فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۸۹۹ مورد.
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
271 - 286
حوزههای تخصصی:
در دوره صفوی و قاجار، به سبب ارتباط با غرب، تمایل دربار به تجربه دنیای مدرن و اشتیاق جهان غرب به شناخت دنیای شرق نوعی دوگانگی سنتی و مدرن در بسیاری از مناسبات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه نمایان شد که این روند بر وضعیت زنان و حضور آن ها در عرصه های اجتماعی نیز تأثیرگذار بود. چهره نگاری در نقاشی ایرانی براساس الگوی مشخصی بوده است. آنچه در این پژوهش مطالعه شده، چهره زن در نگارگری های این دو دوره است. این مقاله در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست: نمایش ویژگی های زنانه در نقوش دوره صفوی و قاجار به چه صورت بوده است؟ چه تفاوت های بین آن ها در این دو دوره وجود داشته است؟ نتایج نشان می دهد که زن در آثار نگارگری پیش از قاجار، اغلب جایگاهی مثالی و اسطوره ای داشته و از نظر نوع طراحی غیرواقع گرایانه ترسیم می شده و ارزش بصری آن همچون دیگر عناصر نگاره بوده است، ولی در اواخر دوره صفوی و دوره قاجار، بر اثر ارتباط با غرب، شاهد تغییر در نوع نگرش به نقاشی و درنتیجه توجه به واقع گرایی در ترسیم پیکره زنان و همچنین شکل گیری آثار تک نگاره شده است؛ که این تغییرات به ارائه تصویری نو از زن در نقاشی ایرانی منجر شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.
نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار در شبکه های اجتماعی برای تبلیغات شفاهی الکترونیک و تاثیر بر قصد خرید کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
489 - 518
حوزههای تخصصی:
ظهور شبکه های اجتماعی باعث تغییراتی در ابعاد مختلف زندگی بشر شده و بازاریابی نیز یکی از حوزه هایی است که تحت تاثیر قرار گرفته است. با پیدایش تاثیرگذارانی با قابلیت نفوذ و تاثیر روی دنبال کنندگان گسترده در شبکه های اجتماعی، علاقه برندها به بازاریابی تاثیرگذاران به سرعت در حال رشد است و امروزه برندها قسمت اعظمی از بودجه های تبلیغاتی خود را برای بازاریابی تاثیرگذاران هزینه می کنند. در پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل احتمال موشکافی اقناع و مفاهیمی چون تعامل فرا اجتماعی و بازاریابی شفاهی الکترونیک، بررسی تاثیر نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار بر روی قصد خرید دنبال کنندگان را به عنوان هدف پژوهش دنبال کردیم. مطالعه موردی این پژوهش، زنان تاثیرگذار زیبایی در اینستاگرام بود که به این منظور با شناسایی 4 تاثیرگذار مطرح زیبایی در میان کاربران ایرانی به بررسی صفحات این زنان تاثیرگذار در اینستاگرام پرداخته شده است. پژوهش حاضر از جنبه هدف کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی بوده و روش آن از نوع پیمایشی و ابزارگردآوری داده ها نیز پرسشنامه آنلاین است. با روش نمونه گیری در دسترس 396 پرسشنامه جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 3 و SmartPls نسخه 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد نشانه های اقناعی زنان تاثیرگذار که مربوط به «تخصص»، «قابلیت اطمینان» و «تجربه» با متغیر واسطه «اعتبار منبع» و نشانه های اقناعی مربوط به «خودافشاگری»، «جذابیت اجتماعی»، «نگرش همدلانه» با متغیر واسطه «تعامل فرا اجتماعی» بر روی «تبلیغات شفاهی الکترونیک» و در نهایت «قصد خرید دنبال کنندگان» تاثیر دارند و برخلاف انتظار محققان، «جذابیت فیزیکی زنان تاثیرگذار» تاثیری روی «تعامل فرا اجتماعی» و در نهایت تبلیغات شفاهی الکترونیک و قصد خرید دنبال کنندگان ندارد.
باستان شناسی و تاریخ: تصویر زنان در نگاره های مکتب تبریز و متون دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
267 - 287
حوزههای تخصصی:
متون تاریخی به جهت روایت گری های مردانه از فرمانروایان و بزرگان دوره های تاریخی، اغلب کمتر از مردمان عادی، به ویژه زنان، گفته اند. درواقع،زنان با اینکه نیمی از جامعه بشری و تربیت دهنده مردان و نسل آینده هستند و در ادوار تاریخی نیز تأثیر انکارناپذیری در روابط اجتماعی، حفظ و تداوم سنت ها، رسوم و حتی بازی های سیاسی داشته اند، در بیشتر مواقع به دلایل فرهنگی کمتر سخنی از حضور آنان در اجتماع به میان آمده یا زیر سایه مردان تعریف شده اند. بنابراین، برای روشن کردن موضوع و پاسخ به خلأها و پرسش های موجود روش های باستان شناختی و مطالعه مواد فرهنگی بسیار ارزشمند و کارگشاست، زیرا باستان شناسی همواره با استفاده از مواد فرهنگی به بازسازی جوامع، فرهنگ و نقش های انسان می پردازد. مقاله پیش رو نگاره های مکتب تبریز را به عنوان شواهد مادی دوره صفوی بررسی کرده است و تلاش می کند تصویری را که در متون دوره صفوی از زنان ارائه می شود با تصاویر باقی مانده از آنان در نگاره های مکتب تبریز مقایسه کند و تناقض ها و شباهت های بین آن دو را به بحث بگذارد. در اینجا مطالعه نگاره های شاهنامه شاه تهماسب ، خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی نشان داد که زنان در دوره صفوی دست ِکم در دوران هم زمان با مکتب تبریز برخلاف متون تاریخیِ آن دوره نقش پر رنگ و فعال تری در جامعه داشته اند.
مقایسه تطبیقی جایگاه زنان در مجالس موسیقی دوره تیموری و صفویه بر اساس نگاره های برجای مانده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
437 - 462
حوزههای تخصصی:
در زمان حکومت تیموریان، هنر نقاشی به چنان درجه ای از تکوین و تکامل رسید که الگویی برای کل مکاتب آینده نقاشی ایران شد. با توجه به رویکرد حکمرانان تیموری، شاهد بلوغ و کمال موسیقی در این دوره هستیم که با مطالعه در نگاره های موجود، می توان به نکات بسیار پراهمیت و مطرح حیات موسیقیایی، از جمله جلوت و ملازمت زنان نوازنده و سازها و ابداعات این هنر، در این دوره پی برد. در تاریخ ایران پس از اسلام، عصر صفوی هم به لحاظ دگرگونی های مهم سیاسی فرهنگی و اجتماعی نقطه عطفی محسوب می شود و نگارگری صفویه نیز، مانند سایر شاخه های هنری، از این قاعده مستثنا نبوده است. نوشته حاضر بر آن است تا با رویکرد تطبیقی و به روش توصیفی تحلیلی و تاریخی و با استناد به منابع کتابخانه ای و اسناد موزه ایِ بر جای مانده از روزگار تیموریان و صفویان، هویت و جایگاه اجتماعی زنان نوازنده را به صورت تطبیقی بررسی و تبیین کند. سؤال اصلی این پژوهش بدین صورت مطرح می شود؛ نگاه دو سلسله به زنان نوازنده در آثار هنری چگونه تببین یافته است؟ مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که به رغم شباهت نقش های این دو دوره با یکدیگر، مع الوصف در عصر صفوی بزرگ داری و احترام به مقام زن و نوازنده نسبت به دوره تیموریان بیشتر بوده است. در عصر تیموری، زنان نوازنده در مجالس آرام و بدون هیاهو همراه با پادشاه و معمولاً در رده پایین مجلس به نمایش در آمده اند. در اوایل دوره صفویه، زنان همراه مردان درباری و نزدیک شخص شاه و در اواخر این دوره نیز در صحنه های شلوغ به تصویر کشیده شده اند؛ در حالی که به جای نوازندگی بیشتر به رقص می پردازند و جایگاهشان تنزلی مقطعی به خود دیده است.
اسطوره سنجی در پنج نمایش نامه منتخب از نغمه ثمینی براساس روش ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
381 - 398
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی پنج نمایش نامه منتخب از میان آثار مشهور نغمه ثمینی براساس اسطوره سنجی ژیلبر دوران می پردازد. این روش حدود سال های 1370 برای نخستین بار از سوی دوران ارائه و وارد عرصه نقدهای نو شد. در این نظریه و روش به طور هم زمان متن و فرامتن هایی مانند زندگی نامه نویسنده و محیط اجتماعی او اهمیت می یابند. اسطوره سنجی نقدی بینارشته ای است و فرایند و روش آن را می توان به سه مرحله: نمادسنجی، روان سنجی و اسطوره سنجی تقسیم کرد. از دیدگاه ژیلبر دوران، بین همه آثار تألیفی یک نویسنده رابطه ای وجود دارد که با بررسی آن ها می توان به اسطوره شخصی ذهن پدیدآورنده اثر دست یافت. نغمه ثمینی نمایش نامه نویس معاصر ایرانی ا ست که نمایش نامه هایش به سبب علاقه او به اسطوره ، کهن الگو و تاریخ شایستگی بررسی و نقد از منظر فرایند اسطوره سنجی دوران را دارد. در این تحقیق، پنج نمایش نامه و دو کتاب پژوهشی ثمینی انتخاب، مطالعه و تحلیل شده است. در مرحله نخست، یعنی مرحله نمادسنجی که بر متن تکیه دارد، ابتدا آثارِ منتخب مطالعه شده سپس نمادها، شخصیت ها و کنش های کهن الگویی نقد و تحلیل شده اند تا نخستین مرحله اسطوره سنجیِ دوران انجام پذیرد. سپس با بررسی زندگی نامه نویسنده به وسیله طرح پرسش هایی از او و محیط اجتماعی که در آن زاده و بزرگ شده است مرحله دوم، یعنی روان سنجی که بر فرامتن تکیه دارد، انجام می پذیرد. در پایان نیز، با تحلیل کلی درباره مراحل قبلی و جمع بندی نتایج به دست آمده مرحله نهایی، یعنی اسطوره سنجی آثار، انجام می شود تا اسطوره شخصی ذهن نویسنده و سپس اسطوره جمعی اندیشه او به دست آید. این پژوهش از طریق مطالعه کتابخانه ای و با شیوه تحلیلی توصیفی آثار را بررسی می کند. نتیجه نشان می دهد دغدغه های ذهنی نغمه ثمینی بیشتر شامل مسائلی مربوط به زنان و جنگ است. اسطوره شخصی ایشان هم شهرزاد و روایت گری او برای نجات بخشی است که در نگاهی جمعی به اسطوره سازی از دیگر زنان گسترش می یابد.
بررسی رابطه عوامل روانی اجتماعی اعتیاد به اینترنت (مطالعه موردی: دانشجویان دختر دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
473 - 492
حوزههای تخصصی:
اعتیاد به اینترنت عبارت است از استفاده بیش از حد، نادرست و بیمارگونه از اینترنت. این مشکل ناشی از عوارض زندگی در دنیای مدرن است. صرف نظر از اینکه اعتیاد به اینترنت را بیماری یا آسیب روانی یا مشکل اجتماعی بدانیم، پدیده ای است مزمن، فراگیر و عودکننده که با صدمات جدی جسمانی، مالی، خانوادگی، اجتماعی و روانی همراه است. دانشجویان به اقتضای اشتغال به تحصیل از اینترنت بیشتر استفاده می کنند. از این رو، بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد اینترنت اند. علاقه مندی جوانان به فناوری و حضور آن ها در شبکه های اجتماعی اینترنتی نیز احتمالاً در گرایش بیشتر دانشجویان به اینترنت و وابستگی به آن بی تأثیر نیست. در این پژوهش، به بررسی رابطه عوامل روانی اجتماعی یعنی عزت نفس، انزوای اجتماعی و رضایت از زندگی با اعتیاد به اینترنت در میان دانشجویان دختر دانشگاه یزد پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش کل دانشجویان دختر دانشگاه یزد در نیم سال دوم سال تحصیلی 1391 1392 است که تعداد آن ها 7 هزار و 313 نفر بوده است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد. مطابق این فرمول، حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. بر اساس یافته های تحقیق بین عزت نفس، انزوای اجتماعی، رضایت از زندگی، سن، وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود دارد. ولی بین محل سکونت و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد با توجه به ضریب تعیین تعدیل شده در معادله رگرسیون 11درصد از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل تبیین شده است.
تطبیق مصادیق اجتماعی زنان در دوره قاجار با جایگاه زن در نگارگری نسخه خطی هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
455 - 471
حوزههای تخصصی:
منابع تصویری به جای مانده از آثار هنری دوران قاجار می تواند به منزله یکی از مدارک معتبر جهت شناسایی هویت و نقش اجتماعی زنان در این دوره بررسی شود. از این منظر، نقاشی ها ی نسخه خطی هزارویک شب صنیع الملک، که از آثار ممتاز نگارگری ایران در دوران قاجار است، این قابلیت را دارد که به منزله مرجعی جهت شناخت بهتر زنان دوره قاجار بررسی شود. این نسخه مصور ویژگی ها ی منحصر به فردی دارد که آن را از دیگر نسخه ها ی مصور شده در این دوره متمایز می کند. یکی از این ویژگی ها استفاده نگارگر از منابع اجتماعی و شخصیت ها ی معاصر خود در ترسیم تصاویر این نسخه است. بر این اساس، هدف از این مقاله توصیف جایگاه اجتماعی زنان در دوره قاجار با استفاده از سفرنامه ها و منابع مکتوب دیگر و مقایسه تطبیقی آن با تصاویر این نسخه از هزارویک شب است. در این مقاله، تصویر ها یی مطالعه شده اند که حضور زن در آن ها پر رنگ تر است. بنابر یافته این پژوهش، گرچه صنیع الملک جهت ترسیم زنان این نسخه از شرایط اجتماعی معاصر خویش استفاده کرده است، در برخی موارد، نظیر تفکیک جنسیتی، بیشتر به متن وفادار بوده است تا ساختار اجتماعی و نقش واقعی زنان هم عصر خویش.
ارائۀ مدل و تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
807 - 836
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارائه مدل تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران است. این پژوهش به لحاظ فلسفی از نوع تفسیرگرایانه و از منظر رویکرد از نوع استقرایی است. این مطالعه به لحاظ راهبرد از نوع نظریه داده بنیاد و از نوع پژوهش کیفی است. داده ها به وسیله مصاحبه به دست آمده اند و جامعه آماری آن را 15 نفر از صاحب نظران حوزه مدیریت ورزش تشکیل می دهند. برای نمونه گیری از روش گلوله برفی استفاده شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای جمع آوری اطلاعات، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد. با درنظرگرفتن متن تمام مصاحبه ها در مرحله کدگذاری باز، تعداد 303 مفهوم شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه، 23 مفهوم به دست آمد. سپس در مرحله کدگذاری محوری ده مقوله اصلی مشخص شد. نتایج نشان داد که معیارهای انتخاب و احراز پست های مدیریت در سازمان های ورزشی به دلایل فرهنگی و فردی منصفانه نیستند. پیشنهاد می شود معیارهای انتخاب به گونه ای باشند که هم سلسله مراتب لحاظ شود و هم شروع از سطح میانی باشد؛ درنتیجه قوانین به صورتی تنظیم شوند که حضور بانوان در حیطه های اجتماعی و فرهنگی و از جمله فعالیت های ورزشی، برجسته تر شود و انتخاب بانوان با نگرش به شایسته سالاری و تخصص گرایی باشد.
هویت زن محور در جواهرسازی مفهومی: مطالعه موردی آثار سه هنرمند زنِ جواهرساز معاصر (فاطمه دولت آبادی، پگاه وداد، فرزانه داودیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
123 - 142
حوزههای تخصصی:
جواهرسازی مفهومی محصول پارادایم «معاصریت» با به چالش کشیدن و نقد مفاهیم و اصول پذیرفته شده در جواهرسازی کلاسیک و مدرن و اولویت قراردادن وجه مفهومی و بیان هنری به مثابه رسانه ای فرهنگی، بستری را برای بیان اندیشه های اجتماعی، سیاسی و حضور کنشگر هنرمندان فراهم ساخته است. جواهر اثری بیانگر و سمبولیک است که دلالت بر ارزش های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد. برای زنان جواهرساز، جواهر معاصر زبانی برای بیان ایده هایی است که موقعیت، خواسته ها و آرزوهای آنها را نشان می دهد و نقدها، اعتراض ها و دیدگاه های آنها را بیان می کند. از همین رو نظریه پردازان زن محور و کنشگران هویت جنسیتی به جواهرات توجه ویژه دارند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه چگونگی بازنمایی جنسیت و تبیین موقعیت زن در آثار جواهر مفهومی ایران است که با رویکرد روش شناسی تحلیل گفتمان فرکلاف به معناکاوی در دلالت های انتقادیِ جواهر معاصر ایران پرداخته شد. نتایج نشان می دهد جواهرات تنها دلالت بر زیبایی زنانه و اشرافیت نیست، بلکه رسانه ای برای طرح دیگرگون و متفاوت از هویت زن است که با نقد مفاهیمی مانند بی هویتی و کالاانگاری زنان، تبعیض جنسیتی، تحقیر و طردشدگی، کلیشه های جنسیتی (همچون بدن ایدئال، زیبایی، کارکردهای جنسی) و خشونت در فضای عمومی و خصوصی به بازاندیشی آن می پردازند. هنرمندانِ جواهرمعاصر در مقام واکنش به نگاه جنسیتی عمل می کنند و با بیان انتقادی در جریان آگاهی سازی سوژه زنان گام برمی دارند.
فراتحلیل کیفی مقالات پژوهشی زنان بد سرپرست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
895 - 921
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در حوزه زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقاله های علمی-پژوهشی با کلیدواژه «زنان بدسرپرست» در بازه زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و فراتحلیل مطالعه شدند. براساس یافته های تحقیق حاضر، مطالعات انجام شده در این حوزه، دو جهت گیری عمده روان شناسی و جامعه شناسی را دربرمی گیرد؛ به طوری که ابعاد دیگر زندگی این دسته از زنان از جمله اقتصادی و سیاسی ذیل این دو دسته بررسی می شوند. گروهی از این مطالعات به تحلیل نظری و ارائه مدل هایی برای شناسایی مسائل زنان بدسرپرست در جهت کاهش مشکلات آنان با استفاده از روش های مداخله ای پرداخته اند و گروهی دیگر به تقویت روحیه و ایجاد انگاره مثبت در زنان بدسرپرست از طریق افزایش دیدگاه های مثبت نگر به لحاظ تجربی پرداختند. یافته های این مطالعه در دو بعد روان شناسی و جامعه شناسی نشان می دهد این زنان نیازمند حمایت های روانی، اجتماعی و اقتصادی هستند و توانمندسازی آن ها در ابعاد ذکرشده کیفیت زندگی آن ها را بهبود می بخشد و سبب کاهش رنج اجتماعی آن ها می شود. مبتنی بر دستاوردهای نظری این پژوهش به نظر می رسد سیاست گذاران بایستی مبتنی بر تعریف جامعی از زنان بدسرپرست، اقدام به بازنگری در قوانین و احکام اجتماعی مرتبط با این زنان بپردازند.
بررسی تفاوت های جنسیتی در نگرش به فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۸ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
با کاهش نرخ رشد و پیرشدن جمعیت کشورها، جمعیت جوامع به یکی از موضوعات چالش برانگیز تبدیل شده است. این موضوع بسیاری از متفکران را به سمت درک عوامل مؤثر بر کاهش باروری سوق داده است. فهم چگونگی کاهش باروری مستلزم درک تغییرات خانواده و جایگاه زنان بر اثر تغییرات جهانی است، زیرا زنان، به عنوان یکی از ارکان مهم خانواده و باروری، تغییرات بسیاری را در موقعیت خود تجربه کرده اند. این تغییرات بر نگرش زنان و مردان به فرزند نیز بی تأثیر نبوده اند. در این مقاله، سعی شده تفاوت های نگرش به فرزند در میان 400 زوج 15 49 ساله تهرانی با استفاده از پرسش نامه بررسی شود. یافته های نهایی پژوهش نشان می دهد که تفاوت معناداری میان زوجین در زمینه ارزش های مثبت و منفی فرزند و ارزش های خانواده کوچک و بزرگ وجود ندارد. این موضوع مؤید آن است که زوجین در زمینه نگرش به فرزند به همگرایی رسیده اند. علاوه بر این، درآمد و تحصیلات نیز با ارزش های مثبت رابطه معناداری دارند. در میان متغیرهای تحقیق، سن نیز با ارزش های کوچک خانواده رابطه معناداری دارد. نتیجه گیری کلی نیز بر پذیرش هنجارهای لیبرال در زمینه فرزندآوری تأکید دارد.
ضرورت های نظری و عملی درباره عدالت: عدالت و زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
589 - 614
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی-اجتماعی، نظریه پردازی ها باید به نظام سازی یا ساختارهای روندساز منجر شوندف اما در رویکرد اسلامی مطرح و تقویت نشده اند. از جمله مهم ترین مباحث عدالت، پردازش نظریه ای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن به مثابه راهبرد اداره جامعه است. این ابعاد اگرچه در مطالعات دو دهه اخیر حوزه عدالت مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار گرفته اند، نیازمند کاوش بیشتر و تمرکز روی موضوعات خرد هستند. این مقاله با هدف تقویت این ابعاد و ضرورت ها به طرح ایده خود می پردازد و به دلیل اهمیت حقوق و مزایای اجتماعی زنان، میدان بررسی و تطبیقات خود را در موضوع عدالت برای زنان قرار داده است. پرسش اصلی مقاله ناظر به مهم ترین چالش نظری و عملی عدالت است که در پاسخ ملاحظه نظری به چالش معیار نابرابری و ملاحظه عملی به دو بحث ادراک سنجی و شاخص سازی برای عدالت پرداخته است. روش مقاله پس از جمع آوری داده های لازم، تحلیل محتوا، و مقاله اسنادی و بنیادی است. گفتنی است این مقاله برگرفته از یک کلان طرح درباره عدالت جنسیتی است. مطابق نتایج، نابرابری به عنوان مهم ترین مسئله در مطالعات عدالت، نیازمند تعیین معیار است. چندمعیارگی در نظریه عدالت اسلامی قابل دفاع است. تفاوت میان مردان و زنان به عنوان بخشی از معیارها با سیاست های جانب دارانه در راستای حمایت از خانواده، مادرانگی، زنانگی و فردیت زنان مورد توجه قرار می گیرد. عدالت، امری راهبردی برای تنظیم روابط افراد با یکدیگر از حوزه خانوادگی تا حوزه اجتماعی است و نیازمند طراحی معیارها، اصول و اهداف، شاخص سازی و ادراک سنجی است.
جمهوری اسلامی ایران و مسئله بدحجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
139 - 164
حوزههای تخصصی:
حجاب و عفاف به یکی از دغدغه های مهم مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران در دهه های اخیر تبدیل شده است. لزوم حجاب اجباری اسلامی و همسو قلمداد کردن آن با عفاف و اخلاقی انسانی زمینه اصلی بقای این قانون از بدو تولد انقلاب اسلامی تاکنون بوده است. در دوره هایی خاص، انتقاد و اعتراض به حجاب اوج و افول داشته است، اما این اعتراض ها هیچ گاه فروکش نکرده است. فرضیه رقیب مهم در این زمینه در قالب لزوم رعایت «حقوق اساسی شهروندان ایرانی» مطرح می شود که مستند انتقادات حقوق بشری هم شده است. در مقابل، استناد به «حقوق اکثریت شهروندان مسلمان» جامعه ایرانی سبب شده دولت جمهوری اسلامی ایران همچنان در برابر موج انتقادات روزافزون و نیز فرایند عرف شدن «مسئله بدحجابی»، به دفاع از الزام قانونی (و نه لزوماً شرعی) بپردازد. خواه و ناخواه، به دلیل موفقیت نسبی این استدلال، با قبول این فرضیه، برای دولت اسلامی ضمن دفاع از جایگاه قانونی حجاب، لزوم نوعی بازخوانی نظری و عملی در اجرای این قانون ضروری به نظر می رسد. مقاله حاضر در قالب گزارشی علمی با رویکردی عمل گرا سعی کرده واقعیت حجاب و ادله حاکم بر بیان حقوقی و اجتماعی و نیز سیاسی در این خصوص را دقیق تر بررسی کند تا آینده سیاست گذاری درباره حجاب در جمهوری اسلامی ایران واقع بینانه تر ترسیم شود.
گفتمان های دین رسانه ای شده زنانه در اینستاگرام فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
397 - 418
حوزههای تخصصی:
شبکه های اجتماعی امکانی برای ظهور و شنیده شدن صداهایی است که پیش از این امکانی برای پدیدار شدن نداشتند. در این مقاله، نشان داده ایم که یکی از فرصت های پدید آمده توسط شبکه های اجتماعی، ظهور دین زنانه است. زنان پیش از این کمتر امکان صحبت کردن از دین در مقام وعظ، نصیحت، تبیین و تفسیر را داشتند، اما از طریق این شبکه توانسته اند به طور گسترده درباره دین و باورهای دینی خود تولید محتوا کنند. دین زنانه البته یک سنخ و صدا نیست. صنوفی از دین به روایت زنان وجود دارد. اما می توان این همه را در یک تابلو مشاهده کرد و بر اساس نقاط مشترک میان آن ها از ظهور فرصتی تازه در جامعه ایران سخن گفت. نشان داده ایم که بیانگری زنان در حیات دینی به مدد رسانه های جدید، نهاد سنتی دین را در یک موقعیت تازه قرار داده است. به رغم چالش هایی که برای آن فراهم کرده، فرصت هایی بی بدیل برای تداوم آن پدید آورده است. در همان حال، در تعدیل و ممانعت از گسترش فضای دین ستیز ایفای نقش کرده و بسیاری از غایات مطلوب روشنفکران دینی را در عمل تحقق بخشیده است. این تحقیق به بررسی دین رسانه ای شده زنانه، که در اینستاگرام تولید می شود، می پردازد و گفتمان های موجود در روایت های زنان ایرانی از دین را توصیف و تحلیل می کند. برای این منظور پنج صفحه اینستاگرامی با استفاده از روش تحلیل گفتمان فرکلاف بررسی شده اند. نتایج از وجود یک ساختار زنانه دینی خبر می دهند که با سه شاخصه جست وجوی تک بودگی، به زندگی و تولید آموزه های تازه در حوزه دین تشخص گفتمانی فراخوان پیدا می کند.
واکاوی تجارب زیسته زنان زندانی: از حسرت کودکی تا تداوم جرائم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
67 - 87
حوزههای تخصصی:
کودکان آسیب پذیرترین گروه های جامعه اند که تجربیات، ذهنیت و کیفیت تعاملات کودکی، وضعیت بزرگسالی آنان را رقم می زند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته کودکی زنان زندانی و تداوم آن در وضعیت فعلی آنان است. این پژوهش مطالعه ای کیفی و به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. داده های مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری نظری با 25 نفر از زنان زندانی شهر کرج، با مصاحبه عمیق گردآوری و در نهایت، داده های گردآوری شده در قالب 6 مضمون اصلی و 24 مضمون فرعی کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد تجارب ناامنی، حسرت و ناکامی، بی پناهی و عدم حمایت خانواده از جمله تجارب نامطلوب کودکی زنان زندانی است. تفسیر زنان زندانی از دوران کودکی شان به مثابه زیست جهان پرمخاطره است که در بزرگسالی با تداوم آشفتگی روانی، استرس و پرخاشگری، تداوم افعال کودکی، خلافکاری و ارتباط با شبکه های خلاف، تداوم خانواده متشنج، ناسازگاری با همسر و نبود عاطفه مادرانه تداوم می یابد. آن ها بر این باورند مانند سایر کودکان نتوانسته اند از ظرفیت هایشان استفاده کنند و توسط پدر و مادر و اطرافیان نزدیک مورد سوءاستفاده قرار گرفته اند. به روایت آن ها، زندان و تخلف بزرگسالی آنان ادامه و تکرار تخلفات کودکی شان است. درنهایت ارائه آموزش های لازم از سوی سازمان های متولی از جمله رسانه های جمعی، مراکز حمایت خانواده، مشاوره و... در راستای بهبود روان، افزایش آگاهی و اصلاح عملکرد زنان زندانی پیشنهاد می شود.
مطالعه فرهنگی و جامعه شناختی پوشاک سنتی زنان کناره دریای جنوب ایران (بوشهر، هرمزگان و خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
185 - 207
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر پوشاک سنتی زنان ایران را از منظری فرهنگی و جامعه شناختی تحلیل می کند. تمرکز پژوهش بر کارکردهای پوشاک سنتی زنان در مناطق کناره دریای جنوب ایران است. چارچوب نظری استفاده شده بر نظریات کارکردگرایی و جامعه شناسی پوشاک استوار است. روش مطالعه در این مقاله کیفی است و اطلاعات مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای و مشاهده میدانی انواع پوشاک سنتی زنان در مناطق بوشهر، هرمزگان و خوزستان گردآوری شده است. براساس این داده ها، تلاش شده جایگاه چهار عامل اساسی «جغرافیا، فرهنگ، دین و شغل» در پدیدارشدن انواع این پوشاک مطالعه و تأثیر آن ها بر الگوهای ساختاری و تزئینات بصری پوشاک مذکور بیان شود. فرض بر آن است که عوامل مذکور بر نوع طراحی و تزئین پوشاک زنان کناره دریای جنوب مؤثر بوده اند. نتایج نشان داده که مهم ترین مؤلفه مؤثر بر فرم، طرح و بافت پوشاک زنان در مناطق کناره دریای جنوب ایران، جغرافیای طبیعی و پس از آن، دین است. جغرافیای فرهنگی و شغل نیز پس از دو عامل نخست، به ترتیب واجد اهمیت اند.
سفر قهرمان مؤنث در سه فیلمنامه از بهرام بیضایی: مطالعه تطبیقی سه فیلم نامه سگ کشی، اشغال، و حقایق درباره لیلا دختر ادریس در چارچوب نظریه مورین مرداک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
149 - 166
حوزههای تخصصی:
بهرام بیضایی را می توان از دهه چهل تاکنون در زمره معدود نویسندگان صاحب سبکی منحصر به خود دانست که نامش بیش از هر چیز با نمایشنامه و فیلمنامه پیوند خورده است. این پژوهش در چارچوب نظری «الگوی سفر قهرمان مؤنث» مورین مرداک به بررسی سه فیلمنامه سگ کشی، اشغالل، و حقایق ىرباره لیلا ىختر اىریس می پردازد. نظریه مرداک نگاهی نو به مدل جوزف کمبل برای سفر اسطوره ای قهرمان به شمار می آید که در آن سفر قهرمان مؤنث شامل ده مرحله گسستن از دنیای زنانه، همذات پنداری با مردان، جاده آزمون ها، موفقیت خیالی، «نه!» گفتن زن قوی، تشرف و برخورد با الهه، میل شدید به پیوند دوباره با هویت زنانه، علاج شکاف میان مادر و دختر، یافتن مردِ درون، و ورای ثنویت است. پژوهش حاضر با بررسی سیر رخدادها در سه فیلمنامه بیضایی و بهره گیری از جملات شخصیت ها به بررسی تطبیقی سیر تحول شخصیتی زنان در این آثار می پردازد و نشان می دهد که امکان انطباق ساختاری این سه اثر بر الگوی مذکور وجود دارد.
نقد ساختارهای اجتماعی در داستان نویسیِ زنان (1311- 1289 )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
565 - 597
حوزههای تخصصی:
هم زمان با انتشار مطبوعات زنان از سال 1289 شمسی، شرایطی فراهم شد تا زنان بتوانند علاوه بر نقد بیشتر ساختارهای اجتماعی از زبانِ جدید مانند شعر و داستان نیز برای طرح دیدگاه های خود استفاده نمایند. پژوهش پیش رو که به روش کیفی، با استفاده از فن تحلیل محتوا و با تأکید شاخص بر روی متون داستانیِ مندرج در مطبوعات زن نگار منتشر شده در فاصله سال های 1289 (سال انتشار نخستین روزنامه زنان) تا سال 1311 (سال آخر انتشار جریده عالم نسوان) گردآوری شده در تلاش است تا به این پرسش پاسخ دهد که زنان در مکتوبات داستانیِ خود به طرح چه موضوعاتی پرداخته اند؟ مهم ترین خواسته آنان چه بوده و چه چیزی را به عنوان اصلی ترین عامل انقیاد زنان معرفی کرده اند؟ برشماری کامل و غیرگزینشی جراید زن نگار در دوره مورد بحث، شامل 167 شماره نشریات زن نگار برابر با 4401 (چهار هزار و چهارصد و یک) برگ مطبوعاتی نشان می دهد در 67 داستان زن نویس منتشر شده در اوراق مطبوعاتیِ زنان در فاصله سال های 1289 تا سال 1311 شمسی، موضوع محوری این متون داستانی: حقوق زنان در امر ازدواج- زندگی و طلاق، نقد ازدواج اجباری، ازدواج زودهنگام (کودک همسری) و نقد تعدد زوجات می باشد. همچنین رفتار "مادران نادان" اصلی ترین عامل تیره بختی زنان معرفی شده است.
مطالعه شکل گیری هویت جسمیت یافته زنان دهه نود با رویکرد روانشناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
73 - 95
حوزههای تخصصی:
هویت به تعبیری بخش ضروری حالات روانی انسان است که شیوه تعامل با جامعه را کنترل می کند. درمقابل رویکرد روانشناسی گفتمانی هویت را برساختی پویا می داند که ازطریق گفتمان و تعامل اجتماعی حاصل می شود. گفتمان در این رویکرد، منجر به خلق بدن های گفتمانی شده و این بدن ها نیز در برساخت هویت جسمیت یافته دخیل هستند. از این رو هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی توانایی این رویکرد در مطالعه هویت، بالأخص هویت جسمیت یافته و نشان دادن محدودیت مدل دکارتی، است. این رویکرد، رویکرد تحلیلی نظری به گفتمان است که گفتار و نوشتار را در کانون مطالعات خود قرار می دهد و فهم پدیده های روان شناختی را در بستر اجتماعی ممکن می داند. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده ها از ده نفر از بلاگرهای زن در رده سنی بیست الی سی سال از منطقه ای یک دست در تهران، ازطریق مصاحبه باز و ضبط لایو اینستاگرام جمع آوری شده است. نتایج نشان از برساخت هویت جسمیت یافته به واسطه ساخت های زبانی ساده و روزمره و از ویژگی های فیزیکی بدن تغییریافته زنان به عنوان ویژگی های قابل شناسایی هویت دارد. اهمیت ساخت زبانی فاعل و مفعول فاصله بین هویت و بدن را کمرنگ کرده و از این طریق عاملیت از زنان زدود ه شده و فیزیک و تغییرات بدن فراتر از آگاهی قرار می گیرد.
تحلیل فرایند معنازایی در پوستری اجتماعی از پریسا تشکری براساس آرای کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
199 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شرحِ چگونگی بهره پریسا تشکری، به عنوان طراح زن، از امکانات بصری پوستر برای القای معانی و پیام های خاص است. روشن کردن معنا و پیام پوستر متکی به مشاهده، توصیف و تفسیر ویژگی ها و کیفیت بصری و تجسمی با اتکا به مؤلفه های فرایند معنازایی در نظریه زبان کریستواست. مؤلفه های ذکرشده را تبادل امر نمادین، امر نشانه ای و بینامتنیت تشکیل می دهند. بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد هرمنوتیکی نشان می دهد دو امر نشانه ای و نمادین در این پوستر در حال تبادلی بی وقفه اند و به فرایند معنازایی جهت می دهند. جابه جایی های عناصر مفهومی و بصری زن و گل، گلبرگ گل و دهان، گلدان گل و بستر پرورش، آب و مواد لازم برای پرورش، اشاره به وجه دوگانه نوشتار روی گلدان ، تبادل امر نشانه ای و نمادین را نشان می دهد. مطالعه بینامتنیت با تأکید بر تکنیک گلدوزی پرورش سه جنبه خلاقه وجودی زنان یعنی نوشتار، احیای گلدوزی و صداپروری آنان را برجسته می کند.