ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۲۹۲ مورد.
۴۸۵.

اثربخشی مداخله التقاطی (رویکردهای بازسازی شناختی، مهارت های مقابله ای شناختی- رفتاری) برابر از وجود و خود کارامدی بین فردی در دانشجویان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ابراز وجود درمان التقاطی خودکارامدی بین فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۸۱۷
زمینه و هدف: افراد دارای ابراز وجود پایین در موقعیت های اجتماعی خودکارامدی بین فردی لازم را نشان نمی دهند. به همین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان التقاطی (با رویکردهای بازساخت دهی شناختی و مهارت های مقابله ای شناختی- رفتاری) بر ابراز وجود و خودکارامدی بین فردی دانشجویان انجام پذیرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی(طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. نمونه هدف 32 نفر از دانشجویان بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین 278 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انتخاب شدند. ابتدا دو پرسش نامه خودکارامدی بین فردی و ابراز وجود بین دانشجویان توزیع شد سپس از بین آن هادانشجویانی که دارای خودکارامدی بین فردی و ابراز وجود پایین بودند به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. درمان التقاطی در بهار 1390 طی ده جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. پرسش نامه ابراز وجود و خودکارامدی بین فردی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه تکمیل شدند. برای تحلیل داده ها از شیوه تحلیل کواریانس تکراری استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس تکراری بیانگرتفاوت معنی دار میزان ابراز وجود و نیز خودکارامدی بین فردی در دو گروه آزمایش و کنترل و تفاوت معنی دار بین ابراز وجود و خودکارامدی بین فردی در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) بود. نتایج آزمون LSD (کمترین تفاوت معنی دار) تفاوت معنی داری را بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون، و نیزبین پیش آزمون و پیگیری نشان داد. هم چنین این نتایج بیانگر ثبات تغییرات در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که درمان التقاطی (بازساخت دهی شناختی و مهارت های مقابله ای شناختی- رفتاری) برای افزایش ابراز وجود و خودکارامدی بین فردی دانشجویان مؤثر است.
۴۸۶.

مقایسه پرخاشگری و دانش هیجانی کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با کودکان عادی

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست دانش هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۵۸۹ تعداد دانلود : ۹۲۳
زمینه و هدف: با توجه به افزایش روزافزون کودکان بی سرپرست و مشاهده سازش نایافتگی و اختلال های هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد .هدف این پژوهش مقایسه پرخاشگری و دانش هیجانی کودکان پسر بی سرپرست و بد سرپرست با کودکان عادی بود. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، 64 کودک 4 تا 6 ساله پسر شامل32 نفر بی سرپرست و بدسرپرست و 32 نفر عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی (1386) و آزمون تطبیق هیجانی ایزارد و همکاران (2003)، ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش آماری t دو گروه مستقل و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد، میزان پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری از کودکان عادی بیشتر بود (0001/0=p). دانش هیجانی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری کمتر از کودکان عادی بود (0001/0=p). نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد میزان مؤلفه های دانش هیجانی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری کمتر از کودکان عادی بود (05/0>p). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان پرخاشگری و دانش هیجانی فرزندان تا حد زیادی تحت تأثیر شیوه های سرپرستی والدین است.
۴۸۷.

تأثیر آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر روش فرزندپروری و رفتارهای خشمگینانه والدین

کلیدواژه‌ها: سبک های فرزندپروری آموزش والدین مهارت حل مسئله رفتارهای خشم آلود

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۷۱۹
از آنجایی که خشم در برخی از موارد نتیجه ناتوانی افراد در اتخاذ راه حل مناسب برای مشکلات روزمره خانوادگی است، آموزش مهارت های حل مسئله و به کارگیری آن در تربیت فرزندان می تواند از بروز رفتارهای پرخاشگرانه والدین پیشگیری کند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی آموزش روش تربیتی مبتنی بر حل مسئله بر تغییر روش تربیتی والدین و کاهش خشم آنها نسبت به فرزندان است. در این مطالعه والدین 29 کودک به صورت داوطلبانه در کارگاه های آموزش والدین شرکت کردند. در این کارگاه ها والدین در زمینه استفاده از روش حل مسئله و تغییر روش تربیتی خود در مواجهه با رفتارهای چالش برانگیز کودکان و واکنش مناسب نسبت به آنها آموزش دیدند. کارگاه ها به مدت 9 جلسه دو ساعته و یک روز در هفته برگزار می شدند. ابزارهای پژوهش حاضر پرسشنامه ارزیابی روش تربیتی والدین و پرسشنامه ارزیابی میزان خشم والدین بوده است. نتایج نشان داد که آموزش روش حل مسئله به والدین در بهبود سبک تربیتی و کاهش رفتارهای خشم آلود آنها نسبت به فرزندان موثر بوده است.
۴۹۱.

اثربخشی آموزش تفکر انتقادی بر باورهای معرفت شناختی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تفکر انتقادی آموزش دانشجویان باورهای معرفت شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی شخصیت رویکرد شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی وضع رفتار و عقاید
تعداد بازدید : ۱۵۸۳ تعداد دانلود : ۸۷۶
پژوهش حاضر با هدفِ بررسی اثربخشی آموزش تفکر انتقادی برباورهای معرفت­شناختی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه یزد درسال تحصیلی 91-1390 انجام گرفت که از لحاظ هدف در طبقه­ی تحقیقات کاربردی و از لحاظ روشِ گردآوری داده­ها در قالب تحقیقات آزمایشی قرار می­گیرد. جامعه ی آماری شامل کلیه­ی دانشجویان دوره­ی کارشناسی دانشگاه یزد به تعداد 11052 نفر بوده است. طی مراحلِ روش نمونه­گیری تصادفی خوشه­ایِ مرحله­ای، دانشجویانِ دو کلاس از رشته­ی علوم تربیتی به عنوان گروه­های نمونه انتخاب و در مراحل بعد به تصادف به گروههای آزمایش و کنترل اختصاص یافتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی معرفت­شناختی شومر (1992) با 63 گویه و پروتکل آموزش تفکر انتقادی براساس دیدگاه هایپل (1984)، فیشر (2005) و مایرز (1986) در قالب شش جلسه آموزش دو ساعته بوده است. برای توصیف داده ها وتحلیل فرضیه های تحقیق از شاخص های آمار توصیفی و روش آماری تحلیل کوواریانس (پس از بررسی پیش فرض های آن) استفاده شد. براساس مهمترین نتایج به دست آمده، آموزش تفکر انتقادی باعث بهبود باورهای معرفت شناختی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با دانشجویان گروه کنترل شده است. در سطح خرده مقیاس­ها، آموزش تفکر انتقادی باعث افزایش باورهای معرفت­شناختی افراد در ابعاد توانایی ذاتی یادگیری، ساده بودن دانش، قطعیت دانش، منبع دانش و یادگیری سریع دانش شد اما تأثیر متفاوتی بر باورهای معرفت­شناختی دانشجویان دختر و پسر نداشته است.
۴۹۲.

تأثیر درجه خشونت بازی های رایانه ای بر پاسخ های قلبی-عروقی نوجوانان: با در نظر گرفتن سنخ های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

۴۹۳.

اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری تنظیم هیجانی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست آموزش شایستگی هیجانی دانش هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۴۳
مقدمه: با توجه به افزایش روز افزون کودکان بی سرپرست و مشاهده ناسازگاری ها و اختلالات هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با دامنهی سنی 4-8 سال در مراکز نگهداری شهر مشهد بودند. نمونه آماری شامل 18 کودک با رفتار پرخاشگرانه که با استفاده از نظر مربی و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (9) و گروه کنترل (9) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه تحت آموزش شایستگی هیجانی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی ارومیه، آزمون تطبیق هیجانی و مقیاس ارزیابی خود نظم بخشی پیش دبستانی و خرده آزمون گنجینه لغات مقیاس هوشی وکسلر پیش دبستانی در پیش و پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که نمره دانش هیجانی، تنظیم هیجانی در کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیش از گروه کنترل بود. همچنین نمره پرخاشگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش داشت. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره بین مؤلفه های دانش هیجانی نشان داد که بین دوگروه در نمره پس آزمون دانش موقعیت هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش مؤثری برای افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان باشد.
۴۹۴.

ویژگی های خانوادگی افراد دارای رفتارهای پرخطر جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خانواده روابط جنسی ایدز رفتارهای پرخطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۷ تعداد دانلود : ۷۷۰
مقدمه: با توجه به نقش اساسی و مهم خانواده در شکل گیری رفتارهای آدمی، تحقیق حاضر با هدف شناخت ویژگی های خانوادگی افراد دارای رفتارهای پرخطر جنسی انجام شده است. روش کار: در این پژوهش همبستگی، جامعه ی آماری شامل افراد دارای رفتار جنسی پرخطر و خارج از روابط ازدواج بود. برای نمونه گیری تعداد 104 نفر از زنان دارای رفتار جنسی پرخطر از شهر تهران در سال 90-1389 به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ی ارزیابی خطر ابتلا به ایدز (سیمپسون، 1997) برای سنجش میزان رفتارهای پرخطر و عوامل مرتبط با آن و پرسش نامه ی میزان رفتارهای پرخطر جنسی و مشخصات خانوادگی بودند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون تی و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی عوامل و متغیرهای خانوادگی مرتبط با میزان رفتارهای پرخطر جنسی نشان داد که بین وضعیت و چگونگی سکونت، وضعیت اشتغال، وضعیت زندگی، وضعیت حیات والدین و میزان صمیمیت در خانواده با میزان دفعات رابطه ی جنسی پرخطر، رابطه ی منفی معنی داری (05/0< P) و بین تجارب بدرفتاری از سوی اعضای خانواده با میزان دفعات رابطه ی جنسی پرخطر رابطه ی مثبت معنی داری (05/0< P) وجود دارد در حالی که بین وضعیت تاهل، وضعیت تحصیلات و میزان رابطه ی جنسی پرخطر، رابطه ی معنی داری وجود ندارد (05/0> P). نتیجه گیری: بنا بر نتایج مبنی بر نقش و اهمیت خانواده در بروز رفتارهای پرخطر جنسی و از سویی دیگر گسترش این گونه رفتارها در جامعه ی امروزی، توجه به نقش خانواده برای پیشگیری از آن ضروری است.
۴۹۵.

نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان 5 و 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های فرزند پروری رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۴ تعداد دانلود : ۸۸۲
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان 5 و 6 ساله انجام شده است. رشد و تکامل ابتدای کودکی یک پنجره فرصت برای ارتقاء سلامت است، بنابراین کیفیت مراقبت در این دوران نقش بسزایی در سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودک دارد همچنین سن پیش دبستانی دوره مهمی برای رشد اجتماعی است. روش: این پژوهش به روش همبستگی انجام شده است و رابطه بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پیش دبستان مهدهای کودک شهر تهران (والدین کودکان مقطع پیش دبستانی) شامل 3 شهرستان تهران، ری و شمیرانات در سال تحصیلی 1398-1397 است که ت عداد 618 مهدکودک فعال را دارا می باشد.نمونه پژوهش شامل 236 نفر از کودکان و والدینشان با روش نمونه گیری تص ادفی خوش ه ای بود. افراد مورد پژوهش پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1973) و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند (1965) را تکمیل نمودند و داده های بدست آمده با نرم افزار spss و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون فرضیه های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان ضریب همبستگی مشاهده شده بین رشد اجتماعی و سبک های فرزندپروری والدین ارتباط دارد. از نظر آماری نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ضریب همبستگی بین سبک های فرزندپروی سهل گیرانه و مقتدرانه با رشد اجتماعی در سطح معن اداری 05/0p> مثبت و معنی دار است اما ضریب همبستگی پیرسون بین سبک فرزندپروری مستبدانه و رشد اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سبک فرزندپروری مقتدرانه در سطح معنی داری آزمون (0.0001) بهترین متغیر برای پیش بینی رشد اجتماعی کودکان است. با استناد به یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان گفت، سبک های فرزندپروری یکی از پیش بینی کننده های مهم رشدی بویژه در حیطه اجتماعی کودکان است. لیکن تفاوتی که در این پژوهش با سایر پژوهش های انجام شده دارد، این است که نتایج ارتباط بین سبک سهل گیرانه و رشد اجتماعی را نشان می دهد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد: زمانی که والدین در روش های تربیتی خود در مورد فرزندشان ثابت قدم هستند، رفتارهای ابراز وجود و اعتماد را به آنها ارائه می دهند، به گفته های کودکان خود گوش می سپارند و گفتگو با آنها را ترویج می دهند؛ همچنین روش انضباطی آنان توأم با گرمی، منطق و انعطاف پذیری است  و تا حدی به کودکان خود آزادی (سبک سهل گیرانه که در پژوهش های دیگر ارائه نگردیده است ) می دهند، کودکان رشد اجتماعی بیشتری را نشان می دهند.
۴۹۷.

هنجاریابی پرسشنامه احساس شکست و ارتباطش با ناامیدی و افسردگی در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی روایی پایایی ناامیدی احساس شکست نظریه جایگاه اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی عوامل اجتماعی، فرهنگی موثر در شخصیت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای شخصیت
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی ارزیابی، سنجش وآمار آزمونهای تشخیص بیماری
تعداد بازدید : ۱۵۷۳ تعداد دانلود : ۱۵۷۷
نظریه جایگاه اجتماعی نظریه ای در مورد افسردگی و رفتارهای منجر به خودکشی است. الگوی نظریه مذکور احساس شکست و احساس ناکامی در حیوانات است؛ که درنهایت منجر به افسردگی آنان می شود. بر این اساس، گیلبرت و آلن (1998) پرسشنامه ای را برای سنجش احساس شکست ابداع نموده اند. پژوهش حاضر به منظور هنجاریابی اکتشافی پرسشنامه احساس شکست و بررسی روایی و پایایی آن در بین دانشجویان دانشگاه علامه انجام شده است. نمونه ای مشتمل بر 306 نفر (102 مرد و 204 زن) از دانشجویان به روش تصادفی انتخاب شدند. تحلیل عاملی اکتشافی با چرخش واریماکس بکار گرفته شد؛ همچنین به منظور محاسبه روایی همگرا از پرسشنامه های ناامیدی و افسردگی بک استفاده شد. اگرچه نسخه اصلی پرسشنامه بدون خرده مقیاس است، پژوهش حاضر وجود سه عامل به نام های ""احساس رکود""، ""احساس بازندگی"" و ""احساس رضایتمندی"" را نشان می دهد. درمجموع این سه عامل قادر به تبیین حدود 63% از واریانس کل هستند. ضریب پایایی روش آلفای کرونباخ برای کل آزمودنی ها 91/0، در جامعه زنان 91/0 و مردان 92/0 به دست آمد. همچنین همبستگی بالایی بین پرسشنامه های ناامیدی و افسردگی بک با پرسشنامه احساس شکست و نیز سه خرده مقیاس آن به دست آمد. بر اساس نتایج پژوهش، مقیاس احساس شکست از روایی و پایایی مناسبی در میان دانشجویان ایرانی برخوردار است.
۴۹۸.

نقش کلمه در شکل گیری «ذهن فرمانبردار»: پدیده تلقین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی وضع رفتار و عقاید
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۱۵۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۰۱
ذهن فرمانبردار"": پدیده ای است که در موقعیت و شرایط خاصی امکان وقوع پیدا می کند. پژوهش حاضر کوشید تا درون مایه یکی از شیوه های ""شفابخش"" رایج در جامعه ایران برای درمان مشکلات روانشناختی و سازوکار زیرساز این شیوه را که مبتنی بر تلقین و ایجاد ذهن فرمانبردار است، کاوش و نقد کند. مواد مورد آزمون در این پژوهش، دو نوار صدا از بود که به طور تصادفی از میان نوارهای صدای جلسات مختلف این گونه ""شفابخشی ها"" انتخاب شد. کلمات دو نوار توسط دو ارزیاب مقوله بندی و ارزیابی شد. یافته های کیفی و توصیفی نشان می دهد که فراوانی کلماتی که در ذهن همگان با هیجان های خوشایند، نظیر لذت، پیوند خورده (یا شرطی شده) است، به طور چشمگیری بالا است. در چهار این پژوهش درباره برخی عوامل اثرگذارنده برفرآیند ""تلقین"" و مقایسه آن با ""تمرین"" بحث خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان