ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
۹۲۲.

بررسی مقایسه ای تأثیر داستان های اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بی جان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیسم داستان های اجتماعی با محتوای انسانی و بی جان مشارکت و همکاری سندرم آسپرگر

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات نافذ مربوط به رشد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی تعامل اجتماعی فرد در گروه
تعداد بازدید : ۱۰۵۵ تعداد دانلود : ۶۲۴
هدف این مطالعه بررسی مقایسه ای تأثیر داستان های اجتماعی با محتوای انسانی و محتوای بی جان بر مشارکت و همکاری کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر است. روش پژوهش طرح تک آزمودنی از نوع طرح AB است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان مبتلابه سندرم آسپرگر در شهر تهران است و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 4 کودک مبتلابه اتیسم با عملکرد بالا به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه مهارت اجتماعی (SSRS) و داستان های اجتماعی است. هر یک از شرکت کنندگان به تفکیک قبل از اعمال مداخله 3 بار مورد آزمون ارزیابی قرار گرفتند (مرحله A) و پس از آن به تفکیک تحت آموزش داستان های اجتماعی قرار گرفتند (مرحله B) و نتایج پس از هر مرحله آموزش مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که هر دو مداخله محتوای انسانی و بی جان مؤثر بودند. ولیکن داستان های اجتماعی با محتوای بی جان تأثیر بیشتری را در مقایسه با محتوای انسانی نشان دادند که می تواند ریشه در جنبه های عصب شناختی و ویژگی های فردی کودکان اتیستیک داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می شود که از داستان های اجتماعی با محتوای بی جان برای آموزش کودکان اتیستیک استفاده شود.
۹۲۵.

تحلیل کانونی رابطه باورهای معلمان درباره قلدری دانش آموزان با راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلدری باورهای معلمان درباره قلدری راهبردهای مدیریت رفتار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۲ تعداد دانلود : ۶۹۴
برنامه های ضد قلدری معلم محور از جمله اقدامات تربیتی اخیر در کنترل شیوع این رفتار در مدارس می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای معلمان درباره قلدری و راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به منظور اجرای آن 207 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان اهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج یک مجموعه معنادار بین باورهای معلمان(هنجاری، اجتنابی و جرأتمندانه) و راهبردهای مدیریت رفتار قلدری(جدا کردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جرأتمندی دفاع) را نشان داد، بطوری که باورهای هنجاری معلمان با راهبردهای جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع و باورهای اجتنابی با راهبردهای اجتناب از دفاع و درگیر کردن والدین دارای رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دادند که میزان آگاهی و باورهای معلمان درباره ماهیت قلدری و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهایی که آنها برای مدیریت رفتارهای کلاس بکار می برند، تأثیر دارد، روشن می شود که انتخاب راهبردهای نامناسب برای مدیریت بد رفتاری های کلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قربانی به افزایش چنین رفتارهایی در کلاس بینجامد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که در طراحی برنامه های ضد قلدری مدرسه محور باید افزایش آگاهی و شناخت معلمان درباره پدیده های رفتاری کلاس نظیر قلدری و راهبردهای مناسب برای مدیریت آنها در کلاس مد نظر قرار گیرد. واژه های کلیدی: قلدری، باورهای معلمان درباره قلدری، راهبردهای مدیریت رفتار\nبرنامه های ضد قلدری معلم محور از جمله اقدامات تربیتی اخیر در کنترل شیوع این رفتار در مدارس می باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه باورهای معلمان درباره قلدری و راهبردهای مدیریت رفتار در کلاس انجام شد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود که به منظور اجرای آن 207 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بین معلمان زن و مرد دوره ابتدایی شهرستان اهر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اجتماعی دانش آموزان و راهبردهای مدیریت رفتار کلاس(تروپ و لاد، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی کانونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج یک مجموعه معنادار بین باورهای معلمان(هنجاری، اجتنابی و جرأتمندانه) و راهبردهای مدیریت رفتار قلدری(جدا کردن دانش آموزان، اجتناب از دفاع، درگیر کردن والدین و جرأتمندی دفاع) را نشان داد، بطوریکه باورهای هنجاری معلمان با راهبردهای جدا کردن دانش آموزان از یکدیگر و اجتناب از دفاع و باورهای اجتنابی با راهبردهای اجتناب از دفاع و درگیر کردن والدین دارای رابطه مثبت و معنادار بود. با توجه به اینکه نتایج پژوهش نشان دادند که میزان آگاهی و باورهای معلمان درباره ماهیت قلدری و دانش آموز قلدر در انتخاب راهبردهایی که آنها برای مدیریت رفتارهای کلاس بکار می برند، تأثیر دارد، روشن می شود که انتخاب راهبردهای نامناسب برای مدیریت بد رفتاری های کلاس و مداخله با دانش آموز قلدر و قربانی به افزایش چنین رفتارهایی در کلاس بینجامد. بر اساس این یافته ها می توان گفت که در طراحی برنامه های ضد قلدری مدرسه محور باید افزایش آگاهی و شناخت معلمان درباره پدیده های رفتاری کلاس نظیر قلدری و راهبردهای مناسب برای مدیریت آنها در کلاس مد نظر قرار گیرد,
۹۲۶.

رابطه ی نام با عزت نفس در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عزت نفس دانشجویان نام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۵۷۹
مقدمه: عزت نفس جزء عاطفی و ارزشیابانه­ی خودپنداره تلقی می­گردد و بخشی از خویشتن هر فرد که تاثیر زیادی بر خودپنداره یا هویت وی دارد، نام او است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی نام کوچک و عزت نفس عمومی با توجه به جنسیت دانشجویان است. روش­کار: مطالعه به روش پیمایشی بر روی نمونه­ی 400 نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در سال تحصیلی 91-1390 صورت گرفته که به روش طبقه­ای نسبی انتخاب شدند. ابزار آن پرسش­نامه­ی عزت نفس کوپراسمیت 58 گویه­ای بوده است. تحلیل داده­ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک­سویه، دوطرفه­ی بین آزمودنی، آزمون تی برای گروه های مستقل، آزمون لون برای همگنی واریانس­ها و آزمون تعقیبی توکی صورت گرفته است. یافته­ها: نمره­ی عزت نفس عمومی دانشجویان 6.91± 31.91 بوده و تفاوتی از نظر جنسیت وجود نداشته است (0.747=P) اما بین نوع نام دانشجویان با عزت نفس کلی رابطه وجود داشت (0.013=P) و عزت نفس دارندگان نام­های اسلامی بیشتر از واجدین نام­های ایرانی یا فرنگی بود. نتیجه­گیری: عزت نفس دانشجویان با نوع نام فارغ از جنسیت آنان رابطه دارد و با توجه به فرهنگ ما در دارندگان نام­های اسلامی بیشتر از ایرانی یا فرنگی است.
۹۳۴.

مطالعه بین نسلی رابطه نگرش به طلاق و کارکرد های خانواده در زنان شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طلاق زنان تغییر نگرش نقش های خانوادگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۰۳۴ تعداد دانلود : ۵۲۰
سیر صعودی طلاق در ایران، به ویژه در دهه های اخیر، معلول عوامل روان شناختی و جامعه شناختی است ؛ که نیازمند پژوهشی جدی، با توجه به تأثیر پیامدهای ناگوار طلاق بر ابعاد گوناگون زندگی اجتماعی است. پژوهش حاضر این پدیده را از جنبه جامعه شناختی و فقط از منظر زنان بررسی کرد؛ با این هدف که اولاً نشان دهد تغییر نگرش زنان، در ارتباط با کارکردهای خانواده بر طرز تلقی آن ها نسبت به طلاق، تأثیر گذاشته و در نتیجه سبب افزایش میزان طلاق در ایران شده است و ثانیاً حساسیت نهادها و ارگان های فرهنگی کشور را برای چاره اندیشی برانگیزد. پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی بود و به شیوه پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تمامی بانوان ساکن تهران و جامعه نمونه، شامل 500 نفر بود که به شیوه تصادفی هدفمند از 5 منطقه (شمال، جنوب، مرکز، شرق، غرب) شهر تهران، برای تکمیل پرسشنامه محقق ساخته در ارتباط با ارزش های مرتبط با همسرگزینی و کارکردهای خانواده انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان دهنده آن بود که ارزش های مرتبط با نقش های خانوادگی و کارکردهای خانواده دستخوش تغییر شده است؛ به این معنا که بین دیدگاه دو نسل، در ارتباط با کارکرد های اساسی خانواده، شکاف عمیقی وجود دارد. همچنین تلقی نسل جوان از طلاق، متفاوت از نسل گذشته است، به طوری که از نظر در صد جالب توجهی از بانوان نسل جوان، طلاق امری مذموم و ناپسند به شمار نمی آید.
۹۴۰.

رابطه دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران دارای کودکان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی دینداری مادران کودکان با نیازهای ویژه شیوه های مقابله با تنیدگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی تعامل اجتماعی فرد در گروه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۱۰۲۰ تعداد دانلود : ۶۱۹
بررسی عوامل مرتبط با منابع مقابله ای مادران کودکان استثنایی به علت در معرض تنیدگی بودن این افراد واجد اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دینداری و حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله با تنیدگی در مادران کودکان استثنایی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن همه مادران کودکان استثنایی شهرستان آستارا بود. داده های پژوهش از 67 نفر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جمع آوری گردید. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های عمل به باورهای دینی، شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دینداری و راهبردهای مقابله با تنیدگی رابطه وجود دارد و رابطه بین حمایت اجتماعی با شیوه های مقابله ای نیز معنادار بود. همچنین هر دو متغیر قادر به پیش بینی شیوه های مقابله ای در مادران کودکان استثنایی بودند. شیوه های مقابله با تنیدگی مادران کودکان استثنایی توسط متغیرهای دینداری و حمایت اجتماعی به خوبی قابل پیش بینی است. بنابراین، پیشنهاد می شود جهت کاهش تنیدگی و نیز ارتقاء شیوه های مقابله ای در این افراد، نقش دینداری و حمایت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان