فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
راهکار های ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد مخدر و روان گردان ها
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی راهکار های ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد مخدر و روان گردان بود. روش تحقیق حاضر کیفی مبتنی بر روش دلفی است. 30 نفر از خبرگان واجد شرایط از بین اساتید دانشکده های روان شناسی و علوم تربیتی، ادبیات و علوم اجتماعی، اقتصاد و علوم اداری و حقوق دانشگاه اصفهان در سال 1393 به عنوان نمونه آماری شناسایی و انتخاب شدند و در طی دو مرحله و از طریق پرسشنامه به شناسایی و اولویت بندی راهکار اساسی ارتقاء مشارکت اجتماعی دانشجویان در پیشگیری از مصرف مواد پرداخته شد. طبق نتایج به دست آمده براساس نظر خبرگان برای دستیابی به هدف تحقیق، 40 راهکار ارائه و از بین آنها 10 راهکار اساسی اولویت بندی شدند که در آن ها بر راهکارهای افزایش دانش، توانایی و مهارت ها، اعتماد، همدلی، صمیمیت و حمایت، ترویج ارزش های فرهنگی، معنوی و دینی، همکاری، پیوند وتعلق، شأن و منزلت دانشجو و مساوات و برابری، گفتگو، تبادل نظر و نقد مسائل وآسیب های اجتماعی، یکپارچگی و مسئولیت پذیری اجتماعی، حساس سازی دانشجویان نسبت به سلامت جسمی و روانی یکدیگر و الگوبرداری از رفتار های صحیح و ارزش گذاری به آنها در دانشجویان تأکید شده است.
بررسی الگوی مصرف مواد در معتادان شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی الگوی مصرف در بیماران سوء مصرف کننده مواد و با هدف شناسایی انواع مواد و ارایه راه کارهایی برای پیشگیری از سوء مصرف مواد صورت گرفت. روش: این مطالعه تحلیلی-توصیفی به روش گذشته نگر انجام شد. با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد پرونده های 461 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی اقامت اجباری سلامت محور، مرکز کاهش آسیب های اجتماعی، درمانگاه سرپایی دولتی و درمانگاه ترک اعتیاد خصوصی که در سه ماهه اول سال 1391 پذیرش شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد 8/54 درصد بین سنین 30-21 سالگی قرار دارند، 48درصد از بیماران در سنین 30-21 مصرف مواد را شروع کرده اند، 49درصد بیماران کمتر از 10 سال اعتیاد دارند، 6/60درصد از بیماران در ابتدا تریاک مصرف کرده اند، 8/53درصد بیماران رفتار پرخطر داشته اند، 1/44درصد بیماران در حال حاضر هروئین و 3/38درصد آنها شیشه مصرف می کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ماده مخدر هروئین و شیشه بیشترین تعداد مصرف کنندگان را به خود اختصاص داده اند. بنابراین، با توجه به نتایج این مطالعه لزوم توجه جدی تر به پیشگیری و درمان علمی تر با بهره گیری بیشتر از درمان های روانشناختی ضروری به نظر می رسد.
مقایسه سبک های دل بستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دلبستگی و هیجان های افراد از عوامل مهم برای روی آوردن به اعتیاد است. هدف از این پژوهش، مقایسه سبک های دلبستگی و راهبردهای تنظیم هیجان در افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده بود.
روش: پژوهش حاضر بر اساس شیوه ی گرداوری داده ها، توصیفی و از نوع علّی مقایسه ای است. جامعه پژوهش، شامل کلیه ی مصرف کنندگان مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر سمنان و حجم نمونه 60 نفر (30 نفر مصرف کننده ی مواد و 30 نفر غیر مصرف کننده) بود. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های سبک دلبستگی بزرگسالان و راهبردهای تنظیم هیجان استفاده شد . داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-18 و به روش تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .
یافته ها: نتایج حاکی از تفاوت معنادار (در سطح 05/0 > (p بین میانگین نمرات افراد مصرف کننده مواد و افراد غیر مصرف کننده در متغیرهای سبک دلبستگی دوسوگرایی و نیز راهبردهای تنظیم هیجان سرکوبی بود.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، آموزش در زمینه تنظیم مناسب هیجان و ایجاد یک سیستم حمایتی اجتماعی – خانوادگی و احساس ایمنی در روابط اجتماعی جهت ترمیم سبک دلبستگی های ناایمنی که افراد مصرف کننده مواد دارند، می تواند در بازتوانی و ترک مواد کمک کننده باشد.
دخانیات در خانواده
مدل یابی گرایش به مصرف سیگار براساس باور های سلامت، نگرش ها، هنجارهای ذهنی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیش بینی گرایش به مصرف سیگار براساس باورهای سلامتی، نگرش ها، هنجارهای ذهنی و تاب آوری در میان دانشجویان بود. روش:آن یک مطالعه مقطعی و تحلیلی با نمونه 361 نفری از دانشجویان دانشگاه بود..دو پرسشنامه، یکی برگرفته از الگوی باورهای مرتبط با سلامت و نظریه عمل منطقی و دیگری در باره تاب آوری، اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده هابا بسته بندی های SPSS و کمترین مجذورات جزئی (PLS) بود. مطالعه اصلی (پس از آزمایشی) نشان داد 66/16%از 108 نفری که سیگار مصرف کرده بودند، قبل از 10 سالگی سیگار کشیدن را آزموده بودند. کلیه دوستان بیش از 5/10% از آنها (108 نفر) سیگار مصرف می کردند. معادلات ساختاری گویای آن بود که مدل مفهومی تحقیق حاضر می تواند گرایش به مصرف سیگار را در میان دانشجویان پیش بینی کند. بالاترین ضریب بین نگرش و مصرف سیگار است. هنجار ذهنی در مرحله بعدی قرار دارد. یافته ها از نقش ترکیبی مدل های باورهای سلامت، مدل رفتار برنامه ریزی شده و تاب آوری در پسش بینی گرایش به مصرف سیگار حمایت می کند.
اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب بر کیفیت زندگی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب بر کیفیت زندگی معتادان بود. روش: پژوهش مورد نظر از نوع روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش عبارت بودند از: مردان معتادی که در سال 1394 به مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز مراجعه کرده بودند.50 نفر از این معتادان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و بطور تصادفی کاربندی آزمایش انجام شد. شرکت کنندگان پرسش نامه کیفیت زندگی را در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بعد از 60 روز) تکمیل کردند. گروه آزمایش، آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب را در 10 جلسه، 90 دقیقه ای، هرهفته یک بار دریافت نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب منجر به افزایش کیفیت زندگی در حیطه های جسمانی، روان شناختی، اجتماعی و محیطی در معتادان شد. نتیجه گیری: آموزش گروهی مفاهیم نظریه انتخاب می تواند افزایش کیفیت زندگی در معتادان را در پی داشته باشد.
"اثرات بیولوژی مستقیم و غیر مستقیم الکل "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۶ شماره ۸۸
حوزههای تخصصی:
اثربخشی موسیقی درمانی بر اضطراب حالت- صفت معتادین در مرحله بازتوانی غیردارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر موسیقی درمانی بر میزان اضطراب حالت- صفت معتادین در مرحله بازتوانی غیردارویی بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل معتادین در حال بازتوانی بودند که در آبان ماه سال 1393 برای ترک و بازتوانی به کمپ همیاران پاک در استان اردبیل مراجعه کرده بودند. نمونه آماری را 32 نفر از معتادین، در محدوده سنی 50-16 سال تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه اضطراب حالت- صفت استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل در اضطراب حالت و صفت تفاوت وجود دارد. به عبارت دیگر اضطراب حالت و صفت معتادین گروه آزمایش بعد از موسیقی درمانی کاهش یافته بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت موسیقی درمانی به تنهایی یا در کنار سایر مداخلات روان شناختی می تواند روش مؤثری برای کاهش اضطراب معتادین در مرحله بازتوانی غیردارویی باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی بر پیشگیری از عود بعد از مرحله سم زدایی در افراد ترک کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی بر پیشگیری از عود در افراد ترک کننده مواد بعد از مرحله سم زدایی انجام شده است.
روش: در یک طرح نیمه آزمایشی گروهی 39 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی (بر پایه معیارهای تشخیصی (DSM- IV- R) که مرحله سم زدایی را به پایان رسانده و به مرکز جمعیت آفتاب شهر تهران مراجعه کرده بودند به صورت نمونه گیری در دسترس در دو گروه آزمایشی (گروه مهارت های مقابله ای و سبک زندگی) و یک گروه کنترل گمارده شدند. گروه های آزمایشی اول و دوم در 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی قرار گرفت و گروه کنترل در طول مدت درمان هیچ آموزشی دریافت نکرد و در انتظار درمان ماند. آزمودنی های مورد پژوهش از طریق آزمایش مورفین قبل از شروع درمان و 4 ماه پس از پایان درمان گروهی مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون خی دو استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین فراوانی عود در سه گروه مهارت های مقابله ای، سبک زندگی و کنترل وجود داشت (01/0P<). همچنین بین فراوانی عود در دو گروه مهارت های مقابله ای و سبک زندگی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P>).
نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که هر دو آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی در پیشگیری از عود در گروه های مورد مطالعه موثر بوده اند. همچنین بین اثربخشی دو گروه آموزشی در پیشگیری از عود در مرحله پی گیری تفاوتی مشاهده نشد. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت آموزش مهارت های مقابله ای و سبک زندگی به نحو قابل توجهی موجب پیشگیری از عود در افراد تحت آموزش می شود.
رابطه بین سوگیری های شناختی و وسوسه در افراد مبتلا به وابستگی به مواد افیونی: نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بر اساس تحقیقات اخیر، سوگیری در پردازش اطلاعات و ارتباط آن با سایر فاکتورها مثل وسوسه و خصوصیات شخصیتی نقش مهمی را در سبب شناسی و نگهداری اختلالات وابستگی به مواد بازی می کنند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سوگیری های شناختی و وسوسه است. روش: به این منظور 100 نفر از افراد مذکر وابسته به مواد افیونی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با اجرای آزمایه های پروب دات، حافظه بازشناسی، تکمیل کلمات ناتمام، پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز و مقیاس پنج عاملی شخصیت نئو جمع آوری گردید. داده های پژوهش با تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که برخی از خصوصیات شخصیتی می توانند نقش تعدیل کنندگی را در رابطه بین وسوسه و سوگیری توجه و حافظه ضمنی بازی کنند، اما این ویژگی ها اثری در رابطه بین وسوسه و سوگیری حافظه آشکار نداشتند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن بود که پردازش های شناختی خودکارمثل توجه و حافظه ضمنی، پردازش های پایین به بالا هستند و تحت تأثیر خصوصیات شخصیت فرد قرار می گیرند، در حالی که پردازش های شناختی آگاهانه مثل حافظه آشکار، پردازش بالا به پایین هستند و تحت تأثیر ادراک فرد قرار می گیرند.
مقایسه اثر بخشی درمانگری شناختی– رفتاری(CBT) و درمانگری فعال سازی رفتاری(BAT) در اصلاح عملکرد شناختی ( حافظه کاری و زمان واکنش ساده(SRT)) سوء مصرف کنندگان هروئینی در افغانستان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی– رفتاری(CBT) و درمانگری فعال سازی رفتاری(BAT) در اصلاح عملکرد شناختی ( حافظه کاری و زمان واکنش ساده(SRT)) سوء مصرف کنندگان هروئین در افغانستان انجام شده است.
بدین منظور در قالب یک طرح شبه آزمایشی دو گروهی با پیش آزمون و آزمون نهایی تعداد 30 نفر از سوء مصرف کنندگان هروئینی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد طبیبان جهانی کابل به روش در دسترس انتخاب و با استفاده از روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی یک (CBT) و آزمایشی دو (BAT) جایگزین شدند. هر دو گروه در ابتدا با استفاده از آزمون حافظه فعال (WMI) از زیر مقیاس های حافظه وکسلر (ویرایش سوم) و نرم افزار استروپ، حافظه کاری و زمان واکنش آنان ارزیابی گردید. سپس گروه آزمایشی یک درمان شناختی رفتاری و گروه دو درمان فعال سازی رفتاری طی 10 جلسه درمان گروهی را دریافت نمودند. در پایان مجدداً بواسطه آزمون های فوق مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل یافته ها نشان دهنده تفاوت معناداری در عملکرد حافظه کاری و زمان واکنش ساده هر دو گروه می باشد. این یافته ها نشان می دهند که درمانگری رفتاری- شناختی بر بهبود حافظه کاری و درمانگری فعال سازی رفتاری بر کاهش زمان واکنش افراد وابسته به هروئین اثر بخش تر می باشد. بنابر این هر دو روش درمانگری در اصلاح عملکرد شناختی برای افراد وابسته به هروئین قابل کاربرد است.
رابطه بین ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۱
97-112
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانشجویان بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه این پژوهش شامل 361 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد سمنان در سال 96 بودند که بر اساس جدول کرجسی و مورگان و به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه ناگویی خلقی تورنتو (1994)، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان گرتز و روئمر (2004) و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد زرگر و همکاران (1385) بود. داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مولفه های ناگویی خلقی و آمادگی به اعتیاد رابطه وجود داشت. دشواری در شناسایی احساسات و دشواری در توصیف احساسات در مجموع 18 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد را تببین کردند. همچنین، نتایج نشان داد که بین مولفه های بدتنظیمی هیجانی با آمادگی به اعتیاد رابطه وجود داشت. عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در کنترل تکانه و دشواری در دست زدن به رفتار هدفمند در مجموع 29 درصد از واریانس آمادگی به اعتیاد را تببین کردند. در مجموع نتایج حاکی از اهمیت و نقش ناگویی خلقی و بدتنظیمی هیجانی در وابستگی به مواد بود لذا توجه به تنظیم هیجان با استفاده از راهبردهای مناسب در پیشگیری از وابستگی به مواد ضروری است.
تجربه زیسته زنان معتاد در شهر تهران: دستیابی به یک الگوی تبیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
111-134
حوزههای تخصصی:
هدف : اعتیاد در زنان، به دلیل نقش به سزای آن ها در استحکام خانواده و فرزندپروری، آسیب های مضاعفی را به همراه دارد. هدف این پژوهش، کشف علل موثر بر گرایش زنان و دختران به مصرف مواد مخدر و تولید یک مدل نظری در زمینه ی علل اعتیاد زنان و دختران بوده است. روش: روش این پژوهش نظریه ی زمینه ای از نوع کیفی بود. جامعه ی پژوهش، زنان معتاد مراجعه کننده به کمپ بانوان چیتگر در سال های 93 تا 95 تهران بود. نمونه ی پژوهش ، 30 نفر از زنان معتاد مراجعه کننده بودند که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. یافته ها: سه تم اصلی خانواده ی آسیب زا (متشکل از مقوله های والدگری نامناسب، مصرف در خانواده، تعارض در خانواده، قطع ارتباط با خانواده، تشکیل روابط مخرب)، شرایط فردی آسیب پذیر (متشکل از مقوله های ویژگی های فردی آسیب پذیر، فشار روانی زیاد، خوددرمانی، تشکیل روابط مخرب) و ازدواج ناموفق (متشکل از مقوله های ازدواج ناموفق، فشار روانی زیاد، احساس بی پناهی، خوددرمانی، تشکیل روابط مخرب) به عنوان عوامل موثر بر گرایش به سوءمصرف مواد مخدر و دو تیپ اصلی زنان مقاومت کننده (متشکل از مقوله های مقاومت در برابر مصرف، ترک های طولانی مدت ولی همراه با لغزش) و زنان تسلیم شونده (متشکل از مقوله های تسلیم در برابر مصرف، ترک های متعدد کوتاه مدت با لغزش های پیاپی) کشف و استخراج و نهایتا یک مدل نظری ارائه شد. نتیجه گیری: با استفاده از نتایج این تحقیق می توان زنان و دختران در معرض آسیب به سوءمصرف مواد را شناسایی و اقدامات پیشگیرانه برای آنان تنظیم کرد.
مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر الگوی لوینسون و ماتریکس در بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در حال حاضر اختلال های مصرف مواد و پیامدهای ناخوشایند ناشی از آن یکی از مهم ترین مشکلات سلامت عمومی در سراسر جهان به شمار می رود. این پژوهش با هدف بررسی مقایسه اثربخشی درمان های مبتنی بر الگوی لوینسون و ماتریکس در بهزیستی روان شناختی افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش: روش پژوهش، از نوع شبه آزمایشی و حجم نمونه شامل 45 مرد وابسته به مواد بود که به شیوه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش1 (15نفر)، آزمایش2 (15نفر) و گواه (15نفر) گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف فرم کوتاه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از موثر بودن هر دو روش در ارتقای نمرات بهزیستی روان شناختی داشت (001/0>p). پس ازدوماه پیگیری نیز نتایج حاکی از پایدار بودن نتایج مداخله در گروه های آزمایش داشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت برنامه مداخله الگوی لوینسون مؤثرتر از روش ماتریکس بوده است. بنابراین توصیه می شود روان شناسان و مشاوران شاغل در مراکز درمان سوءمصرف مواد از روش الگوی لوینسون به جای روش درمانی ماتریکس و در کنار درمان دارویی و رفع علائم جسمانی جهت افزایش بهزیستی روان شناختی استفاده کنند.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی (مبتنی بر آموزش مهارت ها) بر کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین بود. پژوهش حاضر طرحی نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود و جامعه آماری آن، کلیه زنان وابسته به متامفتامین بود که در مراکز درمانی ترک اعتیاد شهر بیرجند در سال 1393 تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار داشتند. با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 34 نفر انتخاب و به صورت مساوی و کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس تنها گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت رفتار درمانی دیالکتیکی به صورت گروهی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تکانشگری بارت و پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجانی (DERS) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری، بر روی هر دو گروه اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در سطح معناداری 05/0P< تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی بطور معناداری در کاهش تکانشگری و افزایش تنظیم هیجانی زنان وابسته به متامفتامین موثر می باشد (001/0P<).
جایگاه میل شدید به مواد در اعتیاد
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به شناسایی مفاهیم میل شدید به مواد به کمک چندین الگو پرداخته می شود که طی 60 سال (1948-2009) شکل گرفته اند. شواهد گردآوری شده نشان دهنده ی این است که میل شدید به مواد (هوس) یک سازه ی ضروری و مناسب برای پژوهش است، زیرا باعت بی ثبات شدن بیمارانی می شود که به دنبال درمان اعتیاد هستند. این الگوها به چهار دسته تقسیم می شوند: الگوهای شرطی سازی، الگوهای شناختی، الگوهای روان شناسی زیستی و الگوهای انگیزشی. در الگوهای شرطی سازی، میل شدید به مواد به واکنش خودکار و نا خودآگاه نسبت به یک محرک گفته می شود. در الگوهای شناختی، میل شدید به مواد در نتیجه ی عملکرد سیستم های پردازش اطلاعات به وجود می آید. در الگوهای روان شناسی زیستی، میل شدید به مواد را می توان تا حدی به کمک عوامل زیست شناختی با تکیه بر مؤلفه های انگیزشی تعریف کرد و بالاخره، در الگوهای انگیزشی، میل شدید به مواد، بخشی از یک چارچوب تصمیم گیری بزرگ تر است. روشن است که هیچ یک از این الگوها به تنهایی قادر به تبیینی جامع از میل شدید به مواد نیستند، این نکته دلالت بر این دارد که درک قابل اطمینان از این پدیده تنها با توجه کامل به این پدیده به دست می آید. تعریفی بازبینی شده از میل شدید به مواد پیشنهاد می شود.
مکانیزم های دفاعی در خانواده های افراد مبتلا به سومصرف موادمخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف از انجام این پژوهش، بررسی مکانیزم ها و سبک های دفاعی در خانواده افراد مبتلا به مصرف و سوء مصرف مواد بود. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی بود. نمونه این پژوهش متشکل از 280 نفر(هرگروه 70 نفر) از خانواده افراد سومصرف کنندگان مواد مخدر، الکل، دارو و سیگار بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزم های دفاعی پرسش نامه سبک های دفاعی آندروز(1993) بود. یافته ها: بیشترین میانگین و درصد استفاده از مکانیزم های رشد نایافته در همراهان بیماران مبتلا به مصرف مواد مخدر و الکل بوده و کمترین میانگین و درصد در همراهان بیماران مبتلا به مصرف مواد آرام بخش بوده است. در میان مکانیزم های رشد نایافته بیشترین درصد استفاده را انکار در همراهان سوء مصرف الکل و کمترین درصد استفاده را مکانیزم گذار به عمل در همراهان مصرف مواد مخدر داشته است. نتیجه گیری: مکانیزم های دفاعی شناخت ما را از خود تغییر می دهد، از این رو مکانیزم های دفاعی ناپخته، مانعی برای درک واقعیت در افراد می شوند و امکان دفاع منطقی و موثر را از فرد سلب می کنند و ظرفیت بینشی و خوداکتشافی فرد را کاهش می دهند.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی در پیش گیری از گرایش دانش آموزان به سوءاستفاده از مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش هوش هیجانی در پیشگیری از گرایش دانش-آموزان به سوء استفاده از مواد مخدر می باشد. روش: روش تحقیق شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری را دختران پیش دانشگاهی شهر اردبیل بود که از میان آن ها ابتدا 240 دانش آموز به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند سپس از بین آن ها 60 نفر با گرایش بالا به مواد انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند.گروه آزمایش به طور منظم به مدت 3هفته در طی 4جلسه در دوره آموزش هوش هیجانی حضور یافتند و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مقیاس پذیرش اعتیاد واستعداد اعتیاد استفاده شد. یافته ها: نتایج حکایت از اثربخشی معنادار آموزش هوش هیجانی داشت. نتیجه گیری: هوش هیجانی و ارتقا آن می تواند در پیشگیری از گرایش افراد به سوء استفاده از موادتأثیر گذار باشد.