فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: ﺧﻼﻗیﺖ دارای بُعدی ﻓﺮاﺷﻨﺎﺧﺘی است که ﺑﺎ ﻓﺮآیﻨﺪﻫﺎی ﻋﺎﻟی ذﻫﻨی ﻧﻈیﺮ ﺗﻔکﺮ، ﻫﻮش، ﺗﺨیﻞ و ﭘﺮدازش اﻃﻼﻋﺎت مرتبط است. تاکنون تحقیقات بسیاری برای درک اساس فیزیولوژیک خلاقیت انجام شده است. هدف این مطالعه، بررسی تاثیر تفکر خلاق روی سیگنال نرخ ضربان قلب بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی در سال 1391، 52 نفر از دانشجویان رشته های مهندسی پزشکی، برق و کنترل از دانشگاه صنعتی سهند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. ﺑﺮای ارزیﺎﺑی ﺳﻄﺢ ﺗﻔکﺮ ﺧﻼق داﻧﺸﺠﻮیﺎن از آزﻣﻮن ﺗﻔکﺮ ﺧﻼق ﺗﻮرﻧﺲ- ﻓﺮم ب (ﺗﺼﻮیﺮی) اﺳﺘﻔﺎده شد. سیگنال قلبی، قبل و حین انجام آزمون تفکر خلاق در حالت استراحت با فرکانس نمونه برداری 1000هرتز ثبت شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ناپارامتری ویلکاکسون انجام گرفت.
یافته ها: متوسط دامنه توان سیگنال قلبی در هنگام تفکر خلاقانه نسبت به حالت استراحت، افزایش و با گذشت زمان و انجام مراحل نهایی آزمون خلاقیت کاهش نشان داد. افزایش نرخ ضربان قلب در افراد با خلاقیت بالا نسبت به افراد با خلاقیت پایین مشاهده شد. همچنین نمرات آزمون، نشان دهنده برتری سطح خلاقیت زنان نسبت به مردان و افراد سه زبانه نسبت به دوزبانه ها بود. نرخ ضربان قلب در زنان نسبت به مردان افزایش داشت (0398/0=p)، اما بین افراد سه زبانه با دوزبانه ها تفاوت چندانی مشاهده نشد (05/0p>).
نتیجه گیری: تفکر خلاق باعث افزایش نرخ ضربان قلب در افراد با خلاقیت بالا نسبت به افراد با خلاقیت پایین می شود. بنابراین سطح خلاقیت از طریق سیگنال قلبی نیز قابل تشخیص است.
بررسی نقش عوامل شخصیتی(سیستم های رفتاری) در ناهماهنگی شناختی و تغییرات فیزیولوژیک ناشی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی جنبه ها و وابسته های روانشناختی ناهماهنگی شناختی به ویژه ویژگی های شخصیتی، می تواند ضمن افزایش کاربرد روانشناسی در سایر حیطه های علوم انسانی، متخصصین حیطه تبلیغات و سیاست را یاری برساند، لذا هدف کلی از این پژوهش بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی با تغییرات فیزیولوژیک ناشی از ناهماهنگی شناختی بود. روش: بدین منظور از 130 دانشجوی دانشگاه علمی کاربردی صفادشت که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند دعوت شد تا در این پژوهش شرکت کنند. پرسشنامه شخصیت گری-ویلسون در اختیار آن ها قرار گرفت و قبل و بعد از پر کردن پرسشنامه شاخص های فیزیولوژیک آن ها ارزیابی و ثبت شد. برای ایجاد ناهماهنگی شناختی در طی دو مرحله از آن ها خواسته شد ابتدا افت علاقه خود را نسبت به شخصیت محبوبی که با بی اعتنایی با یک کودک برخورد می کرد، مشخص کنند و سپس در مورد لزوم کاستن از مقرری سازمان بهزیستی برای کودکان بی سرپرست انشا بنویسند. برای تحلیل داده ها از همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: افزایش نمرات گریز و روی آوری با کاهش نمرات ناهماهنگی شناختی ارتباط داشت و افزایش نمرات جنگ، خاموشی و اجتناب فعال با افزایش نمرات ناهماهنگی شناختی و اینکه ویژگی های شخصیتی می توانند تغییرات فیزیولوژیک ناشی از ناهماهنگی شناختی را پیش بینی کنند. نتیجه: از یافته های این پژوهش این نتیجه حاصل شد که ویژگی های شخصیتی با ناهماهنگی شناختی و تغییرات فیزیولوژیک ناشی از آن ارتباط دارند.
عزت نفس آشکار و ناآشکار پیش بینی کننده عملکرد قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعه عزت نفس یکی از فراوان ترین روش های مطالعه تفاوت های فردی در روانشناسی است. نظریه ارتباط میان عزت نفس و عملکرد قلبی عروقی متکی بر این موضوع است که عزت نفس می تواند برای افراد، احساساتِ توأم با ایمنی در مواجهه با تهدید و استرس فراهم آورد. هدف: هدف از اجرای تحقیق حاضر بررسی ارتباط میان سطوح عزت نفس آشکار و ناآشکار با ضربان قلب، فشار خون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک به عنوان شاخص های قلبی عروقی بود. روش: تحقیق حاضر یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که بر روی 320 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی انجام شد. عزت نفس آشکار و ناآشکار آزمودنی ها به هنگام ورود به آزمایشگاه اندازه گیری و سپس فشار خون و ضربان قلب آن ها اندازه گیری و ثبت شد. یافته ها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون نشان داد میان عزت نفس آشکار و شاخص های عملکرد قلبی عروقی در هر سه مورد همبستگی منفی معنی دار (01/0> P) وجود دارد. تحلیل رگرسیون دادها نشان داد عزت نفس آشکار و ناآشکار توانستند فشار خون سیستولیک و ضربان قلب را در سطح معنی داری پیش بینی کنند. در هر دو زمینه، عزت نفس ناآشکار توان پیش بینی کنندگی بیشتری نسبت به عزت نفس آشکار داشت. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج نشان داد عزت نفس پایین در سطح معنی داری می تواند پیش بینی کننده ضربان قلب و فشارخون بالا و برعکس، عزت نفس بالا می تواند پیش بینی کننده ضربان قلب و فشارخون پایین باشد.
اثربخشی نوروفیدبک آلفا/تتا بر ولع مصرف بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک آلفا/تتا بر شدّت ولع مصرف در بیماران وابسته به مواد کریستال مت آمفتامین (شیشه) انجام گرفت. روش: به این منظور20 نفر از بیماران وابسته به شیشه که در مرکز اجتماع درمان مدار شهر مشهد نگهداری می شدند، به شیوه در دسترس بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-V و نتایج نشانه های مرضی پرسش نامه (SCL-90-R) انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. در ابتدای دوره و پایان دوره بیماران دو گروه به وسیله پرسشنامه مقیاس خودسنجی ولع مت آمفتامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماران گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی گروهی، به مدّت 4 هفته، هر هفته 5 جلسه درمان نوروفیدبک دریافت کردند و بیماران گروه کنترل تنها جلسات روان درمانی گروهی را پشت سر گذاشتند. یافته ها: گروه آزمایش در متغیرهای تمایل و قصد به سوء مصرف مواد، تقویت منفی و میانگین کل شدت ولع مصرف نسبت به گروه کنترل بهبود نشان می داد. نتیجه گیری: بنابراین این مطالعه نشان داد که بیماران وابسته به مواد مت آمفتامین می توانند تحت تأثیر نوروفیدبک، شدت ولع مصرف خود را بهبود بخشند.
بررسی اثرات سایکوفیزیولوژیک استرس آزمون استروپ بر مقادیر کورتیزول بزاقی، نبض و فشار خون دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر آزمون استروپ بر مقادیر کورتیزول بزاقی، نبض و فشارخون در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهر ایلام بود.
روش: حجم نمونه شامل 20 نفر و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. شرکت کننده ها به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در معرض آزمون استروپ قرار گرفت، سپس نمونه ی بزاق، نبض و فشارخون شرکت کننده ها دو بار یعنی یک بار قبل و یک بار بعد از اجرای آزمون استروپ گرفته شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که بین دو گروه استروپ و کنترل از لحاظ کورتیزول بزاقی در سطح 05/0P< تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت نبض و فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بین دو گروه استروپ و کنترل از لحاظ آماری در سطح 05/0 P< معنی دار است.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که آزمون استروپ به عنوان یک منبع استرس زا با تحریک محور HPA و SAM باعث افزایش کورتیزول بزاقی، نبض و فشارخون در دانشجویان شده است.
مقایسه عملکرد نوروپسیکولوژیک و توانش نظریه ذهن در افراد دارای علایم اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار
حوزههای تخصصی:
افراد وسواسی از رفتارهایی که عموما همراه با اجبار رخ می دهند رنج می برند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه عملکرد شناختی و نظریه ذهن در افراد با نشانگان اختلال وسواسی- اجباری و همتایان عادی آنها انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 93-92 بودند. نمونه پژوهش شامل 35 فرد با نشانگان اختلال وسواسی- اجباری و 35 فرد عادی بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از آزمون ویسکانسین، حافظه وکسلر، آزمون نظریه ذهن، پرسشنامه وسواس- اجباری مادزلی، افسردگی بک و مصاحبه بالینی ساختار یافته بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. بین 2 گروه در متغیر های خطای درجاماندگی، خطای کل، جهت یابی، کنترل ذهنی، تکرار ارقام، حافظه بینایی، یادگیری تداعی ها و نظریه ذهن تفاوت معنی دار وجود داشت. اما در متغیرهای اطلاعات شخصی و عمومی و حافظه منطقی بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج نشان داد که افراد مبتلا به نشانگان اختلال وسواسی- اجباری بدون علایم افسردگی، نقص هایی در عملکردهای شناختی و نظریه ذهن دارند.
خاک و خواب
منبع:
وحید دی ۱۳۴۶ شماره ۴۹
حوزههای تخصصی:
نقش خواب شبانه در فرایندهای بازتحکیم مبتنی بر ارتقا و ثبات در حافظه حرکتی آشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش خواب شبانه در فرآیندهای بازتحکیم مبتنی بر ثبات و ارتقا در حافظه حرکتی آشکار بود. براس اس معیارهای ورود به مطالعه 80 نفر از دانشجویان دختر انتخاب و به طور تصادفی در چهارگروه آزمایشی 12 ساعت بازیابی طی هوشیاری، 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل طی هوشیاری، 12 ساعت بازیابی بعداز خواب شبانه و 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل بعد از خواب شبانه تقسیم شدند. آزمایش شامل مراحل اکتساب و یادداری بود. از تکلیف زمان واکنش زنجیره ای متناوب و تکلیف زمان واکنش بینایی دو گزینه ای برای اندازه گیری متغیر وابسته استفاده شد. نتایج نشان داد گروههای بازیابی طی هوشیاری و بعد از خواب شبانه در آزمون یادداری عملکرد بهتری نسبت به مرحله اما گروه 12 ساعت بازیابی به همراه ،(p<0/ اکتساب داشتند ( 05 تداخل، عملکرد ضعیفتری نسبت به گروه 12 ساعت بازیابی داشتند؛ بنابراین گروه 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل طی هوشیاری متحمل اثر بازداری بازتحکیم مبتنی بر ثبات شدند. همچنین بین عملکرد گروه 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل بعد از خواب شبانه با گروه 12 ساعت بازیابی بعد از خواب شبانه تفاوت معنی داری وجود نداشت و در گروه 12 ساعت بازیابی به همراه تداخل بعد از خوابئ شبانه اثر بازتحکیم مبتنی بر ثبات رخ داد. براساس یافته های پژوهش حاضر به نظر میرسد خواب شبانه عامل تعیین کننده ای در ارتقا و تثبیت عملکرد بازتحکیم حافظه آشکار حرکتی است.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند وسیله ای برای کاهش مشکلات روان شناختی افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید شهر اصفهان بود. مواد و روش ها:در این پژوهش نیمه آزمایشی، از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد و دوره پیگیری استفاده شد. بدین منظور، به مدت دو ماه تعداد 30 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز روماتولوژی شهر اصفهان که تشخیص اختلال را توسط روماتولوژیست دریافت کرده و سایر ملاک های ورود و خروج به پژوهش را نیز دارا بودند، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه ادراک شدت درد (Mc Gill) بودکه توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. سپس، گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها:درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ادراک شدت درد در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید در گروه آزمایش تأثیر معنی دار داشت (05/0 > P). همچنین، این نتیجه در مرحله پیگیری یک ماهه نیز پایدار بود (05/0 > P). نتیجه گیری:با استناد به یافته های به دست آمده از پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان یک روش مداخله ای در کاهش ادراک شدت درد در افراد مبتلا به آرتریت روماتوئید مورد استفاده قرار گیرد.
تأثیر نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم وسواس فکری عملی: مطالعه تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک و درمان ترکیبی نوروبیوفیدبک بر کاهش علائم اختلال وسواس فکری عملی صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون بود و با حجم نمونه 12 نفر که در 3 گروه به شیوه تصادفی جایگزین شدند، صورت گرفت. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه 30 سؤالی مادزلی بود. ابتدا از آزمودنی ها پیش آزمون گرفته شد، سپس آن ها به 3 گروه نوروفیدبک، نوروبیوفیدبک (که درمان ترکیبی دریافت کردند) و گروه دارودرمانی تقسیم شدند. گروه های نوروفیدبک و درمان ترکیبی به مدت 10 هفته، 30 جلسه درمان دریافت کردند (گروه دارودرمانی تنها دارو مصرف نمودند). سپس پس آزمون از همه گروه ها گرفته شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که درمان اختلال وسواس با نوروفیدبک، در مقایسه با روش دارودرمانی، منجر به کاهش معنادار )01/0 ( p< در علائم وسواس فکری-عملی می شود. همچنین، انجام نوروبیوفیدبک منجر به کاهش معنادار )004/0 p#,
رابطه سیستم های مغزی رفتاری و ناگویی هیجانی با نشانه های اختلال جسمانی شکل در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه سیستم های مغزی رفتاری و ناگویی هیجانی با نشانههای جسمانی شکل در دانشجویان\nبود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل میدادند که از بین آنها 500 نفر به عنوان نمونه،\nبه روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه نشانه های جسمانی شکل، پرسشنامه\nسیستمهای مغزی رفتاری و مقیاس ناگویی هیجانی بودند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری با نشانه های جسمانی شکل همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. ناگویی هیجانی و سیستم های مغزی رفتاری توان پیشبینی نشانه های جسمانیشکل را دارند. براساس یافتههای این پژوهش افرادی که بازداری رفتاری بالاتری دارند و در شناسایی احساسات مشکل دارند نشانه های اختلال جسمانی شکل را با شدت بیشتری تجربه میکنند.
اثر تمرین بدنی بر میزان هورمونهای TSH و T4، T3 در زنان ورزشکار و غیر ورزشکار
حوزههای تخصصی:
تأثیر شنود هیجانی از الگو بر فعالیت نورون های آینهای ورزشکاران مبتدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شنود هیجانی اطلاعاتی است که مشاهده گر از طریق دیدن و شنیدن واکنش های هیجانی شخص ثالث (مربی) در مقابل فرد دیگر (الگو) دریافت می کند. به نظر می رسد یکی از سازوکارهای مسئول این امر نورون های آینه ای باشد اما شیوه اثرگذاری شنود هیجانی بر فعالیت این دسته از نورون ها روشن نیست. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شنود هیجانی از الگو بر فعالیت نورون های آینه ای (سرکوب ریتم میو) بود. روش: بدین منظور 22 ورزشکار مبتدی راست دست (میانگین سنی 10/1±69/20) به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. این شرکت کنندگان شاهد سه فیلم ویدئویی آموزش پرتاب آزاد بودند که در آن واکنش هیجانی (مثبت، خنثی و منفی) مربی و الگو نسبت به اجرای الگو نیز به نمایش درآمده بود. با استفاده از دستگاه الکتروآنسفالوگرام چهار ثبت امواج مغزی از شرکت کنندگان به عمل آمد: یک ثبت پایه با چشمان باز که بیانگر فعالیت نورون های آینه ای در حالت استراحت بود و سه ثبت حین شنود هیجانی مثبت، خنثی و منفی در سه ناحیه C3، C4 و Cz. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس درون گروهی 3×3 نشان داد ریتم میو حین هر سه حالت شنود هیجانی و در هر سه منطقه مرکزی سرکوب شد (001/0 p
ترمیمی پذیری مغز : پرسشهای کهن، پاسخهای نوین
حوزههای تخصصی:
پیش بینی خطای شناختی حافظه بر اساس خودکار آمدی تحصیلی، عاطفه منفی و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
107 - 120
حوزههای تخصصی:
مقدمه:خطای شناختی حافظه، موضوع مهمی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفت و در این زمینه بررسی های خوبی صورت گرفته است.هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی خطای شناختی حافظه بر اساس خودکارآمدی تحصیلی، عاطفه منفی و افسردگی بود.روش: مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را دانشجوبان دانشگاه پیام نور اهواز تشکیل داده بودند که 200نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند.در پژوهش حاضر، از پرسش نامه های خودکارآمدی تحصیلی(1396)،عاطفه مثبت و منفی(1988)،فشار روانی(1995)و خطای شناختی حافظه(1396) استفاده گردید.داده های پژوهش، با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها:نتایج نشان داد که بین خودکارآمدی تحصیلی و خطای شناختی حافظه رابطه منفی،و بین عاطفه منفی و افسردگی و خطای شناختی حافظه رابطه مثبت وجود دارد.ضمنا عاطفه منفی بیشترین سهم را در پیش بینی خطای شناختی حافظه به خود اختصاص داد. نتیجه گیری:تحقیق حاضر پیشنهاد می دهد بر اساس متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی،عاطفه منفی و افسردگی می توان خطای شناختی حافظه را پیش بینی نمود.
مقایسه ی ویژگی های عصب روان شناختی کودکان فراگیر موسیقی و عادی دوره دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تجارب اولیه زندگی بر ساختار، کارکرد مغز و کارکردهای شناختی انسان تأثیر می گذارد. یادگیری موسیقی می تواند منجر به تغییرات چشمگیر در کارکردهای ذهنی (هیجانی، شناختی و رفتاری) در فعالیت های مختلف روزمره شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ویژگی های عصب روان شناختی کودکان فراگیر موسیقی و عادی دوره دبستان بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع علی مقایسه ای است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پایه پنجم دبستان در شهر مشهد بود که 30 نفر از دانش آموزان فراگیر موسیقی (که حداقل به مدت دو سال به نواختن ساز خاصی مسلط بودند) و 30 نفر از دانش آموزان عادی که هیچ گونه آموزش موسیقی ندیده بودند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و مورد مقایسه قرار گرفتند. مقیاس عصب روان شناختی نپسی (NEPSY)، مقیاس هوش کودکان وکسلر (WISC) و مصاحبه بالینی در مورد شرکت کنندگان اجرا شد. یافته ها: داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری و نرم افزار آماری SPSS-16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین ویژگی های عصب روان شناختی شامل کارکردهای اجرایی، توجه، زبان، حافظه و یادگیری دانش آموزان فراگیر موسیقی و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند در تشخیص و طراحی مداخلات برای ارتقای ویژگی های عصب روان شناختی دانش آموزان دوره دبستان مفید باشد.
اثربخشی تحریک فراجمجمه ای مغز با استفاده از جریان مستقیم الکتریکی(tDCS) برتعاملات اجتماعی و انتقال توجه در کودکان دارای اختلالات طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال پنجم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
135 - 148
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات طیف اوتیسم اختلالاتی رشدی عصبی هستندکه به وسیله نقص در تعاملات اجتماعی و ارتباطات و رفتارهای تکراری مشخص می شوند. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مستقیم مغز برتعاملات اجتماعی و انتقال توجه در کودکان دارای اختلالات طیف اوتیسم بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی بود. در این مطالعه 20 کودک مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم که به مراکز اعصاب و روان استان یزد مراجعه کرده بودند به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به دوگروهA و B تقسیم شدند. نمره تعاملات اجتماعی و انتقال توجه در سه نوبت زمانی بعد از تحریک ساختگی، بعد از تحریک واقعی و دوماه پس از درمان که از طریق آزمون تشخیص اوتیسم گارزو پرسشنامه بریف به دست آمد مورد مقایسه قرار گرفت. مداخله شامل 10 جلسه تحریک الکتریکی مستقیم بود. بیماران گروه Aدر ابتدا 5 جلسه تحریک ساختگی و بیمارن گروه B 5 جلسه تحریک واقعی دریافت کردند و پس از گذشت 5 جلسه درمان های دوگروه جابجا شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) واستنباطی(آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر ) و توسط نرم افزار spss21انجام شد. یافته ها: نتایج آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد نمره تعاملات اجتماعی و انتقال توجه بلافاصله بعد از درمان (001/0p نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه تحریک الکتریکی مستقیم می تواند در برنامه توانبخشی این بیماران مورد استفاده قرار گیرد.