مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
اعضای هیئت علمی
منبع:
دانش شناسی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
60 - 74
هدف: این پژوهش به دنبال بررسی رابطه انگیزه مدیریت اطلاعات شخصی و هدف تسهیم دانش با توجه به نقش تعهد سیستم مدیریت دانش در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران است. روش پژوهش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئت علمی است که جامعه موردبررسی در این پژوهش به طورکلی برابر با 2116 نفر است. روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و فرمول کوکران با خطای 0.05 برابر با 325 نفر است. در این پژوهش، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و غیربومی استفاده شده است. لذا برای بومی سازی پرسش نامه های مورداستفاده روایی و پایایی آن ها مجدداً باز آزمایی شده است و پایایی و روایی پرسش نامه های مربوطه مورد تائید قرارگرفته است. یافته ها : یافته ها حاکی از آن است که ابعاد انگیزه مدیریت اطلاعات شخصی (انگیزه رفتار – انگیزه شفافیت- انگیزه رسمیت) با ابعاد تعهد سیستم مدیریت دانش (تعهد عاطفی – تعهد محاسباتی – تعهد هنجاری) در ارتباط هستند و ابعاد تعهد سیستم مدیریت دانش نیز باهدف تسهیم دانش در ارتباط است و تعهد سیستم مدیریت دانش در رابطه میان انگیزه مدیریت اطلاعات شخصی و تسهیم دانش نقش میانجی دارد. نتیجه گیری: می توان این چنین نتیجه گرفت که هر چه عضو هیئت علمی تعهد بیشتری به سیستم مدیریت دانش داشته باشد و نسبت به آن ازنظر عاطفی – محاسباتی- هنجاری متعهدتر باشد، به میزان بیشتری دانش خود را با سایر دانشجویان و اعضای هیئت علمی و جامعه علمی و غیرعلمی تسهیم خواهد کرد.
رفتار استفاده از پایگاه های دسترسی آزاد در بین اعضای هیئت علمی براساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده (مطالعه موردی: دانشگاه های شهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۴
99 - 114
هدف: پژوهش حاضر باهدف «مطالعه رفتار استفاده از پایگاه های دسترسی آزاد، در میان اعضای هیات علمی دانشگاههای شهر اهواز براساس نظریه رفتار برنامه ریزی شده آیزن» انجام شده است. روش : روش پژوهش از نوع مدل یابی علّی یا معادلات ساختاری است. نمونه پژوهش 298 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های شهر اهواز اعم از دانشگاه های دولتی، آزاد و پیام نور هستند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه بر مبنای مدل آیزن گردآوری شدند. از روش تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری بر پایه ی نرم افزار لیزرل برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده می شود. یافته ها : بر اساس نتایج مدل معادلات ساختاری، روابط به این شکل برقرار شد: باورهای رفتاری با نگرش، نگرش با قصد رفتاری و رفتار، باورهای هنجاری با هنجارهای ذهنی، هنجارهای ذهنی با قصد رفتاری، قصد رفتاری با رفتار، باورهای کنترل شده با کنترل رفتاری هدایت شده، کنترل رفتاری هدایت شده با قصد رفتاری و رفتار، باورهای رفتاری و باورهای کنترل شده، باورهای رفتاری و باورهای هنجاری، باورهای هنجاری و باورهای کنترل شده. مدل ارزیابی شده در ابتدا برازش ضعیفی ارائه داد ولی بعد از تغییر بعضی رابطه ها به پیشنهاد نرم افزار به برازش مطلوبی دست یافتیم که در مقایسه با مدل آیزن به 4 رابطه دیگر نیز رسیدیم. نتیجه گیری: الگوی رفتار برنامه ریزی شده، الگویی قابل اتکا در جهت برنامه ریزی و هدایت رفتارهای مخاطبان، دانشجویان و اعضای هیئت علمی به سمت استفاده از خدمات الکترونیکی پایگاه های اطلاعاتی است.
رابطه توسعه رهبری و یکپارچگی مدیریت با عملکرد دانش سازمانی: نقش میانجی سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی (اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۵
90 - 102
هدف: این پژوهش به دنبال بررسی رابطه توسعه رهبری و یکپارچه سازی مدیریت با عملکرد دانش سازمانی با توجه به نقش سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به صورت کمی و از نظر هدف، از نوع کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران برابر با 2116 نفر است که نمونه مورد بررسی بر اساس فرمول کوکران برابر با 384 نفر است. روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده است. حجم نمونه بر اساس جدول مورگان و فرمول کوکران با خطای 05/0 برابر با 325 نفر است. در این پژوهش، برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد و غیربومی استفاده شده است. لذا برای بومی سازی پرسش نامه های مورد استفاده روایی و پایایی آن ها مجدداً بازازمایی شده است و تائید شده است. ب رای بررسی روابط علی بین متغیرها به صورتی منسجم از تکنیک مدل سازی مع ادلات س اختاری و نرم افزار PLS Smart استفاده شده است. یافته ها: در این راستا چهار فرضیه شکل گرفته است که به بررسی توسعه رهبری و عملکرد دانش با میزان رابطه 37/0، یکپارچگی مدیریت و عملکرد دانش با میزان رابطه 41/0 ، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی در توسعه رهبری و عملکرد دانش با میزان رابطه 44/0 ، بررسی نقش میانجی سرمایه انسانی در توسعه رهبری و عملکرد دانش با میزان رابطه 48/0 پرداخته شد و تمامی فرضیات تائید شده است. نتیجه گیری: سرمایه گذاری های سازمانی در توسعه رهبران از طریق روش های توسعه رهبری می تواند مهارت های رهبری موردنیاز را برای افزایش سطح کل سرمایه انسانی و اجتماعی در سازمان افزایش دهد که می تواند درنهایت منجر به افزایش عملکرد دانش سازمانی شود.
شناسایی موانع تعاملات بین المللی اعضای هیأت علمی: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
179 - 196
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع تعاملات بین المللی اعضای هیأت علمی در ایران بود. روش: برای نیل به این مقصود، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی استفاده شد. جامعه پژوهش، صاحب نظران حوزه آموزش عالی کشور بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی، در مجموع تعداد 17 نفر از آن ها به عنوان مشارکت کنندگان در پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده ها نیز روش تحلیل محتوای استقرایی بود. نتایج: نتایج نشان داد که موانع تعاملات بین المللی اعضای هیأت علمی را می توان در سه مانع کلی تعریف کرد که عبارتند از: موانع درون دانشگاهی(حمایت محدود ساختار دانشگاه از تعاملات بین المللی اعضای هیأت علمی، حمایت محدود فرهنگ دانشگاه از تعاملات بین المللی اعضای هیأت علمی و حمایت مالی محدود دانشگاه از تعاملات بین المللی اعضای هیأت علمی)، موانع برون دانشگاهی(تأثیر تنش های سیاسی و تحریم های بین المللی بر کاهش تعاملات بین المللی اعضای هیأت علمی و وجود قوانین دست و پاگیر اداری در زمینه صدور روادید) و موانع فردی(انگیزه کم اعضای هیأت علمی برای داشتن تعاملات بین المللی، تسلط کم اعضای هیأت علمی به یک زبان بین المللی و ضعف توانایی ها و مهارت های علمی- پژوهشی اعضای هیأت علمی). بحث: این پژوهش دانش ما در مورد تعاملات بین المللی اعضای هیات علمی و همچنین موانع و چالش های این تعاملات افزایش می دهد. لذا برای داشتن تعامل بیشتر اعضای هیأت علمی در سطح بین المللی، لازم است که دانشگاه های کشور در شناسایی و رفع موانع تعاملات، بیش از پیش کوشش کنند.
تحلیل کیفی تنوع تجارب اساتید دانشگاه از مفهوم هویت حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
203 - 220
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف آگاهی از تجارب و برداشت اعضای هیئت علمی از مفهوم هویت حرفه ای و تنوع موجود در تجارب آنان صورت گرفت. رویکرد پژوهش تفسیری و راهبرد انجام آن پدیدار نگاری و میدان تحقیق دانشگاه کردستان بود، روش نمونه گیری هدفمند بود و با رعایت حداکثر تنوع صورت گرفت. حجم نمونه با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و با توجه به ملاک رسیدن به اشباع نظری به 14 نفر رسید. کدگذاری و تحلیل داده ها با روش کدگذاری هفت مرحله ای Sjöström & Dahlgren(2002) انجام شد. حاصل تحلیل داده ها، استخراج پنج طبقه توصیف از مفهوم هویت حرفه ای شامل: هویت حرفه ای به عنوان ((استقلال حرفه ای))، ((اخلاق مداری))، ((بدون مرز بودن))، ((آفرینش)) و ((تعامل حرفه ای)) بود که بیانگر تفاوت های کیفی برداشت اساتید از مفهوم هویت حرفه ای و نحوه ایفای نقش های حرفه ای چندگانه توسط آنان بود. لازم به ذکر است که هر یک از اساتید همه یا ابعادی از این هویت های حرفه ای را در خود داشتند یا به آن می اندیشیدند، اما آنچه برای فرد در بازه زمانی یا موقعیت یا زمینه خاص، در اولویت و درجه اهمیت بیشتری قرار داشت، هویت حرفه ای مسلط و غالب وی را تشکیل می داد.
نقش شبکه های اجتماعی در ارتباطات علمی دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۵۷-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شبکه های اجتماعی علمی در دهه اخیر ارتباطات علمی دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه را تحت تأثیر خود قرار داده است. هدف از مطالعه حاضر تعیین نقش شبکه های اجتماعی در ارتباطات علمی دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. روش ها: مطالعه حاضر از نوع کاربردی بود که با روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی و اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران بودند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 450 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسشنامه بود. شش نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه روایی پرسشنامه را بررسی کردند و آلفای کرونباخ محاسبه شده برای پایایی پرسشنامه برابر 96/0 بود. یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19، تحلیل شدند. یافته ها: ابعاد جستجوی اطلاعات با میانگین 59/3 و انتشار و اشتراک اطلاعات با میانگین 38/3، از مهم ترین مزایای استفاده از شبکه های اجتماعی علمی در ارتباطات علمی بود. همچنین، عدم برگزاری کارگاه های آموزشی در دانشگاه به منظور استفاده کارآمدتر از شبکه های اجتماعی علمی مهم ترین عامل بازدارنده در استفاده از این شبکه ها بود. آزمون فرضیات پژوهش نیز نشان داد بین ابعاد ارتباطات علمی و میزان استفاده دو گروه دانشجویان و اعضای هیئت علمی از شبکه های اجتماعی علمی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. به طوری که میانگین نمره همکاری های پژوهشی، ایده یابی پژوهشی و جستجوی اطلاعات در بین دانشجویان بیشتر از اعضای هیئت علمی بود. بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با مدرک تحصیلی و سن پاسخگویان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: ازآنجاکه استفاده از شبکه های اجتماعی علمی در ارتباطات علمی کاربران مؤثر بوده است؛ با برگزاری کارگاه های آموزشی در خصوص معرفی قابلیت های این شبکه ها می تواند به افزایش بهره وری مؤثر از این شبکه ها در همه ابعاد ارتباطات علمی کمک نماید.
بالندگی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش: یک مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه به عنوان یک ایده و یک نهاد در جهان، به عنوان نوک پیکان توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در نظر گرفته می شود. یکی از مسائل مهم درباره دانشگاه ها، ارتقاء کیفیت و تضمین کیفیت مستمر با توجه به تغییرات و تحولات در عرصه های مختلف است. یکی از برنامه هایی که در سطح دنیا در ارتباط با ارتقاء کیفیت در آموزش عالی صورت می گیرد، برنامه های بالندگی اعضای هیئت علمی است. یکی از ابعاد مهم در برنامه های بالندگی اعضای هیئت علمی در کنار بُعد پژوهش و خدمات اجتماعی، بُعد آموزش است. روش کار: این تحقیق با استفاده از مرور نظام مند پژوهش های انجام یافته با پروتکل اجرایی شفاف و واضح انجام یافته است. در این تحقیق از دیاگرام جریان جستجوی پریزما (PRISMA) و همچنین آیتم های فهرست وارسی پریزما با اندک تغییراتی استفاده شده است و مبنای عمل در این تحقیق در بخش مرور نظام مند قرار گرفته است. یافته ها: در بخش یافته های این تحقیق 31 عنصر مهم و کلیدی در ارتباط با بالندگی آموزشی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش استخراج شد و در ذیل دو طبقه کلی و اصلی یعنی ساختار و عمل تحلیل و ترکیب شد. نتیجه گیری: بالندگی اعضای هیئت علمی در بُعد آموزش، موضوعی چندوجهی است که برای نمونه، شامل ساختارسازی همچون ایجاد مرکز توسعه آموزش و همچنین اعمالی همچون ایجاد اجتماع عملی و یادگیری و منتورینگ است و دست-اندر-کاران آموزش عالی بایستی به این عناصر توجه کنند. عناصر و دلالت های دیگر در مقاله بحث شده است.
الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان با رویکرد مبتنی بر نظریه ی برپایه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعضای هیئت علمی دانشگاه، از جمله عوامل مهم و تأثیرگذار ساختار آموزش عالی یک کشور را تشکیل می دهند. از این رو، توسعه و تکمیل اعضای هیئت علمی، به عنوان بخشی از مدیریت منابع انسانی در سطح دانشگاه نقش خاصی را در مدیریت دانشگاه ها ایفا می کند. بالندگی اعضای هیئت علمی کلید ارتقای کیفیت آموزش عالی محسوب می شود. هدف این پژوهش تدوین الگوی بالندگی اعضای هیئت علمی در دانشگاه فرهنگیان بود. روش کار:ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ در ﭼﻬﺎرﭼﻮب رویﮑﺮد ﮐﯿﻔﯽ و ﺑﺎ ﺑﻪﮐﺎرﮔﯿﺮی روش نظریه ی برپایه اﻧﺠﺎم پذیرفت. داده های مورد با به کارگیری مصاحبه های نیمه ساختار یافته، با تأکید بر دو صفت دوشادوش بودن و پیچش حلزونی، در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری بود. برای بررسی اعتبار نظریه ی بر پایه، در پژوهش حاضر از سه روش، بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش و قابلیت ساخت پرسش نامه استفاده شد. یافته ها: براساس مصاحبه های انجام گرفته،650 کد یا مفهوم اولیه،92 مقوله فرعی و 14 مقوله اصلی استخراج گردید؛که مقوله های استخراجی در قالب الگوی پارادایمی تحلیل شد. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مقوله های اساسی بالندگی در دانشگاه فرهنگیان مبتنی بر پیشایندها، فرایندها و برآیندها می باشد. پیشنهاد می شود سیاست گذران دانشگاهی در تئوری و عمل به این الگوی پارادیمی، دید سیستمی داشته باشند. چراکه، هر یک از این مقوله ها، در برنامه ریزی، سازماندهی و راهبری مطلوب بالندگی اعضای هیئت علمی مؤثر می باشند.
ارائه نظام بومی ترفیع و ارتقاء اعضای هیئت علمی دانشگاه ها مبتنی بر منظومه فکری مقام معظم رهبری مدظله العالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها نقش حیاتی به مثابه سوزنبان در تغییر ریل پیشرفت کشور به سمت تمدن نوین اسلامی را بر عهده دارند و تحول ماندگار در آن منوط به ایفای نقش اعضای هیئت علمی به عنوان موتور محرک تحول سایر مؤلفه های تحول دانشگاه می باشد. در همین راستا چارچوبی بومی و جدید برای رفع خلأهای موجود در آیین نامه ترفیع و ارتقاء به منظور جهت دهی، شناسایی و حل نظام مسائل کشور ارائه شد. پژوهش حاضر از نظر فلسفه، از نوع تحقیقات تفسیری و مبتنی بر تفسیر داده ها و یافته ها است و از نظر نوع هدف، در طبقه تحقیقات کاربردی قرار می گیرد و از نظر راهبرد پژوهشی، تحلیل مضمون با رویکرد استقرایی است. شیوه گردآوری داده ها نیز بررسی و تحلیل منابع از بیانات و مستندات مکتوب مقام معظم رهبری و در تجزیه و تحلیل داده ها نیز از شناسه گذاری و خوشه بندی مضامین استفاده شده است. از مجموع 128 منبع، 98 مضمون پایه و 18 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر سازماندهی گردید. نتایج نشان می دهد نظام بومی ترفیع و ارتقا در ماده چهار (فعالیت های علمی-اجرایی و مستشاری) با محوریت احصاء نظام مسائل و با مؤلفه اصلی مسئله یابی، در ماده سه (فعالیت های تربیتی پژوهشی) با محوریت حل مسئله و با مؤلفه اصلی حل مسئله، در ماده دو (فعالیت های تربیتی آموزشی) با محوریت همتاپروری و با مؤلفه اصلی شاگردپروری و در ماده یک (فعالیت های تربیتی فرهنگی) با محوریت جنگ نرم و با مؤلفه اصلی امیدآفرینی با تبیین دستاوردها و مسائل انقلاب اسلامی، دارای منطق تحولی می باشد.
بررسی ارتباط بین استرس شغلی و رضایت شغلی در اعضای هیات علمی دانشگاه (مطالعه موردی: یک دانشگاه در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین میزان استرس شغلی و رضایت شغلی در اعضای هیات علمی یکی از دانشگاه های واقع در تهران و بررسی ارتباط بین این دو شاخص بود.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر ازجمله تحقیقات کاربردی، مشاهده ای-مقطعی، توصیفی و تحلیلی می باشد. نمونه آماری شامل ۵۲ نفر از اعضای هیات علمی یکی از دانشگاه های استان تهران بود که به دلیل محرمانگی، نام آن بیان نشده است. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات فردی-شغلی، پرسشنامه رضایت شغلی و استرس شغلی استاینمتز بوده است. برای تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد.
یافته ها: یافته های این تحقیق، نشانگر این بود که میزان رضایت شغلی و استرس شغلی در میان اعضای هیات علمی، به طور معنی داری همبستگی منفی دارد. این بدان معناست که با افزایش رضایت شغلی، استرس کاهش می یابد و بالعکس. رضایت شغلی در میان اعضای هیات علمی، در حد متوسط بود. ضمنا اعضای هیات علمی از ماهیت شغل، مسئول مستقیم و همکاران خود به طور معنی داری رضایت داشتند، درحالی که از حقوق و مزایا به طور معنی داری ناراضی بودند. استرس شغلی در اعضای هیات علمی نسبتا کم بود. اعضای هیات علمی با مرتبه علمی «استاد تمام»، دارای رضایت شغلی بیشتر و اعضای هیات علمی با مرتبه علمی «دانشیار»، رضایت کمتری داشتند.
اصالت/ارزش افزوده علمی: اعضای هیات علمی دانشگاه ها، نقش بسزایی در فرهنگ سازی و ارتقای سطح دانش نسل آتی دارد؛ بنابراین می بایست در خصوص ارتقای رضایت شغلی و کاهش استرس شغلی، تلاش نمود و با اجرای راهکارهای شناسایی شده، زمینه تعالی سازمانی از طریق توجه به نیروی انسانی دانشگاهی که به عنوان دارایی های کشور محسوب می گردند، فراهم گردد.
نقش تعهد سازمانی در مشارکت اعضای هیئت علمی در فعالیت های فرهنگی (مطالعه موردی: اعضای هیئت علمی واحد تهران شمال)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۸ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۴
67 - 77
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر «بررسی نقش تعهد سازمانی در مشارکت اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در فعالیت های فرهنگی: مطالعه موردی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال» می باشد. تعهد سازمانی عبارت از میزان نسبی همانندسازی با سازمانی خاص و یا دل بستگی به آن سازمان را تعهد سازمانی گویند و در این مقاله به سه بخش تعهد عاطفی، تعهد هنجاری و تعهد مستمر تقسیم می شود. نوع رابطه بین تعهد سازمانی و مشارکت اعضای هیئت علمی در مشارکت آن ها در فعالیت های فرهنگی، به عنوان هدف اصلی پژوهش تعیین شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع توصیفی و از نظر روش تحقیق پیمایشی است. جامعه آماری 365 نفر اعضای هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال (دانشکده مدیریت- علوم اجتماعی و دانشکده علوم انسانی) می باشد که حجم نمونه بر اساس جدول کرجس و مورگان به 191 نفر رسیده است و با استفاده از پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات پرداخته است که بعد از تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده و از طریق آزمون کای اسکوئر و شدت ارتباط ضریب توافقی C، این فرضیه ها که بین که تعهد عاطفی، تعهد هنجاری و تعهد مستمر اعضای هیئت علمی و مشارکت آن ها در فعالیت های فرهنگی دارد ، به اثبات رسیده است. نتایج مقاله نشان می دهد بین تعهد عاطفی و تعهد مستمر اعضای هیئت علمی و مشارکت آن ها در فعالیت های فرهنگی رابطه خیلی قوی و بین تعهد هنجاری و مشارکت آنان در فعالیت های فرهنگی رابطه نسبتاً قوی وجود دارد.
بررسی مقایسه ای میزان همگرایی دانشگاه های جامع ایرانی با الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
13-40
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای میزان همگرایی دانشگاه های جامع ایرانی با الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی بود. به این منظور، از روش کمی از نوع پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه های جامع سطح اول شهر تهران، در سال تحصیلی 1400-1399 برابر با 4211 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای، 352 نفر از آن ها مورد پژوهش قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها، از پرسشنامه شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه کلاس جهانی فرزانه و همکاران (2022) استفاده شد که روایی آن با استفاده از روش های روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (a= 0.98) مورد تأیید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، فریدمن و تحلیل واریانس یک راهه، در نرم افزار Spss استفاده گردید. یافته ها نشان داد که، وضعیت شایستگی های اعضای هیأت علمی به صورت کلی بالاتر از متوسط قرار دارد و در بین دانشگاه های جامع سطح یک شهر تهران، از حیث وضعیت شایستگی های اعضای هیئت علمی دانشگاه کلاس جهانی تفاوت معناداری وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل ها در خصوص هر یک از مولفه های الگوی شایستگی اعضای هیأت علمی دانشگاه کلاس جهانی نیز انجام شد که بیانگر تفاوت میان دانشگاه ها در برخی از مولفه ها بود. در مجموع نتایج گویای این است که ، حتی دانشگاه های سطح اول کشور نیز از حیث برخی از مولفه های اساسی موردنظر دانشگاه کلاس جهانی فاصله قابل توجهی تا وضعیت ایده آل دارند؛ و این مهم توجه دوچندان سیاست گذاران و برنامه ریزان نظام آموزش عالی کشور را می طلبد.
واکاوی عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی مانع توسعه روابط و همکاری های علمی، آموزشی و پژوهشی میان آنها می شود. شناسایی عوامل ایجاد بی اعتمادی اولین قدم برای تقویت اعتماد و همکاری است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از روش گرندد تئوری انجام شد. جامعه این پژوهش اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد که فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با تعداد 38 نفر از اعضای نمونه ادامه پیدا کرد. برای تحلیل، تفسیر و کدگذاری داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: با تحلیل داده های کیفی 123 کد اولیه به عنوان عوامل مؤثر بر بی اعتمادی در میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران شناسایی شدند که این کدها در قالب 16 مقوله فرعی و 4 مقوله اصلی دسته بندی شدند. عوامل فرهنگی و اجتماعی، نارسایی در روابط میان فردی، عوامل فردی و عوامل سازمانی 4 مقوله اصلی بودند که در شکل گیری بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی اثر دارند.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دقیق دیدگاه اعضای هیئت علمی، عوامل مؤثر بر ایجاد بی اعتمادی میان اعضای هیئت علمی گروه های علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران را شناسایی و پیش روی مدیران و مسئولان دانشگاه ها قرار داده است. توجه به یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش اعتماد و رفع کاستی های این حوزه میان اعضای هیئت علمی کمک نماید.
طراحی الگوی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۷
29 - 58
حوزههای تخصصی:
توسعه و بالندگی اعضای هیات علمی با هدف پاسخگویی به نیازهای چالش برانگیز جامعه، دانشگاه، اعضای هیات علمی و دانشجو در حال تبدیل به حوزه ای غنی است. در این راستا به کارگیری فناوری می تواند فرصت های جدیدی را در این حوزه ایجاد کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر و طراحی الگوی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا انجام شده است. روش پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد جمع آوری و تحلیل کیفی بوده است که با روش تحلیل محتوای کیفی قیاسی و استقرایی به انجام رسیده است. شیوه، مصاحبه نیمه ساختاریافته با تعداد بیست نفر از متخصصان حوزه آموزش و فناوری با شیوه گلوله برفی و تا رسیدن به اشباع نظری بوده است. یافته های پژوهش ۶ مفهوم اصلی و ۴۲ مقوله ی فرعی شناسایی کرده است. نتایج پژوهش بر طراحی عناصر شش گانه هدف، محتوا، زمان، فضا، تعاملات و ارزیابی، با توجه به قابلیت ها و چالش های افزودن فاوا به این عناصر تاکید دارد. در نهایت الگوی طراحی برنامه های توسعه توانمندی های اعضای هیات علمی مبتنی بر فاوا ترسیم شده است. توصیه نهایی بر طراحی سامانه یکپارچه شامل سیستم های متنوع آموزشی و پژوهشی مبتنی بر نیازهای فردی و سازمانی، رویکردهای فعال، تجربی، شخصی سازی، غیر رسمی و قابل انتقال به عمل در محیطی امن، منطبق با قوانین با توجه به شبیه سازی موقعیت های حضوری در زمانی منعطف و بهینه، با تعاملات فعال مخاطب، مربی و محتوا با رویکرد شفاف و انتخابی به همراه ارزیابی رشد دهنده و معتبر است.
تحلیلی بر دستاوردهای یادگیری رشته آموزش ابتدایی، از دیدگاه دانش آموختگان و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان (مطالعه ترکیبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل دستاوردهای یادگیری رشته آموزش ابتدایی از دیدگاه دانش آموختگان و اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان بود. نوع پژوهش، کاربردی، روش آن، توصیفی-تحلیلی و پیمایشی (ترکیبی) و جامعه آماری، شامل اعضای هیئت علمی و دانش آموختگان سال های 1395 تا 1398 رشته آموزش ابتدایی دانشگاه بوده است که از میان آنان 22 نفر هیئت علمی و 14 نفر دانش آموخته به روش هدفمند و ادامه تا اشباع نظری برای انجام مصاحبه انتخاب شد. نمونه آماری بخش کمی (پرسشنامه)، به روش خوشه ای یک مرحله ای، از بین 5153 نفر دانش آموخته استان های سمنان، کرمان، همدان، چهارمحال و بختیاری و فارس با استفاده از معادله کوکران، 365 نفر تعیین و به روش تصادفی انتخاب شد. داده ها از طریق مصاحبه به روش هدایت کلیات و پرسشنامه دستاوردهای یادگیری (محقق ساخته) گردآوری شده است. روایی ابزار از سوی ده نفر از صاحب نظران دانشگاه تأیید شد. پایایی فرم های مصاحبه از طریق سه نفر همکار و روش سه سوسازی و ضریب پایایی پرسشنامه بعد از اجرای مقدماتی به روش آلفای کرانباخ، 97/0 محاسبه و دستاوردهای یادگیری، در سه بُعد دانشی (هشت حوزه)، توانشی (هفت مهارت) و نگرشی (شش مؤلفه) بررسی شد. تحلیل داده های مصاحبه حاکی از این بوده که چالش ها و مسائل مختلفی در زمینه دستاوردهای یادگیری رشته وجود داشته است. مدل ترسیم شده دستاوردهای یادگیری مربوط به یافته های بخش کمی (پرسشنامه)، با توجه به 86/4= 2 /DF ،10/0 >RMSEA است و سایر شاخص ها برازش مقبولی دارد که نشان دهنده تأثیر دانش، نگرش و توانش بر دستاوردهای یادگیری دانش آموختگان است.
موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وضعیت نابسامان اقتصادی و کاهش فرصت های شغلی، از جمله عواملی هستند که در کنار عوامل دیگر، دانشگاه ها را به سمت کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش سوق داده است. با این حال، شواهد نشان می دهد موانع زیادی بر سر راه کارآفرینی دانشگاهی به ویژه در برخی رشته ها قرار دارد. شناسایی موانع پیش روی کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش، اولین گام در جهت توسعه آن است. بر این پایه، هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مبنای انتخاب اعضای نمونه این بود که دارای حداقل 5 سال سابقه کاریِ هیئت علمی باشند و همچنین در حوزه های مرتبط با کارآفرینی دارای سوابق علمی باشند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با 16 نفر از اعضای هیئت علمی ادامه پیدا کرد. به لحاظ مرتبه علمی 4 نفر از اعضای نمونه در مرتبه استاد و 7 نفر دانشیار و 5 نفر استادیار بودند. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تعداد 90 کد اولیه شناسایی شدند. این کدها در قالب 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی دسته بندی شدند. موانع کارآفرینی دانشگاهی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سه دسته عوامل کلان، دانشگاهی و فردی قرار گرفت. موانع کلان بیانگر چالش ها و مشکلاتی بود که در کل کشور وجود داشت و شامل 4 مقوله عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل راهبردی بود. موانع دانشگاهی بیانگر چالش ها و مسائلی بود که در درون دانشگاه ها وجود داشت و از 4 مقوله فرعی ساختار دانشگاه ها، آیین نامه ها و قوانین دانشگاهی، آموزش های دانشگاهی و محتوای رشته تشکیل شده بود. موانع فردی نیز بیانگر ویژگی ها و ضعف هایی بود که در افراد وجود داشت و 4 مقوله فرعی، شامل مهارت های علمی، مهارت های ارتباطی، مهارت های روانشناختی و مهارت های کارآفرینی بود.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دیدگاه اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مهم ترین موانع کارآفرینی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را شناسایی کرده است. اگرچه برخی از موانع کارآفرینی دانشگاهی فراتر از اختیار اعضای هیئت علمی و متخصصان رشته است اما با تقویت و سرمایه گذاری در مواردی که تحت کنترل آن ها است می توان به سمت کارآفرینی دانشگاهی حرکت کرد. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش و رفع موانع و کاستی های آن کمک کند.
ویژگیهای فرایند تدریس یادگیری در آموزش عالی
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۵۰
73 - 90
مؤسسات آموزش عالی برای تحول سازمانی و ارتقای کیفیت علمی با فرصتها و چالشهای زیادی رو به رو هستند. برخی از این چالشها عبارت اند از: انتظارات فزاینده در خصوص کیفیت برنامه های آموزش عالی، مرتبط کردن برنامه ها با تغییرات اجتماعی و اقتصادی، تحولات تکنولوژیکی، تغییرات در جمعیتهای دانشجویی، پارادایمهای متغیر در خصوص تدریس و یادگیری کارآمد و خلاق. علاوه بر این، در جهت حرکت به سوی جامعه دانایی محور، ضرورت بازآموزی اعضای هیئت علمی و بهبود مستمر روشهای آموزش عیان است. شکی نیست که این مسائل روشهای سنتی جوامع دانشگاهی را به چالش کشانده است. در چنین محیط پویای دانشگاهی، ضرورت ارتقای عملکرد اعضای هیئت علمی آشکار می شود. هدف آموزش مهندسی برآورده کردن نیاز کسب و کار مهندسی است. بالتبع آموزش ارائه شده مستلزم توسعه مهارتهای لازم برای کاربردی کردن دانش کسب شده است. اعضای هیئت علمی به عنوان مجریان آموزش نقش کلیدی در کیفیت آموزش و به تبع آن در کیفیت کل نظامهای آموزشی ایفا می کنند. از این رو، ارتقای کیفیت آموزشی اعضای هیئت علمی اهمیت دو چندان پیدا کرده است. بهبود فعالیتهای اعضای هیئت علمی نه تنها نیازمند تخصص در رشته علمی خاص، بلکه مستلزم تقویت مهارتها و تخصصهای دیگری نظیر روانشناسی یادگیری، فنون ارزشیابی آموخته ها، مدیریت و سازماندهی فرایندهای آموزشی و گروهی است. این گونه صلاحیتها لزوماً به رشته تخصصی علمی اعضای هیئت علمی مربوط نمی شود. از اعضای هیئت علمی دانشگاهها انتظار می رود نقشهای گوناگونی را ایفا و در هر نقش در بالاترین سطح حرفه ای عمل کنند. در این مقاله سه سؤال پژوهشی به طور خاص بررسی شده است: 1- ماهیت مفهومی تدریس و یادگیری چیست؟ 2- مؤلفه های تشکیل دهنده فرایند تدریس یادگیری کدام ا ند؟ 3- میزان اهمیت هر یک از مؤلفه های تشکیل دهنده فرایند تدریس یادگیری چقدر است؟
بررسی مشکلات و تنگناهای رؤسای دانشگاهها در توسعه واحدهای دانشگاهی و افزایش کیفیت و بهره وری پژوهشی در دانشگاههای صنعتی و غیر صنعتی (یک بررسی کیفی)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۵۰
91 - 103
جهانی شدن و توسعه اقتصادهای دانش محور موجب ایجاد تغییرات اساسی در ساختار و وظائف آموزش عالی در سراسر دنیا شده است. ارزش ملتها بیشتر از منابع مادی در دسترس شان به افراد، مدیریت و دولتهایشان بستگی دارد. آموزش اثربخش باعث بهبود زیربنای علمی ملتها می شود و به همین دلیل، نقشی اساسی در آینده بازی می کند. تفکر راهبردی سازمانها را برای رویارویی و انطباق موفقیت آمیز با شرایط آینده توانمند می سازد. برنامه های راهبردی رسیدن از وضعیت موجود به وضعیت مطلوب را که به سند چشم انداز اشاره دارد، تشریح می کند و به واسطه شناخت بهتری که از محیط به دست می دهد، سازمان را در بهبود عملکرد یاری می کند. لذا، ارزیابی محیط رقابتی سازمان و موقعیت راهبردی آن در فرایند برنامه ریزی راهبردی اهمیت ویژه ای دارد]1[. دانشگاه محلی است که دروندادهای آن شامل سرمایه، ساختمان، تجهیزات، برنامه، امکانات و نیروی انسانی است و فراگرد دانشگاه شامل آموزش، پژوهش و عرضه خدمات، حفظ و انتقال میراث فرهنگی و فناوری است و بروندادهای آن در برگیرنده نیروی انسانی متخصص و خبره در زمینه نوآوری، اختراع، اکتشاف علمی، تولید و گسترش مرزهای دانش است. امّا به دلیل ناکارآمدی نظامهای دانشگاهی برای بارآموزشی دانشگاهها و اعضای هیئت علمی، امکان پژوهش مؤثر فراهم نمی شود و سنّت دیرین جزوه نویسی بر آموزش حاکم است و به دلیل نبود یک نظام منسجم و به واسطه برخی سیاستهای نادرست، محیط دانشگاه در حال تبدیل شدن به یک محیط آموزشی صرفاً سنتی و بدون بهره وری است ]2[. این پژوهش که به شیوه کیفی و با استفاده از مصاحبه های عمقی با خبرگان انجام شده است، در پی شناسایی موانع اساسی برنامه ریزی مؤثر دانشگاهی و کیفیت و بهره وری است.
بررسی نقش و جایگاه اینترنت در آموزش و پژوهش دانشگاهها مطالعه موردی: دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه علم و صنعت ایران
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۵۱
143 - 167
اینترنت، فناوریهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی همه فرایندهای مورد نیاز برای اتخاذ، تدوین و انتقال دانش به ویژه در سازمانهای علمی آموزشی و پژوهشی را متأثر ساخته است. مجموعه فرایندهای سازمانی موردنظر بخشی از سرمایه فکری در هر سازمان است. سرمایه فکری به طور خلاصه داراییهای نامرئی و ناملموس سازمان است که برای رسیدن به اهداف سازمانی به کار گرفته می شود. در مقاله حاضر که برگرفته از نتایج یک پیمایش با حجم نمونه 70 نفر است، اثر فناوری اینترنت بر نخبگان در دانشگاه علم و صنعت ایران بررسی شده است. با توجه به اصول نظری مطرح شده بهره مندی از اینترنت در قالب دسترسی و مصرف آن می تواند عامل اساسی در رشد نخبگان یک دانشگاه باشد، هر چند دانشگاههای مختلف به لحاظ سطح سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی می توانند وضعیت متفاوتی نسبت به یکدیگر داشته باشند، از سوی دیگر، سطح دسترسی به اینترنت و استفاده از آن به عنوان یکی از مهم ترین شاخصهای پیشرفتهای آموزش و پژوهش تلقی می شود.
امکان سنجی کاربرد مدل ارزیابی عملکرد 2+2 از نظر اعضای هیئت علمی رشته های فنی و مهندسی دانشگاه شیراز
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۵۵
135 - 163
هدف از اجرای این پژوهش امکان سنجی کاربرد مدل ارزیابی عملکرد 2+2 از نظر اعضای هیئت علمی رشته های فنی و مهندسی دانشگاه شیراز بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی رشته های فنی و مهندسی این دانشگاه در سال تحصیلی 90-1389 بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای 90 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای ویژگیهای مدل ارزیابی عملکرد 2+2 بود که پس از محاسبه روایی و پایایی توزیع و جمعآوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که اعضای هیئت علمی رشته های فنی و مهندسی دانشگاه شیراز میزان فایده و قابلیت اجرایی این مدل را به ترتیب در حد متوسط به بالا و متوسط ارزیابی کردند. علاوه بر این، یافتهها حاکی از آن است که بر حسب مرتبه علمی و سابقه خدمت تفاوت معنا داری بین دیدگاه استادان در خصوص میزان فایده و قابلیت اجرایی مدل ارزیابی عملکرد 2+2 وجود دارد ولی بر حسب رشته های مختلف فنی و مهندسی تفاوت معناداری بین دیدگاه های آنان وجود ندارد.