هدف از این پژوهش بررسی رابطه میزان فرهنگپذیری والدین بهخصوص مادران ایرانی است که به شهر تورونتو کانادا مهاجرت کردهاند و سلامت کودکان آنها از نقطهنظر مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی. برای این منظور ابتدا مقیاس فرهنگپذیری ویژه ایرانیان مقیم کانادا فراهم آمد و روایی و پایایی آن با استفاده از یک گروه 119 نفری از ایرانیان مهاجر در تورونتو و با بهکارگیری چند روش محاسبه گردید. نتایج این بررسیها نشانگر روایی و پایایی مطلوب مقیاس در چهار حیطه فرهنگپذیری مشتمل بر هویت قومی, زبان, ارزشهای خانوادگی، و رسانههای قومی بود. پنجاه مادر مهاجر ایرانی در این بررسی شرکت کرده و پس از تکمیل پرسشنامه فـرهنگپذیری, مقیـاس مهارتهای اجتماعـی (گرشام و الیوت,1990) را بـرای 86 فـرزنـد دبـسـتانـی تـکمیل کـردند. نتایج حاصل از این بـررسی نشانگر رابطه معنادار بین میـزان فـرهنگپـذیـری مادران و مـهارت اجتماعی فرزندان بـود اما مـشـکلات رفـتـاری کودکان با میزان فرهنگپذیری مادران رابطه معنادار نداشت.
هدف اصلی این پژوهش، مقایسه نیمرخ روانی همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متاهل و شاغل جامعه عادی است. تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین همسران شاغل جانبازان قطع نخاع با زنان متاهل شاغل جامعه عادی در مقیاس های آزمون MMPI تفاوت معناداری وجود دارد؟ ابراز به کار گرفته شده در این تحقیق شامل آزمون MMPI و برگه اطلاعات فردی بود. جامعه آماری، شامل همسران شاغل جانبازان قطع نخاع و همسران شاغل افراد عادی در شهر تهران بود. تعداد آزمودنی ها در هر گروه 45 نفر بود که از نظر مشخصات دموگرافیک همگن بودند. اطلاعات به دست آمده با شیوه آماری آزمون «تی» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده بیانگر تفاوت معنادار بین دو گروه آزمودنی در ویژگی های روان شناختی و شخصیتی بود. بر این اساس مشخص شد که گروه همسران جانباز در مقایسه با همسران شاغل جامعه عادی به طور معنادار دارای وضعیت روانی نامناسب هستند و از مشکلات افسردگی، خود بیمار انگاری، هیستری و هیجانی بیش تری رنج می برند.
"هدف از انجام این پژوهش، بررسی اهمیت عوامل فردی، ساختاری و ارتباطی حل تعارض از نظر کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد بوده است. بهمنظور دستیابی به این هدف از جامعه آماری که کلیه کارکنان اداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد بودند، به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده 160 نفر انتخاب شدند. پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش یکی پرسشنامه ویژگیهای جمعیتشناختی و دیگری پرسشنامه عوامل حل تعارض بوده است. پرسشنامه عوامل حل تعارض بر مبنای پیشینه پژوهش 26 سؤال داشت که پژوهشگران ساخته بودند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه عوامل حل تعارض را کارشناسان و متخصصان بررسی و تایید کردند. پایایی پرسشنامه نیز برحسب همسانی درونی (آلفای کرونباخ) بررسی و در حد قابل قبولی بود. دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون t تکمتغیره، t متغیر مستقل و آلفا تحلیل شد. یافتهها نشان داد که گروه نمونه در حوزه عوامل فردی حل تعارض یعنی در اعمال قدرت، از خودگذشتگی، عقبنشینی و مصالحه (05/0 P<) نظری پایینتر از حد متوسط دارند، ولی نظر آنان در بررسی منطقی اختلاف بالاتر از حد متوسط (05/0 P< و 30/15 = t) بوده است. نظر گروه نمونه در حوزه عوامل ساختاری حل تعارض نیز در اعمال قدرت، از خودگذشتگی، عقبنشینی و مصالحه پایینتر از حد متوسط (یعنی میانگین ثابت 3 و 05/0P<)، ولی نظر آنان در بررسی منطقی اختلاف (05/0 P< و 97/15 = t) بالاتر از حد متوسط بوده است. نظر گروه نمونه در حوزه عوامل ارتباطی حل تعارض در اعمال قدرت، از خودگذشتگی و عقبنشینی پایینتر از حد متوسط (یعنی میانگین 3 و 05/0 P<)، در بررسی منطقی اختلاف (05/0 P< و 39/14 = t) بالاتر از حد متوسط و در مصالحه (05/0 P< و 392/1 = t) در حد متوسط بوده است. مقایسههای صورت گرفته برحسب متغیرهای جنسیت، تحصیلات، سابقه خدمت در عوامل فردی، ساختاری و ارتباطی حل تعارض در مواردی تفاوت معنادار نشان میدهد.
"