ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۴۴۲.

اثر شدت فعالیت هوازی بر انرژی دریافتی، اشتها و هورمون های تنظیم کننده انرژی در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتها انرژی دریافتی هورمون های تنظیم کننده انرژی فعالیت ورزشی هوازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۶۹۰ تعداد دانلود : ۸۴۳
تحقیق حاضر با هدف بررسی آثار فعالیت هوازی با شدت کم و زیاد بر انرژی دریافتی، اشتها و هورمون های تنظیم کننده انرژی انجام شد. شانزده مرد سالم غیر فعال (سن44/1 ±09/ 22 سال، قد 33/6±55/172 سانتیمتر، وزن 90/8±55/70 کیلوگرم، درصد چربی بدن 30/4±95/17) به صورت تصادفی به دو گروه فعالیت با شدت کم (55 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 45 دقیقه) و فعالیت با شدت زیاد (75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت 30 دقیقه) تقسیم شدند. آزمودنی ها به صورت تقاطعی متعادل، دو شرایط آزمایشی 5 روز کنترل (بدون فعالیت ورزشی) و 5 روز فعالیت را پشت سر گذاشتند. آزمودنی ها غذای مصرفی خود را در طول هر پنج روز وزن کرده و در برگه روزانه ثبت کردند. اشتهای آزمودنی ها هر روز صبح با مقیاس دیداری (VAS) ثبت شد. غلظت هورمون گرلین، لپتین، انسولین و گلوکز در صبح روز ششم در حالت ناشتا پس از شرایط کنترل و فعالیت اندازه گیری شد. تغییر معناداری در انرژی دریافتی مطلق، اشتها، غلظت هورمون گرلین و لپتین در هیچ یک از گروه ها مشاهده نشد (05/0P>)؛ اما انرژی دریافتی نسبی به طور معناداری در گروه با شدت کم کاهش یافت (018/0P=). همچنین کاهش معناداری در غلظت انسولین (041/0P=) و گلوکز (022/0P=) در گروه با شدت زیاد مشاهده شد. چنین می توان نتیجه گیری کرد که فعالیت هوازی با شدت کم در ایجاد تعادل منفی موثرتر از فعالیت هوازی با شدت زیاد عمل می کند. همچنین فعالیت هوازی با شدت زیاد در کاهش غلظت انسولین و گلوکز بهتر از فعالیت هوازی با شدت کم عمل می کند.
۴۴۳.

تاثیر یک دوره تمرین هوازی تناوبی و تداومی بر شاخص التهابی پیشگویی بیمار های قلبی- عروقی HS-CRPو رابطه آن با درصد چربی بدن پسران غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درصد چربی بدن HS-CRP تمرین هوازی تداومی تمرین هوازی تناوبی پسران غیرورزشکار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۶۹۰ تعداد دانلود : ۹۴۸
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یک دوره تمرین هوازی تناوبی و تداومی بر شاخص التهابی پیشگویی بیمار­های قلبی- عروقی HS-CRP و رابطه آن با درصد چربی بدن پسران غیر ورزشکار انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان پسر غیر ورزشکار 15تا 18 سال و نمونه آماری شامل45 نفر از دانش آموزان با میانگین سن، قد، وزن و BMI به ترتیب( 0/88±16/21سال، 5/18±172/72سانتی متر، 12/07±68/67 کیلوگرم و 3/99±21/65 ) که به صورت تصادفی ساده در سه گروه 15نفری قرار گرفتند. گروه اول، گروه تمرین هوازی تناوبی، گروه دوم، گروه تمرین هوازی تداومی و گروه سوم، گروه کنترل بودند. پروتکل تمرین شامل هشت هفته تمرین بود که هر هفته سه جلسه تمرینات هوازی تناوبی و تداومی با شدت 75-60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت یک ساعت اجرا شد. برای رعایت اصل اضافه بار هر هفته، سه دقیقه به زمان اجرای تمرین اضافه می شد. اندازه گیری HS-CRP به صورت 12 ساعت ناشتا در دو مرحله قبل و بعد از دو ماه تمرین از طریق ایمنوتوربیدومتری صورت گرفت. از t همبسته برای بررسی تفاوتHS-CRP و درصدچربی بدن درون گروهها در قبل و بعد از تمرین استفاده شد. از تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه مقادیر HS-CRP و درصد چربی بدن بین سه گروه استفاده شد. برای بررسی تغییرات بین گروهی از آزمون تعقیبی توکی(P>0/05)­ استفاده شد. از ضریب همبستگی از ضریب همبستگی پیرسون هم برای بررسی رابطه بین متغیرها استفاده شد. نتایج نشان داد که بین HS–CRP قبل و بعد ازتمرین هیچ یک ازگروهها تفاوت معنی داری وجود ندارد.درصد چربی بدن قبل و بعد از دوره تمرین در دو گروه تداومی و تناوبی تفاوت معنی دار داشت. (000/0≥p) در مقایسه دو روش تمرینی هوازی تداومی و تناوبی تفاوت معنی داری در مقادیر HS-CRP مشاهده نشد. در نهایت در بررسی رابطه بین HS-CRP با درصد چربی بدن، رابطه معنی داری بین این دو متغیر در مرحله قبل از تمرین، دیده نشد ولی در مرحله بعد از تمرین فقط در گروه تداومی این رابطه معنی دار بود (P>0/05)­ ­. لذا با توجه به نتایج بدست آمده، پیشنهاد می شوداجرای تمرینات هوازی تداومی برای پیشگیری از بیماری های قلبی- عروقی در افراد جوان مناسب تر است.
۴۴۴.

تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان دوطرفه در فلکشن آرنج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین با وزنه قدرت ا نقباض کانسنتریک یکطرفه قدرت انقباض کانسنتریک دوطرفه نقصان دو طرفه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : ۱۶۸۹ تعداد دانلود : ۷۴۲
هنگام اعمال قدرت بیشینه، کل نیروهای اعمال شده از طریق عضلات مشابه به طور دوطرفه کمتر از کل نیروهای اعمال شده از طریق همان عضلات به طور یکطرفه است. این پدیده نقصان دوطرفه[1] نام دارد. هدف از این تحقیق، تعیین تأثیر برنامة تمرین قدرتی و سرعتی با وزنه بر قدرت انقباض کانسنتریک یکطرفه، دوطرفه و نقصان در فلکشن آرنج بود. 50 مرد غیرورزشکار با میانگین سنی 1/91 ±21/57 ، وزن 14/31 ±72/22 کیلوگرم و قد 3/31 ±175/61 سانتی متر به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. این آزمودنی ها به طور تصادفی در یک گروه کنترل (10 نفری) و در یکی از چهار گروه تمرین با وزنه (10 نفری) قرار گرفتند که تمرین جلو بازو را به صورت 1) قدرتی یکطرفه، 2) قدرتی دوطرفه، 3) سرعتی یکطرفه یا 4) سرعتی دوطرفه انجام دادند. دو تمرین در هفته به مدت هشت هفته انجام گرفت. گروه قدرتی با شدت 80 تا 100 درصد یک تکرار بیشینه در سه نوبت 1 تا تکراری و گروه سرعتی با شدت 50 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه در چهار نوبت 10 تکراری تمرین کردند. گروه کنترل بدون تمرین در جلسات شرکت کردند. قبل و پس از اعمال برنامه های تمرینی، از گروه ها آزمون های قدرت کانسنتریک بیشینة فلکشن آرنج راست (RL1RM)[2] ، آرنج چپ (LL1RM)[3] و جفت آرنج (BL1RM)[4] گرفته شد. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از آمار استنباطی MANOVA و آزمون تعقیبی LSD در سطح معناداری 05/0P< نشان داد که بین تمرین قدرتی دوطرفه و یکطرفه، همچنین بین تمرین سرعتی دوطرفه و یکطرفه در متغیرهای قدرت عضلات فلکسور آرنج راست، چپ و جفت تفاوت معناداری وجود ندارد. دو گروه تمرین قدرتی در مقایسه با دو گروه تمرین سرعتی و هر چهار گروه تجربی نیز در مقایسه با گروه کنترل عملکرد بهتری داشتند. گروه های تمرینات دوطرفه در مقایسه با گروه های تمرینات یکطرفه و کنترل در تسهیل نقصان دوطرفه فلکشن آرنج عملکرد بهتری داشتند. بنابراین، برای جبران نقصان دوطرفه در ورزش هایی که با دو دست انجام می گیرد، اجرای تمرینات قدرتی و سرعتی با وزنه به صورت دوطرفه توصیه می شود.
۴۴۵.

تأثیر تمرینات هوازی بر احساس سیری و سطح پلاسمایی PYY استراحتی پس از فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات هوازی ورزش وامانده ساز PYY احساس سیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۷ تعداد دانلود : ۸۵۵
PYY، پپتید روده ای است که در تنظیم دریافت غذا نقش اساسی دارد. با این حال تغییرات PYY و رابطه آن با احساس سیری پس از سازگاری با تمرینات هوازی ناشناخته است. هدف این پژوهش بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی بر احساس سیری و مقدار PYY پلاسمای زمان استراحت و ناشی از ورزش وامانده ساز بود. 23 مرد (میانگین سنی12/2 ± 58/19 سال، میانگین شاخص توده بدنی 7/2 ± 63/21 کیلوگرم بر متر مربع، میانگین وزن 46/6 ± 86/64 کیلوگرم) به طور تصـادفی در دو گروه تجربی و کنترل قـرار گرفـتند. آزمـودنی-های گروه تجربی تمرینات هوازی را با شدت 85-60درصد حداکثر ضربان قلب به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه انجام دادند. 72 ساعت پیش و پس از هشت هفته تمرینات هوازی، جلسه ورزش وامانده ساز انجام گرفت. چهار مرحله خونگیری در حـالت غیرناشتا، پیش و پس از ورزش وامانده ساز انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تمرینات هوازی بر مقادیر PYY پلاسـما (71/0=P) و احساس ســیری زمان استراحـت و ناشــی از ورزش وامانده ساز (55/0=P) اثر معــناداری نداشت و سبب کاهش معنادار مقــادیر لاکتات ناشی از ورزش وامانده ساز شد. عدم تغییر وزن بدن و عدم ایجاد تعادل منفی چشمگیر، از دلایل احتمالی عدم تغـییر PYY و احسـاس سیـری در اثر تمرینات هوازی است. به نظـر می رسد برای تغییر احساس سیری و PYY حجم و شدت تمرینات باید زیاد باشد و این دو شاخص ثبات زیادی دارند.
۴۴۶.

تأثیر زمان روز بر سوخت و ساز چربی در طی فعالیت بدنی زیر بیشینه و دوره بازیافت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت بدنی زمان روز اسید چرب آزاد استریفیه نشده گلیسرول سوخت چربی،سوخت کربوهیدرات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹۵ تعداد دانلود : ۹۳۶
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر زمان روز بر شاخص های سوخت و ساز چربی در زمان استراحت و در پاسخ به فعالیت بدنی زیر بیشینه و دوره بازیافت (ریکاوری) بوده است. در این پژوهش، تعداد 9 مرد سالم با (میانگین± انحراف معیار ، سن 5 ± 26 سال، وزن 9/5 ± 74 کیلوگرم و قد6/4 ±4/177 سانتی متر) در دو روز مجزا و با فاصله سه روز، دو جلسه دویدن با شدت 65درصد اکسیژن مصرفی اوج را برای مدت 45 دقیقه روی نوارگردان در صبح (ساعت 8) و بعد از ظهر (ساعت 20) اجرا کردند. ضربان قلب در طی دوره فعالیت ثبت شد و سه نمونه خونی سیاهرگی قبل از فعالیت، سریعاً بعد از فعالیت و بعد از 30 دقیقه بازیافت غیر فعال گرفته شد. نمونه های خونی برای اندازه گیری اسید چرب آزاد استریفیه نشده (NEFA)، گلیسرول، بتا هیدروکسی بوتیرات، لاکتات و گلوکز تجزیه و تحلیل شدند. مقدار سوخت و ساز چربی و کربوهیدرات برای دوره های 5 دقیقه ای در قبل از فعالیت بدنی، سریعاً بعد از فعالیت و 5 دقیقه آخر دوره بازیافت با استفاده از VCo2 و VO2به دست آمده از گازهای تنفسی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نشان داد که غلظت گلیسرول و NEFA در هر دو جلسه صبح و بعدازظهر بعد از 45 دقیقه دویدن افزایش معنی داری (05/0P<) داشت و در پایان دوره بازیافت به سطح قبل از ورزش بازگشت. بتا هیدروکسی بوتیرات در طی فعالیت زیر بیشینه، تغییر معنی داری نداشت اما در طی دوره بازیافت دارای افزایش معنی داری بود. بین مقادیر استراحتی تمامی شاخص ها به استثنای NEFA در صبح و بعد از ظهر تفاوت معنی داری مشاهده نشد. غلظت استراحتی NEFA در بعد از ظهر به طور معنی داری (05/0P<) بالاتر از صبح بود. با این حال، زمان روز بر پاسخ شاخص های متابولیکی خون به ورزش تأثیر معنی داری نداشت. میزان سوخت کربوهیدرات به طور معنی داری در 5 دقیقه بعد از ورزش بالاتر از داده های قبل از ورزش بود و همچنین در طی دوره بازیافت، کاهش داشت، در حالی که سوخت چربی در طی ورزش بدون تغییر، و در دوره بازیافت، افزایش نشان داد. تفاوت معنی داری بین سوخت چربی و کربوهیدرات در زمان استراحت و در پاسخ به ورزش در دو جلسه صبح و بعد از ظهر مشاهده نشد. بر اساس یافته های این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که زمان روز بر پاسخ شاخص های سوخت وساز چربی به ورزش زیر بیشینه در مردان تأثیری ندارد و تغییرات این شاخص ها در طی فعالیت زیر بیشینه، وابسته به زمان روز نمی باشد.
۴۴۷.

برآوردVO2max از طریق آزمون هشت ضلعی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حداکثراکسیژن مصرفی(VO2max ) آزمون هشت ضلعی هوازی(AOT )

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۶ تعداد دانلود : ۸۳۰
هدف این تحقیق تعیین فرمول برآورد VO2max ازطریق آزمون هشت ضلعی هوازی(AOT ) بود. 55 مرد و 50 زن به صورت لایه ای هدفدار براساس ملاک های سن و سلامت انتخاب شدند و در دو آزمون AOT و آزمون معیار به فاصله یک هفته شرکت کردند. آزمودنی ها در قالب پنج گروه سنی 17 تا20، 21تا25، 26تا30، 31تا40، و 41 سال به بالا و در هر گروه حداقل 10زن و 10 مرد انتخاب شدند. اطلاعات آزمون معیار از طریق دستگاه تحلیل گازی بدست آمد. میانگین (انحراف معیار±) سن، وزن، قد، ضربان بیشینه، VO2max وBMI برای مردان به ترتیب برابر (11 )31 سال، (12 )74 کیلو گرم، (6± ) 175 سانتیمتر، (11± )191 ضربان دردقیقه، (6± )38 میلی لیتر در دقیقه در کیلوگرم وزن، و (9/3± )06/24 کیلوگرم بر متر مربع بود. اندازه های فوق برای زنان به ترتیب برابر (10± )29 سال ، (11± )62 کیلو گرم، (5 )161 سانتی متر، (12± )191ضربان دردقیقه، (8± )33 میلی لیتر در دقیقه در کیلوگرم وزن و (0/4± )90/23 کیلوگرم بر متر مربع بدست آمد. فرمول های تخمین VO2max از طریق آزمون میدانی AOT ، پروتکل آزمایشگاهیAOT (برروی تردمیل)، و روش بدون آزمون برای مردان و زنان تولید شد. نتایج نشان داد که با افزایش سن و BMI در VO2max وضربان قلب بیشینه تمرین کاهش نسبی مشاهده می شود. در مقایسه با تحقیقات مشابه ، فرمول های بدست آمده توجیه علمی داشته و برآوردهای آنها از دقت کافی برخوردار است. با توجه به بالا بودن ضریب تعیین فرمولها(حداقل57% و حداکثر 81%) و پایین بودن خطای استاندارد برآورد آنها (حداقل 7/2 و حداکثر 2/5)، می توان به مقادیر VO2max برآورد شده از طریق فرمولهای مختلف برآمده از تحقیق اطمینان نمود.
۴۴۹.

مقایسه و توسعه معادلات برآورد عامل آمادگی قلبی – عروقی نسبی در مردان کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی قلبی – عروقی نسبی مردان کم تحرک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۳ تعداد دانلود : ۹۰۴
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سه پروتکل تمرینی زیربیشینه کم خطر بر آورد کننده عامل آمادگی قلبی – عروقی نسبی در مردان کم تحرک و توسعه معادلات جدید برای این سه پروتکل است. به همین منظور، 150 نفر از مردان کم تحرک به صورت داوطلبانه و به ترتیب با میانگین و انحراف معیار سن، قد، وزن و شاخص توده بدن 15/10 ± 19/45 سال، 62/7 ± 33/172 سانتیمتر، 27/11 ± 86/70 کیلوگرم و 15/3 ± 86/23 کیلوگرم بر مترمربع در این پژوهش شرکت کردند. به منظور برآورد مقادیر آمادگی قلبی – عروقی نسبی، آزمودنی ها 3 آزمون تمرینی زیربیشینه کم خطر شامل 3 دقیقه ای بالک و دو آزمون استاندارد قلبی – عروقی را اجرا کردند. مقادیر به دست آمده از 3 پروتکل منتخب با پروتکل 5 دقیقه ای بالک (پروتکل ملاک) مقایسه شد. تفاوت های روش شناختی میان این پروتکل ها با استفاده از روش آماری بلاند – آلتمن (1986) تجزیه و تحلیل شد. برای توسعه معادلات جدید از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر نشان می دهد که در 95 درصد محدوده همگرایی، هیچ یک از 3 پروتکل منتخب همگرایی زیادی با پروتکل ملاک ندارند. این در حالی است که پروتکل 3 دقیقه ای بالک با بیش تخمینی (میانگین و انحراف استاندارد تفاوت ها 16/4 ± 6/7) و دو پروتکل ترکیبی شامل آزمون A و B با کم تخمینی (میانگین و انحراف استاندارد تفاوت ها به ترتیب 9/4 ± 52/12 – و 2/4 ± 64/10-) بسیار زیادی مقادیر آمادگی قلبی – عروقی نسبی آزمودنی ها را نسبت به پروتکل ملاک برآورد می کنند (05/0 P<). از همین رو بر اساس اطلاعات به دست آمده از آزمودنی ها، معادلات جدیدی برای برآورد شاخص آمادگی قلبی – عروقی نسبی توسط 3 پروتکل منتخب توسعه یافت. نتایج این پژوهش نشان داد اگر چه هنجارهای توسعه یافته برای سه پروتکل منتخب اغلب برای برآورد آمادگی قلبی– عروقی نسبی مردان کم تحرک به کار می روند، اما معادلات جدید، ممکن است برآورد مناسب تری را در زیرگروه جمیتی مورد نظر ارائه دهند. هر چند انجام مطالعات و تحقیقات بیشتر در این زمینه ضروری به نظر می رسد.
۴۵۰.

مقایسة تمرینات استقامتی و مقاومتی بر شدت خستگی و تعادل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس تعادل تمرینات استقامتی تمرینات مقاومتی شدت خستگی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی حرکات اصلاحی
تعداد بازدید : ۱۶۷۸ تعداد دانلود : ۹۷۹
مولتیپل اسکلروزیس بیماری مزمن پیشروندة سیستم عصبی مرکزی است که با علائم و عوارض ناتوان­کننده همراه است و موجب بروز اختلال­های شدید می­شود و تأثیرات مخرب بر عملکرد روزانه، فعالیت­های شغلی و اجتماعی دارد و مبتلایان به آن احساس خوب بودن عمومی می­کنند. علائم متعدد ام اس تحت تأثیر یکدیگر و درمان های دارویی گوناگون قرار می گیرد. ازاین­رو درمان­های غیردارویی برای کنترل علائم ام اس پیشنهاد می­شود. هدف از این تحقیق مقایسة تمرینات استقامتی و مقاومتی بر شدت خستگی و تعادل زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است. این پژوهش یک مطالعة نیمه­تجربی و از نظر هدف کاربردی است. نمونة آماری تحقیق 20 نفر از زنان مبتلا به ام اس با میانگین سنی 95/6 ± 9/30 سال با سطح پایین و متوسط بیماری EDSS≤ 4 بودند. بیماران به­طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند (10 بیمار در گروه تمرینات مقاومتی و 10 بیمار در گروه تمرینات استقامتی). دورة تمرین شامل 8 هفته، دو جلسه در هفته (16 جلسه) و هر جلسه شامل سه مرحلة گرم کردن، تمرینات اصلی و سرد کردن بود. از مقیاس FSS و تست کشیدن طرفی دست (به سمت راست و چپ) به­ترتیب برای اندازه­گیری شدت خستگی و تعادل آزمودنی­های دو گروه قبل و بعد از دورة تمرین استفاده شد. نتایج نشان داد تفاوت بین نمرة شدت خستگی و تعادل بیماران مبتلا به ام اس قبل و بعد از دورة تمرین، در هر دو گروه معنادار بود (05/0 P<). اما بین دو گروه تمرین تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 P>). بنابراین تمرینات مقاومتی و استقامتی می­تواند شدت خستگی و تعادل افراد مبتلا به ام اس را بهبود بخشد. از سوی دیگر، عدم تفاوت معنادار بین نمرة شدت خستگی و تعادل دو گروه بعد از تمرین، حاکی از تأثیر یکسان هر دو نوع تمرین بر بهبود خستگی و تعادل بیماران مولتیپل اسکلروزیس است.
۴۵۱.

اثز برنامه تمرین مقاومتی بر لپتین سرم و برخی از عوامل وابسته به بیماری کرونر قلب در دختران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی لپتین بیماری قلبی برنامه تمرین مقاومتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۵ تعداد دانلود : ۹۵۹
کشف ژن چاقی در حدود 15 سال پیش افقهای جدیدی بر چگونگی ساز و کارهای تنظیم وزن و ترکیب بدن گشود. لپتین که محصول ژن چاقی است، نقش ویژه ای در بروز مشکلات قلبی ایفا میکند (1). برای بررسی اثر برنامه تمرین مقاومتی بر لپتین سرم، تعداد 18 دختر چاق با شیوه زندگی بی تحرک که در یک سال اخیر در هیچ برنامه تمرینی یا رژیم غذایی شرکت نداشتند، داوطلب شرکت در تحقیق شدند. از این تعداد، 9 نفر به طور تصادفی در گروه تمرین با وزنه (5/1 ±1/21 سال، شاخص توده بدنی 7/1± 9/31 کیلوگرم بر متر مربع) و نه نفر در گروه کنترل ( 3/1 ±2/21 سال، شاخص توده بدنی 3/1± 2/32 کیلوگرم بر متر مربع) قرار گرفتند. آزمودنیهای گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین مقاومتی در حدود یک ساعت ( 12 ایستگاه، 4 دوره، هر دوره 15 تکرار با 60 درصد یک تکرار بیشینه و سه دقیقه استراحت) را به اجرا درمیآوردند.آزمودنیهای گروه کنترل در طول دوره تحقیق به زندگی معمول خود ادامه دادند و در برنامه خاص رژیم غذایی یا تمرین ورزشی شرکت نداشتند. فاکتورهای بیوشیمیایی، ترکیب بدن و Vo2max در آغاز مطالعه، 4 و 8 هفته پس از برنامه تمرینی در هر دو گروه اندازهگیری شد. اندازهگیریها در دوره فولیکولی از سیکل قاعدگی انجام شد ( بر اساس اطلاعات سه ماه قبل از شروع مطالعه). فاکتورهای بیوشیمیایی عبارت بودند از: لپتین، انسولین (روش الایزا) و برخی نشانگرهای خطر بیماری کرونر قلب. روش آماری در این تحقیق، آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر بود و از آزمون تعقیبی LSD برای تعیین محل و جهت اختلاف استفاده شد. نتایج تحقیق، حاکی از عدم تغییر معنیدار لپتین پس از 4 و 8 هفته از شروع برنامه، در گروه تمرینی و کنترل بوده است (05/0 p <)). در همین زمان تغییرات انسولین نیز در سه بار اندازهگیری در دو گروه، اختلاف معنیداری را نشان نداد (05/0 p <). از سوی دیگر، کلسترول تام، LDL-C، HDL-C، تریگلیسرید و گلوکز سرم در بین هیچ یک از فواصل زمانی اندازهگیری شده در دو گروه، تغییر معنیداری نداشت (05/0 p <). کاهش تریگلیسرید سرم در مقایسه با گروه کنترل در گروه تمرینی در مراحل قبل و پس از 4 هفته معنیدار بود. در حالی که نسبت دور کمر به دور لگن و شاخص توده بدنی در گروه تمرین مقاومتی به طور معنیداری کاهش یافته بود (05/0 p <). کاهش درصد چربی در گروه تمرینی از اولین اندازهگیری تا 4 هفته معنیدار بود، اما از 4 تا 8 هفته معنیدار نبوده است. البته تفاوت بین درصد چربی از آزمون اولیه تا 8 هفته نیز معنیدار بوده است (05/0 p <). مقدار Vo2max نیز در گروه تمرین مقاومتی افزایش معنیداری را پس از 4 و 8 هفته تمرین نشان داد و البته این روند افزایشی بین 4 و 8 هفته نیز مشاهده شد (05/0< p). به نظر میرسد برنامه تمرین مقاومتی 8 هفته ای که محدودیت کالری دریافتی نداشته باشد، برای ایجاد تغییرات مطلوب لپتین در دختران چاق کافی نباشد. احتمالاً افزایش زمان برنامه به بیش از 12 هفته و یا محدودیت در رژیم غذایی، نتایج مطلوبتری را در سطوح لپتین به دنبال خواهد داشت.
۴۵۲.

مقایسه تاثیر تمرین استقامتی و مقاومتی بر مقادیر سرمی واسپین و ادیپونکتین در مردان میانسال چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی تمرین استقامتی مردان چاق واسپین ادیپونکتین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۶۷۵ تعداد دانلود : ۸۷۵
مقدمه: واسپین و آدیپونکتین از جمله ادیپوسایتوکان های پپتیدی مترشحه از بافت چربی هستند که در پاتوژنز چاقی و اختلالات همراه با آن نقش دارند. پژوهش حاضر تاثیر تمرینات استقامتی و مقاومتی را بر سطح سرمی واسپین، آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان چاق کم تحرک مورد مطالعه قرار داده است. مواد و روش ها: بدین منظور 30 مرد چاق غیرفعال در سه گروه استقامتی، مقاومتی و کنترل در 12 هفته برنامه تمرینات مقاومتی (75-50% یک تکرار بیشینه) و استقامتی دویدن (HRmax75-50%)، سه جلسه در هفته شرکت کردند. شاخصهای آنتروپومتریک، سطوح واسپین و آدیپونکتین سرم و HOMA-IR قبل و بعد از اجرای تمرینات اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد تغییرات سطح سرمی آدیپونکتین و واسپین در پاسخ به 12 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری داشت (002/0=Padiponectin, 001/0=Pvaspin). آزمون t زوجی نشان داد در گروه استقامتی سطوح آدیپونکتین (25/4٪، 002/0=P) افزایش و واسپین سرم (26/16% ،001/0=P) و HOMA-IR (45/5% ،003/0=P) کاهش معنی دار یافتند. کلیه شاخص های جسمانی مورد بررسی نیز تنها پس از اجرای تمرینات استقامتی کاهش معنی دار داشت (05/0>P). همچنین رابطه معنی داری بین تغییرات ادیپونکتین سرم با تغییرات وزن (03/0P=) و تغییرات شاخص توده بدن (05/0P=) در گروه استقامتی مشاهده گردید ولی بین تغییرات غلظت واسپین با هیچ یک از متغیرهای مورد بررسی رابطه معنی داری گزارش نشد (05/0
۴۵۳.

تأثیر تمرینات هوازی با شدت های مختلف بر حذف mtDNA عضله نعلی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۵ تعداد دانلود : ۹۲۵
با توجه به نظریه پیری میتوکندریایی و افزایش استرس اکسیداتیو حین فعالیت های هوازی فرض شد این نوع تمرینات ممکن است دبر بروز خذف mtDNA عضلات اسکلتی و پیری زودرس دخالت داشته باشد بدین منظور شصت سر موش صحرایی wistar 14848 نر دو ماهه در شش گروه ده تایی جایگزین شدند برای کنترل عوامل مداخله گر دو گروه از آزمودنی ها در دو ماهگی con1 و پنج ماهگی con2 کشته شدند دو گروه نیز در یک برنامه تمرینی سه ماهه (پنج روز در هفته دویدن روی نوار گردان الکتریکی با شیب شش در صد ) (E20=20m/min ،40min،E40=40m/min،20min )شرکت داشتند در انتهای دوره دو گروه بعنوان آزمودنی های تمرین نکرده در پنج ماهگی فقط برای یکبار روی نوار گردان دویدند CE20=20m/min ،40min،CE40=40m/min،20min،slob=6% یافته های حاصله از روش های Multiplex PCR و توالی خوانی نشان می دهد تمرینات هوازی شدید می تواند سبب بروز حذف 6/4 کیلو بازی در mtDNA عضله نعلی شود
۴۵۴.

سازگاری های سوخت و سازی و درون ریز تمرین هوازی در مردان دارای سندرم متابولیک پیشرفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی سندرم متابولیک سازگاری های درون ریز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۶۷۴ تعداد دانلود : ۶۹۳
هدف این تحقیق بررسی سازگاری های سوخت و سازی، هورمونی و نروتروفینی به تمرین هوازی در مردان میانسال دارای سندرم متابولیک بود. 30 مرد چاق میان سال دارای تعداد بالای شاخص های خطر متابولیک (سن: 3/5±2/58 سال، وزن: 3/8±0/95 کیلوگرم، قد: 0/7±0/173 سانتی متر، شاخص توده بدن: 5/1±5/31 کیلوگرم بر مترمربع و اوج اکسیژن مصرفی: 2/4±0/20 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به طور تصادفی به دو گروه ورزش و کنترل تقسیم شدند و در زمان های قبل و بعد از انجام هشت هفته تمرین هوازی با شدت متوسط (سه جلسه در هفته با شدت 60 تا 50 درصد از اوج اکسیژن مصرفی) مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های خونی ناشتا و متغیرهای غذایی در هر دو مرحله ثبت شدند. از آزمون های تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون مرحله ای و تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر برای بررسی داده ها استفاده شد. تمرین ورزشی علاوه بر کاهش مقدار کل شاخص-های خطر متابولیک، امتیاز کل خطر متابولیک، وزن بدن و کورتیزول سرم، همچنین سبب افزایش حساسیت انسولینی، اوج اکسیژن مصرفی، عامل رشد عصب، عامل رشد عصبی مشتق شده از مغز، عامل رشدی شبه انسولین-1 و تستوسترون سرم شد (05/0>P). در طول تحقیق تفاوت معنی داری در مقدار پروتئین، قند، چربی و کل غذای مصرفی روزانه مشاهده نشد(05/0<P). دور کمر، عامل رشد عصب و وزن بدن به عنوان مهم ترین عوامل برآورد کننده نسبت تستوسترون به کورتیزول سرم شناسایی شدند (05/0>P). نتیجه گیری می شود که تمرین هوازی در وضعیت سندرم متابولیک پیشرفته علاوه بر بهبود وضعیت متابولیک و حساسیت انسولینی، سبب تغییر حالت سوخت و سازی بدن به سوی وضعیت آنابولیک می شود.
۴۵۵.

تأثیر کم آبی خفیف بر توجه انتخابی و مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توجه انتخابی توجه مداوم کم آبی خفیف هیدراته

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۲ تعداد دانلود : ۹۵۹
هدف این پژوهش بررسی تأثیر کم آبی خفیف بر توجه انتخابی و مداوم بود. پژوهش از نوع نیمه تجربی و بر روی 22 دانشجوی دختر (21/2 ± 23/21) انجام گرفت. آزمودنی ها به صورت در دسترس انتخاب و تحت سه شرایط پایه، پرآب و کم آب قرار گرفتند. شرکت کنندگان در حالت پایه، هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند اما در شرایط پرآب و کم آب برنامة 60 دقیقه ای پیاده روی بر روی تردمیل و دوچرخه را اجرا نمودند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون استروپ و عملکرد پیوسته نسخة چهار بودند که برای سنجش توجه انتخابی و مداوم استفاده شدند. جهت تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده گردید. یافته ها نشان داد میانگین نمرات توجه انتخابی و مداوم در حالت پایه نسبت به کم آب و در حالت پرآب نسبت به کم آب به طور معناداری بهتر بود و کم آبی خفیف منجر به اختلال در توجه انتخابی و مداوم شد. لذا توجه به حالت هیدراتة مطلوب در زمان انجام فعالیت بدنی ضروری می باشد.
۴۵۶.

تعیین ارتباط سطح فعالیت بدنی با عوامل خطرزای قلبی- کرونری در کارگران میانسال مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۲ تعداد دانلود : ۷۵۹
هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط سطح فعالیت بدنی با عوامل خطر زای کرونری قلب در کارگران مرد میانسال بود بدین منظور30 آزمودن یبا میانگین سنی 3/53 + 44 سال، قد 5/04 + 170 سانتی متر و وزن 7/41 + 76/63 کیلوگرم از بین کارگران مرد میانسال کارخانه های استان گیلان به صورت غیر تصادفی هدفدار انتخاب شدند برای اجرای تحقیق نخست آزمودنی ها پرسشنامه اندازه گیری سطح فعالیت بدنی (PA) یک را تکمیل کردند سپس وزن قد دور شکم و ران برای تعیین در صد چربی بدن (BF) صورت گرفت همچنین عوامل خطر زای بیماری قلبی کرونری شامل فشار خون سیستولیک (SBP) فشار خون دیاستولیک (DBP) کلسترول تام (TC) لیپوپروتئین کم چگال (LDL) لیپوپروتئین پرچگال (HDL) تری گلیسیرید (TG) نسبت کلسرتول به لیپوپروتئین پرچگال (TC/HDL) و نسبت دور شکم به دور لگن (WHR) نیز تعیین شد برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی پیرسون استفاده و حداقل سطح معنی داری برای این تحقیق 0/05 تعیی شد نتایج این تحقیق نشان داد بنی PA با % BF ، SBP ، DBP ، WHR ، TG ، HDL ، LDL ، TC رابطه معنی داری مشاهده نشد
۴۵۷.

تأثیر مصرف خوراکی عصاره گیاه خرفه بر کوفتگی عضلانی تأخیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کوفتگی عضلانی تأخیری عصاره گیاه خرفه تمرین برونگرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۸۷
خرفه غنی ترین منبع نباتی امگا-3 و مواد مغذی آنتی اکسیدان است (17- 19، 21، 23، 41). تحقیق حاضر اولین تلاش برای تعیین تأثیر عصاره گیاه خرفه بر کوفتگی عضلانی تأخیری است . بدین منظور 20 آزمودنی سالم مرد (سن2/4±2/18، قد 4/3±4/177، وزن 9/11±6/72 و درصد چربی بدنی 8/9±0/23) در طرحی دو سو کور به صورت تصادفی به دو گروه تجربی و دارونما (10=n) تقسیم شدند. گروه تجربی، عصاره گیاه خرفه را به صورت خوراکی و به میزان1200 میلی گرم در روز، ظرف شش روز از 72 ساعت قبل از تمرین کوفتگی تا 48 ساعت بعد از آن دریافت نمودند. کوفتگی عضلانی با استفاده از یک جلسه تمرین پله در پای راست ایجاد شد. پس از جمع آوری 5 میلی لیتر خون از ورید بازویی در لوله آزمایش ساده و جداسازی سرم، غلظت سرمی LDH، CK به وسیله دستگاه اتوآنالایزر اندازه گیری شد. حداکثر نیروی ایزومتریک پای راست، محیط ران، دامنه حرکتی زانو و درد ادراکی در زمان های 72 ساعت قبل، بلافاصله، 24 و 48 ساعت بعد از برنامه تمرینی اندازه گیری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه با اندازه گیری مکرر انجام گرفت و نتایج ذیل به دست آمد: غلظت LDH سرم در گروه تجربی، در مقایسه با گروه کنترل، 24 و 48 ساعت بعد از تمرین برونگرا به طور معنی داری کمتر بود (005/0P<). غلظت CK، ساعت 48 بعد از تمرین در گروه تجربی، در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری نشان داد (001/0P<). درد پای راست، 48 ساعت بعد از تمرین در گروه تجربی کاهشی معنی دار داشت (005/0P<). به طور مشابه، دامنه حرکتی زانو و حداکثر نیروی ایزومتریک پای راست بعد از 48 ساعت در گروه تجربی، در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری نشان داد (05/0P<). یافته های این تحقیق بر تأثیر قابل ملاحظه عصاره گیاه خرفه در پیشگیری از کوفتگی عضلانی تأخیری دلالت دارد.
۴۵۸.

تأثیر 4 هفته تمرینات هوازی بر وضعیت اکسایشی تحریک شده با هموسیستئین در هیپوکمپ پشتی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمانس تمرین هوازی استرس اکسایشی مواد ضد اکسایشی هیپوکمپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۸ تعداد دانلود : ۱۱۴۵
هرچند که تمرین منظم بدنی برای بدن مفید است، اما اطلاعات اندک و سردرگم کننده ای در خصوص این موضوع که آیا ورزش منظم می تواند باعث ایجاد استرس اکسایشی در مغز، به وی ژه در هیپوکمپ پشتی شود یا خیر وجود دارد. هدف این مطالعه، تعیین اثر 4 هفته تمرین هوازی بر سوپراکسید دیسموتاز و مالوندی آلدهید در هیپوکمپ پشتی موش های نر بود. در این خصوص تعداد 82 سر موش 3 ماهه با وزن 40 ±300 گرم به طور تصادفی به دو گروه شامل طرح مطالعه مقدماتی (برای تعیین دوز مؤثر هموسستئین یعنی 1/0، 2/0، 3/0 و 6/0 مولار بر تغییرات فرسایشی مغز واختلالات حافظه) و طرح مطالعه اصلی و زیر گروه های مربوطه دسته بندی شدند. موش های گروه تمرین هوازی به مدت 4 هفته، هفته ای 5 جلسه با سرعت 12 تا 14متر در دقیقه و به مدت 10 تا30 دقیقه روی نوارگردان دویدند. در پایان هفته چهارم، سوپر اکسیددیسموتاز و مالوندی آلدهید هیپوکمپ پشتی به ترتیب با روش های الایزا واسپکتروفتومتری اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده ازمون های t مستقل و وابسته در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که القای هموسیستئین ( با دوز 6/0 مولار) به درون هیپوکمپ پشتی، باعث افزایش معنی دار مالوندی آلدهید در این ناحیه و اختلال حافظه در موش های صحرایی گردید. به علاوه، انجام 4 هفته تمرین هوازی باعث افزایش قابل توجه مقدار سوپر اکسید دیسموتاز وکاهش غیر معنی دار مقادیر مالوندی آلدهید در مقایسه با گروه کنترل با سن مشابه شد. این نتایج نقش انجام تمرین منظم بدنی در حفظ و بهبود عملکرد مغز را نشان می دهد و به نظر می رسد افزایش عوامل ضد اکسایشی و احتمالاً نوروژنز، به عنوان یک سازوکار فیزیولوژیک در بهبود حافظه ناشی از ورزش نقش دارند.
۴۵۹.

تأثیر بارگیری کراتین مونوهیدرات بر کراتین کیناز سرمی وآزردگی عضلانی ناشی از دویدن در سرازیری در مردان کوهنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کراتین دویدن کوهنوردی آزردگی عضلانی مکمل های خوراکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۶۶۷ تعداد دانلود : ۹۰۷
مقدمه: با توجه به نتایج متناقض مربوط به اثر بارگیری مکمل کراتین بر آزردگی عضلانی، تحقیق حاضر به منظور تعیین تأثیر بارگیری مکمل کراتین مونوهیدرات بر کراتین کیناز تام سرمی و آزردگی عضلانی ناشی از دویدن در سرازیری در مردان کوهنورد انجام شد. روش شناسی:20 مرد کوهنورد سالم داوطلب (سن28-20 سال، درصد چربی 12-8 و اکسیژن مصرفی بیشینه 55-50 میلی لیتر /کیلوگرم /دقیقه ) به طور تصادفی و دوسویه کور در دو گروه کراتین و شبه دارو تقسیم شدند. هریک از آزمودنی ها برای پنج روز متوالی، روزانه 300 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن مکمل کراتین مونوهیدرات یا دکستروز دریافت کردند. پس از دوره ی مکمل سازی، همه ی آزمودنی ها در یک قرارداد ورزشی دویدن سرازیری روی نوارگردان با 65% اکسیژن مصرفی بیشینه، شیب 15- درصد و مدت 30 دقیقه شرکت نمودند. نمونه های خونی در چهار مرحله: قبل و بعد از بارگیری، بلافاصله و 24 ساعت پس از قرارداد ورزشی انجام شد. داده های حاصله به صورت میانگین و انحراف استاندارد با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، پس تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری کمتر از 0/05 بررسی شد. یافته ها: کراتین کیناز تام سرمی و احساس درد عضلانی هر دو گروه متعاقب دویدن در سرازیری به طور معنی دار افزایش یافت (P<0/05). با این حال، دامنه ی تغییرات 24 ساعته ی کراتین کیناز تام سرم گروه کراتین به طور معنی داری کمتر از گروه شبه دارو بود (P>0/05). در حالی که تفاوت 24 ساعته ی تورم، انعطاف پذیری، قدرت هم طول بیشینه و توان انفجاری اندام تحتانی دو گروه معنی دار نبود (P>0/05). نتیجه گیری: براساس یافته های حاضر، می توان نتیجه گرفت که بارگیری پنج روزه ی کراتین مونوهیدرات بر تغییرات نامطلوب برخی شاخص های آزردگی عضلانی تأخیری مردان کوهنورد پس از دویدن سرازیری مؤثر است.
۴۶۰.

تعیین ارتباط توان هوازی بیشینه با برخی عوامل خطرزای بیماری قلبی کرونری در دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۷ تعداد دانلود : ۸۳۱
هدف از تحقیق حاضر، تعیین ارتباط توان هوازی بیشینه با برخی عوامل خطرزای بیماری قلبی – کرونری بود. بدین منظور 59 آزمودنی با میانگین سنی 55/2± 15/21 سال، قد 83/6± 174 سانتیمتر و وزن 62/12 ±26/70 کیلوگرم از بین دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد به صورت خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی انتخاب شدند. برای اجرای تحقیق، ابتدا آزمودنی ها درتست 5/1 مایل برای برآورد توان هوازی بیشینه(VO2max) شرکت کردند؛ سپس وزن، قد، دور شکم و دور لگن آزمـو د نی هـا اندازه گیری و ضخامت چربی زیر پوست در سه ناحیه سینه، شکم و ران هم برای تعیین درصد چربی بدن (BF%) تعیین شد. همچنین کلسترول تام (TC) ، لیپوپروتئین کم چگال(LDL) ، لیپوپروتئین پرچگال(HDL)، تری گلیسیرید (TG)، نسبت کلسترول به لیپوپروتئین پرچگال(TC/HDL) و نسبت دور شکم به دور لگن (WHR) نیز تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون استفاده شد و حداقل سطح معنی داری برای این تحقیق 05/0 P< تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد بین توان هوازی با FFM، WHR، TG، LDL و BF% و BMI رابطه معکوس معنی داری در سطح 01/0 P? وجود دارد. بین توان هوازی بیشینه با TC هم رابطه معکوس معنی داری در سطح 05/0 P? مشاهده شد. با این حال، بین توان هوازی بیشینه با HDL و نسبت TC/HDL رابطه معنی داری مشاهده نشد. نتایج این تحقیق نشان داد که فعالیت بدنی بر ترکیب بدن تاثیر می گذارد و تاثیر مطلوبی بر لیپیدهای سرم دارد که موجب کاهش عوامل خطرزای بیماری قلبی کرونری می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان