فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱٬۱۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
فارابی و برهان وجودی
نقد تحلیلی نظریة ملاصدرا در جمع بین حدوث و بقای نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم و پیچیده در باب نفس شناسی مسئلة حدوث و بقای نفس است. مجرد بودنِ یک شیء با حدوث زمانی و مسبوق بودن آن با عدم سازش ندارد و نیز حدوث آن با بقا و جاودانگی آن سازگار نیست؛ زیرا حکما آنچه را که مسلّم دانسته اند این است که هر موجودی که فاقد حامل ِ امکان استعدادی وجود و عدم باشد (مجرد باشد) ازلی و ابدی است، نه حادث می گردد و نه فاسد و موجودی که دارای استعداد و حامل امکان استعدادی است در معرض کون و فساد بوده و ازلی و ابدی نخواهد بود. بنابراین مسئلة اساسی این است که چگونه ابن سینا نفس مجرد انسانی را حادث می داند و در عین حال انعدام آن را امکان پذیر نمی داند؟ این دو امر چگونه قابل جمعند؟
به نظر می رسد که هرچند ملاصدرا در این باره تلاش فراوان نموده است، مسئلة یادشده همچنان باقی است و با مبانی وی همان گونه که مسئلة مزبور قابل حل نیست بقای روحانی و مجردی نفس نیز با اشکال مواجه است.
جایگاه علیت سینوی: بررسی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیت که در فلسفه مشا، از ارسطو تا ابن سینا، نقش سرنوشتساز و محوری به خود اختصاص داده بود و نه تنها وجود اشیا خارجی، بلکه هرگونه تبیین و توضیح اشیا بدون در نظر گرفتن اصل علیت و رابطه علی غیرممکن بود، در مکاتب مختلف فکری و فلسفی جهان اسلام و دنیای غرب سرنوشت متفاوتی یافت و گاه اثبات شد و بال و پر گرفت و در حد یک اصل فلسفی در نظام های فلسفی پذیرفته شد و گاه تا مرز انکار پیش رفت. ارسطو نخستین بار با نگاهی فلسفی به تحلیل علیت در قالب علل اربعه پرداخت و ابن سینا این نظریه را بر اساس تمایز وجود و ماهیت تبیین کرد. در حالی که فلاسفه مسلمان و فلاسفه عقل گرای غربی با اصل این نظریه مخالفتی نکردند، اما متکلمان مسلمان و مسیحی و برخی فلاسفه مسلمان و نیز تجربه گرایان و تحصلی مذهبان به گونه ای دیگر به اصل علیت و توابع آن نگریستند، گاه این اصل را رد کردند و گاه با قبول آن توابعش را نپذیرفتند و یا آن را در حد یک قانون ریاضی که در خارج واقعیتی ندارد، تنزل دادند.
وجودشناسی ابن سینا زمینه ساز نزدیکی عین و ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
براساس دلایل ابن سینا منظور ارسطو از «موجود» در موضوع فلسفه «موجود از حیث وجود» بوده است. یکی از جنبه های اهمیت این تفسیر، فراهم ساختن مجال طرح مسائلی چون وجود و ماهیت و واجب و ممکن در فلسفه است. از سوی دیگر ابن سینا به تحلیل مفهومی وجود بیش از ارسطو توجه کرده و عمدتاً بحث از وجود را، با طرح مسئله بیواسطه معنای آن آغاز میکند. وی اصولاً در مباحث فلسفی، صرفاً به موجود انضمامی نظر ندارد، بلکه به نظر می رسد هستی را در اصل و حقیقت خود، دارای وسعتی غیرقابل تقیید می بیند که عین و ذهن، هر دو را دربرمی گیرد. وی در همان اوایل مباحث وجود، از سویی به مفهوم شیء و ملازمت آن با مفهوم وجود و از سوی دیگر به نوعی تمایز هستی شناسانه میان ماهیت و وجود توجه کرده است. این بررسی ها نشان میدهد روش ابنسینا در هستی شناسی از جهاتی با روش ارسطو تفاوت دارد. وی از روش تحلیل مفهومی بیش از ارسطو استفاده میکند اما از سوی دیگر، مسائلی چون صدق و وجوب را، که در ارسطو بیشتر وجهه منطقی دارند، از جنبه هستی شناسانه آن نیز مورد واکاوی قرار میدهد. یعنی گویی ابن سینا در هستی شناسی خود، دائماً از عین به ذهن در تردد است.
به این ترتیب حکمت سینوی زمینه ظهور دو معنای تشکیک وجود و امکان فقری، را فراهم کرده است.
ضرورت
امتناع تعریف حقیقی براساس مبانی وجودشناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعریف حقیقی از منظر جمهور فلاسفه، ارائة ذاتیات ماهوی شیء است. ارائة ذاتیات، متوقف بر شناخت فاعل شناسا نسبت به آن شیء است. لذا در هر شناختی لازم است که متعلَق شناخت و فاعل شناسا تبیین شوند. براساس مبانی نهایی ملاصدرا، متعلَق شناخت، یک وجود ظلی منبسط است که واجد سه مرتبة مادی، مثالی و عقلی می باشد به گونه ای که مرتبة مادی و مثالی از اعراض و شئون مرتبة عقلی هستند. فاعل شناسا نیز به تناظر با عالم عینی، یک وجود بسیط و مجرد است که در عین بساطت، می تواند با حرکت اشتدادی دارای سه مرتبة حس، خیال و عقل گردد. فاعل شناسا در هر مرتبه از ظهور که قرار دارد، متعلَق همان مرتبه از ظهور را درک می کند. از سوی دیگر، ارائة تعریف حقیقی، متوقف بر شناخت ذاتیات شیء است و ذاتیات شیء همان مرتبة عقلی شیء است. لذا محال است که فاعل شناسا در مرتبة حس یا خیال باشد و بتواند ذاتیات شیء را ادراک کند. همچنین، تعریف حقیقی در علم حصولی و ماهیات مطرح است، در حالی که علم حصولی در مرتبه عقل ممتنع است. بنابراین، بر اساس مبانی نهایی ملاصدرا، فاعل شناسا چه در مرتبه حس، خیال یا عقل باشد نمی تواند تعریف حقیقی یک شیء را که همان مقومات ماهوی آن است، درک نماید. ادراک حقیقت شیء صرفاً براساس علم حضوری و به میزان مرتبة ادراکی فاعل شناسا که در تناظر با مرتبة وجودی اوست میسر است.
پدیدار شناسی دین
تأملی در اینهمانی حیثیت تقییدیه و واسطه در عروض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در آثار صدرالمتألهین و میرداماد حیثیات با ملاک جزء موضوع بودن یا خارج از موضوع بودن حصر عقلی در دو معنا می یابند، که اصطلاح حیثیت تقییدیه برای حیثیتی که جزء موضوع است (اعم از جزء حقیقی در مرکب حقیقی یا جزء اعتباری در مرکب اعتباری) و اصطلاح حیثیت تعلیلی برای حیثیتی که خارج از موضوع است، وضع گردید. جدای سخن از ملاک تقسیم که خود به صورت واضح معنای حیثیت تقییدیه را روشن می کند، استعمال «حیثیت تقییدیه» در معنای جزء موضوع، در آثار میرداماد و صدرالمتألهین کاشف از آن است که این اصطلاح در دوره های بعدی دستخوش تحریف گشته و مساوی با «واسطه در عروض» دانسته شده، و در هیچ جا به این که اصطلاح حیثیت تقییدی بر معنای جدید وضع شده، اشاره نشده بلکه وانمود می شود که حکمای پیشین نیز حیثیت تقییدیه را در این معنا به کار می برده اند. حتی با فرض این که گفته شود، فیلسوف را با لفظ کاری نیست، به طور کلی واسطه در عروض را نمی توان حیثیتی از موضوع دانست.
ماهیت: حقیقت یا سراب؟(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
با اثبات اصالت وجود روشن می شود که ماهیت اعتباری است و تحقق بالذات ندارد ولی سه احتمال در نحوة وجود آن مطرح است: 1. به عین وجود موجود بودن، همچون صفات حق 2. حد و نفاد وجود بودن، همچون خط برای سطح یا نقطه برای خط 3. سراب بودن.
مرحوم علامه و بعضی از شاگردان ایشان تصریح به سراب بودن ماهیت کرده اند، در حالی که دلیلی تاّم بر این مدعا وجود ندارد. بلکه قراین و شواهد فراوانی بر عینیّت ماهیت با وجود، داریم، همچون بحث مطابقت وجود ذهنی و وجود کلی طبیعی در خارج، ادراک چیستی غم و شادی به علم حضوری و بعضی از دلایل اصالت وجود که در آنها حقیقی بودن ماهیت مسلّم گرفته شده است.