فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
51-73
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل سازگاری زناشویی با توجه به سبک زندگی اسلامی و کمال گرایی معلمان دوره متوسطه بیرجند انجام شد. این پژوهش یک مطالعه غیرآزمایشی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. نمونه پژوهش حاضر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین معلمان دوره متوسطه شهرستان بیرجند (150 مرد و 150 زن) انتخاب شدند. داده ها با استفاده از آزمون سازگاری زناشویی لاک-لاواس (LWMAT)، فرم کوتاه آزمون سبک زندگی اسلامی کاویانی (ILST)، و مقیاس کمال گرایی چندبعدی تهران (TMPS) جمع آوری و با استفاده از شیوه تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد سبک زندگی اسلامی تأثیر مستقیم و مثبت بر سازگاری زناشویی داشته است، همچنین کمال گرایی تأثیر مستقیم و منفی بر سازگاری زناشویی داشته است اما بین سبک زندگی اسلامی و کمال گرایی رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که با اصلاحات انجام شده، مدل فرضی از تبیین و برازش مناسبی برخوردار است. بر اساس یافته های پژوهش می توان ادعا نمود با پیاده سازی سبک زندگی اسلامی در زندگی زناشویی، سازگاری زناشویی مناسبی برای زوجین و افراد خانواده ایجاد می شود.
طراحی الگوی توانمندسازی مشاوران مدرسه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۵
۵۵-۶
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی توانمندسازی مشاوران مدرسه و بر مبنای نظریه داده بنیاد و با به کارگیری روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. روش: بدین منظور تعداد 12 معلم، 14 مشاور مدرسه، 13 دانش آموز (در سطح استان اردبیل) به شیوه نمونه گیری هدفمند و تعداد 9 متخصص و استاد مشاوره (در سطح کشور) به شیوه نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و داده ها تا رسیدن به اشباع نظری گردآوری و پس از پیاده سازی متن مصاحبه ها و ورود اطلاعات به نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA، با کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج کدگذاری باز و محوری منجر به شناسایی 245 مفهوم و 17 مقوله محوری شد. همچنین، نتایج کدگذاری انتخابی نشان داد که مقوله هسته توانمندی مشاوران مدرسه است که تحت تأثیر شرایط علّی (صلاحیت علمی، شغلی و اخلاقی)، شرایط مداخله گر (بلوغ عاطفی، خودکارآمدی، مهارت های حرفه ای و هماهنگی) و شرایط زمینه ای (بلوغ عقلی، هوش هیجانی، سلامت روان، مهارت های ارتباطی، سرسختی روانشناختی و شخصیت کاریزماتیک) در قالب راهبردهای توسعه سازمانی و فردی است که حاصل آن بهبود کارآمدی مشاوران مدرسه به صورت مستقیم و غیرمستقیم است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر توصیه می شود از الگوی حاضر به منظور توانمندسازی مشاوران مدرسه و همین طور طراحی و تدوین برنامه های مختلف در جهت بهبود خدمات راهنمایی و مشاوره مدرسه استفاده شود.
اثربخشی فنون درمان شناختی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس در دانش آموزان 11 تا 12 ساله شهر تهران
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی فنون درمان شناختی رفتاری بر ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس در دانش آموزان 11 تا 12 ساله ناحیه 1 شهر ری شده است. هدف تحقیق، کاربردی و روش گردآوری داده ها به صورت نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 30 نفر از دانش آموزان پایه هفتم ناحیه 1 شهر ری که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل هستند، بوده است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ (1965) با ضریب پایایی 84/0 و پرسشنامه ترس از ارزیابی منفی واتسون و فرند (1969) با ضریب پایایی 82/0 و هچنین برگزاری دوره آموزشی شناختی رفتاری بر اساس نظریه شناختی رفتاری بک (1967) به مدت 9 جلسه 5/1 ساعته برای گروه آزمایش بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش شناختی رفتاری بر کاهش ترس از ارزیابی منفی و افزایش عزت نفس در دانش آموزان 11 تا 12 ساله ناحیه 1 شهر ری تاثیر داشته است؛ بطوریکه مجذور اتا برای ترس از ارزیابی منفی 5/67 درصد و برای عزت نفس 5/41 درصد بوده است.
فراتحلیلی بر پژوهش های مربوط به اثربخشی برنامه های آموزش والدین بر اختلالات برونی سازی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۰
35-58
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این فراتحلیل، تعیین میزان اثربخشی برنامه های آموزش والدین بر اختلالات برونی سازی شده در کودکان بود. روش: این پژوهش با استفاده از تکنیک فراتحلیل و با یکپارچه کردن نتایج تحقیقات مختلف، اندازه اثر برنامه های آموزش والدین را مشخص می نماید. در مجموع 21 پژوهش قابل قبول از لحاظ روش شناختی انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آن ها انجام گرفت. منابع جستجوی داده ها، پایگاه اطلاعات علمی( SID )، پایگاه مجلات تخصصی نور( Noormags )، بانک اطلاعات نشریات ایران( Magiran ) و پرتال جامع علوم انسانی( ensani.ir ) بود. تجزیه و تحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g هجز انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از این فراتحلیل نشان داد که میزان تاثیر برنامه های آموزش والدین بر اختلالات برونی سازی (17/1) است(001/0> P ) که مطابق جدول کوهن اندازه اثر بزرگ ارزیابی می شود. بالاترین اندازه اثر (63/8-) است (001/0> P )که این اندازه اثر بزرگ (بالاتر 8/0) ارزیابی می شود. پایین ترین اندازه اثر نیز (07/0) است(03/0> P ) که این اندازه اثر کوچک (کمتراز 2/0) ارزیابی می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد که برنامه های آموزش والدین می تواند به عنوان روشی مناسب برای کاهش پیامدهای ناشی از اختلالات برونی سازی در مراکز درمانی و آموزشی استفاده شود.
ارزیابی مدل افسردگی و رضایت زناشویی زنان بر اساس طرحوارههای ناسازگار اولیه و سبکهای مقابلهای شوهران مبتلا به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۵
104-124
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مدل افسردگی و رضایت زناشویی زنان بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و سبک های مقابله ای همسران مبتلا به مواد افیونی پرداخته است. 199 زوج (398 نفر) مراجعه کننده به مراکز دولتی و خصوصی ترک اعتیاد شهرستان تربت حیدریه به صورت نمونه گیری هدفمند-داوطلب انتخاب شدند، و پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه ( YSQ )، سبک های مقابله ای ( CISS )، رضایت زناشویی و افسردگی بک ( BDI-13 ) را تکمیل نمودند. ارزیابی مدل با استفاده از روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS-16 بود. مدل نهایی با حذف چند مسیر نشان داد که از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. ضرایب مسیر مستقیم بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابله ای هیجان-مدار شوهران، طرحواره های ناسازگار اولیه شوهران با رضایت زناشویی همسران، طرحواره های ناسازگار اولیه شوهران با افسردگی همسران، سبک مقابله ای اجتناب-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران، سبک مقابله ای هیجان-مدار شوهران با رضایت زناشویی همسران همگی معنادار بودند. اما ضرایب مسیر بین متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه شوهران با سبک مقابله ای اجتناب-مدار آن ها، سبک مقابله ای هیجان-مدار شوهران با افسردگی همسران و سبک مقابله ای اجتناب-مدار شوهران با افسردگی همسران معنادار نشدند. از سوی دیگر، ضریب غیرمستقیم طرحواره ناسازگار شوهر به رضایت زناشویی زن با میانجی گری سبک مقابله ای هیجان-مدار معنی دار بود. بر این اساس می توان گفت که افکار نادرست و استفاده از سبک های مقابله ای نادرست شوهران باعث مشکلات روحی-روانی و کاهش رضایت زناشویی همسران می شود.
تأثیر آموزش خوددلگرم سازی شوناکر بر احساس تنهایی و بهزیستی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
147 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش خوددلگرم سازی شوناکر بر احساس تنهایی و بهزیستی روان شناختی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96-1395 بود. به منظور اجرای پژوهش غربالگری انجام گرفت که بر اساس نمرات به دست آمده 30 نفر از دانش آموزانی که نمره آنان در مقیاس احساس تنهایی یک انحراف معیار بالاتر از میانگین و در عین حال نمره آنان در مقیاس بهزیستی روان شناختی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین بود به صورت تصادفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. سپس نمونه منتخب به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طی 10 جسله 90 دقیقه ای به مدت 2 ماه تحت آموزش خوددلگرم سازی قرار گرفتند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس های احساس تنهایی راسل و همکاران (1980) و بهزیستی روان شناختی ریف (1989) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آماری توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) استفاده شد. نتایج نشان داد، آموزش خوددلگرم سازی موجب کاهش احساس تنهایی و افزایش بهزیستی روان شناختی درگروه آزمایش شده است. بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت آموزش خوددلگرم سازی به عنوان یک مهارت می تواند باعث کاهش احساس تنهایی و بهبود بهزیستی روان شناختی دانش آموزان گردد. لذا، چنین برنامه ای به منظور کاهش احساس تنهایی و ارتقاء بهزیستی روان شناختی دانش آموزان جهت ایجاد و حفظ سلامت روانی بیشتر در آنان به مسئولین آموزش وپرورش توصیه می گردد.
پیش بینی استرس شغلی، تیپ های شخصیتی و تعهد سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل موثر بر استرس شغلی را به طور کلی می-توان به دو دسته عوامل سازمانی و فردی تقسیم کرد. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی استرس شغلی بر اساس تیپ های شخصیت و تعهد سازمانی به عنوان نماینده عوامل فردی و سازمانی است. جامعه پژوهش حاضر، کارکنان شعب بانک شهر در شهر تهران بوده است که از این جامعه نمونه ای به حجم 300 نفر به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های استرس شغلی فیلپ.ال رایس، تیپ های شخصیتی مایرز- بریگز و تعهد سازمانی آلن می یرمی باشد. نتایج ضرایب همبستگی نشان داده است استرس شغلی با تیپ های شخصیتی برون گرایی، متفکر، داوری کننده، تعهد سازمانی عاطفی، تعهد سازمانی هنجاری ، تعهد سازمانی مستمر و تعهد سازمانی کل همبستگی منفی معنادار و با تیپ های شخصیتی درون گرا، حسی، احساسی و ملاحظه کننده همبستگی مثبت معنادار دارد. این به این معنا است که هر چه فرد برون گراتر، متفکر تر و داوری کننده تر و تعهد سازمانی بیشتری داشته باشد استرس شغلی کمتری نیز خواهد داشت و تیپ های شخصیتی درون گرا، حسی، احساسی و ملاحظه کننده استرس شغلی بیشتری را خواهند داشت.
طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای شخصیتی و سازمانی رفتارهای شغلی پویا با نقش میانجی گر حالت های انگیزشی پویا کارکنان شرکت ملی حفاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و آزمودن الگویی از برخی پیشایندهای شخصتی(شخصیت پویا، جهت گیری هدف یادگیری، باز بودن به تجربه) و سازمانی (رهبری تحولی و جو روان شناختی)، رفتارهای شغلی پویا با توجه به نقش میانجی گر حالت های انگیزشی پویای علت یابی (انگیزش درونی)، توانستن(خودکارآمدی و توانمندسازی روانشناختی) و نیروبخشی( عواطف مثبت) بود. جامعه ی پژوهش شامل تمام کارکنان شرکت ملی حفاری ایران در سال 1395 بوده است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش، نمونه ای شامل 420 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. ابزارهای پژوهش جهت گردآوری داده ها، شامل پرسش نامه های شخصیت پویا (سیبرت و همکاران، 1999)، جهت گیری هدف یادگیری (باتون و همکاران، 1996)، باز بودن به تجربه (مک کری و کاستا، 1992)، رهبری تحولی (کارلس و همکاران، 2000)، جو روان شناختی (کویز و دیکوتیز، 1991)، خودکارآمدی (ریگوتی و همکاران، 2008)، توانمندسازی روان شناختی (اسپریتزر، 1995)، انگیزش شغلی (بلیس، 1994)، عواطف مثبت (واتسون و همکاران، 2008) و رفتار شغلی پویا (پارکر و کالینز، 2010) بودند. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS-22 استفاده شده است. بر اساس نتایج، مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج نشان دادند که حالت های انگیزشی پویا میانجی گر رابطه ی پشایندها با رفتارهای شغلی پویا می باشد. بر اساس نتایج به دست آمده، برای گسترش و بهبود رفتارهای شغلی پویا در سازمان ها، پیشنهاد می شود تا سازمان ها یک جو روان شناختی مناسب و سبک رهبری تحولی را در سازمان حاکم کنند. علاوه بر آن، تقویت جهت گیری هدف یادگیری و خودکارآمدی و نیز انگیزش درونی می تواند رفتار شغلی پویا در کارکنان را افزایش دهد.
الگوی تحول «مایی» در زوج های موفق بر مبنای نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۷۵
252-289
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر ارایه مدلی جهت تبیین تحول مایی در زوج ها بود. روش: به منظور نیل به این هدف با توجه به ویژگی های خاص سازه مایی، رویکرد پژوهش کیفی و روش نظریه زمینه ای بکار گرفته شد. جمعیت مورد مطالعه شامل کلیه زوج های ساکن شهر تهران بود که بنا به اظهار خودشان زندگی زناشویی موفقی داشتند. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری هدفمند بود و تعداد شرکت کنندگان در این پژوهش بعد از رسیدن به نقطه اشباع نظری، 7 نفر از زوج ها موفق بود که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل اطلاعات بر اساس سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل از مصاحبه با زوج های موفق نشان داد که سازه مایی شامل دو دسته راهبرد های تعاملی درون زوجی و برون زوجی است. عوامل سوق دهنده مایی نیز شامل سه دسته سوق دهنده های شناختی، حمایتی و انگیزشی هستند. پیامد مایی نیز در قالب دو مولفه محوری حفظ فردیت در هویت زوجی و منیت زدایی در هویت زوجی اتفاق می افتد. نتیجه گیری: سه دسته عوامل شناختی، انگیزشی و حمایتی وجود دارند که زوج ها را به سمت ما شدن حرکت می دهند. همچنین زوج ها در فرایند ما شدن از دو دسته راهبردهای درون زوجی و برون زوجی استفاده می کنند. در صورت ترکیب و تعامل مناسب این عوامل، فرایند ما شدن در زوج ها محقق خواهد شد که به موجب آن منیت زدایی در هویت زوجی و حقظ فردیت در هویت زوجی را به عنوان پیامدهای ما شدن شاهد خواهیم بود.
اثر بخشی درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و امید درمانی بر کیفیت زندگی در بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
221 - 242
حوزههای تخصصی:
سرطان بیماری است که با تغییر شکل غیرطبیعی سلول ها و از دست رفتن تمایز سلولی مشخص می شود. بیم اران س رطانی دچ ار مشکلات جسمی، روانی و اجتماعی زیادی می شوند که ممکن است این مشکلات باعث اختلال درروند کیفیت زندگی آن ان گ ردد. این پژوهش باهدف اثربخشی درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و امید درمانی در افزایش کیفیت زندگی، در بیماران مبتلابه سرطان در شهر یاسوج تدوین گردیده است روش پژوهش در این تحقیق نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل می باشد جامعه آماری این تحقیق شامل 100 نفر از بیماران سرطانی که در سه ماهه چهارم1396 و سه ماه اول سال 1397 در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج بستری گرفته و دارای پرونده بالینی می باشند. و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 30 نفر از بیماران در محدوده سنی 19 تا 55 سال، تحت شیمی درمانی در مرکز انتخاب و به دو گروه 15 نفر آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در این مطالعه محدودیتی ازنظر نوع سرطان وجود نداشت و معیارهای ورود به مطالعه به این شرح بوده هوشیار بودن، سن 19 تا 55 سال، قطعی بودن تشخیص سرطان با تأیید پزشک متخصص، حداقل گذشت یک مرتبه درمان با مواد شیمی درمانی و. جهت گردآوری داده ها و تجزیه وتحلیل آن از پرسشنامه امید به زندگی و تحلیل کوواریانس استفاده گردیده است؛ و یافته های پژوهش نشان داد درمان ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد و امید درمانی در افزایش کیفیت زندگی در شهر یاسوج مؤثر است سطح معنی داری برای تأیید فرضیه 5/0>P بود.
عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان زن مقطع ابتدایی اسلامشهر (با تاکید بر سبک های مدیریت و ابعاد فرهنگ سازمانی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان زن مقطع ابتدایی اسلامشهر )با تاکید بر سبکهای مدیریت و ابعاد فرهنگ سازمانی( انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری،معلمان زن مقطع ابتدایی اسلامشهر بر اساس آخرین آمار، 754 نفر میباشد. حجم نمونه بااستفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 254 نفرمی باشد. برای سنجش متغیرها از سه پرسشنامه فرهنگ سازمانی، رضایت شغلی و سبکهای رهبری استفاده گردید. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، به ترتیب برابر با 82/0، 86/ 0،و75/0 برآورد گردید. برای تجز یه و تحلیل از روشهای آماری توصیفی و آمار استنباطی ) همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه( استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی و ابعاد- همکاری گروهی، هویت سازمانی، خلاقیت، ریسک پذیری، سیستم پاداش- با رضایت شغلی رابطه مثبت و معناداری دارد. اما بین حمایت مدیریت با رضایت شغلی رابطه معناداری وجود ندارد. ولی بین سبک های رهبری واگذار کننده و مشارکتی با رضایت شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
بررسی اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر بهبود ابعاد عشق (تعهد، صمیمیت و میل) زنان متاهل
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش بهبود کیفیت زندگی بر افزایش تعهد و میل و اشتیاق و صمیمیت زناشویی صورت گرفته است. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه زنان متأهل شهر اصفهان. نمونه این پژوهش شامل 40 نفر داوطلب بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در حالیکه گروه کنترل در لیست انتظار بود، گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای بسته ی آموزشی را دریافت کردند. ابزار پژوهش مقیاس مثلث عشق استرنبرگ (استرنبرگ، 1997) بود. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (کواریانس چند متغیری) استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد در گروه آزمایش پس از ارائه بسته ی آموزشی کیفیت زندگی درمانی، تعهد به طور معناداری تغییر نکرده است اما میل و صمیمیت زناشویی به طور معنادار افزایش یافته است. طبق یافته های این پژوهش می توان گفت آموزش بهبود کیفیت زندگی روش مناسبی برای افزایش میل و صمیمیت زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان بوده است.
اثربخشی آموزش مهارتهای جنسی مبتنی بر رویکرد شناختی _ رفتاری بر سازگاری زناشویی زنان نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۴
55-73
حوزههای تخصصی:
ناباروری به عنوان عامل ایجاد کننده ی نوعی استرس توصیف شده است که منجر به انواع مختلفی از مشکلات روان شناختی ، از جمله اختلال عملکرد جنسی می شود و ممکن است ناسازگاری زناشویی را در پی داشته باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های جنسی (مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری) بر سازگاری زناشویی زنان نابارور در سال 1394 شهر کرمانشاه انجام شد. جامعه ی آماری شامل زنان نابارور 22 تا 36 ساله ی مراجعه کننده به مرکز ناباروری معتضدی کرمانشاه بود که دارای اختلال در عملکرد جنسی و مشکلات زناشویی بودند. 33 نفر دارای شرایط شرکت در مطالعه بودند که از بین آنها 20 نفر داوطلب انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افرادی که در گروه آزمایش قرار داشتند به مدت 10 جلسه ی هفتگی در دوره ی آموزش مهارت های جنسی به صورت گروهی شرکت داده شدند. گروه کنترل در این مدت هیچ مداخله ای دریافت نکردند. به منظور ثبت تغییرات نمرات پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) قبل و بعد از مداخله، توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و روش آماری تحلیل کو واریانس چند متغیره بود. نتایج نشان داد که مداخله ی آموزش مهارت های جنسی اثر معناداری بر نمره سازگاری زناشویی داشته، بدین ترتیب که نمره سازگاری زناشویی زنان نابارور به طور معناداری افزایش یافته است (001/0>P). بنابراین به روان شناسان، روان درمانگران و متخصصان زنان و زایمان توصیه می شود که از روش آموزش مهارت های جنسی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری برای افزایش سازگاری زناشویی زنان نابارور استفاده کنند.
مقایسه راهبردهای مقابله ای و خودکارآمدی در کاربران وابسته به اینترنت و عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای مقابله با تنیدگی و خودکارآمدی در کاربران دارای اعتیاد به اینترنت و عادی بود. روش: مطالعه حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اراک و نمونه آماری متشکل از 210 کاربر(108 کاربر دارای اعتیاد به اینترنت و 102 کاربر عادی) از دانشجویان این دانشگاه بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در سال 1393 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودکارآمدی عمومی شرر، مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ (1999) استفاده شد.به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که کاربران دارای اعتیاد به اینترنت به میزان پایین تری از راهبرد مقابله ای مساله مدار استفاده می کنند و دارای خودکارآمدی پایین تری نسبت به کاربران عادی بودند و این تفاوت ها در سطح 0005/0p= معنی دار بود. علاوه بر این، در سبک هیجان مدار و اجتنابی تفاوت ها معنی دار نبود. نتیجه گیری: باتوجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های اعتیاد به اینترنت و سازگاری بیشتر دانشجویان در زمان بروز تنش و فشارهای روانی باید به فراهم نمودن زمینه های تقویت سبک مقابله ای مساله مدار و افزایش خودکارامدی در آنان اقدام نمود. Effective of Cognitive –Behavioral Therapy in Treating Patients with Obesity
اثربخشی معنادرمانی گروهی بر عملکرد جنسی و رضایت زناشویی بیماران مولتیپل اسکلروزیس
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی معنادرمانی بر عملکرد جنسی و رضایت زناشویی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه بیماران زن مبتلا بیماری مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام اس و مطب های پزشکان متخصص مغز و اعصاب منطقه 4 شهر تهران در سال 1398 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 24 نفر از بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 2 ساعته تحت آموزش های معنادرمانی قرار گرفتند. در این مطالعه، ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه-های تعارضات زناشویی ثنایی و عملکرد جنسی آریزونا بود که قبل و بعد از آموزش، اجرا گردید. داده های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 25 و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که معنادرمانی گروهی، باعث کاهش معنادار (001/0>p) تعارضات زناشویی و عملکرد جنسی در مرحله پس آزمون نسبت به پیش آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. بنابراین می توان از این درمان به عنوان یک درمان مکمل در کنار دارودرمانی برای بهبود زندگی این بیماران استفاده کرد.
استانداردسازی نسخه سوم مقیاس های استعداد تحصیلی وودکاک-جانسون در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق به «استانداردسازی نسخه سوم مقیاس های استعداد تحصیلی وودکاک- جانسون در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر» پرداخته شد. روش: سؤال اصلی بدین ترتیب تدوین شده است که آیا نسخه سوم مقیاس های استعداد تحصیلی وودکاک- جانسون در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر، از تجانس درونی، ضریب ثبات، روایی ملاکی و روایی سازه مطلوب برخوردار است؟ تحقیق حاضر در حیطه طرح های روان سنجی جای می گیرد. جامعه تحقیق حاضر را تمامی دانش آموزان مدارس ابتدایی اسلامشهر تشکیل می دهند. در تحقیق حاضر با پیروی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی منظم تعداد 720 دانش آموز (از پایه اول تا ششم و از هر پایه 30 نفر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این تحقیق از نسخه نوین سوم مجموعه آزمون های شناختی وودکاک جانسون، به عنوان ابزار استفاده شده است که دارای روایی و اعتبار مطلوب می باشد. یافته ها : نتایج تحقیق نشان داد با بررسی تجانس درونی (با روش آلفا کرانباخ و دو نیمه کردن آزمون با اصلاح اسپیرمن- براون) و ثبات با روش آزمون- باز آزمون مشخص گردید که ابزار مزبور از تجانس درونی سوالات و ثبات مطلوبی (بالاتر از 95/0) برخوردار می باشد. همچنین، ابزار مزبور با نسخه پنجم مقیاس هوشی استانفورد- بینه در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر دارای روایی ملاکی از نوع همزمان است. نتیجه گیری : در نهایت، با تحلیل عامل مشخص گردید که ابزار مزبور در دانش آموزان مدارس ابتدایی شهرستان اسلامشهر 6 عامل از 7 عامل نظریه کتل- هورن- کارول (CHC) را تبیین می کند.
دیدگاه مشاوران و روان درمانگران درباره نقش دینداری در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی مراجعین: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۶
138-159
حوزههای تخصصی:
هدف: کیفیت رابطه جنسی و میزان صمیمیت زناشویی از مقوله های مهم تجربه پس از ازدواج است. همچنین، دینداری معمولا به عنوان چارچوبی تاثیر گذار در ارکان مهم زندگی تلقی میشود. تحقیقات گذشته نتوانسته به خوبی دیدگاه متخصصین در حوزه مشاوره ازدواج را درباره ارتباط میان این ابعاد را کشف و یا معرفی کند. لذا این پژوهش با هدف بررسی چگونگی نقش دینداری در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین از نگاه متخصصین ازدواج و خانواده انجام شد. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و الگوی پدیدار شناسی به روش هدفمند است. به این منظور 10 نفر از مشاورین و روانشناسان که سابقه فعال و تجربه کار با زوجین را داشتند مطابق اصول روش تحقیق کیفی مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. برای فرایند تجزیه و تحلیل داده های حاصله از مصاحبه ها، از امکانات نرم افزار ماکروسافت وورد نیز استفاده شد. یافته ها: در قسمت کدگذاری باز 147 کد اولیه به دست آمد که در کدگذاری محوری بر اساس شباهت موضوعی در 24 دسته موضوعی قرار گرفتند. یکی از سوال های اصلی از شرکت کنندگان این بود که دینداری زوجین می تواند چه نقشی در کیفیت رابطه زناشویی ایفا کند؟ در مجموع، با توجه به تحلیل بازخورد های به دست آمده می توان گفت از نظر متخصصان مشاور ازدواج و خانواده دینداری نقش مثبتی در رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی زوجین دارد. با این حال، برخی از شرکت کنندگان نکاتی را به عنوان ملاحظات مطرح نمودند که در این پژوهش به آن ها اشاره شده است. نتیجه گیری: درک و فهم مشاوران و روانشناسان به عنوان کارشناسان ازدواج و خانواده از نقش و ارتباط میان مولفه های دینداری، رضایت جنسی و صمیمیت زناشویی مهم است. از اصلی ترین نتایج پژوهش حاضر توصیف شرایطی بود که مصاحبه شوندگان آن را به عنوان پیش نیاز یا مکمل برای دریافت تاثیرات مثبت و قابل ملاحظه دینداری بر رابطه جنسی و صمیمیت زناشویی معرفی کردند. واژگان کلیدی: دینداری، رضایت جنسی، صمیمیت زناشویی، مشاور، روانشناس، ازدواج، خانواده.
تبیین «مدل عملکردی انفاق» در «کاهش حزن و خوف» بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین «مدل عملکردی انفاق» در کاهش «خوف» و «حزن» بر اساس منابع اسلامی می باشد. این پژوهش، به این سوال پاسخ داده است که، «انفاق بر اساس چه مدل عملکردی، خوف و حزن را در انسان کاهش می دهد؟» برای پاسخ به این سوال بر اساس نظریه «حوزه های معنایی» مفهوم «انفاق» بر اساس آیات و روایات واکاوی شد؛ بدین منظور، آیات و روایات مربوط به انفاق، صدقه، بخل، شحّ و سخاوت مورد بررسی قرار گرفت؛ برای فهم روانشناختی مولفه ها، از «طبقه تحلیل» استفاده شد؛ مولفه های به دست آمده، در طبقاتِ «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها» تنظیم شدند. یافته ها نشان داد که: 1. عدم حزن و خوف تجربه ای است درونی و تطابق کامل با عینیت های بیرونی ندارد؛ 2. یافته های مربوط به انفاق در «طبقات تحلیل» جای گرفتند؛ 3. این طبقات عبارت بودند از: «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها»؛ 4. اگر انفاق با رویکرد قرآنی صورت پذیرفته و در طبقات چهارگانه، انطباق با قرآن داشته باشد، «کارکردهای روانشناختی» و «آثار تکوینی» مشخصی را به دنبال خواهد داشت؛ 5. یکی از «کارکردهای روانشناختی» اش عبارت است از «کاهش حزن» و «کاهش خوف» در شخصِ انفاق کننده.
اگر بچه ای بچه دیگر را اذیت می کند
منبع:
پیوند ۱۳۶۴ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
مقایسه طرح واره های هیجانی، طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری در زوجین در حال طلاق و زوجین در حال زندگی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه طرح واره های هیجانی ، طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری در زوجین در حال طلاق و زوجین در حال زندگی انجام شد. هدف پژوهش توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری شامل زوجین در حال طلاق و در حال زندگی شهر قم بود که از این تعداد 100 نفر از زوجین در حال طلاق (50 مرد و 50 زن) مراجعه کننده به دادگاه شهید قدوسی شهر قم و 100 زوج (50 مرد و 50 زن) در حال زندگی به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره هیجانی لیهی، پرسشنامه طرح واره ناسازگار یانگ و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون کوواریانس صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در سطح05/0=α بین متغیرهای پژوهش (طرحواره های هیجانی، طرحواره های ناساز گار اولیه و تاب اوری زوجین) در دو گروه زوجین در حال طلاق و در حال زندگی وجود دارد (000/0=sig).