فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین نقش میانجی تاب آوری و بخشودگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض های زناشویی در زنان متأهل به روش پیمایشی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهرستان آستارا بود که به منظور جمع آوری داده ها، 230 نفر از ایشان به روش نمونه گیری دردسترس برای ورد به پژوهش انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش بااستفاده از پرسش نامه بخشودگی پولارد و همکاران (FFS)، پرسش نامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISK)، پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی (MCO) و فرم کوتاه پرسش نامه سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST) جمع آوری شده. داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS26 و AMOS24 به روش تحلیل مسیر و نیز تحلیل میانجی با روش بوت استرپ، در برنامه ماکرو پریچر و هایز تحلیل شد. نتایج نشان دهنده برازش مناسب مدل فرضی بود. همچنین نتایج نشان داد که سبک زندگی اسلامی تأثیر مستقیم و منفی بر تعارض های زناشویی دارد. همچنین تاب آوری و بخشودگی بین سبک زندگی اسلامی و تعارض های زناشویی نقش میانجی دارد. براین اساس، می توان گفت سبک زندگی اسلامی با ارائه چهارچوب مناسب برای رشد و بهتر زیستن، تاب آوری و بخشودگی را افزایش می دهد که به دنبال آن مشکلاتی همچون تعارضات زناشویی کاهش می یابد.
واکاوی اجرت المثل کار متعارف زوجه از منظر فقیهان امامیه با تأکید بر شرط ضمنی ارتکازی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مالی در حوزه خانواده، اجرت المثل کارهای متعارف زوجه در سنوات زندگی مشترک با شوهر است که زمینه ساز اختلاف نظر در بین فقیهان امامیه به ویژه معاصرین شده است. این اختلافات غالباً بر اساس ارتکازات عرفی است که از شرط ارتکازی «انجام تبرعی کارهای منزل توسط زوجه» متأثر می شود. مراد از شرط ارتکازى، شرط ثابت در اذهان عقلا در معاملات رایج میان آنان است. جستار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به دنبال یافتن تأثیر شرط ضمنی ارتکازی بر اجرت المثل کار متعارف زوجه از منظر فقیهان امامیه است. دراین زمینه دو قول مطرح است: مشهور فقیهان امامیه، شرط ضمنی ارتکازی را به دلیل عدم ذکر در متن عقد معتبر نمی دانند؛ ازاین رو با پیش فرض عدم وجوب کار متعارف زوجه، با تحقق شرایط عمومی، قائل به استحقاق اجرت المثل می باشند. اما برخی از فقیهان امامیه، شرط ضمنی ارتکازی را همچون شرط صریح در ضمن عقد، معتبر می دانند و در موارد متعددی، از جمله خدمات زوجه، مورد استناد قرار داده اند. شرط ضمنی ارتکازی این است که زن – حتی با پیش فرض عدم وجوب - کار خانه را بدون مطالبه اجرت انجام می دهد. نگارنده بر این است ارتکاز عرفی در عقد نکاح، نوعی اشتراط ایجاد کرده است؛ ازاین رو در هر منطقه ای که ارتکاز عرف، تبرعی بودن کارهای منزل است و زوجه معمولا از خدمات اضافی رفاهی و تفریحی بهره مند است و زوج به تعهدات خود عمل می کند، زوجه اجرت المثل مطالبه نمی کند.
ارائه الگوی جایگاه زن در حکمرانی جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی، باعث برهم خوردن نظام دوقطبی جهان و ظهور ایده جدید حاکمیت جدیدی گردید که حاکمیت را از آن خداوند می داند. این نظام اصول و چارچوب های خود را بر اساس ایدئولوژی اسلامی بنا نموده که آرمان ها، اهداف، برنامه ها و سیاست گذاری ها بر مبنای آن ها طراحی و اجرا می گردد. حکمرانی مطلوب و عالی، یکی از اهداف عالیه نظام اسلامی است. جامعه اسلامی برای رسیدن به حکمرانی عالی و تمدن جهانی نیازمند آن است که برای تمامی عاملین و کنشگران جامعه طرح و برنامه ارائه دهد. لذا ازآنجایی که بیش از نیمی از جامعه را «زنان» تشکیل می دهند بر حکومت اسلامی لازم است تا الگویی در حکمرانی خود برای آنان داشته باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی تحلیلی برای توضیح حاکمیت اسلامی و الزامات مطرح شده استفاده شده است. حاصل این تحقیق الگوی حکمرانی اسلامی در حوزه زنان با تشریح شاخص های مرتبط است. یافته های تحقیق را باید در مجموعه ای منظم و مرتبط در سه نظام معرفتی-فلسفی، ارزشی و انگیزشی و ساختاری دنبال کرد. درواقع برای رسیدن به الگوی حکمرانی زنان باید سه نظام مذکور همانند یک هندسه مشخص عمل کنند که نتیجه آن نمونه «الگوی سوم زنان» است.
طراحی و تبیین مدل مفهومی آموزش کارکنان زن مدارس در فضای مجازی
حوزههای تخصصی:
در دنیایی که در آن ارتباطات آنلاین به یکی از محورهای اصلی تبادل اطلاعات و دانش تبدیل شده است، انتقال مداوم و به روز دانش به کارکنان زن آموزشی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ اما با توجه به چالش های فراوانی که در مسیر آموزش مجازی و آنلاین وجود دارد، نیاز به راهبردها و الگوهایی جامع و اثربخش احساس می شود. به همین دلیل یک مدل جدید و نوآورانه از آموزش در دوران فعلی پایگاه های آموزشی طراحی شد. در مرحله کیفی از بین استراتژی های پژوهش کیفی از نظریه داده بنیاد استفاده گردید و به تدوین مدلی جامع که شامل عوامل علی، عوامل مداخله گر، عوامل زمینه ای، راهبردهای مدل مفهومی آموزش کارکنان زن مدارس در فضای مجازی است، پرداخته شد. مصاحبه عمیق به عنوان اصلی ترین ابزار جمع آوری داده ها در این مرحله مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده درمجموع 143 مفهوم و 21 مقوله یا کد باز شناسایی و استخراج و در 6 دسته اصلی داده بنیاد قرار گرفتند. بر اساس نتایج روش کیفیّ پرسشنامه ای بر اساس مدل استخراج شده تدوین و در اختیار معلمان زن قرار داده شد. با توجه به نتایج برآورد معادلات ساختاری داده های پرسشنامه، روابط علی با بار عاملی 435/0 و آماره تی 624/9 تأثیر مستقیم و معنی داری بر مقوله اصلی دارد. مقوله اصلی با بار عاملی 471/0 و آماره تی 734/7 تأثیر مستقیم و معنی داری بر راهبردها دارد. راهبردها با بار عاملی 512/0 بر پیامدها تأثیرگذارند. شرایط مداخله گر بر پیامدها با بار عاملی 491/0 تأثیر مستقیم و معنی دار دارد. درنهایت شرایط بستر با بار عامل 529/0 تأثیر مستقیمی بر پیامدها دارد. درنهایت اعتبار مدل از نظر آماری مورد تائید قرار گرفت.
تأملی در رویکرد جدید مقنن نسبت به سقط جنین در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مصوب 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
108 - 127
حوزههای تخصصی:
ماده (56) قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مصوب (1400)، به مسأله مهم سقط جنین اختصاص یافته است. در این مقرره تلاش شده تا کاستی ها و نیز اشکالات بنایی و مبنایی که در ماده واحده سقط درمانی مصوب (1384) و تبصره واحده ماده (718) قانون مجازات اسلامی مصوب (1392) وجود داشته است، برطرف شود. این تلاش ستودنی اما با برخی کم توجهی ها همراه شده که مجموعاً منتهی به بروز ابهامات و اشکالاتی در ماده مذکور شده است. ابهام در مرجع صدور مجوز سقط، ترکیب توجیه ناپذیر اعضای کمیسیون سقط قانونی و شرایط ابهام آلود اعضای آن، ابهام در مفهوم جدی بودن تهدید، پافشاری بر فعلی بودن و غیرقابل تحمل بودن حرج، ابهام در کیستی ولی و بالاخره ابهام در نشانه های ولوج روح از مهمترین چالش ها و ابهاماتی است که در ماده (56) قانون حمایت از خانواده وجود دارد. نویسنده در این نوشتار، ضمن مراجعه به منابع کتابخانه ای، با اتخاذ رویکردی توصیفی و تحلیلی کوشیده است مفاد ماده فوق الذکر را واکاوی نماید و مهمترین اشکالات موجود در این مقرره را بررسی نماید و بدین ترتیب راه را برای اصلاح و تقویت این مقرره هموار سازد.
فراتحلیل متغیرهای روان شناختی همبسته با عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجاب و عفاف به عنوان یک پدیده فردی- اجتماعی، با متغیرهای روانی و اجتماعی در ارتباط است. هدف از پژوهش حاضر فراتحلیل متغیرهای روان شناختی همبسته با حجاب و عفاف در دو دهه 1377 تا 1397 است. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش گردآوری داده ها توصیفی است و در اجرای آن از دو روش مرور نظام مند و فراتحلیل استفاده شد. برای تحلیل آماری داده ها از نرم افزار فراتحلیل جامع (CMA2) استفاده گردید. جامعه در این پژوهش، مدارک منتشرشده در بانک های اطلاعاتی جهاد دانشگاهی، پورتال جامع علوم انسانی، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران، بانک اطلاعات نشریات کشور، پایگاه مجلات تخصصی نور و پایگاه سیویلیکا بود. تعداد 22 مدرک براساس ملاک های ورود و خروج و تأیید دو ارزیاب بر اساس مقیاس نیوکاسل- اتاوا وارد فراتحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد میانگین اندازه اثر کلی مطالعات در حوزه عوامل روان شناختی برای مدل اثرات ثابت برابر 4/0 و مدل اثرات تصادفی 337/0 می باشد که هر دو در سطح 001/0 معنادار است. میانگین اندازه اثر کلی مطالعات در حوزه پیامدهای روان شناختی برای مدل اثرات ثابت برابر 333/0 و مدل اثرات تصادفی 359/0 می باشد که اولی در سطح 001/0 و دومی در سطح 04/0 معنادار است. درنتیجه، عوامل روان شناختی از جمله سازه های روانی و ویژگی های شخصیتی درون زاد فرد و ویژگی های برون زاد حاصل از تربیت خانوادگی که در درجات و ضرایب مختلف در افراد نمایان می شود بر وضعیت حجاب و عفاف تأثیرگذار است. همچنین حجاب و عفاف بر برخی مؤلفه های روان شناختی مانند سلامت روان، آرامش و امنیت روانی و اجتماعی تأثیرگذار است.
تجارب زیسته تغییرات سبک زندگی مادران شاغل در دوران همه گیری ویروس کووید--19 به روش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته مادران شاغل از تغییرات سبک زندگی خود در مواجهه با همه گیری ویروس کووید-19 انجام شد. روش: این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی انجام شد. جامعه آماری مادران شاغل در حوزه های گوناگون آموزشی(هنری، فرهنگی، علمی) در سال 1401-1400 شهر تهران بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و پس از تعداد 20 نفر به نقطه اشباع رسید. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش پدیدارشناسی اسمیت تحلیل شدند. یافته ها: در این پژوهش 8 مضمون اصلی و 19 مضمون فرعی بدست آمد که مضامین اصلی عبارتند از: عادات جسمانی، آسیب پذیری روانی، مشکلات شغلی، تغییر الگوی هزینه-درآمد، تعارضات زوجین، تعارضات مادر-فرزندی ، حضور اجباری در خانه و دشواری مسئولیت های مراقبتی. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان دهنده ضرورت توجه همه جانبه به مسائل و چالش های مادران شاغل در مواجهه با پدیده چندبعدی و پیچیده همه گیری ویروس کووید-19 و پیامدهای متعدد مثبت و منفی آن در عرصه سبک زندگی آنان است. نتایج این پژوهش برای برنامه ریزان فرهنگی وعرصه سلامت روان حائز اهمیت است.
رابطه بین خشونت خانگی و ناپایداری ازدواج با میانجی گری نگرش ناکارآمد بر تعهد زنان شهر کرج طی همه گیری کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کووید-19 منجر به تاثیرات فراوانی بر سلامت روان و مسائل مربوط به خانواده شده است. این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین خشونت خانگی و ناپایداری ازدواج با میانجی گری نگرش ناکارآمد بر تعهد زنان شهر کرج طی همه گیریکووید-19 انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل ساکن شهر کرج در سال 1401-1400 بود. تعداد 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه تعهد زناشویی، پرسشنامه خشونت خانگی، پرسشنامه استاندارد بی ثباتی ازدواج، پرسشنامه نگرش ناکارآمد پاسخ دادند. مدل پیشنهادی با روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و آموس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد مسیرهای مستقیم شامل تأثیر خشونت خانگی بر تعهد زنان، ناپایداری ازدواج بر تعهد زنان، نگرش ناکارآمد بر تعهد زنان و خشونت خانگی بر ناپایداری ازدواج در افراد نمونه در سطح 05/0 دارای همبستگی و رابطه معنادار است. همچنین اثرات غیرمستقیم ناپایداری ازدواج و خشونت خانگی از طریق نگرش ناکارآمد بر تعهد زناشویی دارای همبستگی و رابطه بین آنها معنادار است. مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و خوبی با داده های پژوهش داشت. نتایج نشان داد که داده های جمع آوری شده روی مدل ساختاری موردنظر همخوانی دارند بنابراین مدل خوبی بوده و روایی آن تایید شد. بنابراین رابطه بین خشونت خانگی و ناپایداری ازدواج با میانجی گری نگرش ناکارآمد بر تعهد زنان شهر کرج طی همه گیری کووید-19 تایید می شود. یافته های پژوهش با نظریه اقتدار جانسون، نظریه تعهد استانلی و مارکمن نیز مورد بحث قرار گرفت.
جایگاه زن به مثابه شر در سینمای کیمیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
133 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی جایگاه زن در سینمای کیمیایی باتوجه به اهمیت جایگاه مسعود کیمیایی در سینمای ایران و نظر به اهمیت نقش مردانگی و رفاقت در آن، به بررسی و ریشه یابی دلایل رویکرد زن ستیزانه در سینمای مردسالار کیمیایی و تبدیل زنان به شخصیت های درجه دو در سینمای موردنظر، هدف این تحقیق می باشد.
روش :در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی و روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است و با توجه به رویکرد کیمیایی به زنان با استفاده از تحلیل و دسته بندی ویژگی های کاراکتر زن فیلم در 20 فیلم کیمیایی و بررسی 29 کاراکتر زن به بررسی تأثیر منفی زنان آثار مذکور بر زندگی قهرمان مرد پرداخته شده است. سؤال اصلی این است که چرا زنان در سینمای کیمیایی دارای نقش حاشیه ای اند و به عنوان نماد شر تصویر می شوند؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که کیمیایی با ارائه سه تصویر از زنان یعنی هوس باز و فتنه انگیز، معشوقه بی وفا و ناموس تجاوز پذیر، ایشان را عامل اصلی تباهی و مرگ همچون شری گریزناپذیر برای قهرمانان مرد فیلم هایش تصویر کرده است.
یافته ها: طی بررسی سینمای کیمیایی می بینیم در آن سوژه زنانه همگی به مانند زنان اسطوره ای هستند که مردان را به سوی شر و نیستی و مرگ هدایت می کنند؛ همچنین قهرمانان فیلم های کیمیایی، مردانی نیستند که زندگی پرارزش خود را فدای عشق به یک زن کنند؛ بلکه در راه آرمان ها و ارزش هایی که قهرمانان فیلم بالاتر می دانند که همانا مردانگی است جان فشانی می کنند؛ چراکه حضور زنان در زندگی آنان بدون اصالت بوده و حتی تجربه رهاشدن از یک عشق زنانه، گاهی آنان را پخته تر و ستایش برانگیز تر کرده است؛ بنابراین در این تحقیق تلاش داریم به واکاوی هرچه بیشتر نقش زنان در فیلم های مهمی همچون قیصر ، سرب ، اعتراض. و .. بپردازیم.
تحلیلی بر رویه قضایی در خصوص حق بر تصویر زنان در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
91 - 123
حوزههای تخصصی:
زنان جزء اقشار آسیب پذیر جامعه هستند. امروزه نیز با گسترش فضای مجازی که بخشی از واقعیت های جامعه ی انسانی به آن منتقل شده است، برخی افراد با استفاده از تصویر زنان اهدافی همچون اخاذی، تهدید، کسب درآمد، هتک حیثیت آن ها و ... را دنبال می کنند. این مسأله زنان را در وضعیتی قرار داده که اگر از حق بر تصویر آن ها در فضای مجازی حمایتی خاص و ویژه به عمل نیاید، دچار بروز آسیب های مادی و معنوی جدی به ابعاد مختلف شخصیت آنان می شود. این پژوهش با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای، به روش توصیفی - تحلیلی و همچنین با بررسی تعدادی پرونده و رأی صادره از قضات قوه قضائیه نگارش یافته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد تنها در بند ب ماده 5 قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیر مجاز می نمایند مصوب1386، مستقیماً از حق بر تصویر زنان در شرایط خاص حمایت شده است. همچنین آنچه بیشتر مورد توجه محاکم بوده، انتشار تصاویر مستهجن و مبتذل زنان می باشد. در آرای قضایی حمایت های قانونی از حق بر تصویر زنان بیشتر در جهت تعیین مجازات های کیفری می باشد.
خوانش ترامتنی یکی از لباسهای زنانۀ موجود در موزۀ پوشاک سلطنتی برگرفته از سوزن دوزی بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
451 - 469
حوزههای تخصصی:
ترامتنیت ژنت از رویکردهای مهم در خوانش و بررسی روابط میان متن ها است که این روابط را در شکل های گوناگون آن مورد بررسی قرار داده و به پنج دسته اصلی تقسیم می کند که عبارت اند از: بینامتنیت، فرامتنیت، پیرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت. پژوهش پیش رو براساس ترامتنیت ژنت به خوانش یکی از لباس های زنان موجود در موزه پوشاک سلطنتی می پردازد. این لباس بیش متنی است که پیش متن آن پوشاک سوزن دوزی زنان منطقه بلوچستان است، از این رو ارتباطی میان این متن ها شکل گرفته که قابل بررسی است. هدف از این پژوهش، مطالعه و بررسی چگونگی ارتباط سوزن دوزی لباس مذکور با پیش متن های آن در سوزن دوزی های بلوچ است و به این پرسش ها پاسخ می دهد: ارتباط این لباس سلطنتی-درباری با پیش متن های سوزن دوزی بلوچ آن براساس ترامتنیت ژنت، چگونه تبیین می شود؟ در فرایند شکل گیری این ارتباط چه دگرگونی هایی صورت گرفته است؟ پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی- تطبیقی و توصیفی، براساس بیش متنیت ژنت صورت گرفته، و تجزیه و تحلیل داده ها در آن به صورت کیفی است. این پژوهش نشان داد که رابطه دو متن از گونه بیش متنیت تراگونگی است و گذار از پیش متن به بیش متن با دگرگونی هایی در ساختار صوری، محیط، گفتمان، کارکرد، کاربرد و... همراه بوده است.
مقایسه اثربخشی آموزش مقابله دینی با آموزش شناختی-رفتاری بر سلامت عمومی و مشکلات رفتاری دختران نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوجوانی، مهم ترین دوره رشد انسان است که به دلیل تغییرات سریع در ابعاد مختلف وجودی، فرد را درگیر مسائل مختلفی می کند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش مقابله دینی با آموزش شناختی- رفتاری بر سلامت عمومی و مشکلات رفتاری در دختران نوجوان است. روش پژوهش حاضر، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با سه گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه دختران نوجوان مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش ناحیه 6 شهر مشهد بودند و نمونه آماری نیز از میان این افراد انتخاب شدند. افراد به صورت تصادفی، در سه گروه 12 نفره جای گذاری شدند. برای گردآوری اطلاعات، از سیاهه مشکلات رفتاری آخنباخ (CBCL)، نسخه والدین و نیز پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ)استفاده گردید. نتایج نشان داد که آموزش مقابله دینی، در ارتقای سلامت روان و کاهش مشکلات رفتاری، موثرتر از آموزش شناختی- رفتاری بوده است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که آموزش مقابله دینی را می توان به عنوان آموزش توانمندسازی در نوجوانان به کار برد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر تنظیم شناختی هیجان و طرح واره های ناسازگار اولیه در زنان دارای افکار خودکشی (باتأکید بر فرهنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
1 - 17
حوزههای تخصصی:
هد ف پژو هش حاضر، مقا یسه ا ثر بخشی طرحو اره د ر ما نی و د ر ما ن مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنظیم شنا ختی هیجا ن و طرحواره ها ی نا سا ز گا ر ا و لیه د ر ز نا ن د ا ر ا ی ا فکا ر خو د کشی با تأکید بر فرهنگ می باشد. جا معه ی آماری شا مل ز نا ن د ا ر ا ی ا فکا ر خو د کشی شناسایی شده توسط مراکز بهداشتی شهر ا ر د بیل بو د . نمو نه پژو هش 60 نفر بو د که به ر و ش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی د ر دو گر و ه آزمایش و گروه کنتر ل (هر گروه20 نفر ) جایگزین شدند . روش پژو هش نیمه آزمایشی ا ز نو ع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه طرح واره ها ی نا سا ز گا ر اولیه یانگ (2003) و پرسشنامه تنظیم شنا ختی هیجا نی گا ر نفسکی و گراچ (2004) استفاده شد. گروه های آزمایش روش های مداخله ای طرحو اره د ر ما نی و د ر ما ن مبتنی بر پذیرش و تعهد هرکدام 8 جلسه 90 دقیقه ای را دریافت کردند و بعد از دو ماه مرحله پیگیری اجرا شد وگروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها ا ز آزمون تحلیل کووارانس چند متغیره ، تک متغیره و آزمون بونفرنی استفاده شد . تحلیل داده ها نشا ن د ا د که طرحواره د ر ما نی و د ر ما ن مبتنی بر تعهد و پذیر ش بر تنظیم شناختی هیجان و بهبود طرحواره های ناسازگار ز نا ن د ا ر ا ی ا فکا ر خو د کشی موثر هستند(001/0P=). هم چنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که بین ا ثر بخشی طرحواره د ر ما نی و د ر ما ن مبتنی بر پذیرش و تعهد بین دو گروه درمانی تفاوت معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج در مرحله پیگیری پایدار بود.
واکاوی قصد رفتاری زنان روستایی عضو صندوق های خرد محلی استان لرستان نسبت به خود اشتغالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
943 - 973
حوزههای تخصصی:
اشتغال زنان روستایی، یکی از راهکارهای درآمدزایی، کاهش فشار بر منابع و در پی آن توسعه روستایی است. در این بین بخش تعاون می تواند در زمینه اشتغال زنان روستایی، نقش بسزایی داشته باشد. اما موضوع مهمی که در این راستا حائز اهمیت است، عواملی است که بر تصمیم و قصد زنان روستایی عضو صندوق های خرد محلی برای شروع سرمایه گذاری و فعالیت در تشکل های تعاونی اثرگذار است. در این راستا، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری زنان روستایی عضو صندوق های اعتباری خرد استان لرستان به خوداشتغالی در قالب تشکل های تعاونی به روش پیمایش انجام شد. جامعه آماری زنان روستایی عضو فعال صندوق های اعتباری خرد استان لرستان شامل 1087 نفر است که به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتساب، متناسب با حجم نمونه و بر پایه جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای 307 نفری برای تحقیق انتخاب شدند. گردآوری داده ها در این پژوهش با پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. پس از تهیه پرسشنامه، روایی شکلی و محتوایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مختلف تحقیق تأیید شد. برای تعیین عامل های مؤثر بر قصد زنان روستایی به خوداشتغالی در تعاونی ها از مدل معادله های ساختاری و نرم افزار AMOS24 استفاده شد. یافته ها نشان داد متغیر علائق، بیشترین تأثیر مستقیم را بر قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونی ها دارد و خودکارآمدی، دارای بیشترین تأثیر غیرمستقیم بر قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونی ها است.
رتبه بندی عوامل اثرگذار بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار با استفاده از تکنیک AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
517 - 540
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور به ویژه زنان است. زنان به عنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در اداره خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از این رو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبه بندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار است. روش تحقیق توصیفی–پیمایشی و جامعه آماری آن شامل 13 تن از زنان متأهل شاغل و خانه دار شهرستان مهرستان است که دارای حداقل پنج سال سابقه خانه داری یا اشتغال و حداقل مدرک کارشناسی در رشته جامعه شناسی هستند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه مقایسه زوجی استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و نرخ ناسازگاری کوچک تر از 1/0 در سطح بالا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار Expert choice انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد از بین شش عامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانه دار شهرستان مهرستان، رابطه اجتماعی مهم ترین عامل است. در ادامه، امنیت اجتماعی در رتبه دوم، حمایت اجتماعی در رتبه سوم، منزلت اجتماعی در رتبه چهارم، سرمایه فرهنگی در رتبه پنجم و سلامت عمومی در رتبه ششم عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانه دار قرار گرفتند؛ بنابراین، کیفیت پیوندهای اجتماعی در افزایش سلامت اجتماعی و از طرف دیگر در کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانه دار نقش اساسی دارد.
تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی مرتبط با زنان و اثر آن بر سبک زندگی در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی مرتبط با زنان و اثرآن بر سبک زندگی خانواده بود. جامعه پژوهش کلیه متون مرتبط با تعارض فرهنگ عرف با احکام فقهی در مورد زنان و اثرآن بر سبک زندگی درخانواده می باشد. نمونه پژوهش متون تعارض فرهنگ عرفی، احکام فقهی و سبک زندگی در خانواده بود. پژوهش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای و به صورت فیش برداری از منابع فقهی و روان شناسی جمع آوری شد. داده ها به صورت تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد که یکی از عمده ترین مشکلی که نظام اجتماعی را تهدید می کند وجود ارزش ها و سبک زندگی متفاوت و متناقض است که به زنان و به نسل های آینده منتقل می شود. تغییر در نحوه الگوهای فرهنگ مصرف و الگوهای مرجع در کاهش پایبندی به ارزش های دینی، سنتی وتضعیف روابط خانوادگی تأثیر داشته است اما به وسیله ی فرهنگ سازی، سبک زندگی وآموزش، می توان جامعه زنان را برای پذیرش احکام و قوانینی غیر از فرهنگ عرفی که به آن عادت کرده و آن را باور نموده اند، آماده نمود و گرایش و تفکر آن ها را تغییر داد. فرهنگ و عرف فاسد باعث محرومیت جامعه از ثمرات حضور زنان مؤمن و متخصص، بحران های اجتماعی و ناهنجاری در خانواده به خصوص بانوان، افت منزلت زن و ضایع شدن حقوق آنان و در مواردی افزایش گناه و فساد در جامعه را فراهم می کند. دگرگونی ارزش ها در زنان یک جامعه بستر بسیار مناسبی برای تغییرات ساختار ارزش های فرهنگی و اجتماعی را فراهم می کند.
رابطه ی سرمایه روانشناختی با توانمندی خانواده: نقش میانجی معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برازش الگوی سرمایه روانشناختی باتوانمندی خانواده با نقش میانجی معنای زندگی وحمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که درقالب الگو یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان زن متاهل دانشگاه گیلان درسال تحصیلی1401-1400بودندکه از این بین230 نفربه شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، توانمندی خانواده شام و همکاران (2001)، معنای زندگی استگر (2010) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزارSPSS و AMOSبرای تحلیل داده ها و بررسی برازش مدل استفاده شد و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو پریچر و هایز (2008) برای بررسی نقش متغیرهای میانجی مورداستفاده قرارگرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش ازبرازش مطلوبی برخورداراست و تمامی متغیرهای برونزا و میانجی 48 درصد از تغییرات توانمندی خانواده را پیش بینی می کنند که این میزان در حد متوسط می باشد. همچنین به جز مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی به توانمندی خانواده، تمامی ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم معنادار بودند. همچنین معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده دررابطه بین سرمایه روانشناختی وتوانمندی خانواده نقش میانجیگرانه دارد. بنابراین، معنای زندگی و حمایت اجتماعی با تقویت سرمایه روان شناختی، توانمندی خانواده را ارتقاء می دهد که می تواند در برنامه مداخلاتی مشاوران در قبل و بعد از ازدواج استفاده شود.
عوامل موثر بر فرزندآوری با تاکید بر شبکه های اجتماعی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل موثر بر گرایش به فرزندآوری با تاکید بر شبکه های اجتماعی مجازی است. جامعه آماری، زوج های تک فرزند و یا بی فرزند منطقه چهار شهر تهران است که برحسب اشباع نظری و نمونه گیری هدفمند از 15 زوج، مصاحبه به عمل آمد. برای تحلیل داده ها از راهبرد کیفی نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. جهت اعتبارسنجی از کدگذاری شخص ثالث استفاده شد تا از درستی کدگذاری و سلیقه ای نبودن درک محقق از مضمون مصاحبه ها اطمینان حاصل شود. بر مبنای نتایج، مدل پژوهش در چارچوب شش مقوله؛ شرایط علی شامل شرایط بد اقتصادی، شکل گیری فرهنگ های جدید و ناپایداری سیاسی، شرایط زمینه ای دربرگیرنده فشارهای رسانه ای، باورها و گرایش های عمومی، چشم وهم چشمی ها، غلبه و هجمه اینفلوئنسر های مجازی، شرایط میانجی یا مداخله گر شامل افزایش توقعات خانواده ها، دشواری تأمین هزینه های کودک، ترس از مسئولیت، نگرانی بابت ثبات کشور و اخبار نگران کننده، مقوله محوری شامل ترس از مسئولیت، راهبردها شامل حضور مثبت در فضای مجازی، تبلیغ فرزندآوری در این فضا، ارائه الگوهای خوب در فضای مجازی، تسهیل وضعیت اقتصادی، برگزاری جلسات تحلیلی در این فضا، پیامدها شامل کاهش ترس زوجین جوان، ایجاد لذت فرزند داشتن و فرزند آوری، افزایش گرایش به ازدواج و به حاشیه راندن صفحات معاند می باشد. بر مبنای نتایج پژوهش، هر چه حضور در فضای مجازی در راستای احیای سلامت جامعه و جمعیت کشور بالاتر باشدُ بیشتر شاهد ایجاد لذت فرزند داشتن و فرزند آوری در بین زوج های جوان و افزایش گرایش به ازدواج هستیم.
رفع سایه های شخصیتی بانوان ایرانی با بررسی و تغییر شیوه های پوشاکی بر اساس دیدگاه کهن الگویی جین شینودا بولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
649 - 672
حوزههای تخصصی:
جین شینودا بولن (پیرو مکتب یونگ) با توجه به اسطوره های یونانی، هفت کهن الگو (آتنا، آرتمیس، هستیا، دیمیتر، پرسفون، هرا و آفرودیت) را در ناخودآگاه انسان متمایز کرد و به زنان امروزی تعمیم داد؛ چنانچه این کهن الگوها از حالت تعادل خارج شوند برخی ویژگی های شخصیتی به سایه فرو می روند؛ جهت تعادل کهن الگوها علاوه بر روش های روانکاوی می توان از تغییر سبک پوشش به عنوان یک راه بهبود تکمیلی استفاده کرد. پرسش این است که چگونه می توان بر اساس دیدگاه کهن الگویی جین شینودا بولن، لباس اجتماعی را که در جهت رفع سایه های شخصیتی (بانوان) مؤثر باشد طراحی کرد؟ در این زمینه می توان با شناخت سایه های شخصیتی، نقاط ضعف و قوت آن ها، و با توجه به تأثیری که پوشش بر روان دارد، اقدام به طراحی سبک پوششی کرد که در جهت تکمیل درمان ثمربخش باشد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و کمی است و ابزار مورد استفاده در جمع آوری داده ها پرسش نامه بوده است. جامعه آماری 254 نفر از بانوان 45-20 ساله شهر تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است. طبق آمارگیری انجام شده، حدود 40 درصد از بانوان تهرانی دارای سایه شخصیتی هستند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در قالب آمار توصیفی به صورت فراوانی و درصد انجام شد. نتایج حاکی از آن است که چنانچه بتوان از طرح، نقش، فرم، رنگ، طراحی و... که شخص را درگیر ارتباط با خود کند در سبک پوششی استفاده کرد، می توان از آن به عنوان یک راه حل در کنار راه حل های روان کاوانه دیگر بهره برد.
بررسی نظریه حقوق واحد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
93 - 122
حوزههای تخصصی:
منظور از نظریه حقوق واحد خانواده این است که بعد از انعقاد نکاح، قواعد حقوقی واحدی بر خانواده حاکم شود که متضمن حقوق و تعهدات اعضای آن به ویژه زوجین باشد تا خانواده درجایگاه نهادی اجتماعی مورد حمایت قرار گیرد. براین اساس، پژوهش حاضر باهدف بررسی نظریه حقوق واحد خانواده که در صدد برقراری صحیح عدالت حقوقی و قضایی برای استحکام، تقویت و حمایت اجتماعی از خانواده است به روش تحلیلی- اسنادی انجام شد. بدین منظور کلیه منابع مکتوب حقوقی در این مسئله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی ها ﻧﺸﺎن داد که تعدد قوانین در حوزه خانواده که سبب عدم شفافیت وظایف و تعهدات اعضای خانوده است، موجب سست شدن بنیان خانواده شده است. بنابراین، ﺧﺎﻧﻮاده که نهادی ﺑﻨﯿﺎدین در ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﮐﺎﻧﻮن اﺻﻠﯽ رﺷﺪ اﻧﺴﺎن است باید تابع حقوق واحدی باشد تا از استحکام لازم برخوردار شود. اهداف این نظریه عبارتند از: استحکام خانواده، تحدید حاکمیت اراده اعضا، حاکمیت قانون واحد، حمایت از زنان و کودکان در نهاد خانواده و هدفمند شدن مدیریت خانواده. اصول زیربنایی این نظریه شامل اصل ساختارنگری به خانواده، رعایت عدالت و احسان و قواعد عام مشترک مذاهب اسلامی که مورد پذیرش تمام مذاهب اسلامی باشد.