افول هر حکومت و تمدنى عللى دارد و غروب آفتاب حکومت و تمدن بزرگ اسلامى در اندلس نیز از این قانون مستثنى نیست . مهمترین آسیبى که گریبانگیر حکومت مسلمین در اندلس شد و فرجام ناخوشى را براى آن رقم زد، تفرقه و فساد اخلاقى بود و این نکتهاى استبسیار حایز اهمیت که برابر آموزههاى دینى، باید از آن عبرت گرفت .
ابوالحسن عامرى با ساماندهى اندیشه خود بر مبناى تفکر دینى و متإثر از اندیشه هاى فلسفى اندیشمندان پیش از خود, به تبیین نظام سیاسى موردنظر خود پرداخته است. او با توصیف ویژگى هاى مادى و معنوى انسان, فلسفه و ضرورت اجتماعى بودن انسان را بیان مى کند و بنیان ها و ویژگى ها و انواع سیاست و کارکردهاى آن را در راستاى فلسفه خلقت و آفرینش تبیین مى نماید. این مقاله به تبیین فلسفه سیاسى عامرى مى پردازد.
عدل یکى از مفاهیم بنیادى است که قرآن در مقاطع و بخشهاى مختلف و با استفاده از مثلها، تمثیلها و داستانها آن را بیان و توضیح داده و به رعایت و پاىبندى آن اصرار دارد.
از منظر قرآن در عالم تکوین، آفرینش هستى بر عدل استوار بوده و ظلم و بىعدالتى در آن جایى ندارد و در عالم تشریع نیز عدل مهمترین هدف بعثت انبیا تلقى گردیده است. براى بررسى موضوع عدل مىبایست جلوههاى گوناگون آن را در مسائل حقوق و قضا، سیاست و جامعه، اقتصاد و معاش و... مورد توجه قرار داد و همچنین تعمق و تحلیل درباره داستانهاى قرآنى به عنوان نمونههایى از سرکشى و انحراف انسان از عدل الهى و بالأخره بررسى مفهوم «میزان» به عنوان نماد معیار سنجش خوبىها و بدىهاى انسان، به منظور دستیابىِتصویرِدرست از مفهوم عدل در قرآن، لازم و ضرورى است.
اندیشمندان مسلمان در مواجهه با اخلاق و سیاست به دو گونه عمل کرده اند. برخى چون فارابى با رویکرد سیاسى به ضرورت اخلاق رسیده اند و برخى چون مسکویه و نراقى از مجراى اخلاق نظریات سیاسى خود را مطرح ساخته اند. مهم ترین سوال فرا روى دسته دوم آن است که آیا سیاست و حکومت چیزى جز ایجاد فضیلت و تقوا و تهذیب شهروندان و شهریاران است؟ ملااحمد نراقى مى کوشد تا بر اساس نظریه ((اخلاق فلسفى ـ شرعى)) اصول و قواعد رفتارى جامعه سیاسى خود را تبیین نماید. از نظر او جامعه سیاسى مجموعه شهروندان فاضل و شهریاران عادلى است که با رعایت حقوق و وظایف متقابل, جامعه مطلوب و نظام سیاسى عادلانه را به وجود مىآورند.
بنیادگرایى اسلامى و اسلام سیاسى واژگانى است که غرب به صورت مترادف در مورد حرکت هاى سیاسى و اجتماعى جوامع اسلامى و به خصوص خاورمیانه به کار مى گیرد. پایان جنگ سرد و ضرورت تعریف دیگر ((other)) به عنوان دشمن غرب, بیش از پیش اشاعه و ترویج مقوله بنیادگرایى از سوى غرب را موجب گردید. نویسنده ضمن طرح دیدگاه هاى متفاوت در مورد ریشه ها و ماهیت بنیادگرایى و تفکیک آن از اسلام سیاسى استراتژى مهار و سد نفوذ غرب در برابر این مقوله را به بررسى و پژوهش مى گیرد.
آنچه در ذیل مىآید نگاهى به زوایاى مختلف احیاى تفکر دینى در مکتب امام خمینى رحمه الله است . سلوک و روش ایشان در احیاى اندیشه اسلامى برگرفته از سنت و روش پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله در صدر اسلام یعنى انعکاس شیوه رفتارى او و نیز تاسى از رویه اهل بیت علیهم السلام بود . از مهمترین ویژگیهاى نهضتبزرگ احیاگرى امام خمینى رحمه الله تشخیص موانع و تحریفات عارض بر دین و جامعه دینى و ارائه راهکارهاى جدى و اهتمام در اجراى آنها بود . بازسازى تفکر دینى از ناحیه ایشان در دو حوزه نظرى و عملى صورت پذیرفت . بعضى از مؤلفههاى این بازسازى در عرصه نظرى احیاى قلمرو دین از حیث جامعیت آن نسبتبه تمامى شؤونات دنیوى و اخروى انسان و مبارزه با سکولاریزم است . تشکیل حکومت اسلامى، احیاى حج ابراهیمى و نماز جمعه نمونههایى از این بازسازى در حوزه عملى است .