فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۷۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: حالات خلقی متغیرهای شناختی بسیاری از جمله توجه و حافظه را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد افسرده با افراد عادی در میان دانش آموزان تهرانی است. روش: در این پژوهش با استفاده از
نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از میان 200 نفر دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر تهران 60 دانش آموز انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها به گویه های پرسشنامه افسردگی بک (1978)و مجموعه واژگان دارای بارعاطفی افسردگی و خنثی پاسخ دادند.حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان موردارزیابی قرار گرفت. یافته ها: پس از جمع آوری داده ها با استفاده از آزمون tدر سطح 95/0 اطمینان بررسی شد. نتایج نشان داد در افراد افسرده در مقایسه با افراد عادی سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی معنادار بود.
نتیجه گیری: افسردگی در افراد مبتلا منجر به سوگیری حافظه ای واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی می شود.
اثر مشاوره ی روانی در کاهش افسردگی پس از وازکتومی و توبکتومی
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بود. این پژوهش به شیوه ی شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک مراجعه کننده به مطب های روان پزشکان و بخش روان پزشکی بیمارستان امام رضا شهر خرم آباد در سال 1392 تشکیل می دهند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، بر اساس ارجاع متخصصان اعصاب و روان، 40 مرد مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک، از بین 50 مراجعه کننده به مطب های روان پزشکان و بخش اعصاب و روان بیمارستان امام رضا، با توجه به پذیرش بیمار برای شرکت در پژوهش، در وهله اول و انجام مصاحبه بالینی بر اساس DSM-IV انتخاب شدند. به این صورت که از بین مردان ارجاع داده شده افرادی که نمره بالاتر از (80<T) در مقیاس هیپومانیا آزمون MMPI-2 گرفته بودند و انجام مصاحبه بالینی با توجه به ملاک های DSM-5، برای اختلالات محور یک به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه). برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختاریافته، مقیاس کیفیت زندگی (SF-36) و مقیاس تکانشوری بارات استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) نشان داد که آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) علائم تکانشوری را به طور معنی داری کاهش داده و کیفیت زندگی این بیماران را افزایش می دهد (001/0>P). با توجه به یافته های این پژوهش آموزش مهارت رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT)، با فراهم کردن توانایی درک روابط خود با دیگران می تواند به کاهش رفتارهای تکانشی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دوقطبی نوع یک شده و استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به اختلال دو قطبی نوع یک در جامعه ایرانی پیشنهاد می شود.
نقش میانجی ارتباط بین والد-کودک، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی در رابطه بین اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی متغیرهای محیطی (ارتباط والد-کودک)، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی به منظور تبیین افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی بود. بعد از غربالگری کودکان مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی مقیاس های مدیریت رفتاری و تنیدگی والدگری به عنوان نشان گرهای مربوط به رابطه والد-کودک و مقیاس اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی توسط مادران و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسش نامه افسردگی و منبع کنترل بر روی کودکان اجرا شد. تحلیل ضرایب همبستگی نشان گر ارتباط مثبت و معنی دار بین اختلال بعد نارسایی توجه و افسردگی بود؛ همچنین بین سه متغیر واسطه با افسردگی و بعد نارسایی توجه ارتباط معنی داری وجود داشت. تحلیل معادلات ساختاری نشان گر اهمیت متغیر ارتباط والد-کودک به عنوان متغیر میانجی گر رابطه بین اختلالنارسایی توجه و افسردگی بود. دو متغیر عملکرد تحصیلی و مکان کنترل نتوانستند به عنوان متغیر میانجی در الگو عمل کنند. یافته های این پژوهش تایید کننده اهمیت ارتباط والد-کودک و والدگری در اختلال افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه- بیش فعالیاست که باید در درمان و مشاوره این گروه از کودکان مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی کیفیت زندگی درمانی بر علایم اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی کیفیت زندگی درمانی (QOLT) بر اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه است. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه های آزمایش و گواه و پیگیری (45 روزه) بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. از بین 150 نفر که به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی پاسخ دادند، 48 نفر نمره بالا دریافت کردند؛ یعنی 24 نفر افسردگی بالا و 24 نفر اضطراب بالا داشتند. سپس هر کدام از گروه های 24 نفره به دو گروه 12 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند و مداخله درمانی؛ یعنی 8 جلسه کیفیت زندگی درمانی روی دو گروه آزمایش انجام شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که کیفیت زندگی درمانی، میزان اضطراب و افسردگی گروه های آزمایش را نسبت به گروه های کنترل در دو مرحله پس آزمون و پیگیری به طور معناداری (0005/0p<) کاهش داده است.
گزارش یک مورد اقدام به خودکشی با فرو بردن سوزن خیاطی به داخل جمجمه
حوزههای تخصصی:
تأثیر درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب ها و رنجش های بین فردی نقش مهمی در شکل گیری و تداوم اختلالات روانشناختی دارند. با توجه به یافته های پژوهشی مبنی بر ارتباط بین بخشیدن آسیب های بین فردی گذشته و کاهش علائم افسردگی، پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی پرداخت. پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با حجم نمونه 16 زن بود. آزمودنی ها با روش نمونه گیری در دسترس از یک مرکز درمانی روانپزشکی، بر اساس ملاک های ورود و تشخیص روانپزشک انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه 8 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در گروه آزمایش درمان مبتنی بر بخشش به صورت گروهی در قالب 6 جلسه 90 دقیقه ای (هفته ای یک بار) برگزار شد. اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت ننمود. اطلاعات پژوهش از طریق پرسشنامه افسردگی بک (BDI)، مقیاس انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب (TRIM-12) و مقیاس نشخوار فکری درباره یک ناراحتی بین فردی (RIO) جمع آوری شد. برای تحلیل داده های این پژوهش، از تحلیل کوواریانس استفاده شد. ارزیابی پس از درمان نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر بخشش بر کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به افسرده خویی مؤثر بوده است و این تأثیر از لحاظ آماری (05/0 p<) معنادار بود. از یافته های بدست آمده از این مطالعه چنین نتیجه گیری می شود که می توان از درمان گروهی مبتنی بر بخشش برای کاهش علائم افسردگی و نشخوارفکری سود جست.
سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار در افراد افسرده بر اساس پردازش انتقال مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار در افراد افسرده براساس چارچوب پردازش مناسب انتقال (TAP) بود. بدین منظور 60 نفر آزمودنی (30 نفر افراد افسرده سرپایی و 30 نفر گروه کنترل) با توجه به تشخیص روان پزشکی براساس ملاک های تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای بررسی سوگیری حافظه ناآشکار از تکلیف شمارش نقطه کلمات (رمزگردانی ادراکی)، تکلیف تولید کردن (رمزگردانی مفهومی) و تکلیف تصمیم واژگانی در دو سطح پردازش ادراکی و مفهومی و برای بررسی سوگیری حافظه آشکار از تکلیف یادآوری آزاد، استفاده شد. شرکت کنندگان به طور انفرادی آزمون ها را انجام می دادند. نتایج نشان داد که افراد افسرده نسبت به افراد عادی نسبت به کلمات منفی در سطح پردازش مفهومی، سوگیری حافظه ناآشکار و آشکار نشان می دهند. در سطح پردازش ادراکی، در حافظه آشکار، افراد افسرده در مقایسه با افراد گروه کنترل نسبت به کلمات منفی و افراد گروه کنترل غیر افسرده نسبت به کلمات خنثی یادآوری بهتری داشتند. یافته ها در مجموع نشان داد که اگر در سوگیری حافظه ناآشکار افراد افسرده، سطوح پردازش ادراکی و مفهومی و پردازش انتقال مناسب (TAP) را با هم در نظر بگیریم ، منجر به فهم بهتر سوگیری حافظه ناآشکار در افراد افسرده خواهد شد.
پیش بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس رضایت زناشویی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع همبستگی است، که با هدف تعیین رابطه بین سلامت روان و رضایت زناشویی با افسردگی پس از زایمان صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان باردار مراجعه کننده به متخصصان زنان و زایمان در شهر شیراز (در سال 1390) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش روش تصادفی بود و با استفاده از این روش 10 مرکز پزشکی انتخاب و تعداد 100 نفر از مراجعه کنندگان به این مراکز که در ماه دو تا سه بارداری به سر می بردند به صورت تصادفی انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1998)، پرسش نامه 28 پرسشی سلامت روان گلدبر و هیلر (1979) و پرسش نامه افسردگی ادینبورگ (1987) داده های مورد نیاز جمع آوری شدند. با استفاده از روش آماری رگرسیون به فرضیه های پژوهش پاسخ گفته شد. نتایج پژوهش نشان داد رضایت زناشویی و سلامت روان پیش بین متغیر افسردگی پس از زایمان هستند.
حزن و اندوه و علل آن
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه می باشد. بدین منظور، در یک طرح آزمایشی با اندازه گیری مکرر، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایشی طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت. آزمودنی های هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت یافته شخصیت (SCID)، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، افسردگی بک و پرسشنامه بهر هیجانی، قبل از شروع درمان(مرحله ارزیابی)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پایان درمان مورد ارزیابی قرار گرفت. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آنالیز واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر طبق داده ها و یافته ها، از نظر متغیرهای پژوهش بین میانگین های دو گروه آزمایشی و کنترل در مرحله پیگیری تفاوت معنادار آماری وجود دارد. یعنی، در مرحله پیگیری گروهی که از درمان شناختی رفتاری برخوردار بودند در مقایسه با گروه کنترل که درمانی دریافت نکردند، تغییر نگرش، افسردگی و خلق عمومی از خود نشان دادند و فرضیه های پژوهش تایید شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت های شناختی رفتاری تغییر نگرش، کاهش افسردگی و بهبود خلق عمومی را در پی دارد
تاثیر فعالیت های ورزشی بر کاهش افسردگی دانش آموزان دختر نابینا
حوزههای تخصصی:
اثر بخشی درمان فراشناختی به شیوه گروهی بر افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به علائم روانشناختی بیماران سرطان پستان به دلیل تاثیر نیرومند بر ابتلا، سیر و پیش آگهی این بیماری، بسیار مهم است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان فراشناختی به شیوه گروهی بر افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش: پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری (2 ماه و 4 ماه) بود که در اسفند 1391 تا اردیبهشت 1392 انجام شد. در این پژوهش 24 نفر از بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین شهر تهران به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فراشناختی (n=12) و گروه گواه (n=12) قرار گرفتند و با استفاده از مصاحبه ساختار یافته بالینی (SCID)، پرسشنامه اضطراب، افسردگی و استرس (DASS-21) و پرسشنامه نشخوار فکری (RRS) مورد پیش آزمون قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت آموزش درمان فراشناختی قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ایی دریافت نکرد. در پایان هر دو گروه مورد پس آزمون و 2 مرحله پیگیری (2 ماه و 4 ماه) قرار گرفتند و داده ها با استفاده از نرم افزار 20-SPSS و روش تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه پس از اجرای درمان فراشناختی تفاوت معناداری وجود دارد) 005/0> .(P به طوری که، میانگین نمره افسردگی و نشخوار فکری گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش که نشان داد درمان فراشناختی در کاهش علائم افسردگی و نشخوار فکری زنان مبتلا به سرطان پستان موثر می باشد، می توان پیشنهاد داد که به غربالگری روانشناختی بیماران مبتلا به سرطان پرداخته و بیماران نیازمند مداخله طی کارآزمایی های بالینی مناسب مورد توجه قرار بگیرند.
نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال های افسردگی مهاد و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلالهای افسردگی مهاد و اضطرابی بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد.
روش: یکصد و دوازده بیمار مبتلا به اختلال های افسردگی مهاد و اضطرابی (۵۸ افسرده، ۵۴ مضطرب) با تکمیل پرسشنامه منبع کنترل، مقیاس پاسخ های نشخواری، پرسشنامه نگرانی، مقیاس افسردگی بک و مقیاس اضطراب بک در این پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که بین منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب رابطه معنادار وجود دارد. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه داشته باشند.