فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
این گفتار که به زبان عربی است، تعلیقات و استدراکات آیت الله شیخ محمدرضا جعفری نجفی (1350ق / 1310 ش 1431 ق / 1389 ش) بر کتاب الغدیر نوشته.
علامه عبدالحسین امینی (1320 ق 1370 ق) را در بر دارد. نویسنده در این گفتار، بخشی از پژوهش های خود درباره مطالب کتاب الغدیر را بر نسخه خود افزوده و پژوهشگران در پیگیری محتوای کتاب، یاری میرساند. این تعلیقات و استدراکات، برای نخستین بار، براساس نسخه اصلی مرحوم جعفری انتشار مییابد.
بررسی روش فقه الحدیثی علامه مجلسی در شرح الکافی(کتاب الحجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مِرآت العقول فی شرحِ أخبار آل الرَسول، شرحی است که علامه محمدباقر مجلسی بر کتاب کافی نگاشته است.جایگاه کافی در میان علمای اسلامی و سبقه آن بر دیگر مجموعه های حدیثی، ارزش این کتاب را بیشتر آشکار می کند.در این مجموعه، علامه برای روشن کردن مفهوم احادیث، معانی آن ها را شرح داده و نکات دقیقشان را بیان کرده است.وی قبل از ورود به متن هر حدیث و بررسی آن، نخست، نوع آن را از نظر سند مشخص کرده و گاه نیز تا حدودی سند را ارزیابی کرده است؛ پس از آن، به متن پرداخته است. وی در فهم متن، گاه تنها به توضیحات خود اکتفا کرده و گاه علاوه بر آن، از آیات قرآن، کلام معصومان (ع)، و نیز روایت های صحابه، مفسران، محدثان و بزرگان استفاده کرده و مباحث صرفی، نحوی، بلاغی و تاریخی را بیان کرده است.در مواردی که متن حدیث به ظاهر، با حدیث یا آیه ای تعارض داشته باشد، این دانشمند، آن را بیان و رفع کرده و شبهه ها را مطرح کرده و به آن ها پاسخ داده است.او حتی آیات موجود در احادیث را هم با استناد به شیوه هایی تفسیر کرده و در مواردی هم به منابع اهل سنت استناد کرده است.این مسئله، اشراف او را بر این منابع نشان می دهد.علامه احادیث را به ترتیب باب ها و عناوین ذکر کرده و قبل از شروع شرح حدیث، درباره آن باب توضیحاتی داده است.وی توضیحات خود را کاملاً مجزا از احادیث کافی(ذیل احادیث) آورده است؛ یعنی آنجا که سخن کلینی را ذکر کرده، عبارت «قوله» و آنجا که سخن خودش را بیان کرده، عبارت «اُقول» را آورده و به این ترتیب، تک تک احادیث را بررسی کرده است.
بررسی تطبیقی روایت «لا نُوَرِّثُ ماترکنا صَدَقَه» از منظر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی اهل سنت از قول ابوبکر چنین آمده است: «سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ ] یقول انّا معاشر الانبیاء لا نُوَرِّثُ ماترکنا صَدَقَه». این روایت نزد اهل سنت قطعی الصدور است، ولی امامیه آن را هم به لحاظ سند و هم به دلیل تعارض مضمون آن با قرآن و سنت منکر شده است. نگارنده در این مقاله، ضمن جست وجوی حدیث در منابع روایی فریقین، نقدهای امامیه را بررسی و برخی از پاسخ ها ی اهل سنت را آورده و در نهایت نشان داده است اختلافی که این حدیث در تفسیر، اصول و علوم حدیثی امامیه و اهل سنت برانگیخته است، به مبنای کلامی «عصمت» برمی گردد، به طوری که امامیه کلام و موضع گیری دو معصوم یعنی حضرت علی و زهرا در برابر روایت ابوبکر را حجت دانسته و تفسیر آیات عمومی ارث، موضوع ارث انبیا و نسبت بین سنت و قرآن را بر پایه آن تعریف کرده اند، ولی اهل سنت، عصمت اهل بیت را نپذیرفته اند؛ از این رو مخالفت اهل بیت با روایت ابوبکر را حجت نمی دانند.
چگونگی تعامل طبری، ابن کثیر و ثعالبی با روایات تفسیری اهل بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بسترهای اختلاف میان فریقین، روایات تفسیری است. این روایات در فهم قرآن و احکام کارایی دارد و نوع تعامل مسلمانان با این روایات، در شکل گیری باورهای ایشان و استخراج احکام شرعی، تأثیر بسزایی دارد. این میان تعامل اهل سنت با روایات اهل بیت اهمیتی دوچندان دارد؛ چراکه سخن اهل بیت، نزد شیعه بس مهم است؛ به گونه ای که هیچ برخورد مغرضانه ای با سخنان ایشان را برنمی تابند و از سویی، اهل سنت نیز جایگاه والای اهل بیت و شخصیت عظیم ایشان را می ستایند و لذا انتظار می رود در متون تفسیری خود به روایات ایشان، دست کم درحد روایات صحابه و تابعیان، توجه کنند. در این پژوهش سه تفسیر از مهم ترین تفاسیر اهل سنت جستجو و آمار مربوط به روایت های هر یک از امامان شیعه در این منابع به تفکیک، استخراج، و چگونگی تعامل این سه مفسر با روایات اهل بیت، تحلیل و ثابت شده است که این مفسران، در بهره برداری از روایات تفسیری اهل بیت، کارنامه درخشانی ندارند.
نقد آرای ذهبی ذیل روایت های مستدرک حاکم درباره فضایل اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی اهل سنت، فضایلی بی شمار درباره اهل بیت عصمت و طهارت(ص) نقل شده و رجالیان و حدیث پژوهان این مکتب، دیدگاه هایی متفاوت درباره این نوع احادیث داشته اند.حاکم نیشابوری (م.405ق.) در بخشی از کتاب خود به نام مستدرک، برخی فضایل اهل بیت(ع) را ذکر کرده است؛ در مقابل، ذهبی(م.748ق.) در کتاب تلخیص المستدرک، روایت های نقل شده از حاکم را نقد کرده و در نهایت، دسته ای از آن ها را تضعیف و ابطال کرده است.پرسش بنیادین این پژوهش، آن است که آیا ذهبی در نقد احادیث حاکم، روشی یکسان و دقیق داشته است یا خیر. دسته بندی و بررسی نظرهای ذهبی، بیانگر آن است که وی در تصحیح و تضعیف روایت ها، روشی یکسان نداشته و گاه نظرهایش دوگانه است و اتقان لازم را نیز ندارد؛ مثلاً وی گاهی علت ضعف سند را بیان کرده و گاه بدون ذکر علت ضعف، حدیث را از تلخیص حذف کرده است.نادیده گرفتن آرای رجالیان پیشین در نقد روایت ها، از دیگر ضعف های ذهبی به شمار می رود و بیانگر روی کرد تعصب آمیز وی به بخشی از روایت های مندرج اهل سنت درباره فضیلت اهل بیت(ع) است. بدین ترتیب می توان گفت ذهبی در نقد احادیث فضایل اهل بیت(ع)، از روش علمی منحرف شده است و از این روی نمی توان به آرای وی اعتماد کرد.
معرفی مناقب عبداللطیف اثری تقریبی در قرن دهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد درون متنی سندیت نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله شبهاتی که درباره نهج البلاغه مطرح شده، اعتبار مطالب و استناد آن به امیرالمؤمنین علی (ع) است که اندکی بعد از تدوین نهج البلاغه ادعا شده است و افرادی آگاهانه یا ناآگاهانه به آن دامن زده اند. در این مقاله، با تکیه بر شواهد درون متنی نهج البلاغه بر این نکته تأکید شده است که اگر هیچ سند معتبری هم در این باره پیدا نشود، باز هم می توان ادعا کرد که این جملات و سخنان از آن امام همام (ع) صادر شده است؛ زیرا شواهدی چون علو محتوا و جامعیت، بداعت کلام، تأثیرگذاری و جاذبه عجیب، فصاحت و بلاغت، سخن از رؤیت ملائکه، شنیدن و دیدن نشانه های آفاقی و انفسی، اخبار غیب و خبردادن از آینده، تحدی طلبی درباب علم و آگاهی و هماهنگی وقایع در نهج البلاغه با تاریخ، ثابت می کند که حقایق و معارفی که در این مجموعه عظیم درقالب گفتارهای بدیع و جذاب مطرح شده، از عهده بشر عادی خارج است و این متن درعین صامت بودن، به استنادش به علی (ع) گواهی می دهد.
کاوشی در نقدهای علامه امینی بر ابن تیمیه
حوزههای تخصصی:
از زمانی که ابن تیمیه حرانی (متوفی 728 قمری) کتاب منهاج السنة را در پاسخ به مطالب کتاب منهاج الکرامة علامه حلی (متوفی 726) دانشور شیعی نگاشت، گروهی از دانشمندان شیعی به سخنان ابن تیمیه پاسخ های علمی دادند. علامه امینی (1320 1390 قمری) نیز در مواضع متعدد از کتاب الغدیر به مطالب ابن تیمیه پاسخ گفته است. نگارنده در این گفتار، روش شناسی امینی در پاسخ گویی به ابن تیمیه را بررسی میکند و در چند عنوان میآورد: بررسی صوری و نقد محتوایی. نقد محتوایی خود به چند مبحث تقسیم میشود: تفسیر (علوم قرآنی)، علوم حدیثی، تاریخ و سیره، کلام و فقه، نکات متفرقه. نگارنده، دوازده روش از کلمات امینی یافته و برای هر کدام نمونه هایی از کتاب الغدیر ارائه میکند.
نگاهی به مقامات دوستان خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله شرحی است بر مناجات محبین امام سجاد علیه السلام. کسانی که به درک دوستی با خدا دست نیافته اند، ارزش مناجات و مقامات معنوی را درک نمی کنند. اما ره یافتگان معرفت ناب توحیدی، نه تنها درک درستی از محبت با خدا دارند، بلکه بر این باورند که اصالتا چیزی غیر از خدا دوست داشتنی نیست. اگر هم چیزی را دوست می دارند ازاین روست که منتسب به خداست.
خدای متعال با دوستان و بندگانش رابطه ویژه ای دارد و در خلوت و جمع با آنان سخن گفته، روحشان را با خنکای کلامش می نوازد. دوستی خدا همواره موجب دوستی با دوستان و اولیای خدا می شود. محال است کسی خدا را دوست بدارد، اما دوستان و اولیای او را دوست نداشته باشد. زمانی انسان می تواند محبت خدا را در دل مستقر سازد که محبت غیرخدا را از دل بیرون نماید.
مقایسة دیدگاه های رجالی ابن غضائری و نجاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن غضائری و نجاشی از عالمان رجالی دوران متقدم به شمار می آیند که آرایشان در میان عالمان دوران متأخر تأثیر انکارناپذیری داشته است. ابن غضائری به دیدگاه های رجالی محدثان قم به ویژه در عرصه جرح و تضعیف راویان به نوعی وابسته بوده و تحقیق و بررسی انگاره های رجالی شان از وجود نوعی همگرایی بین آنان حکایت دارد. این نکته به ویژه از رهگذر توصیف و معرفی راویان در کتاب الرجال او به دست می آید. از سوی دیگر، همکاری نجاشی با ابن غضائری و بهره گیری هر دو از مشایخ و محدثانی مانند حسین بن عبیدالله غضائری، پدر ابن غضائری، بیانگر وجود دیدگاه مشترک در سیره رجالی آن دو است. افزون بر وجوه دیدگاه مشترک در موارد نسبتاً قابل توجه، به طور خاص می توان از تأثیرپذیری نجاشی از ابن غضائری نیز سخن به میان آورد. مقایسه دیدگاه های این دو عالم رجالی بر اساس دو اثر ماندگار آن ها، مشی اجتهادی و نه حس و مشاهده را در تبیین جنبه های رجالی راویان نشان می دهد. در کنار این دیدگاه های مشترک، همچون آرای محققانه، مخالفت با برخی اقوال محدثان قم، تفاوت بین ثقه بودن راوی و حدیث آن ها، استناد به نظریه مشهور اصحاب در جرح و تعدیل راویان، از جمله مشترکات به شمار می آید. البته نمونه هایی روشن از تمایزات و تفاوت ها در آرای رجالی ابن غضائری و نجاشی قابل توجه است، مثل غلظت و سختگیری ابن غضائری در ابراز رأی رجالی ـ که تحت تأثیر باورهای رجالی محدثان قم شکل گرفته است ـ در مقایسه با آرای معتدل تر نجاشی حتی در جرح راویان.
آموزه های تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار چنان که از عنوان آن برمی آید درپی بررسی آموز ه ها و عبرت های تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع) است. تاریخ نقلی، علم تاریخ و یا تاریخ علمی، گنجینه ای از حقایق و اطلاعات زندگی گذشتگان است. با این وصف، آیا تاریخ برای آیندگان سودی دارد؟ آیا می توان از گذشته به آینده پل زد یا از آن عبور کرد و عبرت آموخت؟ اگر پاسخ مثبت است، دلیل یا ادله آن چیست؟ و عمده ترین عواملی که موجب کلی شدن قوانین و سنن تاریخی می شوند، کدام اند؟
در این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای، کوشش شده است به این پرسش ها پاسخ داده شود؛ و درطی آن نتیجه گرفته شده است که بنابر جهان بینی توحیدی، جهان صاحبی و انسان خالقی دارد و بدون اراده خداوند نمی توان به طور مستقل، برای هستی، کارکردی و برای آدمی، استقلال عملی پذیرفت، پس باید به قوانینی که خداوند برای رفتار عالم و آدم وضع کرده است، گردن نهاد. از این رو تاریخ که محصول عمل عالم و آدم است، از منابع مهم اندیشیدن و مایه آموختن برای زندگی است و نهج البلاغه به عنوان گنجینه مهمی از سخنان امام علی (ع) و دیگر آثار علوی، آموزه های ارزشمندی را درباب عبرت های تاریخی شامل می شوند که به برخی از آنها اشاره می شود.
بررسی راههای شناخت خدای متعال در نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
مـیـزان ارزش هـر شـنـاخـتـی، بـه قدر ارزش موضوع آن است. اخداشناسی با ارزش ترین گونه شناخت است. برای شناخت خدای متعال راههای متعددی وجود دارد. از مهمترین این راهها راه فطرت، راه عقلی-حسی و راه عقلی- فلسفی است. کلام حضرت علی علیه السلام به این راهها اشاره شده است. شرایط فکری و مباحث علمی در هر زمان می تواند تأثیر فراوانی در نوع کلام حضرت داشته باشد، به گونه ای که مشاهده می شود، برای اثبات وجود خدای متعال، گاه به ساده ترین روش، یعنی آیات آفاقی اشاره می کند و گاه به بیان استدلالات پیچیده عقلی، فلسفی می پردازد. این پژوهش با استناد به سخنان حضرت علی علیه السلام راههای شناخت خدای متعال را بررسی خواهد کرد.
تحلیل و بررسی آرایة متناقض نما در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جذاب ترین مباحث زیبایی شناسیِ متن، بحث متناقض نماست. بهره گیری از شگرد متناقض نما از عالی ترین شیوه های آشنایی زدایی هنری به شمار می رود که موجب دور شدن کلام از حالت عادی و برجسته سازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب می گردد. نهج البلاغه از جمله متونی است که شگرد متناقض نما در آن بسامدی قابل توجه و اثرگذار دارد. این متن علاوه بر بعد دینی، اهل ذوق و بلاغت را شیفته بیان و اسلوب خود کرده، و قابلیت آن را دارد که از این نظرگاه ادبی نیز مورد بررسی قرار گیرد. چنین استنباط می شود که هرگاه حضرت علی قصد روشنگری درباره دنیا و یا ایجاد معرفت الهی در مردم را داشته، از این فنّ بیانی بهره بیشتری برده است. شاید بتوان یکی از علت های گزینش این گونه بیان، در موضوعات پیش گفته را دو بعدی بودن دنیا و عدم شناخت حضرت حق با حواس ظاهری دانست. نکته دیگر اینکه بیشتر متناقض نماها با قرار گرفتن در قالب تشبیه از پیچیدگی و ابهام نخستین خود، فاصله می گیرند و در پی آن، مخاطب به زیبایی بافت اولیه کلام پی می برد. پژوهش پیش روی، ضمن تقسیم بندی تازه از انواع متناقض نما، خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه را از این چشم انداز، به بوته نقد و تطبیق می کشاند و موارد و مصادیق برجسته آن را رمزگشایی و تحلیل می کند.
شیوه های بررسی حدیث در نظر علامه امینی
حوزههای تخصصی:
نویسنده، گفتار خود را بر دو کتاب علامه امینی: الغدیر و ثمرات الاسفار مبتنی کرده و در سه قسمت سامان داده است. بررسی متن حدیث در نظر علامه امینی، دلالت نصّ نزد علامه امینی، دلالت حدیث غدیر.
در بخش اول؛ عواملی مطرح میشود مانند سازگاری اعتبار متن با جایگاه شخص مورد توصیف، رکیک بودن متن، رجوع به بیانات عالمان اهل تسنن برای بررسی روایات کتابهای سنّی، کشف روایات عوارض با آن متن، خدشه در سند آن متن، جعل در احادیث تسنن. در بخش دوم، استفاده از لایه های پنهانی و مخالفت با عقل سلیم و نقل
معتبر مطرح میشود. در بخش سوم به فهم صحابه، تابعان، مفسّران، محدّثان، شاعران دانشمند از حدیث غدیر، و دلالت های بلاغی این حدیث، که در بیان علامه امینی آمده، اشاره میکند.
بررسی و نقد مقاله «[امام] علی بن ابی طالب[(ع)]»، دائرة المعارف اسلام (EI3)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دائرة المعار ف اسلام را اصلی ترین منبع اسلام شناسی در مغرب زمین می شناسند؛ اما مقالات این مجموعه و تصویر ارائه شده از اسلام در آن، نیازمند نقد و بررسی است. بسیاری از این تصاویر، حاصل کج فهمی مظاهر مادی و معنوی اسلام و برخی نیز متعمدانه و از روی سو گیری است. در مقاله [امام] علی بن ابی طالب[(ع)] از رابرت گلیو در چاپ سوم این دایرة المعارف، به رغم بهره گیری از منابع شیعی و بررسی های همدلانه، برخی از نکات مهم مسکوت گذاشته شده و گاهی نیز در برداشت ها و تحلیل ها به خطا رفته است.
نقش روایات امامیه در معادل گزینی مفردات قرآنی و بازتاب آن در نقد ترجمه های معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر در سایه انتشار شمار قابل توجهی از ترجمه های فارسی قرآن کریم، مقوله «نقد ترجمه های قرآن» نیز به عنوان حوزه ای نوپا در پژوهش های علوم قرآنی شناخته شده که انتشار شمار فزاینده این دسته از آثار در قالب مقالات، کتب و پایان نامه های دانشگاهی خود گواهی گویا بر این مدعاست. بررسی این آثار مبیّن این واقعیت است که بخش قابل توجهی از آنها متأثر از یافته های نوین دانش زبان شناسی به موضوعاتی چون نقد نحوی، صرفی، واژگان، بلاغی، سبکی و گفتمانی اختصاص یافته است که در جای خود اهمیت و ارزش انکارناپذیر دارد. این مقاله بر آن است تا ضمن نقد برخی از معانی مندرج در کتب فرهنگ لغت، با رجوع به روایات تفسیری، به ارائه رویکردی پیشنهادی در خصوص معادل گزینی برخی از واژه های قرآنی برآید و در نهایت ترجمه های ارائه شده از برخی واژگان قرآنی را مورد نقد و بررسی قرار دهد. پر واضح است که در کنار پرداختن به این دسته از روایات، رجوع به فرهنگ های لغت عمومی و اختصاصی با هدف به تصویر کشیدن نسبت و جایگاه این دسته از روایات با فرهنگ های موجود اجتناب ناپذیر می نماید. به باور نویسندگان، این رویکرد پیشنهادی می تواند به عنوان رویکردی جدید در ترجمه و تفسیر آیات قرآن راه گشا باشد.
نقد و بررسی نظریه گلدتسیهر درباره تقدم نقد سند حدیث بر نقد متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایگناتس گلدتسیهر، از مشهورترین خاورشناسان غربی، معتقد است که روش مسلمانان در نقد روایات عمدتاً محدود به نقد إسناد حدیث بود و داوری درباره ارزش محتوای روایات نیز به صحت إسناد بستگی داشت. پس از گلدتسیهر نیز، برخی از خاورشناسان به نتایجی مشابه دست یافتند و نظریات او را تأیید کردند. محققان مسلمان در نقد این نظریات، قواعدی را ذکر کرده اند که دالّ بر نقد متن است و معتقدند که محدثان اهل سنت از قرن اول در کنار نقد و بررسی اسناد روایات، به نقد متن نیز توجه داشتند. در این مقاله، دیدگاه گلدتسیهر، منتقدان مسلمان و نیز دیدگاه جاناتان براون، از محققان مسلمان معاصر در غرب، در این مبحث بررسی شده و نکات قوت و ضعف آن ها نشان داده شده است. براون معتقد است که نقد متن تا قرن چهارم به شکل پنهان و در لفافه نقد سند انجام می شد و پس از تألیف منابع اصلی حدیث و از قرن پنجم و ششم بود که برخی علما به نقد متنی صریح روی آوردند. با این حال، به نظر می رسد که نقد متن حدیث در میان برخی محدثان قدیم نیز صراحتاً رایج بوده و نیازی به پنهان کردن آن نمی دیدند. در پایان مقاله، جهت تکمیل و تأیید بحث، به نمونه هایی از روایات اشاره شده و نتایج یک پژوهش نو در جهان غرب درباره مبحثی تاریخی در صحیح بخاری و صحیح مسلم، که به روش نقد متن انجام شده، گزارش شده است.
روش ملامحمدتقی مجلسی در شرح روایات در لوامع صاحبقرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدتقی مجلسی مشهور به «مجلسی اول» از علمای قرن یازدهم هجری، در شرح کتاب حدیثی آثار گران قدری به جای گذاشته است که از جمله آن ها روضه المتقین(شرح عربی من لایحضره الفقیه) و لوامع صاحبقرانی (شرح فارسی من لایحضره الفقیه) است.محمدتقی مجلسی در لوامع صاحبقرانی روایت ها را در سه محور کلی، بررسی صحت متن روایت، شرح ظاهر روایت ها و جمع و حل روایت های متعارض کاویده است. او برای احراز صحت متن از روش های توجه به نسخه های گوناگون، توجه به تقطیع روایت ها،توجه به تصحیف و تحریف، توجه به نقل به معنا و عرضه روایت ها بر قرآن بهره جسته است و در شرح ظاهر متن به بیان معنای لغوی و اصطلاحی کلمات و عبارت ها، به کارگیری قواعد عربیت در شرح و ترجمه روایت ها و گردآوری روایت های هم مضمون پرداخته است.او با تسلط کامل بر مفاد و مضمون روایت ها به سراغ شرح آن ها رفته است، و تا حد توان خود، در بیان معانی آن ها و جمع دلالی بین روایت های متعارض و کشف روابط بین آن ها از جمله عام و خاص، مطلق و مقید، مجمل و مبین، و نص و ظاهر کوشیده است.او همچنین در مواردی معدود در مواجهه با تعارض های مستقر میان آن ها قائل به ترجیح شده یا در عمل به آن ها قول به تخییر را پذیرفته است.
ابن ولید و مستثنیات وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت علمی ابن ولید و تأثیر او بر اندیشمندان پس از خود، نمایانگر جایگاه اوست و نیاز به بازنگری و کاوش بیشتر در دیدگاه های او را نشان می دهد. پژوهش حاضر پس از معرفی شخصیت و آثار محمد بن حسن بن ولید و گزارشی از دیدگاه های او در عرصه های مختلف، با روش کتابخانه ای و رویکرد توصیفی، تحلیلی؛ متمرکز در بررسی دیدگاه برجسته وی در مسئله استثنا به ویژه نسبت به کتاب محمد بن احمد بن یحیی شده است و به این نتیجه رسیده که استثنای ابن ولید از برخی از رجال در جهت هشدار به لزوم احتیاط و نیازمندی دقت بیشتر در برخورد با روایت آن هاست.