ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۳۳۱ مورد.
۷۸۲.

نقد و بررسی کتاب علم، عقل ودین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت روش شناسی عقل علم دین معرفت شناسی نسبی گرایی جهان بینی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه عقل و دین
تعداد بازدید : ۱۴۲۱ تعداد دانلود : ۱۶۷۰
نسبت میان علم و دین از مسائلی است که در هر دو حوزه فلسفه علم و فلسفه دین مطمح نظر پاره ای از اندیشمندان این دو حوزه بوده است. کتاب علم، عقل و دین نوشتهدرک استینزبی تلاشی است برای جمع علم و دین و انعکاس پیامدهای نظریات علمی و نظریات فیلسوفان علم برای دین. وی که خود روحانی مسیحی است معتقد است که علم و دین را نباید دو فرهنگ یا جهان بینی مجزا و مستقل از هم تلقی کرد که یکی عقلانی و دیگری غیرعقلانی است. این دو یکی هستند و هر دو می کوشند جهان و جایگاه انسان را در آن بفهمند. وی در این کتاب به بررسی نظریات پاره ای از فیلسوفان علم، پوزیتیویست ها، پوپر، کوون، فایرابند و یکی از فیلسوفان بزرگ معاصر ویتگنشتاین پرداخته است و البته در این میان با پوپر همدلی بیشتری دارد و حجم بیشتری از کتاب را به تحلیل اندیشه های او اختصاص می دهد. وی در بحث از اندیشه های هر یک از این فیلسوفان تأثیرات اندیشه ایشان را بر فلسفه دین ردیابی و تحلیل می کند. در این مقاله به معرفی این کتاب و ذکر برخی کاستی های آن خواهیم پرداخت.
۷۹۰.

جنبش نرم‏افزارى و رابطه علم و دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۹
آن روز که نواى «نهضت» از ناى جلودار بلند شد، فاضلان دین‏مدار، به «جنبش» درآمدند. جاى درنگ نبود؛ این بار دشمن؛ نه با توپ و تانک که با سلاح فناورى، هماورد مى‏طلبید. مى‏بایست «نهضت نرم‏افزارى» به پا کرد و در برابر دشمن، ایستاد. اما مبارزه، نیاز به آگاهى دارد؛ باید از علم غربى آگاه بود و از هزار توى دین نیز سررشته داشت تا بتوان در برابر دشمن، سینه سپر کرد. این نوشتار، به بیان مسائل زیربنایى جنبش نرم‏افزارى؛ یعنى رابطه علم و دین و نقل و نقد دیدگاه‏هاى گوناگون درباره آن و تبیین دیدگاه درست مى‏پردازد.
۷۹۱.

تأملی در ادله منکران علم پیشین خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۹۴.

ابهام و پیچیدگى؛ ره‏آورد تمدن کنونى بشر

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۰
«ابهام» اگر در حد مقدمه باقى بماند، صفتى خوب و در برخى موارد، لازم است؛ زیرا تا این حالت نباشد، ضرورت تفکر براى رسیدن به حقیقت، رخ نمى‏نماید. اما اگر ثابت و پا برجا بماند نه تنها مفید نبوده بلکه مانند خوره‏اى به جسم و جان بشر افتاده و او را از پا در مى‏آورد. حال اگر ابهام، صفت یک تمدن قرار گیرد، طبعا همه شؤون جوامع درگیر با آن را دچار اختلال مى‏کند. در این نوشتار، نویسنده ضمن تعریف و تبیین واژه ابهام، تمدن غرب را به آن گرفتار مى‏بیند. البته به بیان درد بسنده نکرده، راه‏هاى درمان را نیز بیان مى‏کند. خیز تا از در میخانه گشادى طلبیم به ره دوست نشینیم و مرادى طلبیم بود آیا که در میکده‏ها بگشایند گره از کار فرو بسته ما بگشایند(2) ما در برهه‏اى از بسترِ زمان زندگى مى‏کنیم که دقیقا در حاشیه پایانى تاریخ و زمان واقع شده، فردا به تاریخ ملحق خواهد شد؛ و این زمانى است که فقط از همین لحاظ، مى‏توان «آخرالزمان»ش نامید؛ اما نمى‏توان بصراحت، آخرالزمان موعود را بر این برهه تطبیق نمود. با این همه بایسته است که وضع موجود را به بحث و بررسى کشیده و با به چالش گذاردن همه داشته‏ها و یافته‏هاى تمدن امروز، آخرالزمان (به معناى اعم و اخص) را بکاویم و «تمدن توسعه یافته کنونى غرب» را تحلیل کرده و رگه‏هاى تفکر و عمل آن را بازیابى و بازخوانى کنیم، تا از این رهگذرِ پر حادثه به رهیافتهایى ناب در رابطه با «آخرالزمان موعود» نایل آییم. به همین جهت، نوشتار حاضر ابتدا به کاوش در ماهیت اساسى تمدن غرب پرداخته و با ره‏آوردهاى نقّادانه، به بررسى آخرالزمان موعود مى‏پردازد. «ابهام» که به عنوان یک بستر اساسى و ساز و کار بنیادى براى تحقق تمدن کنونى معرفى مى‏شود، نظریه نوینى را پیش‏روى متفکران و اندیشمندان قرار مى‏دهد. ما تنها به بررسى اجمالى این نظریه و عوامل پیدایش ابهام در بستر تمدن پیشرفته غرب، مى‏پردازیم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان