درخت حوزه‌های تخصصی

اختلال خلقی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۷۹۳ مورد.
۳۸۲.

مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی ـ1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۱۵۸۲ تعداد دانلود : ۸۸۶
مقدمه و هدف: عشایر کوچرو در مقایسه با عشایر ســاکن با مشکلات فراوان تری مواجه هستند. با توجه به این که مطالعات اندکی در رابطه با شیوع اختلالات روانی در عشایر در دست است، این مطالعه با هدف مقایسه میزان اضطراب و افسردگی در عشایر کوچرو و ساکن تیره آشوری از ایل قشقایی انجام پذیرفت. مواد و روش ها: در ایــن مطالعه تحلیلی تعداد 86 نفر از عشایر ساکن و 95 نفر از عشایر کوچرو تیره آشوری از ایل قشقایی با روش تمام شماری در سال 1383 مورد مطالعه قرار گرفتند. میزان اضطراب و افسردگی آنهــا به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های هامیلتون و بک بررسی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون مجذور کای تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که در عشایر کوچرو 28 نفر (29.5 درصد) از افـراد مورد مطالعه اضطراب خفیف و 35 نفر (36.5 درصد) اضطراب متوسط و شدید داشتند، در حالی که این میزان ها برای عشایر ساکن به ترتیب؛ 7 نفر (8.2 درصد) و 6 نفر (7.1 درصد) بوده است که این تفاوت از نظر آماری معنی دار می باشد. همچنین در عشایر کوچرو 37 نفر (38.9 درصد) افراد مورد مطالعه افسردگی خفیف و 17 نفر (17.9 درصد) افسردگی شدید داشتند، در حالی که این دو میزان برای عشایر ساکن شده 6 نفر (7 درصد) و 5 نفر (5.8 درصد) بوده است که این تفاوت نیز از نظر آمـــــاری معنی دار می باشد. تاهل، تحصیلات پایین، مونث بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان اضطراب اثر معنی داری داشته است. همچنین تأهل، تحصیلات پایین، مذکر بودن و کوچرو بودن در افزایش میزان افسردگی اثر معنی داری داشته است. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشانگر شیوع بالاتر اضطراب و افسردگــــی در عشایر کوچرو نسبت به عشایر ساکن می باشد. این میزان در متاهلین، افراد کم ســـواد و بی سواد و گروه سنی بالای 30 سال شایع تر بوده است. اضطراب در زنان و افسردگی درمردان بیشتر شایع بود.
۳۸۳.

بررسی عملکرد حافظه سرگذشتی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس افسرده و غیرافسرده در مقایسه با افراد سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی حافظه سرگذشتی مالتیپل اسکلروزیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۰ تعداد دانلود : ۶۸۶
زمینه و هدف: تاکنون پژوهش های متعددی به بررسی وضعیت حافظه در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (ام.اس.) پرداخته اند. با این حال حافظه سرگذشتی کمتر از سایر جنبه های حافظه مورد توجه قرار گرفته است. از این رو با توجه به تاثیر پذیری حافظه سرگذشتی از افسردگی و نیز با توجه به شیوع بالای افسردگی در بیماران مبتلا به ام.اس، هدف از پژوهش حاضر بررسی عملکرد حافظه سرگذشتی در بیماران مبتلا به ام.اس. افسرده و غیر افسرده و مقایسه آن ها با افراد سالم می باشد. مواد و روش ها: به این منظور 52 بیمار مبتلا به ام. اس. (26 بیمار افسرده و 26 بیمار غیر افسرده ) و 26 فرد سالم که از نظر سن با بیماران همتا بودند به روش در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) و آزمون حافظه سرگذشتی (AMT) ارزیابی شدند. اطلاعات به دست آمده با کنترل متغیر میزان تحصیلات از طریق آماره کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج، بیانگر تفاوت معنادار بین سه گروه مورد مطالعه در عملکرد حافظه سرگذشتی بود. به گونه ای که بیماران مبتلا به ام.اس. افسرده کمترین بازیابی خاطرات خاص، بیشترین بازیابی خاطرات عام و بیشترین تأخیر زمانی برای بازیابی خاطرات را داشتند و گروه سالم بیشترین بازیابی خاطرات خاص، کمترین بازیابی خاطرات عام و کمترین تأخیر زمانی را داشتند. نتیجه گیری: با اینکه عملکرد حافظه سرگذشتی بیماران مبتلا به ام. اس. افسرده نسبت به دو گروه دیگر آسیب شدیدتری را نشان می دهد، اما تفاوت بین عملکرد حافظه سرگذشتی بیماران غیر افسرده با افراد سالم نیز معنادار است که می تواند بیانگر اثر متغیر/متغیرهایی به جز افسردگی باشد.
۳۸۸.

حافظه کاری هیجانی در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۸۹.

شیوع علایم افسردگی در زنان مطلقه: نقش پیش بینی کننده ی گذشت، حمایت اجتماعی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی طلاق تاب آوری حمایت اجتماعی گذشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۶ تعداد دانلود : ۱۵۸۶
هدف: افسردگی یکی از مشکلات روانشناختی زنان مطلقه است و نقش گذشت، حمایت اجتماعی و تاب آوری در پیش بینی علایم آن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر شیوع علایم افسردگی و رابطه گذشت، حمایت اجتماعی و تاب آوری با آن علایم در زنان مطلقه بود. روش: در این پژوهش همبستگی، 124 زن مطلقه در کرمانشاه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس های افسردگی، گذشت، حمایت اجتماعی چند بعدی و تاب آوری را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 9/16 درصد زنان مطلقه دارای افسردگی خفیف، 0/50 درصد دارای افسردگی متوسط و 1/33 درصد دارای افسردگی شدید بودند. بین گذشت نسبت به خود و دیگران، حمایت اجتماعی و تاب آوری با علایم افسردگی رابطه منفی وجود داشت و متغیرهای پیش بین 15/0 واریانس علایم افسردگی زنان مطلقه را تبیین نموده است. نتیجه گیری: نتایج از شیوع بالای علایم افسردگی و رابطه معنی دار گذشت، حمایت اجتماعی و تاب آوری با علایم افسردگی حمایت می کند. نتایج تلویحات مهمی در توجه به رشد سیستم های حمایت اجتماعی و آموزش های مبتنی بر تاب آوری و گذشت برای کاهش علایم افسردگی در زنان مطلقه دارد#,
۳۹۰.

تاثیر برنامه ی آموزش بهداشت بر افسردگی بیماران بعد از جراحی بای پاس عروق کرونر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی قلب جراحی آموزش بهداشت بای پاس کرونر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۵ تعداد دانلود : ۷۷۶
" مقدمه: افسردگی به عنوان یکی از پیامدهای جراحی بای­پاس عروق کرونر، طبق گزارشات میتواند با افزایش خطر مرگ و میر و ناتوانی همراه باشد؛ این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پیشگیرانه ی آموزش بهداشت بر آن انجام شد. روش کار: این پژوهش نیمه تجربی در سال 1385 در مرکز تحقیقات قلب و عروق اصفهان بر روی 54 بیمار قلبی با عمل جراحی بای پاس که به طور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند، انجام شد. علاوه بر مقیاس افسردگی بیماران قلبی، جهت سنجش آگاهی، نگرش، مهارت و رفتارهای خودیاری از پرسش نامه ی خود ساخته قبل و بعد از آموزش استفاده گردید. برنامه ی آموزشی به صورت 9 جلسه ی هفتگی (مجموعا 2 ماه)90-60 دقیقه ای برای گروه آزمون انجام شد و سپس بیماران به مدت دوماه پی گیری شدند. در تحلیل داده ها از نرم­افزار SPSS و آزمون های تی زوج، تی مستقل و مان ویتنی استفاده گردید.یافته ها: بعد از آموزش، میانگین نمرات آگاهی، نگرش، مهارت ها و رفتارهای خودیاری افزایش معنی­دار یافتند (001/0>P). میانگین نمره ی افسردگی قبل از آموزش در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند اما بعد از آموزش میانگین نمره ی افسردگی در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد به میزان معنداری کاهش یافت (001/0P<) که خصوصا در چهار بعد قضاوت نسبت به بیماری، خلق، ناامیدی وخستگی بین دوگروه اختلاف معنی دار مشاهده گردید (001/0P<).نتیجه گیری: برنامه ی آموزش بهداشت در افزایش رفتارهای پیشگیری کننده و کاهش سطح افسردگی در بیماران پس از عمل جراحی بای پاس کرونر بسیار موثر می باشد. "
۳۹۱.

اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی برکاهش افسردگی بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی سرطان معنا درمانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره گروهی
تعداد بازدید : ۱۵۵۴ تعداد دانلود : ۷۸۳
هدف این پژوهش اثربخشی معنا درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی بیماران سرطانی شهر شیراز می باشد.نمونه مورد پژوهش بیماران مبتلا به سرطان با تشخیص قطعی سرطان و بدون پیشینه روانپزشکی و بیماری مزمن مراجعه کننده به بخش سرطان بیمارستان نمازی و درمانگاه مطهری شیراز بودند که تعداد 30 نفر از آنها در محدوده سنی 20-40 سال ،در گروه های 15 نفری آزمایش و کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند .روش پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون ، با گروه کنترل بود .داده ها از طریق پرسشنامه افسردگی بک جمع آوری شدند . جلسات معنا درمانی طی 10 جلسه 120 دقیقه ای 2 بار در هفته به گروه آزمایش آموزش داده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که آموزش معنا درمانی بر کاهش افسردگی بیماران سرطان تاثیر معناداری دارد. یافته های دیگر تحقیق نشان دادند که معنادرمانی به شیوه گروهیدر مرحله پیگیری نیز تاثیر معناداری بر کاهش میزان افسردگی این بیماران دارد. بین میزان افسردگی بیماران مبتلا به سرطان با توجه به تحصیلات آنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید.
۳۹۳.

مقایسه سبکهای فرزند پروری و سلامت روان والدین افراد اقدام کننده به خودکشی با والدین افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والدین خودکشی سلامت روان فرزندان سبکهای فرزندپروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۰ تعداد دانلود : ۶۰۸
زمینه و هدف: خودکشی مرگی است که عمداً به دست خود شخص انجام می شود و یک عمل اتفاقی و بی معنا نیست. برعکس، راهی برای رهایی از یک مسئله یا بحران است که شخص را بسیار رنج می دهد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه سبکهای فرزند پروری وسلامت روان والدین افراد اقدام کننده به خودکشی با والدین افراد عادی است. روش: پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی (علی– مقایسه ای) می باشد. نمونه آماری گروه مطالعه شامل 196 نفر از والدین افراد اقدام کننده به خودکشی بود که به صورت روش تصادفی ساده انتخاب شدند و نمونه آماری گروه گواه را 196 نفر از والدین افراد عادی تشکیل می دهندکه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرزند پروری بامریند و سلامت روان گل دبرگ ( (GHQ=28استفاده شد. داده ها باآزمون های تحلیل واریانس چند متغیّره و تحلیل کواریانس چند متغیّره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که والدین افراد عادی نسبت به والدین افراد اقدام کننده به خودکشی از سلامت روان بیشتری برخوردارند، همچنین با بررسی هر کدام از سبکهای فرزند پروری، نتایج، نشان دهنده عدم تفاوت معنی دار سبکهای اقتدار منطقی و آزادگذار دربین دو گروه بود اما تفاوت سبک مستبدانه در بین دو گروه معنادار بود. به این معنی که والدین افراد اقدام کننده به خودکشی بیشتر از سبک مستبدانه استفاده نموده اند نتیجه گیری: انتظار می رود والدینی که از سطوح بالاتری از سلامت روان برخوردارند، فرزندانشان کمتر از فرزندان والدینی که دچار اختلال روانی هستند اقدام به خودکشی نمایند. همچنین مشخص شد استفاده والدین از سبک مستبدانه احتمال اقدام به خودکشی فرزندان را بیشتر می کند. از این رو آموزش شیوه های مناسب فرزند پروری و تلاش جدی تر متولیان بهداشت روان جهت ارتقاء سطح بهداشت روان والدین توصیه می گردد#,
۳۹۶.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در ترکیب با دارودرمانی در مقایسه با دارودرمانی بر افسردگی و خشم بیماران مبتلا به اختلال افسرده خویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی افسرده خویی خشم ذهن آگاهی مداخلات روان درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴۱ تعداد دانلود : ۶۸۷
در پژوهش حاضر اثربخشی ترکیب درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و دارودرمانی در مقایسه با دارودرمانی به تنهایی بر نشانگان افسردگی و خشم در بیماران مبتلا به اختلال افسرده خویی بررسی شد، پژوهش مقطعی از نوع کارآزمایی بالینی بود، جامعه آماری افراد مراجعه کننده به دو کلینیک روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز بودند.50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. ابتلا به اختلال افسرده خویی یا افسردگی مضاعف، سن بالاتر از 18سال و تحصیلات حداقل دیپلم از ملاک های ورود و ابتلابه سایکوز، اعتیاد به مواد و اختلال شخصیت از ملاک های خروج از مطالعه بودند. شرکت کنندگان در گروه کنترل برای درمان افسرده خویی صرفاً دارو و در گروه آزمایش علاوه بر مصرف دارو درمان گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به مدت 8 جلسه 2- 5/2 ساعته به مدت 8 هفته نیز دریافت می کردند. بیماران در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسشنامه های افسردگی بک2 و پرسشنامه حالت- صفت خشم را تکمیل کردند. درنهایت اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های این مطالعه حاکی از کاهش معنادار شدت افسردگی و میزان خشم در میان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل است. از این رو می توان گفت افزودن روش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به درمان دارویی در درمان افراد مبتلا به اختلال افسرده خویی سبب بهبود ملاحظه پذیر نشانه های افسردگی و خشم در این افراد در مقایسه با دارودرمانی به تنهایی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان