فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه عاشقانه و جنسی وافراد عادی است. روش پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود و جامعه آماری شامل تمامی مراجعین زنی بود که به مراکز درمانی و روان شناختی در شهرهای شیراز و کرمان از فروردین ماه 88 تا بهمن ماه 89 مراجعه کرده بودند و پس از انجام مصاحبه بالینی به عنوان موارد مبتلا به روابط اعتیادگونه تشخیص داده شده بودند. از میان این افراد 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب گردید و از آنجا که اکثر بیماران از قشر دانشجو بودند، بمنظور مقایسه با آن ها، 30 نفر نیز به عنوان افراد عادی از جامعه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم و تحقیقات فارس به صورت تصادفی انتخاب گردید. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار یانگ- فرم کوتاه YSQ-SFو پرسشنامه روابط اعتیادگونه استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش، تفاوت معناداری(05/0p<) را بین گروه زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه و گروه زنان فاقد روابط اعتیاد گونه در طرحواره های ناسازگار اولیه نشان داد. به بیان دیگر، زنان مبتلا به روابط اعتیادگونه در مقایسه با زنان فاقد روابط اعتیادگونه به میزان بالاتری دارای باورهای هسته ای ناسالم و بنیان های شناختی ناسازگار می باشند که در پی آن بر راهکارهای ناکارآمدی که برای کنار آمدن با دیگران استفاده می کنند، تاثیر می گذارد و یکی از این راهکارها، دچار شدن به اعتیاد و وابستگی شدید و بیمارگون در روابط خود با دیگران می باشد.
تبیین الگوهای سیاستی و تحولات سیاست گذاری اجتماعی ایران درحوزة «مادری/ اشتغال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزة «مادری/ اشتغال» به همزمانی نقش های مادری و شغلی برای زنان اشاره دارد که از جهات مختلفی قابل تأمل و نیازمند تدبیر و مدیریت است. تدابیر حاکمیت در راستای تسهیل این امر، تحت مقولة «سیاست اجتماعی» که از ابزار مدیریت مخاطرات اجتماعی و پاسخ به نیازهای گروه های خاص می باشد قابل تحقق است. این پژوهش با هدف فهم تحولات و الگوهای حاکم بر سیاست های اجتماعی در حوزة «مادری/ اشتغال»، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. مهمترین نتایج این پژوهش عبارت است از:1- سیاست گذاری ایران در چهار دهة اخیر به دلیل تغییر تسهیلات ارائه شده بر اساس تعداد فرزندان، از مهمترین ابزارهای تنظیم جمعیت به شمار رفته است. 2- سیاست گذاری در این حوزه، تأخیری و پسینی بوده است. 3- در سیاست های تسهیلی ایران خدماتی در راستای حمایت از شیردهی طبیعی مادران شاغل اختصاص داده شده است. اما افزایش گرایش به مصرف شیرخشک و ارتباط آن با سیاست گذاری تسهیل مادری، می تواند نشان دهندة عدم اجرای مطلوب سیاست های مربوطه باشد. 4- برخی از تحولات نوشتاری خدمت پاره وقت، از کفایت آن کاسته است. 5- الگوهای سیاست گذاری ایران در شاخص های «جمعیت» و «مراقبت»، چندوجهی، عمدتاً مستقیم و به سمت ترویج و تحکیم الگوی «مرد نان آور/ زن مراقب» بوده است.
زن در سیاست و اجتماع
مقایسه سلامت اجتماعی، قدرت تصمیم گیری، مهارت های ارتباطی و عزت نفس در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مفاهیمی که امروزه در مباحث مربوط به حوزه سلامت از اهمیتی ویژه برخوردار است و دایره شمول موضوع های آن هر روز فراگیرتر می شود، مفهوم سلامت اجتماعی است. روی هم رفته، در بحث سلامت اجتماعی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث است، پدیده هایی است که پیرامون او وجود دارند و بر مجموعه و سیستم او تأثیر می گذارند.این مطالعه به مقایسه سلامت اجتماعی و عوامل کارآمد بر آن در بین زنان شاغل و خانه دار شهر یزد پرداخته است. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و پرسش نامه انجام گرفته است. حجم نمونه را 384 نفر زنان خانه دار و 182 نفر زنان شاغل شهر یزد تشکیل می دهند که از راه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهند که زنان شاغل نسبت به زنان خانه دار از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردارند. از متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهای مهارت های ارتباطی، عزت نفس و قدرت تصمیم گیری با سلامت اجتماعی زنان شاغل و خانه دار رابطه ای معنادار داشتند. هم چنین، متغیرهای وضعیت تحصیل و درآمد با سلامت اجتماعی زنان شاغل رابطه ای معنادار داشت. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز متغیرهای عزت نفس، تحصیلات، مهارت های ارتباطی، قدرت تصمیم گیری در کل 34 درصد از واریانس سلامت اجتماعی زنان را در جامعه آماری تبیین کردند.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های توانمندسازی روانشناختی بر مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع- محور: کاربرد معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی نقش عمده ای در فعالیت های تولیدی دارند. این زنان در امور گوناگون در جوامع روستایی مشارکت دارند و در جریان تولید اقتصاد در سطوح ملی و خانواده نقش مهمی ایفا می کنند که از آنها به عنوان کلید دستیابی به توسعه روستایی نام می برند. این تحقیق توصیفی- همبستگی با هدف ارزیابی تأثیر مولفه های توانمندسازی روانشناختی بر مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع- محور در شهرستان کنگاور انجام شد. جامعه آماری تحقیق را زنان روستاهای شهرستان کنگاور تشکیل دادند که در سازمان های اجتماع محور فعال بودند و حجم نمونه 168 نفر تعیین شد. در این تحقیق از روش تمام شماری استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل دادها از نرم افزارSPSS19 و Amos22 استفاده شد. براساس یافته ها 71 درصد از تغییرات مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع محور را مولفه های توانمندسازی تعیین می کنند. آزمون تحلیل واریانس فریدمن گویای آن است که بین مولفه های توانمندسازی اختلاف معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که بین سواد و درآمد و میزان اراضی و میزان ارتباطات و استفاده از اینترنت و روزنامه و رسانه های انبوهی با مشارکت اجتماعی زنان در سازمان های اجتماع محور رابطه مثبت معنی داری در حد 0.01 و 0.05 وجود دارد.
بررسی رابطه رسانه های دیداری و انتخاب الگوی زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر خصوصیت در هر جامع های اجتناب ناپذیر است و جامعه روستایی هم از این خصوصیت مستثنا نمی باشد. در این میان رسان هها سهم عمده ای در ایجاد این تغییرات در روستاها در سبک زندگی و انتخاب جوانان روستایی داشته است. البته، رسانه های دیداری مانند تلویزیون و ماهواره به دلیل تنوع برنامه ها نقش قابل توجهی دارند. در واقع، تقریبا نیمی از جوانان روستایی دختران هستند که اوقات زیادی با این رسانه ها سپری می کنند و به عنوان جمعیت هدف در این پژوهش هستند. روش این پژوهش پیمایشی بوده است و برای جم عآوری داد ههای مورد نیاز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دختران روستایی استان بوشهر بوده است. نمونه مورد مطالعه نیز شامل 351 نفر از این دختران بوده است که با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای در روستاهای استان بوشهر انتخاب شدند و مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این پژوهش که با استفاده از آماره های کرامر و تحلیل واریانس دوطرفه انجام شده بود نشان داد که تلفن همراه به عنوان پرکاربردترین وسیله ارتباطی در بین این دختران بوده است. هم چنین، بین با استفاده از رسانه های دیداری رابطه (p= 0/ و سبک پوشش و آرایش ( 041 (p= 0/ سن ( 001 معنی دار وجود داشته است.
سن بلوغ برای ازدواج
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و افسردگی در میان زنان متأهل نگاشته شده است. روش پژوهش مورد استفاده، پیمایش بود و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهر تبریز به تعداد 378460 نفر بود که از بین آن ها، 384 نفر به عنوان نمونه نهایی بر اساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. همچنین، برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شد، برای سنجش پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و به منظور برآورد اعتبار آن، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد. داده ها از طریق نرم افزار Spss18 ، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی در تمامی ابعاد چهارگانه(حمایت خانواده پدری، حمایت خانواده پدر شوهری زن، حمایت دوستان و اعتماد بین زوجین)، با متغیر افسردگی، رابطه معنادار و معکوسی داشته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیونی حاکی از آن است که، 24% تغییرات مرتبط به متغیر «افسردگی»توسط متغیرهای مستقل مورد استفاده تبیین شده است.
بررسی فرایندهای تفسیری و معنایی مبتنی بر جنسیت در انتخاب کنش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی فرایندهای معنایی و استدلالی افراد در هنگام داوری اخلاقی و کشف جهت گیری های جنسیّتی در آن بود. در این پژوهش که از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بهره برده شد، تمرکز مطالعه بر فرایندی بود که قضاوت افراد را هنگام مواجهه با تعارضات و دوراهی های اخلاقی شکل می دهد. به عبارتی شیوه تفکّر و روش استدلال فرد در رسیدن به یک انتخاب اخلاقی مورد توجه محقق بود. ابزار پژوهش پرسشنامه ای حاوی داستان هایی با محتوای تعارض اخلاقی بود که با ابعاد مختلف زندگی انسان ها در ارتباط است که با انجام دادن مصاحبه عمیق و با قرار دادن افراد در دوراهی های اخلاقی موجود در داستان ها، داده ها جمع آوری شد. داستان ها براساس مطالعه معماهای اخلاقی موجود و با توجه به سؤالات پژوهش طراحی شدند؛ نمونه گیری به صورت هدف مند انجام شد و بدین ترتیب 24 نفر از هر دو جنس زن و مرد به طور مساوی برای مصاحبه انتخاب شدند که نیمی از آن متشکل از دانشجویان دوره لیسانس 19 - 23 سال و نیمی دیگر متشکل از پدر و مادرانی بود که در محدوده سنی 45 - 55 سال قرار داشتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه افراد هنگام قضاوت در یک دوراهی اخلاقی، ممکن است به یک تصمیم گیری مشابه برسند، اما منطق و فرایندهای استدلالی آن ها برای رسیدن به این تصمیم می تواند بسیار متفاوت از یکدیگر باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که جنسیّت نقش قابل ملاحظه ای را در جهت گیری های معنایی و استدلالی متفاوت اخلاقی ایفا می کند، به نحوی که نتایج نشان داد زنان عمدتاً بر استدلال های عاطفی و مراقبت محور و مردان بر گرایش های منطقی و عدالت محور تأکید بیش تری دارند، اگرچه هر دو گرایش و جهت گیری را می توان در هر دو گروه به صورت کلی مشاهده کرد
تطورات مفهوم نشوز در ادوار مختلف فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با گذشتن از فراز و نشیب های نه دوره فقه شیعه در امر نشوز، با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، این بار مشکلات نشوز زوجین را در تعریف و دامنه و محدوده آن، با تشریح نظر و دیدگاه فقیهان در دوره های مختلف مورد ارزیابی قرار داده و مشخص نموده که تطورات دوران فقه تأثیری در پدید آمدن مشکلات موجود نشوز نداشته بلکه گذشت تدریجی دوران فقه شیعه، موجب تأثیر مثبتی بر روند شکل گیری و توجه به ابعاد تعریف نشوز در مردان شده است. غالب فقها نشوز را هم برای مرد و هم برای زن قائل شده اند و تعریفی که در طول دوران فقهی نسبت به نشوز زن شده تغییر قابل توجهی نداشته، فقط در مواردی با توجه به درکی که هر فقیه در زمان خود نسبت به چگونگی تمکین زن داشته کمی متفاوت شده است؛ اما تعریف و اسباب نشوز مرد در هر دوره نسبت به دوره پیشین واضح تر و روشن تر گردیده و جالب این است حتی در دوران جمود فقهی (عصر تقلید و عصر اخباریگری) نه تنها روند نزولی نداشته بلکه حرکت تکاملی را پیموده و نکته اساسی این است که در همه دوره ها به رفتار عادلانه و اخلاقی مرد با زن توصیه شده و هر زمان نسبت به زمان قبلی، ابعاد آن روشن تر گردیده است.
بررسی راهبردهای سیاست اشتغال در حوزه ی مادری در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید، بخش مهمی از چالش های مربوط به اشتغال زنان، با نقش مادری آنها پیوند دارد. وقوع تغییراتی مهم در کمّ و کیف ایفای نقش مادری در جامعه ی ایران و ربط معنادار این تغییرات به مقولات تحصیل و اشتغال زنان، اهمیت توجه به این عرصه را به خوبی نشان می دهد. بدیهی است که مدیریت کلان چنین تغییراتی، در راستای حمایت و تسهیل مادری، در کنار بهره مندی از توانمندی ها و فرصت های زنان در روند توسعه ی کشور، بر عهده ی حاکمیت است و سیاست اجتماعی یکی از ابزار کارآمد در مدیریت تحولات اجتماعی به شمار می رود. «سیاست اشتغال» یکی از بخش های سیاست اجتماعی است و راهبردهای آن در حوزه ی مادری بر مجموعه تدابیر و اقدامات حاکمیت در راستای تأمین درآمد و تسهیل اشتغال برای گروه مادران صدق می کنند. این پژوهش، مبتنی بر روش تحلیل محتوای کیفی و با مطالعه ی کلیه ی سیاست های تقنینی و اجرایی مصوّب مراجع مختلف سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران از سال 1358 تا سال 1394 به مطالعه و تحلیل این راهبردها، در دو سطح کلان و خرد پرداخته است. در انتها، مقولات کلان «تحقق عدالت» و «تأمین درآمد» از تحلیل سیاست های کلی نظام و مقولات «سیاست های تسهیلی» و «سیاست های تأمین درآمد» از بررسی راهبردهای سطح خرد حاصل شد.
سهم زنان در وقف نسخه های خطی ترجمه های فارسی قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن در حوزه های علم، فرهنگ، هنر و سیاست زن در حوزه فرهنگ
- حوزههای تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده مشارکت زن در اجتماع
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه دیگر موارد وقف، صدقه و انفاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی گروه های ویژه آداب، رسوم و آموزه های مسلمانان در دیگر فرهنگ ها وملل
آگاهی از نابرابریهای جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارائه الگوی ساختاری عوامل مؤثر بر قصد خرید پوشاک حجاب در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه یک الگوی معادلات ساختاری از عوامل مؤثر بر قصد خرید پوشاک حجاب است. آنچه در اسلام درباره حجاب مد نظر است، نه لباس خاص، بلکه پوشش خاصی است که زنان هنگام حضور در جامعه و معاشرت با مردان از آن استفاده می کنند؛ یعنی انواع پوشاک مختلفی که شرایط و حدود مد نظر اسلام را داشته باشد به عنوان پوشاک حجاب، مورد تأیید است. متأسفانه امروزه این واجب دینی با هجمه های زیادی روبه رو شده است. در نتیجه لازم است در کنار مباحث فقهی و جامعه شناسی، مطالعاتی در زمینه شناخت عواملی که بر مصرف پوشاک حجاب مؤثر است، صورت پذیرد. بر اساس نظریه های موجود، قصد خرید هر محصول با مصرف و استفاده از آن محصول ارتباط نزدیکی دارد. در این تحقیق با مطالعه پیشینه، پنج متغیر دینداری، دلمشغولی مد، عزت نفس، هنجار ذهنی و دلمشغولی حجاب شناسایی و در قالب یک الگوی معادلات ساختاری تأثیر آنها بر قصد خرید پوشاک حجاب مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور، پرسشنامه ای متشکل از 40 سؤال استاندارد تهیه، و به صورت خوشه ای تصادفی، میان زنان توزیع شد که 461 پرسشنامه برگشت و مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج نشان داد از بین متغیرها، تأثیر متغیر دلمشغولی حجاب بر قصد خرید پوشاک حجاب به صورت مستقیم (ضریب اثر 0/85) است و بقیه متغیرها به صورت غیر مستقیم بر قصد خرید اثر می گذارد. شاخصهای برازندگی الگوی نهایی در سطح مناسب، و روابط تأیید شده معنادار است (0.0000=P-Value ).