فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۴۱ تا ۵٬۴۶۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
53 - 67
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی به عنوان یک موضوع الیتیستی در منطق کلاسیک، پیوندی با زیست سیاسی- اجتماعی ندارد. چنین قرائتی لزوما نه یک دروغ سیاسی، بلکه یک عصبیت شناختی است. با وجود گذار مطالعات جنبش های اجتماعی به ادبیات سیاست خارجی در طی سال های اخیر، هم چنان اثرات آن بر سیاست گذاری مغفول واقع می شود. چنین پنداشتی ناشی از عدم وجاهت نیروهای اجتماعی و عرصه های بدیل کنش سیاسی و تأکید بر عدم عقلانیت سیاست دموکراتیک در قرائت کلاسیک است. حال آن که جنبش ها به مثابه زبان شکاف های جوامع مدرن و ادامه سیاست با ابزارهای دیگر، موقعیت بی قرینه ای در هستی شناسی سیاست خارجی دارند. به این ترتیب، پرسش اصلی پژوهش جاری این است که آیا جنبش های اجتماعی به تغییر سیاست خارجی منجر می شوند یا این که تنها نمادهایی از تغییر در اولویت سیاست خارجی هستند؟ طبق فرضیه پژوهش، رهایی بخشی و تغییر گفتمان عمومی توسط جنبش ها ضمن تغییر قدرت، بستری برای تغییر سیاست به وجود می آورد. این پژوهش با کاربرد نظریه جامعه شناسی جنبش های اجتماعی و روش تحلیلی، به آزمون فرضیه دست می زند. طبق یافته های پژوهش، جنبش های اجتماعی و سیاست خارجی در پیوند متقابلند. به این معنا که سیاست خارجی بر تکوین جنبش ها اثر می گذارند و جنبش ها هم بر فرآیند سیاست گذاری خارجی تأثیر می گذارند.
انسجام قومی در استان سیستان و بلوچستان و رابطه آن با مشارکت سیاسی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری اسلامی ایران
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶
1 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی انسجام قومی در استان سیستان و بلوچستان و رابطه آن با مشارکت سیاسی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد هرچند رابطه مناسبی بین انسجام قومی جوانان این استان با مشارکت سیاسی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری برقرار است، ولی این رابطه در حد متوسطی بوده و دیگر متغیرهای مداخله گر نیز با این مشارکت رابطه مؤثری دارند. به دلیل رابطه مثبت دو متغیر با افزایش انسجام قومی در استان می توان تا حدودی سطح مشارکت سیاسی را افزایش داد، به عبارتی تقویت احساس تعلق به قوم، تسهیل و تقویت ارتباطات بین فردی در جامعه، افزایش همبستگی خانوادگی و تقویت نظارت آن بر فرزندان تا حدودی می تواند سطوح مختلف مشارکت سیاسی (تمایل به مشارکت سیاسی، حمایت از فعالیت های سیاسی و انجام فعالیت های سیاسی) در انتخابات ریاست جمهوری در ایران را افزایش دهد.
نقش قدرت در تأسیس تمدن نوین اسلامی در امنظومه فکری امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی سرشتی سراسر سیاسی برای اسلام ناب محمدی و نه اسلام آمریکایی قائل است و معتقد است که مسلمانان باید سنگرهای کلیدی جهان را فتح کنند. این فتح با تشکیل تمدن نوین اسلامی میسر است(اهمیت). از آنجا که قدرت نقشی کلیدی در تأسیس و حفاظت از تمدن دارد، مسئله مقاله، بررسی نقش قدرت در تأسیس تمدن نوین اسلامی در منظومه فکری امام خمینی است(مسئله). از منظر امام خمینی، تمدن فقط دارای ابعاد مادی و سخت نیست، بلکه بر اساس دستگاه هستی شناسانه و انسان شناسانه ایشان، تمدن علاوه بر بعد مادی، دارای لایه های باورها، گرایش ها و رفتارها و ساختارها می باشد. این سه لایه کاملاً درهم تنیده هستند و ساختارها را پدید می آورند(چارچوب نظری). قدرت فرهنگی ناظر به لایه باروها و گرایش ها، قدرت سیاسی و اقتصادی ناظر به لایه باورها و رفتارهاست. قدرت فرهنگی از سایر ارکان تمدن مهم تر است و به عنوان زیربنای سایر ارکان می باشد و با تقویت قدرت فرهنگی، قدرت اقتصادی و سیاسی، افزایش می یابد و با تضعیف فرهنگ و قدرت فرهنگی، سایر ارکان تضعیف می شوند. در عین حال، اگر قدرت اقتصادی یا قدرت سیاسی هم تضعیف شوند، تشکیل تمدن با چالش مواجه می شود(یافته ها). از منظر امام خمینی، آبشخور فرهنگ، اسلام است و اسلام، نه یکی از عناصر تمدن، که خود تمدن ساز می باشد. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیلی اکتشافی و بهره گیری از روش دلالت مطابقی و التزامی که از دانش منطق و اصول فقه اخذ شده، این رویکرد را در اندیشه سیاسی امام خمینی بررسی نموده است(روش).
ضرورت بازنگری ماموریت کمیته بین المللی صلیب سرخ: از کاهش آلام انسانی تا پیشگیری از خشونت های مسلحانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
151 - 169
حوزههای تخصصی:
کمیته بین المللی صلیب سرخ به طورکلی بر جسته ترین بازیگر حقوق بین الملل بشر دوستانه و متولی صیانت از بشر در خشونت های مسلحانه است لیکن عملکرد سازمان به سه دلیل، نارسا است: منصرف نمودن حقوق بشر از شرح وظایف، تمرکز بر مفهوم کلاسیک جنگ و تکیه بر اصل محرمانه بودن اطلاعات برای تضمین حضور در مناطق بحرانی؛ چنین رهیافتی در پیش گیری از وقوع جرائم بین المللی بی فایده و از حیث ترمیم وضعیت قربانیان و تثبیت عدالت انتقالی کم اثر است. صلیب سرخ در محقق ساختن غایات خود بسیار محتاط است و گاه نقض قاعده را در معرض داوری افکار عمومی بین المللی قرار نمی دهد و اگرچه در اجرای اشتغالات میدانی برای رفع ایراد تلاش می کند اما سوال اصلی این است که آیا بدون اصلاح دستورالعمل های سازمانی، امکان رفع نواقص وجود خواهد داشت؟ این مقاله بر اساس روش های تحقیق عملی و کتابخانه ای با نقد عملکرد سازمان و توجه به روح اسناد حقوقی بین المللی بشر و بشر دوستانه و حقوق بین الملل کیفری به هدف نمایاندن نارسایی ها و نتیجتا تبیین لزوم انطباق نگرش و عملکرد سازمان با ابزار و اهداف متغیر در خشونت های مسلحانه معاصر تدوین شد.
اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی؛ مطالعه تطبیقی اندیشه های رهبران انقلاب اسلامی ایران و جنبش گولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1231 - 1247
حوزههای تخصصی:
بحث از اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی از جمله موضوعات مهم جهان اسلام محسوب می شود. بنابراین در این مقاله سعی شده است تا دیدگاه گولن مبدع اسلام اجتماعی ترکی و رهبران انقلاب اسلامی با هم مقایسه و به تفاوت ها و شباهت های آنها اشاره شود. مقایسه اسلام اجتماعی گولنی با اسلام سیاسی انقلاب ایران نشان داد که دیدگاه آنها در مورد دین و دولت کاملاً با هم متناقض است. در حقیقت گولن اسلام را امری قلبی و جدا از سیاست می داند، درحالی که رهبران انقلاب ایران جدایی دین از سیاست را با اسلام بیگانه می خوانند. بنابراین اگرچه گولن سکولاریسم را ترویج می کند، رهبران انقلاب ایران معتقدند که سکولاریسم در اسلام هیچ گاه پذیرفته نبوده است. البته دیدگاه های گولن و رهبران انقلاب ایران در مورد دموکراسی تقریباً به هم نزدیک می شود و هر دو آنها دموکراسی را می پذیرند. با وجود این درحالی که گولن اسلام ترکی را توصیه می کند، رهبران انقلاب ایران معتقد به اسلام ناب هستند.
نقش رهبری در پیشرفتها و حل چالشهای نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه مسائل امنیتی و دفاعی
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیم با اهمیت، پیچیده و جدید در دنیای امروز در بسیاری از مباحث سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... موضوع و مفهوم امنیت است. هدف مقاله، بررسی وضعیت مسائل امنیتی و دفاعی در سه دهه رهبریت مقام معظم رهبری است و از این دیدگاه این نوشتار در مقام پاسخگویی به این سؤال است که نقش رهبری در پیشرفتها و حل چالشهای نظام جمهوری اسلامی ایران در حوزه مسائل امنیتی و دفاعی در سه دهه اخیر چه بوده است؛ ایشان به عنوان فرمانده کل قوا چه اقداماتی درباره پیشرفت نیروهای مسلح انجام داده اند؟ نوشتار به روش توصیفی و تحلیلی است و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و اسنادی شامل کتابها، مقالات تخصصی و اینترنت صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد، که مقام معظم رهبری در طول دوران رهبری پربرکت خویش، جنگ و صلح را با ترازوی حکمت، عزت و مصلحت مدیریت کردند و بارها جمهوری اسلامی را از خطر جنگهایی که ایران را تهدید می کرد نجات داده است. ایشان توجه زیادی به تقویت نیروهای نظامی و امنیتی داشته و با مدیریت و پیگیری خویش به بهترین وجه رهبری کرده و در خطرناکترین رویدادها که ایران با آن روبه رو شده با درایت و هوشیاری بر چالشها غلبه کرده و امنیت را به کشور باز گردانده است.
Iran’s Stance among Three Approaches to FATF Action Plans
حوزههای تخصصی:
کاربست تئوری الیگارشی نوگرای ادوارد شیلز بر دوره پهلوی دوم (1357-1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
41 - 72
حوزههای تخصصی:
حکومت پهلوی دوم تاکنون موضوع آثار بسیاری بوده است. اما در این میان پژوهش های کمتری به بحث درباره ماهیت و شکل نظام سیاسی این دوره پرداخته اند. حال با توجه به آنکه به باور برخی محققان، در این دوره توسعه اقتصادی در دستور کار حکومت بوده؛ می توان با تاکید بر مقوله نوسازی به بررسی شکل نظام سیاسی در این دوره از تاریخ معاصر ایران پرداخت. ادوارد شیلز از جمله متفکرانی است که از منظر توسعه و با تاکید بر توسعه سیاسی به دسته بندی نظام های سیاسی پرداخته است. شیلز نظام های سیاسی را به پنج دسته تقسیم می کند: دموکراسی سیاسی، دموکراسی هدایت شده، الیگارشی نوگرا، الیگارشی تمامیت خواه و الیگارشی سنتی. بر این اساس، سوال پژوهش این است که کدام یک از انواع نظام های سیاسی را می توان با واقعیت های حکومت پهلوی دوم منطبق دانست؟ به نظر می رسد در چارچوب تقسیم بندی شیلز باید حکومت پهلوی دوم (1332-1357) را به مثابه یک الیگارشی نوگرا در نظر گرفت. بدین ترتیب پژوهش پیش رو تلاش می کند تا ضمن بیان ویژگی های برجسته و شاخص نظام های الیگارشی نوگرا از منظر شیلز، واقعیت های حاکم در دوره پهلوی دوم (1332- 1357) را با آن تطبیق دهد. کاربست این نظریه در این دوره تاریخی به خوبی می تواند نسبت و میزان همراهی و همگامی دیکتاتوری و نوسازی را در برهه هایی از تاریخ یک کشور و هزینه- فایده آن نشان دهد. این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی بهره می برد و گردآوری داده ها در آن کتابخانه ای است.
ارزیابی احتمالات وقوع و میزان تأثیرگذاری عناصر اقلیمی در برنامه ریزی عملیات های نظامی آینده در منطقه خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
107 - 132
حوزههای تخصصی:
آب وهوا از عواملی است که طرح های نظامی، تاکتیک ها و دکترین ها، فرماندهی، انتخاب نیروهای نظامی، تجهیزات نظامی، البسه، آماد، تعمیر و نگهداری، ساخت و پشتیبانی را تحت تأثیر قرار می دهد. یکی از دغدغه های فرماندهان صحنه عملیات های رزمی برای برنامه ریزی درازمدت در آینده، آگاهی از احتمالات وقوع و میزان تأثیرگذاری عناصر اقلیمی در عملیات نظامی می باشد. برای ارزیابی احتمالات وقوع و میزان تأثیرگذاری عناصر اقلیمی در برنامه ریزی عملیات های نظامی آینده در منطقه خوزستان، هشت ایستگاه سینوپتیک موجود در منطقه که دارای طول دوره آماری بالای 30 سال بودند، انتخاب گردیده و داده های اقلیمی مربوط به پارامترهای دما، رطوبت نسبی، سرعت و جهت باد، ابرناکی، میدان دید، بارش باران و برف در دوره روزانه و ماهانه از سازمان هواشناسی دریافت گردید. سپس آستانه های عناصر اقلیمی تأثیرگذار در عملیات نظامی تعیین و احتمالات وقوع پارامترهای تأثیرگذار بر عملیات نظامی محاسبه گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بیشترین میزان مطلوبیت اقلیم نظامی در خوزستان مربوط به فصل های زمستان و پاییز است. در فصل زمستان شاخص اقلیم نظامی در منطقه خوزستان بین 5/13 تا 26 درصد متغیر است و بیشترین مقدار آن با بیش از 20 درصد در ایستگاه های امیدیه، آبادان و دزفول و کمترین آن با مقادیر کمتر از 15 درصد مربوط به ایستگاه رامهرمز است. کمترین میزان مطلوبیت اقلیم نظامی در خوزستان مربوط به فصل های تابستان و بهار است. در فصل تابستان شاخص اقلیم نظامی در منطقه خوزستان بین 5/35 تا 47 درصد متغیر است که در ایستگاه های آبادان، اهواز، بستان، بندر ماهشهر و امیدیه شاخص بیشتر از 41 درصد بوده و شرایط نامطلوبی برای فعالیت های نظامی وجود دارد. در نهایت با توجه به تغییرات اقلیمی محتمل آینده در الگوهای دما، بارش، رطوبت نسبی و ... در منطقه خوزستان ، پیش بینی می گردد که احتمال وقوع و میزان تأثیرگذاری مخاطرات آب وهوایی مانند موج های گرمایی، بارش های سیل آسا، خطر درگیری یا تنش نظامی با عراق بر سر ریزگردها، فعال شدن شکاف های قومی و مذهبی به خاطر از بین رفتن امنیت غذایی ، تشدید مهاجرت و خالی شدن مرزهای کشور و هزینه بر بودن تأمین امنیت برای نیروهای نظامی کشور و ... افزایش یافته و عملیات های نظامی آینده را بیش از گذشته متأثر سازد.
مسئولیت بین المللی اتحادیه اروپا نسبت به خسارات ایجاد شده در تحریم جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
291 - 303
حوزههای تخصصی:
تحریم های یکجانبه و خودسرانه در حقوق بین الملل به اقدامات تنبیهی یک یا چند کشور علیه کشورهای دیگر گفته می شود که خارج یا فراتر از تحریم های معین شده در قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند. تحریم های اتحادیه اروپا پس از تصویب قطعنامه های شورای امنیت وضع شده و دارای قلمرویی گسترده تر از آن می باشد. اتحادیه اروپا مکلف به تضمین و جبران خسارات وارده بر کشوری است که آن را تحت تحریم قرار داده است و در قبال آن، واجد مسئولیت بین المللی می باشد. این پژوهش با هدف بررسی مسئولیت بین المللی اتحادیه اروپا نسبت به خسارات ایجاد شده در تحریم جمهوری اسلامی ایران است. مسئولیت بین المللی یکی از اساسی ترین نهادهای حقوقی بین المللی است رفتار متخلفانه اتحادیه اروپا در تحریم ج.ا.ا خود موجب نقض تعهدات بین المللی و ورود خسارت شده است. اتحادیه اروپا از تحریم ها و معیارهای محدودساز برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی و بعنوان اقدامات پیشگیرانه ای که به اتحادیه اجازه ی پاسخ به چالش های سیاسی و تحولات پیش رو را می دهد، استفاده می کند. این تحریم ها فارغ از منشا شکل گیری شان اعم از قطعنامه های شورای امنیت ملل متحد، تحریم های مستقل اتحادیه و یا شکل ترکیبی از دو صورت مذکور بعنوان اسناد حقوقی و قانونگذاری ذیل نظام حقوقی اتحادیه تلقی گردیده و طبق مفاد معاهده ی کارکرد اتحادیه، بایستی با اصول و قواعد نظام مذکور همخوانی و انطباق داشته باشند.
ارائه الگوی بازاریابی حسی در صنعت مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
489 - 508
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمیت نظری موضوع برندسازی حسی، شکافی ژرف در حوزه تجربی وجود دارد. در مقاله حاضر با هدف پرکردن این شکاف به ارائه الگوی بازاریابی حسی در صنعت مواد غذایی پرداخته شده است. این مقاله از منظر هدف یک پژوهش بنیادی است که با روش پژوهش آمیخته و مبتنی بر استدلالی قیاسی-استقرایی صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان نظری (اساتید بازاریابی) و خبرگان تجربی (مدیران صنایع غذایی) است. نمونه گیری به روش غیراحتمالی و به صورت هدفمند صورت گرفته است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش تحلیل مضمون بکار گرفته شده است. همچنین شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. در نهایت به ارائه مدل نهایی پژوهش با روش ساختاری-تفسیری پرداخته شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار MaxQDA و در فاز کمی با نرم افزار Matlab انجام شده است. برای دستیابی به هدف های پژوهش با تحلیل مصاحبه با خبرگان، مجموعه ای از شاخص های کاربردی بازاریابی حسی شناسایی شدند. مقوله های اصلی بازاریابی حسی عبارتند از استراتژی برند، بازاریابی حسی، مدیریت برند، مدیریت حواس، شخصیت برند، ارتباط هیجانی، شناخت مشتری هدف، مدیریت تجربه برند، تعامل دوسویه. نتایج تحلیل نشان داده است مدیریت برند عنصر زیربنایی مدل است که بر استراتژی برند، شناسایی مشتریان هدف و بازاریابی حسی تاثیر می گذارد. این عوامل نیز به نوبه خود موجب ارتباط هیجانی، مدیریت حواس و تعامل دوسویه با مشتریان می شوند.
تقابل چند جانبه گرایی و یکجانبه گرایی در جامعه جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
2367 - 2380
حوزههای تخصصی:
چندجانبه گرایی در عرصه بین الملل به معنای ائتلاف چند کشور برای پیشبرد یک هدف مشترک است. از طرف دیگر یک جانبه گرایی هر گونه آموزه یا برنامه ای است که از اقدام یک جانبه حمایت می کند. چنان اقدامی ممکن است با بی اعتنایی به جانب های دیگر یا همراه با ابراز تعهد به سمت وسویی باشد که دیگر جانب ها با آن موافق باشند. تفاوت های چندجانبه گرایی و یکجانبه گرایی در سه مشخصه بنیادی؛ غیرقابل تقسیم بودن، اصول کلی رفتار و معامله به مثل پراکنده است. یکجانبه گرایی اگرچه در همه موارد یک امر نامشروع و خلاف قواعد حقوقی تلقی نمی شود، اما خلاف روح، ارزش ها و اهدافی است که حقوق بین الملل عرفی و معاهده ای هردو دنبال می کنند. ایالات متحده و همراهانش به دنبال این تفکر هستند که آمریکا امر خطیر حفظ نظم عمومی جهان را بر عهده گرفته و برای انجام صحیح آن نمی توان صرفا به نظام قراردادی بین الملل و حقوق جهانی متکی بود، بلکه آمریکا باید بتواند بصورت بین المللی و فاق از قیدهای نهادهای حقوقی جهانی به افزایش سطح هنجارها و ارزش هایی چون آزادی، دموکراسی و حقوق بشر بپردازد، حتی اگر نقض حقوق بین المللی صورت بگیرد در حالیکه کلیه پیشرفت های اتحادیه اروپایی طی دهه های گذشته، در زمینه داخلی وسیاست خارجی مبتنی بر نظم چند جانبه گرایانه بنا نهاده شده است. چین نیز مدعی است می کند که از یک روش توسعه علمی، مستقل، باز، صلح آمیز، مشارکتی پیروی می کند. توسعه صلح آمیز، مشارکتی و مشترک به طور مستقیم در ارتباط با رویکرد چندجانبه گرایی چین نسبت به کشورهای خارجی است.
مقایسه نگرش کانت و مطهری در خصوص مفهوم حق و تکلیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در باب سرشت، ماهیت و همچنین کارکرد مفاهیمی همچون «حق» و «تکلیف» در طول تاریخ تأملات نظری زیادی صورت گرفته است. این دو مفهوم در بطن معنایی خود نشانی از اجتماعی بودن بشر دارند. هدف مقاله حاضر بررسی تطبیقی رویکرد کانت و مطهری در باب نسبت حق و تکلیف است. حاصل این بررسی که با روش هرمنوتیک مولف محور انجام یافت نشان می دهد که هر دو متفکر در زمینه های تاریخی نسبتا مشابهی یعنی دوره روشنگری و انقلاب اسلامی ایران مباحثی قابل تامل مرتبط با حق و تکلیف در آرای خود انعکاس داده اند. کانت تلاش می کند تا با اتکا برعقل خودبنیاد و بسط مفهوم عقلانیت و اولویت دادن به مقوله حق، مسئله تکلیف را نیز تعریف کند، اما مطهری با بهره گیری از دو نیروی عقل و آموزه های دینی این دو مقوله را به شکل توامان و متوازن مطرح می کند. با این حال، دستاوردهای کانت در زمینه تعریف مقولاتی چون آزادیبه مثابه حق و نسبت آن با امر مطلق زمینه ای مهم است که بسیاری از متفکران غربی و شرقی ازجمله مطهری از آن تأثیر پذیرفته اند.
تأثیر اندیشکده های امریکایی بر سیاست خارجی دولت ترامپ در قبال حضور منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۸
105 - 137
حوزههای تخصصی:
اندیشکده ها در امریکا در کنار رسانه ها به قوه چهارم معروف هستند. این اندیشکده ها با برخورداری از کارشناسانی نخبه و صاحب تجربه در امور سیاست گذاری، با نفوذ و تأثیر فزاینده ای که بر تعیین دستور کار سیاست ها، به ویژه سیاست خارجی دارند، به یکی از متغیرهای تأثیر گذار در تصمیم گیری این دولت تبدیل شده اند. یکی از حوزه های مورد علاقه این اندیشکده ها، سیاست خارجی غرب آسیای امریکا است که طی چند دهه گذشته و با وقوع تحولاتی چون انقلاب اسلامی ایران، شکل گیری جبهه مقاومت و تقویت گروه های مبارز در مقابل رژیم صهیونیستی، از اولویت بالایی برخوردار شده اند. سیاست های منطقه ای یا به تعبیر این اندیشکده ها، نفوذ منطقه ای ایران در حال حاضر به مسئله ای تبدیل شده که اندیشکده های امریکایی با ارائه راهکارهای گوناگون درصدد کنترل و محدود سازی آن هستند؛ به این ترتیب، سؤال اصلی مقاله عبارت است از: اندیشکده های امریکایی چه سیاست هایی را در قبال نقش منطقه ای ایران پیشنهاد نموده اند و چه تأثیری بر سیاست خارجی این کشور داشته اند؟ و فرضیه پیشنهادی این است در حالی که تعدادی از اندیشکده های امریکایی در قبال فعالیت های منطقه ای ایران سیاست تعامل با ایران را پیشنهاد می کنند، اما عمدتاً خواهان اتخاذ سیاست مهار بوده اند؛ ضمن اینکه سیاست تغییر رژیم ایران نیز در میان برخی از نویسندگان اندیشکده های امریکایی طرفدارانی دارد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
اعمال حقوق بازرگانی فراملی به عنوان قانون حاکم بر قراردادها در داوری تجاری بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقوق بازرگانی فراملی یا همان لکس مرکاتوریا همواره به عنوان یکی از گزینه های مناسب برای اداره قراردادهای منعقده در تجارت خارجی مطرح شده و به دلائل متعدد داوران و بازرگانان در موقعیت های متفاوت بجای انتخاب و اعمال قوانین ملی تمایل به انتخاب لکس مرکاتوریا داشته اند. با این وجود مسئله ای که باید به آن توجه کرد، مناسبت های اعمال لکس مرکاتوریا می باشد که در واقع اشاره به موقعیت های دارد که داوران بین المللی می توانند لکس مرکاتوریا را به عنوان قانون حاکم بر قرارداد اعمال کنند. در این راستا بررسی موقعیت های اعمال لکس مرکاتوریا نشان می دهد اعمال این نظام حقوقی فراملی تنها از طریق انتخاب صریح آن به عنوان قانون حاکم بر قرارداد از سوی متعاقدین صورت نمی گیرد، بلکه موارد متعددی وجود دارد که حتی در فقدان انتخاب صریح لکس مرکاتوریا به عنوان قانون حاکم بر قرارداد، داوران آن را به عنوان قانون مناسب برای اداره قراردادهای منعقده در تجارت خارجی درنظر گرفته اند. این مقاله به روش تبییتی به اعمال حقوق بازرگانی فراملی به عنوان قانون حاکم بر قراردادها در داوری تجاری بین المللی پرداخته است
حقوق سیاسی شهروندی در دولت نهم و دهم (احمدی نژاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
651 - 668
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش دارد تا با تأکید بر مدرنیته سیاسی، عملکرد و سیاستگذاری های دولت نهم و دهم در حوزه حقوق سیاسی شهروندی را در این دوره زمانی بررسی کند. مدرنیته سیاسی بر تفکیک و تمایز حوزه عمومی و خصوصی، دولت و جامعه و فرد و شهروند تأکید دارد. به رسمیت شناخته شدن این تمایز و تفکیکات به تحدید قدرت دولت، گسترش جامعه مدنی و آزادی های سیاسی، حاکمیت قانون و ... منجر می شود، که زمینه ساز توسعه حقوق سیاسی شهروندی است. این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی صرفاً به بررسی حقوق سیاسی شهروندی که از مؤلفه های مدرنیته سیاسی محسوب می شود، می پردازد. از آنجا که در دولت نهم و دهم شاهد به هم ریختن تمایزات و تفکیکات مورد تأکید مدرنیته سیاسی هستیم، با نوعی اقتدارگرایی، گسترش دخالت دولت، محدود شدن و تضعیف هرچه بیشتر حقوق سیاسی شهروندی مواجهیم. سؤال این پژوهش عبارت است از اینکه سیاستگذاری های حقوق سیاسی شهروندی دولت نهم و دهم در حوزه مدرنیته سیاسی چگونه قابل تبیین است؟ فرض ما این است که سیاستگذاری های دولت نهم و دهم در جهت تضعیف حقوق سیاسی شهروندی و گسترش جامعه توده وار قرار دارد.
بررسی روند توسعه سیاسی دولت در جامعه هندوستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
61 - 87
حوزههای تخصصی:
دستیابی به توسعه سیاسی در میان جوامع آسیای جنوبی بویژه پس از دستیابی به استقلال در نیمه سده بیستم، از مهمترین مسائل پیش روی دولت ها و جامعه مدنی در این کشورها به شمار آمده است. این پژوهش میکوشد تا با بهره گیری از نظریه های توسعه سیاسی و آزمودن آنها با واقعیت های موجود، به بررسی روندهای پیموده شده در کشور هندوستان برای دستیابی به یک الگوی توسعه سیاسی منحصر به این کشور بپردازد. پرسش اصلی در انجام این پژوهش آن است که الگوی توسعه سیاسی در هندوستان چگونه شکل گرفته و تا چه اندازه با شاخص های نظریه های کلاسیک توسعه سیاسی، مانند میزان شهرنشینی، سطح سواد و وضعیت اقتصادی، و غیره همخوانی دارند؟ آنچه که از این پژوهش به دست آمده، گویای آن است که وضعیت توسعه سیاسی در مطالعه موردی هندوستان تفاوت های چشمگیری با نظریات و تحلیل های رایج درباره الگوهای توسعه سیاسی در کشورهای گوناگون دارد. در واقع، اینطور به نظر می رسد که ویژگی های تاریخی و فرهنگ سیاسی و اجتماعی ویژه این کشور، نقشی بنیادی در پی ریزی پایه های توسعه ساختارهای سیاسی در آن بازی می کنند. همین امر موجب شده است که روند ویژه ای از توسعه و نوسازی سیاسی در این کشور شکل گیرد و موید این نکته باشد که الگوهای بیرونی یا وارداتی لزوما تنها راه دستیابی به توسعه نیستند.
بنیادهای نظری روش های بازتاب گرا و خردگرا در فهم کنش اجتماعی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1051 - 1065
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای است در فراز و فرود گفتمان های روش شناختی بازیگران روابط بین المللی و از آنجا که فهم کنش بازیگران بین المللی رابطه تنگاتنگی با کنش های اجتماعی مردم دارد، بازشناسی همکنشی مردم، هدف اصلی همه بررسی ها، در راستای فهم انگیزه های همکنشی انسان ها بوده است. بنابراین عملکرد هم اندیشی انسان ها درباره خود و جامعه از مهم ترین دستاوردهای نوزایی و روشنگری است که بسیاری از تابوهای هستی شناختی و شناخت شناسی را در هم شکسته است و انسان را قادر به شناخت و تغییر جهان می داند، که می تواند از راه نوسازی اندیشه به نوسازی زیست جهان خود دست یابد. در همین زمینه انسان ها از طریق کاربرد روش های علمی و مفهوم سازی ها یا همکنشی های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بررسی هایی انجام دادند و روش بازتاب گرایانه را جایگزین روش بخردانه کردند و عرصه فراخی را برای اندیشه های پسامدرنیستی فراهم آوردند. در این مقاله روندهای جابه جایی این بینش ها و روش ها با نگاهی به رشته روابط بین الملل در میان گذاشته شده است.
رویکرد بیلفلد و دلالت های آن برای تاریخ نگاری اندیشه سیاسی در ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
211 - 228
حوزههای تخصصی:
مورخان بیلفلد، در کنار سایر مکاتب مهم تاریخ نگاری، در نیمه دوم قرن بیستم میلادی به موفقیت هایی در ارائه رویکردی جدید برای مطالعه پدیده های اجتماعی دست یافته اند. در این رویکرد، مورخان با تأکید بر نظریه های کلان علم اجتماع بر این باورند که مطالعه ساختارها، کلیت ها و روندها در یک برهه زمانی به خصوص دوران معاصر باید در دستور کار مورخ اجتماع باشد، در نتیجه، مطالعه سایر ابعاد پدیده ها باید داخل پرانتز قرار گیرد. مقاله حاضر بر این مدعاست که رویکرد مذکور می تواند دلالت های مهمی برای تاریخ نگاری ایده ها، در معنای موسع کلمه، و اندیشه سیاسی در ایران داشته باشد؛ دلالت های معرفتی مهمی مانند پیوند دادن ایده ها و اجتماع، تأکید بر مطالعه روندهای شکل گیر ایده ها و در نهایت، توجه به ساختارهای کلی و جمعی ایده ها. اما در دلالت های انتولوژیک، رویکرد مذکور با تقدم بر هستی ها، اهمیتی برای وجود ایده ها و اندیشه ها قائل نمی شود و در دلالت های روشی، کاربست شیوه های کمی از طریق این رویکرد نمی تواند راهی به سوی فهم ایده های سیاسی به طور کلی داشته باشد. بنابراین، رویکرد بیلفلد به لحاظ معرفتی در برخی موارد می تواند واجد دلالت های مهمی برای تاریخ ایده های سیاسی به خصوص در ایران باشد، ولی به لحاظ انتولوژیک و روشی، در حیطه تاریخ نگاری ایده ها دلالت های آن باید دچار جرح و تعدیل های متهورانه شود تا از قبلِ آن بتوان فهمی بسنده از پدیده های تاریخی در ایران به دست داد.
نگاه جامعه شناسانه ی سیاسی به نگرش قدرتهای بزرگ به برنامه هسته ای ایران و کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
137 - 162
حوزههای تخصصی:
برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی یکی از چالش برانگیزترین موضوعاتی است که جامعه جهانی تاکنون با آن مواجه شده است. دو کشور جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی که در دو منطقه حساس و استراتژیک خاورمیانه و خاور دور واقع شده اند از کشورهایی هستند که فرآیند هسته ای شدنشان از همان ابتدا با واکنش شدید مجامع بین المللی همراه بوده است. بنابراین برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی با حساسیت ویژه ای از سوی قدرت های بزرگ و رقیب نظیر امریکا،روسیه و چین،سازمانها،رسانه ها و خبرگزاری ها تحت تعقیب و نظر است. این امر را می توان به متعارض بودن منافع و سیاست های جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی با کشورهای غربی دانست. با عنایت به مطالب مطروحه فوق نویسندگان این مقاله سعی کرده اند اینگونه توصیف و تبیین نمایند که بررسی مقایسه ای این روند نشان دهنده اعمال برخوردهای تبعیض آمیز و بکار گیری معیارهای دوگانه از سوی قدرتهای بزرگ نظیر امریکا،روسیه و چین وهمچنین شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت است. این مسئله بیان کننده این است که این برخورد متأثر از منافع اقتصادی و استراتژیک قدرتهای بزرگ جهانی است.