فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
بررسی تطبیقی رویکرد فریقین به قرآن با محوریت کتاب «فضل القرآن» کافی و «فضائل القرآن» صحیح بخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کافی و صحیح بخاری، دو جامع حدیثی برتر هر یک از فریقین است. این نوشتار، در پی تطبیق دو کتاب «فضل القرآن»کافی و «فضائل القرآن» صحیح بخاری با نگاه رویکردشناختی است. نویسنده، پس از «نمایه زنی روایات» هر دو کتاب، به «یک پارچه سازی نمایه ها» و «تعیین محورهای کلی» پرداخته و با استخراج «فراوانیِ هر یک از نمایه ها» به «درختواره موضوعی هر کتاب» رسیده است. «گزارش توصیفی هر کتاب» همراه با «تطبیق محورهای اصلی نمایه ها در دو کتاب» گام های بعدی محقق بوده است. در نهایت، ضمن تبیین مختصر «بایسته های تدوین کتابی حدیثی درباره قرآن کریم» به شاخص های چهارگانه: «فرستنده پیام، پیام، گیرنده پیام و مخاطب پیام» به عنوان محور کار اشاره شده است. پس از این، میزان تطبیق دو کتاب، با مدل پیشنهادی بیان شده است.
تحقیق حاضر، تثبیت فرضیه نویسنده را مبنی بر اینکه «الکافی در مقابل صحیح بخاری، تصویری واقعی تر و دقیق تر از قرآن کریم ارائه کرده است»، نتیجه داده است.
تحلیل باطن قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث «ظاهر و باطن قرآن کریم» یکی از مباحث تأثیرگذار در تفسیر به شمار می آید. به ویژه بُعد باطنی آن که به سبب فراتر بودن از فهم عرفی از ظرافت ها و پیچیدگی های خاصی برخوردار است. سید محمدحسین طباطبایی از جمله دانشمندانی است که در زمینه ماهیت باطن قرآن کریم نظری درخور تحلیل و تأمل ارائه کرده است. از این رو در این مقاله تلاش شده تا معناشناسی بطون قرآن و زوایای آن و همچنین ارتباط بین ظاهر و باطن از دیدگاه ایشان تبیین گردد. علامه معتقد است که معانی و معارف قرآن کریم دارای مراتبی است که برحسب تفاوت سطح فهم مخاطبان مختلف می گردد، که این معانی به نسبت ظهور و خفایی که دارند، ظاهر و باطن قرآن خوانده می شوند که در طول هم اراده شده و نسبی اند. همچنین ایشان برآن است که معانی باطنی برحسب مراتب مختلف فهم ها مدلول مطابقی لفظ هستند.
روش علامه طباطبایی در مواجهة با اختلاف قراءات در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی یکی از مفسران بزرگ إمامیة در دوران معاصر است که تفسیر وی از ابعاد گوناگون علوم و معارف قرآنی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بررسی اختلاف قراءات، نقد و یا ترجیح یک قرائت بر قرائات دیگر یکی از آن موضوعاتی است که جایگاه ویژه ا ی در تفسیر المیزان دارد. در این نوشتار تلاشی صورت گرفته تا به روش توصیفی- تحلیلی شیوه ها ی مواجهه علامه طباطبایی با اختلاف قراءات مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش در این موضوع نشان مى دهد که نقد قرائت، ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر، عدم ترجیح یک قرائت بر دیگر، گاه به دلیل إفاده معنایی یکسان و عدم إظهار نظر در برابر دو یا چند قرائت و ذکر یک قرائت در تأیید دیدگاه تفسیری، مهم ترین شیوه ها ی علامة طباطبایی در مواجهة با اختلاف قراءات است. تبیین ملاک ها و معیارهای وی در نقد و ترجیح قراءات و تحلیل درباره قراءاتی که بدون دلیل ارجح ذکر شده از دیگر مباحث این نوشتار است. از سوی دیگر ضعف سندی و نقد دلالی قرائت، نقد بر اساس قواعد نحوی، مخالفت با رسم المصحف و تشخیص مورد تفسیر از قرائت در روایات تحریف نما، مهم ترین ملاک ها ی علامه طباطبایی در نقد قرائت است. تناسب با سیاق، مطابقت با قواعد علم صرف و نحو، ذکر مؤید قرآنی، مؤید روایی و نحوی از مهم ترین ملاک ها ی وی در ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر مى باشد.
متن گرایی تاریخی؛ نگاهی به روش تفسیری آمنه ودود با تمرکز بر تفسیر آیة 34 سورة النّساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آمنه ودود نومسلمانی است که می کوشد رهیافتی بر مبنای بازتفسیر قرآن بر اساس روشی هرمنوتیکی برگرفته از آرای فضل الرّحمن داشته باشد که خود آن را «هرمنوتیک توحیدی» می خواند. از ویژگی های مهمّ این روش، توجّه به ذهنیّت خوانندة متن، قابلیّت های زبانی زبان وحی و التفات به زمینه های تاریخی ظهور متن است. ودود این روش را به خصوص دربارة آیات مربوط به زن به کار می برد. از مهم ترین آیات مورد نزاع در این باره، آیة 34 سورة نساء است. ودود می کوشد شیوة هرمنوتیکی فضل الرّحمن را به صورت مصداقی دربارة این آیه اجرا کند و به تفسیری همدلانه تر با زنان در مقایسه با تفسیرهای سنّتی دست یابد. البتّه او نیز در آخرین بازنگری های فکری خود گامی فراتر می نهد و بر مبنای بررسی های مربوط به زمینة آیه در تفسیر خود از این آیه تجدید نظر می کند.
روش شناسی توصیفی تفسیر المیزان براساس تحلیل محتوای سوره غافر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مباحث روش شناسی در عرصه علوم انسانی، یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر توسعه علوم انسانی به ویژه در حوزه مطالعات قرآنی است. این امر به پژوهشگر کمک می کند تا درک بهتری از چگونگی روند مطالعات دینی و زمینه های شکل گیری متون دینی پیدا نماید. بدین طریق با تدوین روش های جدید، موجبات کشف و استخراج لایه های عمیق معنایی آیات قرآن نیز فراهم می گردد. این مقاله با روش شناسی توصیفی و تحلیل محتوای کمی و کیفی به بررسی تفسیر المیزان و توصیف روش آن می پردازد. در این پژوهش، با انتخاب سوره غافر، به بررسی روش علامه طباطبایی ذیل یکایک گزاره های تفسیری آن پرداخته است. در نهایت با کمک داده های کمی و جداول و نمودارهای آماری، روش علامه در سوره غافر با کمک نرم افزار spss، تحلیل و معرفی شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که علامه جهت تفسیر آیات سوره غافر، از روش تفسیر عقلی نسبت به سایر روش ها بسیار بهره برده و بیشترین ارقام و اعداد، در تحلیل کمّی مربوط به این حوزه است.
صحاح العجم یا صحاح العجمیة
حوزههای تخصصی:
بررسی نمادهای ترادف و تحلیل آن ها در تفسیر مجمع البیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در انواع روابط معنایی بین الفاظ، ترادف یکی از مباحث لغوی و به مثابة پدیده ای تلقی می شود که همواره محل مناقشه بوده است. موافقان و مخالفان با استناد به مصادیق آن به اثبات یا رد واژگان مترادف پرداخته اند و به لحاظ نقشی که در ترجمه و تفسیر کلمات قرآنی دارد، در متون تفسیری و در ذیل مباحث ادبی مورد توجه مفسران قرارگرفته است. در این مقاله پدیدة ترادف در تفسیر مجمع البیان، بنا به جایگاه برجستة ادبی آن، مورد کندوکاو قرار گرفته است. از این رو با نگاهی به پیشینة ترادف در زبان ادبی و اشاره به دیدگاه های موافقان و مخالفان و تحلیل آن، ترادف در علوم قرآن و جایگاهش در مجمع البیان را مورد ارزیابی قرار داده است. رهاورد این پژوهش، معطوف به این حقیقت است که طبرسی به ترادف تام قائل نبوده است و اگر در تفسیر مجمع البیان از کلمات متقارب المعنی سخن گفته، صرفاً برای تفهیم و تقریب به ذهن مخاطبان بوده و حداکثر اعتقاد به نوعی ترادف جزئی داشته است.
متشابهات قرآن و تفسیر صحیح آن از دیدگاه ابن شهرآشوب مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار مهم در حوزه آیات متشابه و مشکل قرآن کریم، کتاب «متشابه القرآن و المختلف فیه» اثر محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی است. وی در این کتاب به تحلیل و بررسی متشابهات قرآن به صورت موضوعی پرداخته است و دامنه بحث او را مباحث متنوعی از اصول اعتقادی، فقه، احکام شرعی و علوم قرآنی تشکیل داده است. وی تشابه در قرآن را از سه منظر: اختلاف در امور دینی، آیات متناقض و آیاتی که دو یا چند معنا از آن محتمل است و باید بر معنای درست تر حمل شود، می داند؛ در این مقاله با تکیه بر کتاب مذکور، دیدگاه های تفسیری ابن شهر آشوب در تبیین آیات متشابه و مشکل قرآن، مورد پردازش قرار گرفته است. براساس این پژوهش دانسته می شود که وی با بهره مندی از روش های مختلف همراه با جهت گیری عالمانه، به تصحیح شبهات و انحرافات موجود دراین باره پرداخته و پرده از ابهام آنها برداشته است.
بررسی تطبیقی قوامیت مرد بر زن در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن و مرد از نظر تکوینی دارای وجوه تشابه و تمایزند، زنان از نظر احساسات و مردان از نظر تعقل و توان جسمی قوی هستند. احکام متفاوت اجتماعی زن و مرد در اسلام، ریشه در این تفاوت دارد. سید محمدحسین طباطبایی و محمد رشیدرضا در تفاسیر خود، راز تفاوت این احکام را در تفاوت مسئولیت های هر یک در اجتماع می دانند. اختلاف نظر دو مفسر در این است که رشیدرضا دایره قیومیت در آیه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» را شامل تمام اوامر و نواهی شوهر می داند و طباطبایی آن را در حیطه خانواده و مسائل کلان جامعه می نگرد، در عین حال که در محیط خانواده، قائل به انحصار آن در استمتاع و حفظ عفت و اموال شوهر است؛ به نظر می رسد از سویی با توجه به عدم ولایت مطلق مرد بر زن، اوامر و نواهی شوهر را مشمول دایره قیومیت دانستن و از سوی دیگر با عنایت به صدر و ذیل و قرائن داخلی و خارجی آیه، فراتر دانستن قیومیت از امور خانوادگی، محل تأمل است.
تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم
منبع:
بینات ۱۳۷۷ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
تفسیر گزارش های حالات و پیام های چهره در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان آخرین و در عین حال کامل ترین برنامة الهی در گستره ارتباطات انسانی از ظرفیت دلالت های غیرلفظی (حالات و حرکات بدن) غافل نبوده؛ به طوری که در جای جای آن به ترسیم ابعاد غیرکلامی انواع ارتباطات انسانی پرداخته و سبب تعمیق و تکمیل پیام مورد نظر شده است. چهره و دلالت های آن به عنوان یکی از اشکال و انواع دلالت های غیر کلامی نیز به طور خاص مورد توجه قرآن کریم قرار گرفته است. در این پژوهش طی حرکت از ادبیات نظری ارتباطات غیرکلامی چهره به سوی قرآن کریم، ما را به درک جدیدی از آیات قرآن کریم و تنظیم آیات مرتبط جهت ترسیم چارچوب مطلوب ارتباطات غیرکلامی چهره از منظر قرآن کریم رسانده است. به بیانی دیگر این پژوهش با استناد به برخی از آیات قرآن کریم در صدد است تا با نگاهی بین رشته ای، آیات قرآن کریم را از منظر کارکردهای ارتباط غیرکلامی چهره بررسی کند تا پیام هایی که از طریق این نوع ارتباط به خواننده منتقل می شود آشکار گردد.