فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۸)
حوزههای تخصصی:
درباره ی نحوه ی قرائت کلمه ی «غرفه» در آیه ی «فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنیّ ِ وَ مَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنیّ ِ إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَهَ بِیَدِهِ» (بقره:249) اختلاف وجود دارد. برخی آن را «غُرفه» خوانده اند و برخی «غَرفه». ابوعمرو معتقد است مقدار آبی که در دست است «غَرفه» و آب درون ظرف «غُرفه» نامیده می شود به همین سبب وی قرائت «غَرفه» را اختیار می نماید و کسایی به اسلوب زبانشناختی آیه اشاره می کند و می گوید: اگر به جای فعل «اغترف» فعل «غَرَف» بود من «غَرفه» می خواندم. این موضوع نشان می دهد معانی واژگان و مباحث زبانشناختی در نحوه ی قرائت قراء اثر داشته است. پژوهش حاضر با واکاوی منابع لغوی، قرائی، تفسیری و روایی به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی معنای «غَرفه» و «غُرفه» پرداخته است. تحلیل منابع مذکور در بیان معنای این دو واژه، چگونگی ارتباط و تعامل لغت پژوهان و قاریان قرآن را نشان می دهد. لغت پژوهان ضمن بیان معنای این دو واژه اختلاف معنایی را که برای «غَرفه» و «غُرفه» ذکر شده است به یونس و فراء نسبت می دهند که یکی شاگرد ابوعمرو بصری و دیگری شاگرد کسایی است. بنابراین، این فرضیه تقویت می گردد که گاهی آراء لغت پژوهان متأثر از بیانات قاریان قرآن کریم است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد دلیل علمی و مستدل برای تأیید یکی از وجوه قرائی وجود ندارد و دلایلی که مستند وجوه قرائی دانسته شده، قابل نقد است. روایات و سیاق آیه تنها معنای «غرفه» را روشن می نماید که به معنای مقداری آب است که در کف یک دست قرار می گیرد و در آیه ی شریفه با توجه به این که «اغتراف» در برابر «شرب» قرار گرفته است، دلالت بر یک بار نوشیدن نیز دارد
انحصارگرایی تشریعی تشکیکی: دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان درباره کثرت ادیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
در مواجهه با واقعیت کثرت ادیان، سؤالاتی ناظر به حقانیت، نجات شناسی و اصول اخلاقی تعامل با پیروان دیگر ادیان ایجاد می شود. پاسخ های دین پژوهان در این باره در سه دسته نظریه «انحصارگرایی»، «شمول گرایی» و «کثرت گرایی» قرار می گیرد. کشف موضع دین اسلام دومین دین بزرگ جهان که ادعای خاتمیت و عمومیت دارد تأثیرات نظری و عملی مهمی دارد. در همین راستا، این پژوهش، با عطف نظر به قرآن به عنوان متن مقدس مسلمانان و از رهگذر بررسی آرای یکی از برجسته ترین مفسران و فیلسوفان شیعه: سید محمدحسین طباطبایی، در تفسیر گران سنگ المیزان، با روش توصیفی تحلیلی سعی در تبیین نمونه ای از رویکردهای درون دینی به کثرت ادیان دارد. نگارنده، پس از اشاره ای به کلیات و اهمیت مسئله، تصویری از نظریه های مطرح در مواجهه با کثرت ادیان ارائه و آرای علامه را ناظر به آنها بررسی کرده است. نتیجه تحقیق این است: دین حق از نظر علامه برابر است با «تسلیم و سرسپردگی نسبت به حق»، راه و سنتی فطری و الهی که با وجود داشتن ماهیتی واحد، در اعصار مختلفِ تاریخی، بسته به تکامل استعداد انسان ها در قالب شرایعی جلوه گر شده است، که دارای سیری تکاملی از نقص به کمال و از اجمال به تفصیل است. جلوه کنونی دین حق از نظر علامه منحصر در شریعت محمدی است که آخرین، کامل ترین و جامع ترینِ شرایع می باشد. این مدل حقیقت شناختی را می توان «انحصارگرایی تشریعی تشکیکی» نامید. علامه بر این مبنا نجات را منحصر در تبعیت از این شریعت دانسته ولی پیروان دیگر ادیان را نیز در صورت عدم تقصیر مشمول نجات می شمارد
تفسیر القرآن الکریم
منبع:
حوزه سال ۱۳۷۱ شماره ۵۴
حوزههای تخصصی:
رویکرد نشانه شناختی به مفهوم رنگ و کاربست آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی واژه های قرآن بدین سبب از اهمیت خاص برخوردار است که اولاً خداوند آن را معجزه پیامبرش قرار داده و مخاطبان خود را به مبارزه طلبیده تا اگر قدر و توان آوردن یک سوره در برابر قرآن دارند، آن را عرضه نمایند، ثانیاً متن قرآن به خودی خود، دارای واژگانی است که با فرض حذف واژه قرآنی و جانشین کردن واژه دیگر، همه معنای عباراتی که در آیه آمده دچار اختلال می شود. یکی از این صدها واژه کلید در قرآن کریم، واژه هایی هستند که به نحوی به رنگ دلالت دارند. این رنگ ها بعضی جزء رنگ های اصلی بوده که علم فیزیک آنها را شناسایی کرده و بعضی غیر اصلی می باشند که با طبیعت کاملاً هماهنگ و متناسبند. غرض از روی آوردن به این مقوله، تحلیل نشانه شناختی و کشف معانی واژگان مربوط به رنگ است تا در این راستا توجه قرآن شناسان به این بخش جلب شده و زیبایی های معنایی را از این منظر به نظاره بنشینند. در این مطالعه، از رویکردهای نشانه شناختی، همچون ""زبان مجاز""، ""درون متنیت"" و ""تفاوت"" (شامل روابط همنشینی و جانشینی) در تحلیل واژگان مرتبط با و مفهوم رنگ استفاده شده تا معانی مستقیم (معنایی) و غیر مستقیمی (کاربردی) که از واژگان رنگ بدست می آید، مورد بررسی قرار گرفته، غیر قابل جایگزین بودن بعضی از رنگ ها با رنگ های مشابه و استفاده عالمانه و خلاقانه از این واژگان مشخص گردد. نتایج این بررسی مورد استفاده مفسرین این کلام الهی خواهد بود تا با دید گسترده تری به مفاهیم قرآنی توجه نموده و به ایجاد تفاسیر علمی و نشانه شناختی اهتمام ورزند. همچنین این نتایج، پیامی برای مترجمان قرآن خواهد بود تا در این رهگذر، معادل های دقیقتری برگزینند.
مجمع البیان فی تفسیر القرآن
منبع:
بینات ۱۳۷۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی روش تفسیری ملاحویش آل غازی در تاریخ گذاری قران کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین ترتیب زمانی نزول قرآن یا تاریخ گذاری آن عبارت از این است که به کمک روایات مختلف مکّی و مدنی، اسباب نزول، ترتیب نزول، ناسخ و منسوخ، تاریخ[زندگی] پیامبر(ص) و بهره گیری ازتلویحات یا تصریحاتی که در قرآن راجع به رویدادهای زمانمند تاریخ رسالت آن حضرت(ص) وجود دارد؛ زمان و ترتیب تاریخی هر یک از واحدهای نزول قرآن، شناسایی و معین گردد. ملاحویش آل غازی در «بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول» با توجه به روش تفسیری و صبغه تاریخی خود، بیش ترین تلاش را در این مورد با استفاده از آیات قرآن، فهرست های ترتیب نزول و منابع روایی انجام داده است. تحلیل و بررسی رویکرد خاص مفسر نسبت به تاریخ گذاری قران از مهم ترین اهداف این نوشتار است. او با اعتقاد به اصول و مبانی خاص خود که از باورهایش در زمینه علوم قرآنی و مباحث تاریخی به دست آمده، روش هایی را در تاریخ گذاری قرآن به کار می گیرد و به نتایج جدیدی پیرامون زمان وقوع و چگونگی حوادث تاریخ صدر اسلام دست یافته است. مهم ترین شیوه های او را می توان تحت عناوین: طبقه بندی و اوّلویت بندی منابع، مرتب کردن سوره ها بر مبنای آیات آغازین آن ها، تکیه بر مستندات تاریخی، استناد به روایات اسباب نزول آیات، دقت در مراحل تاریخی تشریع احکام شرعی و دقت در زمان نزول آیات متشابه در یک موضوع خاص، بیان و تحلیل کرد.
بررسی مقابله ای تحلیل سیاق سوره «نبأ» در تفسیر المیزان و یافته های زبان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعجاز متن قرآن کریم در جهان امروز بر همگان آشکار است. از همین رهگذر، بررسی تفاسیر مختلف در قالب نظریه های نوین زبان شناختی، می تواند به اثبات اعجاز قرآن یاری رساند. بررسی پدیده های زبانی در تفاسیر برای رسیدن به تحلیلی جامع و خلل ناپذیر، امری ضروری به شمار می رود. از دیرباز پرداختن به مقوله سیاق، از اساسی ترین و زیربنایی ترین اصول در علوم تفسیری به ویژه تفسیر قرآن بوده است. پژوهش حاضر با به کارگیری چارچوبی تلفیقی از نظریه های کنش گفتار سرل (1999) و انسجام متن هلیدی و حسن (1976)، با روشی توصیفی تحلیلی، به اثبات جنبه های زبان شناختی متن در سوره مبارکه «نبأ» پرداخته و سعی در کشف میزان انطباق این تحلیل زبان شناختی با آنچه در تفسیر المیزان با در نظر گرفتن «سیاق کلام» مطرح شده، دارد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تفاسیر ارائه شده در تفسیر المیزان با نتایج به دست آمده از تحلیل متن در قالب چارچوب های مذکور، نسبتاً همسوست و مطالعات زبان شناختی در حوزه نام برده در بالا می تواند علاوه بر تسهیل درک مفاهیم قرآنی، شبهات موجود در زمینه اعجاز کلامی قرآن را به چالش کشد.
وحی در قرآن
نگاهی به تفسیر نور جلد ششم
منبع:
بینات ۱۳۸۳ شماره ۴۳
حوزههای تخصصی:
الگوی شلایر ماخر و تعامل سیاق متنی و حالی در دور هرمنوتیکی متناسب قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بنا دارد که تبیینی از تعامل سیاق متنی با سیاق حالی، در حین فهم متن ارائه نماید؛ تعاملی که در دور هرمنوتیک خاصی از فهم متن برقرار می شود. قرآن کلامی الهی است و ویژگی هایی دارد که دور هرمنوتیکی متناسب با خود را اقتضا می کند؛ لذا به بررسی و تبیین ویژگی های مؤثر در نحوه فهم آن پرداخته، با توجه به آن ویژگی ها به ارائه دور هرمنوتیکی متناسب آن مبادرت شده است.
در این دور هرمنوتیکی ارائه شده، تعامل بین سیاق متنی (حاصل از پیوستگی های درون متن) و سیاق حالی (اسباب نزول اعم از عام و خاص)، کاملاً قاعده مند می گردد و ورود به آن بر اساس ترتیب نزول صورت می گیرد. در این تعامل به اصالت و اعتبار متن قرآن نسبت به اسباب نزول نیز توجه می شود.
تبیان در تفسیر قرآن
منبع:
بینات ۱۳۷۳ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
نظرات نحوی ابن عاشور در توجیه منصوبات متشابه در تفسیر «التحریر و التنویر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷)
حوزههای تخصصی:
درک درست قرآن کریم برای همگان امری ضروری است و یکی از راه های نیل به این امر رجوع به تفاسیر و بهره گیری از نظرات مفسران می باشد. پژوهش حاضر، بررسی آراء نحوی ابن عاشور تونسی(1879-1973م) در تفسیر «التحریر و التنویر» در مبحث منصوبات متشابه است. او در این تفسیر به جنبه های مختلف مسائل نحوی و از جمله آن ها؛ منصوبات متشابه پرداخته و وجوه تشابه آن ها را توجیه کرده است. نگارندگان در این مقاله قصد دارند که به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی روش توجیه منصوبات متشابه در تفسیر ابن عاشور بپردازند. بدین منظور به بررسی تشابه در چهار مسأله «تشابه بین حال و مفعول به، مفعول له و مفعول مطلق»، «تشابه بین مفعول به و مفعول لأجله»، «تشابه بین حال و تمییز» و در نهایت «تشابه بین مفعول به، مفعول مطلق، حال و خبر کان» پرداخته شده است. با بررسی نظرات و دیدگاه های ابن عاشور در این تفسیر و مقایسه آن با دیگران، متوجه خواهیم شد که وی در مبحث منصوبات، آراء منحصر به فردی دارد.
واقع نمایی قرآن و تأثیر آن در تفسیر از دیدگاه علامه طباطبائی (با تأکید بر ابعاد بلاغی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در تعابیر بلاغی خویش از قبیل تشبیهات، مجازها و استعاره ها زبان بیان واقع داشته است. مقالة حاضر به هدف اثبات این موضوع با توجه به دیدگاه علامه طباطبائی و پاسخ گویی به شبهات مربوط، به نگارش درآمده است.
در میان اقسام تشبیه، تشبیه وهمی در قرآن به کار نرفته و نمونه های ادعایی آن از قبیل تشبیه شکوفة درخت جهنم به سرهای شیاطین و جن زدگی دیوانگان، مصداق این نوع تشبیه نیست.
مجاز و استعارة قرآنی نیز، در عالم واقع، پشتوانه دارد و همین، ملاک صحت یا خطای کاربرد مجاز و استعاره است.
در میان اقسام مبالغه، دو قسمِ تبلیغ و اغراق که از امکان عقلی بهره مندند، در قرآن یافت می شوند؛ اما غلوّ که فاقد امکان عقلی است، در قرآن به کار نرفته و نمونه های گفته شده را می توان پاسخ داد.
نمود دیگر بلاغت در قرآن، قصه های قرآنی است که نویسندگانی برخی از آنها را به جهت ظاهر تمثیلی، غیرواقعی دانسته اند، ولی سخن آنان پذیرفتنی نیست.