فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سواد دیداری که به معنای مهارت تفسیر علائم، خطوط و رنگ ها و درک پیام در تصویر است، به دلیل تسلط تصویر بر متن در عصر حاضر، از ضروریات و مکمل سواد اطلاعاتی است (ACRL, 2011). علاوه بر اینکه خوانش صحیح کتاب های تصویری بدون متن، در گرو برخورداری از مهارت سواد دیداری است، این کتاب ها می توانند ابزاری در خدمت آموزش سواد دیداری نیز باشند. از آنجایی که افزایش مهارت سواد دیداری با رشد خلاقیت، رابطه مستقیم دارد، بنابراین کتاب تصویری می تواند ابزاری برای آموزش سواد دیداری و افزایش خلاقیت باشد. بدین منظور پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش سواد دیداری بر میزان رشد خلاقیت و مؤلفه های آن در دختران ده ساله محصل در دبستان های شهر مشهد با محوریت کتاب تصویری انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع پژوهش، در زمره پژوهش های نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، همه کودکان دختر 10 ساله محصل در دبستان های مشهد در سال تحصیلی 98-99 بود که از این میان آنها 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفت. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه، آموزش و تمرین سواد دیداری را دریافت کرد. ابزار گردآوری اطلاعات، آزمون خلاقیت تصویری تورنس و پرسشنامه محقق ساخته سواد دیداری کودک بود که توانایی آزمودنی ها را سنجید. روایی پرسشنامه سواد دیداری، با نظر متخصصان علوم ارتباطات تأیید شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ (91/0) مورد محاسبه قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از آزمون کوواریانس یک متغیره استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میان نمرات خلاقیت کودکانی که آموزش سواد دیداری را دیده اند، با کودکانی که این آموزش ها را ندیده اند، تفاوت معنادار وجود دارد؛ به طوری که این آموزش ها منجر به افزایش شاخص های سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط در ایده های آنان و در نتیجه باعث افزایش میزان خلاقیت آنان شده است. نتیجه : اکنون پرداختن به آموزش سواد دیداری در کنار سواد اطلاعاتی به دلیل سلطه تصویر، از سوی کتابداران مطرح است. به خصوص اینکه این مهارت می تواند بر توانائی افراد نظیر خلاقیت اثرگذار باشد. آموزش سواد دیداری اقدامی مشترک بین اعضای هیئت علمی، کتابداران، موزه داران، آرشیوداران، حرفه مندان منابع بصری، و متخصصان فناوری آموزشی است (ACRL, 2011)، اما در مدارس، به صورت تفننی برگزار می شود (فلسفی، 1394) و مسئولیت سایر نهادهای آموزشی به ویژه کتابخانه ها را برجسته می کند. به منظور پرداختن به این آموزش لازم است، نظیر پژوهش حاضر، پروتکل های آموزشی با مشارکت دیگر حوزه ها نظیر ارتباطات و علوم تربیتی تقویت شود. همچنین ضرورت دارد از راهکارهای چندگانه به منظور آموزش بهره گرفته شود. این پژوهش از کتاب تصویری برای آموزش استفاده کرد. در نتیجه می توان بیان کرد علاوه بر اینکه درک کتاب تصویری نیازمند سواد دیداری است، خود نیز به عنوان ابزار آموزش سواد دیداری استفاده شود. بنابراین پژوهش های آینده باید به بررسی چگونگی تقویت سواد دیداری در کتابخانه، افزایش آن در کاربران، شناسایی کتاب های تصویری مؤثر و نیز شناسایی پروتکل مناسب آموزشی بپردازند.
فراتحلیل مطالعات رفتار اطلاع یابی دانشجویان و اعضای هیئت علمی در پایگاه های اطلاعاتی ISC و ProQuest(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر فراتحلیل مطالعات رفتار اطلاع یابی دانشجویان و اعضاء هیئت علمی در پایگاه های اطلاعاتی ISC و Proquest و همچنین کشف میزان عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی و تعیین اثرگذاری متغیرهای تعدیل گر است. روش شناسی: این مقاله با روش فراتحلیل کوپر (1994) انجام شد. 44 مقاله در زمینه رفتار اطلاع یابی از دو پایگاه علمی ISC و ProQuest انتخاب شد و وارد فراتحلیل شدند. پژوهش های انتخاب شده به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش نامه در جوامع متفاوت و برحسب سنجه های پایا انجام شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار جامع فراتحلیل نسخه 2 انجام شد. یافته ه ا: تعداد 16 مؤلفه و عامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی برای دانشجویان و اعضای هیئت علمی در پژوهش های این حوزه شناسایی شدند. نتایج کلی فراتحلیل نشان داد که اندازه اثر یا ضریب تأثیر مؤلفه ها و عوامل موثر بر رفتار اطلاع یابی 593/0 است که برحسب نظام تفسیری کوهن، در حد زیاد ارزیابی می شود. همچنین، میزان اندازه اثر متغیرها و عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی بر اساس دو متغیر گروه نمونه (دانشجویان و اعضای هیئت علمی) و میدان مطالعه (پژوهش های داخلی و خارجی) متفاوت است و این دو متغیر، متغیرهای تعدیلگر عوامل مؤثر بر رفتار اطلاع یابی هستند. نتیجه گیری: مقاله حاضر به دنبال فراتحلیل پژوهش های پیشین و ارائه شواهد لازم برای عملکرد مبتنی بر شواهد در حوزه مطالعات رفتار اطلاع یابی است. یافته های این پژوهش در کل نشان داد مؤلفه هایی وجود دارند که رفتار اطلاع یابی را تحت تأثیر قرار می دهند و اثرات این مؤلفه ها با توجه به گروه های مختلف جامعه و بافت محلی متفاوت است.
ترسیم شبکه معنایی مفاهیم اسناد دیوانی دوره قاجار (مطالعه موردی:پایگاه اسناد آرشیو ملی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: . ترسیم شبکه معنایی اسناد دیوانی دوره قاجار از طریق مقوله بندی و برقراری روابط اصطلاح نامه ای هدف پژوهش است. روش: پژوهش حاضر، از لحاظ هدف کاربردی است که از روش تحلیل محتوای کمّی، کیفی و اکتشافی استفاده شده است. برای مفهوم شناسی شبکه ای و درک ارتباط سیستمانیک و تا حدودی سلسله مراتبی میان مفاهیم از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. با تحلیل و واکاوی پربسامدترین مفهوم اسناد دیوانی دوره قاجار از طریق کدگذاری مفاهیم اسناد شبکه معنایی حاصل از آن ترسیم شد. همچنین از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس. و اکسل در بخش کمّی پژوهش استفاده شده است. یافته ها: بالاترین بسامد فراوانی مربوط به مفهوم القاب و مناصب با فراوانی 6920 مقوله فرعی یافت شد. با توجه به اهمیت این مفهوم در ساختار دیوان سالاری دوره قاجار، ترسیم شبکه معنایی حاصل از آن براساس رابطه های معنایی اصطلاحنامه ای (سلسله مراتبی، هم ارزی و وابسته) ارائه شده است. این شبکه معنایی براساس مقوله های اصلی و فرعی استخراج شده از القاب و مناصب دیوانی ترسیم شد. مقوله های اصلی عبارت انداز: القاب و مناصب مالی-دیوانی، القاب و مناصب نظامی-دیوانی، القاب و مناصب درباری-دیوانی، القاب و مناصب دیوانی-دیوانی و القاب و مناصب شرعی و قضایی- دیوانی. همچنین پربسامدترین مقوله اصلی مقوله القاب و مناصب مالی-دیوانی با (34 درصد) و پربسامدترین مقوله های فرعی مناصب مستوفی و مستوفی الممالک از مقوله مالی- دیوانی است. نتیجه گیری: شبکه معنایی حاصل از این پژوهش یکی از روش های بازیابی داده است که با استفاده از دانش معناشناسی به تعیین موضوع، تحلیل و مفهوم سازی نیاز اطلاعاتی پژوهشگران کمک می کند. همچنین کاربران اسناد به گستره موضوعی و در نهایت به دانش گستری و تولید دانش در اسناد دیوانی دوره قاجار پی می برند. ترسیم نقشه معنایی اسناد دیوانی دوره قاجار در موضوع مطالعات اسناد دیوانی دوره قاجار، شروعی برای هوشمندسازی، خودکارسازی و کارآیی بیشتر هستی شناسی تخصصی مطالعات آرشیوی است. در پژوهش حاضر تلاش شد برای دست یافتن به راهکارهای نوین احاطه و تسلط بر دایره مفهومی واژگان اسناد دیوانی، الگوهای ادراکی در روابط معنایی اسناد، به صورتی قابل فهم، برای رایانه و نظام های ذخیره و بازیابی ساخته شود، به طوری که هم نمایه ساز و هم جستجوگر (متخصصان و اصطلاح شناسان موضوعی) بتوانند از گستردگی و زمینه ارتباط میان مفاهیم آن و اندیشه های مرتبط با این مفاهیم به خوبی بهره گیرند.
کتاب های کمیاب و مجموعه های ویژه: مطالعه تاریخچه و وضعیت موجود در جهان و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش، مروری بر چارچوب تعریفی کتاب های کمیاب و بررسی سیر تحول تاریخی مجموعه های ویژه در جهان و ایران است . روش: از شیوه توصیفی با رویکرد استقرایی استفاده شده است . ابتدا به مرور تعریف های موجود از کتاب های کمیاب و نواقص آن ها پرداخته تا در نهایت به تعریفی جامع رسیده شود؛ سپس به تحلیل سیر تاریخی مجموعه های ویژه در جهان و پس از آن به مرور تاریخ و کتابخانه های دارای مجموعه های ویژه در ایران پرداخته می شود . منابع مورد استفاده در این پژوهش با استفاده از شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده اند . یافته ها: کتاب های کمیاب، تعریفی فراتر از کتاب های کهنه چاپ دارند و روند انتقال اطلاعات در آن ها، صرفاً داده های محتوایی را در بر نمی گیرد . در بخش دوم، چهار مرحله در خصوص تحول مجموعه های ویژه در جهان و همچنین، تفاوت رویکردها به مجموعه های ویژه در جوامع و فرهنگ های مختلف و تفاوت آن میان اقشار سیاه و سفیدپوست به دلیل تفاوت دغدغه ها در طول تاریخ به دست آمد . با مرور مجموعه های ویژه در ایران، نخستین کتابخانه دارای مجموعه ویژه، کتابخانه کلیسای وانک اصفهان بوده و در مجموع، تعداد 21 کتابخانه دارای مجموعه های ویژه در ایران یافت شد . نتیجه گیری: کتاب ها می توانند به صورت بالقوه کمیاب محسوب شوند و مبنای تشخیص کتاب های کمیاب تا حدود زیادی به رسالت مجموعه ها وابسته بوده و به طور مستقل قابل ارزیابی نیست . همچنین، تاریخ مجموعه های ویژه در ایران، بر خلاف جهان، از سیر روشنی برخوردار نیست . مراحل تحول آن به روشنی مشخص نشده و اطلاعات موجود در این خصوص، مربوط به کتابخانه های دارای این مجموعه هاست و اهداف اولیه تشکیل آن ها تا حدود زیادی مخدوش مانده است .
مقایسه نویسه خوان های نوری صخر و گوگل برای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و ضرورت استفاده از نویسه خوان ها ی نوری در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی نرم افزارهای نویسه خوان نوری فارسی «صخر» و «گوگل» است. پژوهش انجام شده از نوع کاربردی و ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی است. برای گردآوری معیارها و سیاهه وارسی پژوهش از روش کتابخانه ا ی و برای انجام پژوهش از شیوه پیمایشی-اکتشافی از طریق مشاهده هدفمند نتایج در نرم افزارهای مورد بررسی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که هر یک از نرم افزارهای مورد بررسی دارای معایب و مزایایی است. در خروجی های مربوط به متن، نرم افزار «گوگل» با درصد خطای کمتر، مناسب تر است؛ ولی در سایر موارد تشخیصی و خروجی، نرم افزار «صخر» بهتر عمل می کند. به دلیل دسترسی به نرم افزار «گوگل» تنها از طریق اینترنت و امکان آپلود هر بار تنها 20 صفحه، محدودیت هایی در استفاده برای کاربر وجود دارد.
بررسی وضعیت دورکاری در کتابخانه های عمومی در ایام پاندمی کووید- 19(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
121-138
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به صورت تحلیل محتوا انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود که از طریق تماس صوتی انجام شده است. جامعه این پژوهش شامل 15 نفر از روسا و کارشناسان توسعه کتابخانه های ستاد و ادارات کل کتابخانه های عمومی می باشد و در این پژوهش از نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی در گردآوری داده ها، ضبط تماس ها و جمع آوری داده ها تا دستیابی به مرحله ی اشباع استفاده شده است. یافته ها: کتابخانه های عمومی در ابتدا نقش پر رنگی در ارائه خدمات قابل قبول به اعضا نداشتند، اما به مرور با آموزش مجازی کتابداران و همچنین ایجاد صفحه شبکه مجازی کتابداران، خدمات فرهنگی تحت وب و انجام خدمات مجازی به رفع نیاز اطلاعاتی جامعه مخاطب اقدام نمودند. در بین خدمات ایام دورکاری بیشترین انتخاب مربوط به خدمات فرهنگی با %32.8 بود. در بین نقاط قوت دور کاری ایجاد شبکه مجازی با %39.1 بیشترین انتخاب را داشت و در بین نقاط ضعف عدم آشنایی با دور کاری با % 24.5 بیشترین انتخاب را به دست آورد. در بین راه کارها نیز بالاترین انتخاب%23.3 مربوط به برنامه ریزی جهت بهره برداری از ظرفیت و توانمندی کارکنان در ایام دور کاری بود . نتیجه گیری: کتابخانه های عمومی با یک سازماندهی مجدد در بین نیروهای انسانی و همچنین آموزش کتابداران و ابلاغ برخی بخشنامه ها با یک تاخیر چند ماهه زمینه اقدامات قابل قبول برای اعضا را فراهم نموده اند.
ارائه الگوی مدیریت قبل از بحران در مراکز اسنادی (آرشیوی) ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی بومی مدیریت قبل از بحران در مراکز اسنادی ایران می باشد. روش: این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه پژوهش، شامل 20 نفر از متخصصان مدیریت بحران و مدیران مراکز اسنادی در ایران بودند. تحلیل داده ها از طریق کدگذاری نظری انجام شد. یافته ها: یافته های الگوی حاصله، شامل بخش های شرایط علی، راهبردها، شرایط مداخله گر و زمینه ای و نیز پیامد حاصل از آن ها است. شرایط علی و آنچه که باعث شده تا تحقیق مورد نظر شکل بگیرد، سه مقوله بحران های خارجی ( زلزله ، سیل و آب گرفتگی وغیره)، بحران های داخلی( بحران های بیولوژیکی، آتش سوزی و ...) و همچنین عوامل انسانی ازجمله (دسترس پذیری به اصل سند و فقدان مدیریت درست) در مراکز آرشیوی هستند. شرایط مداخله گر و زمینه ها نیز ازمقوله هایی چون هماهنگی های بین دستگاهی ، عدم توجه به بیمه در آرشیوها و مکانیزم های مدیریتی؛ انتخاب درست محل ساختمان آرشیو، رعایت شرایط محیطی مناسب برای نگهداری اسناد، و مسائل مرتبط با نیروی انسانی تشکیل شده است. با توجه به یافته های پژوهش، برای پیشگیری از بحران در آرشیوها لازم است راهبردهایی چون ، تهیه نقشه جامع بحران، پیشگیری از آسیب های احتمالی آنها در مرحله قبل از بحران ، ؛ استاندارد سازی ساختمان و تجهیزات، در مراکز آرشیوی اتخاذ شود. درنهایت پیامد اجرای فرایند مدیریت قبل از بحران در آرشیوهای ایران، باعث آمادگی و پیشگیری از بحران ها برای کاهش و یا بین بردن بحران ها خواهد شد.
بررسی نقش و تأثیر به کارگیری ابزارهای فناوری ارتباطات و اطلاعات بر ارزیابی عملکرد سازمان های خدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، فناوری اطلاعات به عنوان یک علم در سراسر جهان مطرح شده و در بهبود روابط جوامع در زمینه های مختلف تأثیرگذار است؛ به طوری که سازمان ها این علم را به علت پیچیده و رقابتی شدن فضای کسب وکار برای بهبود فرایندهای سازمانی و کسب مزیت رقابتی به کار می گیرند. از این رو، و به علت اهمیت موضوع، در این پژوهش به بررسی مؤلفه های فناوری ارتباطات و اطلاعات در ارزیابی عملکرد مدیریت منابع انسانی در شرکت های خدماتی پرداخته شده است. برای این کار، پرسشنامه ای شامل شش بُعد فناوری ارتباطات و اطلاعات طراحی شده و در نمونه آماری ۵۰ نفری متشکل از مدیران شرکت های خدماتی توزیع گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از روش «لاوشه» و بر اساس نظر خبرگان مورد ارزیابی قرار گرفت و فرضیات پژوهش با استفاده از نرم افزار «اس پی اس اس» تحلیل شد. با توجه به آزمون نرمالیته انجام شده روشن شد که نظرات نمونه آماری نرمال نیست و از روش آزمون ناپارامتریک ضریب «اسپیرمن» برای بررسی همبستگی مؤلفه های فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده شد. سرانجام، نتایج تحقیق نشان داد که بین خدمات وب، پردازش ابری اطلاعات، هوش مصنوعی، فناوری ارتباطات تلفن همراه، اطلاعات کسب وکار هوشمند، و فناوری ارتباطات و اطلاعات در مدیریت منابع انسانی سازمان های خدماتی همبستگی وجود دارد. بنابراین، توسعه و بسط برنامه های تلفن همراه و وب که اخیراً مطرح گردیده، مدل جدیدی از هوشمندی را به سازمان ها عرضه می دارد. مدل جدید، پتانسل بالقوه ای برای ارتقای کسب وکار است تا سازمان را به یک سود بزرگ برساند.
قابلیت تبدیل اصطلاح نامه به هستی شناسی (مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مشکلات و کاستی های اصطلاح نامه ها و روند رو به رشد استفاده از هستی شناسی ها در امر بازیابی اطلاعات منجر به تولید پژوهش های متعددی در خصوص طراحی و ساخت هستی شناسی و یا تبدیل اصطلاح نامه به هستی شناسی شده است. مطالعه حاضر به روش نظام مند و با هدف ارائه خلاصه ای از اطلاعات موجود درباره تبدیل اصطلاح نامه به هستی شناسی به تحلیل مطالعات انجام شده در این باره پرداخت. روش شناسی : مطالعه به روش مرور نظام مند و با پروتکل کیچنهام انجام شد. 5 سؤال پژوهش، شامل: شباهت(های) اصطلاح نامه و هستی شناسی چیست؟، تفاوت(های) اصطلاح نامه و هستی شناسی چیست؟، روش های تبدیل اصطلاح نامه به هستی شناسی چیست؟، فواید استفاده از اصطلاح نامه در ایجاد هستی شناسی چیست؟ و چالش های تبدیل اصلاح نامه به هستی شناسی چیست؟، بر اساس تحلیل های انجام شده، پاسخ داده شد. یافته ها : 71 رکورد در بر اساس استراتژی جستجو بازیابی و سپس با معیارهای ورود و خروج تطابق داده شد. در نهایت 57 مدرک با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج از مجموعه حذف و 14 مدرک مرتبط برای پاسخ به سؤالات پژوهش مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. نتیجه : نتایج نشان داد که هر دو ابزار در سازمان دهی به کار رفته و اصطلاحات یک حوزه موضوعی خاص را پوشش می دهند و تفاوت عمده آنها در میزان پرداخت به روابط معنایی بین مفاهیم است. تعریف طبقات بر اساس مفاهیم موجود در اصطلاح نامه، تعریف روابط میان مفاهیم و استفاده از یک زبان رسمی وجه مشترک تمام روش های پیشنهادی بود. صرفه جویی در زمان و پرهیز از دوباره کاری از فواید و نیاز به متخصص موضوعی در فرایند انجام کار از چالش های تبدیل اصطلاحنامه به هستی شناسی است.
بررسی و ارزیابی وضعیت به کارگیری اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و عوامل مرتبط با آن است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی کشور بودند که تعداد 899 نفر از آن ها در پژوهش مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و نرم افزار اس پی اس اس صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد میزان استفاده از اسباب بازی ها در کتابخانه های عمومی کشور بالاتر از حد متوسط است. از نظرِ استفاده از نوع اسباب بازی، تمایل به استفاده از اسباب بازی های گروهی بیشتر از اسباب بازی های فردی است که در این میان، دو دسته اسباب بازی های فکری و آموزشی بیشترین استقبال را از سوی مراجعان داشتند. بررسی میزان رضایت کاربران از بخش اسباب بازی نشان داد اگرچه رضایت کلی از این بخش بالاتر از حد متوسط بود اما تنوع و کیفیت پایین اسباب بازی ها از عوامل نارضایتی از بخش اسباب بازی هستند. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد از دیدگاه کتابداران، استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی اثربخشی بالایی داشته و باعث ثبت تجربه مثبت از کتابخانه در ذهن مراجعان، تقویت روحیه جمع گرایی در کودکان و افزایش مراجعه به کتابخانه شده است. در نهایت، یافته ها حاکی از آن بود کتابداران دانش و توانمندی های اندکی در زمینه اسباب بازی ها و کار در بخش اسباب بازی دارند. اصالت/ارزش: پژوهش حاضر با بررسی وضعیت موجود استفاده از اسباب بازی در کتابخانه های عمومی کشور و شناسایی نقاط قوت و ضعف مرتبط با اسباب بازی، بخش اسباب بازی و کتابداران بخش اسباب بازی، اطلاعات دقیقی را پیشِ روی مدیران و کارشناسان نهاد برای برنامه ریزی دقیق تر و رفع کاستی های این حوزه قرار می دهد. این پژوهش همچنین مبنایی برای انجام پژوهش های بیشتر در این حوزه و بسط مبانی نظری آن فراهم می کند.
Impact of Social Media Marketing on Consumer-Based Brand Equity for Tourism Destination: Evidence from Isfahan, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
International Journal of Digital Content Management, Vol. ۲, No. ۲, Winter & Spring ۲۰۲۱
149 - 170
حوزههای تخصصی:
Background: Destination branding and social media strategy may be a major and strong marketing and promotional tool for destination marketers. Today tourism has been greatly affected by social media platforms. Besides being a major source of information, these tools can facilitate the interaction process among tourists and provide them with customized and personalized offers. These activities can ultimately lead to enhanced destination brand equity. Purpose: The present study attempts to investigate the impact of social media marketing on consumer-based brand equity components for tourism destinations. Method: The sample of the study totaled 149 visitors from Isfahan. Online questionnaires and convenience sampling methods were used to collect data research. The research hypotheses were tested using smart PLS software. Results: The results showed that there is a statistically positive and significant impact of social media marketing on destination brand awareness, destination brand image, destination brand quality, and destination brand loyalty. Conclusion: As the results show, social media marketing is an effective marketing tool to improve tourism marketing that in turn can enhance destination brand equity. These results are beneficial for tourism destination marketers and managers. Social media marketing as a prominent marketing tool can strengthen destination brand equity and potentially influence tourists’ behavior
بررسی مخاطب شناسی در تقدیم نامه های پایان نامه های دانشگاهی و حوزوی ارائه شده بعد از انقلاب اسلامی با تاکید بر نقش فرهنگی و ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پایان نامه ها از جمله منابع علمی و پژوهشی دست اول است که در اجزاء و ساختار آن، تقدیم نامه وجود دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی مخاطب شناسی تقدیم نامه های پایان نامه های دانشگاهی و حوزوی بعد از انقلاب اسلامی است. روش : روش پژوهش، مطالعه کتابخانه ای است. اطلاعات از طریق مشاهده و فیش برداری از سه پایگاه مهم اطلاعاتی پایان نامه: ایرانداک، مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی و سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جمع آوری گردید. از 600 عنوان پایان نامه مربوط به 77 مرکز آموزش عالی دانشگاهی و حوزوی مورد مطالعه، 522 تقدیم نامه فیش برداری گردید. یافته ها: حدود 85 درصد از پایان نامه ها دارای تقدیم نامه هستند و پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشگاهی و حوزوی بیشترین فراوانی را دارند. پایان نامه های دانشگاه های غیرانتفاعی، پیام نور و دولتی به ترتیب دارای بیشترین تقدیم نامه هستند. بیشتر تقدیم نامه ها دارای دو مخاطب است و به طور میانگین هر تقدیم نامه به سه مخاطب تقدیم شده است. زنان نسبت به مردان به مخاطبان بیشتری تقدیم نموده اند. مخاطبان حدود 6 درصد تقدیم نامه ها با موضوع پایان نامه ارتباط دارند. 72 درصد مخاطبان، از خانواده و بستگان پدیدآور هستند، 13 درصد مخاطبان، ائمه اطهار (ع) هستند، حدود 15 درصد تقدیم نامه ها نیز به سایر گروه ها و شخصیت های علمی، دینی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ... تقدیم شده اند. نتیجه گیری: موضوع پایان نامه تأثیر کمتری در فکر و ذهن پدیدآور برای تدوین تقدیم نامه دارد. تکریم و قدردانی تقدیم نامه نویسان، از زحمات والدین نشانگر فرهنگ دینی و ارتباط عمیق فرزندان با والدین در خانواده های ایرانی است. عشق به ائمه اطهار (ع) و انتظار فرج از دغدغه های پژوهشگران جوان ایران اسلامی است. به طور کلی تقدیم نامه نویسان معتقد به آموزه های دین مبین اسلام به ویژه کلام الهی (قرآن) و علاقه مند به دفاع از ارزش های انقلاب اسلامی (شهدا و رهبری) هستند و این موضوع سرمایه بسیار مهم معنوی و اعتقادی است که مدیران جامعه اسلامی و خانواده ها باید برای حفظ و حراست و تقویت بنیه های آن از هیچ کوششی دریغ نکنند و این نوع سرمایه ها را تقویت، تکریم و تجلیل نمایند.
طراحی برنامه درسی کارشناسی ارشد کتابخانه دیجیتال پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فناوری اطلاعات و ارتباطات منجر به ظهور نسل جدیدی از کتابخانه ها به نام کتابخانه دیجیتال گردیده است. این کتابخانه ها به نیروی متخصص و آموزش دیده، به منظور ارائه خدما ت به کاربران نیازمند هستند. در کشورهای توسعه یافته برنامه درسی مستقل به منظور آموزش کتابداران طراحی و پیاده سازی شده است. در ایران کتابدارن پزشکی آموزش مناسب به منظور ارائه خدمات در کتابخانه های دیجیتال را ندارند. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و نوع توصیفی است. در این مقاله به منظور رفع نیاز کتابداران پزشکی با رویکرد کیفی (روش تطبیقی و تکنیک دلفی) برنامه کتابخانه دیجیتال پزشکی طراحی شد. یافته ها: ابتدا محتوای برنامه درسی مقطع کارشناسی ارشد کتابخانه دیجیتال در کشورهای اسپانیا، سوئد، آمریکا و برنامه بین اللملی مشترک سه کشور ایتالیا، نروژ و استونی جستجو شد.محتوای برنامه ها مورد مطالعه قرار گرفت. با روش تطبیقی جرج بردی مورد بررسی قرار گرفت. واحدهای درسی هر برنامه و میزان اشتراکات و اختلافات در هر برنامه درسی مشخص شد. سپس واحدهای درسی انتخابی از این برنامه ها و همچنین نظرات متخصصان در این حوزه به وسیله دلفی دورانده به نظر اعضای هیئت علمی گروه های کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی ایران رسید و رتبه بندی شد. اصالت اثر: در نهایت، با الهام از عناصر برنامه های درسی در کشورهای ذکر شده و نظرات اعضای هیئت علمی برنامه درسی کتابخانه دیجیتال پزشکی طراحی گردید.نتایج حاصل از این مقاله می تواند راهنمایی برای استفاده طراحان برنامه درسی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران باشد.
فهم و برداشت دانشجویان از تجربه پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش: مطالعه پدیدارنگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند جست وجو و بازیابی اطلاعات فرایندی شناختی و بسیار پیچیده است. یکی از رویکردهای مهم در کشف و درک این فرایند، بررسی تجربه های کاربران است. این پژوهش با هدف بررسی فهم و برداشت تجربه دانشجویان دکتری از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر تفسیری بود که با روش پژوهش کیفی پدیدارنگاری به اجرا در آمد. مشارکت کنندگان در پژوهش حاضر دانشجویان دکتری حوزه های گوناگون دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۹۷ بودند. نمونه گیری به صورت هدفمند، معیار و گلوله برفی بود. تنوع حداکثر در انتخاب نمونه در نظر گرفته شد و تا اشباع نظری داده ها ادامه یافت. مصاحبه نیمه ساختاریافته از ۲۰ دانشجو صورت گرفت. مصاحبه ها پیاده سازی شده و به شکل استقرایی و با شیوه کدگذاری نظری در نرم افزار «ماکس کیودا ۱۲» مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که پس از تحلیل داده های گردآوری شده از مصاحبه ها، شش طبقه توصیفی از چگونگی درک و تجربه دانشجویان دکتری تخصصی از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات پدیدار گردید. شش طبقه جست وجو و بازیابی اطلاعات به مثابه دریایی بی انتها، گنجینه ای ارزشمند، جاده ای پر از چراغ، کلیدی برای نجات، خوردن میوه دلخواه، و پلی برای رسیدن به دانش بودند. نتایج نشان داد که دانشجویان پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات در فرایند پژوهش را مهم و ضروری توصیف کرده و مشکل اصلی آن ها در زمینه یادگیری و آموزش مهارت های لازم برای جست وجو و بازیابی اطلاعات بود که احساس ناخوشایندی در آن ها به وجود می آورد. گرچه این پژوهش با توجه به نوع و ماهیت کیفی خود به دنبال تعمیم یافته های حاصل از پژوهش حاضر نیست، اما با توجه به یافته ها و بر طبق آنچه در فضای نتیجه ارائه شد، درک و توصیف دانشجویان از پدیده جست وجو و بازیابی اطلاعات با توجه به محدودیت ها و مشکلات زیادی که آن ها بیان کردند، زنگ خطر و هشداری برای نظام آموزش عالی است و باید مورد توجه قرار گیرد.
بررسی و ارزیابی کتاب های مصور کودک مرتبط با ائمه معصومین و شخصیت های مذهبی بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش دستیابی به یک روش اصولی در تصویرسازی کتاب های کودک با تحلیل عملکرد تصویرگران و ناشران کتاب های مذهبی کودکان بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی است. روش شناسی: روش بررسی استفاده از سیاهه وارسی برگرفته از کتاب گرامر طراحی تصویری کرس و لیوون است که به عنوان منبع اصلی در تحلیل نشانه شناختی کتاب های مصور به کار می رود. بر اساس این سیاهه، کلیه کتاب های مذهبی کودکان با موضوع شخصیت های مذهبی برای گروه سنی الف از نظر شش عنصر ترکیب بندی، زاویه دید، بُعد، شکل، رنگ و بافت ارزیابی شدند. یافته ها: نتیجه این پژوهش نشان داد که در طراحی کتاب های تصویری کودکان با این موضوع بیشترین توجه به بعد رنگ با نمره 54/3 می شود. بعد از آن ابعادی چون شکل با نمره 3/1، ترکیب بندی با نمره 2/6 ، و بافت با نمره 1/28 قرار دارند. بحث مربوط به زاویه دید نیز به صورت کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه این ارزیابی کیفی نیز نشان داد که بیشترین موارد استفاده در زاویه دید، روبه رو و عمومی و دور است. ارزیابی این آثار بر اساس ناشران نشان داد که انتشارات جامعه پژوهش و انتشارات جامعه القرآن بهترین نتیجه را در این خصوص به دست می آورند. همچنین ارزیابی این کتب از نظر تصویرگران نیز نشان داد که کارهای تصویرگری معصومه برومند بیشترین نمرات کمی را به خود اختصاص داده اند.
تحلیل محتوای مقالات فصلنامه مطالعات مدیریت گردشگری (1391-1398) بر مبنای الگوی مشارکت نویسندگان و ویژگی های روش شناسی، استنادی و عملکردی مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بازیابی دانش و نظام های معنایی سال هفتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۸
161 - 192
حوزههای تخصصی:
مطالعه روند تولید مقالات علمی در هر حوزه دانشی، از یک سو می توانند تصویری شفاف از خط سیر علمی یک نشریه ارائه دهد و از سوی دیگر، شکاف ها و خلأهای پژوهشی را در آن حوزه، شناسایی نماید. در این میان بررسی پژوهش های انتشار یافته در حوزه گردشگری، می تواند درک صحیحی از رویکردهای نظری، روش ها و تکنیک های مورد استفاده محقق و چگونگی پیشرفت نظری و روشی در این حوزه را فراهم سازد و اطلاعاتی مستند در خصوص سیر تحول و روند انجام این پژوهش ها در طول یک دوره زمانی مشخص ارائه دهد؛ ضمن آنکه چشم اندازی شفاف در زمینه محدودیت ها، آسیب ها و موارد نیازمندِ توجه بیشتر را، برای پژوهشگران و نیز مدیران و برنامه ریزان این حوزه فراهم می آورد. مسئله اصلی این پژوهش، شناخت مقالات علمی منتشر شده در نشریه «مطالعات مدیریت گردشگری» بر مبنای چهار مؤلفه: ویژگی ها و الگوی مشارکت نویسندگان، ویژگی های روش شناسی، استنادی و عملکردی مقالات است. روش پیشبرد پژوهش توصیفی بوده و به طور خاص از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و شیوه تحلیل آنها کمّی است. نمونه های مورد مطالعه تع داد 219 مقاله(N=219)، شامل کلیه مقالات انتشار یافته در نشریه مطالعات مدیریت گردشگری، طی سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ در ۸ دوره و ۳۲ شماره(۴۸-۱۷) است. نتایج این پژوهش ضمن ارائه تصویری روشن از الگوهای مشارکتی نویسندگان و نیز ویژگی های روش شناسی، عملکردی و استنادی مقالات، خط سیر و روند ثبات یا تغییرات به وجود آمده در هر یک از الگوها و ویژگی های مورد مطالعه در این نشریه را طی هشت سال، آشکار نموده است.
نگاشت شبکه تداعی های برند ایرانداک از دیدگاه ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلطه پارادایم عملگرایی بر حوزه سیاست گذاری علم و فناوری موجب تغییر رویکرد به مدیریت مراکز علمی شده است. از دیدگاه عملگرایی، تمام مراکز علمی باید توانایی تأمین نیازهای ذی نفعان و ارائه کارکردی مختص به خود داشته باشند. این موضوع نیاز پژوهشگاه ها به شناسایی ذهنیت ذینفعان را توجیه می کند. هدف پژوهش حاضر نگاشت شبکه تداعی های برند «ایرانداک» از دیدگاه ذی نفعان است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر حل مسئله، توصیفی است. برای نگاشت شبکه تداعی های برند «ایرانداک» از روش نقشه مفهومی برند استفاده شده است. نقشه مفهومی برند به عنوان روشی کیفی دارای سه مرحله استخراج تداعی های برند ، جمع آوری نقشه های انفرادی، و نگاشت نقشه نهایی است. جامعه آماری پژوهش ذی نفعان «ایرانداک» هستند. روش نمونه گیری در مرحله استخراج تداعی های برند و جمع آوری نقشه های انفرادی از نوع هدفمند و حجم نمونه در هر مرحله شامل ۷۰ نفر است. شبکه تداعی های برند «ایرانداک» دارای ۱۸ تداعی اصلی به تفکیک ۱۵ تداعی مثبت و سه تداعی منفی است. تداعی های اصلی مثبت شامل پیشگیری از دزدی علمی، جست وجوی مدارک علمی، منبع علمی، پایان نامه، دسترسی به اطلاعات، سامانه «گنج»، منابع الکترونیک، ارتباطات علمی، اخلاق پژوهش، صحت علمی، سامانه ها، ترویج علم، دانشگاه ها، مدیریت اطلاعات، سیاست گذاری علمی، و تداعی های اصلی منفی شامل دیوان سالاری، تعدد سامانه و سایت با طراحی نامناسب هستند. شبکه تداعی های برند «ایرانداک» دارای دو لایه تداعی است. تحلیل شبکه تداعی های برند «ایرانداک» نشان دهنده درگیری ذهنی پایین ذی نفعان با برند «ایرانداک» و پراکندگی ذهنیت ذی نفعان از برند «ایرانداک» است. تداعی های پایان نامه و پیشگیری از دزدی علمی قوی ترین ارتباط را با برند «ایرانداک» دارند.
شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش: بررسی میزان استفاده دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران از شبکه های اجتماعی و پیام رسان برای مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از ویژگی های جامعه شبکه ای، گسترش شبکه های «اجتماعی و پیام رسان» و از جمله کارکردهای این شبکه ها، مدیریت اطلاعات و دانش است. مقاله حاضر قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که دانشجویان دانشگاه های ممتاز شهر تهران به عنوان نخبگان جامعه تا چه اندازه توانسته اند از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده کنند؟
روش پژوهش: از روش پیمایشی با نمونه گیری تصادفی در میان دانشجویان ۷ دانشگاه ممتاز تهران بر اساس رتبه بندی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام برای ارائه توصیفی از وضعیت فعلی استفاده شده است. برای تحلیل عمیق تر یافته ها و ارائه راهبردهایی از جنس سیاستگذاری از مصاحبه عمیق استفاده شده است.
یافته ها: در حالی که 50.۱ درصد دانشجویان معتقدند شبکه های مذکور به بخش از زندگی روزمره ایشان تبدیل شده است، اکثریت دانشجویان، صرفاً مصرف کننده محتوا با اولویت محتوای سیاسی هستند. بیشترین محتوای مرتبط با دروس، صرفاً دنبال کردن اخبار کلاس هاست. بر اساس شاخص های تعیین شده برای سنجش میزان استفاده دانشجویان از این شبکه ها برای مدیریت دانش، ۷ درصد دانشجویان به هیچ وجه از شبکه های یاد شده برای مدیریت دانش استفاده نمی کنند. ۴۹ درصد در مقادیر کم و خیلی کم، 15.5 درصد در مقادیر خیلی زیاد و زیاد و 28.4 درصد تا حدودی از شبکه های مذکور برای مدیریت دانش استفاده می کنند. در ادامه پژوهش راهبردهایی از جنس سیاستگذاری برای اصلاح الگوی استفاده از این شبکه ها پیشنهاد شده است.
نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی از ظرفیتی بسیار مهم برای مدیریت دانش برخوردار هستند و اساساً مفهوم شبکه های اجتماعی و مدیریت دانش به دلیل ناشی شدن هر دو مفهوم از انقلاب اطلاعاتی، توسعه جوامع اطلاعاتی و در نهایت شکل گیری و توسعه شبکه های اجتماعی دارای پیوندی اجتناب ناپذیر با یکدیگر هستند. یافته ها نشان داد که در سطح ۷ دانشگاه ممتاز شهر تهران هنوز استفاده از شبکه های اجتماعی برای مدیریت دانش در سطح مطلوبی نیست؛ اما تنها ۷ درصد دانشجویان از هیچ یک از گویه های مرتبط با مدیریت دانش شامل اخذ مشاوره های علمی و پژوهشی از استادان، استفاده از ظرفیت کار تیمی برای فعالیت های علمی و ...، استفاده نکرده اند.
واژگان کلیدی: شبکه های اجتماعی؛ مدیریت دانش؛ دانشجویان؛ دانشگاه های تهران؛ سیاستگذاری
آسیب شناسی قبول اقدامات پیشگیرانه کووید 19 در ایران: نقش پریشانی اطلاعاتی و اجتناب از اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی تأثیر پریشانی اطلاعاتی و اجتناب از اطلاعات برای اقدامات پیشگیرانه در زمان همه گیری کرونا. همچنین این پژوهش به دنبال شناسایی تأثیر مداخله گری اجتناب از اطلاعات بر رابطه پریشانی اطلاعاتی و قبول اقدامات پیشگیرانه است. روش: پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و با روش توصیفی-پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش(N=16643) تمام دانشجویان دانشگاه شیراز در مقاطع تحصیلی مختلف بود که در ترم زوج سال تحصیلی 1399-1400 در حال تحصیل بودند. بر اساس جدول مورگان نمونه پژوهش 375 دانشجو انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ترکیبی بود که دارای سه بخش پریشانی اطلاعاتی، اجتناب از اطلاعات و قبول اقدامات پیشگیرانه است. داده های پژوهش پس از تأیید روایی پرسشنامه توسط سه متخصص رشته ی علم اطلاعات و دانش شناسی و محاسبه ی پایایی (آلفای کرونباخ) هر سه بخش(پریشانی اطلاعاتی 0.788، اجتناب از اطلاعات 0.856 و قبول اقدامات پیشگیرانه 0.890) جمع آوری شدند. داده ها پس از پشت سرگذاشتن موج چهارم کرونا گردآوری شد. یافته ها: مدل رگرسیونی قدرت پیش بینی متغیرهای پریشانی اطلاعاتی و اجتناب از اطلاعات در اقدامات پیشگیرانه، معنادار است (F(2, 371)=18.029, p<.001 , R2=.089). متغیر پریشانی اطلاعاتی 13.2 درصد از واریانس قبول اقدامات پیشگیرانه (رابطه ی معکوس و معنادار) و متغیر اجتناب از اطلاعات 25.8 درصد از واریانس قبول اقدامات پیشگیرانه (رابطه ی معکوس و معنادار) را تبیین می کند. همچنین یافته های مدل رگرسیون بلوکی نشان دهنده معناداری تأثیر مداخله گری متغیر اجتناب از اطلاعات (F(2, 371)=19.628, p<.000) بر رابطه ی متغیرهای پریشانی اطلاعاتی و انطباق با اقدامات پیشگیرانه با R2=.096 بود. متغیر پریشانی اطلاعاتی در حضور اثر مداخله گری اجتناب از اطلاعات، 34.5 درصد از واریانس قبول اقدامات پیشگیرانه (رابطه ی معکوس و معنادار) را تبیین می کند. نتیجه گیری: متغیرهای پریشانی اطلاعاتی و اجتناب از اطلاعات باعث کاهش متغیر قبول اقدامات پیشگیرانه می شود و تأثیر پیش بینی اجتناب از اطلاعات بر قبول اقدامات پیشگیرانه بیشتر از تأثیر پیش بینی پریشانی اطلاعاتی است. از طرفی اجتناب از اطلاعات بر رابطه پریشانی اطلاعاتی و قبول اقدامات پیشگیرانه اثر مداخله گری تقویت کننده دارد و میزان قبول اقدامات پیشگیرانه، در حضور اثر اجتناب از اطلاعات کمتر می شود. به بیانی دیگر، افرادی که نمرات بالاتری در پریشانی اطلاعاتی کسب کردند و بیش از سایرین از اطلاعات در زمینه کرونا اجتناب می کردند، به میزان کمتری از اقدامات پیشگیرانه کرونا پیروی می کردند. همچنین هیچ رابطه ی معناداری بین دو متغیر اجتناب از اطلاعات و پریشانی اطلاعات مشاهده نشد.
تحلیل فرایند مجموعه سازی کتاب های چاپی و الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مجموعه سازی به عنوان یکی از اساسی ترین فعالیت ها در کتابخانه مطرح می باشد و به دلیل اینکه یکی از موارد رضایت مراجعه کنندگان از کتابخانه منابع آن محسوب می شود، از حساسیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر به تحلیل فرآیند مجموعه سازی کتاب های چاپی و الکترونیکی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی تحت نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سطح تهران می پردازد. روش شناسی: پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی است که با رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته، شامل 15 سؤال باز بود که از طریق آن با 10 کارشناس مجموعه سازی یا معاون کتابخانه دانشگاهی مصاحبه به عمل آمد. برای طراحی سؤالات مصاحبه، مطالعات کتابخانه ای در حوزه فرایند مجموعه سازی و خط مشی مجموعه سازی در کتابخانه ها صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد مجموعه سازی کتاب ها ی چاپی در کتابخانه های موردمطالعه را می توان تحت تأثیر عواملی همچون سیاست های مجموعه سازی، شناسایی نیازهای کاربران، فراهم آوری منابع، بودجه و ارزیابی مجموعه مقوله بندی کرد. برای مجموعه سازی کتاب های الکترونیکی خط مشی مدونی وجود نداشت و برای فراهم آوری آن ها از روش های دانلود رایگان، خرید مجموعه ای منابع، اشتراک پایگاه های اطلاعاتی و یا مبادله بین کتابخانه ای استفاده می شد. از جمله چالش های مجموعه سازی در کتابخانه ها، فراهم نبودن خط مشی مکتوب، نیاز به دانش افزایی کتابداران و ضعف نرم افزارهای کتابخانه ای بود. نتیجه: مطابق با یافته ها، می توان نتیجه گرفت سازوکار مجموعه سازی در کتابخانه های موردمطالعه، فاقد گروهی از مؤلفه های مهم، مانند خط مشی مدون مجموعه سازی، اصول مشخص انتخاب و کمیته های انتخاب و همچنین ارزیابی مستمر مجموعه است. همچنین مجموعه ای از عوامل بیرونی و درونی در کاستی های موجود، دخیل هستند. تحریم های بین المللی، سیاست های کلی دانشگاه و نحوه تخصیص بودجه کتابخانه ها، جدی نگرفتن لزوم تهیه خط مشی مدون مجموعه سازی، نبود برنامه ریزی مشخص برای ارزیابی مجموعه، از جمله عوامل تأثیرگذار بودند. از نتایج پژوهش حاضر می توان برای شناسایی شیوه های مجموعه سازی در کتابخانه های دانشگاهی بهره گرفت و در جهت رفع نواقص و چالش های مجموعه سازی گام برداشت.