یکی از دشواری هایی که همواره پژوهشگران در مطالعه و بررسی آئین و سنت های بازمانده از ایران باستان با آن مواجه اند، آمیختگی آموزه های این سنن با عناصری نمادین و یا اصطلاحاتی رمزگونه است. این مسئله که از آن به عنوان ویژگی دین های ایران باستان یاد می شود، در آئین عیاران و جوانمردان نیز نمود یافته است. در این پژوهش، تلاش شده است که تأثیرات رمزگونه سنت ایران باستان بر آئین های عیاری بررسی شود. بدین منظور با بررسی پیشینه عیاری در ایران باستان خویشکاری سه گانه ی ایزدان در سنت هندواروپایی که مبنای نظریه ی ژرژ دومزیل نیز بوده است، با مراحل سه گانه ی تشرف در آئین عیاریِ دوره ی اسلامی و نقش برجسته عدد سه در مناسک آئین فتوت سنجیده شده تا ارتباط و پیوستگی آنها با فرهنگ ایران باستان هرچه بیشتر روشن شود.
هر واقعه تاریخی باید در بسترِ فرهنگی خاص خود و با توجه به زمان و مکان خاص خود سنجیده شود. تاریخ ایران باستان را تاکنون بیشترْ تاریخ پژوهان غربی نگاشته اند و طبعاً نگرش خاص خود را به تاریخ ایران داشته و چه بسا بستر فرهنگی ایران را درک نکرده اند. امروز می توانیم با بهره گیری از گفتمان فرهنگی، تاریخِ خود را بازنگری کنیم و به یاری نقد فرهنگی بکوشیم درک درستی از حقایق تاریخی پیدا کنیم. یکی از موضوعات بحث برانگیز در تاریخ ایران باستان شورش گئوماته مغ و سرکوب این شورش به دست داریوش و یارانش و به قدرت رسیدن داریوش است. بسیاری از ایران شناسان غربی در صحّت گفته های داریوش تردید کرده اند. به یاری نقد فرهنگی می توانیم با ارزیابی گزارش داریوش یکی از زوایای تاریک شاهنشاهی هخامنشی را آشکار کنیم.