فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
واژه «احسان» یکی از کلمات بنیادین قرآن است که در ساخت دستگاه فکری و جهان بینی قرآنی نقش مهمی را ایفا می کند. این واژه در ادبیات قرآنی به دلیل ارتباط معنایی با سایر مفاهیم بنیادین قرآن مثل تقوا و ایمان، شامل حوزه معنایی گسترده ای است. گستردگی شبکه معنایی این واژه در فرهنگ قرآنی به دلیل چرخش اساسی معیار حسن از سلایق شخصی به معیار توحیدی است. در این نوشتار ضمن بررسی معنای لغوی احسان و مقایسه مصادیق قرآنی این واژه با برخی از مصادیق آن در ادبیات عرب پیش از ظهور اسلام و همچنین بررسی ارتباط معنایی این واژه با سایر واژگان کلیدی و مرتبط با آن و نیز جستجو در برخی از روایات تلاش شده است تا معیار حقیقی حسن از منظر قرآن و روایات بیان شود. با در نظر گرفتن روح کلی حاکم بر آیات قرآنی که همان خدا محوری و توحید است می توان گفت که در فرهنگ قرآنی حسن هر پدیده به سبب اتصاف و انتساب آن به خدای متعال است.
آداب اجتماعی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علّامه طباطبائی از مفسرانی است که با رویکردی اجتماعی به تفسیر آیات قرآن می پردازد. ادب اجتماعی از مباحث ایشان در تفسیر المیزان است که مقاله حاضر می کوشد با بررسی آن، گامی در جهت احیای سبک زندگی اسلامی بردارد. بنابراین، با روش اسنادی و نوعی تحلیل محتوای کیفی در این تفسیر به تحلیل، تبیین و تفسیر آداب اجتماعی قرآنی می پردازد.
نکته اساسی در این تحقیق این است که آداب اجتماعی دارای تنوع و گوناگونی در قرآنند. این آداب به دلیل آثار مطلوبی که در جامعه بر جای می گذارند، نه تنها نظام اجتماعی اسلامی را سامان دهی می کنند، بلکه فرد را نیز در مسیر سعادت و کمال مطلوب قرآن راهبری می نمایند. اساس آداب اجتماعی در قرآن بر محوریت تقوا، اخلاص و ایمان قرار داشته و ریشه اصلی آن خدامحوری و آخرت گرایی است. قرآن منظومه رفتارهای اجتماعی انسان را بسیار هدفمندانه وضع نموده است.
نقش سند در ارزش گذاری حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث علوم حدیث کلیات سند در حدیث
نقش سند در ارزیابی احادیث معصومان علیه السلام از دیرباز کانون گفت وگوی صاحب نظران بوده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی دربارة «نقش سند در ارزش گذاری حدیث» است. حاصل پژوهش اینکه از دیدگاه علامه حدیث مخالف قرآن، مردود است؛ ازاین رو جایی برای بررسی سند آن باقی نمی ماند. بررسی سند احادیث غیرمخالف غیرفقهی، در صورت همراهی با قراین متنی می تواند نتیجه بخش باشد. تنها در احادیث فقهی، سند به منزلة قرینة مستقل به کار می آید. در نظام فکری علامه طباطبایی، به تبع نقش محدود سند در ارزش گذاری حدیث به ویژه حدیث غیرفقهی، دانش های مرتبط با سند، یعنی رجال و درایه نیز در غیرفقه به ویژه در تفسیر قرآن، جایگاه ویژه ای ندارند.
«تکرار در قصه های قرآن» از دیدگاه عبدالکریم خطیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پدیده تکرار در قصه های قرآن از دیدگاه مفسران و قرآن پژوهان بررسی و کارکرد اصلی آن روشن شده است. به عقیده خطیب، این پدیده از سوی گروهی، به ویژه خاورشناسان، دستاویزی برای طعنه زدن به ساحت قرآن ایجاد کرده است؛ چراکه نشانه اختلال در نظم قرآن، قصور در بلاغت و اعجاز آن و ناتوانی در بیان دانسته شده است. همچنین وجود اختلاف در تصاویر عرضه شده از یک صحنه داستان در جاهای مختلف قرآن، زمینه اعتقاد به واقعی نبودن برخی از عناصر و مقومات داستان های آن را فراهم آورده است. در مقابل این گروه، برخی از مفسران و قرآن پژوهان با برشمردن پاره ای از اسرار و فواید این پدیده، از ساحت قرآن دفاع کرده اند. عبدالکریم خطیب از مفسرانی است که نه تنها پدیده تکرار را مخل اعجاز قرآن و اختلال در نظم آن نمی داند، بلکه آن را یکی از وجوه اعجاز قرآن می شمارد. وی معتقد است با توجه به نقش تکمیل کنندگی هر یک از تصاویر مختلف یک صحنه در پیوند با هم، اصولاً تکراری در آن تصاویر و صحنه ها وجود ندارد.
ریشه شناسی واژه قرآنی «تدبّر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تدبّر» از جمله مفاهیم کلیدی در قرآن کریم به شمار می آید که با استناد به آیه 29 سوره ص به عنوان هدف نزول قرآن کریم معرفی شده است. اگرچه مفهوم مذکور تنها در چهار آیه در قرآن کریم به کار رفته، ولی به دلیل جایگاه و پردازش هایی که در سه دهه اخیر درباره آن صورت پذیرفته است، خوانش های گوناگونی در فضای علمی عصر حاضر نسبت به آن بوجود آمده است. آنچه به ابهام واژه تدبّر در پژوهش های امروزین می افزاید، عدم تحلیل ماده آن (د ب ر) است. به صورتی که محققان در این حوزه صرفاً با استناد به گزارش لغویان متأخر، به بررسی دیگر ابعاد مفهومی غیر لغوی این واژه می پردازند. جستار حاضر ضرورت بکارگیری رویکرد ریشه شناسی را در تحلیل مؤلفه های لغوی این واژه دنبال می نماید. از این رو تلاش کرده است تا فرایند ساخت از ماده [دبر] به ساخت «تدبّر» را مورد بررسی قرار دهد.
روشی که جهت تحلیل فرایند مذکور در نظر گرفته شده بدین قرار است که در ابتدا معانی موجود در دیگر زبا های سامی همچون؛ زبان عبری، آرامی، حبشی، اکدی و... استقصاء گردیده و سپس این معانی در پنج دسته معنایی مشخص تقسیم شده اند. در ادامه در راستای گزینش داده های سودمند جهت دستیابی به فرایند ساخت تدبّر، معانی مذکور تصفیه شده و اطلاعات مفید جهت کشف ارتباط بین معانی مورد استفاده قرارگرفته است و در پایان مبتنی بر تحلیل مذکور، فرایند ساخت تدبّر، به کمک ساخت مشابه (تیپولوژی) آن در زبان انگلیسی تبیین گردیده است. آنچه به کمک ساخت مشابه در زبان انگلیسی (understand) به دست آمده حاکی از آن است که واژه تدبّر نیز از دو بخش ساخته شده است: [دبر (به عنوان ماده فعل) + وزن تفعّل (به معنای stand)]. در نتیجه معنایی که از تدبّر فهم می گردد، مواجهه ادراکی با موضوع یا پدیده ای جهت پی بردن به پشت و ورای آن است.
بازخوانی احادیث جری و بطن با تأملی بر مباحث روایی المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن وعترت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر قرآن و تفسیر در روایات
از بایسته های حدیث پژوهی، چگونگی طبقه بندی احادیث ذیل آیات قرآن کریم است. پیش از علامه طباطبایی، عالمان قرآن پژوه و حدیث پژوه به بیان نکاتی در باب فهم احادیث ذیل آیات پرداخته و بخشی از مباحث مربوط را بازگفته اند؛ اما هیچ یک از آنان به تفصیل و در حد و اندازه المیزان سخن نگفته اند. روش پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده، هدف از آن ارائه تعاریفی نسبتا جامع از جری و تطبیق و باطن و تأویل با بازخوانی احادیث جری و بطن و تأملی بر مباحث روایی المیزان به منظور شناسایی احادیث بیانگر جری و باطن قرآن است. حاصل پژوهش اینکه جری عبارت است از: بیان مصداق های آیه اعم از مصداق برتر و روزآمد و غیر آن، که در زمان نزول مخفی بوده است و باطن نیز عبارت است از بیان معانی توسعه یافته فراتر از ظاهر الفاظ و عبارات آیات و نیز بیان لایه های معنایی (معانی دقیق تر و مخفی) آیات قرآن. با این تعاریف می توان برخی احادیث مندرج در تفاسیر روایی را به لحاظ نسبت آن با تفسیر قرآن، سنخ شناسی و طبقه بندی کرد.
ترجمه های تحت اللفظی معاصر قرآن کریم به زبان فارسی؛ برتری ها و کاستی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگر چه بیشتر ترجمه های تحت اللفظی قرآن کریم، در نگاه اول نارسا و نامفهوم به نظر می رسد و از سازگاری و مطابقت لازم با ساختارهای زبان فارسی برخوردار نیستند، اما در بسیاری از موارد از نقاط قوتی نیز برخوردارند که بسیاری از ترجمه های امروزی قرآن کریم، فاقد آن است. دقت در برابر گزینی، مطابقت با نصّ قرآن، توجه به ساختارهای صرفی و نحوی زبان مبدأ و... از جمله مواردی هستند که ترجمه های تحت اللفظی توجه شایانی به آن داشته اند. از سوی دیگر، نارسایی و روان نبودن ترجمه، عدم توجه به محذوفات قرآنی، ترجمه تحت اللفظی کنایه ها و استعاره ها و ... از جمله کاستی های ترجمه های تحت اللفظی محسوب می شود. در همین راستا پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و شیوه ی تحلیل داده، به بررسی ترجمه های تحت اللفظی: دهلوی، شعرانی، مصباح زاده و معزی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که ترجمه های تحت اللفظی قرآنی کریم در مقایسه با ترجمه های محتوایی، باوجود کاستی های خود، از برتری های نسبی نیز برخودارند.
بررسی حجیت حکم عقل از دیدگاه علامه طباطبائی با تکیه بر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجّیت حکم عقل از مسائل نسبتا پرچالش علم اصول بوده که دانشمندان اصولی را مقابل یکدیگر قرار داده است. این گروه ها به علت عدم پذیرش قاعده ملازمه احکام شرع با عقل و یا انکار حسن و قبح ذاتی، حکم عقل را زیرسؤال برده اند. به نظر می رسد علت چنین اختلافاتی عدم شناخت صحیح از حقیقت عقل انسان و اراده الهی در نظام تشریع باشد. در مقاله حاضر، دیدگاه های علّامه طباطبائی فیلسوف، مفسر و اصولی برجسته، در دو حوزه چیستی حجّیت عقل و فلسفه حجّیت حکم عقل، و جایگاه آن در ارزیابی سایر ادله جست وجو شده است. اشاعره، معتزله و مادیون دیدگاه های مختلفی را در این باره بیان کرده اند؛ اما علّامه با دقت تمام، نظام تشریع را طبق اراده الهی تابع عقلا می داند. به نظر او، قاعده ملازمه احکام شرع با عقل و حسن و قبح ذاتی امری است که با دقت در افعال خداوند و آیات قرآن ثابت می شود.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر معرفت دینی در «المیزان فی تفسیر القرآن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم که در قلمرو معرفت دینی قابل بررسی است، عوامل تأثیرگذار بر معرفت دینی می باشد. این عوامل در تولید معرفت دینی، حفظ و ثبات آن، تغییر و تحول آن و تعمیق و رسوخ آن در نفس مؤثر هستند. هدف این مقاله، طرح نظریات علّامه طباطبائی در زمینه عوامل تأثیرگذار بر معرفت دینی است. بر این اساس، در این نوشتار با تمرکز بر تفسیر المیزان درصددیم نظریات علّامه را در این زمینه شناسایی کنیم. این عوامل را می توان در قالب دو گروه عوامل درونی و عوامل برونی طبقه بندی کرد. عوامل درونی شامل پیش دانسته های ذهنی، عوامل قلبی، عوامل جسمانی و عملی می باشد و عوامل برونی، به دو دسته عوامل اجتماعی و عوامل دینی قابل تقسیم است.
المیزان و تحلیل وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحی به منزلة «پیام الهی به پیامبران برای هدایت مردم»، پایه و قوام شرایع الهی و ارزنده ترین گوهر آسمانی بر دامن زمینیان است و با سرشت و سرنوشت آدمی پیوندی ناگسستنی دارد. وحی، به علت کوتاهی دست بشر عادی در نیل به آن، در گیرودار تحلیل های گوناگون و گاه غلط افتاده است. کسانی آن را حاصل خلجان ذهنی یا نبوغ فکری و نتیجة عواطف شدید و یا تجربة دینی و حاصل رؤیای پیامبر پنداشته اند. این تحلیل ها نادرست اند و پیامدهایی ناپذیرفتنی مانند خطاپذیر و بشری شدن وحی دارند و با بیان دو طرف ارتباط، یعنی خدا و پیامبر ناسازگارند. به جهت نقش بی بدیل وحی و اهمیت تحلیل آن از یک سو، و جایگاه تفسیر گران سنگ المیزان از سوی دیگر، این نوشته، تحلیل وحی از نگاه آن تفسیر را بررسی می کند. روش گرد آوری اطلاعات کتابخانه ای و ارزیابی اطلاعات به صورت توصیفی و تحلیلی خواهد بود. بررسی ما نشان می دهد که تفسیر المیزان بر خلاف روش تحلیل های دیگر، به سخن مبدأ وحی و گیرندة آن عنایت ویژه داشته است و با استفاده از آیات قرآن و روایات، وحی را سخن حضوری خداوند می داند که به صورت تجلی بر قلب پیامبران، به طور مستقیم، از پس حجاب یا با واسطة فرشته نازل شده است.
بررسی تطبیقی رویکرد فریقین به قرآن با محوریت کتاب «فضل القرآن» کافی و «فضائل القرآن» صحیح بخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کافی و صحیح بخاری، دو جامع حدیثی برتر هر یک از فریقین است. این نوشتار، در پی تطبیق دو کتاب «فضل القرآن»کافی و «فضائل القرآن» صحیح بخاری با نگاه رویکردشناختی است. نویسنده، پس از «نمایه زنی روایات» هر دو کتاب، به «یک پارچه سازی نمایه ها» و «تعیین محورهای کلی» پرداخته و با استخراج «فراوانیِ هر یک از نمایه ها» به «درختواره موضوعی هر کتاب» رسیده است. «گزارش توصیفی هر کتاب» همراه با «تطبیق محورهای اصلی نمایه ها در دو کتاب» گام های بعدی محقق بوده است. در نهایت، ضمن تبیین مختصر «بایسته های تدوین کتابی حدیثی درباره قرآن کریم» به شاخص های چهارگانه: «فرستنده پیام، پیام، گیرنده پیام و مخاطب پیام» به عنوان محور کار اشاره شده است. پس از این، میزان تطبیق دو کتاب، با مدل پیشنهادی بیان شده است.
تحقیق حاضر، تثبیت فرضیه نویسنده را مبنی بر اینکه «الکافی در مقابل صحیح بخاری، تصویری واقعی تر و دقیق تر از قرآن کریم ارائه کرده است»، نتیجه داده است.
کارایی قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با قواعد علم اصول و به ویژه مباحث الفاظ آن، از بایسته های مفسّران قرآن کریم است. یکی از قواعدی که در این دانش ارزشمند، از آن نام برده شده قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» می باشد. در این نوشتار که با روش توصیفی تحلیل محتوی انجام می شود، نویسنده بر آن است، افزون بر بیان مفهوم و بررسی میزان حجیت این قاعده نزد دانشمندان مسلمان، بایسته های مفسّران کلام وحی را در زمینه بکارگیری آن مشخص کرده و نشان دهد چگونه می توان از این قاعده برای ارائه تفسیرهای گویاتر بهره گرفت.
به نظر می رسد در تفسیر آیاتی که در آنها حکم معلق بر وصف شده، در نظر داشتن این قاعده به کشف علّت حکم می انجامد. بکارگیری این دستور اصولی در فرآیند تفسیر، افزون بر دست یابی به فهم ژرف تری از کتاب آسمانی، در مواردی به حل مشکلات کلامی و فقهی نیز کمک می کند.
نقش قرینه مقابله در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبارشناسی جریان التقاط در مطالعات تفسیری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده اخیر، ظهور موج اصلاح گری و نواندیشی دینی با رویکرد بازگشت به قرآن، فصل جدیدی در تفکر دینی، مطالعات قرآنی و تفسیر قرآن کریم گشوده است. آن چه این دوره را متمایز می کند ظهور رویکردهای نوین به دین و تفسیر قرآن است. در این میان جریان «التقاط» به ویژه در ایران تأثیر به سزایی در اندیشه دینی، تفسیر و مطالعات قرآنی داشته است. این مقاله به تبارشناسی التقاط و بررسی اشکال دگرگونی آن می پردازد. ازاین رو ابتدا با ارائه تعریفی روشن از التقاط، پیشینه و زمینه های آن تبیین می گردد. سپس با ارائه مصادیق آشکار، روزنه های نفوذ التقاط در نواندیشی دینی و تفسیر قرآن، نمایانده و در نهایت به دسته بندی و معرفی کوتاه سه جریان اصلی التقاط در سده اخیر ایران پرداخته می شود. به این امید که بتوان با نقد و بررسی جریان التقاطِ مطرود و تفکیک آن از نوآوریِ مطلوب، از یک سو حربه اتهام التقاط را در برابر نوآوری روشمند ناکارآمد کرد و از سوی دیگر به روند شتاب آمیز مطالعات قرآنی و اشتیاق روز افزون به تفسیر قرآن، کمک نمود تا محققان، قرآن پژوهان و مفسران جوان، ناخواسته در دام التقاط های نوین و نهان گرفتار نشوند.
حکمت معاد در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
از مباحث مهم معادشناسی، حکمت و فلسفه برپایی قیامت است؛ به این معنا که حکمت رستاخیز چیست و چه ضرورتی در برپایی حیات اخروی انسان وجود دارد؟ قیامت چه کمالی را به انسان می بخشد که وجود آن از منظر وحی الهی لازم و حتمی شده است؟ حکما و متکلمان اسلامی و مفسران شیعه و اهل سنت، با روش های مختلف تفسیری با مبانی متفاوت در طول تاریخ پاسخ هایی به این پرسش داده اند. پژوهش حاضر با روش تحلیلی و با مبانی نقلی و عقلی درون دینی صورت گرفته است، به تحقیق و ارزیابی دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان و مقایسه آن با آراء تفسیری دیگر مفسران از عامه و خاصه می پردازد. از دیدگاه تفسیری علّامه در تفسیر المیزان استفاده می شود که از جمله حکمت های برپایی قیامت، می توان به مواردی همچون دریافت پاداش و کیفر اعمال و عقاید انسان ها در زندگی دنیوی، اقتضای سرشت ابدیت خواهی انسان، استعداد بقا و حیات اخروی انسان اشاره کرد.
بررسی مصادیق راسخان در علم در نگاه مفسران
حوزههای تخصصی:
قرآن در آیه162 نساء و آیه هفت آل عمران از «راسخون فی العلم» یاد نموده است. مقاله پیش رو به بررسی این مسئله پرداخته که راسخون فی العلم چه کسانی هستند؟ در آیه اول، منظور از راسخان عده ای از علمای بنی اسرائیل اند؛ اما درآیه دوم، میان مفسران اختلاف وجود دارد. برخی آن را منحصر به اهل بیت علیهم السلام می دانند و برخی، غیر ایشان را نیز داخل مصادیق راسخان در علم می دانند. راسخان در علم دو معنا دارد؛ معنای عام که شامل همه افراد می شود و دیگری معنای خاص که به اهل بیت علیهم السلام اختصاص دارد.
مفهوم شناسی نور بودن خداوند با تکیه بر روایات تفسیری فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی توحید و اوصاف الهی در روایات
نور اسمی از اسمای حسنای خداوند و نام یکی از سوره های قرآن کریم و از کلماتی است که در قرآن و احادیث بر مصادیق گوناگونی اطلاق شده است. گرچه این مصادیق متعددند، ولی وجود ویژگی خاصی در آن مصادیق سبب نام گذاری نور به آنان می باشد. مشهورترین آیه ای که در قرآن کریم بحث نور را مطرح کرده است آیه 35 سوره نور است که واژه نور در آن پنج مرتبه به کار رفته است. در طلیعه این آیه خداوند نور آسمان ها و زمین معرفی شده است Gاللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِF. مفسران، متکلمان، محدثان، فیلسوفان و عارفان دیدگاه های گوناگونی در خصوص معنای آن مطرح کرده اند؛ اما مهم ترین دیدگاه در زمینه نور بودن خداوند بر اساس روایات تفسیری فریقین، هدایت گری خداوند است.
بازخوانی دیدگاه های دانشمندان مسلمان در معنا و اشتقاق «ربّ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت و جایگاه محوری اسم «ربّ» در نظام معنایی قرآن کریم، در این مقاله با نگاهی تاریخی انتقادی به بازخوانی دیدگاه های دانشمندان مسلمان در مورد واژه «ربّ» و اشتقاق و معنای آن پرداخته می شود؛ تا ضمن دستیابی به تصویری روشن از روش های مورد استفاده در معناشناسی واژگان قرآنی و نتایج حاصل از آن، نقاط قوت و ضعف آن ها آشکار گردد و زمینه استفاده از روش های روزآمد جهت رفع نارسایی های موجود فراهم آید.
از مجموع اقوال و شواهد مورد استناد فرهنگ نویسان متقدم چنین برمی آید که واژه «ربّ» که همگی آن را از ریشه مضاعف رب ب دانسته اند در زبان عربی پیش از اسلام در معنای «مالک» به کار می رفته است، و حتی برخی، مبدأ اشتقاق «ربّ» را «تربیة» (از ریشه ناقص رب و) دانسته اند. با توجه به دیدگاه دانشمندان مسلمان در باب اشتقاق و لزوم قرابت توأمان ریشه و معنا، فرهنگ نویسان متقدم می بایست «ربّ» را واژه ای جامد تلقی می کردند چرا که از سویی پیوند معنایی میان صورت اسمی «ربّ» با کاربردهای فعلی ریشه رب ب روشن نبوده است و از سوی دیگر، پیوند میان ریشه های رب ب و رب و.
با وجود تلاش های برخی دانشمندان مسلمان جهت یافتن مبدأ اشتقاقی برای صورت اسمی «ربّ» از کاربردهای فعلی ریشه رب ب، تلاش های آنان نارسا بوده و نه پیوند معنایی صورت اسمی «ربّ» را با کاربردهای فعلی ریشه رب ب روشن ساخته اند و نه چگونگی پیوند برخی کاربردهای ریشه مضاعف رب ب را با ریشه ناقص رب و و معنای «تربیة»؛ پیوندهایی که به نظر می رسد با نگاهی فراتر به زبان عربی و بررسی تطبیقی آن با سایر زبان های هم خانواده در خانواده زبان های سامی، آشکار خواهد شد.