زیارت عاشورا چهار طریق اصلی دارد که سه مورد از آن به امام محمدباقرR و دیگری به امام صادقR می رسد. دو طریق در کتاب مصباح المتجهد از شیخ طوسی و دو طریق دیگر در کتاب کامل الزیارات ابن قولویه نقل شده است. اگر کسی بتواند مبنای رجالی معروف در مورد راویان احادیث کتاب کامل الزیارات، یعنی وثاقت تمامی آن ها بپذیرد، بی نیاز از تفحص و بحث در مورد صحت این زیارت بوده و به آسانی، صدور آن از امام باقرR را می پذیرد. اما اگر کسی این مبنا را قبول نداشته یا مانند صاحب این نوشتار تنها مشایخ بلاواسطه را مشمول این قاعده بداند، باید در مورد آحاد روایان این زیارت به مطالعه و دقت علمی بپردازد. مبنای قدما در تصحیح روایت که وثوق به صدور را بیشتر اهمیت می دهد تا وثاقت راویان نیز هرچند امروزه به خاطر قلت شواهد و قرائن کارایی چندانی ندارد، اما درخصوص زیارت عاشورا به سبب شهرت کم نظیر و متن معرفتی و دقیق آن می تواند ایجاد اطمینان نسبت به آن کند. در این نوشتار، طبق مبنای متأخرین مشی شده و با بررسی طرق این زیارت نتیجه خواهیم گرفت که سند دومی که در کتاب مصباح شیخ طوسی برای این روایت بیان شده، هم از نظر طریق شیخ به سند و هم خود سند بدون اشکال و قابل اعتماد است.
در این نوشتار نخست به صورت اجمالى موضوع گزینش در ادبیات دانش مدیریت مرور مىشود و با تبیین مفهوم و جایگاه آن با رویکرد اسلامى، پیش نیازهاى پرداختن به موضوع اصلى مقاله ارائه مىگردد. از آنجا که بخش قابل توجهى از نامهها و گفتارهاى آن حضرت در نهج البلاغه در رابطه با معیارهاى گزینش است و در این مقاله نیز مجال پرداختن به همه آنها نیست، نگارنده قلمرو بحث را به بررسى معیارهاى گزینش در نامه 53 نهج البلاغه محدود کرده است. در این راستا، مجموعه معیارها در قالب دستهبندى از مقامهایى که در این نامه به معیارهاى گزینش افراد براى آنها اشاره شده است، پىگیرى مىشود.
حضرت علی اکبر (ع) فرزند ارشد امام حسین (ع) و لیلا _ دختر میمونة بنت ابی سفیان حرب _ است. ایشان با آن که امام نبود و ظرفیت وجودی اش به اندازه امام حسین (ع) نمی رسید، اما دارای فضایل اخلاقی بود که او را به الگویی دوست داشتنی در میان جوانان مبدل ساخته است و جوانان با پیروی از فضایل اخلاقی ایشان می توانند راه سعادت و رستگاری را بپیمایند. از همین رو این مقاله بر آن شده که با روش توصیفی _ تحلیلی، فضایل اخلاقی حضرت علی اکبر (ع) را با استناد به واقعیات تاریخی و روایات معتبر بررسی کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که فضایل اخلاقی حضرت علی اکبر (ع) دلالت بر عظمت و بزرگواری آن حضرت (ع) به عنوان شبیه ترین فرد در اخلاق به رسول خدا و یک الگوی محبوب و حماسه ساز دارد.
خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد (إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال)؛ لذا حضرات معصومین در مناجات شعبانیه به این دعای شریف، مترنم بوده اند: وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی] إِلّا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی (تو در تمام عمرم جز نیکی و زیبایی با من رفتار نکردی.) از این نقطه نظر، آنچه در عاشورا بر امام حسین و اهل بیت ایشان گذشت، زیبا بود و همین دیدگاه بود که خاستگاه جمله ماندگار حضرت زینب کبری گردید (مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلًا). در این پژوهش که از نوع تاریخی است در مرحله گردآوری، به روش کتابخانه ای و در مرحله تبیین به شیوه توصیفی- تحلیلی، تجلیات زیبایی در اندیشه و گفتار و رفتار عاشورایی حضرت زینب کبری مورد بررسی و مداقه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که زینب کبری اندیشه عرفانی زیبای خود را با گفتار و رفتار زیبای حماسی در هم آمیخته و شهسوار جاده های غربت و اسیری شد و با عزت و اقتدار در رفتار و گفتار خود، پیام خون امام حسین و یارانش را تا ابد، جاودانه ساخت.
در نگرش حضرت على(ع) مخالف و دشمن، انسانى خطاکار است که باید هدایت شود و مهمترین وظیفه انبیا و اولیاى الهى (و همه حکومتهاى مبتنى بر دین) زمینهسازىِ هدایت انسانها و نشان دادن راه حق و حقیقت به آنان است. در نگاه آن حضرت، انسان اشرف مخلوقات است و تکریم هر انسانى ـ فارغ از عقیده و مذهب او ـ بر همگان واجب است. مهمترین مؤلفه تکریم انسان، حفظ خون اوست و خونهاى به ناحق ریخته شده، اول چیزى است که روز قیامت مورد سؤال قرار خواهد گرفت. حکومت و قدرت نیز وسیلهاى براى احقاق حقوق و احیاى حدود و ارزشهاى الهى و درنهایت، تکامل و سعادت انسان است و ذاتا داراى ارزش نیست؛ بلکه ارزش و اهمیت آن، کمتر از انسان و جایگاه رفیع اوست. امام على(ع) در نگرش سیاسى خود ـ که ریشه در اصول و اعتقادات فوق داشت ـ به آزادى و اندیشه مخالفان باطل خود احترام مىگذاشت و هیچگاه به توهین و هتک حرمت متوسل نمىشد و در سختترین و بحرانىترین شرایط ـ مثل جنگ ـ نیز به اصول اخلاقى پاىبند بود.
این مقاله ابتدا نیم نگاهى به اهمیت و جایگاه علم و آموزش، بهویژه آموزش دینى، در سیره معصومان(ع) دارد، پس از آن به بررسى روش سؤال و جواب، اهمیت و جایگاه آن در سیره آنان مىپردازد. در ادامه مقاله به بیان اقسام سؤال و جواب و تفاوت این روش با روش پرسش و پاسخ متعارف و روش سقراطى پرداخته و مزیت آن بر این روشها را مشخص مىسازد و درنهایت نیز شیوههاى ترغیب به سؤال، فواید آموزشى آن و آداب سؤال و جواب را در سیره معصومان(ع) بررسى مىکند.
واژههاى کلیدى