فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این تحقیق، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی زوجین با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) به صورت گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی می باشد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است .جامعه آماری شامل زوج هایی هستند که به دلیل وجود تعارض از سوی دادگاه خانواده به مراکز مداخله و مشاوره خانواده در شهر ارومیه در سال 1390 ارجاع داده شده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 30 زوج به عنوان نمونه از بین جامعه آماری مورد مطالعه انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در درو گروه آزمایشی و کنترل (هر دو گروه 15 زوج) قرار گرفتند و سپس پرسشنامه تعارضات زناشویی به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه آزمایشی و کنترل اجر شد. در مرحله بعد به گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای در قالب هفته ای یک جلسه، مهارت های ارتباطی با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) آموزش داده شد. در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. یک هفته پس از پایان جلسه های آموزشی، یک بار دیگر پرسشنامه تعارضات زناشویی به عنوان پس آزمون روی هر دو گروه اجرا گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل از لحاظ آماری تأثیر معنی داری بر کاهش تعارضات زناشویی و مؤلفه های آن داشته است . نتیجه گیری: به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی زوجین با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) به صورت گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی تاثیر دارد و باعث کاهش تعارضات در بین زوجین می شود.
مقایسه تأثیر مشاوره به روش تحلیل رفتار متقابل با مشاوره شناختی - رفتاری مادران بر کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
47-69
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش نیمه آزمایش حاضر، بررسی مقایسه تأثیر مشاوره گروهی مادران به شیوه تحلیل رفتار متقابل با مشاوره گروهی مادران به شیوه شناختی- رفتاری بر کاهش اضطراب کودکان می باشد. به این منظور، بر اساس تکمیل پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4)، جامعه آماری مادران کودکان دارای علائم اختلال اضطراب جدایی و اختلال اضطراب فراگیر در 5 مهدکودک، مشخص شدند. سپس 60 نفر از این مادران، به صورت تصادفی انتخاب و در 3 گروه 20 نفره (2 گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند. بر روی هر گروه آزمایش یکی از دو روش مشاوره تحلیل رفتار متقابل و شناخت درمانی، به مدت 10 جلسه مشاوره صورت گرفت. در نهایت از کلیه آزمودنی های تحقیق، پس آزمون گرفته شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مشاوره گروهی مادران به روش تحلیل رفتار متقابل و شناختی– رفتاری، هر دو بر کاهش نشانه های اضطراب فراگیر و اضطراب جدایی کودکان موثر اند. اما در کاهش این نشانه ها، بین دو روش مذکور، تفاوت معنی داری بدست نیامد.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی در کاهش تعارض والد - همجنس دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی در کاهش تعارض والد- نوجوان
دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی بود.
این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بر روی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی ناحیه 3 آموزش و پرورش شهر کرمانشاه انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 24 نفر انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. افراد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت تأثیر برنامه مداخله ای مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی قرار گرفتند و برای گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. با استفاده از پرسشنامه های نگرش فرزند نسبت به مادر، داده های هر دو گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری جمع آوری شد و با روش های آماری تحلیل کواریانس و t همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته های پژوهش نشان داد که مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی، تعارض والد- نوجوان دانش آموزان (000/0>P و 951/20=F) را کاهش می دهد. نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که نشان می دهد مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی می تواند تعارض والد- نوجوان دانش آموزان دختر را کاهش دهد. همچنین نتایج حاصل از آزمون t همبسته در مرحله پیگیری نشان داد که اثر مداخلات اعمال شده پایدار است.
اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های دارای افراد معتاد شهر بیرجند انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. گروه نمونه شامل 30 خانواده بود که از بین خانواده های دارای افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر بیرجند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 تایی(آزمایش و کنترل) قرار داده شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه ی فرایند خانواده بود. برای تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه18 از روش آزمون آماری تحلیل کواریانس و آزمون اماری تی(t) مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات افتراقی دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در نتایج تحلیل کواریانس، اثر معنی داری بین آزمودنی های27/3=F، 45/11=F دو گروه وجود داشت که حاکی از اثربخشی روش گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های افراد معتاد است. می توان به این نتایج کاربردی رسید که در صورت ارتقای کیفیت فرایند خانواده از طریق برنامه آموزش خانواده، می توان ارتقای سطح کیفیت خانواده ها و مقدمات کنترل و پیشگیری گرایش افراد به سمت مواد مخدر را مهیا کرد.
اثربخشی آموزش تکنیکهای شناختی - رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 1(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
114-131
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش های شناختی _ رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 بود. بدین منظور 16 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 1 که عضو انجمن دیابت ایران شعبه ی اسلامشهر بودند به طور تصادفی انتخاب شده و در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تکنیک های شناختی – رفتاری را آموزش دیدند و گروه کنترل این آموزش ها را دریافت نکردند.قبل و بعد از اجرای مداخله ی هر دو گروه از طریق آزمون کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تکنیک های شناختی _ رفتاری در دو بعد جسمانی و روان شناختی از کیفیت زندگی اثر معنادار داشته اند اما در دو بعد دیگر یعنی ابعاد اجتماعی و محیطی تأثیر معناداری مشاهده نشد. به نظر می رسد با توجه به ماهیت تکنیک های شناختی _ رفتاری اثر بخشی در دو بعد جسمانی و روان شناختی و عدم اثر گذاری معنادار بر دو بعد دیگر قابل توجیه باشد.
بررسی مدل علی رضایت جنسی بر اساس متغیرهای کیفیت زناشویی، رضایت از رابطه، اضطراب ارتباط جنسی، احقاق جنسی و دفعات آمیزش در دانشجویان زن متأهل بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تدوین یک مدل علی رضایت جنسی براساس متغیرهای رضایت از رابطه، کیفیت زناشویی، اضطراب ارتباط جنسی، احقاق جنسی و فراوانی آمیزش در میان دانشجویان زن متاهل انجام شد. روش: جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش کلیه دانشجویان زن متاهل دانشگاه های بندرعباسدر سالتحصیلی 93-92 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای ، تعداد 115 نفر انتخاب شدند و داده ها از طریق پرسشنامه های رضایت جنسی پینی، احقاق جنسی هالبرت، کیفیت زناشویی شه، اضطراب ارتباط جنسی دیویس و همکاران، رضایت از رابطه برنز و سایرس و مقیاس فراوانی رابطه جنسی جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. یافته ها: براساس نتایج بدست آمده مدل معنی داری به دست آمد و متغیرهای دفعات آمیزش جنسی و تعاملات جنسی و ابراز نیازها به عنوان متغیرهای میانجی که قادر به پیش بینی رضایت جنسی می باشند عمل کردند. سایر متغیرها با وجود داشتن همبستگی با رضایت جنسی قادر به پیش بینی نبودند. نتیجه گیری: همان طور که مطالعه حاضر نشان می دهد داشتن تعاملات کلامی جنسی و ابراز نیازها و خواسته ها از همسر، به طور مستقیم و غیرمستقیم رضایت جنسی را افزایش می دهد، بنابراین لازم است در این زمینه فرهنگ سازی لازم صورت گیرد.
بررسی شیوع اهمالکاری تحصیلی در بین دانشجویان و ارتباط آن با ویژگی های جمعیت شناختی، ترجیح زمان مطالعه، و هدف از ورود به دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شیوع رفتار اهمالکاری تحصیلی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آبادان بود. همچنین در این پژوهش ارتباط بین رفتار اهمالکاری تحصیلی و متغیرهای جمعیت شناختی، ترجیح زمان مطالعه، و هدف از ورود به دانشگاه مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- مقطعی است. نمونه ی این پژوهش شامل 600 نفر (281 زن و 319 مرد) است که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آبادان انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه ی اهمالکاری تحصیلی آیتکن مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های به دست آمده از طریق آزمون تی، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی، و تحلیل رگرسیون چندمتغیره، و به کمک 18 SPSSمورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد که 14 % از کل دانشجویان نمونه مورد بررسی، 8/12 % از دانشجویان زن، و 1/14 % از دانشجویان مرد دارای اهمالکاری شدید، و 8/70 % از کل، 8/68 % از زنان، و 7/68 % از مردان دارای سطوح متوسط اهمالکاری تحصیلی هستند. نتایج دیگر نشان می دهد زنان و دانشجویانی که به رشته تحصیلی خود علاقه دارند اهمالکاری کمتری نشان دادند. رابطه بین اهمالکاری و متغییر سن معنی دار نبود اما بین اهمالکاری و پیشرفت تحصیلی رابطه منفی معنی داری وجود داشت. همچنین کسانی که در صبح و در طول ترم تحصیلی مطالعه می کنند، ودانشجویانی که با هدف کسب علم ومهارت وارد دانشگاه شده اند اهمالکاری کمتری دارند.تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای ترجیح زمان مطالعه، علاقه به رشته تحصیلی، پیشرفت تحصیلی، و جنسیت، در مجموع 6/22 % از واریانس رفتار اهمالکاری تحصیلی را تبیین می کنند. رفتار اهمالکاری تحصیلی در بین دانشجویان شیوع بالایی دارد. این مسأله بر جنبه های مختلف آموزشی، سلامت و آینده شغلی دانشجویان تأثیرگذار است. بنابراین پیشنهاد می شود جهت تشخیص و درمان رفتار اهمالکاری تحصیلی اقداماتی صورت گیرد.
ارتباط نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد با وابستگی به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت فرایندهای شناختی در تنظیم هیجان و رفتار، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند با شدت وابستگی و ولع مصرف در افراد با وابستگی به مواد انجام شد. روش: روش این پژوهش همبستگی بود. تمامی افراد دارای وابستگی به مواد که در نیمه دوم سال 1391 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه می کردند جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل دادند. تعداد 120 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده و بعد از مصاحبه بالینی به پرسشنامه های جمعیت شناختی، نظم جویی شناختی هیجان، کنترل هوشمند، شدت وابستگی و ولع مصرف پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که شدت وابستگی به مواد با ملالت خویشتن و ملالت دیگران رابطه مثبت دارد، ولع مصرف نیز با ملالت خویشتن، نشخوارگری، فاجعه سازی، کنترل توجه و کنترل هوشمند رابطه منفی و با ملالت دیگران رابطه مثبت داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند 44 درصد واریانس شدت وابستگی و 57 درصد از واریانس ولع مصرف را تبیین می کنند. نتیجه گیری: این نتایج بیان می کنند که شدت وابستگی و ولع مصرف مواد به وسیله تفاوت های فردی در نظم جویی شناختی هیجان و کنترل هوشمند پیش بینی می شوند.
اثربخشی آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی بر ناسازگاری زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش هوش اخلاقی، فرهنگی و معنوی بر ناسازگاری زناشویی زنان متاهل انجام شد. روش: با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان کرمانشاه در سال 91-92تعداد20نفر انتخاب و صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایشی و گواه گمارده شدند. پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. برای گروه آزمایش 10 جلسه درمان هوش محور برگزار شد. ابزار پژوهش مقیاس سازگاری زناشویی دو طرفه اسپانیر(1976) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیر (مانکوا) و نرم افزارspss نسخه 19 انجام شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه از نظر سازگاری زناشویی و مولفه های آن (رضامندی دو نفره، توافق دو نفره، همبستگی دو نفره، و ابراز محبت و عواطف در روابط دو نفره) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به تفاوت معنی دار سازگاری زناشویی در دوگروه، تقویت هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی می تواند در بهبود روابط بین فردی و زناشویی موثرواقع شود. در کل یافته ها لزوم گنجاندن برنامه آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی به زوجین را متذکر می سازد.
مختصات سبک زندگی مطلوب در نظام مردم سالاری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی اسلامی از آن رو که متصف به قید اسلامی و در جوهره اسلامی است تمامی شئون حیات این جهانی انسان را در برمیگیرد و بخش مهمی از آن موضوع تعامل مردم با نظام سیاسی و در نظام فعلی جمهوری اسلامی یعنی همان مردم سالاری دینی است. در خصوص مختصات تجویزی در سبک زندگی اسلامی در ابتدا بحث بنیادین وجوب نظام سازی اسلامی بر پایه (عدالت محوری،مسولیت پذیری و ساده زیستی) مطرح میباشد. در چارچوب نظام مردم سالاری اسلامی تحقق سبک زندگی اسلامی مستلزم عینیت یابی وظایف حاکمان و کارگزاران سیاسی در برابر مردم یعنی (مدارا و کنشگری صادقانه، امیدبخشی، تحیرزدایی و گزینش صالحان برای مسئولیت ها) است و در طرف مقابل وظایف مردم در برابر نظام مردم سالاری اسلامی (وفاداری به نظام اسلامی، مشارکت سیاسی و امربه معروف و نهی از منکر کارگزاران و همکاری اطلاعاتی) میباشد. این پ ژوهش ضمن واکاوی تجویزات و فرامین اسلامی مستخرج از سیره معصومین در چارچوب سبک زندگی اسلامی کلاسیک به قانون اساسی و مردم سالاری دینی کنونی در ایران نیز به عنوان تلاشی برای تحقق این مهم توجه دارد.
تأثیر آموزش شناختی- رفتاری گروهی بر انتظارات زناشویی زنان و مردان متأهل شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش شناختی- رفتاری گروهی بر انتظاراتزناشوییزنان و مردان متأهل شهرستان کوهدشت بود. روش: این تحقیق شبه تجربی بوده و نمونه ی آن 32 زن و مرد بودند که از بین داوطلبانی که از فروردین تا اواخر تیر ماه 1389 به مراکز و مؤسسات مشاوره و روانشناسی شهرستان کوهدشت مراجعه کرده بودند، به شیوه هدفمند و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (در هرگروه 8 زوج). ابزار پ ژوهش پرسشنامه انتظارات زناشویی بود که دارای 3 بعد 1- انتظار از همسر به عنوان دوست و حامی؛ 2- انتظار از زندگی زناشویی و انتظار از یک رابطه ایده آل است. ابتدا از دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. آموزش شناختی- رفتاری در 8 جلسه دو ساعته و به صورت هفته ای در گروه آزمایش به اجرا در آمد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. در پایان از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. فرضیه تحقیق بیان می دارد که آموزش شناختی رفتاری گروهی بر انتظارات زناشویی زنان و مردان متأهل شهرستان کوهدشت اثربخش است. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:نتایج نشان داد که افرادی که مداخله آموزش شناختی- رفتاری را دریافت کرده بودند، انتظارات زناشویی آنان در مرحله ی پس آزمون بهبود یافته است. نتیجه گیری: از نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مداخله آموزش گروهی شناختی- رفتاری بر بهبود انتظارات زناشویی مردان و زنان متأهل شهرستان کوهدشت اثربخش بوده است.
اثربخشی خنده درمانی کاتاریا بر میزان افزایش سطح سلامت عمومی سالمندان مرد ساکن در آسایشگاه شهید هاشمی نژاد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
5-21
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی خنده درمانی کاتاریا بر میزان افزایش سطح سلامت عمومی سالمندان مرد ساکن در آسایشگاه های سالمندان انجام شد. طرح پژوهش ازنوع شبه آزمایشی دوگروهی با پیش آزمون- پس آزمون می باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (GHQ-28) است. به منظور بررسی فرضیات پژوهش از میان 234 نفر سالمند مرد 60 سال و بالاتر ساکن در آسایشگاه شهید هاشمی نژاد تهران نمونه ای به حجم 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه (15نفری) آزمایش و گواه به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه آموزش خنده درمانی کاتاریا دریافت نمودند. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با استفاده از آزمونهای تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که کاربرد روش خنده درمانی کاتاریا موجب افزایش سطح سلامت عمومی، بهبود شکایات جسمانی، کاهش اضطراب و اختلال خواب، افزایش کارکرد اجتماعی و کاهش افسردگی مردان سالمند گردیده است.
تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت مندی جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال شهر کازرون بود. بدین منظور از بین زنان متاهل 30 تا 50 سال شهر کازرون، تعداد 100 نفر از کسانی که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، انتخاب و با پرسشنامه های استاندارد رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی انریچ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان تستوسترون و پروژسترون با خونگیری در مرحله ی فولیکولار(بین روزهای 12 تا 18 قاعدگی) و به کمک دستگاه الیزا و کیت های هورمونی تهیه شده از شرکت مونوبایند، اندازه گیری شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و روش ضریب همبستگی سهمی، تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میزان رضایت جنسی و نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی رابطه ی معناداری وجود دارد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. به طوری که برای رضایت جنسی زنان، نوسانات هورمون پروژسترون دارای بیشترین توان تبیین بوده است و به دنبال آن نوسانات هورمون تستوسترون در مرحله ی دوم پیش بینی رضایت جنسی زنان می باشد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون به همراه رضایت مندی زناشویی قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون در زنان، بر میزان کیفیت روابط زناشویی موثر بوده و در بحث کاهش رضایت جنسی می توان تغییرات هورمون های مذکور را مدنظر قرار داد.
اثر بخشی زوج درمانی با رویکرد ستیر بربهبود عملکرد خانواده و کاهش دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
142-158
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان اثر بخشی زوج درمانی با رویکرد ستیر بربهبود عملکرد خانواده(زوجین) و کاهش دلزدگی زناشویی انجام گرفته است. روش انجام پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل) بوده است.جامعه پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناختی شهرستان سنندج در سال 1390-1389 بود. نمونه این پژوهش 20 زوج یعنی زن وشوهر (10زوج در گروه ستیر، 10زوج و10 زوج در گروه کنترل) که در گروه آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایگزین شدند.سپس جلسات زوج درمانی ستیر در هشت جلسه اجرا گردید. هرکدام از گروههادر پیش آزمون و پس آزمون از نظر متغییر های وابسته مورد سنجش قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس سنجش عملکرد خانواده و دلزدگی زناشویی بوده است.به متظور تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که زوج درمانی با رویکرد ارتباطی ستیر در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود عملکرد زوجین گردیده است.همچنین زوج درمانی با رویکرد ارتباطی ستیر باعث کاهش میزان دلزدگی زناشویی زوجین گردیده است.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار (EFT) بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش جهت بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین طراحی شده است.
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و حجم نمونه شامل 60 نفر(30 زوج) شهر مشهد در سال 91 می باشد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.ابزار پژوهش شامل:پرسشنامه 35 جمله ای الگوهای ارتباطی می باشد. همچنین وضعیت سن،طول عمر ازدواج و میزان تحصیلات زوجین بررسی شد و نتایج با آزمون کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد که تفاوت میان میانگین های پیش آزمون، پس آزمون در عامل درمان میان دو گروه از نظر آماری معنی دار است. به عبارت دیگر عامل زوج درمانی سبب بهبود نمرات الگوهای ارتباطی آزمودنی ها در مقایسه با گروه کنترل شده است.
نتیجه گیری: نتیجه می گیریم که عامل درمان باعث ایجاد این تفاوت شده و به عبارتی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان باعث بهبود الگوهای ارتباطی زوجین شده است.
اثربخشی درمان دلبستگی محور با استفاده از روش پسخوراند ویدیویی بر کاهش استرس والدینی و مشکلات برونی سازی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی درمان دلبستگی محور با استفاده از روش پسخوراند ویدیویی در کاهش استرس والدینی در مادران دارای کودکان پیش دبستانی واجد رفتارهای برونی سازی و همچنین کاهش این نوع مشکلات رفتاری در کودکان بود. برای این منظور 25 زوج مادر- کودک 3 تا 5 ساله انتخاب و به دو گروه آزمایش (12 زوج) و گواه (13 زوج) تقسیم شدند. مادران فهرست رفتاری کودک (CBCL) و پرسشنامه استرس والدینی (PSI) را تکمیل کردند. مداخله گروه آزمایش شامل 8 جلسه انفرادی و هفتگی به مدت 60 دقیقه بود و مادران گروه گواه بسته آموزشی متمرکز بر افزایش مهارت های شناختی کودکان را دریافت کردند. نتایج پژوهش نشان داد که استرس والدینی در مادران گروه آزمایش در هر دو حیطه شاخص های مربوط به والدین و کودک کاهش معناداری داشت. مشکلات برونی سازی کودکان، شامل رفتارهای مقابله ای، پرخاشگری و بیش فعالی- نقص توجه نیز کاهش معناداری در گروه آزمایش داشت. با توجه به مولفه های دلبستگی محور بسته مداخله ای، به نظر می رسد که افزایش حساسیت مادرانه و بهبود الگوی رابطه مادر- کودک موجب کاهش استرس والدینی و مشکلات رفتاری در کودکان شده باشد.
اثربخشی زوج درمانی تلفیقی رفتاری گروهی بر افزایش رضایت شغلی مردان شاغل در شرکت ملی نفت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی زوج درمانی تلفیقی رفتاری گروهی بر افزایش رضایت شغلی مراجعان مرد شاغل در شرکت ملی نفت اجرا شد. روش در این پژوهش از طرح تجربی و پیش آزمون، پس-آزمون با گروه کنترل استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش شامل20 زوج بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. افراد دو گروه قبل و بعد از مداخله (زوج درمانی تلفیقی رفتاری گروهی)، پرسشنامه شاخص توصیف شغل را تکمیل کردند. برنامه درمانی شامل 12 جلسه 45 دقیقه ای بود که هفته-ای یک بار برگزار گردید. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهشی از آزمون لون ، t استودنت و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نمرات دو گروه آزمایش و کنترل با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون نشان داد که تفاوت آماری معناداری بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در خرده مقیاس های ماهیت کار، رضایت از سرپرست و رضایت از همکاران وجود دارد. اما تفاوت معناداری در سطح 01/0 در خرده مقیاس های رضایت از حقوق دریافتی و شرایط ترفیعات بین نمرات گروه آزمایش و کنترل مشاهده نشد. نتایج پژوهش نشان داد که زوج-درمانی تلفیقی رفتاری گروهی، رضایت از همکاران، سرپرست و ماهیت کار را به گونه معناداری افزایش داده در حالی که روی رضایت از حقوق دریافتی و رضایت از شرایط ترفیعات تاثیر مثبت نداشته است. از این رو یکی از راه های افزایش رضایت شغلی (رضایت از ماهیت کار، سرپرست و همکاران) توجه به زوج درمانی به خصوص زوج درمانی تلفیقی رفتاری گروهی می باشد و رضایت از حقوق دریافتی و شرایط ترفیعات نیز از عوامل دیگری هم چون مقدار حقوق و شرایط ترفیعات بیشتر تاثیر می-پذیرد.
مقایسه ی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی شناختی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، مقایسهی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان گروهی شناختیرفتاری بر عزت نفس دانشآموزان دختر میباشد.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر پایهی اول دبیرستانهای دولتی شهرستان سرخس در سال 1391 میباشد. آزمودنیها به شیوهی تصادفی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به مدت دوماه تحت درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفتند (هشت جلسهی دو ساعتی) در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت قبل و بعد از آموزش به آزمودنیها داده شد. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یکسویه، آزمون تعقیبی دانکن و نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر بهبود عزت نفس داشتهاند (0001/0P< و 56/21=F) اما تفاوت این دو گروه به صورت معنیداری نبوده است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی میان والدگری و سازگاری تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تبیین نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه ی بین والدگری و سازگاری تحصیلی در دانشجویان بود. بدین منظور یک گروه 400 نفری از دانشجویان دانشگاه شیراز (شامل 233 دختر و 167 پسر) به شیوه ی خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه مقیاس پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه ی سبک والدگری آلاباما و پرسشنامه ی سازگاری تحصیلی دانشجویان استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها، از روش آماری رگرسیون چندگانه، با بکارگیری روش مراحل بارون و کنی )1986) استفاده شد. نتایج این تحلیل حاکی از تایید نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان بود. نتایج این مطالعه نشان داد که والدگری کارآمد موجب افزایش استفاده از استراتژی های مثبت تنظیم شناختی هیجان جهت سازگاری تحصیلی در دانشجویان می شود و استراتژی های مثبت تنظیم شناختی هیجان در بین سبک های والدگری و سازگاری تحصیلی نقش واسطه ای ایفا می کنند.
رفتار پرخطرنوجوانان: نقش نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۲ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴۸
4-22
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف در رفتارهای پرخطر نوجوانان صورت گرفته است.طرح پژوهش حاضر از نوع همبستگی با استفاده از روش الگو یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش متشکل از کلیه نوجوانان دختر و پسر مقطع متوسطه شهر تهران بود، که 1241 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های خطرپذیری نوجوانان ایرانی، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف استفاده شد . داده ها با استفاده از شاخص های آماری همبستگی،T مستقل و مدلسازی معادلات ساختاری، به کمک نرم افزارهای 18SPSS و 50/8 LISREL، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان می دهد که بین پسران و دختران را از نظر رفتارهای پرخطر، نظارت والدینی و همنشینی با همسالان منحرف تفاوت معنی داری وجود دارد.نظارت والدین از طریق همنشینی با همسالان دارای تأثیر معنی دار بر رفتر پرخطر دارا می باشد و مدل واسطه ای ارائه شده قادر است 55 درصد از واریانس این رفتارها را تبیین می کند.توجه جدی به نقش نظارت والدینی در کاهش هنمشینی با همسالان منحرف و به دنبال آن کاهش احتمال گرایش به رفتارهای پرخطر از سوی نوجوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. .