همه گیری در همهٔ کشورها، بخشی از شهروندان ویروس و بیماری را انکار می کردند. هدف مطالعهٔ کیفی حاضر، کشف و واکاوی انکار این بیماری در استان کردستان است. بر این اساس، سؤال پژوهش این است که چه دلایل و زمینه های اجتماعی به شکل گیری انکارِ ویروس در همه گیری می انجامد. داده ها از طریق مصاحبهٔ نیمه ساختاریافته با ۲۰ نفر از کسانی که ویروس و بیماری را انکار می کردند جمع آوری و با روش نظریهٔ زمینه ای تحلیل شد. مضامین تحقیق ذیل ۲۲ مفهوم اساسی و ۵ مقولهٔ عمدهٔ پزشکینه سازی تعمدی، کوچک پنداری زیستی، اضطراب اجتماعی و ابتلا، تقدیرگرایی و برساخت اجتماعی ویروس برساخت شد. مضمون مرکزی تحقیق زیست جهانِ شکاک است که بخشی از برساخت پزشکینه شدهٔ همه گیری کووید-۱۹ به شمار می رود.
دلایل غیرتوجیه بخش و ایراد شکاکیت در مصالحه گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصالحه گرایی، یکی از رویکردهای مشهور در مواجهه با چالش معرفتی اختلاف نظر همتایان است. ولی با این حال، این رویکرد با ایرادهایی روبه رو است که مهم ترینش ایراد شکاکیت است. غزاله حجتی در پاسخ به این ایراد، در مقاله «رویکرد مصالحه گرایانه به چالش اختلاف نظر دینی» ایده ای را طرح می کند که در آن بر دلایل غیرتوجیه بخش تکیه می شود. در مقاله پیش رو، سعی در تدقیق و بررسی این ایده را دارم. ضمن مقایسه دلایل غیرتوجیه بخش در مباحث علوم تجربی، از یک طرف، و مباحث دینی (فلسفی)، از طرف دیگر، تلاش خواهم کرد نشان دهم با این که در مباحث علوم تجربی دلایل غیرتوجیه بخش مستقل و غیرجانب دارانه هستند، دلایل غیرتوجیه بخش در مباحث دینی، احتمالاً، جانب دارانه و غیرمستقل خواهند بود. این در حالی است که مصالحه گرا ادعا دارد که تنها با اتکا به دلایل غیرجانب دارانه و مستقل می توان حفظ باورهای مورد اختلاف را معقول دانست. از این رو، نتیجه می گیرم که اتکا بر دلایل غیرتوجیه بخش، به تنهایی، نمی تواند شکاکیت حاصل از مصالحه گرایی در مباحث دینی (فلسفی) را مرتفع کند.
تحلیل درتسکی از معرفت: حافظ بستار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
۲۷۰-۲۵۹
حوزههای تخصصی:
شکاکیت از دیرباز از چالش برانگیزترین مباحث معرفت شناسی بوده و یکی از راه های مقابله با آن نقض بستار است. درتسکی تحلیلی بازگشتی از معرفت ارایه می دهد که بستار را نقض کرده و به رفع شکاکیت می انجامد. البته رویکردهایی مانند بافتارگرایی، دگماتیسم یا نوموری گری معتقدند که می توان بستار را حفظ کرد و همچنان شکاک نبود. هدف از این نوشتار بررسی رویکردهای حافظ بستار یا نقد تحلیل درتسکی به مثابه تحلیل معرفت یا اشاره به معایب نقض بستار نیست، بلکه هدف آن است که نشان دهم برخلاف آنچه درتسکی و دیگران تاکنون تصور کرده اند، تحلیل بازگشتی مذکور لزوماً ناقض بستار نیست، بلکه خوانشی از بند بازگشتی وجود دارد که حافظ بستار است و همچنان شکاکیت را مسدود می کند. بنابراین ابتدا تحلیل بازگشتی درتسکی را به منظور مقایسه با تعبیر پیشنهادی بررسی کرده و نشان می دهم که تفسیر پیشنهادی حافظ بستار است، ولی همچنان تهدید برخی از استدلال های شکاکانه را برطرف می کند.
آیا درباب یقین معرف ویتگنشتاین سوم است؟ یک ارزیابی نقادانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
161 - 184
حوزههای تخصصی:
ویتگنشتاین علاوه بر دو کتاب رساله منطقی فلسفی (1921) و تحقیقات فلسفی (1951)، مجموعه ای از یادداشت ها بر جای گذاشت. برخی از شاگردان او این یادداشت های برجای مانده را برمبنای ملاحظاتی، گاه با پیرایش ها و افزایش هایی با عناوین مختلف منتشر ساختند. یکی از این آثار، که در زمره آخرین تألیفات منتشرشده از ویتگنشتاین است، با عنوان درباب یقین به سال 1969 منتشر شد. ویتگنشتاین در این کتاب به بحثی معرفت شناختی می پردازد و ضمن ردّ شکاکیت استدلال می کند که یقین هرچند بی معنا و مقوله ای غیرمعرفتی است، وجودش برای شکل گیری معرفت، ضروری است. گروهی از مفسران ازجمله رُم هَره و مویال شَرّاک از این رویکرد جدید ویتگنشتاین با عنوان ویتگنشتاین سوم یاد کرده اند. هدف نوشتار حاضر آن است که با بررسی نقادانه سیر اندیشه ویتگنشتاین در رسیدن به یقین گرایی خاص خود از رساله تا درباب یقین نشان دهد برخلاف مدعای مفسرانی نظیر هره و مویال شَرّاک، ویتگنشتاینِ درباب یقین، ویتگنشتاین جدیدی نیست و بن مایه مباحث او درمورد شکاکیت و یقین و بی معنایی آن ها، به تفکرات قبلی او در رساله و تحقیقات به خصوص به بحث زبان خصوصی و انکار آن برمی گردد.
تفسیری از نظام دانش به مثابه بسط تاریخی «مفهوم» بر اساس پیشگفتار پدیدارشناسی روح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
157-184
حوزههای تخصصی:
در اندیشه هگل دانش به عنوان یک نظام توصیف می شود. هگل همانند کانت بنیاد نظام دانش را بر مفهوم مبتنی می سازد و معتقد است آگاهی به عنوان یک کل تنها در سایه مفهوم قابل توضیح است. او ازاین جهت، در مقابل ایدئالیسم نخبه گرای فیشته و شلینگ قرار می گیرد که معتقد بودند نظام علم را تنها بر پایه شهود عقلانی می توان توضیح داد. حال سؤال این است هگل چگونه با توجه به مناسبات مفهوم، می کوشد از توضیح استعلایی کانت، فیشته و حتی شلینگ گذر کند و تفسیری انضمامی از نظام علم ارائه دهد؟ برای پاسخ به این سؤال نگارنده با توسل به روش توصیفی و تحلیلی ابتدا ذات وساطت پذیر مفهوم را در اندیشه هگل آشکار می کند و سپس به واسطه نقد تصور سوبژکتیو از مفهوم که کانت و فیشته به آن باور داشتند مفهوم را با شی فی نفسه ارتباط می دهد و به این طریق شأن هستی شناختی مفهوم را در پدیدارشناسی روح هگل آشکار می کند. در نگاه هگل مفهوم امر سیالی است که از مرحله انتزاعی جوهر در ابتدای تاریخ آگاهی شروع به حرکت می کند و به واسطه تکامل خود در فرایند پیچیده دیالکتیکی از مرحله انتزاعی جوهر به مرحله بالفعل سوژه حرکت می کند. مفهوم با این سیر از جوهر انتزاعی به سوژه بالفعل، آگاهی را از ابژه به سوژه گذر می دهد و با ایجاد نظم درونی میان سوژه و ابژه، مطلق را به عنوان بنیاد سوژه و ابژه محقق می سازد و به این ترتیب کل و نظام دانش را تعین می بخشد.
انسداد معرفتی در نظریه معرفتی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
غرب شناسی بنیادی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
299 - 322
حوزههای تخصصی:
از زمان یونان باستان تاکنون مساله معرفت یکی از دغدغه های محوری در فلسفه محسوب می شود. در عصر مدرن نیز این دغدغه با تاکید بیشتری مورد توجه قرار گرفته است. از جمله فیلسوفان مهم در عصر مدرن کانت است که با اراِئه نظام معرفتی خود در کنار عقل گرایی و تجربه گرایی رایج در عصر جدید تلاش نمود تا امکان تحصیل معرفت را نشان بدهد. هدف مقاله حاضر تلاش برای نشان دادن این مساله است که آیا نظام معرفتی کانت در دفاع و بیان امکان تحصیل معرفت چه اندازه موفق بوده است. نویسنده با تکیه بر آراء کانت بویژه اثر مهم او "نقد عقل محض" استدلال خواهد نمود که نظام معرفتی کانت علی رغم نشان دادن امکان دستیابی معرفت به نحوی دچار نوعی انسداد معرفتی و شکاکیت به معنای خاص شده است. به نظر می آید انقلاب کوپرنیکی کانت که در آن رابطه ذهن و عین به طرز متفاوتی نسبت به گذشتگان بیان می شود و نیز مطرح نمودن عالم نومن و فنومن سبب می شود تا نظام معرفتی کانت به نوعی به بن بست و شکاکیت معرفتی دچار شود.
تحلیل انتقادی مبنای معرفت شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آرای سروش و مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
247 - 261
حوزههای تخصصی:
در اعتبارسنجی هر دیدگاهی بازخوانی شالوده های فکری آن تعیین کننده است. تنقیح بنیاد معرفت شناختی و تحلیل و نقادی ابعاد متعدد آن نقشی مؤثر در پایش زبان قرآن دارد. متأثر از پایش نگره معرفت شناختی، انتساب حیرت آفرینی به زبان قرآن مورد تردید واقع می شود و شالوده های زیرین معرفتی و ادراکی قرآن به منظور مفاهمه گری و فیصله بخشی زبان قرآن استحکام افزون تری می یابد. در این نوشتار پس از تحلیل انتقادی مبنای یادشده از طریق کاربست ملاحظات دقیق عقلی، سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن برجسته شده است. روش پژوهش مقاله، اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این است که مبنای معرفت شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی است: ۱. از حیث گونه شناسی شکاکیت پیچیده است؛ ۲. از لحاظ تبارشناسی نگرشی نوکانتی است؛ ۳. از نظر روش شناسی رهیافتی معیارگریز قلمداد می شود؛ ۴. خودشکنی خصیصهٔ ذاتی آن است؛ ۵. دفاعیات مربوط به آن معیوب است. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن بر مبنایی مخدوش و مردود واقع شده است.
بررسی امکان تحقق «شک ریاضی» در ذهن انسان در راستای برون رفت از شکّاکیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸
105 - 132
حوزههای تخصصی:
بدون تردید از دیرباز تاکنون، از مهمترین پرسش هایی که ذهن اندیشمندان را درگیر نموده، چیستی معیار سنجش و راستی آزمایی آگاهی های انسان؟ یا به سخن دیگر، چگونگی اثبات تصورات موجود در ذهن با واقعیت در عالم خارج است. به دیگر سخن، چنانچه واقعیتی در عالم خارج موجود است ضامن این همانی این تصورات و آن واقعیت چیست؟ نوشتار پیش رو با روش تحلیلی، به بررسی عقلی امکان تحقق «شک ریاضی» در ذهن انسان و مقایسه رابطه این نوع شک با «یقین ریاضی» پرداخته است. نتایج حکایت از آن دارد که، میان «شک ریاضی» و «یقین ریاضی»، از جهت امکان تلازم وجود دارد به گونه ای که اگر یکی ممکن باشد، لاجرم دیگری ممکن خواهد بود و اگر تحقق یکی ممتنع باشد دیگری نیز چنین خواهد بود. با اثبات این تلازم می توان چنین نتیجه گرفت که، قضیه تشکیک در مدرکات و تصورات بشر از قبیل؛ ایجاد «شک استدلالی و مزاجی» در ذهن بشر بوده و اساسا با چنین شکی نمی توان مقابله برهانی کرد زیرا پای هرگونه برهان در مقابل چنین شکّاکیتی عملاً سست خواهد شد، آنچه مسجل می شود آن است که تنها راه مقابله با شکاکیت مذکور ایجاد نوعی «یقین روانشناختی» با استفاده از مسئله ترجیح در دفع ضرر محتمل است.
بررسی شکاکیت در آثار ناگارجونه از منظر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۱)
57 - 76
حوزههای تخصصی:
در مکاتب عرفانی هندی در توانایی معرفتی عقل تشکیک می شود. ناگارجونه با بهره گیری از شک گرایی اوپانیشادها، ماده باوری بودایی و روش استدلالی مارماهی لغزان ضمن تضعیف و تذلیل عقل، روش خاصی برای کشف حقایق هستی ارائه می دهد. پرسش این است که آیا شکاکیت ناگارجونه به نیهیلیسم منتهی می شود؟ با پیگیری ریشه های شک گرایی هند در ریگ ودا و اوپانیشادها و متون اولیه ی بودایی و با تحلیل استدلال های جدلی ناگارجونه درمی یابیم که او ضمن نقد مبناگرایی معرفتی و ردّ اصل علیت و با تأکید بر تمایز محصول عقل و قلب و اهمیت سلوک عملی از نیهیلیسم فاصله می گیرد و به رئالیسم خاص عرفانی دست می یابد. این سلوک ذهنی و روحی باعث می شود سالک، مورد عطای الهی (ابن عربی) قرار گرفته یا برگزیده (ناگارجونه) شود. بنابراین، تشکیک ناگارجونه در توانایی معرفتی عقل مقدمه ای است برای نیل به حکمت حاصل از قوه ای که ابن عربی آن را قلب می نامد. حکمتی ملازم با مابعدالطبیعه ای رئالیستی که طبق آن کل عالم اعراض قائم به حق تعالی به شمار می رود.