ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۵۲۲.

تأثیر یک دوره مکمل دهی عصارة دارچین بر پاسخ nAChR عضلة اسکلتی موش های صحرایی سالمند به فعالیت حاد وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سالمندی فعالیت وامانده ساز سارکوپنیا گیرندة نیکوتینی استیل کولین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۵۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۴۰
مصرف مکمل های حاوی آنتی اکسیدان در بهبود عملکرد در دوران سالمندی اهمیت زیادی دارد. هدف این تحقیق، بررسی تأثیر یک دوره مکمل دهی عصاره دارچین بر پاسخ گیرندة نیکوتینی استیل کولین (nAChR)پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز در موش های صحرایی سالمند بود. 32 سر موش سالمند نژاد ویستار به طور تصادفی در چهار گروه ورزش وامانده ساز، دارچین، دارچین– ورزش و کنترل تقسیم شدند. موش ها در گروه دارچین و دارچین- ورزش mg/kg/day 200 عصارة دارچین به مدت 14 روز به صورت گاواژ دریافت کردند. در گروه ورزش و دارچین– ورزش، موش ها ابتدا با سرعت m/min 10 برای گرم کردن روی تردمیل راه رفتند و سپس هر دو دقیقه، m/min 2 به سرعت تردمیل اضافه شد تا سرعت به m/min 28 رسید. پس از بیهوشی، عضله SOL و EDL در حالت استراحت، بلافاصله و چهار ساعت بعد خارج شد. از روش هموژن کردن و سپس وسترن بلات برای شناسایی تغییر متغیرها استفاده شدند. داده ها با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه (One Way ANOVA) در سطح معناداری (05/0 ≥P ) تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که میزان nAChR بلافاصله و چهار ساعت بعد در عضله SOL، در همه گروه ها به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (05/0˂ P). با وجود این در عضله EDL این افزایش معنادار نبود (05/0 ≤P). به نظر می رسد که مکمل دهی عصاره دارچین و فعالیت استقامتی، روش مناسبی برای کاهش توسعة سارکوپنیا و افزایش سنتز nAChR در افراد سالمند باشد.
۵۲۳.

مقایسه پاسخ های حاد سیستم انعقادی خون به فعالیت ورزشی در مردان فعال و غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انعقاد خون حوادث قلبی- عروقی زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده زمان پروترومبین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۶
هدف: در این مطالعه تأثیر حاد فعالیت ورزشی بر پلاکت ها و سیستم انعقادی خون در افراد فعال و غیرفعال بررسی و مقایسه شد. مواد و روش ها: 15 مرد فعال با میانگین سنی 37/1±9/24 سال و 15 مرد غیرفعال با میانگین سنی 34/1±6/25 سال، فعالیت ورزشی زیربیشینه را با 70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بر روی دوچرخه ارگومتر، بمدت 30 دقیقه اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری زمان پروترومبین(PT)، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده(aPTT)، فیبرینوژن و تعداد پلاکت ها(PC) قبل، بلافاصله بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه برگشت به حالت اولیه جمع آوری شد. یافته ها: 30 دقیقه فعالیت ورزشی باعث کاهش معنی دار PT و aPTT شد (001/0≥P). همچنین، نتایج آزمون مجدور اتا نشان داد که به ترتیب 712/0 و 737/0 از تغییرات PT و aPTT را می توان به فعالیت ورزشی نسبت داد. نتیجه گیری: به نظر می رسد که فشار جسمانی منجر به افزایش تعداد پلاکت ها و تحریک سیستم انعقادی خون می شود که این مسئله ممکن است خطر تشکیل ترومبوز شریانی را، مخصوصاً در آزمودنی های غیرفعال افزایش دهد.
۵۲۴.

مقایسه برخی شاخص های بیوشیمیایی خطر بیماری های سرطانی در زنان یائسه فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی سرطان یائسگی شاخص های خطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۱۷
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه برخی شاخص های بیو شیمیایی خطر بیماری های سرطانی در زنان یائسه فعال و غیر فعال بود. به این منظور 74 زن یائسه بر اساس پرسشنامه فعالیت بدنی بک در دو گروه فعال) با سن 3/4 ± 89/55 سال ، قد 05/0± 93/156 سانتی متر ، وزن 50/6 ± 18/63 کیلو گرم، درصد چربی 29 /6 ± 25/26، شاخص توده بدن 3/2 ±79/25 کیلو گرم بر متر مربع و آمادگی هوازی 08/5 ±02/34 میلی لیتر بر کیلو گرم وزن بدن در دقیقه) و غیرفعال(با سن 80/4± 57 سال ، قد 052/ ±95/156 سانتی متر ، وزن67/7±9/65 کیلو گرم ، درصد چربی 44/6±07/27 ، شاخص توده بدن 95 /1 ± 69/26 کیلوگرم بر مترمربع و آمادگی هوازی 10/2±21/24 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) قرار گرفتند. از افراد در حالت ناشتا خونگیری به عمل آمد . تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T مستقل نشان داد که میزان عامل رشد شبه انسولین- یک (IGF-1) در زنان یائسه فعال به طور معنی داری بیشتر از زنان یائسه غیر فعال است. همچنین مقدار پروتئین سوم متصل به عامل رشد شبه انسولین (IGFBP-3 )، نسبت ، انسولین، گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین در زنان یائسه فعال و غیر فعال تفاوت معنی داری با هم نداشت. می توان گفت انجام طولانی مدت فعالیت های بدنی می تواند سطح بهینه ای را برای شاخص های بیوشیمیایی خطر بیماری های سرطانی ایجاد کند.
۵۲۵.

اثر تمرین شنا بر درد نوروپاتی القا شده به روش CCI در موش های صحرایی نر بالغ : مطالعه رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین شنا هایپرآلجیزیا آلودینیا درد نوروپاتی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی آسیب شناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۱۵۹۲ تعداد دانلود : ۹۵۶
در پژوهش حاضر اثر تمرین شنا بر آسیب ناشی از فشردگی مزمن (CCI) عصب سیاتیک در موش های صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، 40 سر موش صحرایی نژاد ویستار هشت هفته ای به پنج گروه تقسیم شدند که عبارت هستند از: گروه القای نوروپاتی با مدل CCI و تمرین شنا (CCIST)، گروه القای نوروپاتی با مدل CCI بدون تمرین شنا (CCI)، گروه سالم با تمرین شنا (ST)، گروه کنترل سالم بدون تمرین شنا و گروه شم جراحی CCI (Sham CCI). گروه های CCIST و CCI توسط زدن چهار گره شل بر روی عصب سیاتیک، با آسیب عصبی محیطی مواجه شدند. شایان ذکر است که پروتکل تمرینی شنا به مدت دو هفته (5 روز در هفته به مدت 30 تا60 دقیقه) به طول انجامید. علاوه براین، آزمون های رفتاری شامل: مطالعه هایپرآلجیزیا و آلودینیای مکانیکی و حرارتی بود که هر هفته انجام می شد . یافته های آماری نشان می دهد که هایپرآلجیزیای مکانیکی (به ترتیب P=0.023 و P=0.013) و هایپرآلجیزیای حرارتی (به ترتیب P=0.013 و P<0.001) در هفته های اول و دوم در گروه CCIST نسبت به گروه CCI اختلاف معناداری داشته اند، اما دو هفته تمرین، تأثیر معناداری بر آلودینیای مکانیکی و سرمایشی نداشته است. درمجموع، یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که انجام فعالیت ورزشی مناسب، به صورت مستقیم بر هایپرآلجیزیا اثر می گذارد و باید به عنوان یک درمان مهم توان بخشی مورد توجه قرار گیرد.
۵۲۷.

تأثیر اسیدهای آمینه شاخه دار، گلوکز کولین و محرک کولینرژیک بر خستگی و عملکرد دستگاه عصبی مرکزی بازیکنان فوتبال مرد بزرگسال طی دوهای شدید متناوب خاص فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۵۵
هدف از تحقیق حاضر بررسی برخی مکانیسم های احتمالی خستگی و عملکرد دستگاه عصبی مرکزی بازیکنان فوتبال مرد بزرگسال طی دوره های شدید متناوب و ارائه راهبردهای برای بهبود عملکرد دستگاه عصبی مرکزی که موجب تاخثر در بروز خستگی مرکزی و بهبود اجرای ورزشی آنها خواهد شد به همین منظور محقق برای پاسخ به سوال اصلی تحقیق 30 بازیکن فوتبال مرد بزرگسال را به طور تصادفی به پنج گروه شش نفری تقسیم کرده و هر یک از این گروه ها را از لحاظ مصرف نوشیدنی ورزشی حاوی مکمل غذایی یا دارونما دو و نیم ساعت قبل و حین اجرای پروتکل ورزشی خاص فوتبال تحت تاثیر یکی از شرایط آزمایشی مصرف گلوکز اسیدهای آمینه شاخه دار کولین ومحرک کولینرژیک قرار داده است آزمودنی ها یک دوره دو هفته ای ( هر هفته چهار جلسه) پروتکل ورزشی خاص فوتبال را انجام دادند طی سه مرحله از سیاهرگ بازویی آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد توام با خونگیری در همان فاصله های زمانی آزمودنی ها تست های RPE ،CWT،POMS را انجام دادند زمان فعالیت بدنی تا بروز خستگی نیز در وهله آخر پروتکل ورزشی اندازه گیری شد
۵۲۹.

تاثیر سه نوع برنامه گرم کردن با حرکات پویا، کشش پویا و ماساژ بر میزان توان انفجاری دوندگان مرد سرعتی

۵۳۰.

مقایسه تأثیر دو برنامه بیش تمرینی قدرتی و استقامتی روی تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی مردان جوان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۰ تعداد دانلود : ۸۲۲
هدف از اجرای این تحقیق بررسی و مقایسه آثار دو برنامه بیش تمرینی قدرتی و استقامتی روی تغییرات فیزیولوژیکی و بیوشیمیائی مردان جوان ورزشکار بوده است بیش تمرینی عارضه ای است که موجب کاهش عملکرد ورزشکار شده و تغییرات فیزیولوژیکی بیوشیمیائی ایمونولوژیکی و روانی متعددی را به وجود می آورد در طی سال های متمادی متخصصان و پژوهشگران سعی و تلاش کرده اند که با تعیین برخی شاخص های فیزیولوژیکی و بیوشیمیائی در تشخیص زود هنگم این عارضه قبل از کاهش در عملکرد ورزشکار کمک کنند نمونه آماری این تحقیق را 39 نفر از دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه اراک که در سال تحصیلی 80-79 مشغول به تحصیل بوده اند تشکیل میدهند نتایج تحقیق حاضر نشان داد که برنامه بیش تمرینی قدتری موجب افزایش معنی داری در غلظت هورمون تستوسترون پلاسمای خون ونیز توان بی هوازی ورزشکاران قدرتی گردید از طرفی در غلظت هورمون کورتیزول کاهش معنی داری نشان داد همچنین متعاقب اجرای برنامه بیش تمرینی استقامتی غلظت هورمون تستوسترون کورتیزول و توان هوازی بیشینه کاهش معنی داری نشان داد
۵۳۱.

مقایسه ظرفیت های بافرینگ در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا بین ورزشکاران نخبه استقامتی و بی هوازی کار و ارتباط آن با شاخصهای هوازی و بی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات دوچرخه سواران نخبه مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا ظرفیت های بافرینگ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۵۸۹ تعداد دانلود : ۸۲۰
هدف از مطالعه حاضر مقایسه ظرفیت های بافرینگ در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا بین ورزشکاران نخبه استقامتی و بی هوازی کار و ارتباط آن با شاخصهای هوازی و بی هوازی بود. 8 دوچرخه سوار استقامتی و 6 دوچرخه سوار نخبه بی هوازی کار در دو جلسه مجزا با فاصله زمانی یک هفته یک آزمون فزاینده استاندارد و یک آزمون فرابیشینه یکنواخت را انجام دادند. در خلال آزمون فزاینده گازهای و نمونه خونی جهت اندازه گیری لاکتات، بی کربنات و pH جمع آوری شد. مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا به عنوان فاصله بین آستانه لاکتات و آستانه تنفسی جبرانی تعیین گردید. ظرفیت بافرینگ بی کربناتی از طریق فرمول [pH] Δ . Δ [HCO3] و ظرفیت غیر بی کربناتی از طریق Δ PH] ] [Δ [LA] . Δ [PH] ] – [Δ [HCO3] . [ بدست آمد. همبستگی بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تعیین و معنی دار بودن تفاوت بین متغیر ها با آزمونt استیودنت مشخص گردید. ظرفیت بافرینگ بی کربناتی (001/0 >p ) و مدت زمان مرحله بافرینگ (05/0 >p ) و تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ ( 01/0 >p ) در گروه استقامتی بطور معنی دار نسبت به گروه بی هوازی کار بالاتر بود. همبستگی معنی دار بین ظرفیت بافرینگ بی کربناتی با VO2max ( 05/0 >P ) وظرفیت بافرینگ بی کربناتی و کسر اکسیژن ( 01/0 >P ) بدست آمد. به طور خلاصه نتایج نشان داد که ظرفیت های بافرینگ در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا بین ورزشکاران نخبه متفاوت و با ظرفیت های هوازی و بی هوازی در رابطه است.
۵۳۲.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیر اضافه وزن تمرین هوازی انسولین GLUT4

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۵۸۹ تعداد دانلود : ۸۱۰
هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرین هوازی به همراه مصرف شیر بر میزان GLUT4، گلوکز و انسولین در پسران نابالغ دارای اضافه وزن بود. به این منظور، 28 پسر نابالغ (8 تا 10سال) دچار اضافه وزن(BMI) براساس پرسشنامة تغذیه ای، قابلیت های ورزشی، شاخص توده بدنی، صحت و سلامت بدنی از بین داوطلبان انتخاب شدند. سپس آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه تمرین، شیر، تمرین + شیر و کنترل تقسیم شدند. برنامة تمرینی به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و با شدت 60 - 45 درصد حداکثر ضربان قلب انجام گرفت. گروه های دریافت کنندة مکمل شیر 236 میلی لیتر شیر در روز مصرف کردند. خونگیری در شرایط 14 ساعت ناشتایی، قبل و بعد از 8 هفته برای ارزیابی سطوح GLUT4، گلوکز و انسولین انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس عاملی صورت پذیرفت. یافته های نشان داد بعد از 8 هفته میزان GLUT4 در گروه های تمرین(001 /0p=)، تمرین + شیر(005 /0p=) و شیر (002 /0p=) افزایش معنادار یافت. میزان گلوکز و انسولین در گروه های تمرین (به ترتیب 058 /0p= و001 /0p=)، تمرین + شیر (به ترتیب 001 /0p= و003 /0p=) و شیر (به ترتیب 002 /0p= و001 /0p=) کاهش داشت که این تغییرات به جز در گلوکز گروه تمرین در دیگر گروه ها معنادار بود. بنابراین به نظر می رسد یک دوره تمرین هوازی همراه با مصرف شیر، موجب بهبود هموستاز گلوکز، کاهش سطح انسولین و افزایش GLUT4 در پسران نابالغ دچار اضافه وزن می شود.
۵۳۴.

مقایسه شیوه ها و عوارض کاهش سریع وزن بین سه رده وزنی در کشتی گیران نخبه نوجوان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

۵۳۶.

عوامل همبسته با کوه گرفتگی حاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیپوکسی اشباع اکسیژن خون سرخرگی کوه نوردی کوه-گرفتگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۷ تعداد دانلود : ۷۸۷
هدف از این پژوهش یافتن عوامل مرتبط با بروز کوه گرفتگی حاد (AMS) است. بدین منظور، 218 کوه پیمای داوطلب زن و مرد (سن: 9/10±0/37 سال) در ارتفاع 4200 متری بررسی شدند. پس از گذشت 5/0 تا 2 ساعت از ورود آزمودنی ها به این ارتفاع، اشباع اکسیژن خون سرخرگی آنها در شرایط استراحت (SPO2%) اندازه گیری شد. پس از تلاش برای صعود به قله، بدترین نشانه های AMS آزمودنی ها مجدداً طی اقامت در ارتفاع 4200 متر، با استفاده از پرسشنامه لیک لوییس ثبت شد. آزمون مربع کای نشان داد آزمودنی-هایی که مستعد ابتلا به AMS نبودند (001/0>p)، در طول سال، دست کم سه شب را در ارتفاع بالاتر از 3000 متر سپری کرده بودند (01/0>p)، سابقه صعود به ارتفاع بالاتر از 5000 متر داشتند (001/0>p) و طی 2 ماه پیش از صعود، دست کم یک بار به ارتفاع بالاتر از 3000 متر صعود کرده بودند (05/0>p). همچنین، این افراد در بدو ورود به ارتفاع 4200 متری، SPO2% بالاتری داشتند (001/0>p) و بروز AMS در آنها، به طور معنی داری کمتر از سایر آزمودنی ها بود. سن، جنس، جرم بدن، شاخص توده بدنی، حجم تمرینات بدنی در هفته و سرعت صعود، ارتباط معنی داری با بروز AMS نداشت. در نتیجه، بالاتر بودن SPO2% در بدو ورود به ارتفاع، سازگاری پیشین با ارتفاع، و سابقه صعود به ارتفاعات، عواملی هستند که احتمال بروز AMS را در کوه پیمایانی که قصد صعود به ارتفاعات بالاتر از 4000 متر دارند، کاهش می دهند.
۵۳۷.

تاثیر تمرینات استقامتی بر hs-CRP سرمی به عنوان یک عامل التهابی پیشگویی کننده بیماریهای قلبی - عروقی در مردان جوان تمرین نکرده

۵۴۰.

تأثیر یک برنامه تمرینی ویژه صبح و عصر بر سازگاری زمان تمرین و زمان آزمون(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : ۱۵۸۴ تعداد دانلود : ۸۸۱
هدف تحقیق حاضر مطالعه تاثیر یک برنامه تمرینی ویژه صبح و عصر بر سازگاری زمان تمرین و زمان آزمون بوده است تا تغییرات احتمالی در برخی عوامل آمادگی جسمانی و حرکتی نسبت به زمان تمرین مطالعه شود. به این منظور، زمان واکنش ساده در پاسخ به محرک دیداری، حداکثر قدرت ایزومتریک دست، توان بی هوازی پا و استقامت عضلات کمربند شانه ای، در پیش آزمون (عصر) و پس آزمون (صبح و عصر) سنجیده شده اند. در این پژوهش 20 پسر دانش آموز داوطلب که دست کم یک سال سابقه تمرین منظم کشتی داشتند، به شکل تصادفی به دو گروه تجربی 1 (زمان تمرین 9 تا 11 صبح) و گروه تجربی 2 (زمان تمرین 4 تا 6 عصر) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت 3 هفته و هر هفته 4 جلسه در یک برنامه تمرینی کشتی شرکت داده شدند. تحلیل واریانس چند عاملی نتایج نشان داد در هیچ کدام از عوامل مورد سنجش، سازگاری معنی داری با زمان تمرین رخ نمی دهد و این در حالی است که تفاوت معنی داری بین زمان های گوناگون سنجش زمان واکنش ساده مشاهده شد(001/0=P). همچنین، بین زمان های گوناگون اندازه گیری حداکثر قدرت ایزومتریک دست، تفاوت معنی داری به وجود نیامد (195/0 =P) . سنجش توان بی هوازی پا در زمان های مختلف ارزیابی، اختلاف معناداری نشان داد (00/0 =P)، در حالی که استقامت عضلات کمربند شانه ای تغییر بارزی نیافت (273/0=P).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان