فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۳۱٬۳۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران در دو دهه نخست حاکمیت خود، در سیاست خارجی فراز و نشیبهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. ایران اسلامی بنا به جایگاه و هویتش در تعامل با نظام بین الملل با ایجاد نظام گفتمانی در هر دوره به تبیین و تعریف خود، دشمنان، متحدان، رقیبان، منافع، اهداف و روشهای رسیدن به این اهداف پرداخته است. در سالهای پس از انقلاب در متن(حوزه )سیاست خارجی گرایشهای لیبرال، مذهبی، راست و تکنوکرات را در بستر تفکر روشنفکران انداموار می توان دید. آنچه در این نوشتار بررسی شده طرح گفتمانی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در دهه نخست انقلاب و پرداختن به فضای گفتمانی دولت سازندگی است. موضوع کلیدی پژوهش، این نکته مهم است که در تحلیل گفتمانی، سیاست خارجی همواره باید نسبتی متعادل از سطح خرد و کلان قدرت را در نظر بگیرد تا منافع ملی در راهبردی بلندمدت تحقق یابد. تجربه های دهه اول انقلاب و عصر سازندگی می تواند آموزه باشد به گونه ای که یکی از دو سطح فدای دیگری نشود و همواره به منافع ملی توجه شود.
ساماندهی ارزیابی سیاست های عمومی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، در چارچوب یک پژوهش تحلیلی- اکتشافی و با بهره گیری از روش نهادی تلاش می شود الگویی برای ساماندهی ارزیابی سیاست های عمومی در نظام دیوانی- سیاسی ایران طراحی شود. این الگو نگرش سیستمی و کل گرا داشته و با اقتباس از نظریه هاولت و رامش، سه حوزه معطوف به مردم و نهادهای مدنی، معطوف به تخلفات، و معطوف به کمیت و کیفیت تحقق و نتایج سیاست ها را از یکدیگر تفکیک می کند. سپس در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به ساماندهی نهادهای کلان ذی ربط در این سه حوزه پرداخته و نقش ها و مسئولیت های آن ها را مشخص می کند. الگوی پیشنهادی نظام ارزیابی سیاست های عمومی ارزیابی سیاست های کلی، تقنینی و عملیاتی (طرح ها و برنامه های دولت) در سطح ملّی را در بر می گیرد. این نظام نوع گزارش های ارزیابی و چارچوب زمانی گزارشگری آن، متولی، مجری و ناظر آن ها، و مدل ها و روش های انجام ارزیابی را پوشش می دهد. خروجی این نظام، گزارش های نه گانه ارزیابی سیاست است که باید به انتشار عمومی برسند. الگوی پیشنهادی نظام ارزیابی سیاست های عمومی بر استفاده از توان بخش خصوصی و عمومی غیردولتی و اجتناب از توسعه تشکیلاتی نهادهای ارزیاب تأکید دارد.
ساختار نظام بین الملل و چگونگی برخورد با قدرت هسته ای ایران و رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام بین الملل، نظامی است که همه کشورها در آن خواستار افزایش قدرتند و یک کشور نمی تواند قدرتش را افزایش داده و بر همگان غلبه کند. بر اساس منطق حاکم بر نظام بین الملل، قدرت های بزرگ به عنوان صحنه آرای اصلی نمایشنامه های بین المللی، هنجارها و قواعد بازی را می نویسند، به صحنه می آورند و اجرا می کنند و اگر برخلاف منافع ملی آنها باشد، آن را نادیده می گیرند. جوهرة اصلی استدلال نوواقع گرایان این است که دستیابی به قدرت هسته ای از سوی کشورهای کوچک خطرآفرین نیست، بلکه خطر اصلی از ناحیة قدرت های دیرین است که نظام بین الملل را تهدید می کنند. لذا جهان امروز شاهد رفتار دوگانة قدرت های بزرگ با فعالیت های هسته ای ایران و رژیم صهیونیستی است. ایران را از دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای باز می دارند و رژیم صهیونیستی را در تجهیز به سلاح هسته ای حمایت می کنند. این روند، به ویژه با حمایت آمریکا و مشارکت دیگر قدرت های مطرح، در حال اجرا است. مقالة پیش رو با تمرکز بر این موضوع، تلاش می کند علت این نحوة برخورد را با نگرش به ماهیت نظام بین الملل کنونی بررسی نماید و معتقد است، در بطن نظام بین الملل موجود، کشورهای برتر، افزایش و نمایش قدرت امریکا را به عنوان چالش در مقابل اهداف حیاتی خود تصور نمی کنند؛ بلکه آن را در قالب هنجارها و ارزش هایی می یابند که در بستر آن منافع خود را تأمین شده می بینند.
نقش نظارت در استقرار و تقویت فرهنگ پاسخگویی
حوزههای تخصصی:
یکی از کار ویژه های حکومت ها به ویژه در دوران مدرن ، پاسخگویی به نیازها و مطالبات فزاینده شهروندان است که به کارگیری هرچه مؤثرتر امکانات و منابع و کارامدسازی نظام اداری را برای انجام وظایف خود ، بیش از پیش اجتناب ناپذیر ساخته است . توجه به نقش مردم - به عنوان مهمترین منشا قدرت - در حفظ و ثبات نظام و ویژگی مردمی بودن جمهوری اسلامی و ضرورت حفظ و تداوم رضایتمندی آنان از نظام سیاسی ، اتخاذ تدابیری برای افزایش ضریب کارامدی نظام اداری را در کانون توجه و چاره اندیشی مدیران سیاسی و اجرایی ، قرار داده تا اعتماد میان دولت و ملت به مثابه مبادله ای دو جانبه با الزام مسئولان به پاسخگویی ، تداوم یابد ...
گفت و گو: انتخابات نهم؛ به سوی حزب تمام عیار
حوزههای تخصصی:
اسلام و دموکراسی
حوزههای تخصصی:
دکتر سروش در این گفتوگو، ضمن تأکید بر مواضع گذشته خود، وجود تعارض میان مباحث «قبض و بسط» و بحثهای «بسط تجربهبندی»، «تجدید تجربه اعتزال»، «ذاتی و عرضی در دین» و... را انکار میکند. به نظر ایشان راه حل مشکلات امروز جامعه ما یافتن راهی است میان سنت و مدرنیسم و این امر جز از طریق پروژه روشنفکری دینی امکانپذیر نیست. وی اکثر روشنفکران سکولار را به تفکر صرفا ترجمهای، نشناختن سنت و... متهم میسازد.
انقلاب بزرگ و رسانه های کوچک
منبع:
کلک اسفند ۱۳۷۳ شماره ۶۰
تحلیل نظام تقسیم سیاسی فضا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات کشوری همان طوری که از نام آن مشخص است به فرآیند تقسیم بندی فضای کشور به واحدهای کوچکتر، برای سهولت اداره آن و تامین امنیت و بهبود اوضاع اجتماعی اقتصادی، اطلاق می شود. در واقع تقسیمات کشوری یکی از ابزارهای مهم حکومت ها برای سازماندهی سیاسی فضای کشور به شمار می رود. در ایران نیز تقسیم بندی فضای کشور به واحدهای کوچک تر سابقه دیرینه ای دارد و از شکل گیری اولین حکومت سرزمینی (هخامنشیان) تا به امروز، برای اداره و کنترل مطلوب فضای سرزمین توسط حکومت ها، مورد استفاده قرار گرفته است. در این تاریخ طولانی (بیش از 2500 سال) عوامل و عناصر مختلفی ازجمله وسعت جغرافیایی کشور، ویژگی های طبیعی سرزمین، پراکندگی و تنوع قومی - نژادی و مذهبی، مسایل نظامی، کانون های شهری و ... بر الگوی تقسیم بندی فضای کشور تاثیرگذار بوده است. در دوران معاصر نیز می توان به عواملی مانند شاخص های علمی و قانونی، شکل حکومت و نوع رژیم سیاسی، جغرافیای قدرت و حمایت، اقلیت های اکولوژیک، محیط استراتژیک و فضاهای پیرامونی کشور و ... اشاره کرد. پر واضح است که میزان تاثیرگذاری این عوامل در شکل گیری واحدهای سیاسی - اداری کوچک تر در دوره های مختلف یکسان نبوده است. از این رو در مقاله حاضر بررسی عوامل موثر در نحوه تقسیمات کشوری در ایران به دو دوره تقسیم شده است: دوران تاریخی که از شکل گیری اولین حکومت سرزمینی آغاز می شود و تا تصویب اولین قانون تقسیمات کشوری در سال 1285 ه.ش ادامه می یابد. دومین مرحله دوران معاصر است که از تصویب اولین قانون تقسیمات کشوری و شکل گیری حکومت بسیط و متمرکز آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد. در هریک از این دو دوره عوامل متنوع و متفاوتی الگوی تقسیمات کشوری را تحت تاثیر قرارداده است که مهم ترین عامل تاثیرگذار در دوران تاریخی وسعت جغرافیایی کشور، و در دوران معاصر شکل متمرکز حکومت بوده است.
قومیت یا قوم گرایی در تاریخ معاصر ایران
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران اقوام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران
- حوزههای تخصصی هنر و معماری تاریخ هنر تاریخ هنر ایران پیش از اسلام هنر ساسانی
روابط هسته ای پاکستان و آمریکا از 1947 تا 2010(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاکستان در رقابت با هند و با هدف ایجاد نیرویی بازدارنده در برابر این کشور سرانجام در 28 نوامبر سال 1998 دست به آزمایش هسته ای زد و عملا به جرگه کشورهای هسته ای جهان پیوست. ایالات متحده آمریکا علی رغم نگرانی از این موضوع، تا پیش از حادثه 11 سپتامبر 2001 از اتمی شدن پاکستان احساس تهدید چندانی نمی کرد. ولی واقعه مذکور که بانیان آن در افغانستان ماوا داشتند، آمریکا را به شدت هراسناک کرد. از سویی دیگر تشدید قدرت اسلام گرایان در داخل پاکستان مسئله امنیت انرژی هسته ای پاکستان را رفته رفته به یکی از مسائل اصلی پیش روی غرب قرار داد.
در طول تمامی سال های پس از استقلال، پاکستان و آمریکا از روابطی نزدیک و دوستانه برخوردار بوده اند. این روابط در بحران های منطقه ای، نقش تعیین کننده ای ایفا کرده است. به رغم فراز و نشیب های روابط میان دو کشور، پاکستان همیشه آمریکا را حامی خود در مقابل اتحاد جماهیر شوروی سابق و هند دانسته و در مقابل ایالات متحده نیز به پاکستان همچون مانعی در برابر نفوذ کمونیسم و شوروی در دوران جنگ سرد می نگریسته است و پس آن با وقوع حوادث 11 سپتامبر آمریکا پاکستان را نزدیکترین متحد خود در منطقه دانسته و بنابراین از سخت گیری در مورد برنامه های هسته ای پاکستان اجتناب نموده است. بر اساس این مبحث اجمالی هدف مقاله حاضر بررسی روابط هسته ای پاکستان و آمریکا در چارچوب نظریه نوواقع گرایی است. و در صدد است تا به این سوال پاسخ دهد که روابط هسته ای پاکستان و آمریکا چه فراز و نشیب هایی را طی کرده است. و چه عواملی بر روابط هسته ای پاکستان و آمریکا تاثیر گذاشته است.
انقلاب یا جنبش
حوزههای تخصصی:
پارادوکس های آموزش روش شناسی علم سیاست در ایران؛ برخی راهکارهای عمل گرایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسان دروس روش شناسی در رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل در فضای خاص فرهنگی و آموزشی جامعه ایران با چند معضل روبه رو هستند و بر اساس برداشتی که خود از اولویت های انتقال دانش روش شناختی به دانشجویان دارند، معمولاً به نفع این یا آن جنبه از دوگانه های پیش رو تصمیم گیری می کنند. مهم ترین معضل های مورد بحث در این تحقیق عبارت اند از: یک. تاکید بر چگونگی شناخت ما از دنیای سیاست (معرفت شناسی) در برابر آموزش فنون متداول تحقیق؛ دو. تدریس نظری مباحث روش شناختی در برابر آموزش حین کار در جریان اجرای طرح های پژوهشی؛ سه. تاکید حداکثری بر روشمندی و ساختار روشمند مقاله های پژوهشی در برابر تلاش برای ارائه محتوای مفید و چهار. تاکید بر اصول ثابت روش شناختی در برابر آشنا کردن دانشجویان با تنوع روش شناختی. واحدهای محدودی که در برنامه درسی رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل به دروس روش شناسی اختصاص یافته، مزید بر علت شده و حاصل دانشجویانی است که مراحل نهایی دوره آموزشی خود را طی می کنند، اما درباره مباحث روش شناختی و نحوه کاربرد روش های گوناگون در ابهام و سردرگمی به سر می برند. در این تحقیق این پرسش در دستور کار قرار خواهد داشت که در واکنش به معضلات پیش گفته در آموزش روش تحقیق در نظام دانشگاهی ایران معمولاً چه رهیافت هایی توسط مدرسان دروس روش شناسی اتخاذ می شود و چطور می توان، با ارائه برخی پیشنهادهای عمل گرایانه، رهیافت های مذکور را بهبود بخشید. مصاحبه با دانشجویان دوره کارشناسی ارشد و دکتری رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل و غور در ساختار دروس روش تحقیق در اصلی ترین مراکز تدریس رشته های مذکور در شهر تهران، روش های اصلی برای دستیابی به اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش بوده است.
رنج کنش ساز و ریشه های انقلابی آن در اندیشه سیاسی مارکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در غرب تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از قرن بیستم به بعد
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی انقلاب
این مقاله به دنبال بررسی دیدگاه کارل مارکس، به عنوان جامعه شناس و فیلسوف سیاسی در ارتباط با برساخت عینی شرایط وقوع انقلاب با توجه به مفهوم کلیدی رنج انسانی است. مارکس در بررسی شرایط و زمینه های وقوع انقلاب، بر مفهوم رنج (که آن را در قالب الیناسیون و شرایط عینی و ذهنی منتهی به وقوع آن تعریف می کند) تمرکز کرده و از وجه پارادوکسیکال رنج سخن می گوید که مبتنی بر توأمانی وجوه مثبت و منفی رنج اجتماعی پرولتاریا است. از دید او، پیش شرط تحقق پراکسیس و کنش انقلابی، وابسته به وجود عینی و ذهنی رنجی اجتماعی است که با تحقق آگاهی (عینی و ذهنی) پرولتاریا نسبت به آن و خروج از وضعیت الیناسیون، می تواند او را از ابژه منفعل به سوژه فعال امر اجتماعی در جهت برساخت کنش انقلابی تبدیل کند. در این راستا او به عنوان فیلسوف سیاسی و جامعه شناس از نقش دین (که به زعم او برساخت عامدانه طبقه سرمایه دار برای آگاهی بخشی کاذب و خنثی کردن اثر رنج اجتماعی موجود است) غافل نیست و آن را به مثابه مانعی در جهت به اوج رسیدن رنج اجتماعی پرولتاریا و تبدیل آن به محرکه عینی لازم برای انقلاب نکوهش می کند. بنابراین مارکس با اذعان به وجه ایجابی رنج (علی رغم تعینات سلبی اجتماعی آن)، آن را در فرایند برساخت کنش سیاسی پرولتاریا (انقلاب) به مثابه یک نیروی حیاتی، پیش برنده و حتی ضروری در پروسه دیالکتیک تحول اجتماعی و سیاسی مورد توجه قرار می دهد.
بنیه دینی ، انقلابی و انگیزه تکلیف گرایی در بسیجیان و راهکارهای تقویت
حفظ و ارتقای بنیه دینی، روحیه انقلابی و انگیزه تکلیف گرایی به واسطه ارزش ذاتی و کاربردی آن در بین بسیجیان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا به منظور حفظ و ارتقای آن لازم است مطالعات مستمر و گسترده ای صورت گیرد تا امکان اطلاع دقیق تر مسئولان ذیربط از وضع موجود و اخذ تصمیم در خصوص راهکارهای حفظ و تقویت فراهم شود.
نتایج نشان میدهد میانگین کلی دو بُعد تجربی و پیامدی از ابعاد دینداری بسیجیان دارای بیشترین میزان و بُعد مناسکی حائز کمترین میانگین است. میانگین روحیه انقلابی و اسلامی در بسیجیان مورد مطالعه و انگیزه تکلیف گرایی آنان نیز در حد بالایی قرار دارد. تقویت شان و منزلت بسیجیان، ترویج ارزشهای مربوط به خانواده و حمایت مادی و معنوی از آنها، برگزاری آموزشهای عقیدتی- سیاسی و توجه به کمیت و کیفیت آنها، مشارکت دادن بیشتر بسیجیان در فراخوانیها، برنامه ریزی و تلاش برای ارتباط مستمر و پایدار بسیجیان با پایگاه و مسجد محله، ایجاد جذابیت، تقویت ارتباط و علاقه مندی بیشتر بسیجیان با مقام معظم رهبری، آموزش و ترویج راهکارهای مقابله منطقی با مشکلات و سختیها، ارائه نکات مثبت عملکرد حکومت و مسئولان نظام به بسیجیان و...، راهکارهای تقویت بنیه دینی، انقلابی و انگیزه تکلیف گرایی بسیجیان میباشند.