فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
41 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی گفتمان انقلاب اسلامی و «مدل مردسالارانه انقلاب» در مورد نقش زنان در انقلاب اسلامی است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که «نقش زنان در گفتمان انقلاب اسلامی و مدل مردسالارانه انقلاب، دارای چه شباهت ها و تفاوت هایی است؟» در این مطالعه، از روش کیفی تحلیل تماتیک استفاده شده است. این مطالعه از لحاظ نوع تحقیق جزء تحقیقات توسعه ای است. جامعه پژوهش حاضر، کتاب ها و مقالات منتشرشده از بیانات امام خمینی و نظریات مربوط به مدل مردسالارانه انقلاب است. نمونه گیری به صورت هدفمند و بر اساس ارتباط با کلیدواژه های مطرح شده بوده است و تعداد 250 مورد از سخنان و جملاتی که به نقش زنان در انقلاب پرداخته بود، به عنوان نمونه انتخاب شد. «رعایت حقوق برابر زنان»، «شأن سیاسی - اجتماعی»، «آزادی زنان» و «انسان سازی زنان» اصلی ترین تم های گفتمان انقلاب اسلامی و «مردسالاری»، «نابرابری» و «خانه دار بودن» اصلی ترین تم های مدل مردسالارانه انقلاب اسلامی است. تفاوت در تفسیر مدل مردسالارانه انقلاب از نقش زنان در انقلاب اسلامی با واقعیت نقش زنان در انقلاب اسلامی، مهم ترین تفاوت و پررنگ بودن نقش زنان در انقلاب و پرداختن به نقش جنسیت در انقلاب شباهت مدل مردسالارانه انقلاب و گفتمان انقلاب اسلامی است.
عوامل هویتی و تعارض در روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی پژوهش که با هدف شناسایی و تبیین، عوامل هویتی مؤثر بر مناسبات ایران و امریکا مورد برسی قرار گرفت، اینست که «علل و عوامل هویتی تعارض در روابط ایران و امریکا کدامند.» و در پاسخ به سؤال مذکور فرضیه مطرح عبارتست از تضاد و تقابل در هویت خواهی و استقلال طلبی ناشی از فرهنگ ملی و اسلامی ایران از یک سو و هژمونی طلبی با نگاه یک جانبه و نگرش لیبرالیستی آمریکا از سوی دیگر موجب تعارض در روابط دو کشور شده و ایجاد روابط مسالمت آمیز و توأم با احترام متقابل را بسیار دشوار کرده است. این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیلی - مقایسه ای و در چارچوب نظریه سازه انگاری، تلاش کرده، ضمن کشف و شناسایی عوامل هویتی ایران و امریکا، به بررسی و مقایسه ی عوامل هویتی متناظر و درعین حال متضاد، دو کشور بپردازد که نتیجه کلی آن عبارت است از اینکه: این رویکرد به دلیل معنا محوری و توجه به هنجارها و انگاره های هویتی، از ظرفیت خوبی برای فهم و درک موضع جمهوری اسلامی ایران در مقابل امریکا برخوردار است.
شناسایی و اولویت بندی آسیب ها و تهدیدهای فقر سواد رسانه ای در جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۰
۱۳۴-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
فقر سواد رسانه ای در جامعه ایرانی، تهدیدهای متعددی در ابعاد مختلف در پی داشته است. پژوهش کنونی در پی شناخت و اولویت بندی مهم ترین آسیب ها و تهدیدهای مطرح در این زمینه است. از این جهت، سؤال پژوهش این گونه قابل ارائه است: آسیب ها و تهدیدهای فقر سواد رسانه ای در جامعه ایرانی چیست و اولویت بندی آن چگونه است؟ در این پژوهش، از روش پیمایش استفاده شده و با ابزار پرسشنامه، نظر 40 نفر از خبرگان ارتباطات، مدیریت رسانه، سواد رسانه ای و مسائل امنیتی، کسب گردید. براساس نتایج، تهدیدهای سیاسی برجسته تر از سایر تهدیدها بوده و قطبی سازی فضای اجتماعی، کاهش اعتماد سیاسی شهروندان به نظام جمهوری اسلامی ایران و موارد دیگر، از مهم ترین تهدیدات است. جهت رفع این تهدیدها، راهکارهایی چون پاسخ گویی به هنگام و جامع به نیازهای خبری و اطلاعاتی شهروندان، توسعه و ارتقای شبکه های اجتماعی و سرویس های بومی و راه اندازی مرکز مقابله با عملیات های روانی پیشنهاد می گردد.
چالش ها و راهبردهای دولت الکترونیک در راستای تحقق دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت الکترونیک با هدف بهبود خدمات رسانی به مردم، موجب تعامل بیشتر مردم با دولت و مشارکت آن ها را در فرآیندهای دموکراتیک می شود و این امر در تحقق حقوق و آزادی ها، ساختار و کارکرد نهادهای حکومت و نهایتاً در هنجارها برای حاکمیت دولت قانون مدار که در آن تحدید قدرت، رعایت سلسله مراتب و نظارت پذیری با استفاده از دولت الکترونیک تسهیل و بسیار شفاف خواهد شد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی و تحلیلی این موضوع را بررسی می کند. دولت الکترونیک می تواند با بکارگیری فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی به ساختاربندی خدمات در راستای تضمین حقوق اساسی شهروندان و مشارکت اثر بخش مردم و جامعه مدنی در فرآیند تصمیم گیری عمومی عمل کند، از این رو یکی از نتایج اجرای دولت الکترونیک و حکومت گری الکترونیک، خلق دموکراسی باشد، ولی مهم ترین چالش ها در تحقق دولت الکترونیک می توان به نقض حریم خصوصی، یکپارچه سازی سامانه های فنی، تغییر فناوری و لزوم احیای مجدد مسائل مربوط به عوامل انسانی، اندازه پذیرش فرهنگ استفاده از خدمات دولت الکترونیک، شکاف دیجیتالی، مشارکت ناکافی در پیاده سازی دولت الکترونیکی، سواد الکترونیک پایین و فقدان برنامه منسجم در روند مطلوب آماده س ازی برای تحقق دموکراسی، اشاره کرد.
تبیینی سیاسی-تاریخی از تحولات پوششیِ زنان ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله ناظر بر وضعیت حجاب/بی حجابی در ایران معاصر است؛ که مسئله اصلیِ آن ارجاع به وضعیت فعلیِ جامعه ایران دارد. به این معنا که گسترش در دامنه و شُمار زنان و دخترانی که با حجاب اسلامی همنوا نیستند با چه منطقی قابل تبیین است؟ در پاسخ به این مسئله رویکردی تاریخی اتخاذ شد؛ و به دلیلِ مستندات موضوعه نیز نقطه آغاز آن را بر عصر ناصری بنا کردیم. از این جهت که نمونه این مطالعه، منفرد است؛ کار در زمره تحقیقات کیفی-تاریخیْ و از نوعِ درون موردیْ قرار می گیرد. در این راهبرد که واقعیت در پرتو تئوریْ مورد مطالعه قرار گرفته و به نوعی نظریه آزمایی صورت می گیرد؛ مکانیسم های علّیِ موجود در تئوریْ در واقعیتِ مورد مطالعه ردیابی می شوند. نظریه نوربرت الیاس در ارتباط با تغییرات رفتاری افراد نیز راهنمایِ این پژوهش است. پس از جمع آوری و تحلیلِ مستندات تاریخیْ این نتیجه حاصل شد که کلیتِ بی حجابیِ رایج در ایران فعلیْ نمی تواند مشخصاً و تنها، نتیجه ای دیالکتیکی و برآمده از سیاست های جمهوری اسلامی بوده باشد. درعین حالْ ظهور اینترنت و گسترش شبکه ای اجتماعی در دهه های اخیر نیز نمی تواند مبنای پاسخ به مسئله مورد واکاوی این تحقیق باشد. به نظر می رسد بخشی از زنان ایرانی از اواخر دوره ناصرالدین شاه و از حیث پوشش در مسیری به سمت غربی شدن در حرکت بوده ؛ و آنچه امروز شاهدیم، می تواند پیامدِ تا اینجایِ فرایندِ مذکورِ همچنان در جریان باشد. نتیجتاً پژوهش حاضر، ضمن تقویت تئوری الیاسْ کاربرد آن در تحلیل و تعلیل مسائل مرتبط در بستر جامعه ایران را تأیید و پیشنهاد می کند.
بررسی عوامل هویتی و تأثیر آن بر سیاست خارجی افغانستان در زمان حکومت اشرف غنی
حوزههای تخصصی:
عوامل هویتی نقش مهمی در عرصه سیاست خارجی کشور ایفا می کنند. این اثر هم می تواند هدف ها و فرصت ها باشد. بدین معنا که وجود هویت قومی، زبانی و میان دو کشور می تواند باعث ایجاد طرفین و دستیابی به مسائل مذهبی شود و یا بالعکس خطرات و تهدیداتی درازمدت شود. این رویه درباره کشور افغانستان به دلیل وجود هویت های متعدد قومی، قومی، مذهبی و زبانی بسیار برجسته است. در همین راستا، نوشتار حاضر درصدد است تا عوامل هویتی بر سیاست خارجی افغانستان را در دوره اشرف غنی احمدزی مورد بحث قرار دهد. تحقیق این است که عوامل هویتی برجسته در این دوره شامل چه مواردی است و آیا این عوامل برای سیاست خارجی افغانستان خطرآفرین و یا فرصت آور بوده است؟ یافته های مقاله حاضر نشان دهنده ناکامی سیاست خارجی اشرف غنی از منظر استفاده فرصت ایجاد از عوامل هویتی بوده است. در حوزه منطقه با غرب آسیا، علیرغم عدم چالش خطر، می تواند از فرصتی که برای مقابله با تهدیداتی استفاده کند. برنامه دولت اشرف غنی در حوزه اقتصادی نیز نشان دهنده عدم موفقیت وی در انتخاب عوامل هویتی است و مشکلات مهاجران، ثبات اقتصادی و وابستگی به کمک های، نشانگر تسلط عنصر «قوم » بر اساس ملی هم در داخل و هم در خارج از کشور. از مرزهای افغانستان در این دوره است. نظری پژوهش حاضر، سازه انگاری و روش مقاله نیز توصیفی و تحلیلی و بهره گیری از اسناد و منابع کتابخانه ای است.
استراتژی امنیتی سازی اسرائیل و تشدید تقابل ایران و آمریکا (1392 - 1384)
حوزههای تخصصی:
در دولت احمدی نژاد، به موازات افزایش تعارض اهداف جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل در منطقه بویژه در جنگ های اسرائیل با حزب الله و حماس، شاهد تشدید تقابل ایران و آمریکا هستیم. از این رو، با توجه به روابط ویژه آمریکا و اسرائیل از یک سو و افزایش تعارض اهداف جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل در دوران احمدی نژاد از سوی دیگر، نقش اسرائیل به عنوان عاملی مهم در تشدید تقابل ایران و آمریکا قابل ارزیابی است. مقاله پیش رو، با هدف بررسی نقش اسرائیل در تشدید تقابل جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در دوره احمدی نژاد (1392 1384) تدوین شده است. با بررسی های صورت گرفته (به روش توصیفی تحلیلی) این نتیجه به دست آمد که: اسرائیل از طریق پیوند رویکرد برنامه هسته ای دولت احمدی نژاد به سیاست های آن درقبال این رژیم، با «امنیتی سازی» فعالیت های ایران در ابعاد هسته ای و منطقه ای و طرح مسئله «تهدید وجودیِ» خود در مجامع بین المللی و با اقدامات و سناریوهای «اعلامی» و «اعمالی» در راستای این طرح نقش مؤثری در افزایش سیاست های تهاجمی آمریکا علیه ایران و به تبع آن تشدید تقابل ایران و آمریکا داشته است.
ضمانت اجرای کیفری در صیانت از امر به معروف و نهی از منکر در قوانین جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکومت اسلامی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
139-162
حوزههای تخصصی:
امر به معروف و نهی از منکر یکی از ارزش های اساسی و بنیادی جامعه است که از مهم ترین مظاهر جمهوریت و اسلامیت نظام بوده و نیازمند صیانت، ارتقا و شیوع روزافزون در جامعه است و ضامنی جهت سالم ماندن جامعه و تثبیت ارزش ها و زوال ناهنجاری ها در سایه مشارکت فعال و عمومی است. این ارزش اساسی با لحاظ ضوابط به کارگیری ضمانت های اجرایی بایستی صیانت شود که یکی از این ضمانت ها مداخله کیفری حکومت در صیانت از آن است. مراد از صیانت، مشخصاً تقویت عواملی است که به افراد جامعه انگیزش یا الزام جهت اجرای این فریضه می بخشد و زدودن موانع ساختاری و انسانی(مواجهه منفی ناشی از فعل یا ترک فعل) از پیش روی اجرای این فریضه است. بر این اساس، در رابطه تعاملی سه گانه بین آمر به معروف و ناهی از منکر، مخاطب و اشخاص ثالث ذی ربط بر حسب حق و تکلیف شان می توان فعل و ترک فعل تعریف نمود و ضمانت اجرایی کیفری نیز معین نمود. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی بوده و با مراجعه به منابع کتاب خانه ای انجام یافته است.
مسئولیت حمایت و استیلای طالبان بر افغانستان درپرتو دیالکتیک هنجارهای بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
253 - 273
حوزههای تخصصی:
وضعیت افغانستان دارای جایگاه ژئو سیاسی است و وقایع آن توجه قدرت های بزرگ دنیا را جلب می کند. یورشهای نظامی، بازداشت های خودسرانه، کوچ اجباری، رعب و وحشت، ناامنی، عملیات تروریستی مکرر و سلب حقوق زنان و کودکان و مردان افغانی از جمله اقداماتی بوده که با تسلط افغانستان توسط طالبان در اوت 2021 رخ داد. این درحالی است که حاکمیت یک دولت باید در بردارنده تعهد حمایت از افراد تحت صلاحیتی آن باشد زمانی که دولتی به این تعهد عمل نمی کند باید انتظار واکنش جامعه بین المللی را داشت. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی در صدد است با در نظر داشتن وضعیت اخیر افغانستان و تسلط طالبان ، با تاکید بر لزوم رعایت تعهدات حقوق بشری نسبت به ملت افغانستان از طرف طالبان، امکان اعمال دکترین مسئولیت حمایت را به عنوان راه کاری برای خاتمه به وضعیت نابسمان افغان ها مطرح نماید تا در نهایت مشخص شود که مسئولیت حمایت مستلزم تعهد ایجابی در ذات مفهوم سنتی حاکمیت دولت ها است. حاکمیت نه تنها حق بلکه مسئولیتی است که به موجب آن یک دولت به مراقبت و رعایت حقوق افراد تحت صلاحیت خود متعهد می باشد به این ترتیب در رابطه دیالکتیکی میان حاکمیت از یک طرف و ارزش های بشری از طرف دیگر آنتی تز مسئولیت حمایت قابل ارائه است
بررسی وضعیت و جایگاه مسأله فلسطین در عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
135 - 155
حوزههای تخصصی:
مسأله فلسطین یکی از پیچیده ترین مسائل منطقه خاورمیانه از 1948 تا به حال است. رژیم اسرائیل در چندین جنگ با اعراب، بر مناطق فلسطینی زیادی مسلط شده و اراضی آنها را اشغال کرده است. این رژیم در اتحاد با آمریکا برای سال ها امنیت خود را تأمین شده می دید، اما رقابت روزافزون ایالات متحده با چین، که یکی از دلایل خروج تدریجی آن از منطقه است و افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه، موجب شده هم اعراب، به خصوص متحدان عربستان سعودی و هم رژیم اسرائیل با چالش های امنیتی روبه رو شده و از 2015، روندی موسوم به عادی سازی روابط را آغاز کنند و تا کنون، به موفقیت هایی نیز دست یابند. در این میان پرسش اصلی آن است که مسأله فلسطین در روند عادی سازی این روابط میان اعراب و رژیم اسرائیل، داری چه وضعیت و جایگاهی است؟ برای پاسخ به این پرسش، روش تحقیق مقاله تحلیلی و توصیفی، و تا حدودی نیز تاریخی است. هدف مقاله آن است که در این روند عادی سازی روابط، به طور خاص بر موضوع فلسطین متمرکز شود، چرا که این مسأله برای جمهوری اسلامی، یکی از نقاط ایدئولوژیک است که در تضاد با وجود رژیم اسرائیل، با امنیت آن گره خورده. نتیجه کلی مقاله نشان می دهد اعراب متحد عربستان، در روند عادی سازی، جایگاه بالایی برای آرمان فلسطین قائل نیستند؛ اما سعودی که ادعای رهبری مسلمانان را دارد، در شعار، حل مسأله فلسطین را یکی از شروط عادی سازی کامل روابط خود با رژیم اسرائیل می داند، با این حال چنانچه امنیت آن بیشتر تهدید شود، عربستان این شرط را نیز رها خواهد کرد.
جایگاه منطقه فراملی در برنامه های پنج ساله توسعه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
197 - 218
حوزههای تخصصی:
در دوران معاصر منطقه گرایی به عنوان همسو یا بدیل جهانی شدن، یکی از رویکردهای انتخابی دولت هاست. ایران که بنا بر اقتضائات جغرافیایی و تاریخی، یک کشور بین المللی و قدرتی منطقه ای است، از آغازین سال دهه پایانی قرن بیستم، با پایان اشغال افغانستان از سوی شوروی و استقلال جمهوری های آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی می توانست جایگاه منطقه ای خود را ارتقا دهد؛ اما به رغم موقعیت ممتاز جغرافیایی، قرابت های فرهنگی و تمدنیِ ایران با این کشورها و تدوین شش برنامه پنج ساله توسعه، جمهوری اسلامی ایران در طی سه دهه گذشته نتوانست به عنوان کشور قطب منطقه ای عمل کند و از ظرفیت های منطقه ای خود در ارتباط با آن کشورها بهره مند شود. در تحقیق حاضر پرسش اصلی این است که «جایگاه منطقه فراملی در برنامه های پنج ساله توسعه ایران چیست؟» و با استفاده از دو روش تجزیه و تحلیل تکرر و تحلیل محتوا، مواد و بندهای برنامه های شش گانه توسعه بررسی شد. یافته های مقاله نشان می دهد که در برنامه های توسعه منظور از منطقه مشخص نیست؛ میزان توجه به منطقه در برنامه ها به صورت پرنوسانی متغیر است؛ و مؤلفه اصلیِ منطقه، قلمرو شمول و کشورهای تشکیل دهنده آن، از یک برنامه به برنامه دیگر تفاوت دارد. به عنوان نتیجه کاربردی، پیشنهاد شده است که «حوزه تمدن ایرانی» به عنوان منطقه جغرافیایی فرهنگی محاط ایران، منطقه هدفِ ایران و مصداق معین منطقه فراملی در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان کشور تعریف شود.
لیبرالیسم، حقوق بین الملل و حکمرانی مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
97 - 120
حوزههای تخصصی:
از منظر رئالیست ها، «هژمون» برای تداوم مشروعیت و نهادینه نمودن ارزش های خود، نیازمند استفاده از ابزاری نظیرحقوق بین الملل است. زیرا ثبات نظم هژمونیک و تداوم وضع موجود بیشترین سود را نصیب او می سازد. مشروعیت سازی در سایه اجرای قواعد حقوق بین الملل، توانسته برای تثبیت موقعیت برترکشورهای مسلط کارآمد عمل کند. دولت ها به عنوان کنش گران محوری سیاست بین الملل برای تحکیم قدرت در محاسبه ی سود و هزینه غوطه ورند و زمانی همکاری را ترجبح می دهند که به سود منافع ملی آنان باشد. در مقابل لیبرالیسم با خوشبینی به حقوق بین الملل برای دستیابی به صلح پایدار نقش بی بدیلی را در توسعه آن ایفاء کرده است و با گره زدن تحقق صلح بین المللی به مشروعیت نظام نمایندگی و مولفه های داخلی دولت ها، راهی برای تقویت رعایت قواعد حقوق بشرگشوده است. با این پیش فرض که همبستگی و صلح بین المللی لیبرالی در سایه برقراری حکمرانی مطلوب در سطح داخلی محقق می شود، این مقاله به این سوال پاسخ می دهدکه آیا رویکرد لیبرالیسم به حقوق بین الملل، توانسته استانداردهای حکمرانی را در جامعه جهانی ارتقاء بخشد؟ ما با تمسک به روش گردآوری داده ها از گونه اسنادی که از طریق کتاب ها، مقالات، سایت ها و منابع اینترنتی انجام شد، به این نتیجه رسیدیم که لیبرالیسم به عنوان یکی از پایه های نظری حکمرانی خوب با جهانی نمودن هنجارهای حقوق بشر سعی نموده تا با استانداردسازی شیوه ی حکومت داری و افزایش دولت های لیبرال، هم اجرای حقوق بشر تضمین و فراگیرشود و هم صلح و امنیت در جامعه جهانی پایدار گردد.
واکاوی تعاملات دولت و جامعه در حکمرانی آب ایران: دلالت های راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۲ (پیاپی ۷۲)
181 - 220
حوزههای تخصصی:
دولت ها در تمدن های آب پایه به دلیل تحکیم سازمانی از جامعه نیرومندتر بوده اند و آب و مصرف آن سبب شده است آب نقش اساسی خود را در شکل دهی به روابط اجتماعی- سیاسی ملت ها و جوامع بشری ایفا نمایند. از این روی پرسش اصلی تحقیق عبارت است از الزامات تعامل دولت و جامعه در حکمرانی آب ایران چگونه است؟یافته های تحقیق بر اساس روش توصیفی- تحلیلی نشان می دهد دولت در ایران به دلیل دارا بودن توانایی نفوذپذیری، توانایی تنظیم روابط اجتماعی و تخصیص منابع باعث فربه تر بودن آن نسبت به جامعه شده است. دلایل فربگی دولت در ایران عبارتند از: انتقال حوضه ای، صدور مجوز، تصفیه آب، سیاست سازه ای، سیاست نرخ گذاری، اخذ مجوز انشعابات، افزایش جمعیت و بالا رفتن سطح زندگی، رشد کشاورزی و صنایع، حل وفصل منازعات میان متقاضیان آب، ایجاد مشوق های اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی. دلالت های راهبردی که در تعامل دولت- جامعه در حکمرانی آب باید توجه شود شامل: تغییر رفتار پایدار، گفتگوی ملی، نهادسازی و ایجاد ساختارهای کارآمد و اثربخش، تفکر کل نگری، توجه به بستر تاریخی- فرهنگی، یادگیری اجتماعی، مرجعیت بخش آب است. در چارچوب نظری از نظریه شیوه تولید آسیایی و حکمرانی آب بهره گرفته می شود.
رابطه متغیرهای رسانه ای، مدنی و اجتماعی با حقوق شهروندی معلمان: مطالعه موردی شهرستان جوین
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
141 - 164
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، نگارندگان در صدد تبیین سنجش میزان آگاهی معلمان به حقوق شهروندی وعوامل موثر بر آن با توجه به متغیرهایی همچون: آگاهی سیاسی، میزان و نوع استفاده از رسانه های جمعی، مشارکت و عضویت در نهادهای مدنی و پایگاه اجتماعی- اقتصادی هستند. روش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و داده ها با تکنیک پرسشنامه ای جمع آوری شده اند. مهمترین یافته های این مطالعه در ارتباط با جامعه آماری ذکر شده عبارتند از: 1. بین آگاهی سیاسی معلمان و سطح آگاهی آنان به حقوق شهروندی خویش در سه بعد مدنی، سیاسی و اجتماعی ارتباط مثبت و معنا دار در سطح بالا دیده شد. 2. بین متغیر میزان استفاده از رسانه های جمعی و آگاهی معلمان به حقوق شهروندی، ارتباط مثبت و معنا دار دیده شد. 3. بین محتوای سیاسی و مدنی استفاده از رسانه های جمعی و میزان آگاهی معلمان به حقوق شهروندی ارتباط مثبت و معنا داری دیده شد، در مورد محتوای اجتماعی این ارتباط مثبت بود، اما معنادار نبود. 4. تأثیر متغیر حضور و مشارکت در عرصه های عمومی و مشارکتی و نهادهای مدنی و آگاهی معلمان به حقوق شهروندی نیز مثبت و معنا دار نشان داده شد.
رسیدگی به جرایم تروریستی در چارچوب صلاحیت محاکم کیفری ملی و بین المللی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
233 - 253
حوزههای تخصصی:
جرایم تروریستی یکی از اساسی ترین و بنیادی ترین چالش های نظام بین المللی و دهشتناک ترین تهدید علیه حقوق و آزادی های اساسی ملت ها است. جامعه بین المللی که در نیمه دوم قرن بیستم با پدیده تروریسم مواجه شده بود، با پذیرش مجموعه ای از کنوانسیون های بین المللی و حتی منطقه ای، در قبال انواع خاص جرایم تروریستی و تعهد دولت ها، واکنش نشان داد. پس از حملات تروریستی در 11 سپتامبر 2001، تلاش های جهانی علیه تروریسم افزایش یافت. البته ارتکاب این حوادث به نحوی بود تا جامعه بین المللی نسبت به شناسایی و سنجش تهدیدهای ناشی از جرایم تروریستی معاصر، تجدیدنظر در نظام و سازوکارهای حقوقی، امنیتی و فنی را در عرصه بین المللی و ملی طرح ریزی کند. جرایم تروریستی در حال حاضر به عنوان یک جرم معاهداتی قلمداد می شود که با توجه به معیار بین المللی و فراملی بودن آن، می توان آن را در قلمرو هر سرزمینی تحت تعقیب و رسیدگی قرار داد. البته این امر با توجه به وضعیت قانونی هر قلمرو سرزمینی به لحاظ پذیرش صلاحیت بین المللی در رسیدگی به جرایم تروریستی دارد. در ضمن، این دسته از جرایم، با توجه به اوصاف جرایم بین المللی این امکان را دارد که در صلاحیت دیوان کیفری بین المللی قرار گیرد.
همپوشانی دیپلماسی دفاعی و بین منطقه گرایی؛ کارویژه های آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۵
129 - 157
حوزههای تخصصی:
در شرایط کنونی سیستم بین الملل استفاده از ظرفیت های هم افزایی ناشی از بین منطقه گرایی یکی از بدیل های مناسب برای دیپلماسی دفاعی دولت ها محسوب می شود. پرسش اصلی این پژوهش این است که چرا ظرفیت های بین منطقه ای منجر به تقویت دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران می شود؟ روش این پژوهش مبتنی بر دو گام است؛ در گام اول مدلی تحلیلی- نظری ارائه می شود و در گام دوم با استفاده از داده های تجربی ظرفیت های بالفعل و بالقوه دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران و بین منطقه گرایی موردبررسی قرار می گیرد. مطابق فرضیه این پژوهش بین منطقه گرایی فضای کنش راهبردی و دفاعی را تحت تأثیر قرار داده است. دیپلماسی دفاعی دولت ها تحت تأثیر بین منطقه گرایی نیازمند افزایش هم افزایی در شبکه های بین منطقه ای هستند. جمهوری اسلامی ایران در سیستم بین الملل دارای شبکه های بین منطقه ای تعاملی و تأسیسی در ابعاد ژئوپولیتیکی، ژئوکالچری و ژئواکونومیکی است. این شبکه های بین منطقه ای از طریق تداخل شبکه ای می تواند ظرفیت های بالقوه فراوانی برای دیپلماسی دفاعی جمهوری اسلامی ایران فراهم کند.
The “Counter-Terrorism” Strategy of the Islamic Republic of Iran in the West Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۳, Issue ۳۵- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۲
23 - 60
حوزههای تخصصی:
Peace and security are blessings that God has given to mankind for the sake of growth and development of human societies. What is certain is that peace is a human ideal and all human beings need peace and comfort in their daily lives to work and strive and to realize their material and spiritual abilities. Terrorism -as an old phenomenon with a new form and nature- is one of the most important and challenging problems of our world. Meanwhile, it is so brutal, outrageous, scary and reprehensible that it can be called as "cancer of our modern world". Terrorism by itself does not determine the system of action and reaction. Dealing with terrorism must follow a logical order; An order that is defined against all anti-peace phenomena and lies in natural, divine and human values. The international system lacks a clear and comprehensive strategy against security threats and peace violations. Therefore, the counter-terrorism mechanisms and measures stipulated in the existing international documents have sometimes taken a direction that are not necessarily compatible with other measures that have been established regarding other categories of world peace; Rather, their contradictions and incompatibilities are clearly visible in practice. With an innovative action, especially in the last decade, the Islamic Republic of Iran has taken a strategy to eradicate terrorism. In this regard, while dealing with the roots and intellectual and religious foundations of terrorism, Iran has simultaneously, Tactically and operationally tried to fight with the manifestations of terrorism and prevent the expansion of terrorist attacks. in this field, it has had extensive cooperation with international and regional organizations and their executive bodies, such as Interpol.
تبیین پژوهش های علوم سیاسی جهان درباره ایران: تحلیل علم سنجی و مصورسازی علم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
323 - 301
حوزههای تخصصی:
امروزه شیوه ها و ابزارهای متعددی برای سنجش تولیدات علمی در مورد کشورها وجود دارد. این مقاله با استفاده از روش علم سنجی به دنبال بررسی آثار چاپ شده در مجلات معتبر جهانی طی سالهای 1975 الی 2020 میلادی در خصوص تحولات گوناگون ایران می باشد. مقطع زمانی مذکور یکی از مهم ترین دوران تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای منطقه بخصوص ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تحولات ایران بعد از انقلاب اسلامی، برای برخی از کشورها از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. تحولاتی که منجر به برجسته تر شدن مسائل پیرامون ایران در آثار و پژوهشهای محققان در سطح بین المللی شده است. خوشه بندی موضوعات در سه سطح مرتبط با ایران در لایه اول به مسائلی همچون سیاست خارجی، روابط کشورمان با قدرتهای بزرگ روسیه، چین و مباحثی همچون مسائل هسته ای، انقلاب و اسلام مربوط می شود. در سطح دوم یعنی خاورمیانه مباحثی همچون رابطه با عربستان سعودی، بهارعربی و مسائل خلیج فارس برجسته شده است. در لایه سوم با خوشه محوری ایالات متحده آمریکا به کشورهای همچون اسرائیل، عراق، ترکیه سوریه و موضوع تروریسم تأکید شده است. در این بین بیشتر محققان در کشورهای غربی بخصوص ایالات متحده آمریکا هستند که علاوه بر وجود زیرساختهای لازم از جمله مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی متعدد و پژوهشگران قابل توجه، استراتژی و منافع ملی تعریف شده در منطقه دارند. در نمایش واژگان و اصطلاحات بکار رفته ایران، خارومیانه و ایالات متحده آمریکا بیشترین تراکم را نشان می دهد..
مؤلفه ها و مبانی نظم منطقه ای مطلوب عربستان سعودی درغرب آسیا (2020-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۰
95 - 116
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی بعد از تحولات منطقه ای موسوم به بهار عربی و خیزش های مردمی در جهان عرب، با احساس تهدید از تحولات نوین، ایجاد تغییراتی در راهبرد منطقه ای خود را آغاز کرد؛ بخش بزرگی از تغییرات ایجاد شده در رویکرد منطقه ای عربستان با پادشاهی ملک سلمان و به خصوص قدرت گرفتن محمد بن سلمان در ارتباط بوده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل چگونگی شکل گیری نظم منطقه ای مطلوب عربستان سعودی این سوال را مطرح کرده است که: «نظم منطقه ای مطلوب عربستان دارای چه ویژگی ها و مولفه هایی می باشد و سازوکارها و ابزارهای تحقق آن کدام اند؟» با استفاده از روش مطالعه توصیفی و کتابخانه-ای و به عنوان پاسخی احتمالی، پژوهش این فرضیه را مطرح می کند که نظم منطقه ای مطلوب عربستان در محیط پیرامونی خود مبتنی بر «برتری جویی سخت و نرم»، «تعریف شدن به عنوان بازیگر برتر منطقه ای در جهان عرب و «موازنه سازی در منطقه خاورمیانه» است و پژوهش چنین نتیجه می گیرد که عربستان با وجود موانعی که وجود دارد، استقرار این نظم را از طریق ایجاد اتحاد و ائتلاف با کشورهای منطقه، جذب حمایت های آمریکا و رژیم صهیونیستی و تقویت تسلیحات و توان نظامی خود دنبال می کند.
اقتباس انحلالی شیوه بهره مندی از دستاوردهای تمدن غرب برپایه اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی قم
حوزههای تخصصی:
چکیده فرهنگستان علوم اسلامی قم با رویکردی خاص به سامان دهی رابطه حوزه و دانشگاه در پاسخ به نیازهای دانش بنیان انقلاب اسلامی تأسیس شده و اندیشه ای نو با عنوان «فلسفه نظام فاعلیت» به مثابه یک «فلسفه شدن» بنیان گذاشت که به گونه ای از «جهت داری» و «نسبیت معرفت شناختی» (relativity) در فهم، علم و حتی پدیده های جهان بیرون باور دارد. ازجمله ادعاهای فرهنگستان در تحلیل روابط «تمدنی»، گونه ای خاص از کشمکش بین صورت تمدنی اسلام و صورت تمدنی غرب مدرن است که نقدهای فراوانی تاکنون بر آن وارد شده است. در این جستار، پس از بیان نقدهای واردشده بر آموزه غرب شناسی فرهنگستان، این نظریه با رویکرد روش شناسانه خود فرهنگستان «روش مطالعه غرب» همچون یک «کلّ متغیر» ارائه گردیده و سپس «توصیف» و «داوری» فرهنگستان نسبت به غرب، و شیوه بهره مندی مثبت از ساختارهای عینی، رهاوردهای علمی و تکنولوژیک غربی (اقتباس انحلالی) به گونه ای تفصیلی تر توضیح داده شده است.