فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
541 - 560
حوزههای تخصصی:
با تغییر سبک زندگی افراد و عوامل مؤثر بر آن، گرایش به ازدواج نکردن یا تأخیر در آن یکی از مسائل اساسی جوامع امروزی است. این امر در دانشجویان تحصیلات تکمیلی با فراوانی بیشتری مشاهده می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربیات زیسته دانشجویان تحصیلات تکمیلی دختر دانشگاه تبریز از ازدواج دیرهنگام است. پژوهش حاضر به روش کیفی و پدیدارشناسی و نمونه گیری هدفمند و از طریق مصاحبه ژرف نگر با 22 نفر از دخترانی که هنوز ازدواج نکرده اند انجام گرفت. مصاحبه ها ضبط و به روش استرابرت و کارپتنر تجزیه و تحلیل شدند. از تجربیات این افراد پنج مضمون اصلی: اقتصاد، تحصیلات، فرهنگ، فضای مجازی و عواقب و پیامدها به دست آمد که از مضامین فرعی آن ها می توان به نقش مسائل اقتصادی، باورها و سنت های غلط اجتماعی و گسترش فضاهای مجازی در گسترش ازدواج دیرهنگام اشاره کرد که برای این افراد پیامدهایی نظیر افسردگی، وانهادگی، اضطراب تنهایی و خودتحقیری را به دنبال داشته است. می توان با اتخاذ راهکارهایی مبتنی بر سبک زندگی اسلامی بر این پدیده روزافزون غالب شد.
نقد جامعه شناسی رمان های سه گانه احلام مستغانمی (با تکیه بر رمانتیسم جامعه گرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
361 - 376
حوزههای تخصصی:
در نقد جامعه شناختی رمان، ارتباط ساختار و محتوای داستان با وضعیت و دگرگونی های جامعه و محیطی که در آن متولد شده بررسی می شود و چگونگی انعکاس و بازنمایی هنرمندانه جامعه در جهان تخیلی اثر ادبی، نقد و تحلیل می شود. نویسندگان در این مقاله، بر پایه چارچوب نقد جامعه شناسی، به بررسی آثار نویسنده مشهور الجزایری، خانم احلام مستغانمی، پرداخته اند. با آنکه وی نویسنده ای رمانتیک است، در قالب رمانتیسم جامعه گرا در آثار خود به تبیین اوضاع فرهنگی و اجتماعی کشورش می پردازد. او از مسائلی چون حقوق زنان، فقر فرهنگی، تقابل سنت و مدرنیته و نابسامانی های اجتماعی سخن می گوید و زخم ها و جراحت هایی را که از رهگذر استعمار بر پیکره جامعه وارد شده، واکاوی و تشریح می کند. از یافته های این پژوهش، که به روشی توصیفی تحلیلی تدوین شده، برمی آید که نویسنده توانسته است روزنه ای جدید برای شناخت زوایای مختلف اشغال الجزایر، جنگ های آزادی بخش این کشور، پیامدهای استعمار و عقب ماندگی جوامع عربی در برابر چشمان مخاطب بگشاید. اما ،در عین حال، تلاش دارد با کاربرد لحنی احساسی، پایبندی خود به مکتب رمانتیسم را حفظ کند. با وجود این، هرچند آثار وی رنگ و بوی انتقادی به خود گرفته است، با رئالیسم اجتماعی تفاوت معناداری دارد.
خلاقیت و نوگرایی در جنسیت زدایی از زبان های محاوره ای و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
389 - 404
حوزههای تخصصی:
زبان از عناصر مهم در شکل گیری هویت فرهنگی و انتقال فرهنگ افراد است. در کنار آن، جنسیت در مفهوم تلفیقی آن شامل عناصر زیست شناختی، روان شناختی، فرهنگی و اجتماعی است. در نتیجه، زبان و هویت یابی جنسیتی رابطه ای پیچیده دارند. در این زمینه، بررسی بنیادهای زبانی از نگاه اندیشمندان انسان شناسی و فمنیسم، یافتن مصادیق تبعیض آمیز جنسیتی و بررسی نظام زبانی درون هر فرهنگ، از شاخه های مهم مطالعات فرهنگی به شمار می آیند. با این فرض که جامعه می تواند از رهگذار زبان، به افراد هویت خاص جنسیتی فرودَست یا فرادَست بخشد، تلاش نوشتار حاضر بر این بوده تا با بررسی داده های کتابخانه ای و تحلیل این داده ها با رویکرد معناکاوانه، توصیفی و انتقادی، به جنسیت زدایی از زبان فارسی و عرفانی به منزله نوآوری فرهنگی بپردازد. برای این مقصود، امکان خوانش های جدید با رویکرد انتقادی و نوگرایانه ملاک عمل قرار گرفته است. نکته آن است که در زمینه برنامه ریزی برای جنسیت زدایی از زبان فارسی، پژوهش ها و آسیب شناسی های نظام مند کمتر انجام شده است و ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ از ﮐﻠﯿﺸﻪ ﻫﺎی زبانی، در زبان رایج و زبان عرفانی، ﺑﺪﻭﻥ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﺟﺪﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻘﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﯿﺮﻧﺪ، ﻣﺮﺗﺒﺎً ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺑﺎﺯﺗﻮﻟﯿﺪند.
تصویرسازی زنان عامه از «زن بودگی» در اینستاگرام فارسی از طریق استعاره های مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
341 - 364
حوزههای تخصصی:
با مطالعه عبارات استعاری در یک زبان در خصوص زن و زن بودگی می توان به شناخت نظام ادراکی حاکم بر ذهن گویشوران آن زبان در این خصوص دست یافت. هدف این مقاله، مطالعه چگونگی مفهوم سازی زن در میان زنان عامه ایرانی در اینستاگرام و چگونگی ادراک تجربه زن بودگی توسط ایشان از طریق شناسایی استعاره های محوری ای است که معانی آن را با یکدیگر مرتبط می سازد. برای دستیابی به این هدف، ضمن بهره گیری از رویکردهای زبان شناسان شناختی، به پرسش های ذیل پاسخ داده شده است؛ 1. زنان عامه فارسی زیان، مفهوم زن و تجربه زن بودگی را در قالب چه استعاره هایی در اینستاگرام برساخت می کنند؟ 2. برساخت معنایی زنان عامه فارسی زیان از مفهوم زن و تجربه زن بودگی در اینستاگرام براساس کدام حوزه های کلان مفهومی صورت می گیرد؟ 3. چه حوزه های مبدأیی، بیش ترین کاربرد را برای حوزه مقصد زن در زبان زنان عامه فارسی زیان دارد؟ دراین تحقیق، ، از روش مردم نگاری مجازی و برای تحلیل داده ها از تحلیل استعاری بهره گرفته شده است. با تحلیل پست های به اشتراک گذاشته شده توسط 90 زن منتخب، 250 استعاره مفهومی استخراج شده که در 11 حوزه مفهومی کلان طبقه بندی شده اند. این حوزه ها به ترتیب فراوانی شامل؛ خداگونگی، عاطفه، ناتوانی، قدرت، اشیاء، طبیعت، راز و معما، گیاه، مبارزه، بازیگری و دارایی است.
نگرشی بر حضور زنان لبنانی در عرصه های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱ زمستان ۱۳۸۸ شماره ۲
107-117
حوزههای تخصصی:
در سده های اخیر با فراهم آمدن فضای آزاد و بستر مناسبی برای حضور زنان در جوامع بشری و انجام فعالیت های ارزنده ای در عرصه های سیاسی، تجاری، فرهنگی، فکری و ادبی، این جوامع به رشد و شکوفایی فزاینده ای دست یافتند و دگرگونی های اساسی در آن ها پدید آمد. زنان جامعه ی لبنان نیز از این امر مستثنی نبودند. آنان به رغم چالش های پیش رو نه تنها در عرصه فرهنگی و اجتماعی خوش درخشیدند و فعالیت های ثمربخش خود را تا حضور در کنفرانس های فرهنگی و سیاسی داخل و خارج از کشور گسترش دادند، بلکه در عرصه های هنری و ادبی نیز به خلق آثار ماندگاری دست زدند، که کمتر نظیری برای آن در سایر کشورهای عربی می توان یافت.
تحلیل پویا از تأثیرات اقتصادی تحولات ساختاری جمعیت در دهه های آتی کشور ایران (با تأکید بر نقش زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 37
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه جمعیت و تحولات آن یکی از چالشی ترین مسائل دهه های آتی کشور خواهد بود و تاثیرات و پیامدهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و ... با خود به دنبال خواهد داشت. این پژوهش با هدف تحلیل پویای تاثیرات اقتصادی تحولات ساختاری جمعیت در دهه های پیش رو با تاکید بر نقش زنان به مطالعه و بررسی این روند می پردازد. لذا این پژوهش برای درک بیشتر از تحولات ساختاری جمعیت (در چهارگروه سنی) درگذشته، حال و پیش بینی آینده آن؛ با مدل سازی سیستم های پویا به شبیه سازی روند جمعیت کشور از سال 1355 تا 1455، با نرم افزار «Vensim» به پیش بینی تحولات ساختاری جمعیت پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داد روند جمعیتی سنین کار از سال 1415 به صورت کاهشی خواهد بود؛ یعنی این روند حدود 10 سال قبل تر از روند کاهشی جمعیت کل، اتفاق خواهد افتاد. بنابراین برای جبران کسری نیروی کار فعال اقتصادی و بهبود روند تولید افزایش اشتغال زنان یکی از کار آمدترین راهکارهای موثر دراین بحران خواهد بود. همچنین به ازای اعمال سیاست افزایش سالیانه 100 هزار نیروی کار فعال اقتصادی زنان در الگوی ارائه شده در سال 1455 میزان نیروی کار فعال بانوان از 83/4 میلیون نفر به 81/8 میلیون نفر افزایش می یابد. حاصل این سیاست باعث افزایش 2.5 درصدی تولید کشور خواهد شد. لذا فراهم سازی حضور بانوان در فعالیتهای اقتصادی می تواند یکی از عوامل موثر بر تولید و اشتغال باشد.
بررسی تأثیر تعارض کار خانواده و خانواده- کار بر بیگانگی از کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
397 - 414
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تعارض کار خانواده و تعارض خانواده کار بر بیگانگی از کار است. در این زمینه، از نظریه نمایشی گافمن، دوکسبری و هیگینز، کرچمایر و کوهن، مرتون، اینگلهارت، و فانس استفاده شده است. جامعه آماری شامل زنان متأهل شهر اهواز است. داده های پژوهش با روش پیمایشی، از نمونه ای با حجم 386 نفر، از میان کارمندان زن متأهل اداره های دولتی شهر اهواز با روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی انتخاب شد. بیگانگی از کار در دو حیطه: تعارض کار با خانواده و تعارض خانواده با کار بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون های معناداری، تحلیل واریانس، تحلیل رگرسیون، و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که: رابطه مستقیم و معناداری بین متغیر تعارض کار با خانواده، تعارض خانواده با کار، و متغیر وابسته (بیگانگی از کار) وجود دارد. همچنین یافته ها نشان می دهد که پایگاه اجتماعی اقتصادی (وجه عینی) از طریق تعارض کار با خانواده و خانواده با کار، بر بیگانگی از کار اثر غیرمستقیم دارد و پنداشت فرد از پایگاه اجتماعی اقتصادی خود (وجه ذهنی) تأثیر مستقیمی بر بیگانگی از کار می گذارد. درضمن، نتایج پژوهش رابطه معکوس و معناداری بین متغیرهای سن، سابقه کار، نوع سمت سازمانی، پیشینه شهری روستایی، و متغیر بیگانگی از کار را آشکار می کند.
خوانش مخاطبان سریال های شبکه ماهواره ای فارسی وان: مورد تماشاگری ویکتوریا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی کردیم خوانش زنان ایرانی از سریال پربینند? ویکتوریا را بررسی کنیم. بر اساس نظریه های مخاطب فعال، به ویژه مصرف بین فرهنگی، مصرف رسانه ای با تکیه بر زمین? فرهنگی و اجتماعی، مخاطب به نحوی چندجانبه تعیین می شود. این تحقیق با روش کیفی و تکنیک مصاحب? عمیق، در میان30 نفر از زنان صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که تماشای این سریال نوعی اشتیاق مفرطی را پدید آورده است که می توان از «پیدایش تماشاگری شیفته» سخن گفت. افزون براین، تماشاگران زن این سریال، نقش ویکتوریا (قهرمان زن داستان) را مقتدر و مستقل تعبیر کرده اند. نمایش زن مقتدر حس خوشایندی از تماشای این سریال را برای آن ها تداعی کرده است. یافته ها نشان دادند، همذات پنداری مکانیسم قدرتمندی در فرایند تماشای این سریال است. وضعیت واقعی زندگی زنان تماشاگر با متن تصویری، مقایسه و موضوع مجادله تماشاگران است. این فرایند سبب شده تا خوانشی فعالانه حول قضاوت ها و انتظارات از نقش زنانه براساس نمایش نقش ویکتوریا در این سریال شکل گیرد. تأهل، اشتغال و رشت? تحصیلی متغیرهایی هستند که در نوع چنین خوانش هایی مؤثر است. افزون بر این، ما در این مقاله استدلال می کنیم که «مقایسه ما و دیگری» وجه مسلط در خوانش ویکتوریا در بین زنان ایرانی است.
مقایسه ی تطبیقی سیمای زن در داستان های هزارویک شب و نگاره های صنیع الملک نقاش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات فرهنگی درباره ی زن کتاب هزارویک شب، مرجع نسبتاً مهمی بوده است. کتاب دربردارنده ی ده ها شخصیت زن است که نقش های کارکردی و اخلاقی گوناگونی را به عهده دارند. به نظر می رسد که کتاب تنها بازتاب دیدگاه های رایج یک عصر و منعکس کننده ی تجربیات فردی مؤلفانش در رابطه با زنان نیست؛ بلکه برآیند پیچیده ای از نگاه جامعه به این مقوله و تجربه های گوناگون مؤلفان آن است که در طول ازمنه، فرصت های موجود برای بیان یک ایده، و یا نحوه ی برخورد با اندیشه ای را فراهم کرده و ماندگاری یا فنای آن را رقم زده اند. حوزه ی مورد مطالعه در این مقاله، ترجمه ی فارسی داستان های هزارویک شب و تعدادی از نقاشی های صنیع الملک است. در این مقاله داستان هایی مورد مطالعه قرار گرفته اند که نقش محوری آن ها را زنان به عهده دارند. مطالعه ی سیمای زن در این داستان ها و مقایسه ی تطبیقی آن با نقاشی های صنیع الملک هدف مقاله ی حاضر است. شهرزاد هزارویک شب برترین نمونه ی زنان است که با به تصویر کشیدن موقعیت زنان و توصیف ایشان به عنوان زن مدبّر، شجاع و دلاور، عاشق پیشه، هنرمند و اهل قلم، همگرایی کلی ای را در داستان به وجود آورده؛ و سبب شده تا دیگر به نظر تخفیف به زن نگریسته نشود، بلکه خوانندگان داستان او (زن) را مکمّل، هم کار و یار و یاور مرد بدانند و برای حل معضلاتش گام بردارند. صنیع الملک نیز همگام با زبان راوی قصه ها و رعایت اصول داستان ها، فضایی دموکراتیک در باب زنان پدید آورده که حاکی از تأثیرگذاری عمیق شهرزاد و دیگر زنان داستان بر وی است.
زنان فراتر از نقش های سنتی: بررسی جایگاه زن در کلام امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا نشان دهد که جنسیت به عنوان یک برساخته گفتمانی چگونه از دو ده? پیش از انقلاب اسلامی و دوران استقرار نظام جمهوری اسلامی در سرمای? کلامی امام خمینی (ره) به گونه ای متفاوت از ظرفیت نظام زبانی، مناسبات قدرت، مقاومت مندرج در گفتمان های سنتی و مدرنیزاسیون دوران پیش از انقلاب درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیین کنند? هویت های زنانه/ مردانه را تثبیت یا متحول نموده است. به این منظور، معنای مدلول زنانه/ مردانه در گفتار ایشان را به عنوان مهمترین الیت سیاسی و سمبلیک در گفتمان نواندیشی دینی و انقلابی، در پیوند با دال های کانونی گفتار های رقیب حاضر در متن منازع? سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت پهلوی و روحانیت سنتی و با استفاده از روش و نظریه تحلیل تاریخی- گفتمانی روث وداک مورد مطالعه و بررسی قرار داده و دریافته ایم که زن در آینه کلام امام خمینی(ره) در پیوند با مقولاتی چون ارزش های اسلامی، انسانیت، آزادی، برابری، شجاعت، حق و حتی تکلیف مشارکت در تعیین سرنوشت خود و... بر خلاف دو نظام معنایی سنتی و مدرن، به عنوان سوژه ای فعال، آگاه، انتخابگر و مسئول ساخته شده است و نه در مقابل بلکه در کنار مرد و نه در عرصه ای خاص که در همه شئون زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی عهده دار وظیفه ساخت و حفاظت از نظم سیاسی مبتنی بر اسلام و ارزش های الهی آن معرفی می شود.
تبیین ساختارگرایانه قوانین مردسالار حاکم بر جریان ادبیات نمایشی مقاومت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
45 - 64
حوزههای تخصصی:
با آن که جایگاه زن در ادبیات نمایشی مقاومت، همواره از طرف پژوهشگران و نقادان این جریان تئاتر در کشور، مورد نقد واقع شده؛ اما تاکنون هیچ تغییری در رویکرد نویسندگان و یا سیاست گذاری مشخص صورت نگرفته است. گویی پژوهشگران و نویسندگان با وجود یافتن مشکل، در مرحله مقابله با آن و عوض کردن شرایط با سردرگمی مواجه شده اند. علت اصلی، ناآگاهی از ماهیت جریان مردسالاری است که قوانین بیان نشده و غیر قابل تغییر را به صورت الواح دست نیافتنی بر ادبیات نمایشی دیکته می کند.
این مقاله در پی کشف قوانین مردسالاری حاکم بر جریان و اثبات آن ها با هدف تبیین دقیق موضوع برای خروج از حصار تنیده شده موجود با تمرکز بر هفت اثر به نام های آواز پر جبرئیل (تشکری، 1384)، آن سوی رؤیاهای من (آریان فر، 1384)، میهمان سرزمین -خواب (یثربی، 1379)، زوخ (اشرف نژاد، 1367)، تکرار (خانیان،1384)، آذر (پوررضائیان، 1387)، اهل اقاقیا (تشکری، 1384) است. خروج از حالت نانوشتگی و بیان روشن قوانین مذکور، در نقض آن ها و عبور از وضعیت قبلی، نقش اساسی را ایفا می نماید. در این مقاله که در حیط? تحقیقات ساختارگرا قرار می گیرد با روش تطبیقی، از خلال بررسی تصویر زن در نمایشنامه های مقاومت، قوانین مردسالار و ضد زن آثار استخراج شده و موارد مشابه برای استدلال و اثبات به عنوان فاکت در ذیل هر قانون مرتب گردیده است. تدوین قوانین مردسالار حاکم بر جریان و همچنین ارائه روش های اصلی و کاربردی برای نقض این قوانین، از نتایج مقاله است. این پژوهش می تواند در بیان وضعیت کنونی زن در ادبیات نمایشی به صورت روشن و به دور از هرگونه کلی گویی نقش مؤثری داشته باشد.
گفت وگومندی سراسطوره های مسلط بر هنر دوره قاجار و نقش آن در تصویرگری شخصیت شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
179 - 197
حوزههای تخصصی:
سراسطوره های مسلط بر فرهنگ و هنر هر جامعه شکل دهنده گفت وگوهایی هستند که به جریان های فرهنگی و خلق هنری در آن جامعه جهت می دهند. در دوره قاجار، ورود و ترویج سراسطوره فرنگ در ایران باعث به وجودآمدن تحولاتی شایسته توجه در حوزه فرهنگ و هنر شد. یکی از نمودهای پربسامد و تأثیرگذار چنین تحولی در تصویرگری و به خصوص تصویرگری زنان مفهوم «دیگری» این دوره بود. ازاین رو، این پژوهش با انتخاب «شخصیت شیرین»، که شخصیتی با ظرفیت بالا برای «دیگری»شدن و «فرنگی»شدن در آن دوره بود، به مطالعه گفت وگومندی (باختینی) سراسطوره های مسلط بر هنر دوره قاجار پرداخت. این مطالعه در پی پاسخ به این پرسش شکل گرفت که در یک جامعه، که در یک زمان تحت تأثیر چند سراسطوره مختلف است، نحوه تأثیرگذاری سراسطوره ها بر شکل گیری و تحولات یک ایکون اسطوره ای کلان چگونه است؟ بدین منظور، بررسی تصاویر موجود از صحنه «آبتنی شیرین» به منزله پیکره مطالعاتی با روش تحلیل های بینامتنی و بیناگفتمانی بدین نتیجه رسید که در دوره قاجار بین سه سراسطوره فرنگی، ایرانی و اسلامی گفت وگویی شکل گرفته که سراسطوره اسلامی در آن نقش میانجی دو سراسطوره دیگر و فراهم کننده مقدمات گفت وگو را برعهده داشته، اما درنهایت، باگذشت زمان و قوت گرفتن این گفت وگو، سراسطوره اسلامی از آن خارج شده است.
پیش بینی مؤلفه های شادکامی زنان متأهل از طریق عزت نفس و روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
39 - 54
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابط، عزت نفس و روابط زناشویی با شادکامی زنان متأهل انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 97 نفر از زنان متأهل شهر شیراز بود. جهت سنجش مؤلفه های شادکامی (شامل عواطف مثبت و منفی و رضایت از زندگی) از مقیاس عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و مقیاس رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) استفاده شد. هم چنین عزت نفس به وسیل? پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (بارو، 2007) و روابط زناشویی توسط پرسشنامه روابط زناشویی (خیر و سامانی، 1382) مورد اندازه گیری قرار گرفت. یافته های تحقیق با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که عزت نفس پیش بینی کننده مثبت و معنادار عاطفه مثبت می باشد. به عبارت دیگر زنانی که از عزت نفس بیشتری برخوردارند، عواطف مثبت بیشتری نیز تجربه می کنند. هم چنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که روابط زناشویی، رضایت از زندگی و عاطفه منفی زنان را به صورت معناداری پیش بینی می کند. به این معنا که با افزایش روابط زناشویی، رضایت از زندگی زنان افزایش و عواطف منفی آن ها کاهش می یابد.
الماس مؤنث: رویکردی پسافمنیستی به تجلی زنان در نقش سیاه در دوران پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
323 - 348
حوزههای تخصصی:
در تاریخ نمایش سنتی ایران، به ویژه سیاه بازی، کنشگری و حضور زنان در این عرصه فرهنگی هنری در بسیاری از وجوه کم رنگ و گهگاه کاملاً محو بوده است. همچنین به دلیل عدم ثبت وقایعِ نمایش سنتی، اسناد زیادی در این رابطه وجود ندارد. با وجود این، یکی از جنبه های مهم کنشگری زنان در دهه های اخیر در زمینه نمایش های سنتی، به خصوص در سیاه بازی رُخ داده است. این فعالیت ها به خلق شخصیت الماس (سیاه) مؤنث بین زنان ایرانی منجر شده که تا پیش از انقلاب اسلامی وجود نداشته است. این مقاله به حضور زنان در این گونه نمایشی و بازی در نقش الماس می پردازد و جنبه های اجتماعی حاصل از این رویداد را در حوزه نظری، بر اساس آرای فمنیسم پست مدرن با تأکید بر مفهوم «دیگری» و نیز بر اساس نظریات جودیت باتلر با محوریت «هویت جنسیتی» و «مخالف پوشی» بررسی می کند. تلاش بر این است بدانیم چرا زنان تا پیش از این در نمایش های سنتی ایرانی حضور نداشته اند و با حضور خود چگونه یک گفتمان زنانه را شکل داده اند. به منظور بررسی جزئیات شکل گیری شخصیت الماس مؤنث، از گزیده ای از متون نمایشی و اجراها هم استفاده شده است. مقاله نشان می دهد که «دیگری بودن» باعث ساختارشکنی و خلق رویداد جدیدی می شود که همانا شروع شکل گیری الماس مؤنث در قالب یک گفتمان زنانه است: گفتمان تازه ای که حاصل رویکرد تبدیل به دیگری و به هم ریختن عرف های جنسیتی است.
بررسی شخصیت زن نمایش نامه ی عروسک خانه در تنگناهای اخلاقی بر مبنای سه نظریه ی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۲ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱
23-40
حوزههای تخصصی:
این مطالعه در پی بررسی متون ادبی اخلاق مدار با محوریت زنان است، برای دست یابی به این منظور محققان به تحلیل محتوی نمایش نامه عروسک خانه بر مبنای تعدادی از نظریات اخلاقی و قضاوت در مورد پاسخ نهایی قهرمان زن این اثر یعنی نورا بر بنیاد این نظریه ها پرداخته اند، از این رو قسمت های از نمایش نامه که بیشترین تناسب را با هدف این پژوهش داشتند برای تحلیل محتوی با توجه به محتوی این نظریات انتخاب شد. برای پایایی سنجی درصد توافق بین 20 نفر از دانشجویان که در مورد صحنه های منتخب قضاوت کرده بودند حاصل شد و برای اعتبار از تحلیل گفتار?، محتوی استدلال دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل محتوی نشان داد که هر چند بین سه نظریه ی رشد اخلاقی کلبرگ، پیامدگرایی اخلاقی و اخلاق مراقبت هم بستگی وجود دارد، اما روی کرد شناختی (رشد اخلاقی کلبرگ) و عملگرا (پیامدگرایی) برای تبین کافی نبوده و روی کرد مراقبت که به نقش عواطف و احساسات در موقعیت های اخلاقی می پردازد، در تفسیر موقعیت ها اهمیت می یابد. هم چنین این نظریه ها در درک تحول قهرمان زن اثر مساعدت می کنند.
بررسی تطبیقی زنانگی مطلوب در ادبیات عامیانه ایران و اروپا (مطالعه موردی گذر تکامل زناشویی در دو افسانه «شاه مار» و «دیو و دلبر»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
419 - 439
حوزههای تخصصی:
افسانه های محلی و داستان های پریان با استفاده از نماد ها و کهن الگوها سبب و توضیح دهنده کنش و واکنش های فردی و گروهی در یک جامعه اند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیل روایت و با رویکرد تطبیقی به دو افسانه مشابه «زشت و زیبا» از فرهنگ اروپایی و «شاه مار» از فرهنگ ایرانی می پردازد. سؤال پژوهش آن است که در دو روایت مطالعه شده، چه چیزی به منزله کمال مطلوبِ زن در عبور از گذر تکاملی دخترانگی به زنانگی به واسطه ازدواج تبیین شده است؟ برای رسیدن به پاسخ، با استفاده از مضمون «گذر» در آرای جان هینلز و تبیین ازدواج به مثابه «گذر تکامل زناشویی» بر اساس نظر جوزف کمبل درباره سیر تکاملی قهرمان های اسطوره ای، وضعیت قهرمان زن دو افسانه در مرحله گذر زناشویی مطالعه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تکامل قهرمان داستان «دیو و دلبر» گذر از وضعیت دخترانگی به زنانگی به واسطه عشق و وصال با موجودی دیو صورت است که زیباییِ حقیقی پنهانش پس از تجربه عاشقانه آشکار می شود و داستان به انتها می رسد. اما در داستان «شاه مار» عشق و وصال زمانی شکل می گیرد که ماهیت انسانیِ دیو آشکار می شود و این نقطه، آغاز فرایند تکامل نهایی زن یعنی پذیرش نقش مادری است و حفظ عشق و ازدواج اهمیت اصلی و کمال نهایی معرفی می شود.
مطالعه تطبیقی پوشاک اساطیر انسانی در نقاشی های دیوارى با زنان سوریه دوره روم (رویکرد کارکردگرایی مالینوفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
595 - 627
حوزههای تخصصی:
اساطیر رومی به دلیل تجسم خدایان در قالب پیکره هایی انسانی با توانایی های ماوراءطبیعی، دارای جایگاهی مقدس و جاودانه بوده اند و از ارزش هنری و تاریخی برخوردارند. اسطوره ها شامل خدایان، نیمه خدایان و صحنه های حماسی و نمادین، در نقاشی های دیواری رومی سوریه تصویر شده اند. این نقاشی ها به نمایش رسوم و اصول اخلاقی می پردازند و نحوه پیروی از مذهب و ارزش کارکردی و درونی جامعه را بیان می کنند. پوشش زن، به عنوان مؤلفه ای نشانگر تمدن، در بخش مهمی از جامعه سوری روم تجسم یافته است. هدف، شناسایی مضامین اسطوره ای در نقوش انسانی و شناخت معانی آنهاست. در این راستا فرم های ظاهری پوشش زن در پنج نقاشی دیواری بررسی و سپس با پوشش زن سوری در دوره روم تطبیق داده می شود که با مؤلفه های نیاز و نهاد مالینوفسکی تحلیل می شود. پرسش آنست که از منظر کارکردگرایی، وجوه اشتراک و افتراق پوشاک در نقاشی های دیواری و زنان سوریه دوره روم با تأکید بر عناصر اسطوره ای مالینوفسکی چیست؟ نتایج نشان داد که نوع پوشش زنان و رنگ های به کاررفته در نقاشی ها و لباس زنان سوریه دوره روم، علاوه بر پاسخگویی به نیاز به پوشش، در جهت پاسخگویی به نیازهای فرهنگی و انسجام روحی ازقبیل اخلاق مداری، باورهای اجتماعی و دین مداری نیز برآمده است. در جامعه سوریه دوره روم، نهادها در خدمت برآورده کردن نیازهای زنان بودند و نقش مثبتی در بقای کلی جامعه داشتند. روش پژوهش، تطبیق تاریخی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، اسنادی است.
بررسی روند تغییرات نقش و جایگاه موقوفات زنان از دوره صفوی تا عصر حاضر (مطالعه موردی شهرستان های بیرجند، درمیان، سربیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۴ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
5 - 23
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان نیمی از جمعیت مؤثر جامعه، همواره در جنبه های مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، حضوری فعال دارند. عرص? وقف به عنوان یکی از صحنه های حضور زنان، کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. در محدود? استان خراسان جنوبی انگیزه های گوناگونی برای وقف اموال در بین بانوان وجود دارد. در این منطقه همچون سایر نقاط کشور، زنان بخشی از اموال خود را در دوره های گوناگون صرف انجام امور خیریه نموده اند که این امر از یکسو نشان دهند? حس خیرخواهی و از سوی دیگر نشانگر موقعیت و استقلال مالی زنان می باشد. در دور? صفویه که مبدأ جدیدی در پدید? وقف در تاریخ ایران است و در دوره های پس از آن تا انقلاب اسلامی ایران، همواره وقف اموال و املاک توسط بانوان نیکوکار وجود داشته است. در پژوهش حاضر که بر اساس مطالعات اسنادی شکل گرفت، بررسی ها نشان داد بیشتر واقفین زن در محدوده پژوهش، در دور? قاجاریه و بیشترین کاربرد وقف اموال آنان بر تعزی? حضرت سیدالشهداء بوده است؛ البته روند رو به کاهش آن از دور? صفویه تا عصر حاضر مشهود بود.
بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت به استفاده مفرط از اینترنت (روزانه بیش از سه ساعت) اطلاق می شود. این پدیده به منزله یک بیماری، آسیب روانی یا اجتماعی، و یک مشکل گسترده با پیامدهای جدی است که بین دانش آموزان و دانشجویان رو به افزایش است. پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر ساکن در خوابگاه های دانشگاه یزد، در سال تحصیلی 1391 1392، انجام شد. طرح این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود و 335 نفر از طریق روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت، پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی NEO، و پرسشنامه ادراک تعامل اجتماعی گلاس بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های همبستگی، t مستقل، و تحلیل رگرسیون انجام شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 وجود دارد. بین ویژگی های شخصیتی با ادراک تعامل اجتماعی نیز رابطه معناداری در سطح 01 / 0 و 001 / 0 مشاهده شد. همچنین، یافته ها نشان داد بین ادراک تعامل اجتماعی با اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری در سطح 001 / 0 وجود دارد. در میزان اعتیاد به اینترنت تفاوت معناداری بین دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد وجود دارد (01 / 0p<)، ولی در میزان ادراک تعامل اجتماعی، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
دانش بومی زنان عشایر کلهر در زمینه سیه مال ، سازه پرتابل ایل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
39 - 56
حوزههای تخصصی:
سیاه چادرهای عشایری نماد طراحی درون زا برای معیشتی پایدار و استفاده ای بهینه از ظرفیت های بوم آورد برای دستیبابی به اهداف الگوی زیستی کارآمد کوچندگی است. این معماری اصیل و این ابتکار قومی، به مثابه بخشی از میراث معنوی ایل ها و عشایر شایست? ثبت و نگاهداری است، اما متأسفانه این ساز? اصیل و دانش مرتبط با آن در معرض تهدید جدی است. پژوهش حاضر که با هدف مستندسازی دانش بومی زنان عشایر کوچند? ایل کلهر در زمین? سکونت گاه های عشایری است در راستای ثبت و نگهداری این میراث، طی مطالعه ای که دارای رویکرد کیفی بود، با استفاده از تکنیک گروه های متمرکز و روش ارزیابی مشارکتی روستایی در فصل بهار در میان بند ایل مذکور، حوز? جغرافیایی شهرستان گیلان غرب در استان کرمانشاه، به اجرا درآمد. نتایج با استفاده از تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر اساس طبیعت تحقیق کیفی از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد سکونت گاه های عشایر به سیه مال و کولا قابل تقسیم اند که سیاه چادر خود دارای تقسیم بندی فضای داخلی به «لا ژنان» ، «دیواخان» و... است و فضای خارجی به «په چیه» و«کولانه» است که شرح آن به تفصیل در پی می آید.