فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۶۱ تا ۶٬۵۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۶
125 - 155
حوزههای تخصصی:
برای درک رویکردهای یک کشور در چهارچوب سیاست خارجی وجود داده های مهمی نظیر کمیت و کیفیت حضور بازیگران خارجی، تکامل یا وجود نقایص در ساختار حقوقی حاکمیتی، طرز تفکر نخبگان سیاسی، نحوه قشربندی های اجتماعی و سیاسی، موقعیت ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئوکالچری ضروری است. درمورد سیاست خارجی عراق در قبال جمهوری اسلامی ایران نیز علاوه بر داده های یاد شده ، موضوعاتی دیگر نظیر منازعات ارضی و مرزی با همسایگان، اشتیاق بیش از حد برای رهبری جهان عرب و ایفای «نقش بزرگ یا متناسب» در حل مسائل منطقه، تمایلات استراتژیک برای فعالیت ملموس در حوزه خلیج فارس و رهایی از تنگنای ژئوپلیتیکی ، تأثیرگذار است. امریکایی ها پس از اشغال عراق در سال 2003 ، تلاش بسیاری کرده اند تا حلقه های تصمیم گیر در سیاست خارجی عراق را تحت الشعاع خواسته های خود قرار دهند، این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران با دارا بودن عناصر قدرت نرم در عراق، توانایی بیشتری دارد که رفتارهایش در نظر دولت و جامعه عراق، مشروع تر جلوه نماید. پژوهش پیش رو، تلاش دارد ضمن اشاره به
بررسی چالش های ژئوپولیتیک سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در جنوب آسیا (شبه قاره هند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۹
171 - 200
حوزههای تخصصی:
مناطق ژئوپولیتیکِ پیرامونی، نقش ویژه ای در کسب و تأمین منافع و امنیت ملی کشورها ایفا می کند. در همین پیوند، یکی از مهم ترین این مناطق، جنوب آسیا (شبه قاره هند) است. این منطقه در مجاورت آبهای اقیانوس هند قرار گرفته و با سه منطقه ژئوپولیتیک شرق و جنوب شرقی آسیا، آسیای مرکزی و غرب آسیا تلاقی دارد. در رابطه با ایران نیز، این منطقه از مهم ترین مناطق ژئوپولیتیک مجاور این کشور، به شمار می رود. ایران با کشور های این منطقه دارای اشتراکات عمیق فرهنگی و تاریخی از یکسو و منافع اقتصادی و امنیتی از سوی دیگر است. درنتیجه، آنچه در جنوب آسیا رخ می دهد بر منافع و امنیت ملی ایران مؤثر است. مقاله پیش رو تلاش کرده است به بررسی چالش های اساسیِ ژئوپولیتیک این منطقه با تمرکز بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. روش تحقیق پژوهش، توصیفی تحلیلی، شیوه گردآوری یافته ها، کتابخانه ای و میدانی، و چگونگی تجزیه و تحلیل داده ها، ترکیبی (کمی کیفی) است. یافته های میدانی و کتابخانه ای بیانگر این است که 15 متغیر و چالش در جنوب آسیا بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار است.
The Emergence of an Islamic Approach in Post-Westphalian International Relations
حوزههای تخصصی:
Islam has a specific approach to the nature of international relations, which is different from two main international discourses, namely, realism and liberalism. In terms of ontological and epistemological foundations, schools in international relations differ from one another and as a result, their approach to international relations is different. This paper intends to compare the ontology foundations of the Islamic approach to international relations in comparison to both realism and liberalism approaches. However, two questions are discussed in this article: First, what are the ontological foundations of the international relations approach? Second, what is the difference between the Islamic theory of international relations and liberalism and realism approaches? The method of the research is analytical and the way of collecting is a documentary type.
رویکرد امنیتی ساختاری به ارتباط مسئله زبان فارسی و امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر ساختار و مؤلفه های امنیتی کردن زبان فارسی در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۶
158 - 182
حوزههای تخصصی:
زبان و بستر تاریخی و فرهنگی رشد آن از مبانی اساسی امنیت ملی در کشورهای با سابقه تاریخی می باشد. انسجام ملی و گسترش قدرت منطقه ای و بین المللی یک کشور بدون ساختار هویتی و زبانی منسجم بدون شک به شکست می انجامد. از مبانی تأثیر گذار قدرت فرهنگی هر کشور گسترش حیطه فرهنگی زبان آن به بیرون از مرزهای جغرافیایی اش می باشد. فرهنگ ایران با قدمتی چند هزار ساله و هویت ملی تاریخی اش بر مبنای زبان فارسی، می تواند از عناصر تأثیر گذار نفوذ منطقه ای و سیاسی باشد. پژوهش حاضر ارتباطی چند وجهی بین زبان رسمی جمهوری اسلامی و امنیت ملی برقرار می کند و زبان فارسی را بخشی از حوزه امنیت ملی ایران می داند که به مرور زمان به خصوص در چهار دهه بعد از انقلاب اسلامی، سیاسی امنیتی شده است. بر همین اساس این مقاله بر مبنای مناسبات امنیتی مکتب کپنهاگ و با روشی کیفی تحلیلی، زبان فارسی را در وجه ساختاری، زبانی می داند که مخالفان و دشمنان تمامیت ارضی ایران آن را امنیتی کرده اند و بر همین اساس به تحلیل امنیتی شدن زبان فارسی بر مبنای این نظریه می پردازد. خروجی پژوهش، تأکید بر فراگیر شدن زبان فارسی از طریق بسط نفوذ فرهنگی و اقتصادی ایران در کوتاه مدت و سپس ارتباط گسترده این زبان به مسئله امنیت ملی و بازگشت آن به حوزه موضوعی عادی و عمومی در حوزه امنیتی می باشد.
ادلّه ی اعتبار شرعی اسناد بالادستی نظام اسلامی در فقه سیاسی امام خمینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی مبانی امام خمینی در مشروعیت «اسناد بالادستی و برنامه های توسعه»در حکومت اسلامی است. فرضیه ی پژوهش این است که در فقه حکومتی ایشان، با استناد به ادلّه ای هم چون «عرف عام و عرف خاص»، «سیره و بنای عقلا» و «قاعده ی حفظ نظام» می توان حجیت «اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران» را اثبات کرد. دراین راستا فرضیه ی یادشده را با روش توصیفی–تحلیلی دیدگاه مورد بحث قرار داده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهند امام خمینی در ارتباط با ضرورت «برنامه ریزی»، ضمن تاکید بر جامعیت اسلام، برای هدایت برنامه های توسعه ی مادی و معنوی، بر اهمیت قوانین اسلامی تاکید کرده اند. ایشان بارها با ذکر مصادیق مختلفی، به مقابله با کسانی برخاسته اند که اسلام را مخالف توسعه و تمدن قلمداد می کنند. امام خمینی برنامه های برگرفته از قواعد عرفی و الزاماتی که «عرف خاص» برای بقا یا توسعه و پیشرفت نظام را ضروری می بیند، با استناد به «بنای عقلاء» حجت شرعی می شمارد. بنابر ضرورت آینده نگری و تدبیر امور جامعه، دولت ها نیازمند برنامه ریزی، تدوین اسناد بالادستی و برنامه های توسعه هستند؛ این برنامه ها از عرف عام و خاص سرچشمه می گیرند و در صورت عدم مخالفت با شرع و قانون اساسی، لازم الاجرا بوده و حکم شرعی محسوب می شوند. از آن جایی که عدم اجرای صحیح این اسناد، موجب رکود و تضعیف جامعه می شود، از منظر فقه حکومتی امام خمینی، حرام و خلاف شرع است.
بررسی تطبیقی سیاست خارجی جمهوری گرجستان و جمهوری ارمنستان ؛ تمایل به غرب یا شرق! (2008-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
53 - 75
حوزههای تخصصی:
جمهوری های گرجستان و ارمنستان، امروزه بازیگران منطقه ای و بین المللی متعددی را بخود جلب کرده است و اهمیت فوق العاده تاریخی خود را مجدد بازیافته اند. گرجستان و ارمنستان که زمانی، حیات خلوت روسیه و اتحاد جماهیر شوروی بودند و در ادوار متمادی تاریخ نیز محل منازعه و رقابت بازیگران منطقه بوده اند، اکنون به محل رقابت قدرت های بزرگ کنونی تبدیل شده و هر کدام از بازیگران منطقه ای و جهانی بدنبال حضور، نفوذ و تامین هرچه بیشتر منافع خود هستند. برای درک بهتر اهمیت این منطقه برای قدرت های بزرگ بویژه آمریکا و روسیه و گرایشات گرجستان و ارمنستان به هر یک از این دو قدرت، به بررسی اهداف این دو قدرت در منطقه قفقاز جنوبی پرداخته خواهد شد. در پژوهش پیش رو این پرسش مطرح می گردد که کشورهای ارمنستان و گرجستان از سال 2008 به بعد به سمت کدام قدرت شرق و غرب متمایل بوده است؟ نتیجه کلی مقاله نشان می دهد که گرجستان و ارمنستان برای همکاری با ناتو، دارای انگیزه هایی هستند. در این میان بنظر می رسد، گرجستان حضور ناتو را بعنوان مقدمه ای برای اروپایی شدن ترجیحاً دریافت کمک های مالی بیشتر می داند و نتیجتاً می توان بیان نمود که از میان دو بازیگر فرامنطقه ای، نقش آمریکا از دیگران بارزتر بنظر می رسد. آمریکا دارای منافع منطقه ای در گرجستان و ارمنستان است.
جایگاه و اهمیت دیپلماسی پارلمانی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
213 - 239
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های دیپلماسی عمومی، افزایش اعتماد عمومی به نقش پارلمان در حوزه سیاست خارجی است. عناصری چون صداقت، رعایت ارزش ها و شفافیت عملکرد نمایندگان، اعتماد عمومی به قانون گذاران را افزایش می دهد. توجه به عناصر دیپلماسی عمومی، نفوذ قدرت نرم حاکمیت در هر دو بعد داخلی و خارجی را تقویت می کند. مقصود از منابع نرم افزاری قدرت، آن طیف از منابع قدرت اند که در نهایت استعداد و توان جذب بازیگر را شکل می دهد و جذابیت و پذیرش اقناعی سیاست های حاکمیت از طرف بازیگران داخلی و خارجی را افزایش می دهد. دراین چارچوب، دیپلماسی عمومی پارلمانی بیشتر بر جنبه های هویتی و نرم افزاری قدرت تأکید دارد. این نوشتار که با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی به رشته تحریر درآمده است، تلاش دارد نقش قوه مققنه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی را آن گونه که هست و آن چه که باید باشد را با توجه به هدف اصلی سیاست خارجی که همان تأمین منافع و امنیت ملی است، مورد بررسی قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به وسعت و دامنه موضوعاتی که در روابط دوجانبه یا چند جانبه جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل در جریان است، در کنار دولت و نهادهای سیاسی وابسته، قوه مقننه توانسته است از طریق دیپلماسی عمومی - پارلمانی در حل و فصل مسائل بین المللی و توسعه روابط، نقشی اساسی و بی بدیل ایفا نماید.
اقتصاد سیاسی سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی توسط ایلات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرواضح است که انرژی از عوامل موثر بر اقتصاد جهانی و ابزاری برای تأمین منافع و امنیت ملی و توسعه اقتصادی کشورهای جهان بوده است که در نتیجه جایگاه ویژه ای را در روابط قدرت در نظام جهانی معاصر باز کرده و دسترسی به منابع انرژی برای تمامی سطوح سلسله مراتب قدرت جهان، اهمیتی استراتژیک پیدا کرده است. در این میان، ایران با واقع شدن در مرکز بیضی استراتژیک انرژی جهان و با در دست داشتن دومین منابع نفت خام و گاز طبیعی جهان، از جایگاه مهمی در حوزه تحولات انرژی جهانی برخوردار بوده است. از این رهگذر ایالات متحده با علم به این مهم، تلاش داشته با استفاده از اهرم فشار حداکثری و سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی، در راستای کشاندن جمهوری اسلامی ایران بر سر میز مذاکره و تحمیل شرایط خود، استفاده نماید. اما موضوع مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد آنست که اهداف سیاست مذکور صرفا اهداف اعلامی بوده و در ابعاد اعمالی اهداف دیگری نیز پیگیری گردیده است. لذا سوال اصلی پژوهش این گونه بوده است که مهم ترین اهداف و دستاوردهای اقتصاد سیاسی ایالات متحده امریکا از پیگیری سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی چیست؟ در پاسخ به سوال مذکور فرضیه ی وجود اهداف پنهانی دیگری همچون کنترل رقبا و بدست آوردن بازارهای انرژی کشورهایی همچون ایران از طریق ابزار تحریم مطرح گردید. بطوریکه مطابق با آمارها و اطلاعات منتشر شده، ایالات متحده توانست با در پیش گرفتن سیاست مذکور در حوزه اقتصاد سیاسی به دستاورد هایی چون بدست آوردن بازار انرژی برخی از مشتریان نفتی ایران و کنترل رقبایی که به نفت ایران وابسته هستند، دست یابد. این پژوهش بر آن است با روشی توصیفی- آماری- تحلیلی و با تکیه بر اطلاعات و آمارهای منتشر شده از سویEIA,IEA, BP به بررسی وضعیت عرضه و تقاضای نفت و گاز جهان و راهبرد حذف ایران از معادلات انرژی جهانی که با تاکید بر دو مولفه مذکور بپردازد.
History and Political Geography of Central Europe: Explaining the Rise of Euroscepticism and Nativism in Visegrád 4 countries(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۴, Issue ۴, Autumn ۲۰۲۰
773 - 808
حوزههای تخصصی:
The rise of the far right is one of the significant challenges facing European countries; the growing Eurosceptic and nativist attitudes in Central Europe have resulted in transforming regional alliances according to anti-immigration concerns. Despite the fact that the Visegrád 4 group, (Poland, Hungary, the Czech Republic and Slovakia), was founded in the early 1990s with the aim of detaching itself from the legacy of communism and pushing towards the Western liberal democracy, it has recently become a base to oppose EU and promote nativism and illiberal democracy. Adopting a descriptive-analytical approach, this paper reviews the rise of nativism and Euroscepticism with a historical perspective, through an examination of the political geography of Central Europe. Findings reveal that the influxes of refugees to Europe and increasing xenophobia, along with cultural concerns, specially about Muslims, have been the driving force behind the growth of the far-right parties. Additionally, the geopolitical situation of these countries and the external borders of the European Union have an important role in turning the refugee crisis into a driving factor of Euroscepticism.
شناسایی مولفه های موثر بر تربیت هنری دانش آموزان دوره اول متوسطه آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
2621 - 2632
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف پژوهش حاضر شناسایی مولفه ها و زیر مولفه های موثر بر تربیت هنری دانش آموزان دوره متوسطه بود.آموزش و پرورش در هر جامعه ای دارای کارکردهای متفاوتی است و تربیت هنری که دربرگیرنده بخش مهمی از اهداف این نهاد است، ازجمله کارکردهای بااهمیت آموزش و پرورش می باشد. تربیت هنری که نقش بسیار مهمی در زندگی انسان دارد، امروزه توسط محققان به عنوان یک موضوع مهم و مورد تایی، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش: این پژوهش به روش کیفی انجام شده است و به منظور کشف عوامل و مولفه تاثیر گذار بر تربیت هنری برای دانش آموزان دوره اول متوسطه و مطالعه روابط بین این متغیر ها از روش نظریه داده بنیاد استفاده شده است.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که مهم ترین مولفه های موثر بر تربیت هنری دانش آموزان دوره اول متوسطه آموزش و پرورش ایران مولفه های موثر بر تربیت هنری دانش آموزان دوره اول متوسطه آموزش و پرورش ایران است. نتیجه گیری: از آنجایی که یکی از شئونات و ابعاد حیات طیبه (هدف غایی تعلیم و تربیت) در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، شان زیباشناختی و هنری؛ ناظر به فعالیت قوهی تخیل و بهرهمندی از عواطف، احساست و ذوق زیبایی شناختی شاگردان و توان خلق آثار هنری معرفی شده است، لذا باید مربیان پرورشی با تاکید بر زمینه ها و عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و فناوری در طراحی و اجرای برنامه های درسی و آموزشی موجبات بهبود تربیت هنری دانش آموزان را فراهم آورند.
Iran’s Geopolitical Strategy in the West Asia: Containment of ‘Geography’ and ‘History’(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۱, Issue ۳۱ - Serial Number ۱, January ۲۰۲۰
59 - 88
حوزههای تخصصی:
The depth and extension of Iran’s controversial connections with its proxies have caught eyes and thoughts. While much ink has been spilled to Iran's regional policy, the majority of these analyses, either intuitively or deliberately, build their explanation on the so-called ‘Persian-Shia offensive intentions’. Conversely, the present paper seeks the roots of Iran's regional policy in its specific geography and history. From this perspective, Iran’s regional policy is inseparable from its geopolitical strategies. To shed light on these strategies, the paper begins with the rise of the Persian Achaemenes until the establishment of the Islamic Republic, focusing on major driving forces behind Iran’s regional policy and strategies. The paper elaborates on a foundational concept of ‘strategic loneliness’, as Iran’s permanent feature, by highlighting the country’s curse of geography and its long-standing historical insecurity. In following, it shows the consequential impact of Iran’s strategic loneliness for the country’s non-state foreign policymaking strategic connections with military non-state actors—in the containment of its regional enemies. The paper ultimately argues that while this policy has kept Iran’s national integrity and security while entrapped the country in a durable ‘geopolitical predicament’ and deepened regional crisis in the Middle East.
دیپلماسی فرهنگی آیین پیاده روی زیارت اربعین؛ ابعاد و راهبردها
حوزههای تخصصی:
آیین پیاده روی زیارت اربعین یکی از نمادهای تمدن ساز عصر حاضر برای مسلمانان محسوب می شود. استفاده از دیپلماسی فرهنگی از ملزومات تمدن سازی این پدیده تمدنی محسوب می گردد. موضوع این نوشتار بررسی زیارت اربعین از منظر دیپلماسی فرهنگی است. سوال این پژوهش عبارت است از این که ابعاد و راهبردهای استفاده از عناصر فرهنگی در دیپلماسی زیارت اربعین چیست؟ در پاسخ به این سوال از روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تحلیل آن ها مبتنی بر روش تحلیل مضمون استفاده شده است. بر اساس نتایج این پژوهش چهار مضمون اصلی و فراگیری که از تحلیل مضمون منابع کتبی مرتبط به دست آمده عبارت اند از: «تعریف دیپلماسی فرهنگی زیارت اربعین»، «مؤلفه های گفتمان زیارت اربعین»، «بازیگران دیپلماسی فرهنگی زیارت اربعین» و «راهبردهای دیپلماسی فرهنگی زیارت اربعین». دیپلماسی را می توان به فن ارائه تصویر صحیح از خود برای دیگری و دیپلماسی فرهنگی را به استفاده از عناصر فرهنگی در ارائه تصویر صحیح از خود برای مردم جهان تعریف کرد. دیپلماسی فرهنگی زیارت اربعین عبارت است از استفاده از عناصر فرهنگی در ارائه تصویر صحیح از زیارت اربعین به مردم جهان. نتایج این پژوهش نشان می دهد معرفی مؤلفه های فرهنگ عاشورایی و بهره گیری از مؤلفه های آن برای همگرایی منطقه ای و جهانی، شناخت دقیق مخاطبان در سطح جهان تشیع، جهان اسلام و دیگر حوزه های فرهنگی جهان و افزایش سرمایه گذاری در حوزه فنّاوری های نوین ارتباطات و اطلاعات از مهم ترین راهبردهای دیپلماسی فرهنگی زیارت اربعین محسوب می گردد.
الگوهای ساخت مرکز و روندهای توسعه منطقه ای (نگاهی به تجربه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، پاسخ به این پرسش است که به لحاظ نظری و نیز با توجه به تجربه تاریخ معاصر ایران، چه ارتباطی بین الگوی ساخت مرکز و توسعه منطقه ای وجود دارد. فرضیه مقاله به این صورت مفهوم بندی شده است که تکوین و ساخت غیرتعاملی مرکز و نقش نداشتن پیرامون در این فرایند، موجب پدیداری الگوی توسعه ملی نامتوازن شده؛ که مهم ترین پیامد آن، شکل گیری موقعیت «مرکز-پیرامون» در مناسبات سیاسی و اقتصادی در کشور بوده است. از نظر روش شناسی، نویسنده از روش «تبیین نظری قیاسی» و راهبرد پژوهشی «پس کاوی» برای تحلیل مکانیزم های علّی موثر بر متغیر وابسته بهره گرفته است. همچنین، رویکرد مقاله برای تبیین روابط دو متغیر «الگوی ساخت مرکز» و «توسعه منطقه ای» در ایران، جامعه شناسی تاریخی است. بر این اساس، بخش اول مقاله به بررسی مبانی مفهومی و نظری «ساخت مرکز»، «منطقه» و نظریه «مرکز-پیرامون» می پردازد. بخش دوم، مؤلفه های موثر و روندهای تاریخی و جامعه شناختی چگونگی تکوین ساخت مرکز یا دولت مدرن در ایران را تحلیل کرده و در وارسی و آزمون فرضیه پژوهش نیز تأثیر الگوی خاصی از ساخت مرکز و حکمرانی ملی بر تکوین نظام مدیریت منطقه ای و توسعه منطقه ای تحلیل می شود.
مطالعه مقایسه ای ماهیت شناسی دولت شورایی و کارویژه آن در هندسه معرفت سیاسی شهید صدر و میرزای نائینی (رحمه الله علیهما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱
215 - 248
حوزههای تخصصی:
تأسیس حکومت اسلامی در عصر غیبت از جمله مباحث مبنایی و بنیادین فقه سیاسی می باشد که میرزای نائینی و شهید صدر به دنبال تبیین مبانی مشروعیت حکومت اسلامی در عصر غیبت به ترسیم ماهیت و شکل خاصی از حکومت اسلامی در قالب دولت شورایی رسیده اند. این مقاله با روش پژوهش مقایسه ای به گونه گردآوری کتابخانه ای داده ها به تحلیل و بررسی اندیشه و اسناد جمع آوری شده از آثار میرزای نائینی و شهید صدر پرداخته است و در فهم اندیشه سیاسی این دو متفکر اسلامی از ایده نظری هرمنوتیک اسکینر الگوبرداری کرده است. یافته هایتحقیقبر چند نکته تاکید دارد؛ بر خلاف تصور اولیه و مشهور از یکسان انگاری دولت شورایی در اندیشه نائینی و صدر، این دو نظریه از همدیگر متفاوت می باشند. در هندسه معرفت سیاسی میرزای نائینی، حاکمیت حقی الهی است و تعلق به مردم ندارد بلکه شورویت حق مردم است که بر اساس اصل شورا، مردم حق شور با حاکم را دارا می شوند اما در اندیشه شهید صدر حاکمیت حق مردم است لذا شورا اصلی است برای تحقق آفرینی حق حاکمیت همگانی مردم. تفاوت ماهوی دولت شورایی موجب شکل گیری کارویژه ای متفاوت برای اصل شورا در فقه امامیه می گردد و سبب ظهور رویکردی جدید در بررسی امر سیاسی از منظر فقه سیاسی امامیه می شود.
روند بحران کرکوک در تحولات سیاسی منطقه و سناریوهای آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
385 - 401
حوزههای تخصصی:
شهر کرکوک واقع در کردستان عراق به عنوان یک منطقه ژئوپلیتیکی خاورمیانه یکی از عوامل اصلی ظهور بحران ها و چالش های مابین اقلیم کردستان، عراق و منطقه در صد سال اخیر بوده است.در خصوص اهمیت این مکان جغرافیایی می توان به نفت خیز بودن این شهر، تنوعات قومی- مذهبی و دعاوی ارضی و قومی تاریخی بر سر آناشاره کرد که امکان ظهور و بروز تنش را در منطقه مدام زنده نگه داشته است. این وضعیت کرکوک را از یک مسئله به بحران ملی و بین المللی مبدل ساخته است. این نوشتار بر آن است، ضمن توصیف مختصر مختصات جغرافیایی، تاریخی، سیاسی و اقتصادی کرکوک و چگونگی ظهور بحران آن و تنازعات قومی- ژئوپلیتیکی بر سر آن، تبیین و تحلیل کند که این بحران در دوره نظام فدرال عراقچه مراحلی را تجربه کرده است و مسیر احتمالی در رابطه با تحولات ژئوپلیتیکی منطقه آن چگونه خواهد بود. پرسش مطرح این است که تأثیر و تأثر بحران کرکوک در تحولات عراق و منطقه و سناریوهای آتی چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه نمایان می شود که بحران کرکوک تحولات عراق و منطقه را تحت تأثیر قرار داده و اکنون نظام فدرال عراق را با شکاف های عمیق تر از گذشته روبه رو کرده است و این بحران بالفعل با تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از تحولات منطقه استعداد بالقوه تغییرات ژئوپلیتیکی را در بردارد. این وضعیت رابطه دولت عراق را با اقلیم کردستان، آسیب پذیر و شکننده کرده و آینده کرکوک را در ابهام فرو برده که سناریوهای متعددی برای آینده کرکوک متصور است. یافته ها چندین احتمال را جهت حل منازعه ارائه داده است. لیکن گروه ها در خصوص بیشتر سناریوها اجماع نظر ندارند و احتمال اینکه این بحران حادتر شود و نظام فدرال از هم بپاشد و در نهایت وضعیت جدید ژئوپلیتیکی را وضع کند، دور از انتظار نیست. مقاله حاضر در چهار بخش تدوین شده است؛ بخش اول تلفیق نظریه ژئوپلیتیک و منازعه، بخش دوم ویژگی های عمومی کرکوک، بخش سوم سیر بحران در تحولات جدید و نقش بازیگران دخیل و در نهایت در بخش چهارم احتمالات پیش رو و راهکار حل منازعه بررسی شده است.
نقد اقتصاد سیاسی خودکارسازی فرایندهای شغلی در ایران پس از انقلاب؛ مطالعه موردی بانک داری الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف مطالعه تأثیر ICT در خودکارسازی فرایندهای شغلی در بخش بانک داری الکترونیکی از منظر نقد اقتصاد سیاسی انجام شده است. بدین ترتیب، نگارندگان پژوهش با استفاده از روش تحلیل ثانویه و استفاده از قانون انباشت عام سرمایه به منزله چهارچوب نظری دو پرسش را بررسی کرده اند: نسبت بین سرمایه ثابت و سرمایه متغیر در کل اقتصاد ایران و در بخش مشاغل مرتبط با ICT چه تغییراتی داشته است؟ خودکارسازی فرایندهای کاری در بخش بانک داری ایران از زمان ورود ICT به این بخش چه میزان بوده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که در چهار دهه گذشته در اقتصاد ایران نسبت سرمایه ثابت به سرمایه متغیر همواره درحال افزایش بوده است که نسبت این افزایش در اقتصاد مبتنی بر ICT بیش تر هم بوده است. به این معنا که با گذشت زمان، تعداد نیروی کار کم تری تعداد ماشین آلات و تکنولوژی های بیش تری را به کار می گیرد. هم چنین، مطالعه روند بانک داری الکترونیکی در ایران نیز اثبات کننده قانون عام انباشت سرمایه است؛ به طوری که طی یک دهه اخیر روند استفاده از بانک داری الکترونیکی در تمامی حوزه ها به صورت مداوم درحال افزایش بوده است که این به معنای خودکارشدن بیش ازپیش فعالیت ها و خدمات مالی در ایران است.
جامعه پذیری بین المللی، بایسته کشورداری اقتصادیِ توسعه نمونه پژوهی: ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورداری اقتصادی به مثابه بهره گیری از ابزارهای اقتصادی بین المللی در تحقق اهداف راه بردیِ دولت ها مفهومی جدید در مطالعات اقتصادیِ سیاست خارجی است. تاکنون ره یافت های ماتریالیستی این حوزه را بررسی کرده اند. این پژوهش ها با پیونددادن ابزارهای اقتصادی با سیاست، قدرت سخت، بقا، و امنیت حوزه نظری کشورداری اقتصادی را گسترش داده اند. با تأکید آنان بر نقش عناصر مادی و اهداف سیاسی در به کارگیری ابزارهای اقتصادی، کشورداری اقتصادی به «سیاست قدرت»، «ره یافتی ماتریالیستی»، و ابزار تحلیل رقابت منفی قدرت های بزرگ و روابط تحکُمی آنان با دولت های در حال توسعه تقلیل یافته است. کشورداری اقتصادیِ سنتی و رئالیستی فاقد ظرفیت کاربست برای کشورهای درحال توسعه و مطالعه نقش عناصر اجتماعی در تحلیل سیاست خارجی و توسعه است. درصورتی که کشورداری اقتصادی و جامعه پذیری بین المللی از ابزارهای مهم توسعه تلقی می شوند. این مقاله [i] درصدد پیوند کشورداری اقتصادی با «سیاست توسعه» و «ره یافت اجتماعیِ» سیاست خارجی است. پرسمان اصلی بدین شرح است: عوامل مؤثر در موفقیت کشورهای در حال توسعه در به کارگیری ابزارهای اقتصادی بین المللی چیست؟ از لوازم بهره گیری از ابزارهای اقتصادی بین المللی نوع هویت و جامعه پذیری دولت است. دولت های درحال توسعه با تغییر هویت خودمحور به هویت جمعی در فرایند جامعه پذیری بین المللی، مشروعیت و زمینه معرفتیِ بهره گیری از منابع اقتصادیِ فراملی را فراهم می آورند. بنابراین، امکان موفقیت دولت های جامعه ستیزِ بین المللی در کشورداری اقتصادی و توسعه ضعیف است. در «قرائت توسعه ای و اجتماعی» تقلیل گرایی رئالیستی و موضع تحکُمی ادبیات کشورداری اقتصادی رفع می شود و قابل کاربست برای کشورهای درحال توسعه خواهد بود. مرکز ثقل تحولات معاصر کشورداریِ ایران منازعه بر سر استفاده از ابزارهای اقتصادی توسعه و درونی سازی هنجارهای بین المللی بوده است. هویت غیرجمعیِ دولت و ساختارها و نهادهای جامعه ستیز بین المللی از موانع توسعه و کشورداری اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران بوده اند. [i]. این مقاله برگرفته از رساله است.
اقتباس از مرکز و خیزش از پیرامون: مزیت عقب ماندگی، انتقال تکنولوژی، و صنعتی شدن چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درپی انقلاب صنعتی در انگلستان و رشد کشورهای صنعتی، چین به کشوری عقب مانده در پیرامون تمدن مدرن بدل شد و اکنون در میانه انتقال از پیرامون به جمع کشورهای توسعه یافته صنعتی است. این مقاله واقعیت این انتقال بزرگ از چشم انداز نظریه مزیت های عقب ماندگی گرشنکرون را بررسی می کند. طبق این نظریه هنگامی که اراده سیاسی در رهبران جاماندگان از روندهای توسعه یافتگی صنعتی برای جبران عقب ماندگی ها شکل بگیرد، این دیررسیدگان ظرفیت وسیع و مشوق های نیرومندی برای یادگیری رویه های موفق و تکنولوژی ها و ابداعات کشورهای پیش رو دارند. آن ها از مزیت های بزرگ عقب ماندگی برخوردارند. از جمله این مزیت ها دست رسی به ظرفیت های تکنولوژیکی است که دولت های پیش رو طی چندین قرن برای کسب آن ها هزینه های سنگین تحقیق، توسعه، سعی، خطا، و ... را متحمل شده اند، اما دولت های به جامانده می توانند بدون پرداخت این هزینه ها و در بازه زمانی کوتاه تری با اتخاذ سیاست های صحیح این تکنولوژی ها را انتقال دهند و رشد شتابان تری در روند صنعتی شدن داشته باشند. همان طور که در این مقاله توضیح داده شده، این تحول در چین رخ داده است. چین از سال 1978 م برای تبدیل این مزیت و ظرفیت نهفته به مزیتی اقتصادی در مسیر هم طراز شدن با آمریکا، درجایگاه پیشرفته ترین اقتصاد بزرگ صنعتی، بر انتقال تکنولوژی متمرکز شده است. چین هنوز در مقایسه با آمریکا عقب است، اما این شکاف را کاهش داده و به سرحد نوآوری نزدیک شده است. بنابراین، دیگر نمی تواند با قاپیدن و اقتباس تکنولوژی های ارزان از ایالات متحده رشد شتابان گذشته را داشته باشد و می بایست دیگر هزینه های سنگین تحقیق و توسعه در نوآوری ها را خودش تقبل کند. بنابراین، نرخ رشد اقتصادی اش از میانگین چهار دهه گذشته کم تر خواهد بود. دلالت این یافته ها برای ایران ضرورت شکل گیری اراده ای در متنفذترین الیت های سیاسی برای پر کردن شکاف تکنولوژی با دولت های پیش رو است.
تحلیل گفتمان مقام معظم رهبری در موضوع اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
329 - 360
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران جزء کشورهایی به شمار می رود که دارای تنوع مذهبی است. رویکردهای مختلفی درباره تنوع مذهبی در ایران مطرح است. برخی محققان این تنوع را تهدید برای کشور معرفی می نمایند و برخی رویکرد فرصتی به این پدیده دارند. بر اساس مبانی جمهوری اسلامی ایران ، تنوع مذهبی فرصتی برای تعامل با جهان اسلام است اما این تنوع ممکن است به عنوان بستری برای اعمال فشار بیگانگان به نظام قرار گیرد . بر این اساس حفظ اهل سنت در حوزه فرصتی نیازمند سیاست گذاری هوشمندانه است. سیاست گذاری دارای مراحل متعددی است و شناخت گفتمان حاکم بر سیاست گذاری از مراحل اساسی این حوزه محسوب می شود. استخراج گفتمان رهبر معظم انقلاب به عنوان یکی از مبادی سیاست گذاری در جمهوری اسلامی ایران برای ورود به عرصه سیاست گذاری لازم و ضروری است . بر این اساس این مقاله تلاش دارد گفتمان مقام معظم رهبری در حوزه اهل سنت را استنباط نماید . برای نیل به این هدف ، از الگوی عملیاتی تحلیل گفتمان (پدام) استفاده شده است . در این مقاله با بهره گیری از این الگو ، سه مرحله توصیف ، تفسیر و تبیین را بر پایه پنج بُعد تحلیل لایه های نمونه های جامعه آماری مقاله (از سطح تا عمق) انجام شده است . تحلیل گفتمان رهبر معظم انقلاب نشان می دهد که دال اصلی این گفتمان ، امت واحده اسلامی و مقابله با نظام سلطه است و مولفه های دیگری مانند نفی نگاه تبعیض آمیز مذهبی ، حفظ وحدت و فرصت دانستن اهل سنت به عنوان سایر دال های اساسی گفتمان قابل بازشناسی است.
مبانی فرانظری در مناظرات تمدنی روابط بین الملل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
127 - 150
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و تبیین چگونگی صورت بندی مناظره ی تمدنی در روابط بین الملل است. در این راستا، این که دو طیف اصلی فعال این مناظره، صورت بندی مباحث خود را بر چه مبانی فرانظری ای استوار ساخته و به تناسب آن، چه احکام و گزاره های نظری و تمدنی را در روابط بین الملل وارد کرده اند، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند وجود دو نوع مبانی فرانظری به ویژه در بعد هستی شناختی نسبت به تمدن سبب شده است که دو طیف نظریه های تمدنی در روابط بین الملل را شاهد باشیم. طیف نخست، تمدن را به عنوان یک وضعیت، ابژه یا پدیده ی عینی می دانند و طیف دوم تمدن را به مثابه یک فرایند، سوژه و پدیده ی گفتمانی در نظر می گیرند. هر یک از این خوانش های تمدنی، خروجی های مختلفی در تحلیلِ نظام بین الملل، سیاست خارجی، امنیت و ... در پی دارند.