فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۰۶۴ مورد.
بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان شیوع اختلالات رفتاری دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع همه گیرشناسی است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی مدارس دولتی شهر تهران در سال 1385 است. حجم نمونه 1420 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه علایم مرضی کودکان (CSI-4) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، آمار توصیفی و استنباطی (آزمون دو نسبت مستقل) به کار بسته شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که: 1. بیشتر دانش آموزان دوره ابتدایی (68.9 درصد) فاقد اختلالات رفتاری و 31.1 درصد از آنان دارای اختلالات رفتاری هستند. 2. میزان ترس مرضی دانش آموزان دختر به طور معناداری بیشتر از دانش آموزان پسر است. 3. میزان اختلال تیک صوتی و تیک حرکتی دانش آموزان پسر به طور معناداری بیشتر از دانش آموزان دختر است. 4. میزان اختلال اضطرابی دانش آموزان دختر به طور معنادار بیشتر از دانش آموزان پسر است. 5- میزان اختلال نافرمانی (بی اعتنایی مقابله ای) در دانش آموزان پسر بطور معنادار بیشتر از دانش آموزان دختر است. نتیجه گیری: از یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد یک سوم از دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران دارای اختلالات رفتاری هستند.
شیوع و تنوع ناتوانی های ویژه یادگیری در دانش آموزان دوره ابتدایی شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف: تعیین میزان شیوع ناتوانی های ویژه یادگیری و انواع آن به تفکیک جنسیت و پایه تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی شهر شیراز هدف اصلی این تحقیق بود. روش: در این پژوهش، ابتدا از پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر(فرم معلم)، جهت غربالگری
دانش آموزان مبتلا به اختلالات رفتاری استفاده گردید. به این ترتیب تعداد 401 دانش آموز (200 پسر و 201 دختر) که مبتلا به اختلالات رفتاری نبودند مورد بررسی قرار گرفتند. این تعداد دانش آموز با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. چک لیست مایکل باست و چک لیست های اختصاصی مرکز ناتوانی های یادگیری شهر شیراز در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده، همسانی درونی، پایایی باز آزمایی و روایی چک لیست ها را تأیید کردند. همچنین میزان شیوع ناتوانی های یادگیری 7/9 درصد، نارساخوانی 7/8 درصد، ناتوانی های ریاضی 7/6 درصد و ناتوانی های دیکته 2/7 درصد کل گروه نمونه به دست آمد. با استفاده از آزمون نسبتها در هیچ یک از انواع ناتوانی-ها تفاوت معنی داری بین نسبت مبتلایان دختر و پسر، همچنین نسبت مبتلایان کلاس سومی و کلاس چهارمی به دست نیامد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که مدارس ابتدایی جهت پیشگیری و درمان ناتوانی های یادگیری نیازمند خدمات مشاوره و راهنمایی هستند. این موضوع در برنامه ریزی، تنظیم بودجه و سیاست های آموزشی و درمانی
می توانند سودمند باشد.
بررسی عملکرد نوروسایکولوژیک و ارتباط آن با عملکرد روانی - اجتماعی و متغیر های بالینی در اختلالات دوقطبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی کارکردهای نوروسایکولوژیک در حالت های مختلف اختلال دوقطبی و پاسخ به این سئوال که آیا بیماران دوقطبی وابسته به حالت بالینی شان الگوی متفاوتی از عملکرد نوروسایکولوژیک نشان می دهند یا خیر ، بود. 15 بیمار دوقطبی افسرده ، 15 بیمار دوقطبی منیک ، و 15 بیمار دوقطبی یوتایمیک از لحاظ نوروسایکولوژیکی ( کارکرد اجرائی ، توجه ، حافظه کلامی ، حافظه دیداری ) مورد ارزیابی قرار گرفتند . گروه مقایسه شامل 15 آزمودنی بهنجار بدون داشتن سابقه اختلالات روانپزشکی یا نورولوژیکی بود . برای تحلیل داده ها از روش های آماری ANOVA و همبستگی پیرسون استفاده شد .هیچ تفاوت معناداری در عملکرد نوروسایکولوژیک در بین گروه های دوقطبی مشاهده نشد. گروه های دوقطبی افسرده ، منیک، ویوتایمیک در کارکرد اجرائی و حافظه کلامی در مقایسه با گروه بهنجار عملکرد ضعیف تری از خود نشان دادند .
"
مقایسه انواع کودک آزاری در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی زاهدان
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق مقایسه انواع کودک آزاری (جسمانی، عاطفی، غفلت و بهره کشی) در بین دانش آموزان دختر و پسر سال سوم متوسطه شهر زاهدان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- مقایسه ای می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه سوم مقطع متوسطه شهرستان زاهدان درسال اجرای تحقیق بوده اند. با استفاده از روش نمونه-گیری خوشه ای تعداد 360 نفر(180 نفر دختر و 180 نفر پسر) به صورت تصادفی به پرسشنامه محقق ساخته پاسخ دادند. یافته ها نشان داد که بین کودک آزاری جسمانی و کودک آزاری ناشی از غفلت در بین دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد اما دختران بیش از پسران مورد کودک آزاری عاطفی و پسران بیش از دختران مورد بهره کشی اقتصادی قرار می گیرند.
دانستنی هایی برای والدین (17) آنچه باید والدین درباره اختلال بی اعتنایی مقابله ای کودکان بدانند
مقایسه پیشرفت مهارت نوشتن در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و عادی پایه اول ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه پیشرفت مهارت نوشتن در دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی و عادی پایه اول ابتدایی انجام شده است.روش: در این پژوه، روش مورد استفاد، علی مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانش اموزان پایه اول ابتدایی در شهر فسا است که از کل مدارس ابتدایی، 6 مدرسه دخترانه و پسرانه و از هر مدرسه 5 دانش آموز عادی (مجموعا 30 دانش آموز دختر و پسر) به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای گزینش دانش آموزان با نارسایی توجه/بیش فعالی، با مراجعه به 23 دبستان و با استفاده از معیارهای تشخیضی و آماری انجمن روانپزشکی آمریکا (2000) و مقایس کانرز نسخه مربوط به معلمان، 30 دانش آموز دختر و پسر با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی غربالگری شدند. ابزار مورد استفاده برای سنجش مهارت نوشتن، آزمون پیشرفت مهارت نوشتن پایه اول ابتدایی (راغب، 1384) است. برای تحلیل داده ها از آزمون t، تحلیل واریانس، همبستگی و خی دو استفاده شده است.یافته ها: در نوشتن (املا و انشا) برخوردارند. در خرده آزمون «نوشتن اسم تصویر» بین گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نگردید.در مقایسه گروه عادی و زیر نوع های اختلال، بیشترین تفاوت مربوط به گروه با اختلال از نوع بی توجه و گروه با اختلالاز نوع بی توجه و گروه با اختلال از نوع تکانشگری بود. همچنین، بین عملکرد دختران و پسران در گروه عادی و بیش فعال، تفاوتی به دست نیامد. یافته های پژوهش نشان داد که بین پیشرفت مهارت نوشتن و زیر نوع های اختلال رابطه معناداری وجود ندارد، از سوی دیگر بین معیارهای تشخیصی انجمن روانپزشکی امریکا و مقایس کانرز همبستگی در سطح 0.87 به دست آمد.نتیجه گیری: دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، به ویژه نوع بی توجه ضعیف ترین عملکرد را در املا و انشا از خود نشان دادند.
شناسایی عوامل مؤثر بر فرار دختران و بررسی رابطه این عوامل با اختلالات روانی آنان در استان خوزستان
مقایسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با مادران دختران عادی شهر کاشان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"هدف: در این تحقیق سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی مقایسه شده است. هدف از این مطالعه پاسخ به این پرسش بود که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی بر سازگاری اجتماعی مادران تأثیر منفی دارد یا نه؟
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مورد- شاهدی از نوع تحلیلی است. نمونه های این تحقیق شامل 80 نفر، 40 مادر دارای فرزند دختر عقب مانده ذهنی با انتخاب تصادفی از مدارس استثنایی و 40 مادر دارای فرزند دختر عادی با انتخاب تصادفی از بین مادرانی که با گروه مورد همتاسازی شده بودند، می باشد. در این مطالعه از مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن وپی کل (1974) استفاده شد. این مقیاس یک مصاحبه نیمه سازمان یافته است که سازگاری اجتماعی رادرهفت نقش یا حوزه اصلی بررسی می کند. این نقشها شامل: سازگاری در شغل، فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی و وضعیت اقتصادی می باشد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی داری وجود دارد. آنالیز واریانس و همبستگی نشان داد که بین سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب مانده ذهنی با متغیرهای دموگرافیک سن کودک، سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتیب تولد فرزند عقب مانده ذهنی ارتباط معنی داری وجود ندارد .
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله به نظر می رسد در مجموع مادران دارای دختر عقب مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری دارند. "
مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار 18 ـ 12 ساله شهرستان اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان مقایسه ویژگیهای شخصیتی نوجوانان عادی و بزهکار شهرستان اهواز انجام شده است. هدف از اجرای این تحقیق پاسخ به این سؤال بوده که آیا بین نوجوانان عادی و بزهکار از لحاظ ویژگیهای شخصیتی از قبیل هیجان پذیری، گوشه گیری، وسواس، افسردگی، افکار پارانوئید، پرخاشگری، بی قراری و تمایلات ضداجتماعی تفاوت معنیداری وجود دارد؟
حجم نمونه پژوهش 150 نوجوان مشتمل بر (75 نوجوان عادی و 75 نوجوان بزهکار) بود که گروه بزهکار بصورت تصادفی از مرکز اصلاح و تربیت شهرستان اهواز و افراد عادی نیز به صورت گروه های در دسترس با در نظر گرفتن دامنه سنی مورد نظر از سطح شهر انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ویژگیهای شخصیتی و ودورث (1920) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آماری میانگین، واریانس، آزمونt گروه های مستقل و تحلیل واریانس یک عاملی با طرح اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج آزمونt نشان داد که بین نوجوانان عادی و بزهکار از لحاظ ویژگیهای شخصیتی هشتگانه مذکور اختلاف معنیداری وجود دارد. بنابراین تمام فرضیه ها به صورت مورد نظر تأیید شدند. همچنین تحلیل واریانس یک عاملی با طرح اندازه گیری مکرر (مانووا) نشان داد که بین متغیرهای آزمایشی هشتگانه در هر دو گروه (عادی و بزهکار) اختلاف آماری معنیداری وجود دارد. (001/0p <).
" نقش حافظه آشکار وحافظه ضمنی در افراد مبتلا به لکنت "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: لکنت یکی از شایع ترین اختلالات گفتاری است. با این وجود علت آن به درستی مشخص نیست. آسیب عملکردهای شناختی همچون حافظه هیجانی و توجه یکی از عوامل مهم آن به شمار می رود. در این تحقیق بعنوان هدف اصلی، عملکرد حافظه آشکار و حافظه ضمنی بین افراد مبتلا به لکنت و افراد عادی مورد مقایسه قرار گرفته و همچنین بصورت جنبی میزان اضطراب و افسردگی در این دو گروه مقایسه شده است.
روش بررسی: این مطالعه ازنوع تحلیلی مورد- شاهدی تحلیلی می باشد. تعداد 30 نفر افراد مبتلا به لکنت به عنوان آزمودنی با انتخاب هدفمند از نمونه های در دسترس و مراجعه کننده به کلینیک های گفتار درمانی تهران و 30 نفر افراد عادی به عنوان گروه شاهد از طریق همتاسازی با گروه مورد بر اساس سن، جنس، تحصیلات و دوزبانگی مورد مقایسه قرار گرفتند. برای بررسی عملکرد حافظه آشکار از آزمون «یادآوری نشانه ای» و برای بررسی عملکرد حافظه ضمنی از آزمون «تکمیل کردن ریشه واژه» و برای سنجش میزان اضطراب و افسردگی افراد از پرسشنامه سلامت عمومی (28 GHQ) استفاده شد. سپس متغیرهای تعداد واژه های با بار عاطفی مثبت و منفی در حافظه آشکار و حافظه ضمنی و نیز نمره میزان اضطراب و افسردگی با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، تی زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که افراد مبتلا به لکنت واژه های با بار عاطفی مثبت درحافظه آشکار را به طور معنی داری نسبت به افراد عادی کمتر بازشناسی می کنند. همچنین افراد مبتلا به لکنت در آزمون های حافظه آشکار وحافظه ضمنی، واژه های با بار عاطفی منفی را بیشتر از واژه های با بار عاطفی مثبت بازشناسی می کنند. علاوه بر این مشخص شد که میزان اضطراب افراد مبتلا به لکنت به طور معناداری بیشتر از افراد عادی بود، همچنین میزان افسردگی افراد مبتلا به لکنت بیشتر از افراد عادی بود ولی تفاوت آنها معنادار نبود .
نتیجه گیری: با توجه به نقش عملکردهای شناختی از جمله حافظه هیجانی در برنامه ریزی حرکتی گفتار و مشاهده تفاوت درعملکرد حافظه هیجانی مثبت و منفی بین افراد لکنتی و عادی در این مطالعه، به نظر می رسد که توجه به مقوله حافظه هیجانی در بازتوانی افراد مبتلا به لکنت می تواند مؤثر واقع شود."
تعیین مشخصات روان سنجی مقیاس درجه بندیSNAP-IV، اجرای والدین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: پرسشنامه SNAP-IV، مقیاسی جهت تشخیص و درجه بندی اختلال بیش فعالی – کمبود توجه است که توسط سوانسون، نولان و پلهام تألیف شده است. هدف از این پژوهش تعیین مشخصات روان سنجی این آزمون در جامعه کودکان 7 تا 12 سال شهر تهران بر اساس نظرات والدین است.
روش بررسی: پژوهش توصیفی حاضر از نوع مطالعات متدولوژیک، کاربردی و اعتبارسنجی است. از جامعه کودکان تهرانی، نمونه ای به حجم 1000 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و سپس از مادران این کودکان خواسته شد طبق مقیاس SNAP-IV، کودک خود را ارزیابی کنند. 686 پرسشنامه بطور کامل پاسخ داده شد و مابقی بعلل مختلف و نقص های موجود حذف گردید. بدین ترتیب حجم نمونه نهایی 686 نفر بود. 30 نفر از اعضاء نمونه مجدداً یک ماه پس از اجرای اصلی، مورد آزمون قرارگرفتند. همچنین مصاحبه بالینی نیز روی 30 نفر از نمونه ها انجام شد. جهت بررسی و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، کولموگراف – اسمیرنوف، لوین و آزمون تی برنز فیشر استفاده شد.
یافته ها: روایی ملاکی آزمون 48/0 و طبق تحلیل عامل این آزمون دارای 3 عامل است که مجموعاً 56% واریانس را تبیین می کنند. روایی محتوا نیز مورد تأیید متخصصان است. ضریب پایایی بازآزمون برابر با 82% ، آلفای کرونباخ 90/0 و ضریب دو نیمه کردن 76/0 می باشد. نقطه برش در کل مقیاس و هر کدام از خرده مقیاس های کمبود توجه و بیش فعالی به ترتیب برابر با 57/1 و 45/1 و 9/1 است.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد آزمون از مشخصات روان سنجی مناسبی برخوردار است و استفاده همراه با اطمینان آن را در موقعیت های مختلف پژوهشی، تشخیصی و درمانی توصیه می کند.