فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هر تحول سیاسی ـ اجتماعی، متضمن برآمدن صورت بندی های تازه ای از ایستارها و انگاره ها است. در جریان انقلاب مشروطیت ایران، نخبگان مذهبی جامعه، با مفاهیم و اصولی روبه رو شدند که شرایطی دیگرسان از فضای گفتمانی پیش از آن را برایشان تصویر می نمود. در رویارویی با این وضعیت، این علما در دو دسته، مشروطه و مشروعه خواه، در پی تفسیر و خوانش شرایط، و برساختن نظامی از معانی برآمدند. علمای عصر مشروطیت، متکلمینی اصول گرا بودند که در رویارویی با الزامات زیست در جهان مدرن برآمده از برخورد با فرهنگ و تمدن غرب، دو رویه دیگرسان را اختیار کرده بودند.
نوشتار پیش رو، به تبیین توجیهات کلامی علمای مشروطه خواه در رویارویی با این وضعیت می پردازد. این علما با اختیار کردن جایگاهی کلامی، با بهره گیری از نصوص دینی و اندیشه بشری، در پی آن بودند تا نخست، از ساحت و کیان دین پاسداری کنند و پس از آن، سامانه ای از معانی و انگاره ها را به گونه ای روشمند ارائه نمایند. این مقاله، در پی آن است تا ضمن ارائه برجسته ترین نشانه و انگاره های ایستار علمای مشروطه خواه، نشان دهد که چگونه آن ها توانستند با بهره گیری از رویکردی کلامی، به ویژه آن چه کلام جدید خوانده می شود، سامانه ای از مفاهیم را به گونه ای روشمند در کنار هم سازمان دهند.
نقد و بررسی کتاب: آغاز شهرنشینی در ایران؛ مؤلف : یوسف مجیدزاده
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی مناطق و شهرهای ایران
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای تاریخی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری
- حوزههای تخصصی تاریخ نقد و بررسی کتاب
فناوریهای قدرت در جنگ نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، واکاوی چگونگی و شیوه های اعمال قدرت در قالب فناوری های قدرت در جنگ نرم است. این جنگ بیش از هر چیز، مبتنی بر قدرت مولد است. قدرت مولد نیز متضمن فناوریهای خاصی است که در فرآیند اعمال آنها، فرد انسانی به صورت سوژه و ابژه، خلق، کنترل، و منقاد میشود، به طوری که قدرت در قالب شیوه های پذیرفته شده بیناذهنی بر فرد اعمال میگردد. از این رو، بر خلاف تعاریف رایج، جنگ نرم متضمن نوع خاصی از خشونت است که خشونت ساختاری و نمادین خوانده میشود. در این جنگ، به جای جسم انسان، ذهن او به انقیاد در آمده و زیست جهان انسانی، استعمار و تسخیر میگردد. این امر طی سه مرحله هم زمان، یعنی تثبیت ارزش های خودی، تخریب ارزش های دیگری و تبدیل دومی به اولی، از طریق فناوریهای قدرت مولد، تحقق مییابد. مرجعیت سازی، گفتمان سازی، فرهنگ سازی و سوژه سازی، از جمله مهمترین فناوریهای قدرت در جنگ نرم هستند.
سه رابطه میان نهاد دین و دولت
حوزههای تخصصی:
نویسنده در توجیه سخنرانى پیشین خود مبنى بر اینکه «دین افیون تودههاست»، ابتدا به تفکیک دین از قرائتهاى مختلف از دین پرداخته و اذعان دارد که حقیقت دین، یکى است؛ سپس به دو زوج مفهومى «دین و دولت» و «دین و سیاست» مىپردازد و بررسى رابطه دین و دولت را به معناى بررسى رابطه نهاد دین و نهاد دولت مىداند و بر استقلال نهادهاى دینى از دولت تأکید مىنماید.
تحلیل مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرچند که در آغاز شکل گیری بحران سوریه که همزمان با پیدایش بهار عربی و بیداری اسلامی بود، یک این همانی برای پاره ای از تحلیلگران سیاسی ایجاد شده بود که بحران سوریه نیز از سنخ و جنس همان جنبش های انقلابیِ کشورهای منطقه است، امّا شکل گیری گروه های تروریستی و بنیادگرایان تکفیری- سَلفی از جمله جبهه ی النصره، اَحرار شام و داعش که در فعالیتی همسو با یکدیگر علیه منافع ملّت سوریه، این کشور را عرصه ی تاخت و تاز خود قرارداده اند، جمهوری اسلامی ایران را در موقعیتی قرارداد که با دقت و تیزبینی خاصی تحولات این کشور و منطقه را رصد نموده و در این جدال ژئوپلیتیکی، از منافع دولت و ملّت سوریه حمایت نماید. با توجه به این مطلب، فرض این پژوهش آن است که مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال بحران سوریه، واقعگرایانه و مبتنی بر منافع ملّی ایران و دولت- ملّت سوریه است؛ امری که در این پژوهش قصد تبیین آن را داریم. هدف از انجام این پژوهش، دست یابی به درک صحیحی از رویکرد واقعگرایی جمهوری اسلامی ایران نسبت به بحران سوریه می باشد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و نوع پژوهش کاربردی است.
بررسی چالشهای جغرافیای سیاسی در همگرایی منطقه ای مطالعه موردی: سازمان همکاریهای اقتصادی (اهمگرایی منطقه ای مطالعه موردی: سازمان همکاریهای اقتصادی اکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمانهای منطقه ای با مشارکت کشورهای واقع در یک منطقه و با اهداف گوناگونی نظیر همکاریهای اقتصادی، سیاسی، علمی، نظامی و ... به منظور ارتقای وضعیت در هریک از حوزه های مورد نظر ایجاد میشوند. امروزه سازمانهای منطقه ای علاوه بر گسترش کمی، از نظر میزان تأثیرگذاری بر تحولات نظام بین المللی نیز در نقطه عطفی قرار دارند. در مواردی نیز توفیقات این سازمانها بسیار قابل ملاحظه است که از آن جمله به اتحادیه اروپا و آ.سه.آن میتوان اشاره کرد. سابقه سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو) به دهه 1950 و پیمان بغداد برمیگردد که بعدها در اثر تحولاتی به سنتو، آر.سی.دی و در نهایت در سال 1984 به اکو تغییر نام داد. ارتقاء شرایط برای توسعه اقتصادی پایدار از طریق بسیج امکانات بالقوه اقتصادی و اجتماعی منطقه؛ حذف تدریجی موانع تجاری در منطقه و گسترش تجارت درون منطقه ای و فرامنطقه ای؛ فراهم آوردن شرایط ادغام تدریجی و آرام اقتصاد کشورهای عضو با اقتصاد جهانی؛ ارتقاء همکاری منطقه ای فعال و کمک متقابل در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، فنی و علمی؛ تحکیم بیشتر پیوندهای تاریخی و فرهنگی در میان مردم منطقه؛ تسریع در توسعه زیربناهای حمل و نقل و ارتباطات کشورهای عضو را با یکدیگر و جهان خارج و... از اهداف این سازمان است. پس از گذشت ربع قرن از تأسیس اکو، نگاهی به وضعیت کشورهای عضو و همچنین اسناد و گزارشات منتشر شده در خصوص این سازمان، نشان از عدم توفیق آن در دستیابی به اهداف دارد که این امر به معنای ضعف همکاری و همگرایی میباشد که از دیدگاههای گوناگون دلایل مختلفی برای آن ارائه میشود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه اسنادی و از دیدگاه جغرافیای سیاسی به بررسی نقش چالشهای این حوزه در ضعف همکاری و همگرایی کشورهای عضو پرداخته است. نتایج تحقیق نشان دهنده تأثیر منفی مسائل این حوزه در همکاری و همگرایی کشورهای عضو در گذشته و حتی تشدید تأثیرات برخی از این مسائل در آینده است.
قاعده طلایی اخلاق و معیارهای دوگانه
منبع:
آیین مرداد ۱۳۸۷ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
مکتب نیوهیون در حقوق بین الملل: بازخوانی رابطه قدرت و حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شاکله جامعه بین المللی، بیش از آنکه صرفاً اجتماع دولت ها باشد، جامعه مشترکات بین المللی است. در چنین جامعه ای هم نهادها و رویه ها و ساختارهای بین المللی و هم مبنای تعهد و التزام دولت ها به اصول و قواعد حقوق بین الملل، طبعاً بازتعریف می شود. اما مفهوم جامعه مشترکات بین المللی در لسان مکاتب حقوقی مختلف با برداشت ها و بازتاب های متفاوتی مواجه بوده است. در این میان، مکتب آمریکایی نیوهیون با نقد مفهوم قدرت ناب به عنوان هسته سخت حقوق بین الملل و نقش آن در ساختن هنجارها و اصول بنیادی حقوق و روابط بین الملل، بر منطق جدید قدرت تأکید می کند و حقوق را برآیند تضارب قدرت های جهانی در فرآیند رویه های دولت ها و بازیگران غیردولتی می داند و بدین سان جامعه مشترکات بین المللی را جایگزین مفهوم سنتی قدرت می سازد. گرچه این رویکرد، گامی به پیش است اما دقت در آموزه های این مکتب نشان می دهد که بن مایه آن همان راهبرد رئالیسم سیاسی است، منتهی با روایتی متفاوت از قدرت که درنهایت به صیانت از منافع ملی ابرقدرت ها ازجمله آمریکا منجر می شود. در این مقاله، به تبیین و تحلیل عناصر فکری مکتب نیوهیون و نقد آنها می پردازیم و نشان خواهیم داد که رویکرد این مکتب به قدرت چگونه درنهایت منجر به نابرابری در عرصه قاعده سازی بین المللی میان دولت ها گشته و با مقتضیات حقوق بین الملل ناسازگار است
فلسفه علم پدیدار شناسی هرمنوتیک و پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکنون افزون بر دو دهه است که سنت های دیگری در فلسفه علم (علاوه بر سنت تحلیلی) مطرحیت یافته اند. یکی از این سنت ها، فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک است که در تداوم جنبش پدیدارشناسی در حوزه فلسفه علم، به ظهور رسیده است. مقاله حاضر، ابتدا به بحث فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک پرداخته، نسبت این تفکر با تفکرات پوزیتیویستی و پساپوزیتیویستی را تشریح نموده، دیدگاه فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را در خصوص علوم طبیعی وفق نظریات پاتریک هیلان، باز گشوده و در پایان نسبت پژوهش کیفی و فلسفه علم پدیدارشناسی هرمنوتیک را مورد بحث قرار داده است.
دموکراسی، دینی و غیر دینی ندارد
حوزههای تخصصی:
آقای سروش معتقد به «عقلانیت حداقلی» است؛ بدین معنا که همه گزارههای ارائه شده باید با یکدیگر هماهنگ باشند. دموکراسی در مقام تعریف، دینی و سکولار ندارد؛ ولی در عالم خارج با مقارناتی همچون دین یا سکولاریسم همراه میشود. دموکراسی در تعریف او به منزله تئوری ضد استبدادی و آزادی در انتخاب است.
تحلیل فضایی نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی در اکثر کشورهای جهان سوم امری اجتناب ناپذیر میباشد، که در اثر ساختارهای متمرکز نظام برنامه ریزی در فرآیند تاریخی به وجود آمده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت الگوی توسعه ی فضایی منطقه ای حاکم بر ایران به بررسی نابرابری های میان مناطق مرزی و مرکزی، با روش توصیفی- تحلیلی به صورت تطبیقی با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS و روش وزن دهی آنتروپی شانون، مدل تاپسیس، آزمون T-test و تحلیل خوشه ای K میانگین انجام گرفته است. نتایج، بیانگر آن است که درجه توسعهیافتگی در مناطق مرزی 057/0 و مناطق مرکزی 169/0 میباشد و نابرابریهای منطقه ای میان مناطق مرزی و مرکزی بسیار بالا بوده و این نسبت معادل 6/1 میباشد. در واقع میتوان گفت مناطق مرکزی در ایران حدود 3 برابر بیشتر از مناطق مرزی توسعهیافته تر است. همچنین میزان نابرابریهای درون منطقه ای مناطق مرزی 08/1 و مناطق مرکزی 43/1 می باشد؛ که این ارقام بیانگر نابرابری و عدم تجانس و واگرایی بین استان های کشور است. البته با حذف تهران (با احتساب استان البرز) نابرابریهای درون منطقه ای مناطق مرکزی حدود 5/2 برابر کاهش مییابد و به عدد 63/0 میرسد و تجانس و همگرایی نسبی بر مناطق مرکزی حاکم میشود. همچنین تفاوت میان مناطق مرزی و مرکزی ایران با استفاده از آزمون T نشان میدهد که مقدار T به دست آمده برابر با 793/1 با سطح معناداری 084/ است که با سطح اطمینان 90 درصد، تفاوت آشکار نسبت توسعهیافتگی مناطق مرزی و مرکزی ایران را تأیید مینماید. همچنین نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که نه تنها میان توسعه مناطق مرزی و مرکزی تفاوت و نابرابری وجود دارد، بلکه میان درون مناطق چه در مناطق مرزی و چه در مناطق مرکزی نیز تفاوت های فاحش و چشمگیری وجود دارد. در واقع توسعهیافتگی مناطق مرکزی و توسعه نیافتگی مناطق مرزی بیانگر الگوی توسعه منطقه ای مرکز - پیرامون در ساختار فضایی کشوراست.
اندیشه سیاسی رضا داوری اردکانی
حوزههای تخصصی:
جستجوی اندیشه سیاسی در تفکر رضا داوری اردکانی، دغدغه این نوشتار است. بر این اساس مقاله می کوشد در یک پس زمینه تاریخی یعنی از طریق بازنمایی بستر و شرایط تاریخی در قالبی نظری، به قوام یافتن اندیشه فلسفی داوری در دو بخش مربوط سیاست بپردازد. دو محور اساسی در کلیت جریان اندیشه سیاسی داوری بچشم می خورد؛ یکی تأمل و کند کاو در دستگاه فلسفه سیاسی فارابی مؤسس فلسفه اسلامی و دوم بازخوانی و نقد داوری از مبانی تجدد است. نتیجه آنکه اندیشه سیاسی داوری به ضرورت فلسفی است و در حوزه سیاست متأثر از زمانه ای است که افکار و آرای او در آن شکل یافته است و به همین دلیل در بخش هایی متضمن نظریه سیاسی است.
تد رابرتگر و روش نوین مطالعه جنبشهای قومی
حوزههای تخصصی:
تد رابرتگر از محققان برجسته مطالعات قومی است که برخلاف محققان مدرنیست فقط از عامل یا فاکتور واحدی در تبیین معضلات و تنازعات قومی استفاده نمیکند، بلکه آن را پدیداری ذووجوه و ذوابعاد میداند. در مقاله حاضر، پس از بررسی اصلیترین مفاهیم مسایل قومی و نگرشهای مختلف به آن، از انواع گروههای قومی در دیدگاه گر بحث میشود و سپس عوامل اصلی دخیل در شکلگیری منازعات قومی یعنی برجستگی و اهمیت هویت قومی - فرهنگی، انگیزههای اقدام قومی - سیاسی (نارضایتی از گذشته، ترس از آینده و امید به کسب امتیازات)، ظرفیت اقدام قومی - سیاسی و گزینهها و فرصتها (ساختار فرصت)، مورد تحلیل و مطالعه تفصیلی قرار میگیرد.
اسلام و مدرنیته در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی
حوزههای تخصصی:
رویارویی و مواجهه اسلام و مدرنیته در اندیشه اندیشمندان اسلامی اشکال متفاوتی به خود گرفته است. در این میان فهم سید جمال الدین اسدآبادی از مدرنیته و اسلام، آغاز راهی است که تلفیق و سازگاری این دو عرصه ـ یعنی اسلام و مدرنیته ـ را راه حل معضل عقب ماندگی و مسئله امپریالیسم در کشورهای اسلامی می داند. سید جمال الدین اسدآبادی بر این اعتقاد بود که راه برون رفت از واپس ماندگی و مقابله با امپریالیسم، باز تفسیر آیین اسلامی است که در درون گفتمان مدرنیته صورت می گیرد. در واقع سید جمال الدین ابتدا میان مدرنیته و غرب جدایی می افکند و سپس مدرنیته غیرغربی را می جوید. بنابراین، باز تفسیر آیین اسلامی در اندیشه سید جمال الدین به بازسازی هویتی مدرن، منتها غیرغربی می انجامد. و این گونه، مدرنیسم اسلامی به مثابه هویتی متمایز و مستقل از هویت غربی، پاسخ سید جمال الدین اسد آبادی به بحران جوامع اسلامی در قرن نوزدهم است.
سامانة فرماندهی و کنترل C5I2 و بررسی نقش رایانه ها در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ماهیت جنگ تفکرکرده و به شکل جنگ اطلاعات درآمده است پس برتری اطلاعاتی در چنین جنگی نقشی حیاتی ایفا می کند. لذا هدف اصلی فرماندهان و طراحان نظامی در این نوع جنگ ها، برتری در زمینة فرماندهی و کنترل مبتنی بر سامانه های اطلاعاتی، شبکه های رایانه ای و مخابراتی مرتبط با آن است که در اصطلاح به آن C4I می گویند. آنچه سامانة C4Iرا مفید جلوه می دهد، «همبستگی» اجزای این سیستم با همدیگر در سایة «یگانگی تلاش» است که منجر به تعریف سامانة جدیدی با شناسة C5I2گردیده است. این پژوهش با هدف ارائة مفهومی جامع از سامانة C5I2، نقش رایانه، ضرورت و تهدیدات ناشی از به کارگیری رایانه ها در سیستم مذکور صورت گرفته است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و نیز ماهیت و روش، پژوهشی توصیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اینترنت و سایت های تخصصی استفاده شده است. می توان نتیجه گرفت که «کلیة سیستم های ارتباطی یا خبررسانی و اطلاعات خودکار و تجهیزاتی که در ارتباط با هم فرمانده را در طراحی، هدایت و کنترل نیروها در راستای وحدت تلاش ها، در صحنة نبرد یاری می دهد، C5I2 نامیده می شود. برای اینکه فرماندهان بتوانند در سطوح بالای فرماندهی و کنترل به طور موفق عمل نمایند، باید به نوعی از سیستم های رایانه ای متصل باشند که خاصیت پردازش انبوه داده را با سرعت و دقت بالا داشته باشند. به همین دلیل در جنگ های مهمی مانند جنگ خلیج فارس، رایانه بیشترین نقش را در سامانة کنترل و فرماندهی ایفا نمود. ورود فن آوری اطلاعات به ویژه رایانه ها در سامانة C5I2 باعث نفوذ و اختلال در سامانه های اطلاعاتی طرف مقابل شده است؛ از این رو توجه بیشتر به مقولة امنیت و لزوم بومی سازی در سامانة C5I2 و ارائة یک معماری جامع بومی شده برای آجا ضروری به نظر می رسد.
ارزش آزادی
درآمدی بر مبانی امنیت عمومی در نظام جمهوری اسلامی با نیم نگاهی به رژیم پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی مبانی و بنیان های امنیت و نیز چگونگی و شیوه های تامین آن در جوامع، نشان می دهد برخلاف ادعای بسیاری از حکومت ها، مبانی، اصول و ابزارهای تولید، نگهداشت و توسعه امنیت عمومی در نظام های سیاسی یکسان نیست؛ بلکه مرجع، اهداف و چگونگی نیل به جامعه ای ایمن در جامعه و رژیم های سیاسی مختلف، متفاوت می باشد.این مقاله مبانی و رویکردهای امنیت اجتماعی را در نظام جمهوری اسلامی ایران با نیم نگاهی به نظام پهلوی بازشناسی می نماید. می توان رویکرد نظام پهلوی به امنیت عمومی را تهدید محوری نامید، ولی نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس روح شریعت اسلامی و بر اساس مبانی دینی خود رویکرد تهدید محوری را نفی و اساس و مبنای امنیت عمومی را بر محوریت مردم قرار داد. این رویکرد را می توان، جامعه محوری نامید.