فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
بررسی ویژگی های ممیز مقولات نقشی: آغازگر، مبتدا و کانون در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کاربرد فعل ""رفتن"" در گویش مشهدی و زبان انگلیسی: شباهت ها و تفاوت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت گویش مشهدی در مقایسه با دیگر گویش ها، این پژوهش به دنبال بررسی فعل ""رفتن"" به معنای ""شدن"" درگویش مشهدی زبان فارسی و زبان انگلیسی است و به مقایسه کاربرد این فعل با زبان انگلیسی می پردازد. از این رو، نگاهی به نظریه صورت و تحلیل نقش تجربی می اندازد. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی تاثیر متغیرهایی از قبیل سن، جنسیت، سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی بر میزان استفاده از فعل رفتن در گویش مشهدی اشاره نمود. به منظور گردآوری داده،300 مکالمه در موقعیت های مختلف از خانم ها و آقایانی با سنین مختلف (13 تا 76 سال)، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی متفاوت (پایین، متوسط و بالا) جمع آوری شد و نتایج به صورت جدول ارائه شد. همچنین، جهت بررسی نگرش افراد به گویش مشهدی و شم زبانی آن ها، ده نفر از افراد مذکور به صورت تصادفی انتخاب شده و مصاحبه ای با آن ها انجام گرفت. مصاحبه شوندگان نیز همچون سایر افراد شرکت کننده، خانم ها و آقایانی از سنین، سطح تحصیلات و شرایط اجتماعی مختلف بودند. جهت گردآوری داده در بخش انگلیسی و بررسی پیکره زبانی از بانک های اطلاعاتی زبان و کتب مرجع استفاده شد.
بازنمود شبکه های اجتماعی در مطبوعات ایران از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر حاصل یک تحقیق در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی است. در این مقاله سعی شده بر مبنای چارچوب نظری نورمن فرکلاف به تجزیه و تحلیل متون مطبوعاتی ایران پرداخته شود. داده های پژوهش به طور تصادفی از بین مقاله های چاپ شده در روزنامه های جام جم، دنیای اقتصاد، رسالت، شرق و کیهان در سال های 1390-1388 که همگی در رابطه با شبکه های اجتماعی هستند، انتخاب شده اند. نگارندگان کوشیده اند داده ها را با استفاده از فنون و ابزارهای زبان شناختیِ ارائه شده در مدل مورد نظر، توصیف، تفسیر و نیز تبیین کنند و بدین طریق به نحوه تجلی دیدگاه های فکری روزنامه نگاران ایران در رابطه با شبکه های اجتماعی پی برند. طبق نتایج به دست آمده، نویسندگان روزنامه ها نه تنها با استفاده از عناصر زبان شناختی و غیرزبان شناختی مشخص به بیان دیدگاه های خود پیرامون این شبکه ها می پردازند، بلکه هر نویسنده به نحوی خاص و متناسب با دیدگاه فکری خود و البته سیاست کلی آن روزنامه، هر یک از این عناصر را به کار می گیرد.
بررسی تغییرات معنایی واژه در زبان های فارسی و روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر معنایی واژه ها، ضمن غنی سازی گنجینة لغات هر زبان، به شعرا و ادبا این امکان را می دهد که به کلمات جان ببخشند و ابداع و خلق هنرمندانه ای از خویش باقی گذارند. غنی سازی گنجینة لغات زبان ها و از جمله زبان های روسی و فارسی به شیوه های گوناگون انجام می پذیرد. بر این اساس، در این نوشتار سعی بر آن است که با روش تحلیلی به این پرسش پاسخ داده شود که چه فرایندهایی در روند تغییر معنایی واژگان در مفهوم سازی و غنی سازی گنجینة لغات در زبان روسی و فارسی وجود دارد؟ بررسی نمونه های موجود مؤید آن است که، استفاده از ابزارها (پیشوند گذاری، پسوند گذاری، ترکیب ریشه ها و غیره) و عناصر گوناگون، یعنی تکواژ ها، بر اساس الگوهای مشخص در واژه سازی، یکی از مهم ترین شیوه ها در این روند است. افزون بر شیوة اصلی واژه سازی، کلماتِ موجود در زبان، در روند استفاده ، به غیر از مفهوم اولیة خود برای بیان مفاهیم دیگر نیز استفاده می شوند. گاه تغییراتی نیز، به دلیل هم نشینی و مجاورت تکواژ های زبان، در زمان واژه سازی سازی، در کلمات ایجاد می شود. در نتیجه مفهوم سازی و غنی سازی گنجینه لغات در زبان فقط معلول خلق واژه نیست بلکه، با کمک واژه های موجود در زبان، گویشو ر می تواند نیاز واژگانی خود را با تغییرات معنایی واژه های موجود برطرف کند.
مفهوم سازی زندگی در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی دامنه نفوذ، گسترش و دگرگونیِ معناییِ واژه های فارسیِ شطرنج در زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفوذ و گسترش شایان توجه واژه های زبان فارسی، در ادوار مختلف، در زبان های گوناگون، از جمله موضوعات قابل توجه در حوزه ریشه شناسی و مطالعات تاریخی است. از جمله زبان هایی که در طول تاریخ، به طور غیرمستقیم، وام گیرنده واژه هایی از زبان فارسی بوده اند، می توان به زبان های اروپایی، و از آن جمله انگلیسی، اشاره کرد. بررسی این دسته از واژه ها خود ارائه کننده تصویری گویا از فرهنگ، تمدن و رویدادهای اجتماعی و تاریخی ایران زمین است. بنابراین، در این مقاله، با بهره گیری از پیکره حاصل از بررسی جامع ریشه شناختی واژه های فارسی در زبان انگلیسی، با شیوه ای توصیفی تحلیلی، به طور مشخص به سیر انتقال و گسترش شگرف چهار واژه فارسیِ بازی شطرنج در زبان انگلیسی پرداخته می شود. نتیجه حاصل نه تنها تصویری از دامنه نفوذ این واژه ها را ترسیم می نماید، بلکه ابعادی ارزشمند از دگرگونی های معنایی و آوایی را در این دسته از واژه های قرضی آشکار می سازد.
پدیده انجماد و جایگاه فاعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پس از معرّفی پدیده انجماد و بیان دیدگاه بوئکس (2003؛ 2008)، به بررسی داده های زبان فارسی بر مبنای رویکرد وی و در چارچوب نظریه کمینه گرا می پردازد و نشان می دهد که این داده ها رفتاری موافق با تحلیل بوئکس از خود بروز می دهند. در زبان فارسی خروج از درون گروه های حرف تعریف فاعلی که جهت بازبینی مشخّصه اصل فرافکنی گسترده جابه جا شده و یک حوزه بازبینی تشکیل داده اند، امکان پذیر نیست. علاوه بر این، مروری بر پژوهش های پیشین در زمینه خروج از درون گروه حرف تعریف در زبان فارسی انجام می گیرد و نشان داده می شود که برخی داده های زبان فارسی برای تحلیل بیان شده در این پژوهش ها مشکل آفرین خواهند بود. در ادامه به طرح دو رویکرد موجود در زبان فارسی درباره جایگاه بی نشان فاعل پرداخته، نشان داده می شود که جایگاه فاعل در زبان فارسی موافق با رویکرد انوشه (1389) در سطح بیان، جایگاه مشخّص گر گروه زمان است و نه مشخّص گر گروه فعلی کوچک.
اتصال پی بست های ضمیری به اسامیِ مختوم به واکه در زبان فارسی: چگونگی اتصال و بازنگری نظام پی بست های ضمیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی اتصال پی بست های ضمیریِ زبان فارسی به اسامیِ مختوم به واکه می پردازد. هدف از انجام این پژوهش بازنماییِ صورت زیرساختیِ این نوع ضمایر در زبان فارسی و چگونگیِ اتصال آنها به گروه های اسمیِ مختوم به واکه، و همچنین مطالعه انواع فرایندهای درجِ موجود بین ستاک و پی بست است. بررسی داده ها نشان می دهد که نظام پی بست های ضمیری در زبان فارسی، نظامی سه عضوی است که هریک بیانگر اول شخص، دوم شخص و سوم شخص مفرد است. این ضمایر تنها از یک همخوانِ منفرد تشکیل شده اند، که صورت جمع متناظر آنها با افزودن پسوند جمع ساز ‘-An’حاصل می گردد. همچنین، نشان داده می شود که واکه درج شده میان ستاکِ مختوم به واکه و ضمیر در قیاس با ستاک های مختوم به همخوان درج می گردد. این نوع فرایندِ درج، خود زمینه سازِ درجِ غلت یا نیم واکه میان ضمیر و واکه درجی می شود.
طبقه بندی تغییرات ساختواژی در فرایند وام گیری واژه ها از زبان ترکی به فارسی
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان پدیده ای زایا و پویا همزمان با پیشرفت بشر در حال تغییر است. یکی از تغییراتی که در اغلب زبان ها اتفاق می افتد، وام گیری ناشی از روابط گستردة اهالی زبان های مختلف است. وام گیری انواع مختلفی دارد که عبارتند از: وام گیری آوایی، وام گیری واژگانی و وام گیری دستوری. واژه ها از نظر ساختمان به انواع ساده (بسیط)، مرکب، مشتق و مشتق مرکب تقسیم می شوند؛ اما در فرایند وام گیری، گاه این ساختمان دچار تغییر می شود و عنصر قرضی می تواند در زبان مقصد به گونه های متفاوتی ظاهر شود. مقالة حاضر با بررسی 1000 واژة قرضی که از ترکی وارد فارسی شده اند، به طبقه بندی آنها بر اساس ساختمان و تغییراتی که پس از قرض گیری در آنها رخ داده است، پرداخته و آنها را در 7 طبقه شناسایی و دسته بندی می کند. این فرایندها به ترتیب فراوانی عبارتند از: 1- مشتق ترکی به سادة فارسی 2- سادة ترکی به سادة فارسی 3- مرکب ترکی به سادة فارسی 4- مشتق مرکب ترکی به سادة فارسی 5- وند ترکی به وند فارسی 6- وند ترکی به واژة سادة فارسی و 7 – واژة سادة ترکی به وند فارسی. نتایج نشان می دهد که فرایند وام گیری در زبان فارسی کمتر به ساختار ساختواژی واژه های وام گرفته شده حساسیت نشان می دهد و آنها را به صورت یک واحد به زبان فارسی وارد می کند.
پارامتر جایگاه هسته در زبان فارسی: رویکرد نظریه بهینگی
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی مسئله جایگاه هسته در گروه های نحوی زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی است. با استفاده از محدودیت های هم ترازی نحوی پیشنهادی گریمشاو (2002)، که در این مقاله به صورت Align-Left/Right(X, XP) بازنویسی می شود (مک کارتی، 2008)، سعی بر این است که مرتبه بندی منسجمی از محدودیت های مرتبطی ارائه شود که در ارتباط با جایگاه هسته نسبت به متمم آن در درون گروه های نحوی زبان فارسی، فعال و تعیین کننده هستند. با توجه به غیریکنواخت بودن جایگاه هسته در گروه های مختلف در زبان فارسی، چنین نتیجه گرفته می شود که محدودیت کلی Align-Left(X, XP) که بر هسته آغازین بودن گروه های نحوی دلالت دارد، در بیشتر ساخت های نحوی این زبان، بسیار تعیین کننده است. همچنین، موارد استثنای هسته پایانی، یعنی گروه فعلی و گروه حالت نمای «را»، توسط محدودیت های خاص تری با ارزش مخالف که در مرتبه بالاتر قرار می گیرند، پوشش داده می شوند که به ترتیب، عبارت اند از: Align-Right(V, VP)و Align-Right(K, KP).
فعل های چندپاره زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
در رده شناسی ساخت واژی، زبان ها بر اساس نحوه انتقال رابطه های دستوری چون زمان، نمود، جنس و مانند آن به سه گروه زبان های تصریفی، پیوندی و تحلیلی تقسیم شده اند. بر این اساس در بحث فعل، ویژگی های دستوری شخص و شمار، زمان، وجه، نمود، مفهوم سبب، گذرایی و مانند آن در زبان ها یا به وسیله وندافزایی یا با تغییر در ریشه و یا با استفاده از واژه ای مجزا بیان می شود. در زبان فارسی این مفاهیم عمدتاً با استفاده از واژه ای مستقل و جدا از بخش گزاره ای فعل بیان می شود و در بحث تصریف فعل، زبان فارسی را می توان تحلیلی دانست. در این پژوهش، نحوه انتقال مفاهیم دستوری مرتبط با تصریف فعل در زبان فارسی در چارچوب نقش و ارجاع ون ولین (2005) مورد بررسی قرار گرفته است. در رویکرد نقش و ارجاع، محمول بند در سطح هسته جمله، به وسیله یکی از روابط پیوند شامل همپایه سازی، ناهمپایه سازی و یا شبه ناهمپایه سازی ساختاربندی می شود. بر همین اساس، در این پژوهش با فرض تحلیلی بودن زبان فارسی از جهت انتقالِ معناهای دستوریِ مرتبط با تصریفِ فعل، نحوه تشکیل فعل در سطح اتصال های هسته ای در دستور نقش و ارجاع مورد بررسی قرار می گیرد.
تحلیل بهینگی خودمانی سازی نام های خاص در فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، در چهارچوب نظریه بهینگی، فرایند خودمانی سازی نام های خاص در فارسی معیار را به لحاظ واج شناختی تحلیل کرده ایم؛ اما صرفاً در این سطح، متوقف نمانده و ضمن تلفیق تحلیل واجی با تحلیل اجتماعی- کاربرد شناختی، نظریه بهینگی را در سطح رابط واج شناسی، زبان شناسی اجتماعی و کاربرد شناسی زبان به کار گرفته ایم. برخلاف نظریه بهینگی کلاسیک که امکان ظهور تنها یک گزینه بهینه را در برون داد فرایند پیش بینی می کند، یافته های این تحقیق، احتمال اشتقاق بیش از یک گزینه از درون دادی واحد را تأیید می کنند؛ البته تحلیل این مسئله در قلمرو نظریه بهینگی متعارف، میسر نیست؛ از این روی، در مقاله حاضر، با تعریف محدودیت های اجتماعی- کاربرد شناختی ای ویژه که یا استفاده از صورت های خودمانی نام های خاص را به رعایت سبک زبانی مقید می کنند و یا اساساً عمل کرد فرایند خودمانی سازی را به رعایت الگو های ادب در زبان و فرهنگ فارسی موکول می کنند، بر اهمیت و کارکرد بافت موقعیتی در فرایند خودمانی سازی تأکید کرده و به تبع آن، سطح پوشش تحلیل بهینگی را تا حوزه هایی فراتر از دیدگاه های واج شناختی صِرف تعمیم داده ایم.
ویژگی های نحوی ساختارهای امری با معانی مجازی زبان روسی و مقایسة آن ها با ترجمه به زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش ویژگی های نحوی ساختارهای امری با معانی مجازی در زبان روسی و نحوة ترجمه و بیان این ساختارها به زبان فارسی را بررسی می کنیم. در زبان روسی فرم های دستوری می توانند علاوه بر معنای اصلی در معانی فرعی و مجازی نیز به کار روند. وجه امری زبان روسی نیز از این امر مستثنی نیست. معنی اصلی وجه امری بر عملی دلالت می کند که درخواست شده است؛ یعنی گوینده از کسی برای انجام عمل درخواست کرده است. در زبان روسی وجه امری با از دست دادن معنی اصلی خود برای بیان معانی فرعی و مجازی، چون شرط انجام عمل، بایستگی، امکان انجام یک عمل، غیر منتظره بودن عمل و ... به کار می رود. در این تحقیق درصدد یافتن پاسخ به این پرسش هستیم که آیا ساختارهای امری با معانی مجازی به لحاظ نحوی در مقایسه با ساختارهای امر حقیقی از ویژگی های نحوی خاصی برخوردار هستند و ارتباطی میان معنای مجازی و معنای اصلی امر در این ساختارها وجود دارد؟ در پژوهش حاضر به بررسی 11 معنی از مهم ترین معانی مجازی فعل امر زبان روسی در قالب بیش از 60 مثال و نحوة بیان، ترجمه و ارائة معادل آن ها به زبان فارسی می پردازیم. بررسی و تحلیل ویژگی های نحوی و دستوری ساختارهای امری با معانی مجازی و چگونگی انتقال و ترجمة این گونه افعال روسی به فارسی، به دلیل تفاوت های اساسی نحوی و ساختاری بین زبان مبدأ و مقصد، از اهداف مهم این پژوهش به شمار می روند.
بررسی زایشی دستگاه واجی گویش بلوچی سرحدّیِ گرنچین
حوزههای تخصصی:
زبان شناسان زایشی واج شناسی را بخش مهمی از دستور هر زبان می دانند. واج شناسی زایشی که می توان آغاز آن را اثر چامسکی و هله (1968) دانست، در گذر زمان در قالب انگاره های نظری خاصی مطرح شده است. پژوهش حاضر، که پژوهشی میدانی است، به بررسی و توصیف فهرست واجی (شامل همخوان ها و واکه ها) گویش بلوچیِ سرحدّیِ گرنچین در چارچوب نظریة واج شناسی زایشی می پردازد و هویت واجی هر واج را با استفاده از انگارة برکوئست (2001) به اثبات می رساند. بدین منظور، داده های زبانی گویش بلوچیِ سرحدّی بر اساس پیکرة زبانی گردآوری شده از منطقة گرنچین از توابع شهرستان خاش در استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار می گیرد. گردآوری داده ها و تدوین پیکره های زبانی از طریق مصاحبه و ضبط گفتار آزاد انجام شده است. جامعة زبانی این پژوهش را 10 گویشور ساکن گرنچین با رده های سنی متفاوتِ 60 تا 80 سال و بی سواد تشکیل می دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که انگارة واجی برکوئست (همان) برای شناسایی فهرست همخوانی و واکه ای گویش بلوچیِ سرحدّیِ گرنچین کارآمد است. نتایج همچنین حاکی از آن است که این گویش در نظام واجی خود 21 همخوان شامل 8 همخوان انفجاری، 5 همخوان سایشی، 2 همخوان انسایشی، 2 همخوان خیشومی، همخوان لرزشی، 1 همخوان کناری و 2 غلت و 9 واکه شامل 6 واکة ساده و 3 واکة مرکب دارد.