فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه علامه طباطبایی دانش اصول فقه در تفسیر قرآن و رسیدن به معنا و مراد خدای متعال از واژگان و جمله های قرآن کریم تأثیر چشمگیر و بسزایی دارد.
این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی نگارش یافته و هدف آن، ارائه و تبیین موارد و میزان نقش آفرینی دانش اصول فقه در تفسیر قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این پژوهش موارد و میزان تأثیر دانش اصول فقه در تفسیر و نیز برخی از کاربردهای عینی و عملی دانش اصول فقه در تفسیر قرآن به ویژه در غیر آیات الاحکام را از دیدگاه ایشان به اختصار ذکر می کنیم.
از دیدگاه علامه طباطبایی دانش اصول فقه در سه بخشِ مبانی تفسیر، قواعد تفسیر، و منابع تفسیر نقش آفرین است و از میان بخش های یادشده، بیشترین تأثیر مربوط به بخش قواعد تفسیر است.
مقایسه دو تفسیر علامه طباطبائی (المیزان و البیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علّامه طباطبائی، پیش از «المیزان»، تفسیر «البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن» را با اهتمام به روایات تفسیری و تلاش در جهت بیان سازگاری میان قرآن و روایات، نگاشتند. این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی به هدف شناساندن آن دو تفسیر و بیان امتیازات «المیزان»، به اشتراکات و تفاوت های آن دو می پردازد. دو تفسیر مزبور، اشتراکاتی مانند بیان هدف سوره و بررسی روایات دارند.
در تفاوت های شکلی ساختاری، «المیزان» در پرداختن به تفسیر آیات، از جامعیت نسبی برخوردار است. نقل و بررسی روایات تفسیری، در پایان بحث تفسیری و طرح مباحث موضوعی مستقل در «المیزان» آن را متمایز از «البیان» ساخته و در نهایت، اینکه برخی عبارت های «البیان» در «المیزان»، اصلاح شده است.
در تمایزهای شکلی محتوایی، شاخصه مهم «المیزان»، تنوع در تفسیر قرآن به قرآن و توجه به نقش سیاق است که در «البیان» به آن گستردگی نیست. همچنین در «المیزان» برخی از قرائات آیات، بررسی شده و شبهات قرآنی پاسخ یافته است. منابع «المیزان» نیز بسیار گسترده تر است.
معاد جسمانی از منظر علّامه طباطبائی، با تأکید بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
علّامه طباطبائی با اینکه در بسیاری از علوم دینی صاحب نظر بوده ، در بحث معاد جسمانی کمتر قلم زده است و این مسئله موجب شده تا دیدگاه ایشان دربارة معاد جسمانی، کانون اختلاف مفسران و مروجان اندیشه های علّامه قرار گیرد. در این نوشتار برای تبیین دیدگاه ایشان به بررسی دیدگاه های انسان شناختی ایشان همچون دوساحتی بودن انسان، اصالت نفس، مجرد و جاودانه بودن آن، رابطة نفس و بدن و نقش بدن در هویت انسان، ضرورت حشر بدن و کیفیت آن می پردازیم. به نظر می رسد ایشان علی رغم پذیرش بیشتر آموزه های فلسفی حکمت متعالیه و تأثیر دادن آنها بر تفسیر آیات قرآن در بحث معاد جسمانی، با نپذیرفتن نظریة صدرالمتألهین که بدن اخروی را مُنشَأ نفس و قائم به آن می داند، اصل حرکت جوهری را همان گونه که در نفس مطرح است در بدن هم مطرح می کند و تبیینی دیگر از معاد جسمانی ارائه می دهد که می توان آن را بر دیدگاه مدرس زنوزی تطبیق داد.
استنطاق قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استنطاق قرآن یعنی طرح پرسش در پیشگاه قرآن و طلب نطق و پاسخ از آن. این تعبیر، نخستین بار از سوی امام علی(ع) مطرح گردیده است. عالمان دینی آن را بر تفسیر قرآن به قرآن، تأویل، تفسیر موضوعی و استنباط از قرآن اطلاق کرده¬اند که هر یک، بعدی از ابعاد استنطاق را در بر می¬گیرد. استنطاق قرآن، دارای مبانی محکم و روشنی مانند جامعیت قرآن، جاودانگی قرآن و نظام¬مندی قرآن است؛ اما از جهت این که پرسش¬ها در چه حوزه ای می¬تواند باشد و هم از این جهت که استنطاق قرآن، از عهده¬ی چه کسی بر می¬آید، میان دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد. با تأمل در سخن هر گروه، معلوم می¬شود که اختلاف موجود، ناشی از تفاوت نگاه است. ظرفیت گسترده¬ی قرآن کریم، این امکان را به وجود آورده است که هم گستره ی طرح سؤال در برابر قرآن بسیار وسیع باشد و هم غیر معصوم (ع)، بتواند با کسب شایستگی لازم، از عهده ی مراتبی از استنطاق قرآن برآید.
متن کاوی موضوعی رایانه ای قرآن کریم، برای کشف ارتباطات معنایی میان آیات، بر مبنای تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
متن کاوی موضوعی قرآن کریم، رویکردی جدید در «پردازش ارتباطات معنایی» میان آیات قرآن کریم است، که با استفاده از ابزارهای داده کاوی رایانه ای به این کاوش می پردازد. با استفاده از مبانی تفسیری علامه طباطبایی در نگاه موضوعی و نگاه غایت محور، یک پیکرة موضوعی از آیات قرآن تشکیل دادیم که شامل بخشی تفسیری (برای ارزیابی نتایج) و بخشی تشخیصی (با کدگذاری موضوعی آیات برای ورود به الگوریتم های رایانه ای) است. موضوعات این پیکره ، مبتنی بر بیان علامه در مقدمة المیزان، شامل هفت موضوع ذیل است که با نظمی توحیدی، نظام معنایی جامعی را تشکیل می دهند: ذات و اسماء الهی، وسایط الهی، افعال الهی، انسان قبل از دنیا، انسان در دنیا، انسان بعد از دنیا، هدایت انسان به سوی خدا (با ولایت توحیدی، اوصاف اخلاقی و احکام شرعی).
برای اثبات معنادار بودن طرح متن کاوی موضوعی، آن را بر سورة «حج ر» (در مدل سوره)، و آیات تفسیری مرتبط با آیة 21 حجر (در مدل آیات مرتبط) اجرا نمودیم، و در ده آزمون داده کاوی برخی ارتباطات معنایی را کشف کردیم، که به دلیل محدودیت گنجایش مقاله، تنها نتیجة معنادار سه آزمون مطرح شده است.
بررسی عینی گرایی و نسبی گرایی در هرمنوتیک نصرحامد ابوزید و تأثیر آن بر بعضی برداشت های تفسیری وی از قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
نصر حامد ابوزید دگراندیش مصری که افکارش در مکتب تفسیر ادبی امین الخولی شکل گرفت، سهم وافری برای هرمنوتیک در فهم متن قائل بود. هرمنوتیک دانشی است که نظریه های مربوط به فهم را مورد بررسی قرار می دهد و دارای دو رویکرد اساسی عینی گرا و نسبی گراست. ابوزید که در نظریات مکاتب مختلف هرمنوتیک تأمل نموده، کوشیده است تا از میان آن ها، به هرمنوتیکی متمایز دست یابد و روش برداشت از قرآن را بر مبنای آن استوار سازد. با مطالعه ی دیدگاه های ابوزید درمی یابیم روش مورد نظر او بیشتر متأثر از هرمنوتیک نسبی گرای گادامر است؛ لکن خود مدعی است از هرمنوتیک عینی گرای اریک هرش بهره مند گردیده است و این گونه، راهی معتدل میان نسبی گرایی و عینی گرایی برگزیده است. این مقاله ضمن اشاره به مبانی هرمنوتیک ابوزید به تبیین عینی گرایی و نسبی گرایی هرمنوتیک او می پردازد و ضمن بیان مصادیقی از برداشت های تفسیری اش، چیرگی نسبی گرایی در هرمنوتیک او را آشکار می سازد. این نسبی گرایی از سویی مفسر و مخاطب متن قرآن را از مراد الاهی دور نگاه می دارد و از سوی دیگر، باب تأویل های ناروا و بدعت را بیش از پیش می گشاید. بنابراین هدف این مقاله تبیین نوع رویکرد هرمنوتیک ابوزید و تأثیر این رویکرد در برداشت های تفسیری وی و نیز ریشه های اندیشه ی تفسیری اوست.
تأملی در تفسیر آیه شریفه «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آیاتی از قرآن ازجمله آیات: بقره / 75، نساء / 46 و مائده / 13 و 41 واژه تحریف به صراحت آمده است. این اصطلاح قرآنی که در رابطه با اهل کتاب به کار رفته، غالباً از سوی مفسران با تحریف عهدین پیوند داده شده است. گرچه آیات تحریف، جزئیات چگونگی و نوع این تحریف را بیان نکرده است، اما با توجه به آنچه از بررسی روایات مربوطه به دست می آید، می توان نتیجه گرفت که اصطلاح قرآنی تحریف در فضای مطالعات تفسیری اندکی توسعه معنایی یافته است. بازکاوی مفهوم تحریف، این اصطلاح قرآنی را بر شاخصه هایی چون ماهیت فرانوشتاری و تمرکز بر یک مصداق خاص استوار می داند.
بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و علامه فضل الله درباره تفسیر آیه شقّ القمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عموم مفسران از جمله علامه طباطبایی بر این باورند که آیه « اِقْتَربَتِ الساعَةُ وَ انْشَقَّ القَمَرُ [قمر:1] هنگام قیامت نزدیک شد و ماه شکافت» ناظر به معجزه شق القمر است که در زمان پیامبر خاتم (ص)تحقق یافته است. در مقابل، اندکی از مفسران از جمله سید محمدحسین فضل الله (صاحب تفسیر مِن وَحیِ القرآن) بر این باورند که این آیه به شکافته شدن ماه در قیامت اشاره دارد و روایاتی که تحقق آن در زمان پیامبر (ص)را مطرح کرده اند قابل اتکا نیستند. علامه طباطبایی در المیزان از نظریه مشهور دفاع کرده اما فضل الله آن را نقد کرده و دفاعیات صاحب المیزانرا ناکافی دانسته است. در این نوشتار با استناد به شواهد قرآنی و تاریخی نشان داده شده است که نظریه مشهور با اشکال هایی مواجه است و نظریه فضل الله و شماری از عالمان مسلمان که انشقاق قمر را از رویدادهای هنگام قیامت می دانند قوی تر است.
مکتب عقل در تفسیر
بررسی سنت استدراج در قرآن و میراث تفسیری
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در نقل سرگذشت فردی انسان و نیز اقوام و تمدن های گذشته، از حوادثی یاد می کند که به مثابه قوانینی کلی، در صورت فراهم آمدن زمینه هایش، هر زمان قابل تکرارند. یکی از این سنت ها که در آیات نسبتاً بسیاری از قرآن منعکس شده، سنت استدراج است. این سنت در هر دو حوزه فردی و اجتماعی رخ می دهد. مطالعه معناشناختی مفهوم استدراج در قرآن، و بررسی آرا و دیدگاه دانشمندان مسلمان درباره عوامل و فلسفه سنت استدراج، هدف اصلی نوشتن این مقاله است.
مفهوم شناسی و مصداق یابی «اولی الامر»از نگاه علّامه طباطبایی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی امامت چیست، امام کیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
عصمت ائمه اثنی عشر (ع) از سهو و گناه، از موضوعات اختلافی میان شیعه و اهل تسنّن است. در میان مفّسران اهل تسنّن، فخر رازی در تفسیر مفاتیح الغیب، ذیل آیه 59 سوره نساء، با بیانی استدلالی، عصمت اولی الامر را به اثبات رسانده، لکن در مورد مصداق آن بر خلاف شیعه امامیه، بر این باور است که مراد از اولی الامر نه امامان شیعه (ع) بلکه اهل حلّ و عقد از امّت اسلام است. در حالی که علّامه طباطبایی، ضمن پاسخ به شبهات ایشان، مصداق اولی الامر را منحصر به ائمّه اثنی عشر (ع) می داند. پژوهش حاضر درصدد تحلیل تطبیقی این دو دیدگاه و روشن ساختن این حقیقت است که مصداق اولی الامر، متعیّن در اشخاص ائمّه اثنی عشر (ع) بوده، اشکالات فخر رازی به دیدگاه شیعه وارد نبوده و دیدگاه او درباره مصداق اولی الامر (اجماع اهل حلّ و عقد) با اشکالات جدّی روبرو است.
روشهای تفسیر قرآن
حوزههای تخصصی:
بررسی سندی و دلالی احادیث «راسخون فی العلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائلی که از دیر باز مورد بحث و اختلاف بوده، این است که تأویل آیات قرآن را چه کسی می داند؟ از این رو، دو دیدگاه در بین دانشمندان علوم قرآنی به وجود آمده و مستند هر دو گروه آیه 7 آل عمران است که آیا در این آیه «راسخون» به «الله» عطف شده یا خیر؟ و اینکه آیا راسخون به تأویل قرآن آگاه هستند یا خیر؟ هر چند به حکم عقل و دلایل متعدد نقلی، آگاهی راسخان از تأویل قرآن روشن است، اما آنچه که در اینجا جای بحث دارد این است که راسخان در علم در این آیه چه کسانی هستند؟ از آنجا که تنها منابع ما در این مورد، روایات وارده از معصومین : است، در این نوشتار به بررسی و تحلیل این احادیث پرداخته و اعتبار این روایات را از نظر سند و دلالت بررسی کرده ایم. از رهگذر این بحث که روایات صحیح السند و صریح الدلالة نیز به آن گواهی می دهند، پیامبر(ص) و اهل بیت: تنها عالمان به علم تأویل و راسخان حقیقی در علم قرآن هستند.
تفسیر تطبیقی آیه نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مراد اصلی از «نور» در آیه شریفه نور، به قرینه فراز «یهدی الله لنوره من یشاء» و با استفاده از روایات، هدایت است و معانی دیگری که برای آن ذکر شده، فرعی و در راستای همین معنا است. هدف خدای متعال از ذکر «مشکاه»، «مصباح» و «زجاجه» با معانی فراوانی که برای آن ها ذکر شده، در این آیه، آن است که یک چراغدان و چراغی به همراه یک حباب را برای مخلوقاتش، تمثیل بزند تا چگونگی نوردهی خود را برای آن ها به صورت یک مثال ملموس، توضیح دهد، همچنانکه این نکته از فراز «یضرِبُ اللهُ الأمثالَ لِلنّاسِ» فهمیده می شود. فرازهای «کأنها کوکب درّی»، «یوقد من شجره مبارکه لا شرقیه و لا غربیه»، «یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسسه نارٌ» و «نورٌ علی نورٍ» برای نشان دادن شدت روشنایی آن چراغ و چراغدان است. از فراز «یهدی الله لنوره من یشاء» که نورش به افراد خاصی اختصاص داده و با توجه به فراز اول آیه که نور را به آسمان ها و زمین اضافه کرده، فهمیده می شود که خدای سبحان، دو نور عام و خاص دارد.
تبیین مفهوم «عرش» و «کرسی» بر مبنای علم بلامعلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحثی که در آیات ذکر شده و روایات منظور از آن را «علم الهی» بیان کرده اند، «عرش و کرسی» است. علم الهی - نیز بر اساس روایات دیگری- «علم بلا معلوم» معرفی شده است؛ علم بلا معلوم، علم ذاتی است که نافی اضافی بودن صفت علم است، نتیجه ی مهمی که در پس آن نهفته شده، عدم تقیید و تحدید علم الهی به معلوم می باشد که کاشفیت اتم این علم را در پی دارد.
یکی از مسائل مهم که در پرتو این نظر مورد تبیین قرارمی گیرد، مسئله ی « عرش و کرسی» است. روشن است که کرسى خدا که آسمانها و زمین را در برگرفته است، چیزى نیست که مادی باشد، واضح است که منظور از عرش در آیات شریفه، تخت نیست.
بر مبنای روایات، مراد از عرش و کرسى، علم است. و منظور از وسعت و گستردگى آنها هم، احاطه علمى آن دو بر آسمانها و زمین می باشد. وجه اشتراک آنها در این است که، عرش و کرسى هر دو از بزرگترین غیبها یعنى هر دوى آنها علم حقیقى اند و غیب بوسیله آنها معلوم و شناخته مى شود. امّا تفاوت آن دو این است که: کرسى، علم به عالم شهادت است پیش از مرتبه ایجاد آن، امّا عرش، هم علم به عالم شهادت و هم علم به غیر آن است، از امورى که کرسى کاشف و شامل آن نیست.
تحقق معنا و مصداق در تفسیر و تطبیق قرآن از نگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر قرآن به قرآن» روش علامه طباطبایی برای تفسیر کتاب الهی است. در این روش در فهم الفاظ قرآن، به عرف و فهم عامه تنها به عنوان امری ابتدایی برای تحقق موضوع تخاطب نگاه می شود و ملاک اصلی در فهم، آیات دیگر هستند؛ به گونه ای که به قرآن به عنوان مجموعه ای واحد نگاه می شود و تمامی آیات ناظر به یکدیگر در نظر گرفته می شوند و بر این اساس، لفظ، معنا و یا مصداق خود را می یابد. البته ممکن است از نگاه عرف، معنا و یا مصداق لفظ متفاوت باشد که پس از آن مسئلة تطبیق مطرح می شود. بر این اساس، مفاهیم آیات قرآن منطبق بر مصداقی خاص می شوند که در این بخش روایات اهل بیت علیهم السلام نقش ویژه پیدا می کنند. بنابراین می توان گفت روش علامه مشتمل بر دو بخش تفسیر و تطبیق است و تبیین آن می تواند ارائه دهندة روشی ممتاز در تفسیر قرآن باشد. نوشتة حاضر با بررسی مقدمات تفسیر قرآن به قرآن، به تبیین این مسئله در روش تفسیری علامه می پردازد.
مصلحت اندیشی قرآن کریم در اِخبار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف پاسخ به بخشی از شبهات موجود دربارة اِخبارهای قرآن کریم، به روش «تفسیر موضوعی» می پردازد که آیا امکان دارد قرآن به هدف تأمین مصلحت هدایت مردم یا به هدفی دیگر، در اِخبارهای خود خلاف را خبر دهد و در اصطلاح مصلحت اندیشانه عمل کند؟ این مصلحت اندیشی مذموم مستقیماً از جمله موضوعات قرآن نیست، اما می توان به ضمیمة کاوش در معنای لغوی و اصطلاحی «مصلحت»، نظر قرآن نسبت به آن را از مضامین برخی آیات برگرفت. ریشة لغوی «مصلحت اندیشی» بار معنایی مثبت دارد، اما این واژه گاهی معنایی منفی نیز می یابد. برای یافتن پاسخ قرآنی به این سؤال، دو مسیر پیموده می شود: بررسی آیات دربر دارندة اوصاف، کارکردها و اهداف قرآن کریم؛ و کاوش در آیات بیانگر اوصاف و مقاصد خداوند به عنوان ماتن قرآن. حاصل پژوهش حاضر این است که قرآن عوامل و نشانه های مصلحت اندیشی مذموم را ندارد.