فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
91 - 105
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه و درک بسترها و پیامدهای اعتیاد زنان انجام شده است. روش انجام پژوهش، نظریه زمینه ای می باشد و مشارکت کنندگان، تعداد 25 نفر از زنان بهبود یافته خراسان جنوبی هستند که در مرحله ترک اعتیاد بسر می بردند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته به دست آمده و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تجربه چالش های بنیادین همچون طلاق و ازدواج مجدد والدین، فروپاشی خانواده، خشونت خانگی و اعتیاد والدین، از جمله شرایط علی گرایش زنان به مصرف مواد مخدر هستند. جبر و محدویت های مضاعف در زمینه انتخاب همسر و ازدواج های تحمیلی و همچنین ترک تحصیل به اجبار خانواده، عوامل و شرایط زمینه ای اعتیاد زنان، محسوب می شوند. عوامل مداخله گر مصرف مواد توسط زنان نیز شامل حلقه ها و تله های اعتیاد می باشد که در آن، اعتیاد، نتیجه یک توطئه خانوادگی است و علاوه بر آن، شامل سابقه طولانی مدت مصرف مواد در خانواده و زندگی در یک فضای آلوده به مواد مخدر و مصرف تفننی و تفریحی مواد با دوستان و آشنایان می باشد. پیامدهای اعتیاد برای زنان نیز شامل طرد و تنبیه از طرف خانواده و اطرافیان، انزوا و عزلت و گرایش به یک اقتصاد غیر رسمی، مبتذل و بی پایه می باشد که می تواند زمینه ساز انواع دیگری از انحرافات اجتماعی باشد.
مدل یابی نگرانی تصویر بدنی دختران براساس کمال گرایی با میانجی گری نیازهای بنیادین روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی برازش مدل نگرانی تصویر بدنی دختران براساس کمال گرایی با میانجی گری نیازهای بنیادین روان شناختی به روش غیرآزمایشی از نوع همبستگی با تکیه بر مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل دختران دانشجوی دانشگاه های آزاد استان گلستان بود که تعداد 500 نفر از ایشان باروش نمونه گیری خوشه ای برای ورود به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده ها از پرسش نامه های نگرانی تصویر بدنی، کمال گرایی و نیازهای بنیادین روان شناختی جمع آوری و داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای تحقیق روابط معناداری وجود دارد، همچنین شاخص های نیکویی برازش نشان دهنده برازش مطلوب مدل ساختاری نگرانی تصویر بدنی براساس کمال گرایی، با میانجی گری نیازهای بنیادین روان شناختی بود و کمال گرایی و نیازهای بنیادین روان شناختی تا 32% از تغییرات نگرانی تصویر بدنی را تبیین کرد. مطابق با نتایج، کمال گرایی و نیازهای بنیادین روان شناختی می توانند دو متغیر تعیین کننده در تبیین نگرانی تصویر بدنی دختران باشند و در نظر گرفتن این دو می تواند در پیشگیری از اختلال های بعدی در زمینه بدشکلی بدنی مؤثر باشد.
نقد و بررسی انگاره ماهیت معاوضی نکاح موقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مشروعیت عقد نکاح موقت از نظر فقه شیعه تردیدی وجود ندارد و به تبع آن قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران نیز آن را پذیرفته و چندین ماده به تبیین ارکان و احکام آن اختصاص داده است. ماهیت شناسی این عقد از منظر فقهی و حقوقی بحثی مهم و چالشی است؛ برخی صاحب نظران معتقدند که نکاح موقت شباهت کاملی به باب اجاره دارد و مهر در مقابل استمتاع است و با عقد نکاح دائم تفاوت ماهوی دارد. در مقابل، برخی دیگر ماهیت عقد موقت را همانند دائم دانسته و تفاوت آنها را فقط در برخی از آثار و احکام آن بیان کرده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف نقد ادله دیدگاه اول و تقویت دیدگاه دوم مبنی بر عدم تفاوت ماهیت عقد نکاح موقت با دائم براساس ادله و شواهد انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب مربوطه به روش اسنادی- کتابخانه ای بررسی و تحلیل شد. نتایج نشان داد که عقد نکاح موقت در نظام حقوقی اسلام همانند عقد نکاح دائم یک نهاد حقوقی مقدس و دارای تکالیف و حقوق متقابل خاص خود برای زوجین است.
واکاوی ماهیت کارویژه اصول 77 و 125 قانون اساسی و تصویب کنوانسیون های بین المللی در حقوق ایران
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، جهت ایجاد تعامل و ارتباط بین حکومت و امپراطوری های باستان، رسوم خاصی برقرار بوده است. این رسوم شامل فرستادن پیک به صورت سواره یا پیاده که معمولاً با یک درفش سفید که حاکی از پیک یا حاوی پیام بوده، انجام می شد. این روش که در قلمرو یک امپراطوری یا سرزمین دیگر بود و آغاز مذاکره را نشان می داد، در ادبیات حقوق بین الملل دارای شیوه ارتباطات و یک آیین ویژه است تا جایی که این شیوه ارتباطات در کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین به شکل یک آیین و پروسه بین المللی ذیل عنوان حقوق بین الملل تدوین شد. در ماده 9 قانون مدنی ایران نیز منصوص است معاهداتی که ایران با دیگر کشورها منعقد می نماید، بعد از گذراندن یک روند قانونی، در حکم قانون بوده و قابل اجرا می باشند. همان طور که مستحضرید به لفظ قانون در ماده مشارالیه تصریح شده که اشاره به اصول 77 و 125 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دارد؛ لذا در این مقاله، به کارویژه اصول یادشده و این که اساساً یک معاهده و کنوانسیون بین المللی به چه سیاقی در قانون داخلی پذیرفته می شود، نگاهی خواهیم داشت. این که قانون گذار ایرانی چه معاهداتی را مورد پذیرش قرار داده و آیا این معاهدات در قانون داخلی شکل اجرایی و ضمانت اجرای کافی دارند یا خیر و این که نحوه انجام آن ها به چه صورت است و آیا این مقرره تأثیری بردیگر قوای سه گانه جمهوری اسلامی ایران دارد یا خیر؟
اثربخشی بسته تلفیقی مهارت های ارتباط صمیمانه و آموزش غنی سازی ازدواج بر آسیب های تعاملی بین فردی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب های تعاملی زوجین می تواند انسجام خانواده را از هم پاشیده و به سلامت روان زوجین و فرزندان آسیب جدی وارد سازد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بسته تلفیقی آموزش مهارت های ارتباط صمیمانه و غنی سازی ازدواج بر آسیب های تعاملی بین فردی زوجین انجام گرفت. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره شهرستان فریدونشهر در سال 1398 بودند که در پرسشنامه آسیب های تعاملی بین فردی به طور معناداری نمرات بالاتر از میانگین کسب کرده بودند. در این پژوهش تعداد 30 زوج با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (در هر گروه 15 زوج). گروه آزمایش مداخله بسته تلفیقی آموزش مهارت های ارتباط صمیمانه و غنی سازی ازدواج را طی دو نیم ماه در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه آسیب های تعاملی بین فردی (محقق ساخته) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بسته تلفیقی آموزش مهارت های ارتباط صمیمانه و غنی سازی ازدواج بر آسیب های تعاملی بین فردی زوجین تأثیر معنادار دارد (p <0/001).
نقش عوامل جمعیت شناختی و روان شناختی در رضایت جنسی زنان بعد از 40 سالگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی عاملی کلیدی در کیفیت زندگی زناشویی است که در دوره های مختلف تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. گرچه، رضایت جنسی مورد توجه بسیاری از مطالعات قرار گرفته است اما نقش متغیرهای روان شناختی و جمعیت شناختی در حفظ رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی چندان روشن نیست. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده عوامل جمعیت شناختی و روان شناختی موثر در رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی انجام شد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود. تعداد 365 زن سالم در محدود سنی 40 تا 65 سال مجموعه پرسشنامه های اعتباریابی شده را تکمیل کردند که شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس رضایت جنسی (1981)، پرسشنامه ذهن آگاهی (2006) و پرسشنامه نگرانی از تصویر تن (2005) بود. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و ازمون t مستقل استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه سن با رضایت جنسی (208/-0=r، 001/0P<)، رابطه طول مدت زندگی زناشویی با رضایت جنسی (264/0- =r، 001/0>P) و ذهن آگاهی با رضایت جنسی(425/0 =r، 001/0>P) و نگرانی از تصویر تن با رضایت جنسی (297/0=r، 001/0>P) معنا دار است. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که طول مدت زندگی زناشویی (588/0-=B، 001/0>P) ذهن آگاهی (503/0 =B، 001/0>P) و نگرانی در مورد تصویر تن (237/0-=B، 001/0>P) توان پیش بینی رضایت جنسی را دارند و 8/29 درصد واریانس رضایت جنسی زنان را تبیین می کنند. آزمون t مستقل نیز نشان داد که رضایت جنسی در زنان غیریائسه به نحو معناداری بیشتر از زنان یائسه است (01/0>P).
مطالعه کیفی نحوه آشنایی با همسرِ زنان دارای ازدواج پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده کوچکترین و اصلی ترین واحد تشکیل دهنده جامعه است که با ازدواج شکل می گیرد. پایداری خانواده به دلیل تأثیری که بر فرد و جامعه می گذارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. ازدواج با مقدمه ای تحت عنوان آشنایی همراه است. این پژوهش با هدف مطالعه چگونگی آشنایی پیش از ازدواج زنان دارای ازدواج پایدار، با روش پدیدارشناسانه انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بوده است. جامعه مورد مطالعه، زنان دارای ازدواج پایداری بودند که حداقل پنجسال از ازدواج آنها گذشته بود و به رضایت از ازدواج خود حداقل نمره هفت از ده داده باشند. نمونه به صورت هدفمند ملاکی انتخاب، و مصاحبه با 19 نفر و تا اشباع داده ها انجام شد. ازطریق تحلیل مصاحبه ها و شناسه گذاری جملات و عبارات، انواع مختلف آشنایی شرکت کنندگان مشخص شد. از یافته ها، شش مضمون اصلی «برنامه ریزی برای آشنایی، آشنایی اولیه با چارچوب، شناخت ویژگیها و روحیات، مشاهدات رفتاری، آسان گرفتن خانواده ها برای تعمیق شناخت، مشورت و مشاوره» به دست آمد. نتایج نشان داد که در انواع آشنایی زنان دارای ازدواج پایدار، توجه به چارچوبهای فرهنگی و خانوادگی رعایت شده است. یافته های پژوهش می تواند در طراحی الگوی مشاوره پیش از ازدواج به منظور راهنمایی در حیطه چگونگی آشنایی مورد استفاده قرار بگیرد.
انواع آسیب های ناشی از خیانت زناشویی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی به آسیبهای متعددی در افراد منجر، و موجب از دست رفتن روابط زناشویی می شود. این پژوهش با هدف شناسایی انواع آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی انجام شد. پژوهش از نوع کیفی است و از مرور سامانمند و مصاحبه اکتشافی استفاده شد تا انواع آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی استخراج شود. در بخش مرور سامانمند 31 مقاله از بین مجموع 65 مقاله جستجو، و طی فرایندی انتخاب شد و مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین برای مصاحبه اکتشافی 20 زوج درگیر خیانت زناشویی به روش هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. هم چنین نظرات 14 نفر از متخصصان حوزه خانواده برای بررسی اعتبار فهرست آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خیانت زناشویی در تمامی ابعاد فردی (جسمی و روانی)، خانوادگی، اجتماعی و معنوی آسیب ایجاد می کند. در بعد فردی، اختلال در خواب، اختلال در تغذیه، اضطراب، افسردگی، خدشه دارشدن اعتماد، در بعد خانوادگی کاهش روابط عاطفی، تنش در خانواده، از بین رفتن صمیمیت خانوادگی، اختلال در وظایف والدینی، در بعد اجتماعی از بین رفتن آبرو، مشکلات شغلی و مشکلات مالی و در بعد معنوی عذاب وجدان و احساس گناه، مهمترین آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی بود. مبتنی بر نتایج می توان گفت که خیانت زناشویی نه یک مشکل فردی بلکه آسیب همه جانبه ای دارد و برای پیشگیری و درمان آن هم به مداخلات جندجانبه نیاز است.
تحلیل پدیدارشناختی استراتژی های برساخت هویت در کنشگران شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه موردی: کاربران اینستاگرام ساکن شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره معاصر بخش مهمی از ساحت تعاملات و تبادلات فردی و همچنین تجربیات زیستی افراد در فضاهای مجازی شکل گرفته و قوام می یابد. هدف این پژوهش فهم پدیدارشناسانه استراتژی هایی است که کاربران برای برساخت هویت خویش استفاده می کنند. برای دستیابی به این هدف از روش پدیدارشناسی براون و کلارک استفاده شده است. حجم نمونه با تکیه بر منطق اشباع نظری در روش کیفی، 20 نفر از دختران دانشجوی ساکن شهر کاشان است و فرآیند گردآوری داده ها با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد کاربران فضای مجازی در مرحله نخستین ورود خود به این شبکه و در تجارب اولیه در دو وضعیت «نابلدی و ناآگاهی» و «تردید و اضطراب» به سر می برند و بیشتر نقش کنشگر منفعل، مشاهده گر، پذیرنده و پیرو را دارند؛ اما با گذر زمان نقش کنشگر فعال، بر سازنده و روایت گر را پیدا می کنند. از سوی دیگر نتایج حاکی است که کاربران از دو استراتژی عاطفی و عقلانی در برساخت هویت خویش استفاده می کنند. برمبنای استراتژی عاطفی، به شکلی آزادانه تر، رهاتر و سیال عمل نموده و روایت های بیشتری از جنبه های مختلف زندگی و جهان بینی و منش خود را تکثیر می کنند و بر مبنای استراتژِی عقلانی، تنها برداشت ها و برش هایی گزیده شده، ویرایشی، محافظه کارانه و نمایشی، از زندگی خود را روایت می کنند.
رابطه رفتار غذا خوردن مادر و غذا دادن ذهن آگاهانه با رفتار غذا خوردن کودک: نقش واسطه ای خلق و خوی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غذا خوردن در سنین کودکی جهت رشد مطلوب حائز اهمیت است و از مؤلفه های متعددی تأثیر می پذیرد. ویژگی های رفتاری مادر و ویژگی های شخصیتی کودک، از جمله مؤلفه های تأثیرگذار است. هدف مطالعه حاضر، مدل سازی رفتار غذا خوردن کودکان بر اساس رفتار غذا خوردن و غذا دادن ذهن آگاهانه مادر و نقش واسطه ای خلق و خوی کودک است. در این پژوهش در سال 1399، 180 مادر به همراه فرزندانشان (87 دختر و 93 پسر) از شهر ارومیه به روش در دسترس انتخاب شدند و مادران پرسشنامه های غذا دادن ذهن آگاهانه، رفتارهای غذا خوردن بزرگسال، خلق و خوی مالهوترا و رفتار غذا خوردن کودکان را تکمیل نمودند. نتایج این پژوهش به روش ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS و Amos نشان داد غذا دادن ذهن آگاهانه و رفتار غذا خوردن مادر و خلق و خوی کودک، رابطه معناداری با رفتار غذا خوردن کودک دارد و مدل رابطه رفتار غذا خوردن و غذا دادن ذهن آگاهانه مادر با رفتار غذا خوردن کودک و نقش واسطه ای خلق و خوی کودک معنادار است و شاخص برازندگی تطبیقی (07/0=RMSEA) مطلوب گزارش شد. این مدل با توجه به نتایج به دست آمده مشخص نمود که مؤلفه های مادر و کودک در رفتار غذا خوردن کودک مؤثر است و در زمینه علل یابی و درمان مشکلات غذا خوردن کودکان باید به این مؤلفه ها نیز توجه نمود.
کرونا و چالش های خانواده: مطالعه پدیدارشناسی تجربه زیسته جوانان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نهادهای اجتماعی متأثر از بحران کرونا در جهان، خانواده بود. خانواده ها با وقوع این بحران و الزام به قرنطینه خانگی، شرایط جدیدی را تجربه کردند. از یک سو اعضای خانواده این فرصت را به دست آوردند که زمان بیشتری را در کنار یکدیگر باشند و از سوی دیگر با چالش ها و تنش هایی روبه رو شدند. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شده و گروه نمونه، متشکل از 41 تن از جوانان سیستان و بلوچستان است که به روش هدفمند انتخاب شدند. اطلاعات این گروه، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد و با روش کلایزی(Colaizzi) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مضامین اصلی به دست آمده، شامل چهار مضمون اصلی: تغییر الگوهای کنش ارتباطی خانواده، تشدید تضاد و خشونت خانگی، اختلالات اضطرابی و آسیب پذیری اقتصادی خانواده ها در دوران کرونا بود. در همه گیری کرونا، از یک سو خانواده ها به واسطه قرنطینه خانگی و کاهش تعاملات خانوادگی و مراسمات آیینی با کاهش کنش های ارتباطی مواجه بودند و از سوی دیگر با رشد ارتباطات مجازی با افزایش کنش های ارتباطی میان اعضا روبه رو بودند. همچنین در ابتدای همه گیری، با بالا رفتن میزان حضور تمام اعضا در خانه، تضادها در خانواده ها پررنگ تر شد و انواع خشونت خانگی میان اعضا گسترش یافت. بیماری کرونا با تمام تهدیدهایی که برای سلامت عمومی جامعه و نیز سلامت جسمانی خانواده ها به همراه داشت، با رشد اختلالات اضطرابی نیز همراه بود. گذشته از این با وقوع بحران های اقتصادی ناشی از کرونا، خانواده ها با مشکلات معیشتی و آسیب های شغلی روبه رو شدند. این پژوهش در ابتدای همه گیری کرونا انجام شده است و ارائه تحلیلی جامع در موضوع خانواده و کرونا، مستلزم پژوهش هایی در بازه های زمانی مختلف خواهد بود.
الگویابی بومی آسیب پذیری روانی – اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان - روش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
51 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف الگویابی بومی آسیب پذیری روانی – اجتماعی به افسردگی مداوم در زنان انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و روش زمینه ای به منظور الگویابی و تدوین نظریه استفاده شد. جامعه آماری شامل زنان 21 الی 50 ساله مبتلا به افسردگی مداوم بود که از این جامعه ، نمونه ای به تعداد 20 نفر بصورت هدفمند و در قالب اشباع داده ای، از مراجعین به 3 مرکز مشاوره شهر تبریز در سال 98-97 ، انتخاب شد. ابزار تحقیق، پرسشنامه 21 سوالی افسردگی بک ، مصاحبه بالینی ساختاریافته و مصاحبه کیفی بود. یافته ها : تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس کدگذاری روش زمینه ای صورت گرفته و3مقوله عمده و یک مقوله هسته بدست آمد و یک نظریه زمینه ای در قالب مدل ارائه گردید. نتایج تحقیق نشان داد که دو دسته عوامل یعنی" تجارب روانشناختی آسیب رسان" و "مواجه با مشکلات غیر روانشناختی " منجر به بد کنشی فردی - بین فردی گردیده و درنهایت به تجربه افسردگی مداوم ختم می گردد. پیشنهاد می گردد تا در اولویت برنامه درمانی برای اختلال افسردگی مداوم، عوامل زمینه ای و مداخله ای با توجه به فرهنگ بومی افراد نیز مدنظر قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی اوضاع اجتماعی زنان در دوره ساسانی و قاجار
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
29 - 43
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تطبیق نقش اجتماعی زنان در ادوار ساسانی و قاجار بود. جامعه پژوهش نقوش زنان در آثار هنری ، چون سکه ها و نقاشی ها را شامل می شود. نمونه پژوهش پوشش زنان ساسانی و قاجاری در داده های فرهنگی این ادوار بود. طرح پژوهش از نظر ماهیت، توصیفی تاریخی و تطبیقی است. گرد آوری اطلاعات برمبنای جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای ، اسناد و مدارک موجود و فیش برداری انجام گرفت. پس از جمع آوری داده ها برای تحلیل آن ها از روش کیفی استفاده شد. نتایج یافته ها نشان داد، زنان در هر دو دوره، با قرائت ها و خوانش های فقهی خاص از دین رسمی زمان خود مواجه بوده و در هر دو مرحله نیز مهیای پذیرش تغییرات کلان بُرونی بودند. در مورد نخستین، اسلام و در مورد دومین، موج جهانی سازی و مدرنیسم وارد شد و جایگاه زنان را با تغییراتی روبروکرد. زنان با این که در دو دوره ساسانی و قاجار محدودیت هایی داشتند، اما در لایه های نامرئی اجتماع، به کنش گری، فعالیت اجتماعی و حتی اثرگذاری در امور مهم حکومتی می پرداختند. در دوره ساسانیان، این نقش تا حدود زیادی آشکار و شفاف بود؛ اما در دوره قاجار، آنان برای انجام خواسته های خویش ناگزیر بودند که خواسته خود را با واسطه مردان و اثرگذاری نقش جنسیتی خود اجرا کنند.
تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر مشارکت بانوان در ورزش همگانی شهر گرگان
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
43 - 59
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر مشارکت بانوان در ورزش همگانی در شهر گرگان انجام شد. این پژوهش دارای ماهیتی کیفی بوده که در آن از روش نظریه داده بنیاد استفاده گردید. جامعه آماری این مطالعه شامل ورزشکاران نخبه زن، مربیان و کارشناسان حوزه ورزش همگانی، متخصصین و اساتید تربیت بدنی و علوم ورزشی بود که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 15 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور اطمینان در خصوص پایایی داده های به دست آمده از دو روش پایایی بازآزمون و پایایی بین دوکدگذار استفاده شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گردید. بر اساس تحلیل های صورت گرفته 46 کد باز مستخرج شد که این کدها در 5 طبقه موانع شخصی، موانع خانوادگی، موانع امکاناتی و اقتصادی، موانع فرهنگی و موانع اجتماعی طبقه بندی شدند. با توجه به نتایج می توان چنین نتیجه گیری کرد که بخشی از موانع مشارکت بانوان در ورزش همگانی مربوط به عوامل شخصی و بخشی دیگر مربوط به عوامل محیطی و اجتماعی است. به طور کلی می توان گزارش نمود که افزایش آگاهی بانوان در خصوص فواید فعالیت های بدنی و هم چنین رفع برخی موانع فرهنگی، محیطی و اجتماعی زمینه لازم برای مشارکت بیشتر بانوان در ورزش های همگانی را فراهم می نماید.
روابط بین زن و مرد و فرزندان با تأکید برآثار درونی و بیرونی مدارا با رویکردی بر آموزه های دینی
حوزههای تخصصی:
مدارا یکی از صفات برجسته انسانی است که خداوند این ویژگی را در قرآن به عنوان نعمت و رحمت الهی قلمداد فرمود مدارا به عنوان یک فضیلت والای اخلاقی که دارای اثری به سزا در حوزه ی اخلاق فردی و اجتماعی است از اصولى است که در بهبود و رشد روابط انسان با دیگران، تأثیر شگرفى داشته و رعایت آن برای ارامش عمومی جامعه ضروری است به همین مناسبت در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی روابط بین زن و مرد و فرزندان با تاکید برآثار درونی و بیرونی مدارا با رویکردی بر آموزه های دینی پرداخته شده است. مدارا دارای نتایج درونی و بیرونی است، مدارا به عنوان فضیلت اخلاقی از جمله صفاتی است که آدمی را در دنیا و آخرت به مراتب بلند و درجات ارجمند می رساند و نقش بسیار سازنده ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد زن دگ ى پر از ناگواری هایى است که انسان با آن رو برو مى شود اگر انسان بنا را بر مدارا کردن با مردم نگذارد و در مشکلات و ناهمواری ها، با دیگران به تندى و خشونت رفتار کند، ه م ب ه اع ت ب ار اج ت م اع ى و ه م ب ه سلامت دینى و اخلاقى خود لطمه خواهد زد.
واکاوی شخصیت پردازی های زنانه در رمان تحت أقدام الأمهات اثر بثینه العیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
273 - 290
حوزههای تخصصی:
ادبیات زنانه به منزله یکی از گونه های ادبی، در کشورهای عربی و به طور خاص کویت از دهه پنجاه آغاز و در دهه هفتاد تا نود به اوج خود رسید. بثینه العیسی به عنوان یکی از فعالان این حوزه با انتشار رمان تحت أقدام الأمهات توانسته است با قلم ادبی خود مشکلات زنان و جامعه در حال گذار کویت را در دنیای داستان به تصویر بکشد. از ویژگی های بارز این رمان، چند صدایی و تعدد شخصیت های زنی است که هریک نماینده طبقه ای از جامعه زنان کویت هستند؛ شخصیت های زنی که به تناوب در داستان حاضر می شوند و نویسنده از ذهن ایشان رنج ها و مشکلاتشان را روایت می کند و تغییر و تحولات جامعه زنان را به تصویر می کشد. به نظر می رسد بثینه العیسی درصدد است ضمن آگاهی بخشی به خوانندگان خود، از تحولی سخن بگوید که با دست یافتن نسل جدید به حقوق از دست رفته خویش به دست آمده است. تحقیق حاضر درصدد است با روش توصیفی تحلیلی شخصیت های زن رمان را مورد تحلیل قرار دهد و تشویش ها و تمایلات درونی شان را به تصویر بکشد. نتایج تحقیق گویای آن است که بثینه العیسی با تکیه بر دانش ادبی و مهارت نویسندگی خود توانسته است در رمان تحت أقدام الأمهات، آرا و اندیشه های فمینیستی خود را بیان کند و با کلیشه سازی های فرهنگ مردسالار به مقابله برخیزد. العیسی در این اثر ادبی با آفرینش شخصیت های مختلف زن، اندیشه های مردسالار و زن ستیزانه جامعه کویت را منعکس می کند و دو واکنش «تسلیم شدن» ایشان را در نسل قدیم و «عصیان گری» را در نسل های جدید به نمایش می گذارد.
واکاوی نقش و تأثیر قاعده لاضرر در فسخ نکاح به واسطه بیماری های نوظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اگرچه نظریه قانون مدنی و نظر مشهور فقهاء، بر حصری بودن عیوب موجب فسخ نکاح است؛ اما امروزه با بروز امراض جدید، بسیاری از فقهای معاصر، قائل به تمثیلی بودن عیوب هستند؛ به ویژه این که مبنای فسخ نکاح در عیوب مصرّحه در قانون، نفی ضرر است و این ملاک در امراض نوظهور، به طریق اولی وجود دارد؛ زیرا بسیاری از این بیماری ها، مهلک، مسری و صعب العلاج هستند و تحمل چنین شرایطی از سوی فرد سالم، علاوه بر ورود ضرر، با مشقت بسیاری همراه است. لذا با عنایت به این مطلب که برخی از عیوبی که در قانون مدنی به عنوان عیوب موجب فسخ نکاح شمرده شده، امروزه با پیشرفت های علمی و پزشکی قابل درمان هستند با این حال، باز هم برخی از فقها و حقوقدانان، قائل به فسخ نکاح هستند. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، این نتیجه حاصل شد که به طریق قیاس اولویت، که مورد قبول همه فقها است، در عیوب جدیدی که امروزه حادث شده از قبیل ایدز، هپاتیت، سارس، سیفلیس و ... که به مراتب، بسیار خطرناک تر و صعب العلاج تر از عیوب مصرحه در قانون مدنی هستند و در عین حال، تاکنون راه قطعی نیز برای درمان آنها نیافته اند، برای جلوگیری از ضرر همسر دیگر، باید قائل به فسخ نکاح شویم.
نقش رعایت حریم های ارتباطی بر کیفیت محیط شغلی زنان شاغل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی حریم های ارتباطی زنان شاغل و اهمیت رعایت حریم ها در محیط شغلی است. این مطالعه کیفی با مشارکت 15 نفر از بانوان شاغل در مراکز توان بخشی شهرستان نجف آباد، با روش نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای قراردادی استفاده شده است. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت که به شناسایی 3 کد انتخابی، 9 کد محوری و 59 کد باز انجامید. نتایج، منجر به شناسایی دو مقوله اصلی شد که عبارتند از: 1) حریم شخصی؛ که با زیرمجموعه های حفظ مرزهای گفتاری، حفظ مرزهای رفتاری، حفظ مرزهای احساسی، همراه است و 2) حریم محیطی؛ شامل زیرمجموعه تفکیک جنسیتی و حفظ مرزهای اخلاقی-اعتقادی است. طبق یافته های این پژوهش، مرزهایی که افراد برای خود می سازند، پایه ای برای تعامل با دیگران شکل می دهد. در صورتی که زنان شاغل، برای خود حریم های مشخصی در محیط شغلی داشته باشند و دیگران نیز به این حد و مرز پایبند باشند، از رضایت شغلی بالاتری برخوردار بوده و از آرامش روانی بیشتری در محیط کار بهره خواهند برد که موجب ارتقای سلامت روان کارکنان می شود. همچنین، زنان شاغل، موافق اعمال مرز و حریم از جانب مدیریت و محیط شغلی هستند. در واقع، مدیریت مرزها، پیشگوی بسیار قوی در موفقیت یا شکست اشتغال زنان است. تعیین مرزهای شغل- خانواده، عامل کاهش تعارضات شغل- خانواده و مشکلات زناشویی افراد است و موجب افزایش کیفیت روابط بین همسری زنان شاغل نیز می گردد.
بررسی تطبیقی رشد و پرورش زنان در آراستگی و ناروشنگری آنان در نزاع و مخاصمه، در تفسیر فریقین و پژوهش های روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۲
77 - 100
حوزههای تخصصی:
مطابق دیدگاه بیشتر مفسران فریقین در آیه حلیه به دو ویژگی زنان یعنی، پرورش در زینت و ناروشنگری در نزاع و خصومت ها تصریح شده است. بسیاری از مفسران اهل سنت و برخی مفسران شیعی این دو ویژگی را نشانه نقص عقل زنان دانسته اند، ولی بسیاری از مفسران شیعی باتوجه به سایر آیات قرآن، آن را توصیفی واقعی از زنان می دانند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی ضمن بررسی و نقد آرای مفسران، دیدگاه های ایشان را با یافته های جدید روان شناسی در منابع مکتوب مورد مطالعه و بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که به دلالت مطابقی آیه حلیه در مقام اِخبار از واقعیت روانی زنان و توصیف طبیعت زنانه است که براساس حکمت الهی، برای بهروری زندگی خانوادگی طراحی شده است، ولی می توان به دلالت التزامی لازمه آن را ارایه این رهنمون به زنان دانست که به دو موضوع مهم در زندگی اشاره دارد: نخست اهمیت آراسته سازی درون خانوادگی در رشد و پرورش شخصیت زنانه و اهتمام ورزیدن به آن و دوم، اجتناب و دوری گزینی از موقعیت های خصومت آمیز در زندگی خانوادگی و اجتماعی که راهکاری برای استحکام نظام خانواده و کاستن از جدل های کلامی زن و مرد است.
تحلیل فقهی - حقوقی قاعده لاضرر در رفع ضرر ناشی از تمکین و نشوز زوجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹۱
71 - 87
حوزههای تخصصی:
خداوند در مقام تشریع اولیه، احکام ضرری وضع نکرده است، اما اگر یکی از همین احکام، در مقام اجرا برای فردی متضمن ضرر شود، قاعده لا ضرر، آن را مرتفع می سازد. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که قاعده لا ضرر در رفع ضررهای ناشی از مبادرت ورزیدن زوجه به تمکین خاص و رفع ضررهای ناشی از نشوز زوجه نسبت به زوج، از چه جایگاه و اقتضائاتی برخوردار است؟ یافته های پژوهش حاکی است علی رغم اینکه مطابق احکام فقهی و حقوقی تمکین خاص از وظایف زوجه است، اما قاعده لا ضرر به عنوان یکی از قواعد حاکم بر احکام اولیه می تواند احکام ضرری یا احکام متعلق به موضوعات متضمن ضرر را در فروضی که ورود چنین ضرری متصور است، مرتفع سازد. لذا قاعده لا ضرر به عنوان مهم ترین قاعده فقهی در رفع ضرر ناشی از تمکین خاص زوجه و همچنین رفع ضرر ناشی از ناشزه شدن زوجه برای زوج از جایگاه مهمی برخوردار است. اصل (40) قانون اساسی و ماده (1108) قانون مدنی نیز مؤید همین مدعاست. لذا اگرچه یکی از تکالیف زوجه آن است که از زوج تمکین کند، لیکن اگر ایفای این تکلیف متضمن ورود ضرر به زوجه باشد، بر اساس قاعده لا ضرر و همچنین وفق اصل (40) قانون اساسی و ماده (1108) قانون مدنی - که درواقع یکی از جلوه های قاعده لا ضرر محسوب می شوند- زوجه می تواند از تمکین خودداری نماید. همچنین اگر زوجه ناشزه شود، زوج حق ندارد با ضرب وجرح، به او ضرر برساند.