"با توجه به آیات قرآن از جمله آیات «إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ» و «ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ» (غاشیه: 25ـ26) مرجع اصلی بازگشت مردم در روز قیامت، خداوند متعال است؛ اما طبق روایاتی فراوانی که در منابع حدیثی شیعه وجود دارد و طبق عباراتی از زیارت «جامعه کبیره» که میفرماید: «وایاب الخلق الیکم و حسابهم علیکم» بازگشت مردم و محاسبه اعمال در روز قیامت بر عهده پیامبر صلیاللهعلیهوآله و امامان معصوم علیهمالسلام است.
در نگاه بدوی ممکن است این شبهه پیش آید که امامان شیعه، همان منزلتی را که خدا دارد دارند و این نوعی شرک در الوهیت میباشد؛ اما این شبهه چنین پاسخ گفته شده که چنین تصوّری در صورتی است که دو عمل در عرض هم باشند، اما اگر حسابرسی و بازگشت به خداوند اصل باشد سپس خداوند فردی را معین کند تا مردم به او مراجعه کنند و حساب اعمال مردم را نیز به آن فرد واگذارد، منافاتی با فعل خداوند متعال ندارد؛ مانند شفاعت و هدایت که در اصل از آن خداست؛ ولی خداوند اذن میدهد افراد شایسته مانند پیامبران و اولیای الهی شفاعت و هدایت نمایند."
چکیده
یکی از مسائلی که بعد از رحلت پیامبر بزرگ اسلام محل بحث و نزاع مسلمانان واقع شد مسئله جانشینی رسول گرامی اسلام بود، از آنجائی که محمدبن عبدالله(ص) رسول خدا و خاتم النبیین است آیا ضروری است باز جانشینی برای رهبری مردم داشته باشد یا آن گونه که خوارج بعدها مطرح کردند کتاب خدا کافی است و کسی حق امارت و حکومت بر مردم را ندارد؟ نگارنده در این مقاله بعد از بحثی کوتاه در معناشناسی واژهی «امام» به اثبات اصل ضرورت وجود امام از نگاه متکلمان فرقههای اسلامی بویژه متکلمان امامیه و بالاخص ابن میثم پرداخته است، بحث مهم دیگری که محل نزاع مسلمانان است، مسئولیت تعیین و نصب امام است، غالب اهل سنت مسئولیت تعیین و نصب امام را جزو وظایف امت میدانند، اما امامیه، تعیین امامان معصوم بعد از پیامبر را به عهدهی خدا و مسئولیت معرفی امامان و نصب امام و اولین امام را بر عهدهی پیامبر دانسته و معتقد است هر امامی موظف است امام بعد از خودش را به مردم معرفی نماید. تا مردم از هدایت الهی محروم نشوند و این مسئله در تاریخ اسلام محقق شده است، البته تشکیل حکومت وابسته به نصرت مردم زمان حضور امام است و الاّ امام به وظیفه ارشاد و هدایت فکری و مبارزه با ظالمان بسنده خواهد کرد.