فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۱٬۵۹۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
میرداماد حجم اندکی از نوشته های خود را به علم النفس اختصاص داده است و از این حجم اندک می توان دیدگاه او را درباره مرگ و جاودانگی استنباط و بازخوانی کرد. در این بازخوانی سه رویکرد فلسفی، عرفانی و دینی را می توان به تصویر کشید. این سه رویکرد در طول یکدیگرند و با هم مراتب اندیشه میرداماد راجع به مرگ و جاودانگی را تفسیر می کنند. بیرونی ترین بعد این اندیشه، رویکرد فلسفی میرداماد است. او این رویکرد را از نفس شناسی ابن سینا اخذ کرده و پایه های فلسفی او را در مفارقت نفس از بدن و جاودانگی پذیرفته است. در رویکرد عرفانی، میرداماد انسان را عالم صغیر و مقصود آفرینش تعبیر کرده و او و جاودانگی اش را در دو سلسله «بدو» و «عود» تبیین کرده است. این دو سلسله، هرچند با کمی اختلاف، همان قوس صعود و نزولی است که به ویژه در عرفان نظری استفاده می شود. در این نظریه، هرچند ریشه های افلاطونی و نوافلاطونی مشهود است، اما میرداماد می کوشد آنها را کاملاً دینی جلوه دهد و به همین دلیل شواهدی از آیات و روایات در تکمیل رویکرد عرفانی خود می آورد. این اقدام آگاهانه او نشان دهنده هماهنگی کامل این دو رویکرد نزد میرداماد است.
توجیه باورهای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روشی تحلیلی به بررسی شروط توجیه در باورهای تجربی می پردازد. در این مقاله، نشان می دهیم که نظریات انسجام گرایی و مبناگرایی در توجیه این باورها ناتمام اند. پس از بررسی این دیدگاه ها، نظریه ی جدیدی در توجیه این باورها ارائه خواهیم کرد. در این نظریه، کوشیده ایم تا کاستی های نظریات مختلف در توجیه این باورها را برطرف سازیم. این نظریه هرچند با پیش فرض درون گرایی این نظریات در توجیه برساخته شده است، خواهیم دید که می توان از این نظریه حتی با پذیرش برون گرایی در توجیه نیز دفاع کرد.
آتانازی در ادیان بزرگ جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق پزشکی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
آتانازی یا مرگ ترحمی از پیچیده ترین مسائل در مباحث اخلاقی، شرعی و حقوقی جهان امروز است. در این میان نقش ادیان و مذاهب گیتی در جهت دهی به نگاه پژوهشگران این حوزه بر کسی پوشیده نیست. در این مقاله گزارش کوتاهی از نگاه ادیان مختلف جهان به مسأله آتانازی (چه به شکل فعال و چه منفعل) ارائه خواهیم داد و تاحد ممکن این نظرات را تحلیل خواهیم کرد. در ابتدا نظر سه دین توحیدی یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت را بررسی می کنیم. سپس به سراغ هندوئیسم و جینیسم می رویم و در نهایت از آیین های خاور دور نظر بودیسم، تائوئیسم، مکتب کنفسیوس و شینتو را درباره آتانازی بیان خواهیم کرد.
نفس در نظریه سیستم ها، اطلاعات و آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیزیکدانان انسان را به لحاظ فیزیک نظری یک سیستم باز در نظر میگیرند، حال سوال اینجاست، که اگر با نگاه سیستمی به نفس انسان نگاه کنیم، چه تبعاتی در پی خواهد داشت؟ آیا میتوان ویژگی فناناپذیری را برای نفس نشان داد؟ یا ویژگی اختیار را؟از طرفی یک سیستم باز دائما در تعامل با محیط و پیرامون خود و در تبادل اطلاعات با آن به سر میبرد.ارتباط این اطلاعات با نفس انسان چگونه است؟
فیلسوفان طبیعت گرا عقیده دارند که این اطلاعات در مغز جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده ودر نهایت با مرگ انسان و ازبین رفتن بدن ، نابود میشود. اما اگر بخواهیم معتقد به وجود نفس بعنوان امری غیر مادی برای انسان باشیم، باید بتوانیم بنحو معناداری از موضعی سخن بگوییم که اطلاعات فرد انسانی در آن محفوظ بوده و آن موضع متمایز از ماده باشد.
در این مقاله در پی ارائه نگرشی نوین به نفس با دیدگاه سیستمی و سپس بررسی جایگاه اطلاعات (اعم از معلومات علمی ویا داده های غیر علمی) در نفس انسانی هستیم؛ مغایرت اطلاعات با ویژگیهای جسم و مادی شناخته شده در فیزیک جدید قابل تامل است.
اقامه برهان بر اثبات وجود خداوند، امکان یا امتناع؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا می توان با اقامه برهان منطقی وجود خدا را اثبات کرد؟ برخی فیلسوفان معتقدند اثبات وجود خدا با اقامه برهان منطقی امکان پذیر است؛ در مقابل، برخی دیگر بر این باورند که اثبات وجود خدا با برهان منطقی امتناع دارد؛ اما گروه سومی هستند که هرچند اثبات وجود خدا را ممتنع نمی دانند، تلقی طرف داران الهیات طبیعی سنتی از برهان را رد و شرایط جدیدی را برای برهان پیش نهاد می کنند. اینان بر این باورند که هرچند برخی از استدلال های مخالفان براهین کلاسیک الهیات طبیعی در اثبات وجود خدا قابل نقد است و می توان به نحوی از اثبات پذیری وجود خدا دفاع عقلانی کرد، تلقی مدافعان الهیات طبیعی سنتی از مفهوم برهان و شرایط آن و یقینی بودن براهین کلاسیک اثبات وجود خدا برای همگان قابل دفاع نیست. با پذیرش پارادایم های جدید معرفت شناختی و بازسازی مفهوم برهان به عنوان برهان وابسته به شخص، می توان از برخی براهین اثبات وجود خدا دفاع کرد و تلقی جدیدی از عقلانیت باور به خدا ارائه کرد.
ماهیت و مراتب «ذکر» در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
سرشت وحی: مقایسه آراء مرتضی مطهری و نصرحامد ابوزید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
تبیین سرشت وحی یکی از مسئله های پر مناقشه در الهیات ادیان ابراهیمی است. در الهیات اسلامی درباره این موضوع دیدگاه های مختلفی ارائه شده است؛ براساس دیدگاه مشهور، وحی مجموعه ای از حقایق الهی است که توسط پیامبر و در قالب عبارت های زبانی برای انسان ها بیان شده است. در سال های اخیر دیدگاه دیگری نیز درباره ی وحی مورد توجه قرار گرفته که براساس آن وحی فاقد سرشت زبانی است. در این مقاله به مقایسه آراء مرتضی مطهری و نصرحامد ابوزید که هر کدام یکی از این دو دیدگاه را نمایندگی می کنند پرداخته شده است. به باور مطهری نزول وحی به این معناست که پیامبر در صعودی روحانی، حقایق الهی را دریافت کرده است، پس از آن این حقایق در مراتب وجود پیامبر تنزّل یافته و در نهایت به صورت امری محسوس که همان زبان عربی است ظاهر شده است. مطهری الفاظ قرآن را دارای منشاء الهی می داند و معتقد است وحی الهی امری فرا زمانی و فرا تاریخی است. در مقابل ابوزید وحی را فاقد سرشت زبانی می داند و معتقد است پیامبر صرفاً معانی را از فرشته وحی دریافت می کرده، خود به آن صورت زبانی می بخشیده است. به باور او اگر چه کلام خداوند به پیامبر وحی شده است؛ اما آنکه کلام خدا را تعبیر می کند و به آن ساخت عربی می دهد پیامبر است. علاوه بر این ابوزید وحی الهی را امری زمانی و تاریخمند می داند. در این نوشتار شباهت ها و تفاوت های دیدگاه های مطهری و ابوزید در مسائلی مانند ماهیت وحی، نقش پیامبر در فرایند دریافت و انتقال وحی و رابطه وحی با واقعیت و فرهنگ زمانه، مورد بررسی قرار گرفته و به ریشه های تفاوت تحلیل این دو متفکر از سرشت وحی اشاره شده است.
نسبت اختیار و تعین گرایی علّی در نگاه فیلسوفان تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا اختیار و تعین گرایی علّی با هم سازگارند؟ این پرسش مهم ترین پرسشی است که امروزه در کانون مباحث مربوط به اختیار خودنمایی می کند. این پرسش به این دلیل رخ می نماید که تعین گرایی علّی ما را با دوراهی چالش برانگیزی مواجه می کند که انتخاب هر یک از راه های آن، ما را به انکار اختیار سوق می دهد: (۱) تعین گرایی علّی یا صادق است یا صادق نیست؛ (۲) اگر تعین گرایی علّی صادق باشد، اختیار نداریم، زیرا تمام کارهای ما (از جمله اراده) نتیجه تخلف ناپذیر علّت های سابق خواهد بود؛ (۳) اگر تعین گرایی علّی صادق نباشد، اختیار نداریم، زیرا همه رویدادها اتفاقی خواهند بود و در نتیجه نمی توان آن ها را به فاعلی نسبت داد؛ (۴) بنابراین اختیار نداریم. در پاسخ به این ذوحدّین، یا باید نشان داد دست کم یکی از گزاره های (۲) و (۳) اشتباه است و یا منکر اختیار شد. نوشتار حاضر نگاهی به مباحث فیلسوفان تحلیلی معاصر درباره این پرسش انداخته و دیدگاه های آنان را دسته بندی و به اجمال معرفی کرده است و در پایان، با ذکر نکاتی، به مقایسه دیدگاه های فیلسوفان غربی با دیدگاه های متفکران اسلامی و بررسی تفاوت ها و شباهت های آن ها پرداخته است.
نگرشی تطبیقی بر مفاهیم انسان کامل و کیمیا در حوزه عرفان با تکیه بر دیدگاه های عرفانی حکمت متعالیه و جابر بن حیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در اندیشه های عرفانی مفهوم انسان کامل و کیمیا ارتباطی تنگاتنگ و همیشگی دارند. هرچند رسیدن به انسان کامل یکی از اهداف عرفان است، اما کیمیا در اغلب دیدگاه های عرفانی به مثابه مسیری برای دستیابی به رمز و راز خلقت تعریف می شود که بدون آگاهی از این حقایق حصول انسان کامل میسر نیست. پس کیمیا و کیمیاگر، همچون عارف، هدفی جز تکوین انسان کامل ندارد. البته به رغم این ارتباط تنگاتنگ، در مکاتب مختلف عرفانی، شباهت ها و تفاوت هایی میان، مفاهیم، جایگاه، نحوه ارتباط و طریق وصول به کیمیا و انسان کامل مشهود است. بررسی این باورها و توجه به شباهت ها و تفاوت هایشان ضمن آنکه می تواند روشنگر مفاهیم پیچیده و عمیق انسان کامل و کیمیا باشد خود وسیله ای برای بررسی چگونگی پیدایش آن هاست. در این نوشتار با بررسی اجمالی و تطبیقی دیدگاه های عرفانی مختلف در خصوص انسان کامل و کیمیا، به ویژه با تکیه بر دیدگاه های عرفانی حکمت متعالیه و جابر بن حیان سعی، در آشکارسازی برخی شباهت ها و تفاوت های موجود در این باورها می کوشیم. البته در بررسی عرفان صدرایی، به آرای ابن عربی (به منزله منبع تفکرات عرفانی در حکمت متعالیه) توجه ویژه شده است.
مناسبت میان اسماء الهی و آسمان ها در طریقت قبّالا و سنّت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
در طریقت عرفانی قبّالای یهودی، بررسی ملکوت آسمان ها، کارکرد فرشتگان گماشته در هر یک از آسمان ها و رابطه میان اسماء الهی موسوم به سفیروت و هر کدام از آسمان ها نقش مهمّی ایفاء می کند. از نظر عارفان قبالا، قلمرو تجلّی وجود، بر چهار بخش اصلی تقسیم می شود: اسماء الهی، عرش، آسمان ها و عالم ماده. عالم نخست یا عالم اّصیلوت، قلمرو ده اسم اصلی خداوند است که سه اسم نخست آن ها، به نحو خاصّ، در مرتبه عرش یا عالم بِریئا ظهور می یابند و هفت اسم دیگر در هفت آسمان برین، ضمن آن که عالم عسیّا یا جهان مادی، مجلای ظهور همه اسماء الهی است. بنابراین، شناخت آسمان ها، در گرو معرفت نظام اسماء و صفات الهی و تقدّم و تأخّر آن ها و مسبوق به شناخت فرشتگان کرام می باشد. این مقاله می کوشد، پس از معرّفی نظام اسماء یا سفیروت که آموزه کلیدی قبالاست، به بررسی مراتب آسمان ها از نظر اهل قبالا و متون کهن آن ها از جمله سفر زوهر و سفر یصیرا بپردازد و درجهت ایضاح و تکمیل مطلب، از روایات موجود در سنّت اسلامی و یافته ها و گفته های عارفان مسلمان نیز بهره گیرد.
بررسی و تحلیل آراء مفسران پیرامون آیه «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیه «ما فَرَّطْنا فِی الْکِتابِ مِنْ شَیْ ءٍ» یکی از آیات مورد اختلاف در میان مفسران و متکلمان است که یکی از عوامل آن، اختلاف در معناشناسی واژه «الکتاب» است. مفسران این واژه را به معانی مختلفی تفسیر نموده اند. در این بین، در اکثر تفاسیر، «الکتاب» به قرآن و لوح محفوظ تفسیر شده است به گونه ای که تعدادی از مفسران در تعبیر از رأی اکثریت، به خطا رفته اند؛ عده ای بر این باورند که اکثر مفسران مراد از «الکتاب» را قرآن دانسته اند و برخی دیگر، معتقدند که بیشتر مفسران منظور از «الکتاب» را لوح محفوظ می دانند. با توجه به تاثیر هر یک از این دیدگاه ها بر فهم و تفسیر آیه فوق، مقاله حاضر، تفاسیر متعددی با گرایش های مختلف تفسیری را مورد بررسی قرار داده و ضمن تبیین معانی مختلف «الکتاب»، آراء متعدد مفسران در این زمینه را بررسی و تجزیه و تحلیل نموده و در نهایت، به ارائه دیدگاه برگزیده در باره تفسیر آیه ۳۸ أنعام بر اساس نظر اکثر مفسران و قرائن و شواهد عقلی و نقلی پرداخته است.
معناشناسی نظام سازی و روش شناسی کشف نظام از منابع دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صورتبندی برهان نظم از منظر سوئینبرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برهان نظم ساده ترین، قابل فهم ترین و عمومی ترین برهان بر وجود خداوند است. در طول تاریخ روایت های متعددی از این برهان ارائه شده است که از درجات متفاوتی از قوّت و دقّت برخوردارند. به نظر نگارندگان معقول ترین و قابل دفاع ترین روایت از این برهان، روایتِ «استدلال از راه بهترین تبیین» است. روایت هایِ کلاسیک، مقایسه ای، تنظیم دقیق، پیچیدگی غیر قابل تقلیل بیوشیمیایی و اطلاعات زیست شناختی ضمن آنکه هر یک روایت هایی مستقل هستند، امّا به نظر می آید اگر بتوان این روایت ها را در خدمت «استدلال از راه بهترین تبیین» در آورد، برهان نظم می تواند نقش مؤثّرتری در اثبات وجود خدا در کنار سایر براهین ایفا کند. سوئینبرن استدلالی ارائه کرده، که نتیجة آن- به زعم وی- محتمل بودن وجود خدا را نشان می دهد. او این بار را بر دوش برهانی استقرایی گذاشته است. ریچارد سوئینبرن در تقریر این برهان با تفکیک نظم جهان به نظم زمانی و نظم مکانی و صورتبندیِ جدیدی از برهان طرح و تدبیر، تلاش درخوری در این راه نموده است. در این جُستار سعی شده تا تقریر و روایت سوئینبرن از برهان نظم که در آثار متعدد او به انحای مختلف بیان شده است در یکجا و به صورت نظام مند تقریر شود، تا راه برای بررسی، نقد و یا تقویت آن هموارتر گردد. با جستجوی انجام گرفته این برهان تاکنون با نظامی که در این مقاله بدان پرداخته شده است، صورتبندی نشده است.
بررسی تطبیقی فعل مقاربه ی «کاد/یکاد» براساس دیدگاه زبان شناس ی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند قرآن را براى هدایت بشر فرو فرستاده است. یکى از راه هاى برخوردارى از هدایت قرآن، ترجمه ی روان، بدون ابهام و زودیاب آن است. نقد ترجمه هاى قرآن یکى از راهبردهاى رسیدن به ترجمه هایى با ویژگى هاى پیش گفته است. در این مقاله به بررسى ترجمه ی فعل مقاربه ی « کاد/ یکاد » در ترجمه آقایان مکارم شیرازی، فولادوند، خرمشاهى و کریم زمانى پرداخته ایم. این مترجمان در ترجمه ی « کاد » معادل « نزدیک بود» و در ترجمه ی « یکاد » معادل « نزدیک است » را به کار برده اند. آقاى فولادوند و کریم زمانى در ترجمه ی این دو فعل علاوه بر معادل بیان شده، از معادل « چیزى نمانده بود » براى « کاد» و « چیزى نمانده است » براى « یکاد » نیز استفاده کرده اند. برخى از مترجمان یادشده در ترجمه ی« لایکاد » و « لم یکد » معادل « نزدیک نیست » یا « نزدیک است » را به کار برده اند که نادرست است. در ترجمه ی این دو فعل باید از معادل « نمى تواند » استفاده کرد .
بررسی تطبیقی دلالت معجزه بر صدق ادعای نبوت از دیدگاه ابن رشد و علّامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
پدیدة معجزه امری خارق عادت است که آن را انبیای الهی به منزلة دلیلی بر صدق نبوت خود به مخاطبان نشان می دهند. یکی از پرسش های مهم در این باره، نوع دلالت معجزات و رابطة آن با صدق ادعای نبوت است. در میان اندیشمندان اسلامی دیدگاه ابن رشد و علّامه طباطبائی در این زمینه کاملاً مخالف یکدیگر است. ابن رشد با تأکید بر عدم سنخیت میان معجزات فعلی و ادعای نبوت، رابطة منطقی میان معجزات و اثبات نبوت را رد می کند و دلالت آن را اقناعی می داند، درحالی که علّامه طباطبائی با استناد به قاعدة حکم الامثال، این دلالت را از نوع دلالت های عقلی، و یقین حاصل از آن را یقین منطقی می داند. از نظر ابن رشد تنها راه اثبات صدق نبوت، تأمل در محتوای وحی الهی و درک تفاوت آن با دیگر معارف بشری است، درحالی که از منظر علّامه طباطبائی اثبات صدق نبوت انبیای الهی تنها در پرتو تحقق معجزات امکان پذیر است.
تحلیل مسئلة شر ادراکی از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از آنچه در این دنیا به فهم و تجربة انسان درمی آید ملائم طبیعت وی نیست. از سویی، استدلال و باور به وجود خداوند حکیم، قادر و عادل مطلق برای متألهان از جمله امور انکارناشدنی است. مسئلة شر در دوران معاصر بیشتر حاصل صورت بندی گزاره هایی است که خمیرمایه اصلی آن ها برگرفته از همین دو جنبة فهم و تجربة انسانی است. منطقاً و به لحاظ تاریخی پیش از چنین صورت بندی نوعی ناسازگاری در این دو جنبه به نظر می آمده که متألهان و فلاسفه را به تأمل واداشته است، چراکه با نظر به عالم، خصوصاً درد و رنج (شر) در عالم و مخلوق خدای حکیم و قادر و عادل مطلق دانستن آن، به طور طبیعی و در بدو امر ناسازگاری دیده می شود و پرسشی مطرح می شود مبنی بر این که چگونه است که چنان خدایی چنین عالمی را خلق کرده است؟
ملاصدرا برای حل مسائل ناشی از این ناسازگاری به دو رویکرد (در دو ساحت مابعدالطبیعی و ادراکی) متوسل شده است. در رویکرد نخست، مبنای او نظر به عالم به نحو ماتقدم و تحلیل مسائل به طور مابعدالطبیعی است؛ یعنی همچون اسلاف خود به بحث از عدمی بودن شر و ... می پردازد، اما او در رویکرد دوم تجربه را مقدم می کند که نتیجة آن پذیرش وجود شر ادراکی (درد، رنج و ...) و حل مسئلة شر با این ابتداست. از نظر وی راه حل این است که شرور ادراکی را حقیقتاً شرور بالذات و علاوه بر آن شرور مضاعف بدانیم و با تأکید بر این معنا، به جای توجه به مخلوق بودن عالم، به دستگاه ادراکی مدرک توجه کنیم.
تردیدناپذیر بودن معاد از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معاد یکى از مهم ترین اصول اعتقادى است که بیشترین آیات قرآنى را پس از توحید به خوداختصاص داده و این حاکى از اهمیت فوق العاده ایمان به معاد است. چنین ایمانى ضامن اجراىقوانین الهى است. ازآنجاکه ایجاد شبهه و تضعیف باورهاى دینى مردم به منزله تلاش براى درهمشکستن یکى از ارکان مهم دین است، لازم مى نماید تا در زمینه تقویت بنیه اعتقادى جوانان،هرچند مختصر، بداهت و تردیدناپذیر بودن معاد با روشى قرآنى و از خود قرآن، بررسى و تبیینشود. قرآن کریم گاهى معاد را امرى تردیدناپذیر مى داند و گاهى در پاسخ به بهانه گیرى ها وواکنش هاى منفى منکران معاد، با بیان و پاسخى روشن، معاد را بدیهى مى داند. در این تحقیق،ضمن استخراج عناوین مربوط از قرآن، آیاتى هم که حاکى از آن عناوین است، به شیوه اى مطلوب ونو، تنظیم و دسته بندى شده و علاوه بر استفاده از بیانات مفسران، به نقد و بررسى برخى نظریاتآنان نیز پرداخته شده است.