فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
کارآمدی تفسیر کلامی قصص قرآن در باب امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصص قرآن ظرفیت ویژه ای در تبیین مسائل تفسیر کلامی دارد که در متون روایی، تفسیری و کلامی فریقین نمونه هایی از آن وجود دارد؛ لیکن در عرصه تفسیر و استنباط کلامی از قرآن، پیش از هر امر دیگری باید کارآمدی و درستی این نحوه از استدلال به قرآن کریم ثابت شود لذا این نوشتار با توجه به گستره مباحث کلامی، در صدد آن است که ادله کارآمدی تفسیر کلامی از قصص قرآن را در باب امامت واکاوی نماید. لذا با بهره گیری از میراث علمی فریقین در ابتدا مهم ترین ادله کارآمدی استدلال به قصص قرآن در موضوع امامت بیان مى شود. در ادامه گونه های ارتباط قصص قرآن با مباحث کلامی امامت مورد بررسی قرار مى گیرد. افزون بر آنچه بیان شد گونه های استدلال به قصص قرآن در عرصه تفسیر کلامی در باب امامت پژوهی با عناوینی چون جواب نقضی، جواب حلی و مفهوم اولویت از دیگر مباحث این نوشتار به شمار مى رود.
تفسیر متکامل
هزار و یک شب در غرب
حوزههای تخصصی:
رویکرد انحرافی در تفسیر قرآن
منبع:
سفینه ۱۳۸۲ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
نقش قرینه مقابله در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیر تطور تفسیر اخلاقی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد اخلاقی در تفسیر قرآن در طول تاریخ اسلام دوره های گوناگونی را پشت سر گذاشته است. این ادوار در ویژگی ها و خصوصیات با هم تفاوت داشته اند. از عصر نزول قرآن و توأمان بودن روایات تفسیری و اخلاقی تاکنون پنج دوره در تفسیر اخلاقی قابل شناسایی و تفکیک است: 1. پیدایش توجه خاص به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (عصر اقدمین)، 2. افول صبغه اخلاقی در تفسیر آیات (عصر متقدمان)، 3. احیاء صبغه اخلاقی در قالب تفاسیر جامع (دوره اول عصر متأخران)، 4. رشد توجه به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (دوره دوم عصر متأخران) 5. شکوفایی توجه به آیات مشتمل بر نکات اخلاقی (دوره معاصران). آنچه باعث ایجاد و آغاز هریک از این دوره ها شده شرایط و فضای جامعه، نیاز مخاطبان و دغدغه مفسران بوده است؛ چنان که برآیند این عوامل در یک دوره خاص سبب شده است تا رویکرد اخلاقی در تفاسیر قرآن دچار شدت و ضعف شود. این نوشتار به معرفی دوره های گوناگون در تفسیر اخلاقی و تحلیل دلایل فراز و نشیب آن پرداخته است.
تفسیر قرآن کریم (31)
منبع:
بینات ۱۳۸۰ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
روش های به کارگیری قاعده جری و تطبیق در حوزه فهم قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
الفاظ و معارف قرآن از حقایق و اصولی جامع سرچشمه گرفته اند که فرامنطقه ای و فراتاریخی می باشند. بر این اساس می توان با کشف مفهوم حقیقی و حکم جامع و گذر نمودن از خصوصیات مصداقی، مفاد ظاهری آیات را بر مصادیق دیگر تطبیق نمود. بنابراین آنچه این نوشتار به دنبال آن است، پرداختن به روش های به کارگیری قاعده جری و تطبیق می باشد و در همین راستا، به بررسی مفهوم و مصداق منطقی و روش تنقیح مناط می پردازیم؛ زیرا در قاعده جری و تطبیق نیز این گونه است. بعد از انجام اموری که مقدمه فهم متن به شمار می آیند، آیات هم موضوع در کنار هم قرار داده می شود تا با کمک الغای خصوصیات غیر مؤثر، حکم عام کشف شود (جری) و این حکم و مناط، می تواند مبنایی مطمئن برای تطبیق بر مصادیق دیگر باشد.
عقل و علم در بیان مفسر المیزان
منبع:
بینات ۱۳۷۶ شماره ۱۴
حوزههای تخصصی:
علامه حلی
معناشناسی اسماء از دیدگاه مفسران فریقین با تأکید بر آیه خلافت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی تعلیم اسماء باعث شده است که انسان مقامی بالاتر از مقام فرشتگان مقرب خدا داشته باشد. این مقاله در صدد بررسی چیستی اسماء مورد اشاره در آیه 31 بقره با استفاده از تحلیل سخنان مفسران فریقین است. مفسران شیعه سه نظریه را در مورد اسماء مطرح کرده اند: الفاظی که به اشیاء خارجی اشاره دارد، حقایق عینی و خارجی که واسطه خلقت تمام ممکنات عالم می باشند و ذخایر غیبی که منشأ پیدایش جهان هستند. مفسران اهل سنت دو نظریه تشابه این آیات و وسیله ایجاد ارتباط و ادامه حیات در روی کره زمین برای انسان را مطرح کرده اند. تطبیق دیدگاه های تفسیری فریقین بیانگر آن است که اختلاف مفسران در تفسیر این آیات برآمده از اختلاف ایشان در مبانی و منابع تفسیری است.
مختصر المیزان فی تفسیر القرآن
منبع:
بینات ۱۳۷۴ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
روشهای تفسیری سرگذشت علم تفسیر (5)
حوزههای تخصصی:
نگاهی دوباره به تفسیر اجتهادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های روشی امام خمینی در تأویل و تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه های «تفسیر و تأویل» از نظر مفسران متقدم و متاخر دارای معانی متفاوتی است. متقدمان این دو واژه را به جای یکدیگر به کار برده اند اما متأخران، تفسیر را در معنای کشف معانی الفاظ و یا مراد الهی و تأویل را در معنای حمل کلام بر خلاف ظاهر و یا فهم معانی باطنی استعمال نموده اند. امام خمینی بر خلاف این دو گروه تفسیر را کشف مقصود نهایی خداوند از کلام دانسته است و همین معنا را مآل تأویل نیز بر می شمارد. ازاین رو برخورداری قرآن از معانی باطنی، امکان دستیابی به آن، جامع نگری بین جهات مادی و معنوی و همسوییِ معانی ظاهری و تأویلی، از جمله پیش فرض های امام خمینی در کشف مقاصد کلام خداوند است. همچنین اتکای ایشان به روایات اهل بیت(ع)، تلاش جهت تحصیل طهارت باطنی و تهذیب نفس و نیز استفاده از تأویلات تطبیقی به معنای عرضه حال خویش بر پیام های عرفانی آیات، ازجمله ویژگی های روشی امام خمینی در تفسیر آیات است.
بررسی تطبیقی نظریه روح معنا در دیدگاه علامه جوادی آملی با توجه به انگاره های زبان شناسی شناختی
حوزههای تخصصی:
فهم آیات قرآن مستلزم داشتن مبانی درست برای فهم متن است. بررسی تطبیقی از روش هایی است که می تواند مزیت ها و نقایص روش های مختلف را نشان دهد. براساس پژوهش های جدید، زبان شناسی مدرن در شاخه معناشناسی شناختی کارایی خود را در درک مفهوم آیات قرآن نشان داده است. نظریه شناختی پیش نمونه با نظریه سنتی روح معنا هر دو می تواند در تحلیل معنای واژگان متشابه یا واژه هایی که در کاربردهای گوناگون و معانی متفاوت به کار می روند، استفاده شود؛ ازاین رو مقایسه این دو در یک دامنه مناسب می تواند موارد رجحان و کاربردی بودن هریک را روشن کند. علامه جوادی آملی در تفسیر خود، از این نظریه بسیار استفاده کرده است؛ ازاین رو از تحلیل ایشان برمبنای نظریه روح معنا برای مقایسه آن با تحلیل زبان شناسی شناختی استفاده کردیم. با مثال هایی از واژه های کاربردی در دو نظریه مانند میزان، عرش، تقوی، ذوق و تحلیل آیات در دو روش، تفاوت ها و شباهت های این دو نظریه در عمل روشن می شود.تفاوت ها بیشتر شامل اختلاف در معنای واحد است و نیز در میزان انعطاف معنایی در موقعیت های مختلف در این دو نظریه.