مطالب مرتبط با کلیدواژه

مدرنیسم


۱۸۱.

تحلیل شیوه های برداشت از تاریخ در معماری ایران در دوره های پهلوی اول و دوم

کلیدواژه‌ها: معماری پهلوی تاریخ گرایی مدرنیسم هویت معماری سنت و مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
معماری ایران در دوران پهلوی شاهد تغییرات گسترده ای است، تلفیق عناصر تاریخی و سبک های مدرن غربی تلاشی برای تعریف هویت نوین در معماری است. این دوران، بستری برای بازنمایی تاریخ و فرهنگ ایران در قالب معماری معاصر فراهم کرد به طوری که هم زمان تحت تأثیر سیاست های ملی گرا و مدرنیزاسیون قرار داشت. مسئله اساسی این پژوهش، بررسی شیوه های مختلف برداشت از تاریخ در معماری این دوره و تأثیر آن بر شکل گیری هویت معماری معاصر ایران است. تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش اسنادی-تاریخی، به تحلیل کالبدی بناها و مطالعه زمینه های اجتماعی و سیاسی پرداخته است. منابع کتابخانه ای، تحلیل اسناد تصویری و بازدیدهای میدانی از بناهای شاخص، داده های اصلی تحقیق را فراهم کرده است. یافته ها نشان می دهد که شیوه های برداشت از تاریخ در معماری پهلوی شامل استفاده مستقیم از نمادهای باستانی، ترکیب عناصر سنتی و مدرن و تلفیق سبک های مختلف غربی با معماری ایرانی بوده است. این برداشت ها، گرچه در برخی موارد با نقدهایی مواجه شدند، اما توانستند نقش مؤثری در شکل دهی به هویت معماری معاصر ایفا کنند. بسیاری از بناهای خلق شده در این دوره بازتابی از تلاش برای توازن میان سنت و مدرنیسم است.
۱۸۲.

تحلیل مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم بر معماری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکسپرسیونیسم مدرنیسم معماری داخلی قلمرو مشترک هنر و معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۶۷
این پژوهش به بررسی مؤلفه های اکسپرسیونیسم و تأثیر آن ها بر طراحی داخلی می پردازد. اکسپرسیونیسم، با تأکید بر بیان احساسات درونی، در تعامل با هنر و اجتماع، جایگاه مهمی در معماری داخلی دارد. هدف این تحقیق، شناسایی اشتراکات این سبک با طراحی فضاهای داخلی است. روش پژوهش ترکیبی بوده و مؤلفه ها از طریق تحلیل محتوای کیفی، با استفاده از کدگذاری باز و محوری استخراج شده اند. داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل و در نهایت ۵ مقوله ی محوری و ۱۶ زیرمؤلفه شناسایی شد. در بخش کمّی، ارزیابی معماری اکسپرسیونیستی با نمونه گیری غیرتصادفی و زنجیره ای از ۱۲ متخصص نقاشی و معماری انجام شد. همچنین، ۹ اثر معماری به روش نمونه گیری هدفمند بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که از میان ۵ معیار و ۱۶ شاخص، فرم های منحنی، اغراق، فرم های کج ومعوج و عدم طبیعت گرایی بیشترین تأثیر را بر طراحی داخلی دارند.
۱۸۳.

بررسی تحولات معنایی زیارت در الهیات مدرن (با تکیه بر مفهوم تقدس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان مقدس زیارت گردشگری مدرنیسم تجربه ی دینی مکاشفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۸
زیارت از جمله مفاهیمی است که در دوران مدرن، مصادیق جدیدی پیدا کرده است. آرامگاه شخصیت های هنری، یادبودهای جنگی و صحنه های خاص رسانه ای از جمله مکان های زیارتی دوره ی جدید به شمار می روند. در این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی تحولات معنایی مفهوم زیارت در دوره ی جدید با توجه به مفهوم تقدس و مبانی الهیاتی این دوره پرداخته شده است. طبق یافته های این تحقیق، در مفهوم زیارت در دوره ی جدید با قبل از آن نه تخصیص یا توسیع، بلکه تغییر معنایی رخ داده است. براین اساس، در الهیات سنتی، تقدس امری درون دینی بود که صرفاً از طریق ارتباط با خداوند شکل می گرفت، اما در دوره ی مدرن تقدس نه مفهومی اکتشافی، بلکه مفهومی برساختی و برون دینی شده است که به هیچ نوع وابستگی مذهبی نیاز ندارد. این تحول مفهومی زیارت، برآمده از برخی مبانی الهیات مدرن، از جمله تأکید بر درون بودگی خدا، عقل گرایی افراطی، فردگرایی، تجربه ی دینی و انسان گرایی است.
۱۸۴.

تبیین علمی از منظر پارادایم مدرن و پسامدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسامدرنیسم پیش بینی تبیین علمی تعمیم پذیری مدرنیسم مدل هیبریدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۷
تحولات عمیق اجتماعی، فرهنگی و فلسفی از مدرن به پسامدرن، لزوم بازنگری در روش های علمی را آشکار می سازد. علم مدرن مبتنی بر عینیت، قوانین کلی و روش های کمی است؛ درحالی که پسامدرنیسم این اصول را با تأکید بر نسبی گرایی، عدم قطعیت و تحلیل های تفسیری به چالش کشیده است. این مقاله با بررسی اصول تبیین علمی در این دو پارادایم، به ارائیه چارچوبی جامع برای فهم پدیده های پیچیدیه امروز می پردازد.پژوهش حاضر توصیفی است و با راهبرد کیفی و روش تحلیل محتوای تطبیقی انجام شده است. داده ها از آثار نظریه پردازان کلیدی مدرنیسم (همپل، پوپر، ناگل) و پسامدرنیسم (لیوتار، فوکو، گادامر، رورتی) گردآوری شده است. روش کدگذاری شامل استقرایی برای کشف مفاهیم نوظهور و قیاسی برای تحلیل چارچوب های نظری موجود است. در تحلیل تطبیقی، ابزارهایی مانند جدول حقیقت و مجموعه های فازی به کار گرفته شده اند.تحلیل تطبیقی نشان داد هرچند مدرنیسم و پسامدرنیسم دیدگاه های متمایزی در تبیین علمی دارند، اما در برخی جنبه ها مکمل یکدیگرند. مدرنیسم بر پیش بینی پذیری و روش های کمی تأکید دارد؛ درحالی که پسامدرنیسم بر تحلیل های زمینه گرا و تفاسیر متکثر تمرکز می کند.نتایج این پژوهش در قالب یک مدل هیبریدی ارائه شده که با ترکیب اصول مدرنیسم و پسامدرنیسم، هم زمان به تعمیم پذیری و پیش بینی و نیز به معانی اجتماعی و فرهنگی توجه دارد. عناصر اصلی این مدل شامل ۱. ساختاردهی برمبنای قوانین کلی و پیش بینی پذیری مدرنیسم، ۲. تأکید بر تفاسیر متکثر و زمینه گرایی پسامدرنیسم، ۳. هم افزایی میان علیت خطی و پیچیده و ۴. ترکیب روش های کمی و کیفی در تحلیل پدیده ها است.
۱۸۵.

مدرنیسم، پست مدرنیسم و حسابداری

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رشد حسابداری انقلاب صنعتی مدرنیسم پست مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۸
حسابداری در گذار از تاریخ باستان و دوره رنسانس به دوره انقلاب صنعتی و سپس پست مدرنیسم از رشد چشمگیری برخوردار بوده است. هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر مدرنیسم و پست مدرنیسم بر حسابداری و رشدو ترقی آن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کیفی بوده و روش آن پسروی دادی ( تاریخی) است. نتایج تحقیق نشان میدهد حسابداری مرهون مدرنیسم و پست مدرنیسم است. این دو یک فرصت تاریخی را برای حسابداری فراهم آورده تا ضمن افزایش قدرت حرفه حسابداری، علاوه بر بسط چارچوب های مفهومی به هماهنگ سازی قواعد و استانداردها در سایه جهانی شدن بیاندیشد. حسابداری در بستر تاریخ از گذشته تاکنون در مسیر رشد بوده، در مدرنیته به بلوغ رسیده و در پست مدرنیسم به تکامل تدریجی خود ادامه خواهد داد.حسابداری در گذار از تاریخ باستان و دوره رنسانس به دوره انقلاب صنعتی و سپس پست مدرنیسم از رشد چشمگیری برخوردار بوده است. هدف این پژوهش بررسی چگونگی تأثیر مدرنیسم و پست مدرنیسم بر حسابداری و رشدو ترقی آن است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- کیفی بوده و روش آن پسروی دادی ( تاریخی) است. نتایج تحقیق نشان میدهد حسابداری مرهون مدرنیسم و پست مدرنیسم است. این دو یک فرصت تاریخی را برای حسابداری فراهم آورده تا ضمن افزایش قدرت حرفه حسابداری، علاوه بر بسط چارچوب های مفهومی به هماهنگ سازی قواعد و استانداردها در سایه جهانی شدن بیاندیشد. حسابداری در بستر تاریخ از گذشته تاکنون در مسیر رشد بوده، در مدرنیته به بلوغ رسیده و در پست مدرنیسم به تکامل تدریجی خود ادامه
۱۸۶.

تکنیک های مدرنیستی و بازنمایی سوژه انسان مدرن در داستان پردازی گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوشنگ گلشیری داستان پردازی مدرنیسم بازنمایی سوژه انسان مدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
زمینه: هوشنگ گلشیری به عنوان یکی از پیشگامان داستان مدرنیستی در ایران، نقش مهمی در تحوّل داستان معاصر دارد. کاربرد تکنیک های مدرنیستی در داستان های گلشیری فراتر از کارکردهای فرمی، با مبانی فکری موجود در داستان هایش پیوند عمیقی یافته است. این مسأله، ضرورت انجام پژوهش مستقلی درباب ماهیت و کارکرد تکنیک های مدرنیستی در داستان های گلشیری را نشان می دهد.روش: در این مقاله با تکیه بر مهم ترین مؤلفه های مدرنیستی در آثار گلشیری شامل: ذهنیت گرایی های متکثّر، شخصیت پردازی های مدرنیستی، تردید و عدم قطعیت، فرم منقطع و تکثّر واقعیت ها، رویکردهای مدرنیستی در داستان پردازی گلشیری بررسی و تحلیل می شود.یافته ها: نتایج مقاله نشان می دهد وفور تکنیک پردازی های مدرنیستی در داستان های گلشیری، اهمیت «زبان» را به عنوان یگانه وسیله ادراک و شناخت به چالش می کشد و در کنار زبان، نظامی از «تکنیک»های داستانی و روایی را به عنوان مجموعه ابزارها و فرآیندهایی با کارکرد «بازنمایی» و «ادراک» در روایت داستان مطرح می کند که به لحاظ مفهومی، کارکرد عمده آن ها بازنمایی اضطراب وجودی و بیگانگی انسانِ عصر مدرن و در عین حال، نمایش پیچیدگی های تجربه انسانی است.
۱۸۷.

برایند امنیتی نزاع سنت و مدرنیسم در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت جامعه افغانستان شکاف ایدئولوژیک سنت مدرنیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۳۶
مبسوطمقدمه و اهداف: با نگاه کلان، فرایند دولت-ملت سازی در افغانستان به عنوان یک چالش تاریخی، در پی تنوع گسترده قومی و مذهبی، دوران پرتنشی از جنگ های داخلی و مداخلات خارجی را پشت سر گذاشته است. این مشکلات ساختاری مانع از تامین امنیت پایدار در کشور شده اند. از سوی دیگر، جامعه افغانستان از جنبه های مختلف، اعم از اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، و همچنین باورها، ارزش ها و نگرش های ذهنی، پیچیدگی های زیادی را تجربه می کند. این پیچیدگی ها به دلیل تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی، در جامعه افغانستان بیشتر شده است. ورود مظاهر مدرنیته، نظیر فناوری های نوین، ایدئولوژی های جدید و ساختارهای اجتماعی مدرن، منجر به بروز مسائلی در هماهنگی این تحولات با ارزش ها و هنجارهای سنتی جامعه گردیده است. به طور کلی، این تحولات باعث شدت گرفتن امواج نزاع آمیز سنت گرایان و مدرن گرایان در میان گروه ها و اقشار مختلف جامعه افغانستان شده و مدیریت آن را پیچیده تر کرده است. این مقاله به تحلیل امنیت افغانستان از دیدگاه فکری و اجتماعی می پردازد و براین اساس، نوشتار حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال است که نزاع سنت و مدرنیته در جامعه افغانستان در قرون اخیر چه پیامدهای در پی داشته و چگونه بر امنیت افغانستان تاثیرگذار بوده است؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که با ورود جلوه های تمدن مدرن به افغانستان به ویژه از عصر امان الله خان، تدریجاً این جامعه دچار شکاف ایدئولوژیک گردیده و بر اثر کشاکش مخرب نیروهای مدرنیست و سنت گرا، بنیادگرایی فربه شده است.روش ها: این تحقیق از حیث هدف، توسعه ای بوده و روش پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل اسنادی و ابزار تجمیع اطلاعات، فیش برداری است.یافته ها: داده ها حاکی از آن است که تعارضات ایدئولوژیک میان نیروهای محافظه کار و اصلاح طلب در افغانستان از اوایل قرن بیستم تاکنون، ضمن ایجاد امواج دگرگون کننده، به طور پیوسته بر فرآیند توسعه و ثبات اجتماعی کشور اثرات منفی گذاشته است. این تضاد نظری و عملی میان دو جریان فکری، فرایند دولت-ملت سازی که هدف آن ایجاد هویت ملی یکپارچه بود، تضعیف کرده و در نتیجه، افغانستان به محیطی مملو از تنش های داخلی و تهدیدات امنیتی تبدیل شده است. از یک سو، نیروهای سنتی در تلاش برای حفظ و تقویت هویت های قومی و مذهبی خود هستند و از سوی دیگر، نیروهای مدرن گرا به دنبال پیاده سازی ارزش های جهانی نوین در ساختارهای اجتماعی و سیاسی کشور می باشند. این دیالکتیک هویتی موجب تشدید بحران های اجتماعی و افزایش تنش ها شده و با کاهش کارآیی دولت، شکاف های موجود را عمیق تر می کند. در نهایت، این وضعیت تأثیرات عمده ای بر امنیت ملی افغانستان داشته و نتایج آن در سطوح مختلف جغرافیایی و سیاسی کشور، به ویژه در تقویت گروه های رادیکال و بنیادگرا، به وضوح مشاهده می شود.نتیجه گیری: امواج تعارض آمیز سنت و مدرنیسم، در آینده نیز تداوم خواهد داشت. این تضاد می تواند باعث تشدید بی ثباتی اجتماعی و سیاسی بیشتر در آینده شود، زیرا گروه های مختلف با ارزش ها و باورهای متفاوت قادر به توافق بر سر یک هویت ملی مشترک نخواهند بود. این شکاف ها می تواند فضای مناسبی برای گروه های رادیکال و بنیادگرا فراهم کند تا از این آشفتگی ها بهره برداری کرده و نفوذ خود را گسترش دهند. همچنین، مقاومت های شدید گروه های سنتی در برابر تغییرات مدرن می تواند موجب کندی یا توقف فرآیندهای اصلاحی و توسعه اجتماعی و اقتصادی شود، که در نهایت بر امنیت کشور تأثیر منفی خواهد گذاشت. در نتیجه، این نزاع می تواند افغانستان را در آینده، در معرض تهدیدات بیشتر امنیتی، از جمله تشدید فعالیت های گروه های تروریستی و افزایش بی ثباتی داخلی قرار دهد.واژگان کلیدی: امنیت، جامعه افغانستان، شکاف ایدئولوژیک، سنت، مدرنیسم.