فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعبیر «سَبْعَ طَرائِق» در آیه 17 مؤمنون که فقط یک بار در قرآن به کار رفته است عموماً به «سَبْعَ سَماوات» یا «هفت راه بالای سر» تفسیر شده که زمینه ساز ظهور شبهاتی شده است. توجه حصرگرایانه به یک معنا و غفلت از دیگر معانی کلمات این ترکیب و عدم توجه به سیاق آیه و واژگانِ همنشین، احتمالاً منشأ چنین دیدگاهی است. نظر به اینکه واژگان «سَبْع، طَرائِق و فَوْق» به ترتیب به معانی دیگری چون «تکثیر و مبالغه» و «اصناف و شیوه ها» و «فوقیت مکانتی و فزونی» استعمال شده اند، با توجه به این معانی و سیاق آیات قبل و بعد، دو احتمال قابل ارائه است؛ یکی اینکه مراد از «سَبْعَ طَرائِق» هفت طریقه وجودی در طی خلقت انسان و تکمیل آفرینش او باشد. دیگر آنکه فراتر از خلقت انسان، آفرینش دیگر اصناف و گروه های فراوان از موجودات عالم، اراده شده باشد. قبول هریک از دو نظر، ترادف «سَبْعَ طَرائِق» با «سَبْعَ سَماوات» را نفی می نماید. از این رو، لازمه فهم دقیق و صحیح واژه ها و جمله های قرآنی، توجه به همه وجوه معنایی کلمات در یک ترکیب، واژگان همنشین و بافت کلام است.
نقش روایات در تعیین تاریخ تثبیت نهایی متن قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسألة تثبیت نهایی متن قرآن در چند دهة أخیر از سوی برخی قرآن پژوهان غربی، موسوم به تجدیدنظرطلبان، مورد نقد و نظر قرار گرفته است. این گروه که در رأس آنها جان ونزبرو، نویسندة کتاب چالش برانگیز «مطالعات قرآنی»، و شاگردانش هستند، تمامی اِسناد و منابع مسلمانان در تعیین تاریخ دقیق تثبیت متن قرآن را با دیده ای تردیدآمیز مورد تجدید نظر قرار داده اند. یکی از این منابع، روایات اسلامی است که از منظر خاورشناسان سنّتی همچون نولدکه و شوالی، سند تاریخی و نقش تعیین کننده ای در حلّ این مسأله داشته است. در مقابل، موافقان تجدیدنظر این روایات را از اساس فاقد اعتبار دانسته اند و چالشی بر سر راه شناخت منابع اسلام و مهم ترین آنها قرآن کریم پدید آوردند. در سال های أخیر برخی از اسلام پژوهان غربی و در رأس آنها، هارالد موتسکی، با نقد دیدگاه تجدیدنظرطلبان همین روایات را سند تاریخی معتبری به شمار آورده اند. هارالد موتسکی با نقد دیدگاه های اسلاف و اقرآن خود، با تاریخ گذاری روایات جمع و تدوین قرآن، زمان ثبت متن این روایات را به ربع سوم سدة اوّل رساند که حکایت از تثبیت متن قرآن بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) دارد. در این مقاله، ضمن توصیف روش ایشان در تاریخ گذاری روایات جمع قرآن، به تکمیل نتایج حاصل از این روایات در تثبیت متن قرآن پرداخته، سپس با بررسی شواهد روایی دیگری، نتایج حاصله از تاریخ گذاری در فاصلة زمانی بین ربع سوم سدة اوّل هجری تقویت شده است.
شخصیت شناسی نووی و درنگی در شرح ناتمامش بر صحیح بخاری
حوزههای تخصصی:
شخصیت شناسی عالمان و محدثان یکی از مباحث مهم حوزه مطالعات حدیثی است. ضرورت آن در پرتو شناخت راویان و مؤلفان کتب حدیثی و سنجش میزان اطلاعات علم الحدیثی آنها حاصل می شود. این مقاله درصدد معرفی نووی و جایگاه وی در حدیث اهل سنت است. نخست، کتابشناسی احوال و آثار نووی و سپس شخصیت علمی وی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان، شرح ناتمام او بر صحیح بخاری از نظر سبک نگارشی و نوع اطلاعات موجود در آن بررسی و تحلیل شده است.
تفسیر قرآن به قرآن در مکتب تفسیری حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های وحیانی و فرازمند قرآن کریم در دو گروه کلی آیات محکم و متشابه، نازل شده است. محکمات کلید فهم متشابهات می باشند، و نیاز تفسیری قرآن را به منابع مستقل و بیرونی رفع می نمایند. بر خلاف پندار ظاهرگرایان و اخباریان، قرآن مستغنی از هرچیز دیگر در فهم مراد و مقصود است. البته این به معنای استغنا از معلم الهی؛ نبی و وصی معصوم، برای آموزش کیفیت ارجاع متشابه به محکم و بیان جزئیات و تفصیل احکام و تأویل بطون نیست. علاوه بر آن، آیات بسیاری، اگرچه متشابه نیستند اما برای فهم ژرفا و بطون آنها نیازمند ارجاع به آیات دیگر می باشد. این مهم را آموزگاران حقیقی قرآن، یعنی «عترت» به وفور و وضوح به خردورزان آموخته اند، و به این روش نقش عترت در باره قرآن را یادآوری فرموده، تا مانع استقرار و اعمال اخباری گری شوند. در این صورت مضامین روایات در جنب آموزه های قرآن، بیان روش برداشت و تفصیل همان حقایق قرآنی است. ظاهرگرایان و اخباریان، از روش «تفسیر قرآن به قرآن»، با بهانه های متنوع، عیب جویی کرده و تا آن جا پیش رفته اند که آن را به کلی باطل و مباین با قطعیات روش اهل البیت در برابر وحی پنداشته اند! با روش موردپژوهانه درباره «تفسیر قرآن به قرآن»، آیه ای کلیدی را در بین زنجیره ای از آیات متناظر، محور قرار می دهیم، تا تفوق این سبک تفسیر و کاربرد فراوانش در مکتب تفسیری حکمت متعالیه برای فهم متن وحی، آشکار گشته و با فهم صحیح مقصود شبهات معارضان پیشاپیش دفع گردد.
نارسایی های ترجمه ی منظوم قرآن (پژوهشی در ترجمه ی کرم خدا امینیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم اصیل ترین سرچشمه ی آموزه ها، به فصیح ترین زبان نازل شده، از این رو برای ترویج و تبلیغ مفاهیم والا و معارف بلند آن، ترجمه و شرح حقایق جاودانه اش به زبان های مختلف دنیا ناگزیر می نماید. از دیرباز و از سده های نخستین اسلام، متفکران و قرآن پژوهان بسیاری در ترجمه پذیری یا ترجمه ناپذیری قرآن، اصول و مبانی ترجمه ی قرآن و انواع سبک های ترجمه ی آن قلم فرسایی کرده و ترجمه هایی شیوا و روان هم ارائه داده اند؛ در این میان فرزانگان نکته سنج، لغزش ها و غفلت ها را یافته و با نقدهای عالمانه، ترجمه ها را به سوی اتقان و استحکام بیشتری سوق داده اند. نویسنده در پژوهش حاضر برآن است تا با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به طور خلاصه به ذکر انواع ترجمه بپردازد سپس مصادیقی از نارسایی های ترجمه ی منظوم در حوزه ی ساختارهای واژگانی، دستوری، آوایی و معنایی را در ترجمه خدا امینیان بیان کند. مهمترین دستاورد این پژوهش آنست که شعر با وجود آرایش های لفظی و معنوی غالبا تکلف آمیز و تابع هنرنمایی و سلیقه ی گوینده است، به همین دلیل شاعر قبل از اینکه از متن پیروی کند تابع ضرورت های شعری و تنگنای وزن و قافیه است؛ در نتیجه واژگان انتخاب شده یا بیش از متن عربی است یا با آن تفاوت دارد. این حقیقت در مورد ترجمه ی قرآن- چه نظم و چه نثر- انکار ناپذیر است و نشان می دهد هنوز با ترجمه ی مطلوب، فاصله بسیار است.
معناشناسی نزول در قرآن با تاکید بر واژگان بیانگر نزول قرآن
حوزههای تخصصی:
در علم زبانشناسی، بررسی ارتباط میان واژه و معنا را معناشناسی می گویند. این بحث در حوزه قرآن کریم یکی از دانش هایی است که می توان از طریق آن به مفهوم دقیق کلمات و کاربردهای آن در قرآن دست یافت.
معناشناسی نزول در قرآن با تاکید بر واژگان بیانگر نزول قرآن موضوع این پژوهش است. نگارنده ابتدا به معنا شناسی واژه نزول پرداخته و در آن به معنای لغوی نزول و کاربردهای قرآنی آن همچون: نزول باران، نزول لباس، نزول انعام ثمانیه، نزول آهن، واردشدن، قول، ارسال، نزول تورات و انجیل و نزول قرآن اشاره کرده و ارتباط بین معانی لغوی و کاربردهای قرآنی را بیان نموده است.
سپس نگارنده به واژگان بیانگر نزول قرآن در دو قسمت: 1. واژگان هم ریشه با نزول قرآن همچون: انزال و تنزیل 2. واژگان هم حوزه با نزول، همچون: وحی، القاء و تلقی، قرائت، تلاوت، ترتیل، مجییء و جاء، إتیان وإیتاء، قصّ، فرض و تعلیم؛ اشاره نموده و معانی لغوی و کاربردهای قرآنی و ارتباط آن دو با هم را شرح داده است.
روش تفسیر نزد ابن سینا و مقایسه آن با ابوحامد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
طریقه حکمای اسلامی در تفسیر متون وحیانی و الهی همواره با مخالفت اهل ظاهر مواجه بوده است. ابن سینا همه معارف از جمله معارف عقلی و وحیانی را افاضه عقل فعال می داند و به این ترتیب وحی و عقل را هم سنخ هم می شمارد و معتقد است حکیمی که با عقل به کشف مراتب هستی می پردازد به معنای آیات نیز دست می یابد و می تواند معنای رمزی و تمثیلی آیات قرآن را با عقل خود کشف کند. در مقابل، غزالی با تأکید بر حفظ ظاهر، عموم را از هرگونه تفسیر پرهیز داد و مسیر سلفی گری را توضیح و توجیه کرد؛ اما او نیز پس از تحول به عرفان، راه باطن را پسندید و در تفسیر به همان طریقی رفت که ابن سینا را به سبب آن محکوم می کرد. با مقایسه تفسیر ابن سینا و غزالی از آیه نور، شباهت و یکسانی این دو در اصول تأویل به رغم اختلافات جزئی بیش تر معلوم می شود. این تغییر موضع غزالی گواه بر این حقیقت است که اعتقاد به مراتب هستی و سایر اصول با ظاهرگرایی جمع پذیر نیست و این مبانی به همین شیوه تفسیری می انجامد. بنابراین، در تفسیر می توان با حفظ اعتدال، مسیر صحیح تأویل و تفسیر را بر این اساس به دست آورد.
راه کارهای کارآمدی مدیریت دولتی، رویکرد اسلامی، با تأکید بر تفسیر «المیزان»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دربارة کارامدی مدیریت دولتی راه کارهای زیاد و متنوعی از سوی اندیشمندان مدیریت ارائه شده که به سبب متکی بودن بر برداشت تجربی، ناقص و گاه متضادند. این راه کارها، به سبب نقص، تناقض و نیز تفاوت فکری و فرهنگی دانشمندان آن، با مدیریت دولتی در سازمان های جامعة اسلامی سازگاری ندارد. ازاین رو، نوشتار حاضر با طرح این پرسش که راه کارهای کارامدی مدیریت دولتی با رویکرد اسلامی چیست، آیات قرآن کریم را به روش استنباطی مطالعه نموده و سپس برای تفسیر و بیان محتوای آنها از تفسیر گران سنگ المیزان بهره برده که حاصل آن دو دسته راه کار رفتاری و ساختاری برای دست یابی به کارامدی مدیریت دولتی است.
مفهوم شناسی واژه لقاءالله در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه ای که بدان پرداخته شده و در صدد مفهوم شناسی آن در فضای قرآن بوده ایم، کلمه « لقاء الله» است که یکی ازمفاهیم عرفانی قرآن است. برای این مقصود، ابتدا معنای لغوی واژه را تبیین کرده؛ که شرط اصلی تبیین مفردات می باشد و سپس با در نظر گرفتن ساختار سور و آیات لقاء الله، تفسیر آیات را در جایگاه بافت و سیاق دنبال کرده و لقاء الله مطلوب قرآن را بیان کرده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که لقاء الهی به معانی مختلفی چون حضور معنوی وشهود باطنی خداوند سبحان، عقاب وثواب الهی،ملاقات فرشتگان تفسیر شده است که هرکدام از آن معانی در جای خود مطلوب است.اما با توجه به حکمت خداوند در مساله خلقت،این نکته به دست آمد که لقاء مطلوب الهی همان حضور معنوی وشهود باطنی خداوند بوده که مخصوص مومنان است.
معنا شناسی واژه «أمر» و تعیین مصادیق آن در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
معناشناسی یکی از شاخه های زبان شناسی است که پیشینه ای کهن ندارد؛ اما برخی مباحث و اندیشه های آن قابل طرح و بحث است. این نظریه که از اواسط قرن نوزدهم پا به عرصه زبان شناسی نوین گذاشت، به بررسی معنا در ساختار کلام می پردازد. بنیانگذاران نخستین آن ماکس مولر و میشل بریل بودند. چند معنایی یکی از شاخه هایی است که دانش معناشناسی به آن می-پردازد. این جستار در پی آن است تا با استخراج معانی لغوی و سیر تحول معنای واژه «أمر» در قرآن کریم وجوه متعدد معنایی آن را مورد واکاوی قرار دهد و بیان کند که از نظر دانش معناشناسی این واژه ساختار چند معنایی دارد. در این تحلیل معنایی آیات، مشخص شد که واژه «أمر» معانی متعددی چون دین اسلام، وحی، سخن، گناه و ... را با توجه به بافت موضوعی آیات در برمی گیرد.
رویکردهای قرآن در تعلیم و تربیت ارزش ها از منظر تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در نوشتار پیش رو، با مروری بر رویکرد قرآن در تعلیم و تربیت ارزش ها، برداشت تفسیر المیزان را بررسی می کنیم. در قلمرو تعلیم و تربیت ارزش ها، خود ارزش ها هستند که متعلَق بی واسطة تعلیم و تربیت واقع می شوند. کم نیستند مواردی که قرآن و روایات به طور مستقیم ارزش ها را محور گفت وگو قرار داده و دربارة خود ارزش ها داوری کرده اند. «حق و باطل»، «لباس التقوی»، «صلات»، «جهاد»، «ایمان»، «شرک»، «کلمة طیبه»، «کلمة خبیثه»، «مکارم الاخلاق»، «عدل» و «محاسن کلامنا» نمونه هایی از این سنخ ارزش گذاری ها در گفتمان قرآن و روایات به شمار می روند. بر اساس این گرایش، در این پژوهش و با روش توصیفی تحلیلی استنادی، به بررسی رویکردهایی می پردازیم که قرآن، از منظر علامه طباطبایی، در راستای ارزش ها در پیش گرفته است.
معناشناسی تأویل و اعتبار معرفت شناختی آن در آراء ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نصر حامد ابوزید به عنوان یکی از اندیشمندان معاصر عرب و از شخصیت های مهم جریان نومعتزله، دیدگاه های خاصی را درباره فهم و تأویل متون دینی به ویژه قرآن ارائه کرده که برخی از آنها باب مجادلات فراوانی را گشوده اند. ابوزید با استفاده از تحلیل های زبان شناسانه مفهوم جدیدی از تأویل ارائه می کند و با نگاهی که به لایه های معانی متون دارد، هر نوع مفهوم گیری از آیه را داخل در تأویل می داند. او تلاش می کند نگاه رسمی عالمان دینی به متون را مورد انتقاد قرار دهد و اختلاف در نوع تأویل متون را چیزی شبیه به اختلاف در اجتهاد می داند. وی با طرح بحث تأویل و تلوین، تأویل های ایدئولوژی محور از متون دینی را مورد انتقاد قرار داده و معتقد است تلوین همان قرائت مغرضانه و دخالت دادن ایدئولوژی در فهم متون است. به تعبیر دیگر، وی برای تأویل متعهد به ایدئولوژی، اعتبار و ارزش معرفت شناختی قائل نیست و معتقد است تأویل باید بدون هر گونه انقیادی انجام شود. او تأویلی را معتبر می داند که در آن نگاه ایدئولوژیک و متعصبانه دخیل نباشد.
ابوزید موضع معتزله در فهم قرآن را می ستاید و معتقد است آنان نخستین گروهی بودند که تأویل متون قرآن را با روشی درست آغاز کردند، چراکه در فهم متن، عقل را به طور مستقل به کار می گرفتند و برای عقل هیچ تعهد و وابستگی ای نسبت به شرع قائل نبودند. امروزه نیز باید با همین عقل آزاد و رها سراغ تأویل متون دینی رفت. به اعتقاد ابوزید در مواجهه با متون دینی هدف از فعالیت معرفت شناسانه به طور عام و عمل قرائت به طور خاص، کشف حقایقی از وجود است که در سطحی خارج از افق ذات شناساننده یا خواننده قرار دارد و این همان تأویل صحیح است. در این مقاله دیدگاه های وی درباره مفهوم تأویل و ارزش معرفت شناختی آن مورد بررسی قرار گرفته است.
کارایی قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با قواعد علم اصول و به ویژه مباحث الفاظ آن، از بایسته های مفسّران قرآن کریم است. یکی از قواعدی که در این دانش ارزشمند، از آن نام برده شده قاعده «تَعلیقُ الحُکمِ عَلَی الوَصفِ مُشعرٌ بِالعِلیّة» می باشد. در این نوشتار که با روش توصیفی تحلیل محتوی انجام می شود، نویسنده بر آن است، افزون بر بیان مفهوم و بررسی میزان حجیت این قاعده نزد دانشمندان مسلمان، بایسته های مفسّران کلام وحی را در زمینه بکارگیری آن مشخص کرده و نشان دهد چگونه می توان از این قاعده برای ارائه تفسیرهای گویاتر بهره گرفت.
به نظر می رسد در تفسیر آیاتی که در آنها حکم معلق بر وصف شده، در نظر داشتن این قاعده به کشف علّت حکم می انجامد. بکارگیری این دستور اصولی در فرآیند تفسیر، افزون بر دست یابی به فهم ژرف تری از کتاب آسمانی، در مواردی به حل مشکلات کلامی و فقهی نیز کمک می کند.
بررسی دیدگاه مفسران شیعه، سنی و مستشرقان در خصوص روایات تحریف نمای آیه متعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه 24 سوره نساء که به «آیه متعه» نیز معروف است، از جمله آیات پربحث و مناقشه میان مفسران شیعه و سنی است. علاوه بر اختلاف دیدگاه ها در معنا و تفسیر آیه، وجود برخی از روایات مشعر به قرائت متفاوت این آیه و وجود عبارت اضافه در برخی از قرائت های منسوب به صحابه و ائمه (ع) باعث گردیده است که این آیه از جنبه قرائت و شبهة تحریف قرآن نیز دارای اهمیت گردد. در این نوشتار با بررسی متنی و سندی روایات نقل شده در منابع شیعی، واکاوی اظهار نظر مفسران بزرگ شیعه در دوره های گوناگون تاریخی، بررسی تفاسیر روایی اهل سنت و بیان دیدگاه های برخی از مستشرقان تلاش شده است که دامان شیعه از اتهام قول به تحریف قرآن پاک و منسوب بودن قرائت متفاوت قرآن به ائمه (ع) در این آیه رد گردد.
آداب اجتماعی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علّامه طباطبائی از مفسرانی است که با رویکردی اجتماعی به تفسیر آیات قرآن می پردازد. ادب اجتماعی از مباحث ایشان در تفسیر المیزان است که مقاله حاضر می کوشد با بررسی آن، گامی در جهت احیای سبک زندگی اسلامی بردارد. بنابراین، با روش اسنادی و نوعی تحلیل محتوای کیفی در این تفسیر به تحلیل، تبیین و تفسیر آداب اجتماعی قرآنی می پردازد.
نکته اساسی در این تحقیق این است که آداب اجتماعی دارای تنوع و گوناگونی در قرآنند. این آداب به دلیل آثار مطلوبی که در جامعه بر جای می گذارند، نه تنها نظام اجتماعی اسلامی را سامان دهی می کنند، بلکه فرد را نیز در مسیر سعادت و کمال مطلوب قرآن راهبری می نمایند. اساس آداب اجتماعی در قرآن بر محوریت تقوا، اخلاص و ایمان قرار داشته و ریشه اصلی آن خدامحوری و آخرت گرایی است. قرآن منظومه رفتارهای اجتماعی انسان را بسیار هدفمندانه وضع نموده است.
معناشناسی واژه «احسان» در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «احسان» یکی از کلمات بنیادین قرآن است که در ساخت دستگاه فکری و جهان بینی قرآنی نقش مهمی را ایفا می کند. این واژه در ادبیات قرآنی به دلیل ارتباط معنایی با سایر مفاهیم بنیادین قرآن مثل تقوا و ایمان، شامل حوزه معنایی گسترده ای است. گستردگی شبکه معنایی این واژه در فرهنگ قرآنی به دلیل چرخش اساسی معیار حسن از سلایق شخصی به معیار توحیدی است. در این نوشتار ضمن بررسی معنای لغوی احسان و مقایسه مصادیق قرآنی این واژه با برخی از مصادیق آن در ادبیات عرب پیش از ظهور اسلام و همچنین بررسی ارتباط معنایی این واژه با سایر واژگان کلیدی و مرتبط با آن و نیز جستجو در برخی از روایات تلاش شده است تا معیار حقیقی حسن از منظر قرآن و روایات بیان شود. با در نظر گرفتن روح کلی حاکم بر آیات قرآنی که همان خدا محوری و توحید است می توان گفت که در فرهنگ قرآنی حسن هر پدیده به سبب اتصاف و انتساب آن به خدای متعال است.
کاربست روش پرسش و پاسخ در تبیین عقاید (در قرآن و حدیث)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تبیین اعتقادات در متون اسلامی، از اصول ویژه ای پیروی می کند و بر روش های متعددی استوار است. یکی از روش های نسبتاً پربسامد در لسان قرآن و روایات، روش به کارگیری پرسش و پاسخ است. این روش، به دلیل اینکه ذهن مخاطب را به تحرک وا می دارد و او را درگیر با مسئله می کند، دارای اثربخشی فوق العاده ای نیز می باشد. بهره گیری از پرسش و پاسخ خود دارای شیوه های متعددی است، از جمله: پاسخ دادن به پرسش های صریح مخاطب، پاسخ دادن به پرسش های مقدّر مخاطب، ایجاد پرسش در مخاطب، طرح پرسش های انکاری و تغییر و جهت دهی پرسش مخاطب.
نقش سند در ارزش گذاری حدیث از دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات موارد دیگر کتاب شناسی تفسیر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث علوم حدیث کلیات سند در حدیث
نقش سند در ارزیابی احادیث معصومان علیه السلام از دیرباز کانون گفت وگوی صاحب نظران بوده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین دیدگاه علامه طباطبایی دربارة «نقش سند در ارزش گذاری حدیث» است. حاصل پژوهش اینکه از دیدگاه علامه حدیث مخالف قرآن، مردود است؛ ازاین رو جایی برای بررسی سند آن باقی نمی ماند. بررسی سند احادیث غیرمخالف غیرفقهی، در صورت همراهی با قراین متنی می تواند نتیجه بخش باشد. تنها در احادیث فقهی، سند به منزلة قرینة مستقل به کار می آید. در نظام فکری علامه طباطبایی، به تبع نقش محدود سند در ارزش گذاری حدیث به ویژه حدیث غیرفقهی، دانش های مرتبط با سند، یعنی رجال و درایه نیز در غیرفقه به ویژه در تفسیر قرآن، جایگاه ویژه ای ندارند.