مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
قومیت
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
213 - 237
حوزههای تخصصی:
با آغاز دهه ی هشتاد و تسریع روند خشک شدن دریاچه ی ارومیه، متخصصان حوزه ی محیط زیست این واقعه را یک مسئله ی زیست محیطی بسیار حیاتی عنوان کردند و همین امر سبب واکنشهای مختلف شهروندان استانهای مجاور دریاچهی ارومیه گشت. با توجه به این که واکنشهای مذکور، گروههای مختلفی از مردم را در بر میگرفت و تا امروز نیز تداوم داشته است، از آن تحت عنوان «کنش جمعی خشک شدن دریاچه ی ارومیه» یاد شده است. در این مقاله، با اتکاء به چارچوب مفهومی مناسب و با روش اسنادی تلاش شده این کنش جمعی زیست محیطی مورد مطالعه قرار گیرد. آن چه که بررسی این جنبش را حائز اهمیت کرده و به پیچیدگیهای تحلیلی آن افزوده است، نقش گروههای اجتماعی مختلف موجود در آذربایجان جهت پیش بردن آن میباشد. این امر طوری است که فعالان محیط زیست، هویتطلبان و ملیگرایان قومی و بخشی از مردم عادی جامعه همچون بازاریان و طرفداران تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز و ... همگی با استفاده از ابزارها و فضاهای عمومی در دسترس، سعی در رساندن صدای خود و بیان مطالبات خود دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کنش جمعی خشک شدن دریاچه ارومیه ابتدا با کنش فعالان زیست محیطی مطرح شده و بعد ها توسط گروه های سیاسی قومی- زبانی تصرف شده و تداوم یافته است. به بیان دیگر کنش جمعی قومی تحت لوای بحران زیست محیطی زیست کرده و به حیات خود ادامه می دهد و همین امر به کنش وجهه سیاسی بخشیده و مانع فعالیت سمن ها و نهادهای ذیربط برای مدیریت بحران زیست محیطی دریاچه ارومیه شده است.
قومیت و نحوه انتخاب همسر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران سال ۱۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۷
101 - 131
حوزههای تخصصی:
الگوهای ازدواج در بستر های فرهنگی مختلف به اشکال متفاوتی بروز می یابند. پژوهش حاضر در پی آن است که نقش قومیت را بر نحوه انتخاب همسر در ایران بررسی کند. بدین منظور از داده های «پیمایش ازدواج» سازمان ثبت احوال کشور (1396-1397) استفاده شد که شامل 9458 نفر مراجعه کننده به آزمایشگاه های انجام آزمایش های قبل از ازدواج مراکز استان ها (به جز تهران) می باشد. یافته ها نشان داد که 85 درصد از ازدواج ها به صورت نیمه ترتیب یافته (انتخاب همسر توسط فرد و تأیید خانواده) بوده است. نتایج آزمون رگرسیون لجستیک چندجمله ای نشان داد که پس از کنترل تمام متغیرها، قومیت رابطه خود با نحوه انتخاب همسر هر دو جنس را حفظ کرد. این یافته بر اهمیت رویکرد نظری هنجاری- قومی در مقابل رویکرد نظری همانندی مشخصه ها در نحوه انتخاب همسر تأکید می کند. این مطالعه یافته های مطالعات پیشین مبنی بر نقش قومیت در الگوهای ازدواج در کشور را تایید می کند و بر اهمیت توجه به آن به عنوان یک عامل فرهنگی مرتبط با ارزش ها، هنجارها و آداب و رسوم خاص در طراحی سیاست ها و برنامه های تسهیل کننده و تحکیم کننده ازدواج تاکید می کند.
تعیین کننده های ازدواج خویشاوندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ازدواج خویشاوندی، به عنوان یکی از الگو های رایج ازدواج در جامعه ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا پژوهش حاضر در پی آن است که عوامل مؤثر بر این ازدواج را شناسایی کند. بدین منظور داده های «پیمایش ازدواج» سازمان ثبت احوال کشور (1396-1397) که شامل 9485 نفر مراجعه کننده به آزمایشگاه های مراکز استان ها (به جز تهران) می باشد، مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد در مجموع، حدود 29 درصد از پاسخ گویان ازدواج خویشاوندی داشته اند که در مقایسه با مطالعات پیشین روند کاهشی این نوع ازدواج را نشان می دهد. نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک برای مردان نشان داد بخت ازدواج خویشاوندی با افزایش سن، تحصیلات، و تحصیلات مادر و همچنین با ازدواج ترتیب نیافته و تعلق به قوم گیلک (در مقایسه با قوم فارس) کاهش می یابد. نتایج برای زنان نشان داد بخت ازدواج خویشاوندی با افزایش سن، درآمد ماهانه و تحصیلات مادر و همچنین ازدواج ترتیب نیافته و تعلق به قوم گیلک کاهش یافته و با افزایش تحصیلات پدر افزایش می یابد. در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت در راستای یافته های مطالعات پیشین، ازدواج خویشاوندی در ایران، اگرچه با پیش بینی های نظریه نوسازی هم خوانی دارد، اما همچنان از ارزش ها و هنجارهای قومی نیز تأثیر می پذیرد.
تأثیر قومیت و مذهب بر پرداخت اعانه مردم هنگام بروز بلایای طبیعی (مطالعه موردی: شهرستان بیجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
125 - 142
حوزههای تخصصی:
ایران یکی از کشورهای زلزله خیز جهان می باشد که دارای تنوع قومی و مذهبی فراوانی است. با توجه به اهمیت پرداخت اعانه مردم در کمک به آسیب دیدگان بلایای طبیعی، شناخت تأثیر عواملی مانند مذهب و قومیت روی پرداخت اعانه مردم که موضوع این مقاله است، اهمیت زیادی در امداد پس از حوادث دارد. برای این منظور یک مطالعه میدانی شامل تکمیل بیش از 900 پرسش نامه در شهرهای قروه، تکاب، سنندج و زنجان به عمل آمد و شهر بیجار به عنوان شهر فرضی که در آن زلزله رخ می دهد، انتخاب شد. میزان تمایل به پرداخت افراد با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و پرسش نامه دوگانه دو بعدی اندازه گیری گردید. برای تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده، مدل لاجیت به کار گرفته شد که نشان داد تأثیر مذهب روی پرداخت اعانه مردم از تأثیر قومیت بیشتر است.
مطالعه و بررسی جامعه شناختی رابطه کیفیت زندگی زناشویی با عوامل جمعیت شناختی (مورد مطالعه: زنان 18 تا 29 ساله شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف تحقیق حاضر، سنجش کیفیت زندگی زناشویی جوانان با عوامل جمعیت شناختی می باشد. این پژوهش با توجه به ماهیت خود، توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه آماری آن کلیه زنان 18 تا 29 ساله شهر کرج می باشند که با توجه به فرمول کوکران، حجم نمونه برابر با 465 نفر به روش خوشه ای و سپس تصادفی ساده تعیین شدند. در مبانی نظری از نظریه های کیفیت زندگی، پارسونز، صافی، همسان همسری، دورکیم و... استفاده شده و در پایان مدل نظری تحقیق، با توجه به تئوری های پارسونز، فروم، استتس و براساس رویکرد اول لیو و تعریف عناصر تشکیل دهنده کیفیت زندگی زناشویی و همچنین مدل دوم ایوانز (مدل از پایین به بالا) طراحی گردیده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بالاتر از 7/0 بدست آمد که قابل قبول می باشد. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. نتیجه فرضیه با آزمون های مرتبط نشان می دهد که بین کیفیت زندگی و سن، سن ازدواج، فاصله سنی با همسر، مدت ازدواج، سن باروری و محل زندگی رابطه معناداری وجود دارد. طبق آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر در بیشترین و قوی ترین تأثیرِ بر کیفیت زندگی زناشویی، می توان به ترتیب به تاثیر مستقیم متغیرهای مدت ازدواج(572/0)، فاصله سنی با همسر(381/0) و سن ازدواج(404/0) اشاره نمود.
هویت ملی؛ بررسی عوامل قومی موثر بر رفتار های واگرایانه جوانان (مورد مطالعه: جوانان 18 تا 30 ساله اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
453 - 478
بروز گاه و بیگاه رفتارهای ضدملی و واگرایانه به ویژه در میان جوانان در حوزه عمومی و اماکنی مثل ورزشگاه ها، فهم چگونگی و چراییِ این گونه کنش های اجتماعی و سیاسی را برای رفع نابسامانی ها در مسیر همگرایی اقوام در کشور ضروری می سازد. در جوامعی مانند ایران که اقوام گوناگون در کنار هم زندگی می کنند، قومیت و موضوعات مربوط به آن از مسائلی است که کنشگری اجتماعی- سیاسی شهروندان را به اشکال متفاوت متأثر می سازد و به ویژه می تواند به همگرایی یا واگرایی ملی و بین قومی منجر گردد. در این چارچوب، مسئله اصلی ما بررسی عوامل قومی موثر بر واگرایی بین قومی یا ملی است.
سوال اصلی پژوهش این است که کدام عوامل درون قومی، رفتارهای واگرایانه و ضدملی را از سوی جوانان قومیت های مختلف بیشتر تقویت می کنند؟ برای بررسی موضوع، از روش کمی پیمایش و ابزار پرسش نامه در شهر اهواز استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد هویت انحصاری درون گروهی، جهت گیری هویتی ناامن، فاصله هویتی بین قومی، نابرابری نهادی و قدرت نسبی درون گروهی بر واگرایی و رفتارهای واگرایانه در مورد هویت ملی اثرگذار هستند.
بررسی عناصر فرهنگی-اجتماعی، ایلیاتی – عشیره ای و جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
237 - 266
حوزههای تخصصی:
از اواسط قرن نوزدهم همزمان با سلسله قاجاریه، درنتیج ه مواجهه ایرانیان با ارزشهای اروپ ایی، هوی ت ایران ی ب ا چ الش ه ای تازه ای روبه رو شد. همچنین مفاهیم و ایدئولوژی هایی وارد ادبیات سیاسی و فکری آن روزگار شد که با واقعیت تاریخی و اجتماعی جامعه ایرانی مطابقت چندانی نداشت. یکی از این واقعیت های جامعه شناختی به گروههای ایلاتی و عشایری برمی گشت که در مفاهیم وارداتی جای چندانی نداشتند، چرا که آنها معرف هویت های قومی بودند که در مقابل هویتی مدرنی با عنوان هویت ملی قرار می گرفتند. این موضوع باعث شد تا برخی از نظریه پردازان قائل به وجود تعارض و تضاد عمیق بین پدیده های مدرنی همچون هویت ملی، انقلاب و دولت سازی در ایران با روحیه و خلقیات ایلی-عشیره ای شوند. نتیجه این موضوع این شد که این محققان در تاریخ نگاری های رسمی و پذیرفته شده کمتر سخن از مشارکت عشایر و ایلات در فرآیند وقایع و تحولات مهم ایران معاصر از جمله جنبش مشروطه و انقلاب 1357 به میان بیاورند. از سوی دیگر، مولفه دیگری که منجر به تقویت رویکرد مذکور شد، ریشه در بینش شرق شناسی داشت که بر اساس آن، تاریخ شرق الزاماً چیزی جز صورتِ تحریف شده تاریخ غرب نبود و در نهایت شرق مسیری جز پای گذاشتن در همان طریقتِ غربی نداشت. برآیند دیدگاه مذکور، در تحلیل تاریخ ایران، منجر به نادیده انگاشتن عناصر فرهنگی-اجتماعی و ایلیاتی-عشیره ای است که به عنوان تشکیل دهنده خرده هویت ها در تعامل با هویتی ملی در فرایند تکوین هر دو رخداد مهم دوران معاصر نقش مهمی ایفا نموده اند. به همین دلیل، در مقاله مذکور به بازخوانی انتقادی رویکرد تاریخی پرداخته شد و تلاش شد تا خوانشی محدود از تاریخ را که شهرمحور و مرکزمحور است و نقش گروه های به ظاهر حاشیه ای مثل ایلات و عشایر در آن تا حد ممکن تقلیل یافته است، از نو مورد بازنگری قرار بگیرد. در این بازخوانی انتقادی نویسنده همچنین تلاش کرده است تا به الگوهای نظری متفاوتی بیندیشد و پرسش اصلی خود را این طور مطرح کند که در روایت تاریخ نگاری از جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی، عناصر فرهنگی-اجتماعی ایلیاتی چه تاثیر و جایگاهی داشته است؟ زیربنای بنیادی این پژوهش تلاش برای ایجاد تردید و تزلزل در خوانش های شرق شناختی از تاریخ معاصر ایران بوده است. در همین راستا اگرچه پرسش اصلی تحقیق درباب نقش عناصر فرهنگی-اجتماعی ایلیاتی در جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی بود، اما در واقع تحقیق از خِلال این پرسش و به واسطه آن به دنبال ارائه قرائت های جدیدتری از تاریخ معاصر ایران بوده است. فرضیه پژوهش بر این مفهوم استوار است که هویت ملی و ملت مدرن ضرورتاً به معنای انحلال فورماسیون های پیشامدرن و ادغام آن در یک کلیتِ مصنوعی و برساخته از بالا نیست و در همین راستا است که تحولات کلان ایران معاصر الزاماً «شهرمحور» و به ویژه «تهران محور» و «کلانشهرمحور» نیستند و ضروری به نظر می رسد تا نقش گروه هایی که خارج از کانون شهرهایی همچون تهران و مراکز استانها – که غالباً نماد تحقق مدرنیته اند – قرار می گیرند نیز مورد توجه واقع شود. در این مورد، در حوزه تاریخ نگاری معاصر و مباحث جامعه شناختی، از جهت غلبه نگاه شهرمحور و تهران محور، توجه چندانی به نقش ایلات و عشایر نشده است. با فرض اینکه جامعه می تواند تکثر اجتماعی خودش را حفظ نموده و در عین حال در پدیده های ملی نیز نقش آفرینی کند، سه مولفه فرهنگی-اجتماعی حیات ایلیاتی-عشیره ای – یعنی رهبری ایل، سازمان اجتماعی و روحیه و فرهنگ مشارکت در حیاتِ جمعی قبیله – در این مقاله در چگونگی مداخله قبایل ایرانی در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار گرفته اند.
شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء همبستگی ملی با رویکرد تقویت سرمایه اجتماعی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
7 - 34
حوزههای تخصصی:
تأکید بیش ازحد بر مسئله قومیت باعث می شود تا واقعیت مهم تری یعنی ملت و ملیت فراموش شده و به مرور زمان قوم، گروه قومی و قومیت به مظهر وفاداری و تعلق خاطر تبدیل شود. ازاین رو لازم است تا ضمن توجه به مسئله قومیت و مشکلات اقوام، بر پدیده مهم تر ملیت و همبستگی ملی تأکید شود چرا که ملیت چتر بزرگ تری است که همه اقوام را دربرمی گیرد. این پژوهش به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان انجام گرفته است. در این تحقیق تأثیر پنج عامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، قومی – مذهبی و فرهنگی بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی مورد مطالعه و بررسی واقع گردیده است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و با توجه به نوع و ماهیت مسئله، توصیفی تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه ساکنین شهرهای استان سیستان و بلوچستان می باشد که با استفاده از رابطه کوکران تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه محاسبه و انتخاب شده اند. مقدار آلفای کرونباخ برای سوالات پرسشنامه برابر با 945/0 محاسبه گردید که نشان دهنده پایایی بالای آن می باشد. به منظور بررسی فرضیات مطرح شده از آزمون تی تک نمونه ای و دو نمونه ای استفاده گردیده است. در نهایت با استفاده از آزمون فریدمن به رتبه بندی عوامل پرداخته ایم. نتایج تحقیق حاکی از این است که هر پنج عامل مطرح و فرض شده بر ارتقاء همبستگی ملی و تقویت سرمایه اجتماعی در شهرهای استان سیستان و بلوچستان تأثیرگذارند و هیچ تفاوت معناداری در نظرات پاسخ دهندگان از حیث جنسیت، قومیت و مذهب ایشان وجود ندارد.
تبیین الزامات ناحیه ای در توسعه چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
از اهداف اساسی در برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار تاثیر آن بر جامعه محلی و گروه های قومی است، به گونه ای که اگر برنامه های توسعه در راستای پاسخگویی به مطالبات (اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) جامعه محلی باشد این راهبرد می تواند نقش بسزایی در تقویت همگرایی، امنیت و توسعه پایدار در سطح محلی و ملی داشته باشد.
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مهمترین الزامات ناحیه ای در توسعه منطقه ای با تمرکز بر توسعه بندر چابهار بوده است. مبنای گردآوری اطلاعات برای پاسخگویی به پرسش (مهمترین الزامات ناحیه ای در توسعه چابهار کدامند؟) به روش میدانی( مصاحبه ) و کتابخانه ای بوده و در نهایت تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده به روش کیفی و با استفاده از تئوری زمینه ای یا گراندد تئوری صورت پذیرفت. نتایج پژوهش که بر پایه مطالبات (قوم بلوچ) و عوامل ناحیه گرایی در جنوب شرق در ارتباط با فرایند توسعه چابهار صورت گرفته نشان داد مقوله توسعه منطقه ای در نواحی راهبردی بدون توجه به الزامات ناحیه ای و فضای درونی آن نمی تواند به تحقق اهداف توسعه یعنی ارتقای امنیت، توسعه و همگرایی در سطح محلی و ملی منجر گردد. بر این اساس، 8 گزاره نهایی (امنیت ناحیه ای، مشارکت، عدالت فضایی، انسجام ناحیه ای، ثبات تقسیماتی، توسعه زیرساختی، اعتماد سیاسی) به عنوان الزامات اساسی ناحیه ای در فرایند توسعه چابهار به دست آمد که در صورت توجه حاکمیت و برنامه های توسعه به آن ها می تواند منجر به تسریع در فرآیند توسعه چابهار، همگرایی، امنیت و توسعه پایدار در سطح محلی و ملی گردد.
مطالعه تعامل قوم لر با دولت ملی ایران و پنداشت آنها از قومیت و دولت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
218 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: قوم لر یکی از اقوام باستانی ایران است که در مناطق غربی و جنوب غربی کشور، به ویژه در استان های لرستان، کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و بخش هایی از خوزستان و چهارمحال و بختیاری ساکن هستند. تاریخ تعامل قوم لر با دولت های مختلف ایران، از جمله دوره های صفویه، قاجار، پهلوی و جمهوری اسلامی فراز و نشیب های زیادی داشته است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر و تاثر و نوع رابطه قوم لر با دولت ملی ایران و همچنین ادراک آنها از مفهوم دولت ملی است.
روش شناسی: روش تحقیق این پژوهش، تاریخی–انتقادی است. اهمیت و ضرورت این پژوهش درک بهتر از روابط بین قومی و تاثیر آن بر همبستگی ملی و سیاست گذاری های دولت است. براین اساس پرسش اصلی این پژوهش این است که نوع رابطه قوم لر با دولت ملی ایران و ادراک این قوم از این مفهوم با توجه به تاثیر و تاثیری که از آن گرفته اند چگونه بوده است؟
یافته ها: بر پایه رهیافت نظری این مقاله که محرومیت نسبی است، یافته ها حاکی از آن است که درک قوم لر از دولت ملی ترکیبی از تجربه های تاریخی، فرهنگی و سیاسی است که نقش مهمی در شکل دهی به تعاملات و همکاری های آنها با دولت مرکزی ایفا می کند. قوم لر از زمان تاسیس دولت ملی در ایران، نوعی دیوار را در بین خود و حاکمیت احساس کرد که در زمان رضاشاه، این شکاف هویتی موجب تنش های بسیاری از جمله نبرد تامرادی بین دولت مرکزی و قوم لر و بویراحمدی ها شد. این تنش ها البته در بین دیگر اقوام مانند اعراب و کردها نیز با دولت مرکزی وجود داشت. در زمان پهلوی دوم نیز تقابل بین دولت ملی و قوم لر با ضریب کمتر وجود داشت و با وقوع انقلاب اسلامی، با توجه به مشارکت قوم لر، و عشایر بویراحمدی در جریان انقلاب اسلامی، نوعی تساهل بوجود آمد که البته نیاز به رفع برخی از نیازهای قوم لر از طرف دولت ملی در مناطق لر نشین وجود دارد
بی طرفی در سیاست خارجی مالزی؛ برآیند برداشت مدنی از آموزه های اسلام و هم سازی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵۱)
167 - 193
حوزههای تخصصی:
دولت مردان کشور چند قومیتی مالزی جهت نیل به وحدت ملی و پیش گیری از تنش های قومی از دین، نه به مثابه یک ابزار بلکه به عنوان اصلی در عرصه سیاسی با اتکاء به قرائتی میانه رو از اسلام، بهره برده و با پذیرش کثرت گرایی معضل رابطه دین و سیاست و جامعه را حل نموده و از این ره گذر، همه نژادها و قومیت ها و مذاهب در نظامی سیاسی متشکل از احزاب سیاسی که نماینده قومیت های خود بودند، بکار گرفته شدند. پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی تأثیر پذیری سیاست خارجی مالزی از پویایی ای داخلی این کشور، درصدد آن است به این سؤال پاسخ دهد که چگونه قرائت خاص مدنی از اسلام در ایجاد وفاق ملی در آن جامعه چند قومیتی، در سیاست خارجی مالزی نمود یافته است؟ فرضیه تحقیق حاضر این است که نظام سیاسی مالزی با برجسته سازی برخی آموزه های اسلامی مشترک با دیگر قومیت ها نظیر اخلاق قوی کار موجب شده تا گروه های ق ومی با اولویت بخشی منافع ملی ، مطالبات خود را در قالب ساختارهای دموکراتیک دنبال کنند و در نتیجه، زمینه اجرای سیاست متناسب در بُعد خارجی فراهم شده است. یافته های تحقیق با استفاده از روش پژوهش کیفی مطالعه موردی، نشان می دهد که توفیق اسلام مالایی در اتخاذ سیاست سازواری با پیروان سایر ادیان و مذاهب که باعث به حداقل رساندن مشکلات داخلی مالزی در قالب رقابت های دمکراتیک گردید، منجر به اولویت دادن به " بی طرفی" در سیاست خارجی به منظور تداوم آرامش داخلی برای دولت آن کشور گردید.
بررسی تأثیر کارکردهای اجتماعی دین بر سازگاری فرهنگی قومیت ها؛ مطالعه موردی اقوام ساکن در حوزه جغرافیایی شهر نجف آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ ویژنامه ۱
459 - 474
حوزههای تخصصی:
تولید علم در جهان امروزی، جوامع چند فرهنگی به صورت گسترده وجود دارد. یکی از مسائل بسیار مهم چنین جوامعی این است که چگونه باید با پدیده چند فرهنگی بودن خود کنار بیایند. دلیل وجود چنین مسئله ای چنین است که در بسیاری از موارد یکی از فرهنگ های موجود در این جامعه غالب بر دیگر فرهنگ ها می شود و فرهنگ های در اقلیت نگه داشته برای حذف خود دست به انواع مختلفی از رفتارها و کنش ها می زنند که ممکن است حتی امنیت چنین کشوری را به مخاطره بیاندازد. ایران نیز به عنوان یک کشور چند فرهنگی شناخته می شود و نیاز است نحوه ی تعامل میان این فرهنگ ها را مورد توجه قرار دهد. در این پژوهش محققین به دنبال این هستند که بررسی نمایند چگونه کارکردهای اجتماعی دین بر سازگاری فرهنگی تأثیر می گذارد؟ این موضوع از این رو قابل طرح است که از یک سو جامعه ایران یک جامعه دینی است و از سوی دیگر وجود اقوام و فرهنگ های متفاوت نیاز به ایجاد سازگاری فرهنگی را ضروری می سازد. در این پژوهش پس از بررسی دیدگاه کارکردی دین بر اساس نظرات جامعه شناسانی مانند دورکیم، زیمل، برگر و... دیدگاه های نظری مربوط به سازگاری مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع متغیرهایی مانند انسجام اجتماعی، هویت، مشروعیت، کنترل اجتماعی و روابط اجتماعی دینی به عنوان کارکردهای دین برگزیده شد و متغیرهای هنجاری، تمایلی، اجباری و عادتی به عنوان متغیرهای اصلی سازگاری فرهنگی است. این تحقیق با روش پیمایشی و پرسشنامه محقق ساخته به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات و در مناطق با قومیت های مهاجر با انجام رسیده است.
مطالعه جامعه شناختی نگرش شهروندان نسبت به مهاجران افغانستانی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
129 - 160
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برگرفته از یک تحقیق می باشد، که با هدف بررسی مطالعه جامعه شناختی نگرش شهروندان نسبت به مهاجران افغانستانی در شهر شیراز انجام شده است. این تحقیق از نوع مطالعه ای توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را شهروندان شهر شیراز در سال 1402 تشکیل داده اند. روش نمونه گیری در این پژوهش روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 26 سوالی، جهت ارزیابی نگرش شهروندان شیرازی نسبت به مهاجران افغانستانی در ایران است. محققان در این مقاله در پی پاسخ به این پرسش می باشند که آیا رابطه معناداری بین سطح سواد، قومیت، نوع مذهب (شیعه و سنی)، وضعیت اقتصادی، احساس امنیت شهروندان و نگرش آنها نسبت به مهاجران افغانی وجود دارد؟ نتایج آماری حاصل آزمون همبستگی پیرسون، به وسیله نرم افزار spss بیانگر آن است که، رابطه معناداری (همبستگی معناداری) بین سطح سواد ، قومیت، نوع مذهب (شیعه و سنی)، وضعیت اقتصادی و احساس امنیت شهروندان و نگرش آنها نسبت به مهاجران افغانی وجود دارد.
نابرابری درآمدی و درهم تنیدگی هویت های جنسیت و قومیت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
917 - 939
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی چگونگی اثرگذاری تقاطع هویت های جنسیت و قومیت، بر وضعیت نابرابری درآمدی در ایران است. بدین منظور از داده های پیمایش ملی مصرف کالاهای فرهنگی (پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) سال 1398 و طرح هزینه و درآمد خانوارها (مرکز آمار) طی سال های 1395 تا 1399 استفاده می شود. براساس نتایج رگرسیون های چندکی و حداقل مربعات معمولی، شکاف جنسیتی درآمد در همه صدک ها و همه اقوام مشاهده می شود. بدین معنا که درآمد زنان، کمتر از مردان است. علاوه براین، متغیر مربوط به تقاطع هویت های جنسیت (زن بودن) و قومیت (غیرفارس بودن) برای صدک های کم درآمد و پردرآمد، معنادار و با علامت منفی برآورد شده است؛ بدین معنا که هویت قومی غیرفارس، موجب افزایش در اندازه شکاف جنسیتی درآمد می شود (زن غیرفارس نسبت به زن فارس وضعیت بدتری از شکاف جنسیتی درآمد را تجربه می کند). نتایج نشان می دهد بیشترین شکاف جنسیتی درآمد متعلق به زنان طبقات کم درآمد و کمترین شکاف جنسیتی درآمد، متعلق به زنان طبقات میانی است. نتایج بر اهمیت توجه به رویکرد درهم تنیدگی هویت ها در هنگام تدوین سیاست ها تأکید می کند. این مطالعه نشان می دهد سیاست هایی که به منظور مقابله با شکاف جنسیتی درآمد در جامعه اعمال می شوند، اگر هم زمان به تنوع هویت های قومی موجود در کشور توجه نداشته باشند، سیاست های مؤثری نخواهند بود.
عوامل مؤثر بر ایدئال های فرزندآوری جوانان گروه های قومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۹۸)
133 - 148
قومیت به عنوان یکی از زمینه های فرهنگی که رفتار فرزندآوری در آن شکل می گیرد، جایگاه اساسی در مطالعات باروری در جوامع چند قومیتی نظیر ایران دارد. این مطالعه با هدف بررسی نگرش جوانان گروه های قومی ایران به فرزندآوری در سال 1398 و با تحلیل ثانوییه داده های پیمایش ملی نگرش جوانان به ازدواج و تشکیل خانواده به تبیین موضوع پرداخته است. جامعیه آماری شامل جوانان 18 تا 34 سال مجرد کشور در سال 1398 بوده و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، با نمونه ای با حجم 3021 نفر مصاحبه شده است. بیشتر جوانان ایرانی 18 تا 34ساله تمایل زیادی به ایدئال دوفرزندی (1/47درصد) دارند. در میان گروه های قومی مختلف در ایران، جوانان بلوچی با میانگین تعداد ایدئال 45/2 فرزند، بیشترین تمایل به فرزندآوری و جوانان ترک با میانگین تعداد ایدئال 77/1 فرزند کمترین تمایل به فرزندآوری را داشته اند. تفاوت معناداری در ایدئال های فرزندآوری جوانان فارس با جوانان ترک و بلوچ دیده می شود و وضعیت شغلی و میزان دینداری از متغیرهای مهمی هستند که بر ایدئال های فرزندآوری جوانان اثرگذار هستند؛ بنابراین، قومیت به عنوان سازه ای اجتماعی و فرهنگی نقش تعیین کننده ای در شکل گیری رفتارهای فرزندآوری در سیاست های جوانی جمعیت در کشور خواهد داشت.
مسئله اجتماعی مهاجرت از افغانستان: تمایلات و عوامل پشتیبان(مقاله علمی وزارت علوم)
چرایی مهاجرت مردم به خارج از کشور و تبیین آن در چارچوب رویکردهای اقتصادی، عوامل جاذبه و دافعه و دوگانیه فقر و مهاجرت همواره مورد توجه مطالعات مهاجرتی بوده است. مهاجرت در میان مردم افغانستان، سنتی دیرینه دارد، بااین حال، طی چند دهیه اخیر، این جریان های مداوم مهاجرت و بازگشت، شکلی جمعی و مقیاسی بی سابقه گرفته اند. این مقاله به دنبال تبیین مسئلیه اجتماعی مهاجرت از افغانستان با تأکید بر تمایلات و عوامل پشتیبان است. عوامل بررسی شده در سه سطح خُرد (ویژگی های فردی)، میانه (شبکه های فراملی) و کلان (درک فرد از شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشورهای مبدأ و مقصد) قرار دارند. روش مطالعه کمّی و مبتنی بر پیمایش است و داده ها از طریق پرسش نامه در میان 850 نفر 18 ساله و بالاتر، که به شیویه نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شده بودند، گردآوری شده است. نتایج نشان داد که نگرش افراد به وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افغانستان در سطح کلان و شبکه های فراملی مهاجرتی در سطح میانی، اثر معناداری بر تمایل به مهاجرت دارند. در سطح خرد و در میان ویژگی های جمعیتی، نیز متغیرهای سن، تحصیلات و قومیت بیشترین اثر را بر تمایل مهاجرت دارند. ازاین رو، از این مقاله می توان چنین نتیجه گیری کرد که نگرش منفی به شرایط فعلی و آیندیه افغانستان، فرهنگ مهاجرتی و همچنین دیاسپورا و شبکه های مهاجرتی فراملّی افغانستانی در کشورهای همسایه، ازجمله ایران، نقش زیادی در شکل گیری مهاجرت به خارج در میان ذهنیت افغانستانی ها دارند.
تفاوت های قومی در ایده آل ها و رفتارهای فرزندآوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تفاوت های قومی در ایده آل ها و رفتارهای فرزندآوری به دلیل پیامدهایش بر روندها و ترکیب های اجتماعی و جمعیتی آینده، توجه جمعیت شناسان و سیاست گذاران را به خود جلب کرده است. در این راستا، هدف از مقاله پیش رو تحلیل تفاوت های قومی در ایده آل ها و رفتارهای فرزندآوری در ایران با استفاده از داده های پیمایش ملّی خانواده (1397) است. تعداد نمونه شامل 1302 زن 15 تا 44 ساله دارای همسر ساکن در مناطق شهری کشور مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد رفتارها و ایده آل های فرزندآوری گروه های قومی مختلف به طور معنی داری متفاوت است؛ زنان بلوچ و گیلک/مازندرانی به ترتیب بالاترین و پایین ترین تعداد فرزندان زنده بدنیا آمده، اندازه ایده آل خانواده و تمایل به داشتن فرزند دیگر را دارند. نتایج تحلیل چندمتغیره بیانگر تأثیر مستقل و معنادار قومیت در ایده آل ها و رفتارهای فرزندآوری است، هرچند مشخصه های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر قومیت بر هنجارها و رفتارهای فرزندآوری را اندکی کاهش داده است. این یافته بیانگر تایید فرضیه اثر قومی/ فرهنگی است. با در نظر گرفتن اثرات سایر متغیرها، زنان گیلک/ مازندرانی ترجیحات و رفتارهای فرزندآوری کمتری داشته و در مقابل، زنان کرد، عرب و به ویژه بلوچ ترجیحات و رفتارهای فرزندآوری بیشتری دارند. از اینرو، قومیت نقش تعیین کننده ای در شکل گیری ترجیحات و رفتارهای باروری دارد. درنتیجه، توجه به زمینه ها و تفاوت های قومی باروری در سیاست های و برنامه های جمعیتی ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
حکمرانی فرهنگی، حلقه مفقوده در توسعه سیاسی شهر تبریز؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دهه هاست که دست یابی به توسعه، یکی از اهداف اساسی کشورها شده است. توسعه، دارای ابعاد متعدد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، انسانی و ... می باشد. توسعیه سیاسی در شهر تبریز به علت شرایط خاص و فرهنگی، زبانی و قومیتی اهمیت ویژه ای دارد؛ خصوصاً که اطلاعات موجود، ضعف در این حیطه را نشان می دهند. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مفاهیم فرهنگی مؤثر بر توسعیه سیاسی شهر تبریز است. مفاهیم و عوامل متعددی بر توسعیه سیاسی تأثیر دارند؛ ازجمله: سرماییه نهادی، آگاهی، ارزش ها، تصمیمات دولتی و ... که در بخش مرور نظری به مرور این مفاهیم پرداخته شده است. برای شناسایی مفاهیم مؤثر توسعیه سیاسی در شهر تبریز روش کیفی انتخاب شد و با استفاده از تکنیک مصاحبیه نیمه ساختار یافتیه داده ها جمع آوری شد. نمونیه پژوهش شامل 45نفر از متخصصین توسعه و مسئولین شهری دارای سمت اجرایی (مدیران عالی رتبیه شهرداری و استانداری، فرمانداری، اعضای شورای شهر، اساتید دانشگاه، مؤسسان و فعالان سازمان های مردم نهاد (سمن ها و مسئولین ذی ربط) بود. روش نمونه گیری براساس روش مورداستفاده و هدف پژوهش هدف مند بود. برای تجزیه و تحلیل نیز، از کدگذاری سه مرحله ای استفاده شد که عبارتنداز: کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی. یافته های پژوهش نشان داد که متخصصین اعتقاد دارند شهر تبریز ازلحاظ سیاسی به توسعیه قابل قبول دست نیافته است. مصاحبه شوندگان پنج مفهوم را در توسعیه شهر تبریز دخیل می دانند که عبارتنداز: «ضعف رسانه های جمعی»، «سرماییه فرهنگی»، «تبعیض بین مرکز و پیرامون»، «تبعیض های قومیتی» و «تبعیض های جنسیتی». مضمون اصلی این پژوهش «ضعف حکمرانی فرهنگی (اختلال در کارکرد خرده نظام فرهنگی)» می باشد. این یافته ها هم سو با نظریات «لیپست»، «والرشتاین»، «وینر» و نظرییه هویت اجتماعی است؛ درنهایت هم، براساس یافته های پژوهش پیشنهادهایی برای تسهیل دست یابی به توسعیه سیاسی در تبریز ارائه شد.
بررسی عوامل و موانع مشارکت در ورزش همگانی و تفریحی در استان های ترک، کرد و لرنشین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی عوامل و موانع مشارکت در ورزش همگانی و تفریحی افراد ساکن در استان های ترک، کرد و لرنشین ایران بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری شامل تمام شهروندان ترک، کرد و لرهای ساکن ایران بودند (19105933N=) که از بین آنها 3000 نفر به عنوان نمونه و به صورت تصادفی طبقه ای گزینش شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی صوری و محتوایی آن توسط چند تن از استادان صاحب نظر و پایایی آن نیز از طریق روش آلفای کرونباخ (0/725=α) تأیید شد. در نهایت تعداد 2826 پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج نشان داد که «وجود نشاط در ورزش»، «تناسب آن با سن و سال و سلامتی» و «ورزش در محیط طبیعی» به ترتیب به عنوان مهم ترین عوامل و همچنین «نداشتن وقت»، «کمبود امکانات ورزشی» و «نداشتن انگیزه» به ترتیب به عنوان مهم ترین موانع مؤثر پرداختن به ورزش از نظر افراد نمونه بوده است. به نظر می رسد با وجود مشکلات اقتصادی و تهدید سلامتی مردم ناشی از فقر حرکتی، دولت باید سهم بیشتری را به ورزش همگانی تفریحی در این استان ها اختصاص دهد که می تواند نقش مؤثری در بهبود سلامتی جامعه ایفا کند.
نقش ورزش در جلوگیری از واگرایی دینی، مذهبی و فرقه ای در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش ورزش در واگرایی دینی، فرقه ای و مذهبی مردم استان خوزستان بود. روش شناسی: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی بود. در بخش کیفی، مصاحبه های کیفی نیمه ساختارمند با خبرگان انجام شد و با استفاده از نمونه گیری نظری، مصاحبه ها تا مرحله اشباع نظری ادامه یافت. بر اساس نتایج بدست آمده در این مرحله، پرسشنامه ای برای نقش ورزش و واگرایی تهیه شد. روایی ابزار تحقیق، توسط 8 تن از متخصصین بررسی و تائید شد. پایایی نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ محاسبه و تائید شد (7/0< α). در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه افراد رده سنی 14 تا 65 سال ساکن در استان خوزستان بود (4853000=N). با توجه به جدول مورگان اندازه نمونه 384 نفر تعیین شد و برای انتخاب این افراد از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد ورزش حرفه ای بر هویت دینی و قومی تاثیر معناداری دارد و از طریق تاثیر بر هویت دینی می تواند در کاهش واگرایی دینی و همچنین واگرایی فرقه ای و مذهبی تاثیرگذار باشد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود تا با اتخاذ تدابیر لازم جهت توسعه ورزش (بخصوص ورزش حرفه ای) در استان خوزستان به کاهش واگرایی دینی و مذهبی در این استان کمک شود.