فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۶۵۶ مورد.
اثر بخشی آموزش خود دلگرم سازی بر سلامت روان زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی آموزش خوددلگرم سازی بر سلامت روان زنان دارای همسر معتاد شهر تهران صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر به شیوه ی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. گروه نمونه شامل 20 نفر از زنان دارای همسر معتاد کلینیک ترک اعتیاد پاک اندیشان شهر تهران بودند که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 10نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه ی آموزش خوددلگرم سازی شرکت کردند و هر دو گروه با پرسش نامه سلامت روان مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که جلسات آموزشی تاثیر معناداری بر سلامت روان داشت. نتیجه گیری: آموزش خوددلگرم سازی می تواند افزایش سلامت روان را در پی داشته باشد.
پیش بینی نیم رخ سلامت روان شناختی بر اساس مولفه های کارکرد تحولی خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رابطه و قدرت پیش بینی خرده مقیاس های سلامت روان شناختی بر اساس سطوح کارکرد تحولی خانواده از منظر رویکرد نوین تحول یکپارچه ی انسان (DIR) در دانشجویان متاهل دانشگاه فردوسی مشهد انجام گرفت.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی، شامل تمام دانشجویان متاهل دانشگاه فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 94-1393 بودند. از این جامعه نمونه ا ی به حجم 220 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های سنجش کارکرد تحولی خانواده (DFFAQ) و مقیاس سلامت روان شناختی (SCL-25) بود. برای تحلیل داده ها از شاخص های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد.
یافته ها: بین کارکرد تحولی خانواده و خرده مقیاس های جسمانی سازی، وسواس-اجبار، حساسیت بین فردی، اضطراب و افسردگی رابطه ی منفی معنی دار وجود دارد (01/0>P) و تفکر منطقی و ایجاد بازنمایی ها و ایده ها از سطوح کارکرد تحولی خانواده بهترین پیش یینی کنندگان سلامت روان شناختی می باشند.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج این پژوهش نقش واسطه ای سطوح کارکرد تحولی خانواده را در آسیب شناسی روانی تایید می کند. به طوری که می توان گفت با بررسی ادراک افراد ازکارکرد تحولی خانواده می توان مشکلات سلامت روان شناختی آن ها را پیش بینی نمود و این مهم به ارتقای دانش پژوهشگران در حیطه ی تبیین و درمان آسیب های روانی کمک خواهد کرد.
اختلاف سلیقه والدین در تربیت فرزندان
منبع:
پیوند ۱۳۶۷ شماره ۱۰۹
حوزههای تخصصی:
خانواده های موفق (هنرمند ایرانی، استاد الماسی)
حوزههای تخصصی:
بررسی رفتارهای ارتباطی-نظارتی والدین دانشجویان بومی و غیر بومی و تاثیر آن بر وضعیت تحصیلی-اجتماعی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنیاد خانواده در اسلام و غرب
منبع:
پیوند ۱۳۷۸ شماره ۲۳۶
مقایسه میزان سازگاری روان شناختی در مراجعین به مرکز پیشگیری از طلاق بهزیستی استان اصفهان و زوج های عادی
حوزههای تخصصی:
خانواده های کودکان دارای اختلال نارسایی توجه؛ بیش فعالی (2)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های دارای افراد معتاد شهر بیرجند انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. گروه نمونه شامل 30 خانواده بود که از بین خانواده های دارای افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر بیرجند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 تایی(آزمایش و کنترل) قرار داده شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه ی فرایند خانواده بود. برای تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه18 از روش آزمون آماری تحلیل کواریانس و آزمون اماری تی(t) مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات افتراقی دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در نتایج تحلیل کواریانس، اثر معنی داری بین آزمودنی های27/3=F، 45/11=F دو گروه وجود داشت که حاکی از اثربخشی روش گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های افراد معتاد است. می توان به این نتایج کاربردی رسید که در صورت ارتقای کیفیت فرایند خانواده از طریق برنامه آموزش خانواده، می توان ارتقای سطح کیفیت خانواده ها و مقدمات کنترل و پیشگیری گرایش افراد به سمت مواد مخدر را مهیا کرد.
تأثیر آموزش حل مسئله به مادران بر فرایندهای خانوادگی و شیوه های فرزند پروری آنها
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سبک های ارتباطی خانواده و نحوه ارتباط والد- کودک، از آموزش های حل مسئله تأثیر می پذیرد. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش حل مسئله به مادران بر شیوه های فرزندپروری و فرایندهای خانوادگی است.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. جامعه آماری مشتمل بر مادران دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی شهر تهران در سال 1392 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 55 نفر از مادران این دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1967) و مقیاس فرایندهای خانوادگی سامانی (1386) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند شرکت در دوره آموزش مهارت های حل مسئله اثر مثبتی بر عملکرد شرکت کنندگان در سبک های فرزندپروری و فرایندهای خانوادگی آنها داشته است؛ به طوری که این برنامه منجر به بهبود مهارت ارتباطی، انسجام و احترام متقابل، و مهارت مقابله والدین شده و سبب کاهش استفاده والدین از شیوه های فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه شده است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر آموزش مهارت های حل مسئله به منظور بهبود سبک های فرزندپروری و کیفیت ارتباط های بین فردی درون خانواده و فرایندهای خانوادگی پیشنهاد می شود. شرکت در این برنامه با بهبود روابط و تغییر شیوه های فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه می تواند موجب افزایش تجربه پیامدهای مطلوب توسط فرزندان، بهبود کیفیت روابط والد- فرزند و تبعات مطلوب روانی و اجتماعی گردد. به این ترتیب، مداخله حاضر را می توان به عنوان مداخله ای مفید به درمانگران پیشنهاد کرد.
خوشبختی شما مهم تر است یا فرزندانتان
حوزههای تخصصی:
خانواده در فرایند مشاوره ی مدرسه ای
حوزههای تخصصی:
با فرزندان خود صحبت کنید پیش از آنکه دیگران با آنها صحبت کنند
حوزههای تخصصی:
مدلهای زوج درمانگری
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش حل مسئله خانواده محور بر ارتباط والد- کودک دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آموزش حل مسئله خانواده محور به والدین و تعیین اثربخشی آن بر ارتباط والد- کودک دانش آموزان انجام شد. طرح پژوهش تجربی حقیقی از نوع پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه گواه بود. تعداد 120 دانش-آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایشی (60 نفر) و گواه (60 نفر) تقسیم شدند، ابتدا والدین گروه آزمایشی 10 جلسه در کارگاه تربیت کودک / نوجوان اندیشمند شرکت کردند سپس گروه آزمایشی به مدت سه ماه تحت برنامه حل مسئله خانواده محور مورد آموزش قرار گرفتند، برای جمع آوری اطلاعات از سیاهه رابطه والد - کودک جرارد (1994) فرم والدین استفاده شد. یافته ها طبق گزارش والدین در سه مرحله پیش آزمون- پس آزمون (فاصله سه ماهه) و پیگیری (فاصله یک ماهه) نشان داد، در گروه آزمایشی، بین نمرات پیش آزمون- پس آزمون در زیر مقیاس های ارتباط والد - کودک تفاوت معناداری وجود داشت اما بین نمرات پس آزمون - پیگیری در زیر مقیاس های ارتباط والد - کودک تفاوت معنادار نبود. بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که آموزش حل مسئله خانواده محور به والدین بر ارتباط والد - کودک دانش آموزان اثربخش بود و ارتباط والد - کودک را بهبود بخشیده است.
اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانواده های دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر، بررسی اثربخشی آموزش الگوی ارتباطی زوجین بر عملکرد خانواده های دارای فرزندان مبتلا به اختلال نقص توجه- بیش فعالی بود. 60 نفر از والدین که فرزندان آنها دارای علائم اختلال نقص توجه- بیش فعالی بودند، به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای خوشه ای انتخاب شدند، سپس نمونه ها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 7 جلسه مداخلات آموزش الگوی ارتباطی زوجین را دریافت کردند. در هر دو گروه آزمایش و کنترل از دو پرسشنامه ی عملکرد خانواده و علایم مرضی کودک در مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد که برنامه ی آموزش الگوی ارتباطی زوجین منجر به افزایش عملکرد خانواده و زیر مقیاس های آن شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده می گردد(05/0p<). در نتیجه علایم اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی در کودکان این خانواده ها کاهش یافت(05/0p<). پژوهش حاضر نشان می دهد آموزش الگوی ارتباطی زوجین به والدین می تواند عملکرد خانواده و زیر مقیاس های عملکرد خانواده شامل ارتباط، آمیزش عاطفی، ایفای نقش، حل مشکل، همراهی عاطفی،کنترل رفتار وعملکرد کلی آن را به صورت معنی داری افزایش دهد.