فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در موردجایگاه زن در منابع و متون اسلامی از جمله متون عرفانی بحث شده و آراء متفاوتی درباره آن اظهار شده است. در این پژوهش دیدگاه عرفانی حکیم سبزواری و امام خمینی به جایگاه زن مورد بررسی قرار گرفته است. در دیدگاه امام خمینی به جایگاه زن پژوهش هایی انجام شده است ولی در مورد دیدگاه حکیم سبزواری و تطبیق آن با دیدگاه امام خمینی تحقیقی صورت نگرفته است. برای تبیین نگاه این دو متفکر در مورد جایگاه زن کوشیده ایم نگاه قرآنی و روایی این دو عارف را کشف کرده و برای این منظور به کتب: اسرارالحکم، نبراس الهدی و تعلیقات حکیم سبزواری بر اسفار و به صحیفه امام خمینی رجوع شده است. نگاه حکیم سبزواری به زن از نظر عرفانی محدودساز و به لحاظ اجتماعی و فردی نسبتاً منفی و مبتنی بر سنت پذیرفته شده دوره خویش است و در بعضی موارد با سخن خود حکیم در مواضع آثارش متناقض است و هماهنگی ندارد. از این سو امام خمینی به جهت شرایط اجتماعی و فردی که در آن زیست می کرده نگاهش" جمالی و رحامتی" است و زن را واجد همان کمالات و شرایط اجتماعی می داند که مرد از آن برخوردار است.
بررسی نقش زنان در احیای تمدن اسلامی در حوزه فرهنگی-اجتماعی عصر بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
161 - 183
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی عامل مؤثری در توسعه نفوذ شعائر و احکام اسلامی و مدیریت فرهنگی و اجتماعی عصر آل بویه در ایران است. این حضور و نقش آفرینی در ابعاد مختلف تمدن اسلامی- شیعی و نتایج آن با ویژگی های منحصربه فردی همراه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با هدف بررسی نقش زنان در احیای تحولات تمدن اسلامی- شیعی عصر آل بویه انجام شد. بدین منظور منابع مربوطه اعم از مقالات، کتب و منابع تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. با بررسی های انجام شده، پژوهشی که موضوع مطالعه حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. نتایج نشان داد که زنان شیعی تحت تعالیم اهل بیت(ع) و بزرگان امامیه به ویژه با عنایت به ویژگی تعلیمی- تبلیغی آموزه های شیعی در مراکز علمی، اجتماعات، مساجد و کانون های خانوادگی، نقش مهمی را در تحولات تمدن اسلامی این دوران ایفا کردند، چنان که جامعه از توانمندی های ایشان به ویژه در عرصه علمی- فرهنگی و برای تقویت هویت شیعی، توسعه نشر معارف دینی، نهادینه کردن فرهنگ اسلامی-شیعی و دگرگونی های مختلف جامعه آن عصر بهره گرفت.
بررسی تأثیر اشتغال زنان بر رشد اقتصادی در کشورهای منتخب خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
207 - 226
حوزههای تخصصی:
زنان به عنوان یکی از گروه های مهم اجتماعی، ارتباط مؤثری با گروه های اجتماعی جامعه دارند. آن ها علاوه بر وظایف شخصی و خانوادگی، نقش فعالی را در پیشرفت های اجتماعی و توسعه پایدار آن ایفا می کنند.زنان در بخش های مختلف اقتصادی نیز، چرخ های اقتصاد کشور را به حرکت درآورده و در توسعه و رشد اقتصاد نقش عمده ای داشته اند.از این رو با توجه به اهمیت نقش زنان در رشد و توسعه ی اقتصادی کشورها، مقاله حاضر به دنبال بررسیتأثیراشتغالزنانبررشداقتصادی است.آمارهای مربوط به اشتغال زنان که شامل فعالیت زنان در بخش کشاورزی، صنعت و خدمات و همچنین رشداقتصادی (تولید ناخالص داخلی سرانه)برگرفتهازبانک جهانیبا استفاده از رهیافت پنل دیتا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بدین ترتیب، یافته های تحقیق که براساس الگوی اقتصاد سنجی داده های تابلویی سیزده کشور خاورمیانه (اردن،ایران،عربستانسعودی،مصر،ترکیه،اسرائیل،اماراتمتحدهعربی،لبنان،کویت،عمان،عراق،بحرین،یمن) در 2010-2015 است، نشان می دهد که متغیرهای اشتغال زنان در تمام بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات اثر مثبتو معنی داریبر رویتولید ناخالص داخلی سرانهداشتهاست.در واقع، فعالیت زنان در بخش های اقتصادی مذکور قادر به تبیین تغییرات تولید ناخالص داخلی سرانه می باشند. بدین معنی که افزایش فعالیت و اشتغال زنان احتمال افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه را بالا می برد. بنابراین توجه به وضعیت اشتغال زنان و هدایت آنان به بازار کار می تواند زمینه رشد و توسعه را در عرصه های اقتصادی و اجتماعی کشور فراهم آورد.
نقش زنان دانشگاهی در توسعه ی پایدار و همه جانبه
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۵
97 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش زنان دانشگاهی در توسعه ی پایدار و همه جانبه است. جامعه ی پژوهش مقالات مرتبط با موضوع نقش زنان دانشگاهی در توسعه می باشد. نمونه ی پژوهش، مقالات نمایه شده در پایگاه های داده های داخلی در فاصله زمانی 1370 تا 1399 بود که از میان 317 پژوهش انجام گرفته در این حوزه، مقالات غیرمرتبط حذف گردید و سرانجام 14 مقاله بر اساس موضوع و هدف دسته بندی گردید. طرح پژوهش از نوع تحلیل – توصیفی است. برای گردآوری اطلاعات از روش استنادی و کتابخانه ای استفاده شد. بر اساس اطلاعات گردآوری شده، نقش زنان دانشگاهی در توسعه پایدار و همه جانبه ی کشور بررسی و تحلیل شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که زنان دانشگاهی در توسعه ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و سیاسی کشور نقش مهمی را ایفا می کنند. بیشترین و کمترین نقش زنان دانشگاهی به ترتیب در توسعه ی اقتصادی و توسعه ی سیاسی عنوان شده است. از نتایج این پژوهش در تدوین برنامه های آتی توسعه کشور می توان استفاده نمود.
بررسی پرخاشگری زنان در آثار جمال زاده و هدایت بر اساس نظریه کارن هورنای
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
33-47
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی پرخاشگری زنان در آثار جمال زاده و هدایت بر اساس نظریه کارن هورنای بود. ویژگی های دو شخصیت زن به نام های تاج الملوک و عزیزآغا در داستان های «نیکوکاری» و «طلب آمرزش» از آثار داستانی جمال زاده و هدایت به عنوان نمونه انتخاب شدند. طرح پژوهش، توصیفی - تحلیلی است. اطلاعات از طریق اسنادی و کتابخانه ای به دست آمد. در این پژوهش با استفاده از روش « تحلیل محتوا » مطالب مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مهم ترین ابعاد پرخاشگری دو شخصیت اصلی در آثار داستانی این دو نویسنده بر اساس نظریه هورنای، بدزبانی و تحقیر دیگران، بی رحمی، آشکارکردن بی ملاحظه ی خشونت، اصالت منفعت و استثمار دیگران، سلطه جویی؛ بی اعتنایی به دیگران و داشتن توقعات نابجا، جر و بحث شدید و انتقاد از دیگران می باشد. هم چنین بررسی ها نشان می دهد که زنان در آثار داستانی هر دو نویسنده، بدزبانی و تحقیر دیگران را بیشتر از دیگر ابعاد پرخاشگری مطرح کرده اند.
زنان و اصلاح الگوی مصرف در سبک زندگی اسلامی
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد لجام گسیخته مصرف گرایى از معضلات بسیارى از کشورهاست. جامعه و کشور مصرف زده کمتر به خودکفایى می رسد. این گرایش در تمام اقشار جامعه نفوذ کرده است و زنان نیز با آن رابطه اى دوسویه دارند. از سویى جمعیت انبوهى از مصرف کنندگان، زنان هستند و از دیگرسو زنان بر الگوى مصرف دیگران به ویژه افراد خانواده تأثیر می گذارند، پس اصلاح الگوهاى مصرف در هرآنچه نگهدارى و حفظ آن اثر مثبت در اقتصاد فرد و جامعه دارد، ضرورى به نظر مى رسد. در این ارتباط زنان مى توانند فرهنگ صرفه جویى را درون خانواده نهادینه کنند که این خود به فرهنگ سازى در کل جامعه منجر می شود. بخش مهمى از آموزه هاى دینى در رابطه با مسائل اقتصادى ناظر به بیان الگوهاى مصرفى مطلوب از نظر شرع مقدس در سبک زندگی است. در نوشتار حاضر در ابتدا معیار کلى اسلام در این زمینه معرفى شده است، سپس با طرح مباحث اجتماعى مرتبط با بحث مصرف گرایى تأثیر تبلیغات بر مصرف گرایى زنان بررسى می شود. آسیب هاى مصرف گرایى در جامعه زنان نیز از نکات مورد توجه نگارنده است که در قالب دو آسیب تجمل گرایى و مدگرایى آمده است. از آنجا که شناخت مصادیق زهد، قناعت، ساده زیستى و دورى از تجمل گرایى در زندگى حضرت زهرا (س) مى تواند انگیزه کافى به ویژه در زنان مسلمان ایجاد کند ذیل هر بخش نمونه هایى از ساده زیستى و پرهیز از مصرف زدگى در زندگانى آن بزرگوار پرداخته شده است.
مقایسه عرفان شیعی بانوی عارف ام سلمه بیگم نیریزی با قطب الدین نیریزی
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
7-18
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه عرفان شیعی در جامع الکلیات اثر ام سلمه بیگم نیریزی بانوی عارف با فصل الخطاب اثر قطب الدین نیریزی بود. جامعه مورد پژوهش کتاب های عرفان شیعی می باشد. نمونه مورد بررسی کتاب جامع الکیات و کتاب فصل الخطاب است. طرح پژوهش تحلیلی-توصیفی بود. اطلاعات با روش کتابخانه ای جمع آوری و به صورت کیفی تحلیل شد.نتایج نشان داد که: محتوای دو اثر دقیقاً با هم منطبق نیستنند، هرچند هردو نویسنده سیروسلوک معنوی را با تکیه بر مکتب عرفانی اهل بیت و احادیث شیعی قابل دسترسی دانسته اند؛ اما به صورت کلی مفاهیم مشترکی که بین آنها وجود دارد، بیشتر مربوط به مباحث خداشناسی و معرفت ذات الهی می باشد. هم چنین باوجود آن که هردو اثر از مکتب عرفانی مولوی، عطار و شبستری متاثر بوده اند اما به دلیل نگارش عربی کتاب فصل الخطاب ، قطب الدین نتوانسته از آثار این بزرگان ادب فارسی در اثر خود استفاده کند ولی ام سلمه از اشعار این شاعران بسیاراستفاده کرده است. با وجود آن که هردو اثر عرفانی- فلسفی هستند اما اثرام سلمه بیگم در مقایسه با اثر قطب الدین به جنبه های عرفانی توجه بیشتری دارد و در اثر قطب الدین جنبه های فلسفی پررنگ تر می باشد. با وجود شباهت این دو اثر به یک دیگر، به سبب وجود مطالب عمیق عرفانی، جامع الکلیات یک اثر مستقل است و نه تقلیدی از فصل الخطاب که حاصل ذهن توانای این بانوی فرهیخته ایرانی است.
رابطه روان بنه های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با تعارض زناشویی، نقش تعدیل کننده دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات شایع در دنیای امروز خانواده ها، تعارضهای زناشویی است. هدف این پژوهش توصیفی همبستگی، بررسی رابطه روان بنه های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با تعارض زناشویی با توجه به نقش تعدیل کننده دینداری است. جامعه آماری این پژوهش را متأهلان استان سمنان تشکیل می دادند که 782 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به عنوان شرکت کنندگان پژوهش انتخاب شدند. شرکت کنندگان ضمن ارائه برخی مشخصات جمعیت شناختی، پرسشنامه های پایبندی دینی (JRAQ)، تعارض زناشویی (MCQ-R)، روان بنه های ناسازگار اولیه (YSQ-SF) و باورهای غیرمنطقی (IBT) را پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از روشهای همبستگی پیرسون و آزمون Z فیشر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج، نقش چالشی دینداری در رابطه نمره کل و پنج حوزه روان بنه های ناسازگار اولیه و نمره کل و باورهای غیرمنطقی با تعارض زناشویی را مورد تأیید قرار داد؛ بدین صورت که رابطه روان بنه های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی با تعارض زناشویی در گروه متأهلان با سطح دینداری بالا به میزان معناداری قویتر است. در نتیجه، دینداری متغیری است که تحت تأثیر روان بنه های ناسازگار اولیه و باورهای غیرمنطقی، کنشی متفاوت و گاهی منفی به خود می گیرد. بنابراین تقویت دینداری، لزوما به ناکارامدی روان بنه های ناسازگار و کاهش باورهای غیرمنطقی منجر نخواهد شد.
نقش زن در استحکام خانواده اسلامی
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین و ارزشمند ترین راهکارهای پایداری و استمرار ارزش های اخلاقی و دینی در جامعه، تقویت و تحکیم بنیان خانواده است. از سوی دیگر زن به عنوان الگوی همسرانه و مادرانه در خانواده مطرح است. زن است که راهبرنده، تنظیم کننده و جهت دهنده حرکت خانواده در سبک و مدل زندگی است و اخلاق و عملکرد و حتی نگرش او سایه گستر بر همسر و فرزندان خویش خواهد بود. اهمیت این مسأله سبب می گردد تحصیل معرفت نسبت به تاثیر زن در استحکام خانواده و تاثیر خانواده در تداوم سلامت اجتماع و فرایند شکل گیری این چرخه از ضروریات به حساب آید و محققین را در بررسی آن مصمم سازد. این مقاله به روش توصیفی، تحلیلی به کنکاشی درباره نقش زن در استحکام خانواده اسلامی پرداخته است. از مهم ترین عوامل استحکام خانواده، ایمان به خدا، مدیریت اقتصادی خانواده، عفو و گذشت، پرهیز از کینه توزی، پرهیز از سوء ظن، احترام متقابل و مشورت است. زن قادر است با همسر داری نیکو، حسن خلق، راز داری و قناعت و عدم منت گذار ی بر همسرموجبات استحکام خانواده را فراهم آورد.
بازنمایی زن در ضرب المثل های گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
623 - 645
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها به منزله یکی از عناصر مهم ادبیات شفاهی می توانند بازتابی از باورها و نگرش های حاکم بر جامعه باشند. یکی از موضوعات مهم تحقیقات حوزه اجتماعی بررسی چگونگی بازنمایی زن در فرهنگ و ادبیات شفاهی است. در این مطالعه، تلاش می شود با بررسی مثل های گیلکی به تصویری نسبتاً روشن از چگونگی جایگاه زن در جامعه گیلان دست یابیم. این مطالعه یک بررسی توصیفی تحلیلی بوده که در آن ضمن تحلیل محتوای چهار کتاب «فرهنگ مثل ها و اصطلاحات گیل و دیلم»، «جادکفته گبان»، «ضرب المثل ها و اصطلاحات گیلکی» و کتاب «ضرب المثل های گیلکی»، که حاوی 4562 ضرب المثل حوزه شرق و غرب و مرکز گیلان هستند، تعداد 182 ضرب المثل مرتبط با موضوع پژوهش احصا شده است. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شده و مثل های با مضامین مشترک و مشابه ذیل پنج مقوله کلان تصویری از سویه های مثبت زنان، تصویری از سویه های منفی زنان، زن به مثابه عنصری فرودست، زن به مثابه عنصری فرادست و زن به مثابه عنصری برابر در نسبت با مرد دسته بندی شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان می دهد تصویر زن در فرهنگ مردم گیلان متنوع و چندوجهی است و اگرچه در بخشی از مثل ها زن به مثابه عنصری ضعیف و فرودست بازنمایی می شود، بخش درخور توجهی از ضرب المثل ها بر نقش زن به مثابه عنصری فرادست یا برابر با مرد در جامعه دلالت دارد.
حقوق بشر و مواجهه با نسل کشی در میانمار
حوزههای تخصصی:
میانمار یکی از متنوع ترین کشورهای آسیایی از نظر نژادی، قومی و مذهبی است که این تفاوت ها در عمل، سبب وقوع بحران های مختلف در این کشور شده است. اعمال خشونت علیه یک گروه برای حذف گروه دیگر در این کشور که با ناکارآمدی دولت همراه بود، باعث ایجاد موجی از مخالفت ها با حضور مسلمانان دراین کشور، با هدف پاک سازی مذهبی و جلوگیری از گسترش اسلام شد.گسترش این خصومت در نتیجه، سبب وضع محدودیت ها و اقداماتی از قبیل عدم دسترسی مسلمانان به حقوق شهروندی و نیازهای اولیه زیستی، بیرون راندن آنان از خانه هایشان، جلوگیری از ازدواج و زادوولد آنان، آتش زدن خانه ها، مثله کردن مردان، شکنجه، آتش زدن اجساد، تجاوز به زنان در انظار عمومی و... شد که با توجه به اعلام سازمان ملل متحد در دسامبر 1948 مبنی بر به رسمیت شناخته شدن جرم نسل کشی به عنوان یک جرم بین المللی و تطبیق هر یک از جرایم صورت گرفته با بندهای )الف( تا (ه( ماده 2 کنوانسیون منع و مجازات نسل کشی، می توان این جنایات را به عنوان مصداقی از جرم نسل کشی برشمرد. با توجه به این که نسل کشی عملی ضد حقوق بشری است و مهم ترین حق بشری که همان حق حیات است را نقض می کند، در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی و توصیفی، ابتدا به بررسی کلیت و مفاهیم مرتبط با نسل کشی و سپس به صورت موردی، به بررسی موضوع میانمار می پردازیم و در ادامه، نحوه مواجهه حقوق بشر با این جنایت در این کشور را مورد تحلیل و واکاوی قرار می دهیم.
بررسی تجربه زیسته مادران جایگزین از اجاره دادن رحم (مطالعه موردی: مادران جایگزین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
557 - 578
حوزههای تخصصی:
رحم اجاره ای در حال تبدیل شدن به یکی از راهکارهای مهم موجود جهت مقابله با ناباروری در زوج های نابارور است. هدف محققان در این تحقیق تشریح تجربه زیسته زنان اجاره دهنده رحم است که عموماً از اقشار ضعیف، مطرود و در حاشیه جامعه اند. این پژوهش به صورت کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. مشارکت کنندگان در این تحقیق 34 نفر زن درگیر در پروسه رحم جایگزین در شهر تهران اند که از میان آن ها 14 مورد زنان اجاره دهنده رحم، 14 مورد مادران واقعی، 3 مورد پزشکان و 3 مورد نیز واسطه های مرتبط با پدیده رحم اجاره ای هستند. مصاحبه ها در بازه ای یازده ماهه (1398) تا زمان حصول اشباع نظری ادامه یافته است و از مشارکت کنندگان با استفاده از تکنیک های مصاحبه پدیدارشناسانه داده های لازم به دست آمده است. همچنین، برای تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل سه مرحله ای گراندد تئوری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که زنان اجاره دهنده رحم عموماً از ضعیف ترین اقشار اجتماعی هستند و عموم این زنان سرپرست خانوار هستند. آن ها عموماً در مناسبات حاکم بر تولید فرزند نقشی منفعلانه را ایفا می کنند و با آنان به مثابه یک کالا/ شیء یا ظرف حامل جنین برخورد می شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اجاره دهی رحم مستلزم انسان زدایی از زنان گیرنده و سلطه همه جانبه بر کلیه ابعاد زیستی شان است. مناسبات حاکم، مجموعه قوانین و کیفیت سلطه زنان گیرنده جنین را در موقعیتی تحت نظارت قرار داده است. نتایج کلیدی پژوهش، که از حضور مستمر محققان در میدان و مصاحبه با واسطه ها و پزشک های درگیر در این عمل منتج شده است، نشان می دهد که با توجه به شمار بسیار بالای متقاضیان زنان اجاره دهنده رحم، در صورت وضع نشدن قوانین حمایتی شاهد گسترش این روابط و شدت یافتن سطح بهره کشی از زنان خواهیم بود.
بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
223 - 242
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روان درمانی مثبت نگر بر افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه شهر سرابله انجام شد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. شرکت کنندگان پژوهش عبارت بودند از 24 زن مطلقه که با روش نمونه گیری تصادفی از بین 48 زن مطلقه شهر سرابله که پرونده آنها در واحد اورژانس اجتماعی بهزیستی شهرستان چرداول وجود داشت انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخلات روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. جهت سنجش متغیرها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(1989) و پرسش نامه احساس شادکامی آکسفورد(1989) استفاده شد. داده ها با آزمون کواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در هر دو متغیر تفاوت معنی دار وجود دارد، یعنی روان درمانی مثبت نگر منجر به افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه گردید. یافته های پژوهش ضرورت کاربرد روان درمانی مثبت-نگر را در راستای افزایش شادکامی و بهزیستی روان شناختی زنان مطلقه خاطر نشان می سازد.
نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی کیفیت زندگی زنان متأهل با میانجی گری خودکنترلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
71 - 92
حوزههای تخصصی:
ازدواج یکی از مهم ترین رویدادهایی است که در زندگی رخ می دهد، بعضی ازدواج ها موجب رشد و شکوفایی زوجین است درحالی که بسیاری از زن و شوهرها نیز می توانند مشکلاتی را برابر هم اتخاذ کنند و زندگی را تحت تأثیر قرار دهند. از این رو هدف این پژوهش بررسی نقش سبک های حل تعارض در پیش بینی کیفیت زندگی زنان متأهل با میانجی گری خودکنترلی می باشد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زنان متأهل شهر مشهد بود که تعداد 200 نفر به صورت تصادفی در دسترس انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های حل تعارض رحیم (ROCI-II)، پرسشنامه ی کیفیت زندگی (WHOQOL-26) و پرسشنامه ی خودکنترلی تانجی (TSCS) بودند. داده ها نیز با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک های حل تعارض و خودکنترلی با کیفیت زندگی همبستگی معناداری وجود دارد و آن ها می توانند کیفیت زندگی و خرده مقیاس های آن را پیش بینی کند (001/0 p
موانع نهادی مشارکت سیاسی زنان منطقه بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
313 - 334
حوزههای تخصصی:
دست یابی به توسعه سیاسی، مشارکت سیاسی گروه های اجتماعی جامعه را می طلبد و مشارکت سیاسی زنان در این خصوص اهمیت بالایی دارد. تحقق مشارکت مطلوب زنان در حوزه سیاست در هر جامعه ای با موانع خاص خود مواجه است. بر این اساس، در این پژوهش مشارکت سیاسی زنان منطقه بلوچستان با استفاده از روش های پژوهش کیفی و رویکرد نهادگرایی مورد مطالعه قرار گرفته است. مصاحبه های کیفی با نخبگان بلوچستان مقولات و تم هایی را در اختیار پژوهشگران قرار داد که امکان تبیین وضعیت مشارکت سیاسی زنان این قوم را فراهم کرد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که موانع مشارکت سیاسی زنان منطقه بلوچستان از دو نگاه درخور توجه هستند؛ نگاه نخست متوجه موضع گیری نهادهای رسمی به زنان است و نگاه دوم فرهنگ بلوچ را در نسبت با زنان شرح می دهد. نتایج به دست آمده موانع اصلی را نهادهای غیررسمی یا ناملموس همانند فرهنگ پدر/ مردسالاری و بخشی از باورهای سنتی تعریف می کند؛ باورهایی که از سویی علت خودناباوری زنان در فعالیت های سیاسی است. با وجود این، نهادهای مشارکتی از جمله شوراهای اسلامی شهر و روستا موفق شده اند اثربخشی نفوذ نهادهای غیررسمی را با مرور زمان بر مشارکت سیاسی زنان بلوچ کاهش دهد.
طراحی الگوی عوامل موثر بر خشونت علیه زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۳
101-113
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر خشونت علیه زنان و طرح ریزی الگویی جامع پیرامون عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه زنان است. جامعه پژوهش مقالات نشریات علمی معتبر جامعه شناسی و روان-شناسی با عنوان خشونت علیه زنان، که طی سال های 1378 تا 1398 منتشر شده می باشد. نمونه ی پژوهش 35 مقاله ی پژوهشی استاندارد بود که بعد از رتبه بندی مقالات انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. طرح پژوهش کیفی و از نوع فراترکیب بود. پس از استخراج عوامل موثر بر خشونت علیه زنان ، نتایج نشان داد که در مقالات مذکور 64 متغیر شناسایی و پس از تایید متخصصان حوزه ی زنان و خانواده، متغیرهای مذکور مورد تأیید قرار گرفت و در هشت مقوله ی اصلی طبقه بندی شدند. درنتیجه پژوهش حاضر هشت عامل پزشکی، خانوادگی، فردی، روانی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، حقوقی و مصادیق آن ها به مثابه عوامل موثر بر خشونت خانگی برعلیه زنان را تبیین و در قالب الگویی ارایه داد.
بازتاب تنهایی زن در جامعه ی مردسالار در شعر سیمین بهبهانی و فاطمه ناعوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
69 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مسأله تنهایی زن در سایه ی مردسالاری و بازتاب آن در اشعار سیمین بهبهانی و فاطمه ناعوت می باشد. جامعه ی پژوهش مجموعه ی اشعار سیمین بهبهانی و دیوان «اسمی لیس صعبا» از فاطمه ناعوت است. نمونه های بررسی شده مقاطعی از اشعار سیمین بهبهانی و ناعوت است که به موضوع تنهایی اشاره دارد. طرح پژوهش روش توصیفی _ تحلیلی است که با استخراج بارزترین نمودها از بازتاب معضل تنهایی در شعر سیمین بهبهانی و فاطمه ناعوت، تحلیل و مقایسه ی این واگویه های زنانه و شاعرانه انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادکه آن چه مایه های مشترک در آثار این دو شاعر را بیشتر می کند، زندگی در محیطی کم و بیش مشابه، و همراه با محدودیت ها و سنت های کهنه، و زن ستیزی ناشی از فرهنگ مردسالار است که جامعه سنتی ایران و مصر با آن دست به گریبان است. نتایج نیز گویای این است که انزوای زن، محدودیت او در برقراری روابط اجتماعی، محروم بودن از احترام و جایگاه مناسب و غلبه مردسالاری در تمامی مناسبات زندگی خانوادگی و اجتماعی، بخش عمده ای از دغدغه های هردو شاعر را شکل داده، و باعث شده حجم قابل توجهی از سروده های این دو بانو، به بازنمایی تنهایی زن در جامعه ی مردسالار اختصاص یابد.
دوآلیته تبعیض و امید، نظریه ای زمینه ای از تراژکتوری شکل گیری تبعیض جنسیتی میان زنان طبقه متوسط شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
55 - 79
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه تراژکتوری شکل گیری تبعیض جنسیتی در زندگی زنان طبقه متوسط شهر تبریز پرداخته است. با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای و با استفاده از نمونه گیری نظری تعدادی از زنان شهر تبریز انتخاب و مطالعه شدند. فرایند نمونه گیری نظری تا اشباع داده ها ادامه یافت. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و یافته ها در قالب خط داستان (شامل 15 مقوله اصلی و یک مقوله هسته)، مدل پارادایمی ارائه شدند. به طور کلی، نتایج تحقیق نشان دادند که زنان به واسطه فرهنگ با دوآلیته تبعیض و امید مواجه اند. این دوآلیته علاوه بر حاکمیت محدودیت های جنسیتی، از فرودست انگاری اجتماعی روانی زنان و... نیز منتج می شود. در چنین موقعیتی، استراتژی های مقابله (اتوپیای بازاندیشانه/ فرودست انگاری اجتماعی روانی/ بیش فعالی) در زنان فعال می شود. اما این استراتژی ها مخاطراتی نیز برای این زنان به همراه دارند. در واقع، زنان در کنار همه تبعیض ها و مبارزه برای زدودن آن ها به امید رسیدن به جایگاه واقعی شان زندگی خودشان را با دوآلیته تبعیض و امید پیش می برند.
تحلیل ساختاری تأثیر سکوت و آوای سازمانی بر اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی زنان پرستار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
601 - 617
حوزههای تخصصی:
امروزه بیمارستان ها علاوه بر شاغلان حرفه ای و توانمند، نیازمند پرستاران سالم، مشتاق و علاقه مند به کارند. وجود کارکنان سالم با اشتیاق شغلی بالا سال هاست مورد توجه بسیاری از پژوهش گران رفتاری و روان شناسان صنعتی و سازمانی قرار گرفته و تلاش برای شناسایی عوامل پیش بین آن مورد مطالعه آن هاست. از عوامل تهدیدکننده اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی پرستاران، افزایش سکوت و کاهش آوای سازمانی آن هاست که ابتدا اشتیاق شغلی و سپس سلامت سازمانی آن ها را متأثر می کند. مطالعه حاضر به بررسی تأثیر سکوت و آوای سازمانی بر اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی زنان پرستار می پردازد. این مطالعه بر روی یک نمونه غیرتصادفی در دسترس 268 نفره از پرستاران بیمارستان های شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی همبستگی است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های استاندارد و معتبر دارای روایی و پایایی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS بوده است. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که سکوت و آوای سازمانی پرستاران به ترتیب با ضرایب مسیر 44 / 0- ، 48 / 0 و 39 / 0- ، 53 / 0 و آماره t، بالاتر از 96 / 1 تأثیر معناداری بر اشتیاق شغلی و سلامت سازمانی آن ها دارد. همچنین نقش میانجی اشتیاق شغلی به طور معنادار تأیید شد. نتایج نشان داد سکوت سازمانی پرستاران به کاهش اشتیاق شغلی و درنتیجه کاهش سلامت سازمانی آن ها و بالعکس آوای سازمانی باعث افزایش اشتیاق شغلی و درنهایت بهبود سلامت سازمانی پرستاران منجر خواهد شد.
ارائه الگویی از بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند؛ یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
85 - 110
حوزههای تخصصی:
زوج ها ممکن است رابطه زناشویی باثباتی داشته باشند ولی از آن به هیچ عنوان رضایتی نداشته باشند و مجبور باشند چنین رابطه ای را تحمل کنند. متأسفانه چنین ازدواج هایی آسیب های فراوانی بر روی زوج ها و خصوصاً زنان دارد. از این رو پژوهش حاضر باهدف ارائه الگویی از بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند انجام شد. پژوهش حاضر کیفی و مبتنی بر روش تئوری زمینه ای بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زن های نارضایتمند از ازدواج شهر بندرعباس با حداقل 5 سال سابقه زندگی مشترک در سال 1397 بودند. 21 زن به روش نمونه گیری نظری و مبتنی بر روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و انتخاب نمونه ها تا مرحله اشباع نظری پیش رفت. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه ساختاریافته و شاخص رضایت زناشویی (IMS) گردآوری شدند. برای تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 14 مقوله انجامید که در مدل پارادایمی ارائه شد. نتایج تحلیل نشان داد که زنان ناراضی از رابطه زناشویی ممکن است به علت وابستگی های موجود ازدواج نارضایتمند خود را حفظ کنند و به منظور سازگاری با شرایط موجود از راهبردهای مختلفی استفاده کنند. بر اساس نتایج به دست آمده، مجموعه ای از عوامل درون فردی، بین فردی و اجتماعی می تواند تبیین کننده بقای زنان در ازدواج های نارضایتمند باشد. نتایج این پژوهش می تواند دارای تلویحات کاربردی در آسیب شناسی و توانمندسازی در حوزه زنان و خانواده باشد.