فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی سبک های دلبستگی فرزندان براساس شیوه های فرزندپروری والدین در شهر اصفهان بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر اصفهان و نمونه شامل 302 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه شیوه های فرزندپروری بامریند و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور بودند. جهت تجزیه و تحلیل آماری در سطح توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها نشان داد در بین ابعاد سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن با سبک فرزندپروی مقتدر و سبک دلبستگی دوسوگرا با سبک فرزندپروری آزادگذار، رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. ولی سبک دلبستگی اجتنابی با سبک فرزندپروی مقتدر رابطه منفی و معنی داری دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که شیوه های فرزندپروری پیش بینی کننده مناسبی برای سبک های دلبستگی می باشند.
تأثیر عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش ها و باورهای پیش از ازدواج: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عضویت در شبکه های اجتماعی مجازی بر گرایش ها و باورهای پیش از ازدواج انجام شد. پژوهش با روش کیفی و با رویکرد زمینه ای صورت گرفت. 25 نفر از دخترانی که برای زمانی برابر شش ماه عضو شبکه های اجتماعی بودند و در گروه های جنس ناهمسان عضو بودند با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند و داده ها با به کارگیری مصاحبه نیمه ساختاریافته تا رسیدن به اشباع اطلاعات گرداوری شد. بر اساس مصاحبه های به عمل آمده 11 طبقه اصلی از پاسخ ها به دست آمد که این 11 طبقه در چهار خوشه عوامل شناختی (نگرش به عضویت، ملاک های همسرگزینی)، ارزش ها (هنجارهای فرهنگی و باورهای دینی)، عوامل زمینه ساز روان شناختی (ارضای نیاز، اضطراب از ازدواج و احساس تنهایی) و سبک زندگی (نفوذ اجتماعی رسانه و روابط میان فردی) که دارای بیشترین تکرارپذیری بود گنجانده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که حضور در شبکه های اجتماعی بر باورها و گرایش های پیش از ازدواج دختران تأثیر گذاشته و به نحو قابل توجهی گرایش و تمایل به ازدواج را میان آنان کاهش داده است.
پدیدارشناسی روش های توجیه خیانت: سازوکارهای رویارویی با ناهماهنگی های شناختی در روابط فرا زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیانت زناشویی از مهم ترین پیشامدهایی است که زوج ها برای آن در جستجوی درمان برمی آیند و تأثیرات منفی آن بر زوج ها پس از آزار بدنی در رده دوم قرار دارد. در بیشتر موارد خیانت، افراد به یک ناهماهنگی شناختی در خود ادراکی دچار هستند. این پژوهش با به کارگیری روش کیفی به این پرسمان می پردازد که چگونه تصمیم گیری افراد، خطر درگیر شدن در خیانت زناشویی را افزایش می دهد. به ویژه آنکه چگونه یک مرد به خود روا می بیند به سوی برقراری رابطه فرا زناشویی پیش رود، مورد بررسی قرار گرفت. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شد. نمونه موردمطالعه شامل هشت مرد می شود که در سال 1395 به دلیل درگیر بودن در خیانت به مراکز مشاوره مراجعه کردند. مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مردانی که خیانت زناشویی داشته اند، ضبط شد و سپس برای کدگذاری رونویسی شدند. از مدل پدیدار شناختی استعلایی (موستاکاس، 1994) برای تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده استفاده شد. یافته ها نشان داد که افراد برای کاهش ناهماهنگی های شناختی خود در راستای پیش برد خیانت زناشویی به دو شیوه فراگیر عمل می کنند: ایجاد انعطاف در باورها و نگرش ها، بهانه ساختن نارضایتی زناشویی. متخصصان می توانند از راهکارهای توجیهی که افراد برای کاهش ناهماهنگی های شناختی خود به کار می برند و از طریق آنها به خود اجازه می دهند خیانت کنند در راهبردهای مداخله ای استفاده کنند و از طریق مواجه سازی، تاثیر پنهان این توجیهات را برای آنها آشکار سازند
منظومه خانوادگی: فرزندان نازپرورده (فرزندان ارشد و موفقیت خاص آن ها در خانواده
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۶ شماره ۹۲
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی - رفتاری بر کاهش تنیدگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های مادر - کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی اثربخشی آموزش تنیدگی زدایی شناختی- رفتاری بر کاهش تنیدگی زندگی مادران شاغل بر حسب ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک است. 130 نفر پرستار شاغل در بیمارستانهای تهران بر اساس متغیرهای سن، تعداد فرزندان و سلامت جسمانی در این مطالعه شرکت کردند. در مرحله اول گروه نمونه از طریق شاخص تنیدگی والدینی (PSI) مورد ارزشیابی قرار گرفتند. در مرحله دوم 24 نفر از مادران بر اساس احراز بالاترین میزان تنیدگی زندگی بطور تصادفی در دو گروه مساوی گواه و آزمایشی جایگزین شدند. قبل از اعمال مداخله از هر دو گروه پیش آزمون بعمل آمد. سپس گروه آزمایشی به مدت 13 هفته تحت آموزش تنیدگی زدایی قرار گرفت. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد.
نتایج مطالعه حاکی از آن است که روش آموزش تنیدگی زدایی بر کاهش تنیدگی زندگی و بعضی از ویژگی های تنیدگی زای مادر و کودک موثر بوده است.
رابطه بین کنش وری خانواده و تست ترسیم خانواده در کودکان پایه اول ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر جهت مقایسه نتایج آزمون ترسیم خانواده کودکان 7 ساله با توجه به کارآمدی و یا ناکارآمدی ویژگی های خانواده صورت گرفته است. به این منظور 60 دانش آموز دختر و پسر در پایه اول ابتدایی تست ترسیم خانواده را انجام دادند و یکی از والدین ایشان پرسشنامه کنش وری خانواده را تکمیل نمودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین حل مساله با میزان گستردگی و ناحیه ترسیم در کاغذ رابطه منفی معنادار؛ بین مشارکت عاطفی و نقش ها با ارزنده سازی رابطه مثبت معنادار؛ بین کنترل رفتاری و رسم آدمک پرخاشگر رابطه مثبت معنادار وجود دارد.
مقایسه باورهای انگیزشی فرزندان در گونه های مختلف خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تبیین تفاوت باورهای انگیزشی دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی در گونه های مختلف خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی می باشد. به منظور این پژوهش از میان دانش آموزان پایه دوم و سوم مقطع متوسطه شهر شیراز که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بودند، 308 (186 دختر، 122 پسر) دانش آموز به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. فرایند انتخاب گروه نمونه در این پژوهش بدین ترتیب بود که ابتدا از هر کدام از نواحی چهار گانه شهر شیراز، دو دبیرستان (یک دبیرستان دخترانه، یک دبیرستان پسرانه) به تصادف انتخاب و سپس از هر دبیرستان به تفکیک رشته یک کلاس انتخاب و کلیه دانش آموزان کلاس انتخاب شده مورد مطالعه قرارگرفتند.
پس از نمونه گیری و انتخاب نمونه مورد نظر، برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های خودگزارشی فرایند، مقیاس های خودگزارشی محتوای خانواده (فرم فرزندان) و راهبردهای انگیزشی یادگیری که روایی و اعتبار آن ها تأیید شده است، استفاده گردید، داده ها به صورت کمی تعریف شد. با استفاده از نرم افزار SPSS به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی میانگین و انحراف معیار و روش آمار استنباطی آزمون تحلیل واریانس یک متغیره، آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره، آزمون تی و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
تحلیل ها نشان داد که از میان خرده مقیاس های باورهای انگیزشی، خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی در گونه های مختلف خانواده دارای تفاوت معنادار است، که تفاوت در گونه های سالم با گونه های غیر سالم می باشد. در حالی که در اضطراب امتحان تفاوت معناداری در گونه های مختلف خانواده مشاهده نشد. همچنین تفاوت جنسیتی در هیچ یک از مؤلفه های باور انگیزشی معنادار نبود. و به روان شناسان مدرسه و مشاوران توصیه می شود که این موضوع را در مشاوره با دانش آموزان مورد توجه قرار دهند.
مدیریت مالی خانواده و کیفیت رابطه زوجین (مقاله کوتاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت مالی خانواده یکی از مهمترین عامل های تعیین کننده پویایی و کیفیت رابطه زناشویی و همچنین یکی از ابعاد عملکرد خانواده است که می تواند نقش مهمی در ثبات و تداوم رابطه زناشویی ایفاء نماید. روش: طرح تحقیق توصیفی و کیفی بود که در آن رویه های مدیریت مالی 25 زوج سنندجی که معتقد بودند دارای ازدواج موفق و پایدار هستند به شیوه هدفمند انتخاب شدند و به روش کیفی و کدگذاری باز و مقوله ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها:یافته های این پژوهش عبارت بودند از: الف- در بیشتر موارد یکی از زوجین عهده دار مدیریت امور مالی خانواده بود که این مقوله نیازمند اعتماد و تعامل سازنده بین طرفین می باشد. ب- زوجین شرکت کننده در این پژوهش دارای بدهی حداقلی بودند و در ضمن تلاش داشتند تا بدهی هایشان را در اسرع وقت تسویه نمایند. ج- مخارج مشارکت کنندگان در پژوهش در چارچوب درآمدهایشان بوده و همچنین آنان افرادی صرفه جو بودند. د: نحوه عمل زوجین در داشتن حساب بانکی مشترک و یا مستقل از جمله موضوعات مهم مورد توجه زوجین بود. ه: نحوه تعامل زوجین در حل مشکلات مالی بخشی از پویایی های رابطه زوجی بود و ی: دیدگاه شان نسبت به مشکلات مالی سایر زوجین بخشی از پویایی های شناختی آنها بود. نتیجه گیری:یافته های پژوهش نشان می دهد مسائل مالی نقش تعیین کننده ای در کیفیت روابط زوجی دارد و بخش عمده ای از پویایی های رابطه زناشویی را به خود اختصاص می دهد. زوجینی که دارای یک زندگی موفق و پایدار هستند، به راحتی می توانند با همفکری و همکاری یکدیگر مشکلات مالی به وجود آمده را حل نمایند.
سبک فرزند پروری شما
رابطه سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خودناتوان سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تعیین رابطه ی سبک های فرزندپروری ادراک شده با اهمال کاری و خود ناتوان سازی بود. پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.بدین منظور از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای150 دانش آموز پایه ی سوم دبیرستان های شهر کرج انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های فرزندپروری، سهل انگاری و خودناتوان سازی را تکمیل کردند. داده ها به وسیله ی تحلیل رگرسیون گام به گام و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سبک فرزندپروری مستبدانه با اهمال کاری و خود ناتوان سازی رابطه مثبت و معنادار دارد و سبک های فرزندپروری مقتدرانه و سهل گیرانه با خودناتوان سازی رابطه منفی و معنادار دارند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد، از میان سبک های فرزندپروری ادراک شده، سبک فرزندپروری مستبدانه پیش بین مثبت و معنادار اهمال کاری و سبک مقتدرانه پیش بین منفی و معنادار خودناتوان سازی است. در مجموع، یافته ها بیانگر آن بود که می توان از طریق محبت و مشارکت بیشتر والدین در امر فرزندپروری، از آثار زیانبار رفتار اهمال کاری و خودناتوان سازی جلوگیری بهعمل آورد.
پیش بینی ابعاد خودکارآمدی بر اساس الگوی ارتباطات خانوادگی و ساختار کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر میزان پیش بینی ابعاد خودکارآمدی (تحصیلی، اجتماعی و هیجانی) توسط جهت گیری های ارتباطات خانواده (گفت و شنود و همنوایی) و ابعاد ساختار کلاس (تکلیف، سخت گیری در ارزشیابی، تأکید در ارزشیابی و مرجعیت) مورد بررسی قرا گرفت. شرکت کنندگان پژوهش شامل 657 دانش آموز پسر (331) و دختر (326) بودند که به روش خوشه ای چند مرحله ای تصادفی از مدارس متوسطه ی شهر شیراز انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از مقیاس ابعاد خودکارآمدی موریس، مقیاس تجدیدنظر شده الگوی ارتباطات خانواده کوئرنر و فیتزپاتریک، زیر مقیاس های ساختار کلاس الیوت و چرچ و همچنین زیر مقیاس مرجعیت از پرسشنامه ی آیمز استفاده شد. روایی پرسش نامه ها با استفاده از روش تحلیل عامل و پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش از روش آماری رگرسیون به شیوه ی همزمان استفاده شد. نتایج نشان داد: جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت ابعاد خودکارآمدی را پیش بینی می کند. بعد تکلیف پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی تحصیلی، بعد سخت گیری در ارزشیابی پیش بینی کننده ی منفی خودکارآمدی تحصیلی و هیجانی و بعد مرجعیت پیش بینی کننده ی مثبت خودکارآمدی اجتماعی بودند. یافته در مجموع بیانگر آن بود که جهت گیری های ارتباطی خانواده نقش مهمتری در خودکارآمدی در مقایسه با ابعاد ساختارکلاس دارند.
تأثیر کارتون درمانی بر بهبود روابط بین فرزندان و والدین با تیپ های شخصیتیA و B(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی کارتون درمانی بر بهبود روابط مادر و کودک با در نظر گرفتن تیپ شخصیتی A و B مادر، در پژوهشی از نوع نیمه آزمایشی، انجام شد. ابتدا، نمونه ای به تعداد 70 نفر از مادرانی با خصوصیت مشترک، شامل داشتن حداقل 1 فرزند در رده سنی 3-12 سال (دارای پدر و مادر) و عضو انجمن مادر و کودک خانه های سلامت از منطقه 22 شهر تهران، پرسشنامه های تیپ شخصیتی B و A (گنجی، 1384)، مقیاس ارزیابی رابطه مادر – کودک (رات، 1961) را در پیش آزمون تکمیل کردند. سپس با توجه به نوع شخصیت A و B به دو گروه و سپس هر گروه شخصیتی مجدداً به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه های آزمایشی، در 8 جلسه 2 ساعته از کارتون درمانی، در خلال 8 هفته شرکت کردند و در پایان آموزش، برای بار دوم پرسشنامه های تیپ شخصیتی B و A، مقیاس ارزیابی رابطه مادر– کودک را در پس آزمون کامل کردند. بعد از بررسی نمرات نتایج آزمون آماری ""t"" نشان داد کارتون درمانی تأثیر معناداری بر بهبود روابط مادر و کودک دارد. از سوی دیگر یافته های تحقیق حاضر نشان داد که نوع شخصیت مادر (A و B) در افزایش یا کاهش روابط مادر و کودک تأثیر معناداری ندارد
رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان: نقش میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری هوش هیجانی در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور تعداد 222 دانش آموز دختر و پسرمقطع متوسطه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.جهت تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. براساس ماتریس همبستگی، بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد، بدین معنی که بین جهت گیری گفت و شنود و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه منفی وجود دارد. همبستگی بین هوش هیجانی و تاب آوری نیز مثبت و معنادار است. تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نیز نشان داد که از بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، جهت گیری گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت و معنادار هوش هیجانی و تاب آوری است. همچنین، هوش هیجانی پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری است. در نهایت، تحلیل مسیر نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و تاب آوری دانش آموزان را تایید نمود.
بررسی روابط علی بین نقش های جنسیتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی، در همسران افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر روابط علی بین نقش های جنسیّتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی در همسران افراد معتاد بررسی شد. طرح پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه همسران افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان بودند که 120 نفر از آن ها به شیوه در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد علاوه بر پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، به پنج پرسشنامه: نقش جنسی بم (BSRI)، سرسختی روان شناختی(HI)، تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، هم وابستگی (CODI) و سبک های اسنادی پاسخ دهند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-17 و Amos-5 استفاده شد. یافته ها نشان داد نقش های جنسیّتی مردانه تأثیرات معناداری در ارتقاء سطح سرسختی روان شناختی و تاب آوری دارد، در حالی که نقش های جنسیّتی زنانه چنین تأثیراتی را ندارد. علاوه بر آن نتایج نشان دهنده تأثیر معکوس نقش های جنسیّتی مردانه و تأثیر مستقیم نقش های جنسیّتی زنانه روی هم وابستگی بود. شاخص های برازش مدل یابی معادلات ساختاری، مدل کلی پژوهش را تأیید کردند و اثرات مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید شد.
تفحص کیفی در واکنش همسران به افشای خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف شناسایی شیوه های پاسخ دهی همسران پس از افشای خیانت زناشویی انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع نظریه مبنایی است. جامعه پژوهش دربرگیرنده همسرهای ساکن شهر تهران است که در زندگی زناشویی آن ها خیانت اتفاق افتاده و از هنگام افشای آن دست کم 1 سال و دست بالا 6 سال گذشته باشد و اینک با هم زندگی می کنند. نمونه دربرگیرنده 21 همسر آسیب دیده و پیمان شکن بود که به شیوه هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و به منظور تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. دو چکیده اصلی و ده خرده چکیده از واکنش های همسران پس از افشای خیانت شناسایی شد. تحلیل داده ها نشان داد همسران پس از افشای خیانت از دو راهبرد فردی و تعاملی استفاده می کنند. راهبردهای فردی دربرگیرنده مدیریت هیجانات منفی و بهره گیری از معنویات و راهبردهای تعاملی دربرگیرنده رقابت، اجتناب، توافق و مشارکت است. این یافته ها به درک بهتر متخصصین مشاوره و درمان رابطه زوج از راهبردهایی که همسران در ازای افشای خیانت در پیش می گیرند، کمک می کند تا بتوانند مداخلات درمانی هماهنگ با وضعیت زوجین را تدوین کنند. به ویژه در مراحل نخستین درمان خیانت همسران را به سوی مدیریت هیجانات منفی و راهبردهای مشارکتی که برای طرفین سودمند است، سوق دهند. این مقاله برگرفته از پایان نامه دکترای با عنوان «ارائه الگوی درمانی مبتنی بر تجارب روان شناختی زوج های دارای تجربه خیانت زناشویی و آزمون اثر بخشی آن در کاهش آسیب های ناشی از خیانت» می باشد.